هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فوايد حضور «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پس پرده غيبت
🔹اینکه ما علم به فایده وجود #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در #زمان_غیبت نداریم، دلیل بر بیفایده بودن آن نیست؛ از بزرگترین #مصادیق_نادانی در مسائل علمی و دینی این است که ما عدم علم به شیء را، به منزلۀ عدم وجود شیء بگیریم، و شکی نیست که #عقل_بشر قادر به فهم و درک #مصلحت و #حکمت همه #قوانین_الهی نیست، اما مقتضای منزّه بودن خداوند از لغو و عبث، تسلیم شدن در برابر #تشریع و قانون الهی میباشد.
🔹از طرفی هم #روایات مربوط به #غیبت_امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور متواتر است [۱] و صحت آنها قابل تردید نیست. مفهوم #غایب_بودن_امام، به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رویایی دارد، به عبارت دیگر هر چند #امام_مهدی (ارواحنا لهالفداء) ظهور ندارند، اما #حضور دارند و اساساً #غیبت به معنای عدم حضور نیست، بلکه به معنای از نظرها مخفی بودن است، به عبارت دقیقتر این #مردماند، که از امام خویش غایبند.
🔹چنانکه #امیرالمؤمنین (عليه السلام) در این باره میفرمایند: «هنگامی که #امام_غایب از نسل من از دیدهها پنهان شود، و مردم با غیبت او از #حدود_شرع بیرون روند، و تودۀ مردم خیال کنند که #حجت_خدا از بین رفته و امامت باطل شده، سوگند به خدای علی در چنین روزی #حجت_خدا در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام بر میدارد و در خانههای آنها وارد میشود و در شرق و غرب جهان به سیاحت میپردازد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و سلام میکند، ولی مردم تا #روز_معین او را نمیبینند، تا جبرئیل (عليه السلام) میان آسمان و زمین بانگ برآورده و #ظهور را اعلام کند». [۲]
🔹اقدام #امام به تصرف در امور ظاهری و شؤون حکومت، منحصر در اقدام شخص ایشان به صورت حضوری و مباشری نیست، بلکه میتواند #دیگران را از طرف خویش #متولی تصرف در امور کند. آنچه مسلم است عدم امکان دسترسی #عموم_مردم به حضرت است، اما عدم دسترسی #خواص به ایشان امری مسلم نیست، بلکه روایات بر خلاف آن دلالت دارند.
🔹همچنین #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همانطور که در زمان #غیبت_صغری، وکلایی را برای رسیدگی به حوائج مردم انتخاب کرده بودند، در #غیبت_کبری نیز #فقها و #علمای عدل و آگاه را برای امر قضاوت و اجرای امور سیاست و برپایی حدود منصوب کردهاند و آنها را #حجت بر مردم قرار داده است. چنانکه در توقیع شریف خود چنین فرمودند: «و اما در حوادث و پیش آمدها به #راویانحدیثما رجوع کنید، زیرا آنها #حجت_من بر شما بوده و من #حجّت_خدا بر آنها هستم». [۳]
پینوشتها؛
[۱] مهدی موعود، علامه مجلسی
[۲] یوم الخلاص، ط ۴، ص ۱۳۹
[۳] کمال الدین، شیخ صدوق، باب ۴۵
نویسنده: ناجی
منبع: وبسایت رهروان ولایت
#امام_زمان #امام_مهدی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️مصداق وعدهی الهی
🔹ما همین قدر می دانیم که وجود مقدس #امام_زمان، مصداق وعدهی الهی است. همین قدر می دانیم که این بازماندهی خاندان وحی و رسالت، علم سرافراز خدا در زمین است. «السلام علیک ایها العلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث و الرحمة الواسعة وعدا غیر مکذوب».
🔹...#حجت_خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگی می کند؛ مردم را میبیند؛ با آنهاست؛ دردهای آنها، آلام آنها را حس میکند. انسانها هم، آنهایی که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعی به طور ناشناس او را زیارت میکنند.
