┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱
🍃معرفی #شهید
تکاور پاسدار #شهید_روح الله_نوزاد🌹
محافظ سردار شهید علی شوشتری
تولد : ۱۳۶۴/۱/۱۸ - تبریز
شهادت : ۱۳۸۸/۷/۲۶ - در حادثه بمبگذاری منطقه پیشین ـ در حد فاصل شهرستانهای سرباز و چابهار
آرامگاه : گلزار #شهدای تبریز
🍃روح الله ۱۸ فروردین سال ۶۴ به دنیا آمد و به دلیل علاقه و ارادت خانواده اش به حضرت امام خمینی (ره) اسم وی را روحالله نامیده شد.💦🍃
روح الله نوزاد دوره دبستان را در دبستان #شهید حسین توانا ، دوره راهنمایی را در مدرسه شیخ شمس و متوسطه را در دبیرستان #ولایت گذراند و اغلب سالها شاگرد اول شناخته می شد.
#روح الله با جلب رضایت پدر ومادرش، به عنوان پاسدار به گردان صابرین تهران پیوست، و از همان اول آماده #شهادت بود و خوب می دانست که خدمت کردن در #صابرین آسان نیست.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۲
🍃روحالله #نوزاد در ۲۶ مهر سال ۱۳۸۸ در حادثه بمبگذاری منطقه پیشین ـ در حد فاصل شهرستانهای سرباز و چابهار در جنوب استان سیستان و بلوچستان ـ به همراه سردار نورعلی شوشتری جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرمانده قرارگاه قدس، سردار محمدزاده فرمانده سپاه استان سیستان و بلوچستان، فرمانده تیپ امیرالمؤمنین، فرمانده #سپاه ایرانشهر، فرمانده سپاه شهرستان سرباز و بیش از ۴۲ نفر از سران قبایل و طوایف سیستان و بلوچستان به درجه رفیع #شهادت رسید.
پدر روحالله، #انقلاب را دریایی میخواند که پسرش هم قطرهای از آن بود و میگوید: وقتی برادرم محمد نوزاد، #شهید شد و خبرش را برای من آوردند، گفتم وای! ولی در #شهادت روحالله آن وای را هم نگفتم. روحالله به یقین، لیاقت #شهادت را داشت.
روح الله یک هفته قبل از شهادت با مادرش تماس گرفت که پنجشنبه به تبریز بر میگردد. به دوستانش هم گفته بود یکشنبه شب، به سمت تهران حرکت می کند تا دوشنبه در تهران باشد و پنجشنبه به تبریز بیاید. قضای روزگار هم این بود که #یکشنبه شهید شود، جنازهاش را #دوشنبه به تهران منتقل کنند و پس از چند روز جنازهاش را #پنجشنبه به تبریز بیاورند!
⏮ادامه دارد،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۳
🍃به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، عبدالمالک ریگی، ریگی بود که با مرگش، جنایتهای او فراموش نمیشود، چهار سال از حادثه تروریستی دردناک پیشین سرباز(شهرستان سرباز یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان) و #شهادت سردار نورعلی شوشتری و همرزمانش در 26 مهر 1388 میگذرد. سردار میخواست مهر و محبت را در طوایف سیستان و بلوچستان بیشتر کند که برگه #شهادتش را مهر زدند و مهر تائیدی شد بر عداوت دشمنان اسلام و حقانیت نظام و چه سعادتی داشت سردار شهید که در سربازی به وصال زمینی رسید و در سرباز به #وصال_حقیقی.
🍃سالگرد شهادت #شهدای_وحدت بهانهای شد تا به سراغ خانواده #شهید روحالله نوزاد، محافظ تبریزی شهید شوشتری برویم که همنام پسر سردار بود و همپای خودش #شهید شد.
تلفنی با برادر #شهید هماهنگ کردیم که هم دیداری تازه کنیم و هم مصاحبهای داشته باشیم. آدرس را گرفتیم و فردای آن روز به در خانه پدری #شهید روحالله نوزاد رفتیم، پلاک خانهشان همچون خود شهید، #بیست بود، خانهای محقر اما صمیمی که در و دیوار خانه، پر از عکس امام(ره) و #شهدا و خود روحالله بود. صفای اهالی خانه از خود خانه کم نبود که بیشتر هم بود.
