هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش اول)
🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و #تولّى و #تبرّى آمده است، و به قدرى در اين باره #اهمّيّت داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در #قدرت_ايمان ظاهر مى شود و هم در #تهذيب_اخلاق و هم در #پاكى_اعمال و #تقوا.
💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس #پيشوا و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود:
1⃣در «خطبه قاصعه» تعبير جالبى درباره #پيغمبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) و #امام_على (عليه السلام) ديده مى شود؛ میفرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِمِ، وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ، لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ وَ لَقَدْ كُنْتُ اَتَّبِعُهُ اِتِّباعَ الْفَصِيلِ اَثَرَ اُمِّهِ يَرْفَعُ لى فى كِلِّ يَوْم مِنْ اَخْلاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنى بِالاِْقْتِداءِ بِهِ» [۱] (از همان زمان كه #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) از شير باز گرفته شد، خداوند #بزرگترين_فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز او را به راه هاى #مكارم_اخلاق و صفات خوب انسانى سوق دهد؛ و من [هنگامى كه به حدّ رشد رسيدم نيز] همچون سايه به دنبال آن حضرت حركت مى كردم، و او هر روز نكته تازه اى از #اخلاق_نيك خود را براى من آشكار مى ساخت و به من فرمان مى داد تا به او #اقتدا كنم).
🔹اين حديث شريف كه بخشى از «خطبه قاصعه» را تشكيل مى دهد، اين حقيقت را روشن مى سازد كه حتّى «پيغمبر گرامى اسلام» در آغاز كارش #مقتدا و پيشوايى داشته كه بزرگترين #فرشتگان_الهى بوده است. #امام_على (عليه السلام) نيز #پيامبر (صلی الله علیه و آله) را #مقتدا و پيشواى خود قرار داده بود، و سايه به سايه او حركت مى كرد و اين مقتداى بزرگوار هر روز درس تازه اى به امام على (عليه السلام) مى آموخت و چهره نوينى از #اخلاق_انسانى را به او نشان مى داد. آنجا كه #پيامبر (صلی الله علیه و آله) و #امام_على (عليه السلام) در برنامه «سير الى الله» نياز به #پيشوا و #مقتدا داشته باشند، تكليف ديگران پيداست.
2⃣در روايت معروف «بُنِىَ الاِسْلامُ...» كه با طرق متعدّد با تفاوت مختصرى از معصومين (عليهم السلام) نقل شده اين موضوع به خوبى منعكس شده است؛ از جمله در حديثى كه يار وفادار #امام_باقر (عليه السلام) «زُرارَه» از آن حضرت نقل كرده مى خوانيم: «بُنِىَ الاِسْلامُ عَلى خَمْسَةِ اَشْياء، عَلَى الصَّلَوةِ وَ الزَّكاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّومِ وَالْوِلايَةِ، قالَ زُرارَةُ: فَقُلْتُ: وَاَىُّ شَىْء مِنْ ذلِكَ اَفْضَلُ؟ فَقالَ: اَلْوِلايَةُ اَفْضَلُ لاَِنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالى هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ» [۲] (#اسلام بر پنج پايه بنا شده: بر نماز و زكات و حجّ و روزه و #ولايت [رهبرى معصومين]؛ زراره مى گويد: عرض كردم كداميك از اينها افضل است؟ فرمود: #ولايت افضل است؛ زيرا كليد همه آنها است و والى و #رهبر_الهى راهنما به سوى چهار اصل ديگر است).
🔹از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه #ولايت و #اقتدا به #اولياء_الله سبب احياءِ ساير برنامه هاى دينى و مسائل عبادى و فردى و اجتماعى است؛ و اين اشاره روشنى به تأثير مسأله #ولايت در امر «تهذيب نفوس» و تحصيل «مكارم اخلاق» مى باشد. #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، چ۱، ص۳۰۰، خطبه ۱۹۲ «فضل الوحی...».
[۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، تهران، چ۴، ج۲، ص۱۸
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تولی #تبری #ولایت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش دوم)
🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و #تولّى و #تبرّى آمده است، و به قدرى در اين باره #اهمّيّت داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در #قدرت_ايمان ظاهر مى شود و هم در #تهذيب_اخلاق و هم در #پاكى_اعمال و #تقوا.
💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس #پيشوا و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود:
3⃣در حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم: روزى #پيامبر (صلی الله علیه و آله) به يارانش فرمود: «كداميك از دستگيره هاى ايمان محكمتر و مطمئنتر است؟ ياران عرض كردند خدا و رسولش آگاهتر است. بعضى گفتند نماز و بعضى گفتند زكات و بعضى روزه و بعضى حج و عمره و جهاد! #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: همه آنچه را گفتيد داراى فضيلت است، ولى پاسخ سؤال من نيست؛ محكمترين و مطمئن ترين دستگيره هاى ايمان، «دوستى براى خدا» و «دشمنى براى خداست» و دوست داشتن #اولياء_الله و تبرّى از #دشمنان_خدا». [۱]
🔹#رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) نخست با اين سؤال مهم، افكار مخاطبان را در اين مسأله سرنوشت ساز به جنب و جوش در آورد ـ و اين كارى بود كه #پيامبر گاه قبل از القاء مسائل مهم انجام مى داد ـ گروهى اظهار بى اطّلاعى كردند و گروهى با شمردن يكى از اركان مهم اسلام پاسخ گفتند؛ ولى #پيامبر در عين تأكيد بر اهمّيّت آن برنامه هاى مهمّ اسلامى، سخنان آنها را نفى كرد و سپس افزود: «مطمئن ترين دستگيره ايمان، #حبّفىالله و #بعضفىالله است!».