🔹او وجود دارد؛ یک انسان واقعی، مشخص، با نام معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگی میکند. این، خصوصیت عقیدهی ما شیعیان است.
بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۶۹/۱۲/۱۱
منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له
#امام_خامنه_ای
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️تعیین وقت برای «ظهور» از آسیب های مهدویت
🔸تعیین وقت برای #ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین (علیهم السلام) ما وظیفه داریم کسانی را که به تعیین وقت برای ظهور می پردازند تکذیب کنیم.
💠اثرات پرهیز از تعیین وقت برای ظهور
🔹#انتظار_منجی از سویی عاملی برای #پایداری و #شکیبایی در برابر سختی ها و مشکلات عصر غیبت، و از سوی دیگر عاملی برای پویایی و تحرک شیعیان و #آماده_باش همیشگی آنان است. بر اساس تعالیم ائمه معصومین (علیهم السلام)، #منتظر باید هر لحظه #آماده_ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به #ظهور تعلق گرفت، بتواند با سربلندی در پیشگاه #حجت_خدا ظاهر شود.
🔹به عبارت دیگر «انتظار ظهور حجت» در آینده ای نامشخص، هم #بیم_دهنده و هم #نوید_بخش است. بیم دهنده است، زیرا #منتظر با خود میگوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز #ظهور رخ دهد، پس باید آماده حضور در پیشگاه #حجت_خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشیم؛ و #امیدبخش است، چرا که منتظر، می اندیشد شاید در آینده ای نزدیک ظهور رخ دهد و سختی ها و مشکلات او به پایان برسد، و لذا باید #پایداری و #مقاومت ورزید و تسلیم جریان هایی نشد که در پی غارت سرمایه های ایمانی و اعتقادی اند.
🔹با توجه به مطالب یاد شده، میتوان گفت که تعیین زمان برای ظهور بر خلاف مفهوم و #فلسفه_انتظار است، و چه بسا منتظر را به سستی یا ناامیدی بکشد؛ زیرا وقتی گفته شد که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده ای نه چندان دور، #ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعی دچار سکون و رکود میشویم و به این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم، از به دست آوردن #آمادگی_لازم برای ظهور خودداری میکنیم. از سویی دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانی که به ما وعده داده شده رخ ندهد، ما دچار ناامیدی و یأس میشویم و چه بسا که در اصل اعتقاد به «ظهور منجی آخرالزمان» نیز دچار تردید شویم. این نکته ای است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.
🔹از جمله در روایتی که فضیل بن یسار از #امام_باقر (علیه السلام) نقل کرده، آن حضرت در پاسخ به این پرسش که آیا برای این امر (برخاستن قائم علیه السلام)، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمودند: «کسانی که برای این امر #وقت تعیین میکنند، #دروغ میگویند؛ (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد و آنگاه فرمود:) زمانی که موسی (علیه السّلام) قومش را برای رفتن به قراری که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آن ها وعده داد که تا سی روز دیگر برمی گردد، اما زمانی که خداوند ده روز دیگر بر آن سی روز افزود، قومش گفتند: موسی خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند. [۱] داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آن ها در پی تأخیر ده روزه موسی در تاریخ مشهور است، و این هشداری است به همه کسانی که در پی تعیین وقت برای ظهورند.