برادر شهید زحمت چای را کشید و گفتگو آغاز شد...
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۴
🍃مادر شهید، سر صحبت را باز میکند و از #روحالله میگوید: 18 فروردین سال 64 به دنیا آمد و به دلیل علاقه و ارادتی که به حضرت #امام_خمینی (ره) داشتیم، اسمش را روحالله گذاشتیم. روحالله از همان کودکی علاقه خاصی به حضرت امام (ره) پیدا کرده و همیشه عکس امام(ره) را همراه داشت. آن موقع پدرش در کمیته مرکزی کار میکرد. از کودکی شخصیت خاصی داشته و #خندهرو بود. چهره شاداب #روحالله باعث شده بود بچهها جذب شخصیت او شوند و دوستان زیادی داشته باشد. خیلی هم #باهوش بود، یادم هست وقتی که شش ساله بود، برای ثبتنام پسرم به دبستان شهید حسین توانا رفتیم. مدیر دبستان از روحالله خواست تا 10 بشمارد که روحالله تا بیست شمارش کرد و باعث شد مدیر او را تشویق کند و همان سال #شاگرد_اول کلاس شد. مدیر از ما مقداری پول خواست تا عکسش را در روزنامه چاپ بکنند. روح الله که این حرف را شنید، گفت: از این به بعد نمیخواهم شاگرد اول بشوم! #جایزه یک خودکار میدادند برایم باارزشتر از این بود که پول بگیرند و عکسم را چاپ کنند!
✨✨✨✨🍃🔹🌹
🍃راهنمایی را در مدرسه شیخ شمس و متوسطه را در دبیرستان #ولایت گذراند و سرانجام بهدلیل علاقه و مهارتی که در کارهای عملی داشت، وارد هنرستان فنی و حرفهای استقلال شد و توانست دیپلم فنی و حرفهای خود را دریافت کند که دست ساختههای بر جای مانده از روحالله، #مهارت و ظرافت وی را در کارهای عملی نشان میدهد.
🍃مادرش ادامه داد: از کودکی اهل #پایگاه بود و علاقه خاصی به عکس #شهدا داشت. هر مسجدی که میرفت چشمش به #عکس_شهدا خیره میشد. انتخابش با همه فرق داشت و میگفت به خدمت سربازی نمیرود، مگر چند نفر به خدمت #سربازی میروند؟!
⏮ادامه دارد...
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۵
🍃برگه #اعزام به خدمت روحالله وقتی رسید که در بیمارستان به دلیل عمل جراحی بستری بود. بعد از بهبودی، وسایلش را جمع کرد و به اسم اینکه محل خدمتش #همدان است، راهی آنجا شد. بعد از عزیمت روحالله، ماموران دولتی چندینبار به در خانه ما آمدند و گفتند: چرا پسرتان برای گذراندن دوره سربازی حاضر نمیشود؟! سردرگم مانده بودیم، روحالله که #سربازی رفته، پس چرا اینها به در خانه ما میآیند و میگویند سرباز فراری است؛ تا اینکه بعدها فهمیدیم به جای ارتش که یگان اعزامی پسرم بوده، به #گروه_صابرین ملحق شده است.
✨✨✨🍃💦🌹
🍃مدتها گذشت تا اینکه روزی روحالله تماس گرفت و از من #رضایت خواست تا به گروه صابرین بپیوندد که به گفته پسرم اسیری و #شهادت داشت و خدمت کردن در آنجا آسان نبود. من رضایت خودم را در گرو رضایت خدا و خود روحالله دانستم و سعی کردم حالا که چنین تصمیمی گرفته، به پسرم روحیه بدهم. با گوشه چادر شبش، #قطره_اشک گوشه چشمش را به آرامی پاک کرده، ادامه میدهد: از پشت گوشی #خندههایش را میشنیدم که به دوستانش میگفت: دیدید مادر من #رضایت میدهد!
🍃مادر ادامه می دهد: پدرش سر نماز بود، روح الله منتظر ماند تا #رضایت پدرش را هم بگیرد که گرفت. هشت ماه در #همدان آموزشهای سخت #نظامی دید. برادر روحالله با ایما و اشاره و گاهی کلامی مادرش را راهنمایی میکند.