🔹تعبيرِ به «دستگيره» در اينجا گويا اشاره به اين است كه مردم براى وصول به مقام قرب الى الله، بايد به وسيله اى چنگ بزنند و بالا بروند كه از همه مهمتر و مطمئن تر، دستگيره «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» است. اين به خاطر آن است كه پيوند محبّت با دوستان خدا و اقتدا و تأسّى به اولياء، عاملى است براى حركت در تمام زمينه هاى #اعمال_خير و #صفات_نيك. بنابراين با احياء اين #اصل، اصول ديگر نيز زنده مى شود و با ترك اين اصل بقيّه تضعيف يا نابود مى گردد.
4⃣در حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) میخوانيم كه خطاب به يكى از يارانش به نام جابر كرد و فرمود: «اِذا اَرَدْتَ اَنْ تَعْلَمَ اَنَّ فيكَ خَيْراً فَانْظُرْ اِلى قَلْبِكَ فَاِنْ كانَ يُحِبُّ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُبْغِضُ اَهْلَ مَعْصِيَتِهِ، فَفيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُحِبُّكَ؛ وَ اِنْ كانَ يُبْغِضُ اَهْلَ طاعَةِ اللهِ وَ يُحِبُّ اَهْلَ مَعْصِيَتِهُ، فَلَيْسَ فيكَ خَيْرٌ، وَ اللّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» [۲] (هرگاه بخواهى بدانى در تو #خير و نيكى وجود دارد يا نه؟ نگاهى به #قلبت كن! اگر «اهل اطاعت الهى» را #دوست مى دارد و «اهل معصيت» را #دشمن مى شمرد، تو انسان خوبى هستى و خدا تو را دوست دارد؛ و اگر اهل اطاعت الهى را دشمن مى دارد و اهل معصيتش را دوست مى دارد، نيكى در تو نيست و خدا تو را دشمن مى دارد؛ و انسان با كسى است كه او را دوست مى دارد).
🔹جمله «وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ» اشاره لطيفى به اين واقعيّت است كه هر #انسانى از نظر خطّ و ربط اجتماعى و خلق و خو و صفات انسانى و همچنين #سرنوشت_نهايى در روز رستاخيز، با كسانى خواهد بود كه به آنها عشق مى ورزد و #پيوند_محبّت دارد؛ و اين نشان مى دهد كه مسأله #ولايت در مباحث اخلاقى سرنوشت ساز است.
5⃣در حديث ديگرى از #امام_باقر (علیه السلام) مى خوانيم كه #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وُدُّ الْمُؤمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِى اللهِ مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الاَْيمانِ، اَلا وَ مَنْ اَحَبَّ فِى اللهِ وَ اَبْغَضَ فِى اللهِ وَ اَعْطى فِى اللهِ وَ مَنَعَ فِى اللهِ فُهُوَ مِنْ اَصْفِياءِ اللهِ» [۳] (#محبّت_مؤمن نسبت به مؤمن به خاطر #خدا از «بزرگترين شاخه هاى ايمان» است؛ آگاه باشيد كسى كه به خاطر خدا #دوست بدارد و به خاطر خدا #دشمن بدارد، به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا خوددارى از بخشش كند، او از برگزيدگان خداست!». #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] الکافی، دارالکتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۱۲۵
[۲] همان، ص ۱۲۶
[۳] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج ۶۶، ص ۲۴۰، باب ۳۶
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تولی #تبری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش چهارم و پایانی)
🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و #تولّى و #تبرّى آمده است، و به قدرى در اين باره #اهمّيّت داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در #قدرت_ايمان ظاهر مى شود و هم در #تهذيب_اخلاق و هم در #پاكى_اعمال و #تقوا.
💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس #پيشوا و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود:
9⃣در حديث قدسى مى خوانيم: #خداوند به #حضرت_موسى (عليه السلام) فرمود: «هرگز #عملى براى من انجام داده اى؟ موسى عرض كرد: آرى! براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق كرده ام و به ياد تو بوده ام؛ فرمود: امّا نماز براى تو نشانه [ايمان] است و روزه سپر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است؛ كدام #عمل را براى من به جا آورده اى اى موسى؟! عرض كرد خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما! فرمود: آيا هرگز به خاطر من كسى را #دوست داشته اى و به خاطر من كسى را #دشمن داشته اى؟ [در اينجا بود كه] #موسى (عليه السلام) دانست برترين اعمال #حبّفىالله و #بغضفىالله [دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا] است». [۱]
🔟اين بحث را با حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) پايان مى دهيم (هر چند احاديث در اين زمينه، بسيار فراوان است)، فرمود: «مَنْ اَحَبَّ لِله وَ اَبْغَضَ لِله وَ اَعْطى لِلّهِ وَ مَنَعَ لِلّهِ فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَ إِيمانُهُ» [۲] (كسى كه «به خاطر #خدا» #دوست بدارد و به خاطر خدا #دشمن بدارد و به خاطر خدا ببخشد و به خاطر خدا ترك بخشش كند، او از كسانى است كه #ايمانش كامل شده است!».
💠از احاديث دهگانه بالا استفاده مى شود كه در #اسلام حساب مهمّى براى #حبّفىالله و #بغضفىالله باز شده است؛ تا آنجا كه به عنوان #افضل_اعمال و نشانه #كمال_ايمان و برتر از نماز و روزه و حجّ و جهاد و انفاق فى سبيل الله معرّفى شده و صاحبان اين صفت، پيشگامان در بهشتند و #مقاماتى دارند كه انبياء و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند. اين تعبيرات، پرده از نقش مهمّ مسأله #ولايت و #تولّى و #تبرّى در تمام برنامه هاى دينى و الهى بر مى دارد.
🔹دليل آن هم روشن است، زيرا انسان پيشوايان بزرگ را به خاطر #ايمان و #تقوا و #فضائل_اخلاقى و اعمال صالحه ديگر، دوست مى دارد، با اين حال چگونه ممكن است به آنان تأسّى نكند و همگام و همدل و همرنگ نشود! اين همان است كه علماى اخلاق از آن به عنوان يك اصل اساسى در #تهذيب_نفوس ياد كرده اند، و پيروى و #اقتدا كردن به #انسان_كاملى را شرط موفّقيّت در سير و #سلوكالىالله مى دانند. يكى از دلايل مهمّى كه #قرآن_مجيد در هر مورد و در هر مناسبت از انبياى الهى سخن مى گويد و پيغمبر اكرم و #مسلمانان را دستور مى دهد كه به ياد آنها و تاريخ و زندگانى شان باشند، همين است كه از آنان #الگو بگيرند و راه #موفّقيّت و #نجات را در تاريخ زندگى آنها بجويند.