🔹آنچه در روایت #امام_باقر (عليه السلام) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانی دیگر در روایتی که از #امام_کاظم (علیه السّلام) نقل شده است. آن حضرت در این زمینه می فرمایند: «اگر به ما گفته می شد: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال یا سیصد سال دیگر واقع نمی شود، دل ها سخت می شد و بیشتر مردم از اسلام برمی گشتند؛ اما گفته اند: این امر چه با شتاب پیش می آید و چه نزدیک است! تا دل های مردم الفت گیرد و #فرج نزدیک احساس شود. [۲] بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه #انتظار_فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری #وظایف_منتظران کنند و از تعیین وقت برای ظهور خودداری نمایند. [۳]
پی نوشت ها :
[۱] محمد بن یعقوب الکلینی، ج۱، ص ۳۶۸-۳۶۹
[۲] همان، ص۳۶۹، ح ۶
[۳] برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، «زمزمه های ظهور»
منبع: راسخون به نقل از وبسایت وعده صادق
#امام_زمان #امام_مهدی #ظهور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️زندگی جاهلی، برابر با مرگ جاهلی
🔸«مرگ» آیینه زندگی است. زندگی جاهلانه و دور از حجت خداوند، موجب #مرگ_جاهلانه میشود. #امام_معصوم (علیه السلام) موجب «حیات فرد و جامعه» بوده و بهارِ جانها به او وابسته است. کسی که #امام_شناس باشد، زنده و تازه است و #مرگ او نیز مرگی عاقلانه و زیبا خواهد بود، اما دوری از #امام باعث دلمردگی است و مرگ را تجربهای تاریک و پلید میکند.
💠«مرگ مرحلهای از زندگی ابدی»
🔹#مرگ چیزی به غیر از یک #پُل_عبور نیست. پُلی که انسان را از مرحلهای از زندگی به مرحله دیگر منتقل میکند. هر طور که زیسته باشیم، همان گونه خواهیم مُرد. شناخت #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ارتباط با او موجب شکلگیری #حیات_واقعی در انسان میشود، و #مرگ او را نیز که تجلی زندگی این دنیاست، عاقلانه و پرطراوت خواهد نمود. در روایات آمده است: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة». [۱] (هر فردی که بمیرد در حالی که #امام_زمان خود را نشناسد، به #مرگ_جاهلی مرده است).
💠«منظور از امام در روایاتِ معرفتِ امام»
🔹ممکن است سؤال پیش آید که چگونه «شناخت امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این مقدار اثر دارد، اما به شناخت پیامبر خدا، هیچ اشاره نشده است؟ پاسخ در آشنایی با اصطلاح #امام نهفته است. «امام» گاهی به معنای عام و کلی به کار میرود، و منظور از واژه #امام جایگاهی در برابر و مغایر با پیامبر نیست. دقت در روایات متعدد شیعیان و اهل سنت درباره لزوم معرفت #امام و توجه به استدلالی که در این روایات آمده نشان میدهد، ملاک، خالی نبودن زمین از #حجت_خدا است.
🔹برای مثال در روایت «امام حسن عسکری» (علیه السلام) اینگونه آمده: «اَنَّ الاَرضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». [۲] (زمین هیچگاه از #حجت_خدا بر خلق، تا روز قیامت خالی نخواهد بود و اگر کسی بمیرد و #امام_زمان خود را نشناسد به #مرگ_جاهلیت مرده است). در ادامه همین روایت آمده است؛ «فَقِيلَ: يَابنَ رَسُولَ اللهِ فَمَنِ الْحُجَّةُ والامام بَعْدَكَ؟» (از ایشان سؤال شد: ای فرزند رسول خدا! #امام و #حجت بعد از شما کیست؟). عبارات به خوبی نشان میدهد که راوی نیز از واژه امام، معنای #حجت را فهمیده است.