🍃چند ماهی از وی خبر نداشتیم تا اینکه خودش تماس گرفت و گفت: جای هستم که نمی توانم بگویم، ولی همین حد بدانید که حالم #خوب است. بعد از ماهها که روحالله به خانه برگشت متوجه شدیم چند روزی در بیمارستان یزد به دلیل زخمی شدن، بستری بوده است.
🌹روح الله #قطرهای_ازدریای_انقلاب
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۶
🍃مادر روحالله از #شهادت فرزندش میگوید: خواب شهادت پسرم را دیده بودم. میدانستیم روحالله عضو #گروه_صابرین شده، ولی نمیدانستیم از محافظین #شهید سردارنورعلی شوشتری است. مدتها از رفتن او میگذشت و از وی خبری نداشتیم. به دلم برات شده بود اتفاقی افتاده، شماره همراه پسرم را شمارهگیری کردم تا با روحالله حرف بزنم. دوستش تلفن را جواب داد و گفت روحالله آنجا نیست، سه مرتبه تماس گرفتم و هر سه بار، همان حرف را تکرار کرد. به دلم آشوب افتاده بود قسمش دادم که بگوید چه اتفاقی برای روحالله افتاده است.
🍃گفت که پسرم زخمی شده، با لحن گفتنش فهمیدم که راست نمیگوید. خدا #رحمت کند دوستش را که در آن هنگام، ترکش خورده بود و مدتها بعد او هم به پسرم پیوست.
✨✨✨✨🍃🔹🌹
🍃پدر روحالله ادامه میدهد: شب #شهادت روحالله مادرش خواب بدی دیده بود، وقتی خوابش را برایمان تعریف کرد، به شوخی گفتم خواب تو پدر همه را در میآورد! وقتی از تلویزیون اعلام کرد که در سیستان و بلوچستان بمبگذاری شده و سردار نورعلی شوشتری #شهید شده است، چون روحالله هم آنجا خدمت میکرد به زیرنویس تلویزیون نگاه انداختیم و دیدیم #روحالله نیز جزو #شهداست.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۷
🍃 #نورانیت خاصی در چهره پدر موج میزد، #نشاط چهره ایشان مرا متعجب ساخته بود. با اینکه از #شهادت فرزندش حرف میزد ولی ناراحتی در نگاهش دیده نمیشد چرا که فرزند شهیدی تقدیم انقلاب کرده بود. پدر روحالله، انقلاب را #دریایی میخواند که پسرش هم #قطرهای از آن بود و میگوید: وقتی برادرم محمد نوزاد، #شهید شد و خبرش را برای من آوردند، گفتم #وای! ولی در شهادت روحالله آن وای را هم نگفتم. روحالله به یقین، لیاقت #شهادت را داشت.
🍃علیرضا، برادر #شهید صحبت را ادامه میدهد: تقریبا بیشتر خاطرات روحالله با من است، چون با هم رشد کردیم. بسیار پرجنب و جوش و #تیزهوش بود، درسی که معلم سرکلاس تدریس میکرد؛ میتوانست عین معلم تحویل دهد. روابط بین فردی خوبی داشت و همه را به سوی خود #جذب میکرد.
🍃ورزشکار بود و کاراته و بدنسازی میرفتیم. خیلی شجاع و #بیباک بود. در باشگاه رزمی با سابقهدارترها و بزرگتر از خودش مبارزه میکرد و نمیترسید.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۸
🍃برادر #خاطرهای از دوستان روحالله میگوید که قبل از #شهادتش، به حرم امام رضا (ع) رفته بودند که روحالله از دوستانش میخواهد او را سیر #ببینند، چون آخرین دیدارشان است و #شهید میشود. سه مرتبه این حرف را تکرار میکند و دوستانش به هوای اینکه شوخی میکند، به روحالله تیکه میاندازند که شهادت #زوری نیست، غافل از آنکه به دلش افتاده بود #شهید میشود.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈ 🌹•°°•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_روح_الله_نوزاد🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۹
🌹 #شهادت متفاوت روحالله
🍃مادر دوباره لب به سخن وا میکند و ادامه میدهد: روحالله پانزده روز بعد از ماه رمضان تماس گرفت و گفت اگر به خانه آمد ازدواج میکند آن را برای دل خوش کردن من میگفت، روحالله از من خواست اگر #توفیق_شهادت یافت، داد و بیداد نکنم و به خدا #توکل کرده و #صبور باشم.
🍃مادرش از شهادت متفاوت روحالله میگوید: یک هفته قبل از #شهادتش تماس گرفت که #پنجشنبه به تبریز بر میگردد. به دوستانش هم گفته بود #یکشنبه شب، به سمت تهران حرکت میکند تا #دوشنبه در تهران باشد و پنجشنبه به تبریز بیاید. قضای روزگار هم این بود که یکشنبه #شهید شود، جنازهاش را دوشنبه به تهران #منتقل کنند و پس از چند روز جنازهاش را #پنجشنبه به تبریز بیاورند!
🍃مادر شهید احساسش را نسبت به اعدام ریگی میگوید: موقع دستگیری و اعدام ریگی یک #خواب مشترک دیدم که روحالله با لباس کاراته خودش، حرکات رزمی انجام میداد و بسیار #خوشحالی میکرد.
🍃جعفر اسکندری از دوستان روحالله است که در این دیدار ما را همراهی میکرد؛ وی از روحالله میگوید: از #ویژگیهای خاص روحالله #جسارت وی بود، با همه #مهربانی که داشت و #لبخند خاصش که همیشه در چهره او نمایان بود. اواخر کمتر او را در محله میدیدیم و هر از گاهی هم که میآمد زود بر میگشت. تا اینکه روزی که #آمار_شهدا را به طور اتفاقی در روزنامه نگاه میکردم، نام روحالله را دیدم که به اشتباه «نورزاد» زده بودند و فهمیدم روحالله #شهید شده است.
⏮پایان
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۱
سهیل سنقر : #شهداي مدافع حرم تربيتيافتگان مكتب اهل بيت هستند و اين روزها سربازي اهل بيت پاداشي به ارزشمندي #شهادت دارد. #شهيد ابوذر امجديان كه نام خود را به عنوان اولين شهيد مدافع حرم شهرستان #سنقر كرمانشاه به ثبت رسانده است، عشق به اهل بيت را از روضههايي به عاريه دارد كه. از كودكي پاي آنها بزرگ شده بود.
به گزارش سهیل سنقر، #شهداي مدافع حرم تربيتيافتگان مكتب اهل بيت هستند و اين روزها سربازي اهل بيت پاداشي به ارزشمندي شهادت دارد. #شهيد ابوذر امجديان كه نام خود را به عنوان اولين شهيد مدافع حرم شهرستان سنقروکلیایی به ثبت رسانده است، عشق به اهل بيت را از روضههايي به عاريه دارد كه از كودكي پاي آنها بزرگ شده بود. چنين عشقي بود كه باعث شد او در آبان ماه سال 94 مصادف با تاسوعاي حسيني به #شهادت برسد.
⏮ادامه دارد،،،
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_ابوذر_امجدیان 🌹🕊
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۲
در گفت و گو با مريم امجديان همسر #شهيد نگاهي گذرا به زندگي يكي ديگر از ستارگان آسمان دفاع از حرم مياندازيم.
گويا #شهيد ،زاده روستا بودند؛ آشناييتان هم در محيط روستا صورت گرفت؟
بله، من و همسرم هر دو اهل روستاي سهنله از توابع شهرستان #سنقر استان كرمانشاه هستيم. خانه ما و خانه پدري همسرم چند كوچه با هم فاصله داشت. خودش بر حسب اتفاق يك بار من را ديده و با خانوادهاش مسئله را در ميان گذاشته بود. ابوذر پاسدار بود. من هميشه آرزو داشتم كه با يك پاسدار ازدواج كنم. همان روز از سختيهاي زندگي با يك نظامي برايم گفتند و اينكه احتمالاً پيش بيايد كه چند ماهي در مأموريت باشند و من هم پذيرفتم. اما هرگز فكر نميكردم كه ابوذرم به #شهادت برسد و همسر #شهيد شوم. در نهايت من و ابوذر با مهريه 72 سكه، در اول آبان ماه سال 1389 #ازدواج كرديم. من توفيق داشتم شش سال در كنار بهترين همراه و همسنگرم باشم.
⏮ادامه دارد،،،