🔹اين نكته شايان توجّه است كه #انسانها معمولاً داراى روح قهرمان پرورى هستند؛ يعنى هركس مى خواهد به شخص بزرگى عشق بورزد و او را در زندگى خود #الگو قرار دهد و در ابعاد مختلف زندگى به او اقتدا كند. انتخاب چنين قهرمانى در #سرنوشت_انسان و شكل دادن به زندگى او تأثير فراوانى دارد و با تغيير شناخت اين قهرمانها، زندگى ممكن است دگرگون شود. بسيارى از افراد يا ملّت ها كه دستشان به دامان #قهرمانان_واقعى نرسيده، قهرمانان خيالى و افسانه اى براى خود ساخته اند و در ادبيّات و فرهنگ خود جايگاه مهمّى براى آنها قائل شده اند.
🔹محيط زندگى اجتماعى و تبليغات مطلوب و نامطلوب در گزينش قهرمانها مؤثّر است. اين قهرمانها ممكن است مردان الهى، رجال سياسى، چهره هاى ورزشى و يا حتّى بازيگران فيلمها بوده باشند. هدايت اين تمايل فطرى بشر به سوى #قهرمانان_واقعى و «الگوهاى والاى انسانى» مى تواند كمك مؤثّرى به پرورش #فضائل_اخلاقى در فرد و جامعه بنمايد. مسأله #ولايتاولياءالله در حقيقت، در همين راستا است؛ و به همين دليل آيات و روايات اسلامى اهمّيّت فوق العاده اى براى آن قائل شده است و بدون آن بقيّه برنامه ها را ناقص و حتّى در خطر مى شمرد.
پی نوشتها؛
[۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، چ۲، ج۶۶، ص۲۵۲، باب۳۶
[۲] همان، ص۲۳۸
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تولی #تبری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️مشخص شدن تکلیف امت اسلامی و اکمال دین در روز غدیر
🔸حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله):
🔹#عید_غدیر را فرمودهاند: «عید الله الاكبر»؛ از همهی اعیاد موجود در تقویم اسلامی این #عید بالاتر است؛ پرمغزتر است؛ تأثیر این عید از همهی این اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تكلیف امت اسلامی در زمینهی #هدایت، در زمینهی #حكومت، در این حادثهی #غدیر معیّن شده است. حرفی نیست كه بر طبق توصیهی #پیامبر_اعظم در #غدیر عمل نشد - پیغمبر هم طبق بعضی از روایتها خبر داده بود كه عمل نخواهد شد - اما مسئلهی #غدیر، مسئلهی ایجاد یك #شاخص است، یك #معیار و #میزان است.
🔹تا آخر دنیا #مسلمانان می توانند این شاخص را، این معیار را جلوی خودشان قرار بدهند و تكلیف مسیر عمومیِ امت را معیّن كنند. اینی كه #پیغمبر_اكرم حساس ترین زمان را برای اعلام مسئلهی #ولایت انتخاب كرد، این انتخابِ پیغمبر نبود، انتخابِ #خدای_متعال بود. از طرف پروردگار #وحی رسید كه: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك». نه اینكه #پیغمبر مسئلهی #امامت و #ولایت را از سوی پروردگار قبلاً نمی دانست؛ چرا، از اولِ بعثت برای پیغمبر مسئله روشن بود.
🔹بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این حقیقت را عریان كرد و آشكار كرد كه جای تردیدی باقی نمی گذاشت؛ اما #اعلان_رسمی باید در #حساسترین_زمان اتفاق میافتاد و به دستور پروردگار اتفاق افتاد: «بلّغ ما انزل الیك من ربّك و أن لم تفعل فما بلّغت رسالته»؛ یعنی این یك #رسالت_الهی است كه باید بگوئی. بعد هم كه در #غدیر_خم، در نزدیكی جحفه، #نبی_مكرم مردم را متوقف كردند، كاروانهای حجاج را جمع كردند و این مطلب را اعلان كردند،
🔹آیهی شریفه آمد كه: «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی»؛ #نعمت كامل شد، #دین كامل شد. در سورهی مبارك مائده قبل از آیهی «الیوم اكملت»، این آیهی مبارك است: «الیوم یئس الّذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم و اخشون»؛ امروز روز یأس و #ناامیدی_دشمنان است؛ یعنی #معیار مشخص شد، #شاخص معلوم شد؛ امت هر وقت بخواهند، هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز كنند، شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند كرد، تردیدی باقی نخواهد ماند. اهمیت #غدیر این است.
بیاناتمقاممعظمرهبری ۱۳۸۸/۰۹/۱۵
منبع؛ وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له
#امام_خامنه_ای
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️طبق روایات و تفاسیر اهل سنت آيه «اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» درباره چه کسی نازل شده است؟
🔹در «آيه ۹۶ سوره مريم» آمده است: «اِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً» (به يقين كسانى كه #ايمان آورده و #كارهای_شايسته انجام داده اند به زودى خداوند رحمان محبتى براى آنان [در دلها] قرار میدهد». اين آيه به خوبى دلالت دارد كه #ايمان و #عمل_صالح سرچشمه #محبوبيت در ميان توده هاى مردم است. آرى ايمان و عمل صالح جاذبه عجيبى دارد كه دلها را همچون آهن ربا به سوى خود جذب میكند، حتّى افراد ناپاك و آلوده نيز از پاكان و صالحان لذّت مىبرند.