🔹آیت الله العظمی جوادی آملی (حفظه الله) میفرماید: «#مرگ، عصاره زندگی است، اگر مرگ کسی #مرگ_جاهلی بود، معلوم میشود در مدت عمر، حیات جاهلی داشته است. مرگ کسی که #امام_زمان خودش را نشناسد جاهلی است، یعنی حیاتش #حیات_جاهلیت است. منظور از #امام در این حدیث، امام در مقابل پیامبر نیست، بلکه منظور #حجتبالغهخدا است، که در هر عصری در میان مردم بوده است اعم از «پیامبران» و یا «امامان معصوم». [۳]
پینوشتها؛
[۱] شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، چاپ اول، موسسه آل البیت، بیتا، ج ۱۶، ص ۲۴۶
[۲] همان
[۳] خبرگزاری حوزه، اگر حیات انسان عاقلانه باشد، مرگ عاقلانه خواهد داشت
نویسنده: سنایی
منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه
#امام #امام_شناسی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا امامت «امام جواد» (علیه السلام) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان محسوب می گردد؟ (بخش اول)
🔹یکی از مسائلی که بعدها در مباحث کلامی مربوط به #امامت، جایگاه ویژه ای یافت، این بود که آیا ممکن است کسی پیش از بلوغ به «مقام امامت» برسد؟ این مسأله در سال ۲۰۳، آن هنگام که #امام_جواد (عليه السلام) به امامت رسید، به صورت جدّی تری در محافل علمی - کلامی امامیه مطرح شد و بعدها در سال ۲۲۰ درباره امامت امام هادی (عليه السلام) و پس از آن امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز ادامه یافت.
🔹در سال ۲۰۳ که #امام_رضا (علیه السلام) به شهادت رسید، شیعیان آن حضرت به علت این که تنها فرزند وی #امام_جواد (عليه السلام) بیش از هشت سال نداشت، در نگرانی و اضطراب عمیقی فرو رفتند. به نوشته برخی از مورّخان در این جریان، شیعیان به حیرت افتاده و میان آنان اختلاف پدید آمد؛ چنان که شیعیان دیگر شهرها نیز متحیّر شدند. [۱] به همین جهت، گروهی از آنان در منزل «عبدالرحمن بن حجّاج» گرد آمده، ضجّه و ناله سر دادند. [۲]
🔹این مشکل برای شیعیان، که مهمترین رکن ایمان را اطاعت از #امام_معصوم (عليه السلام) دانسته و در مسائل و مشکلات فقهی و دینی خود به وی رجوع می کردند، از اهمّیت بسیار برخوردار بود و نمی توانست همچنان لاینحل بماند. البته برای شیعیان مسلّم بود که #امام_رضا (عليه السلام) فرزند خود #امام_جواد (عليه السلام) را به جانشینی برگزید، ولی مشکل ناشی از خردسالی آن حضرت، آنان را بر آن می داشت تا برای اطمینان خاطر، به کاوش و جستجوی بیشتری در این باره بپردازند.
🔹در میان نصوصی که درباره جانشینی #امام_جواد (عليه السلام) از امام رضا (علیه السلام) بر جای مانده، به ویژه خاطر نشان شده است که امام رضا (عليه السلام) فرزند خردسالش #امام_جواد (عليه السلام) را به جانشینی خود برگزید، و با اینکه هنوز فرصت زیادی برای این کار وجود داشت، به جانشینی او اصرار می ورزید، تا آنجا که در برابر اشاره برخی از اصحاب به سن کم #امام_جواد (عليه السلام) با اشاره به نبوّت حضرت عیسی (عليه السلام) در دوران شیرخوارگی فرمودند: «سنّ عیسی (عليه السلام) هنگامی که نبوّت به وی اعطا شد، کمتر از سن فرزند من بوده است». [۳]
🔹اضطرابی که پس از شهادت امام رضا (علیه السلام) در میان شیعیان آن حضرت به وجود آمد، سبب شد تا برخی از آنها به دنبال «عبدالله بن موسی» برادر امام رضا (علیه السلام) بروند؛ ولی از آنجا که حاضر نبودند بدون دلیل، امامت کسی را بپذیرند، جمعی از آنها پیش وی سؤالاتی مطرح کردند و هنگامی که او را از جواب مسائل خود ناتوان دیدند، وی را ترک کردند. [۴] شمار دیگری نیز به «واقفی» ها که بر امام کاظم (علیه السلام) توقف کرده بودند، پیوستند. علّت پیدایش این اختلاف، به نظر «نوبختی»، همین بود که آنها بلوغ را یکی از شرایط امامت می دانستند. [۵]
🔹با تمام این احوال، بیشتر شیعیان به امامت #امام_جواد (عليه السلام) گردن نهادند، گرچه در میان آنان، کسانی بودند که مسأله کمی سنّ را به خود امام جواد (عليه السلام) هم یادآور شدند، و آن حضرت در جواب، به جانشینی حضرت سلیمان از حضرت داوود (عليه السلام) اشاره کرد و فرمود: «حضرت سلیمان (عليه السلام)، هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می برد، حضرت داوود (عليه السلام) او را به عنوان جانشین خود معرفی کرد، در حالی که عُبّاد و علمای بنی اسرائیل، این عمل او را انکار می کردند». [۶]
🔹به نوشته «نوبختی»، برهانِ استدلال کنندگان به #امامت_امام_جواد (عليه السلام)، مسأله یحیی بن زکریّا (عليه السلام) و نبوّت حضرت عیسی (عليه السلام) در دوران شیرخوارگی و داستان یوسف و علم حضرت سلیمان (عليه السلام) بود که نشان می داد علم در #حجت_خدا و لو به سن بلوغ نرسیده باشند، بدون آموزش و یادگیری و به طور لدنّی، می تواند وجود داشته باشد. [۷] #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] دلائل الامامه، طبری، بیجا، ص۲۰۴؛ [۲] عیون المعجزات، حسين بن عبدالوهاب، آل عبا (ع)، ص ۱۱۹؛ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، مطبعة الحیدریه، ص ۲۰۳؛ [۴] مسند الامام الجواد (ع)، عطاردى، عزيز الله، آستان قدس رضوى، چ ۱، ص ۲۹ - ۳۰؛ [۵] فرق الشيعه، نوبختى، بی جا، ص ۸۸؛ [۶] الکافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ۱، ص ۳۸۳؛ [۷] فرق الشیعة، همان، ص ۹۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_جواد
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت اول)
🔹معمولاً كسانى اين سئوال را طرح مىكنند كه شئون #امام (عليه السلام) را در مرجعيت دينى و زعامت اجتماعى منحصر مىكنند، و حال آنكه اين موضوع يكى از شئونات #امامت و #ولايت است، و طبق مدارك اسلامى، وجود امام (عليه السلام) و #حجت_خدا حالت قلب را دارد نسبت به اعضاى بدن، كه با تعطيل شدن قلب، تمامى اعضاء از كار مىافتند، و نيز ارتباط موجودات عالم با وجود #حجت_خدا همانند ارتباط كرات منظومۀ شمسى است نسبت به خورشيد. روايات متعددى داريم كه دلالت مىكند بر اينكه استفادۀ مردم از وجود #امام (عليه السلام) در #زمان_غيبت همانند بهره بردن مردم است از خورشيد در هنگامى كه ابر جلوى آنرا گرفته است.
🔹#امام_سجاد (عليه السلام) مىفرماید: «ما پيشوايان مسلمين و #حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنين و رهبر نيكان و صاحب اختيار مسلمين هستيم؛ ما باعث #امان براى اهل زمين هستيم، بهواسطه ماست، آسمان بر زمين فرود نمىآيد، اگر ما روى زمين نبوديم اهلش را فرو مىبرد؛ و سپس فرمود: از روزى كه خدا آدم را آفريد تا حال هيچگاه زمين از #حجت خالى نشده، منتهى گاهى حجت ظاهر بوده و گاهى مستور تا قيامت نيز از حجت خالى نخواهد شد؛ سليمان كه راوى خبر است مىگويد به امام سجاد (عليه السلام) عرض كردم مردم چگونه از وجود #امام_غايب منتفع مىگردند؟ فرمود: همانگونه كه از خورشيد در موقعى كه زير ابر است بهره مىبرند. [۱]
🔹در علوم طبيعى و فلكى ثابت شده كه خورشيد مركز منظومۀ شمسى است و جاذبۀ آن حافظ زمين و ساير كرات منظومه از سقوط مىباشد، و حرارت آن سبب حيات و زندگى حيوانات و نباتات و انسانها است، و نورش روشنى بخش زمين مىباشد، و اين فوايد مهم خورشيد بر وجود آن مترتب مىگردد، خواه در پشت ابر باشد يا ظاهر. رشد و نمو موجودات زنده، تغذيه و توليد آنها، حسّ و حركت و جنبش، آبيارى زمينهاى مرده، غرّش امواج دريا، وزش حيات بخش بادها،
🔹ريزش زندگى آفرين باران و برف، صداى زمزمه آبشارها، نغمه هاى مرغان، زيبائى خيره كنندۀ گلها، گردش خون در عروق انسانها، و طپش قلبها، عبور برق آساى انديشه از لابلاى پردههاى مغز و هزاران فعل و انفعالات در جهان طبيعت تماماً وابسته است به وجود خورشيد و شعاع آن، خواه خورشيد ظاهر باشد و خواه پشت ابرها پنهان. بله گاهى مشاهده مىشود كه قسمتى از آثار نياز به تابش مستقيم خورشيد دارد، اما اينگونه آثار در مقابل آثار وجود خورشيد و شعاع آن خواه ظاهر باشد يا پشت ابر بسيار ناچيز است. #ادامه_دارد...
پی نوشت؛
[۱] منتخب الأثر: ص ٢٧١ از ينابيع المودّة تاليف شيخ سليمان بلخى از علماء عامه و نيز از غاية المرام و بحارالأنوار نقل كرده كه از كتب معروف شيعه است.
📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷
منبع؛ وبسایت اهل البیت
#امام_مهدی #امام_زمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت چهارم)
🔸خدمات حضرت به جامعه در زمان غيبت
🔹#امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شخصاً و گاهى به وسيلۀ اعوان و انصار مخصوص خود در امور اجتماعى و دادرسى از بيچارگان و رفع مشكلات از آحاد جامعه و احياناً رفع مشكلاتی كه براى جامعۀ مسلمين و يا شيعيان پيش مىآيد، اقدام مىنمايند. اصولاً معنى و مفهوم غايب بودن #حجّت_خدا، انزوا نمودن و كنارهگيرى از كارهاى اجتماعى نيست. بهترين شاهد براى اين مطلب حكايت ملاقات #حضرت_موسى (عليه السلام) كه ولّى ظاهر بود، با ولّى غايب از انظار كه به نام #خضر (عليه السلام) معروف است، میباشد. اين مرد الهى به گونهاى بود كه حتّى حضرت موسى (عليه السلام) با او آشنا نبود و تنها با راهنمایى خدا او را شناخت و از عملش بهره گرفت.
🔹«در آنجا بندهای از بندگان خاص ما را یافتند که او را رحمت و لطف خاصی از نزد خود عطا کردیم، و هم از نزد خود وی را علم (لدنّی و اسرار غیب الهی) آموختیم • موسی به آن شخص دانا (و خضر زمان) گفت: آیا من تبعیت (و خدمت) تو کنم تا از علم لدنّی خود مرا بیاموزی؟». [سوره کهف، ترجمه آیات ۶۵ و ۶۶] قرآن سپس شرحى از كارهاى مفيد و سودمند آن شخص را بيان میكند كه كاملاً دلالت میكند بر اينكه مردم از آثار و بركات او بهرهمند بودهاند، با اينكه كاملاً مستور از انظار بوده تا جایى كه حضرت موسى (عليه السلام) هم او را نمىشناخت و از جايگاه او مطلع نبود.
🔸ولّى غائب كه معلم حضرت موسى بود
🔹#حضرت_موسى (عليه السلام) با راهنمایى پرودگار با حضرت خضر (عليه السلام) آشنا میگردد و از او تقاضاى مصاحبت و استفاده از علم و دانش وى را میكند. قطعاً اين شخص كه فردى همچون #حضرت_موسى (عليه السلام)، از وى مىخواهد كه از او بهرهمند شود، بايد از #اولياء_خدا باشد و از نظر علم، برتر و به راز و رمز عالم آگاهتر باشد (و لو در بعضى از علوم و فنون) كه وقتى #حضرت_موسى (عليه السلام) از او اجازه مىخواهد كه پيروى او را بكند و از علوم او استفاده كند،
🔹در جواب مىگويد: تو نمیتوانى با من صبر كنى، چگونه خواهى توانست كارهايى را كه از اسرار آنها خبر ندارى تحمل نمایی؟ بررسى حالات اين ولى خدا كه از ديدگان پنهان بوده در همان چند لحظۀ كوتاه از زندگى حساس او كه با حضرت موسى (عليه السلام) گذرانده است (از قبيل سوراخ كردن كشتى و كشتن طفلى كه ظاهراً تقصيرى نداشت و ساختن ديوار در كنار دهى كه أهل آن حاضر نشدند مقدارى غذا به آنها بدهند كه شرح آن در سورۀ كهف آمده) ما را به نكاتى آشنا میسازد:
🔹اين #ولى، زمانى پنهان از ديدگان بود، كسى او را نمىشناخت و اگر خدا او را معرفى نمىكرد، كسى با او آشنا نمىشد؛ بنابر اين شرط #ولّى_خدا بودن، اين نيست كه حتماً مردم او را بشناسند. اين ولى خدا با اينكه از ديدگان غايب و پنهان بود، هرگز از حوادث زمان و اوضاع جهان غفلت نداشت، و براساس ولايتى كه از جانب خداوند به او داده شده بود در اموال و نفوس تصرّف میكرد و در خير و مصلحت عباد اقدام مىنمود.
🔹نكتۀ جالب اينكه نه تنها خود او غايب بود، بلكه تصرّفات او نيز از ديدگان عادى پنهان بود، اگر مردم و سرنشينان كشتى از تصرف او و معيوب ساختن كشتى آگاه مىشدند، هرگز به او اجازه نمىدادند كه دست به چنين كارى بزند و نيز اگر مردم شاهد قتل نفس او بودند، هرگز رهايش نمیکردند و... از اينكه او همۀ اين كارهاى شگفت آور را در دل اجتماع انجام داد و احدى متوجۀ كار او نشد میتوان فهميد كه نه تنها خود او پنهان بود، بلكه تصرّف او در اوضاع و حوادث نيز بر مردم پنهان بود، آنها تنها اثر فعل او را مىديدند نه كار او را.
🔹هدايت و رهبرى كه از شئون #اولياء_الهى است گاهى بصورت «فرد سازى» است و گاهى بصورت «جمع سازى» و نيز گاهى در ظاهر و گاهى در پنهان و خفاء انجام ميگيرد. مگر پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) نبود كه حدود سه سال مخفيانه دعوت میكرد و وظيفۀ او «فردسازى» بود و سپس مأمور به اعلان گرديد؛ و مگر حضرت نوح (عليه السلام) نبود كه عرضه میدارد «ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرٰاراً» [نوح، ۹] (حقيقت توحيد و راه مستقيم را براى آنان آشكارا و نهان بيان كردم)؛ كه دعوت در خفا همان هدايت فرد است، و فردسازى.
🔹مفاد آيه «وَ جَعَلْنٰاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا» اين است كه: هر طور كه خدا به امامان دستور میدهد، آنان وظيفه هدايت را انجام مىدهند، چه پنهان و چه آشكارا. #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيز همانند خضر (عليه السلام) #ولی_غایبی است كه امور سودمندى براى بشريت و ضعفاء انجام میدهند؛ پس #غيبت_امام به معنى انفصال و جدايى او از جامعه نيست. #ادامه_دارد...
📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی(عج) حسین اوسطی، ص۱۳۷
منبع؛وبسایت اهل البیت
#امام_زمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد