#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا بگو
بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا بگو
تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود
با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا بگو
توبه ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین
تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا بگو
با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را
تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا بگو
دلبری کن از علی در زیرِ ایوانِ نجف
هر سحر با نغمه ای دلخواه؛ یازهرا بگو
در میان روضه هر چه از فراق کربلا-
گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا بگو
إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است
کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا بگو
روی تلّ زینبیه مثل زینب بیقرار...
خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا بگو!
#م_عاطفی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
آن بانوئی که ذکرلبش یاجلیل بود
دیدندسجده های نمازش طویل بود
صدها فرشته محوتماشای اوشدند
ازبس که جلوه های نمازش جمیل بود
همتا نداشت درشرف وعصمت وعفاف
قدرومقام و منزلتش بی بدیل بود
خودکوثرودوچشمه ی زمزم فشان او
روشن تراززلال دل سلسبیل بود
تانشکند بلوردل او زسنگ غم
بعدازپدرانیس دلش جبرئیل بو د
فریاد خطبه خوانی آن مظهرعفاف
مُهرسکوت برلب هرقال وقیل بو د
عمرش پُرافتخارتراز عمر نوح شد
گرچه بسان سوره ی کوثرقلیل بود
درراه حفظ کعبه ی دل، جان سپرنمود
وقتی نفاق دردل اصحاب فیل بود
نمرودیان به آتش بیداد سوختند
آن خانه را که کعبه ی صدها خلیل بود
یک غنچه درتهاجم گلچین به باغ وحی
درحفظ جان بانوی گل ها دخیل بو د
درروز رستخیز،پُرازحسرت و غم است
چشمی که بهرگریه ی براوبخیل بود
مدح کسی سرود«وفایی»که حق گواست
دشمن به پیش عزّت وقدرش، ذلیل بود
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein
فاطمه جان:
در شکسته مرا عاقبت شکستم داد
ببین که میخِ در خانه کار دستم داد
#محمدحسن_بیاتلو
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
مرغ اجل به دورسرمن پریده است
امشب هلال آرزوی من دمیده است
آقابیا و محتضرت راحلال کن
ازعمر فاطمه شب آخر رسیده است
ازجان بلای عشق تو برجان خریدهام
حالا اگر نحیفم و قَدَّم خمیده است
باهرچه داشت دشمن تو ریخت برسرم
اینگونه گل کسی به دو عالم نچیده است
وقت نفس کشیدن خود زَجر میکشم
این درد زخم سینه اَمانم بُریده است
هنگام غسل هرچه که دیدی صبورباش
زینب که دنده های شکسته ندیده است
دادم کفن به زینب ودیدم به چشم تر
ازغصه رنگ دخترم از رخ پریده است
سنگ صبور توست حسن بعدمن فقط
ازاو مپرس آنچه که در کوچه دیده است
هرشب حسین من،زعطش می پَرَد زخواب
مادر صدای العطش ازاو شنیده است
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
ای غریب بی کس و یاور خداحافظ علی
رفتنی شد فاطمه دیگر خداحافظ علی
کن حلالم زود دارم میروم از پیش تو
میشوی تنها و تنهاتر خداحافظ علی
ساقی کوثر بیا شبها کنار تربتم
جای الرحمن بخوان کوثر خداحافظ علی
خاطرات خوب این نه سال بد پایان رسید
با لگد شد بسته این دفتر خداحافظ علی
جای ماندن نیست این شهری که زن را میزنند
در میان کوچه و معبر خداحافظ علی
من که رفتم زود این در را عوض کن نشنوی
بوی زهرا را زمیخ در خداحافظ علی
از حسن از ماجرای کوچه ها چیزی نپرس
می شود حال دلش بدتر خداحافظ علی
یاد زینب داده ام اشک پدر را پاک کن
این تو و این مهربان دختر خداحافظ علی
ام کلثوم مرا هر شب بغل کن جای من
زود شد این طفل بی مادر خداحافظ علی
جای من هرشب گلوی نورعینم را ببوس
هست جای نیزه و خنجر خداحافظ علی
از تو چه پنهان که من دلتنگ روی محسنم
میروم او را کشم در بر خداحافظ علی
میروم با سینه مجروح شیرش میدهم
غنچه ام نشکفته شد پرپر خداحافظ علی
کاش این گهواره ای که قسمت محسن نشد
قسمت اصغر شود آخر خداحافظ علی
من ندادم شیر محسن را الهی که رباب
او نگردد مثل من دیگر خداحافظ علی
به حسین من بگو از قول من مخفی کند
از همه قبر علی اصغر خداحافظ علی
نیزه داران میرسند از راه و او را میبرند
مادرش گوید زپشت سر خداحافظ علی
من پیاده تو سوار نیزه هایی رحم کن
یک کمی آهسته تر مادر خداحافظ علی
یک کمی آهسته تر از نی میافتی آخرش
می کنی بیچاره ام آخر خداحافظ علی
وعده دیدار ما دروازه ساعات شام
سر بزن به مادرت باسر خداحافظ علی
#عبدالزینب_موسوی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه #رباعی
هم خانه ی او دارالشفای همه است
هم حانیه ،حنانه وهم عالمه است
برتر زنی از انسیه ی حورا نیست
در هردو جهان خیرالنسا فاطمه است
#محمدعلی_ساکی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت
اگر به حرمت این خانهزاد کعبه نبود
سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت
سوادِ چشم علی را، اگر نمیبوسید
به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت
قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا
وجود هیچکس اینقدر فیض عام نداشت
علی، مقیم حرمخانۀ صبوری بود
که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت
اگرچه دست کریمش پناه مردم بود
و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت
چشیده بود علی، طعم تنگدستی را
که غیر نان و نمک سفرهاش طعام نداشت
اگرچه بود زره، بر تن علی بیپشت
اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت
به بردباری این بتشکن، مدینه گریست
که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت
اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او
علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت
علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند
دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت
به باغ وحی جسارت نمود گلچینی
که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت
شکست حرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی
که قدر و قُرب کم از مسجدالحرام نداشت
شدند آتش و پروانه آشنا، روزی
که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت
کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید
که آفرین به بلندای آن پیام نداشت
::
تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین!
دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت
حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی
که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت
در آن فضای غمانگیز فضّه شاهد بود
که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت
چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند
مگر شکوفۀ آن باغ احترام نداشت؟
«شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید
«نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت»
#محمدجواد_غفورزاده #شفق
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست
تا فاطمه زندهست علی خانهنشین نیست
ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس
افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست...
انصار هم از خطبۀ تو شرم نکردند
کردند بهانه که چنان است و چنین نیست
غصب فدک این بود که نام تو نباشد
پیداست که دعوا سر یک تکّه زمین نیست
کو چادر خاکی شده؟ کو دامن مولا؟
تا کی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست
جایی که علی هست، معاویه چه کارهست
قرآنِ سر نیزه که قرآنِ مبین نیست!
ای کاش که خود را برسانم به رکوعش
زیرا که به جز نام تواَش نقش نگین نیست
مقصود خدا از دو جهان، خلقت زهراست
«المنّة للّه» که این است و جز این نیست
#مهدی_جهاندار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
ابلیس حِقد و کینه را بیکار نگذاشت
بیت خدا را نیز بی آزار نگذاشت
گفتند زهرا پشت این در ایستاده
گفتند او را راحتش بگذار، نگذاشت
در شعله ور شد! غنچه اش را در خطر دید
میخواست برگردد ولی دیوار نگذاشت
سعی فراوان کرد حتی بین آتش
در را نگه دارد ولی مسمار نگذاشت
دیگر نشد پای علی برخیزد از جا
میخواست برخیزد، تن تبدار نگذاشت
شاید از آن پس مرتضی هر خانه ای ساخت
دیگر به روی درب آن مسمار نگذاشت
#علی_ذوالقدر
@raziolhossein
#حضرت_زهرا
#امام_زمان
#تبری #رباعی
یافاطمه، ای مَلَک ارادتمندت
ای باغ بهشتِ علوی لبخندت
ایکاش که باشیم و ببینیم آنروز ...
با آن« دو نفر» چه می کند فرزندت
#سیدمجتبی_شجاع
@raziolhossein
#امام_زمان_فاطمیه
#فاطمیه
امشب تمام کُون و مکان گریه می کند
گریه گنید امام زمان گریه می کند
امشب فقط ذکر لبش وای مادر است
دارد برای داغ جوان گریه می کند
زانو بغل گرفته غریبانه چون علی
مردی غریب مثل زنان گریه می کند
یک لحظه یاد کوچه یک لحظه یاد میخ
با اشک او زمین و زمان گریه می کند
با یاد آن نماز نشسته ،شکسته است
آقای ما اذان به اذان گریه می کند
اشکی نمانده...خون شده چشمان مضطرش
دارد ز داغ مادرشان گریه می کند
آن چادری که پشت در خانه سوخته
در سینه اش گرفته بر آن گریه می کند
گویا صدای اوست که پیچیده در فلک
دارد برای قد کمان گریه می کند......
این غم کجا برم که تو را مردها زدند.....
گریه کنید امام زمان گریه می کند
#رضا_تاجیک
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
سرنوشت آن گل پرپر نمیدانم چه شد
شرح این خونگریه را آخر نمیدانم چه شد
احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود
آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
«در» که کلاً سوخت، میخ در نمیدانم چه شد
بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد
شد فدک سیراب از سرچشمهی پهلوی او
لالههای رسته بر بستر نمیدانم چه شد
دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان بر گردن حیدر نمیدانم چه شد
هیچ کس قبر شریفش را نمیداند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد
#عباس_احمدی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
ما گداییم ، گدای کرم مادرمان
جانمان هست بدهکار دم مادرمان
چادر حضرت زهرا همه سرمایه ماست
سایه ی روی سر ما عَلَم مادرمان
هر کجا حرف علی بن ابیطالب هست
به خدا هست همانجا حرم مادرمان
پیش ما فاطمیه ، حرف غم غیر نزن
هر چه غم هست به قربان غم مادرمان
کوری چشم فلانی و فلانی ابدا
فاطمیه نگذاریم کم ِ مادرمان
بهترین فرصت توبه به خدا فاطمیه است
هست دنبال رهایی همه ، مادرمان
#محمدحسین_رحیمیان
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #دوبیتی #عامیانه
نمیخوای پیشم بشینی؟ پس نرو
گل اشکامو بچینی؟ پس نرو
عروسی هیچ کدوم از گلاتو
نمیخوای باشی ببینی؟ پس نرو
#جواد_هاشمی_تربت
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
این عرش و فرش باشد یک سر برای زهرا
قرآن برای زهرا ، کوثر برای زهرا
گردیده خلق پیش از ، حوا و آدم اصلا
زهرا برای حیدر ، حیدر برای زهرا
بیچاره بچه های آن خانه که نباشند
مرد و زنش کنیز و نوکر برای زهرا
دارد چه قدر دیدن ، کوری چشم دشمن
سنگ تمام خالق ، محشر برای زهرا
ما آمدیم دنیا دور سرش بگردیم
ما را بزرگ کرده ، مادر برای زهرا
از فاطمیه ها ما شرمنده ایم خیلی
ای وای جان ندادیم ، آخر برای زهرا
لعنت بر آن خلیفه ، لعنت بر آن چهل تن
واویلتا کشیدند لشکر برای زهرا
دین را خلیفه ی دین ، می برد دست بسته
چشم یهودی شهر ، شد تر برای زهرا
جای رسول خالی ، آتش ، غلاف ، سیلی
اجری نبود از این، بهتر برای زهرا
#محمدحسین_رحیمیان
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_محسن
لبریز شوق بود که در گوش محسنش
یک روز علی اقامه بخواند ولی نشد
#امیرحسین_ثابتی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است
دردهاي مرتضي از درد بازو بدتر است
حال من خوب است وقتي خوب باشد حال او
حال من وقتي بگيرد سر به زانو بدتر است
گوئيا مانده سلامش بي جواب اين روزها
تازه وقتي بشنود حرف دو پهلو بدتر است
كاش ميزد بي حيا خنجر فقط از پشت سر
خنجر از اين نامسلمان خوردن از رو بدتر است
من براي او فقط اينقدر گريه ميكنم
از تمام دردهايم گريه ي او بدتر است
ميكشم بار غم حيدر به تنهائي به دوش
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است...
#محسن_صرامی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #احراق_بیت #هجوم
اجر و پاداش رسالت، شعلهی آذر نبود
این همه آزار، حق دخت پیغمبر نبود
چهرهی انسیة الحورا و ضرب دست دیو
فاطمه آخر مگر محبوبهی داور نبود؟
فاطمه نقش زمین گردید و مولا گفت: آه!
حیف! حیف! آنجا جناب حمزه و جعفر نبود
از فشار در همه اعضای او درهم شکست
فضه را میخواند و بالای سرش مادر نبود
دست او بشکست اما دست مولا را گشود
غیر او کس را توانِ یاریِ حیدر نبود
فاطمه تنهای تنها در پس در اوفتاد
هیچکس جز فضه آن مظلومه را یاور نبود
در میان آن همه دشمن که زهرا را زدند
سنگدلتر هیچکس از قنفذ کافر نبود
قاتل بیدادگر با پا صدف را میشکست
در میان آن صدف، آخر مگر گوهر نبود
بر تسلای دل صاحبعزا گُل میبرند
گوییا اینجا ز هیزم دسته گل بهتر نبود!
«میثم!» این مصراع را ترسیم کن بر بیت وحی
تازیانه احترام سوره ی کوثر نبود
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
شده روشن از تو سرای دل، که تو شمع خلوت حیدری
به تو مانده چشم امید ما، که تو نور چشم پیمبری
تو مهی به اوج سپهر دین، پدر تو خاتم و تو نگین
شده محو حسن تو حورعین که تو رشک زهرهٔ ازهری
تو کجا و مسئلهٔ فدک؟ که گذشتی از فلک و ملک
چه بخوانمت؟ که فَدَیتُ لَک، تو ز حدّ وصف فراتری
ز تو گشت ناطقه منفعل، ز تو ماند پای خرد به گل
قلم از بیان تو شد خجل، که تو خود یگانهسخنوری
ز بهشتِ نسل رسول ما، چه گلی بوَد چو بتول ما؟
تو فراتری ز عقول ما، تو ز بوی قدس معطّری
چو توئی به حشر پناه ما، چه غمی ز روی سیاه ما؟
که توئی شفیع گناه ما که مهینحبیبهٔ داوری
سخن تو نور مبین بوَد، نظر تو عین یقین بود
همه «افتخار» من این بوَد که تواَم شفیعهٔ محشری
#سید_جلال_الدین_میرآفتابی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #دوبیتی
مرابه عشق تومحک می زدند
به زخم سینه ام نمک می زدند
پیش دو چشم حسن و زینبم
دروسط کوچه کتک می زدند
#شیدا_نیشابوری
@raziolhossein
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
پروانه سوخت در دل شعله...، پری نداشت
فرجام عشق عاقبت بهتری نداشت
ایمان به بازگشت تو کمرنگتر شده
این شهر مثل قبل به تو باوری نداشت
گشتم سراغی از تو بگیرم ولی چه سود
جز نرخ نان کسی خبر دیگری نداشت
از این به بعد یکنفری آه می کِشَم
دیگر مگو که داغ تو غمپروری نداشت
پیرم ولی به درد ظهور تو می خورم
شاید کسی برای تو چشم تری نداشت
سر را برای آمدنت نذر می کنم
شرمندهام ، گدای تو سیم و زری نداشت
طوفانِ نفس ، قایق روح مرا شکست
کشتیِ موجدیده ی من لنگری نداشت
آنقَدر بی ملاحظه ام وقت معصیت!...
اصرار بر گناه مرا کافری نداشت
من را ببخش ، خادمِ خوبی نبوده ام
این روسیاه ظرفیت نوکری نداشت
در اوج بی توجهی ام ، دوست دارمت!
دلداده ات شبیه به تو دلبری نداشت
بیچاره می شدیم اگر فاطمه نبود
سَرخورده بود کودک اگر مادری نداشت
کیفی نداشت عالم اگر که نجف نبود
لطفی نداشت خِلقَت اگر حیدری نداشت
فریاد می زنم دمِ ایوان طلا : عــلــی!
طعم مِی ضریح تو را ساغری نداشت
آشفته ام ، علاج دلم خاک کربلاست
شهری که پادشاه شریفش سری نداشت
.
.
آقا تو را قسم به پناهِ علی ، بیا
یاسی که تاب حملهی زجرآوری نداشت
با ضربهی لگد دو سه تا دنده خُرد شد...
دیگر مدار اهل کسا محوری نداشت
#بردیا_محمدی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
اگر چه غرق خطا هستم و اگر چه بدم
بجز تو سنگ کسی را به سینه ام نزدم
سرم به سنگ نخورده است، سر به راهم کن
سر مرا بطلب تا نخورده بر لحدم
سوال اگر که بپرسی از اعتقاداتم
فقط محبت ذریهی تو را بلدم
دم نماز رسیدم دم در خانه
که از قنوت نماز تو پُر شود سبدم
ولی علیست ولی بوده ای ولی علی
حدیث قدسی لولاک بهترین سندم
گدای لقمهی نان علی من الازلم
فقیر پشت در خانه ات الی الابدم
اگر تراب قدوم ابوتراب شوم
سپرده ای که کنند از پل صراط ردم
به جز تو هیچکسی نیست شافع برزخ
به لطفِ مِهرِ تو خوب است برزخ جسدم
زمان قحطی اشک آتشم دوچندان است
ببین برای تباکی چقدر در صددم
به سادگی نه که از پشت درب شعله وری
رسیده از تو به من ذکر یا علی مددم
میان روضهی احراق باب و کوچهی تنگ
مرا ببخش که محکم به صورتم نزدم
مسیر خانه به مسجد شده پُر از لاله
مشخص است اذیّت شدی قدم به قدم
کنار جعبهی خیاطی تو گریهکنِ
حصیر کهنهی اهداییِ بنی اسدم
#یامظلوم
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #تبری #رباعی
اوج ملکوت، منزل فاطمه است
گنجینۀ راز در دل فاطمه است
با محسن شش ماهه همآواز شوید
لعنت به کسی که قاتل فاطمه است
مرحوم #سیدحسن_خوشزاد
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#بعد_از_شهادت
#فاطمیه #رباعی
یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند
آن جلوهی خیبر شکنش را دیدند
افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد
زانو به بغل گرفتنش را دیدند
#علی_ذوالقدر
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #احراق_بیت #هجوم
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود
پشت در جان علی مرتضی افتاده بود
دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته
آیهای از سورۀ کوثر جدا افتاده بود
گوش ناموس خدا شد پاره همچون برگ گل
گوشواره من نمیدانم کجا افتاده بود
دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست
پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود
مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته
لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود
فاتح خیبر برای حفظ قرآن در سکوت
کل قرآن در میان کوچهها افتاده بود
کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق
هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود
مادر مظلومه میپیچید پشت در به خود
دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود
غیر زهرا غیر محسن غیر آتش غیر در
کس نمیداند که پشت در چهها افتاده بود
فاطمه نقش زمین گردید میثم آه آه
فاطمه نه بلکه ختمالانبیا افتاده بود
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
طبیب جان پیغمبر که بود امّابیهایش
هنوز عقل بشر مات است در حلّ معمایش
خدا را خواستیم اوّل به حقّ فاطمه یعنی
حدیث قدسی لولاک اینجا خورده معنایش
نبی معراج را حسّ کرده امّا خوب میداند
بلندش میکند گلبوسه بر دستان زهرایش
به جز چشم علی، باید که روی از خلق برگیرد
چرا که چشمها را میزند خورشید سیمایش
جمال نوریاش در قبل خلقت زیر ساق عرش
خدا را وجد میآورده با تهلیل زیبایش
ملک قبل از نظر بر وجههی نورانیاش هرگز
نمیدانست تسبیح خداوند تعالایش
کسی که شوکت او، شهره بر هفتآسمان باشد
بخوانیمش بشر یا انسیه یا آنکه حورایش؟
چه معراجی است سقف خانهاش؛ جبریل میدانست
که عرشیتر ندید از فرش زهرا، چشم بینایش
و ما ادراک ما زهرا! چه زهرایی که مجهول است
شبیه قبر مخفی از نظرها قدر والایش
#حسن_کردی
@raziolhossein
#امام_زمان_فاطمیه
#حضرت_اباالفضل
آمد محرّم علی و ماه فاطمه
آتش گرفته جان تو از آه فاطمه
با ذوالفقارِ خون جگر خورده در نيام
بازآی خون فاطمه خونخواه فاطمه
بازآی تا تو روضه بخوانی برايمان
با هاى هایِ گريهی جانکاه فاطمه
بیشک سه ماه خوانده تو را با دو چشم تر
بالای قبر محسن ششماهه، فاطمه
آه از ميان آن در و ديوار شد شروع
بعد از نبی، سلوک إلى الله فاطمه
پشت در و کنار بقيع و به روی نی
معنا شدهست سرِّ فديناه فاطمه
محشر، به پاست روضهی مولای بیکفن
پيراهنیست کهنه به همراه فاطمه
دارد به روی دست، دو دست قلم شده
دستی که در مقام شفاعت علم شده
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
در بین کوچه های مدینه شهید شد
آن مادری که یک شبه مویش سپید شد
در، هم زبان به شکوه گشود و در آن غروب
آتش برای فتح حریمش کلید شد
در گیر و دار جزر و مد تازیانه ها
باران لطف اهل مدینه شدید شد
با آتشی که شعله کشید از در بهشت
آماده ی تسلی پهلو، حدید شد
دستش شکست و دامن حق را رها نکرد
بانوی خسته بانی رازی رشید شد
سیلی دست سنگی دیوار و دست باد
یعنی دو گوشواره ی او ناپدید شد
انداخت سایه دست کبودی به روی ماه
وقتی که آفتاب خدا بی مرید شد
این گونه بود عاقبت غربت امام
یک جامعه تباهِ دو فکر پلید شد
مشرک شدند بعد نبی مردمان شهر
تنها ببین مظاهر بت ها جدید شد
ریشه دواند در دل دین انحراف ها
دستان کینه نیز بر علت مزید شد
تا منبر رسول خدا نیم قرن بعد
جای شراب خواری ده ها یزید شد
آری حسین فاطمه در قتلگاه نه
در بین کوچه های مدینه شهید شد
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#حضرت_محسن #فاطمیه
#رباعی
هر زخم که همنشین این خسته تن است
همسایۀ تازه وارد این بدن است
محسن سند سیاه رویی شماست
اما سند سپید رویی من است
#ایوب_پرند_آور
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_وداع
#فاطمیه
طی شد زمان دیدار ، علی خدا نگهدار
خانه نشینِ بی یار ، علی خدا نگهدار
در موسم جوانی ، سیرم ز زندگانی
از بس که دیدم آزار ، علی خدا نگهدار
من می شوم زدستِ اهلِ مدینه راحت
تو می شوی گرفتار ، علی خدا نگهدار
شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم
برای آخرین بار ، علی خدا نگهدار
چرا تو سر به زیری ، زانو بغل نگیری ...
منم به تو بدهکار ، علی خدا نگهدار
حلال کن نمودم ، در این سه ماهِ آخر
من زحمت تو بسیار ، علی خدا نگهدار
ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم
افتاد دستم از کار ، علی خدا نگهدار
فکر دل تو بودم ، اگر نگفته بودم
از ماجرای مسمار ، علی خدا نگهدار
امشب که خورد دستت به جای تازیانه
بگذار سر به دیوار ، علی خدا نگهدار
تابوت یار خود را ، مانند بار شیشه
با احتیاط بردار ، علی خدا نگهدار
تا چشم تو نیفتد ، بر صورتم ، شبانه
تنم به خاک بسپار ، علی خدا نگهدار
.
.
شبها به جای مادر ، بالاسرِ حسینم
یک ظرف آب بگذار ، زینب خدا نگهدار
قرار بعدی ما باشد میان گودال
کنار جسم خونبار ، زینب خدا نگهدار
سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی
معجر اضافه بردار ، زینب خدا نگهدار
#عبدالحسن_رضایی
@raziolhossein