🔹در تفسير اين آيه شريفه روايات زيادى در منابع معروف اهل سنّت به وسيله راويان متعدد از شخص #پيامبر_اكرم(ص) نقل شده كه اين آيه درباره #علىبنابيطالب (ع) است. البته بارها گفته ايم كه نزول آيه در شأن كسى به معنى آن است كه مصداق اتمّ و اكمل آن آيه، او است و منافاتى با گستردگى مفهوم آيه ندارد. در اينجا به سراغ منابع اسلامى ميرويم و گوشه هايى از اين روايات را مورد بررسى قرار میدهیم:
🔹در «شواهد التنزيل» روايات متعددى از براء بن عازب و ابورافع و جابربن عبدالله انصارى و ابن عباس و ابوسعيد خدرى و محمدبن حنفيه با طرق مختلف نقل ميكند كه اين آيه درباره #علىبنابیطالب (ع) است كه خداوند #محبت او را در دل هر فرد با ايمانى جاى داده است. در حديثى از ابوسعيد خدرى آمده است كه #پيامبر(ص) به #على(ع) فرمود: «اى ابوالحسن! بگو خداوندا! براى من نزد خودت عهد و پيمانى (اين تعبير اشاره به آيه ۸۷ همين سوره است كه در مسأله شفاعت میگويد: «آنها مالك شفاعت نيستند مگر كسى كه نزد خداوند عهد و پيمانى دارد») قرار ده و محبت مرا در دل هاى مؤمنان بيفكن».
🔹در اين هنگام آيه «اِنَّ الَّذيْنَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدّاً» نازل شد، سپس افزود: «به همين جهت فرد با ايمانى را ملاقات نمى كنيم مگر اينكه در دل او محبت #علىبنابيطالب (ع) است». [۲] در حديث ديگرى از جابربن عبدالله همين معنى با تفاوت بسيار كمى ديده مى شود. [۳] و نیز همين مضمون از براء بن عازب از #پيامبراكرم(ص) نقل شده است. [۴] و همين معنى از محمدبن حنفيه (به چند طريق) نقل شده با اين تفاوت كه در اين روايات محبت ذرّيه و #اهلبيت (عليهم السلام) نيز در كنار محبّت او قرار گرفته است. [۵]
🔹در اين كتاب بطور كلى حدود ۲۰ روايت كه همگى اين معنا را تعقيب ميكند به طرق گوناگون آمده است. سيوطى در «الدّرالمنثور» نيز با طرق مختلف خود اين حديث را از براء بن عازب و از ابن عباس نقل كرده است. [۶] زمخشرى در «تفسير كشّاف» اين روايت را در ذيل آيه شريفه نقل كرده است كه #پيامبر(ص) به #على(ع) فرمود: از خداوند بخواه كه در نزد خودش #عهد و پيمانى براى تو [جهت شفاعت] قرار دهد و براى تو در سينه مؤمنان مودّت و #محبّت بيفكند و در اينجا بود كه آيه فوق نازل شد». [۷] عين همين مضمون را قرطبى مفسّر معروف در تفسيرش و همچنين زمخشری در كشّاف - بدون اینکه ايرادى بگیرد - آورده است. [۸]
🔹از شخصيتهاى معروفى كه اين حديث را در ذيل آيه نقل كرده اند عبارتند از: سبط ابن جوزى در «تذكره» [۹] و محب الدين طبرى در «ذخائر العقبى» [۱۰] و ابن صباغ مالكى در «الفصول المهمّه» [۱۱] و هيثمى در «الصواعق» [۱۲] و ابن صبان در «اصعاف الراغبين» [۱۳] كه نام آنها در كتب مبسوط در مورد #امامت و #ولايت آمده است. تنها كسى كه در ميان مفسران معروف موضع منفى در مقابل اين حديث گرفته است، آلوسى در روح المعانى است كه مطابق معمول حديث را نقل ميكند سپس سعى ميكند آنرا كمرنگ يا بى رنگ سازد. او بعد از آنكه حديث بالا را از براء بن عازب نقل ميكند و با حديث محمد بن حنفيه تأييد مى نمايد، ميگويد: معيار در تفسير آيه، عموم لفظ است نه خصوص سبب نزول. [۱۴]
🔹بارها گفته ايم و بار ديگر هم میگویيم: هيچكس نمیگوید شأن نزول، مفهوم گسترده آيات را محدود میسازد، بلكه «شأن نزول»، مصداق اتم و اكمل آيه است. به تعبير ديگر: آنچه در اين روايات درباره #امام_على(ع) آمده و اينكه #محبت او را خداوند در دلهاى جميع #مؤمنان قرار داده درباره هيچيك از امت رسول الله(ص) ديده نمیشود و اين #فضيلتى بسيار والاست براى امیرالمومنین #امام_على(ع) كه احدى با او در اين #فضيلت برابرى ندارد. آيا چنين كسى كه خداوند قلوب تمام مؤمنان را آكنده از مودّت و محبّت او ساخته از همه شايسته تر براى منصب الهى #امامت و #خلافت پيامبر(ص) نيست؟
• مآخذ در منبع موجود است.
📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ۶، ج۹، ص۳۶۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #امیرالمؤمنین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️مودت پشتوانهی ولایت و اطاعت اولیاء الهی
🔹ببینید در #قرآن نسبت به #اولیاء_الهی سه تعبیر وجود دارد: یک تعبیر، تعبیر #ولایت است؛ «انّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون»؛ بحث ولایت. معلوم است که پیوند، ارتباط، معرفت، اینها داخل در زیر مجموعهی #ولایت است. یک بحث، بحث #اطاعت است؛ «اطیعوا الله و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم»؛ اطاعت #رسول و اطاعت #اولیالامر. این، در عمل است.
🔹در میدان عمل باید #اطاعت کرد، #پیروی کرد. اما یک بحث سومی وجود دارد و آن، بحث #مودت است. «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فی القربی». این مودت چیست دیگر؟ ولایتِ اینها را داشته باشید، اطاعت هم از اینها بکنید؛ مودت برای چیست؟ این #مودت، پشتوانه است.
🔹اگر این #مودت نباشد، همان بلایی بر سر امت اسلامی خواهد آمد که در دوران های اول بر سر یک عدهای آمد، که همین مودت را کنار گذاشتند، به تدریج اطاعت و ولایت هم کنار گذاشته شد. بحث #مودت خیلی مهم است. این مودت، با این #ارتباطات_عاطفی حاصل میشود؛ ماجرای #مصیبت های اینها را گفتن، یک جور ایجاد ارتباط عاطفی است؛ ماجرای #مناقب اینها و #فضائل اینها را گفتن، یک جور دیگر پیوند عاطفی است.
بیاناتمقاممعظمرهبری ۸۸/۰۹/۲۲
منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له
#امام_خامنه_ای
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️زنده کردن امر «ولایت»
🔹وجود مقدس #ثامن_الائمه (عليه السلام) به یکی از شیعیان می فرماید: «اَحیوا امرَنا» امر #ولایت ما را زنده کنید. او عرض می کند: چگونه ما می توانیم احیاء کنیم؟
🔹دستور می دهد که «حقایق سخنان» ما را، «محاسن کلام» ما را، «سیرت» ما را، «حقایق» ما را برای مردم بگویید و تشریح بکنید. این زنده کردن کار ماست.
📕ده گفتار، (نسخه سایت) ص ۱۴۴
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مرجعیّت علمى پس از خویش را چه کسانى معرّفى کرده اند؟
🔹اینکه #مرجعیت_علمى پس از رحلت #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله)، آیا در #اهل_بیت (علیهم السلام) تجسم و تبلور یافته بود یا در دیگران؟ و آیا وظیفه هر مسلمان در هر زمان و قرن، تمسک به «ائمه اهل بیت» (علیهم السلام) به عنوان یکى از #ثقلین است، یا تمسک به دیگران؟ این بحث، همیشه تازه و شایسته تأمل است. با چشم پوشى از اینکه #رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) در #روز_غدیر، #على (عليه السلام) و اهل بیت او را براى رهبرى و حکومت تعیین کرد، در روزى که مسلمانان سایبانى جز گرماى خورشید نداشتند،
🔹و #ولایت او را پس از توحید و معاد، اصل سوم قرار داد، می گوییم: #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) همواره در میان غافلان و جاهلان هشدار می داد و دعوت به تمسک به #کتاب و #عترت می کرد. این صراحت دارد در اینکه «مرجعیت علمى»، افزون بر رهبرى سیاسى، منحصر به #اهل_بیت (علیهم السلام) است و مسلمانان باید در حوادث و پیشامد هاى دینى و هر آنچه به دینشان مربوط می شود، به آنان روى آورند. براى آنکه بعضى از سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این زمینه روشن شود، برخى از احادیث را مى آوریم:
💠«حدیث ثقلین»
🔹مؤلفان صحاح و مسندها از #پیامبر_اکرم (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «اى مردم! من در میان شما دو چیز باقى گذاشتم که اگر به آن روى آورید هرگز گمراه نمی شوید: #کتاب_خدا و #عترتم_اهلبیتم». در جاى دیگر فرمود: «من در میان شما چیزى بر جاى نهادم که اگر به آن تمسک بجویید گمراه نمی شوید: کتابِ خدا، رشته اى کشیده شده از آسمان به زمین، و عترتم اهل بیتم؛ و این دو از هم جدا نمى شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید پس از من با این دو چگونه رفتار مى کنید».
🔹و نقل هاى دیگرى نزدیک به اینها. این سخن را بارها #رسول_اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: در بازگشت از طائف، روز عرفه در حجة الوداع، روز غدیر خم، بر فراز منبرش در مدینه، در اتاق خودش در ایام بیمارى در حالى که اتاق پر از جمعیت بود. در صحت این حدیث هیچ کس جز جاهل یا معاند شک نمى کند. این حدیث با سندهاى مختلف از زبان بیست و چند صحابى نقل شده است. [۱]
🔹دقت در این حدیث، #عصمت عترت پاک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را مى رساند، چرا که #عترت با #قرآن قرین شده و اینکه از هم جدا نمى شوند. روشن است که قرآن، کتابى است که از هیچ سو باطل به آن راه ندارد، چگونه ممکن است قرین ها و همتاهاى قرآن، در سخن و حکم و داورى و تأیید، به خطا روند؟ جدایى ناپذیرى #قرآن و #عترت تا روز قیامت، گواه #عصمت_اهلبیت در سخنان و روایت هایشان است. به علاوه، این حدیث، کسى را که به عترت تمسک جوید گمراه نمى شمرد. پس اگر آنان از خطا و خلاف معصوم نباشند، چگونه متمسک به آنان گمراه نمى شود؟
💠«حدیث سفینه»
🔹محدثان از #پیامبر_اکرم (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «مَثَلِ اهل بیت من در امتم، همچون مثلِ کشتى نوح است، هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر که عقب بماند هلاک شود». [۲] آن حضرت، خاندان خود را به کشتى نوح تشبیه کرده، در این که هرکه در دین به آنان روى آورد و اصول و فروع دین را از آنان بیاموزد، از عذاب دوزخ رها می شود و هرکه تخلّف کند، همچون کسى خواهد بود که در طوفان نوح به کوه پناه برد تا از عذاب الهى ایمن شود، با این تفاوت که او در آب غرق شد و این در آتش فرو مى رود.
🔹وقتى که شأن و منزلت عالمان #اهل_بیت چنین باشد، پس به کجا مى روید؟ ابن حجر مى گوید: وجه تشبیه آنان به کشتى آن است که هرکس آنان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد و به شکرانه نعمت الهى، از روش عالمان این خاندان پیروى کند، از ظلمت مخالفت ها مى رهد و هر که تخلف کند در دریاى ناسپاسى نعمت ها غرق میشود و در دشت هاى طغیان هلاک می گردد.
پی نوشت:
[۱] همین بس که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» با نشر کتابى همه منابع این حدیث را آورده است. از جمله: صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۲؛ سنن ترمذى، ج ۲، ص ۲۰۷؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷، ۲۶ و ۵۹ و ج ۴، ص ۳۶۶ و ۳۷۱ و ج ۵، ص ۱۸۲ و ۱۸۹؛ میر حامد حسین هندى نیز اسناد این حدیث و سخن بزرگان را درباره آن در ۶ جلد از کتاب عظیم خود (عبقات) آورده است.
[۲]ر.ک: غایة المرام، بحرانى، ص ۴۱۷ ـ ۴۳۴؛ المراجعات، نامه ۸، حواشى احقاق الحق، ج ۹.
📕سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدّثی، نشر مشعر، چ دارالحدیث، ۱۳۸۶ش، ص ۲۲۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟
🔹چنانچه معنای #ولایت به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه #ولایت و #مولى از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱]
🔹در اصطلاح، مراد از #ولایت تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. #امام_معصوم (عليه السلام) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از #ظاهر و #باطن همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد.
🔹به علاوه #امام (علیه السلام) میتواند در «امور تکوینیه» نیز دخل و تصرف نموده، و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. از نظر شیعه شناخت #ولّی_الله و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوتها و احکام او بر همگان #واجب است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است،
🔹و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش #ولایت_ولّى میباشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى #ولى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار میدهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از #اولوالامر را در طول اطاعت از خدا و رسول قرار میدهد، و نیز #حدیث_ثقلین که #عترت را قرین #قرآن_کریم مینماید، [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى «هر کس که بمیرد و #امامزمانخویش را نشناسد به #مرگ_جاهلیت مرده است» [۳] تأکید میشود؛
🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه #امام_رضا (عليه السلام) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». [۵] (لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت)).
🔹در حدیثی دیگر #امام_باقر (عليه السلام) می فرماید: «#اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و #ولایت، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین #ولایت نمی رسد». [۶] از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش #ولایت را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر #ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن #ولایت_ائمه (علیهم السلام) به قبول نکردن «ولایت خداوند» برمیگردد. روشن است که این امر سبب میشود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد.
🔹پذیرش #ولایت سبب میشود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت #گمراه نشود، و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حقاند، و اساسا این #اهل_بیت (علیهم السلام) هستند که راه #حق را مشخص میسازند و مسیر رسیدن به #سعادت دنیا و آخرت را روشن میکنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرماید: «هر کس دوست میدارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت #علیبنابیطالب و #جانشینان_پاک او، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمیکشانند». [۷]
پی نوشتها؛
[۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸
[۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق
[۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸
[۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت
[۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷
[۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳
[۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳
منبع: اسلام کوئست
#ولی #ولایت #امام #امامت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت اول)
🔹معمولاً كسانى اين سئوال را طرح مىكنند كه شئون #امام (عليه السلام) را در مرجعيت دينى و زعامت اجتماعى منحصر مىكنند، و حال آنكه اين موضوع يكى از شئونات #امامت و #ولايت است، و طبق مدارك اسلامى، وجود امام (عليه السلام) و #حجت_خدا حالت قلب را دارد نسبت به اعضاى بدن، كه با تعطيل شدن قلب، تمامى اعضاء از كار مىافتند، و نيز ارتباط موجودات عالم با وجود #حجت_خدا همانند ارتباط كرات منظومۀ شمسى است نسبت به خورشيد. روايات متعددى داريم كه دلالت مىكند بر اينكه استفادۀ مردم از وجود #امام (عليه السلام) در #زمان_غيبت همانند بهره بردن مردم است از خورشيد در هنگامى كه ابر جلوى آنرا گرفته است.
🔹#امام_سجاد (عليه السلام) مىفرماید: «ما پيشوايان مسلمين و #حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنين و رهبر نيكان و صاحب اختيار مسلمين هستيم؛ ما باعث #امان براى اهل زمين هستيم، بهواسطه ماست، آسمان بر زمين فرود نمىآيد، اگر ما روى زمين نبوديم اهلش را فرو مىبرد؛ و سپس فرمود: از روزى كه خدا آدم را آفريد تا حال هيچگاه زمين از #حجت خالى نشده، منتهى گاهى حجت ظاهر بوده و گاهى مستور تا قيامت نيز از حجت خالى نخواهد شد؛ سليمان كه راوى خبر است مىگويد به امام سجاد (عليه السلام) عرض كردم مردم چگونه از وجود #امام_غايب منتفع مىگردند؟ فرمود: همانگونه كه از خورشيد در موقعى كه زير ابر است بهره مىبرند. [۱]
🔹در علوم طبيعى و فلكى ثابت شده كه خورشيد مركز منظومۀ شمسى است و جاذبۀ آن حافظ زمين و ساير كرات منظومه از سقوط مىباشد، و حرارت آن سبب حيات و زندگى حيوانات و نباتات و انسانها است، و نورش روشنى بخش زمين مىباشد، و اين فوايد مهم خورشيد بر وجود آن مترتب مىگردد، خواه در پشت ابر باشد يا ظاهر. رشد و نمو موجودات زنده، تغذيه و توليد آنها، حسّ و حركت و جنبش، آبيارى زمينهاى مرده، غرّش امواج دريا، وزش حيات بخش بادها،
🔹ريزش زندگى آفرين باران و برف، صداى زمزمه آبشارها، نغمه هاى مرغان، زيبائى خيره كنندۀ گلها، گردش خون در عروق انسانها، و طپش قلبها، عبور برق آساى انديشه از لابلاى پردههاى مغز و هزاران فعل و انفعالات در جهان طبيعت تماماً وابسته است به وجود خورشيد و شعاع آن، خواه خورشيد ظاهر باشد و خواه پشت ابرها پنهان. بله گاهى مشاهده مىشود كه قسمتى از آثار نياز به تابش مستقيم خورشيد دارد، اما اينگونه آثار در مقابل آثار وجود خورشيد و شعاع آن خواه ظاهر باشد يا پشت ابر بسيار ناچيز است. #ادامه_دارد...
پی نوشت؛
[۱] منتخب الأثر: ص ٢٧١ از ينابيع المودّة تاليف شيخ سليمان بلخى از علماء عامه و نيز از غاية المرام و بحارالأنوار نقل كرده كه از كتب معروف شيعه است.
📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷
منبع؛ وبسایت اهل البیت
#امام_مهدی #امام_زمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت دوم)
💠هدايت معنوى امام (علیه السلام) در تمامى حالات
🔹علامۀ طباطبائى (ره) در ذيل آيۀ «وَ إِذِ اِبْتَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمٰاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قٰالَ إِنِّي جٰاعِلُكَ لِلنّٰاسِ إِمٰاماً» بحثى دارد تحت اين عنوان كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) بعد از نبوت و رسالت (كه شأن آن هدايت ظاهرى مردم است تا انسانها را ارائه طريق بنمايد) به #مقام_امامت، منصوب مىگردد، كه #شأن_امامت چيزى است ما فوق ارائۀ طريق و هدايت ظاهرى. و سپس اضافه مىكند كه در #قرآن هر جا متعرض معنى و حقيت #امامت شده آن را بهعنوان #هادى و هدايتگر تفسير نموده مانند آيۀ: «وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ نٰافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنٰا صٰالِحِينَ - وَ جَعَلْنٰاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا» [۱].
🔹و نيز آيۀ: «وَ جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا وَ كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يُوقِنُونَ». [۲] و در اين آيات #هدايت را مقيّد نموده به «أمر» و أمر الهى در آيۀ: «إِنَّمٰا أَمْرُهُ إِذٰا أَرٰادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ». [۳] و نيز آيۀ: «وَ مٰا أَمْرُنٰا إِلاّٰ وٰاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» [۴] بيان شده كه عالم امر عالم تجرّد است، و وقايع و حوادث در آن عالم دفعى است و تدريج و تدرّج كه از لوازم عالم خلق است در آنجا نيست. با اين مقدمات معلوم مىگردد كه #مقام_امامت گذشته از ارشاد و هدايت ظاهرى، يك نوع هدايت و جذبۀ معنوى است كه با نورانيت و بصيرتى كه خداوند متعال به او عطا نموده در دلهاى آماده و شايسته، تأثير و تصرّف مىنمايد و اين صاحبدلان را بهسوى #كمال، و #اصل مىنمايد و به اصطلاح، آنها را هدايت بهمعناى «ايصال الى المطلوب» مىكند.
🔹علامۀ طباطبائى (ره) در كتاب شيعه در اسلام خود ص ١۵٢ در رابطه فوايد وجود #امام (عليه السلام) در حال #غيبت مىگويد: كسانى كه اعتراض مىكنند كه شيعه وجود #امام را براى بيان احكام دين و حقايق آيين و راهنمائى مردم لازم مىدانند و غيبت امام ناقض اين غرض است، زيرا امامى كه به واسطۀ غيبتش مردم هيچگونه دسترسى به وى ندارند فايدهاى بر وجودش مترتّب نيست... به حقيقت معناى #امامت پى نبردهاند، زيرا در بحث امامت روشن شد كه وظيفۀ امام (عليه السلام) تنها بيان صورى معارف و راهنمایى ظاهرى مردم نيست،
🔹و #امام (علیه السلام) چنانكه وظيفۀ راهنمایى صورى مردم را به عهده دارد، همچنان #ولايت و رهبرى باطنى اعمال را به عهده دارد، و اوست كه حيات معنوى مردم را تنظيم مىكند و حقايق اعمال را بهسوى خدا سوق مىدهد، بديهى است كه #غيبت و حضور جسمانى امام (علیه السلام) در اين باب تاثيرى ندارد و #امام (علیه السلام) از راه #باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانى ايشان مستور است و وجودش پيوسته لازم است، اگر چه موقع حضور و اصلاح جهانيش تا كنون نرسيده است.
🔹توضيح كلام علامۀ طباطبائى (ره) در نفوذ معنوى #امام (عليه السلام): مىدانيم خورشيد يك سلسله اشعۀ مرئى دارد كه از تركيب آنها با هم هفت رنگ معروف پيدا مىشود و يك سلسله اشعۀ نامرئى كه بهنام اشعۀ فوق بنفش و اشعۀ مادون قرمز ناميده مىشود. همچنين يك رهبر بزرگ آسمانى خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعى كه از طريق گفتار و رفتار تعليم و تربيت عادى صورت مىگيرد، يك نوع #تربيت_روحانى و از راه نفوذ معنوى در دلها و فكرها دارد كه مىتوان آن را #تربيت_تكوينى نام گذارد. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار نقشى ندارد، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كار مىكند.
🔹در حالات بسيارى از پيشوايان بزرگ الهى مىخوانيم كه گاهى بعضى افراد منحرف و گناهكار با برخورد و ارتباطى اندك با آن ذوات مقدسه، به كلّى تغيير مسير مىدادند و از گمراهى و ضلالت به سوى نور و صراط مستقيم هدايت مىشدند. اين دگرگونى هاى تند و سريع و همه جانبه، اين انقلابهاى جهش آسا و فراگير آنهم با يك نگاه يا ارتباطى اندك (البته براى آنها كه در عين آلودگى، يك نوع آمادگى نيز دارند) نتيجۀ جذبۀ ناخود آگاه است كه گاهى از آن به نفوذ شخصيّت تعبير مىشود.
🔹اشخاصى با يك برخورد و ملاقات با افرادى كه داراى روح بزرگ و عالى بودند، چنان بىاختيار و ناخود آگاه تحت تأثير آن قرار مىگيرند كه كاملاً متحول مىشوند. اين تأثيرگذارى قابل توجيه نيست، مگر اينكه بپذيريم كه اين تأثيرگذارى نتيجۀ شعاع اسرار آميزى است كه از درون ذات انسانهاى بزرگ برمىخيزد. #ادامه_دارد...
📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷
منبع؛ وبسایت اهل البیت
#امام_مهدی #امام_زمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت پنجم و پایانی)
💠عنايت ائمه (عليهم السلام) به مشكلات دوستان خود
🔹و اينك مىپردازيم به برخى از رواياتى كه دلالت دارد بر كمك رسانى و توجه #ائمه_اطهار (عليهم السلام) براى رفع مشكلات مردم، بهطورى كه براى مردم محسوس نبود. رميله مىگويد: در زمان خلافت امام علی (علیه السلام) تب شديدى بر من عارض شد و چون روز جمعه رسيد مقدارى تب فرو كشيد و با خود گفتم چيزى بهتر از اين نيست كه خود را شستشو بدهم و بروم پشت سر امام نماز گزارم؛ همين كه حضرت شروع به خطبه كرد تب شدت پيدا كرد.
🔹بعد از نماز حضرت وارد دارالاماره شد و من نيز با ايشان داخل شدم؛ امام به من توجهى كرد و فرمود: «چرا ناراحتى و به خود مىپيچى؟ حال خود را براى حضرت بيان كردم كه تب شديدى داشتم و امروز مقدارى بهتر بودم و به نماز آمدم ولى مجدّداً حالم سنگين شد؛ حضرت فرمود: رميله هيچ مؤمنى نيست كه وقتى مريض مىشود ما نيز براى بیماری او مريض و براى حزن و اندوه او اندوهگين مىشويم، و آنان دعایى نمىكنند مگر ما براى استجابت آن آمين مىگویيم و اگر ساكت بمانند ما برايشان دعا مىكنيم».
🔹رميله مىگويد: عرض كردم اين مطلب مربوط مىشود به دوستان و مؤمنانى كه در همين شهر و در اطراف شما هستند؟ و حال آنكه دوستان شما و صاحبان ايمان در اطراف و اكناف عالم پخش اند؛ براى آنها چه عنايتى مىشود؟ حضرت فرمود: «هيچ مؤمنى در شرق و غرب اين زمين نيست، الا اينكه از حال او مطلع هستيم و از ديد ما غائب نيست».
💠كمك رسانى امام زمان به مردم
🔹روايات و شواهدى كه دلالت مىكند بر كمك رسانى و توجه #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در رفع مشكلات مستضعفان و شيعيان اهل بيت عصمت و طهارت فراوان است. به يكى دو نمونه از آنها اشاره مىشود. امام على (عليه السلام) مىفرمايد: «هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ كُلِّ مَوْعُودٍ وَ [دُنُوٌّ] دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ. أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ، لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ يَصْدَعَ شَعْباً وَ يَشْعَبَ صَدْعاً، فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ». [۱]
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (زمان فراز آمدن چيزهايى است كه شما را وعده داده اند، و نزديك است كه فتنه اى را، كه نمى دانيد چيست، ديدار نمايد. بدانيد، كه از ما هر كه آن را دريابد با چراغ روشنى كه در دست دارد، آن تاريكیها را طى كند و پاى به جاى پاى صالحان نهد، تا بندهايى را كه بر گردنهاست بگشايد و اسيران را آزاد كند و جمعيت باطل را پريشان سازد و پراكندگان اهل صلاح را گرد آورد و اين كارها پوشيده از مردم به انجام رساند. آنكه در پى يافتن نشان اوست، هر چه به جستجويش كوشد، از او نشانى نيابد).
🔹شارحين نهج البلاغه مىگويند: مراد امام از جمله «أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا» و «گره گشایى، آزاد نمودن اسيران و...» مربوط به #حضرت_مهدى (عجل الله تعالی فرجه) است؛ چون حضرت از كارهايى كه آن فرد از #اهل_بيت (عليهم السلام) در زمان وقوع فتنه انجام مىدهد، خبر ميدهد: (فی سُتْرَةٍ عَنِ النّاسِ...) او پنهان از انظار بهسر مىبرد، بهطورى كه جستجوگران با تمام سعى و كوشش خود نمىتوانند اثرى از او بيابند، و يگانه فردى كه از اهلبيت غايب از انظار مىباشد #امام_مهدى (عج) مىباشد.
🔹بر اساس روايات تمامى #ائمه (عليهم السلام) اقدامات آشكار و پنهان در مسير اصلاح جامعۀ مسلمين دارند. از احتجاج طبرسى نقل شده كه #امام_مهدى (عج) میفرمايد: «ما در رعايت حال شما كوتاهى نکرده و شما را فراموش نمیكنيم، اگر جز اين بود گرفتاریها بر شما فرود مى آمد و #دشمنان، شما را ريشه كن میكردند». [۲] بعد از نزول آيه «أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِی اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ» جابر از رسول خدا مىخواهد كه مراد از اين «اولى الأمر» چه كسانى مىباشند؟
🔹پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در اين حديث #دوازده_جانشين خود را نام مىبرد و میفرمايد: «اينها #اولى_الأمر هستند و چون به دوازدهمين آنان میرسد ميفرمايد: نام او نام من و كنيۀ او كنيه من است و از انظار غايب است؛ جابر عرض میكند: آيا شيعيان از وجود ايشان بهره مىبرند؟ پيامبر فرمود: آرى، سوگند به آن كسى كه مرا به پيغمبرى برانگيخت در #دوران_غيبت او، از نور او روشنى ميگيرند و به #ولايت او بهرهمند ميشوند مانند خورشيد كه در پشت ابر است و مردم از نور او استفاده میكنند».
پی نوشتها؛
[۱]خطبه ١۵٠ نهج البلاغه
[۲]امامت و مهدويت، ج٢، ص۴٧٣
📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص۱۳۷
منبع وبسایت اهل البیت
#امام_مهدی #امام_زمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد