eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.2هزار ویدیو
28 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷درودبرشما دوستان نازنینم 🌷صبح زیبایتان آڪنده از 🌷شادےهاے بےپایان 🌷عمرتان جاویداڹ 🌷زیباترین لبخندها برلبانتاڹ 🌷بالاترین‌ دست‌ها نگهبانتاڹ 🌷قشنگترین چشمها بدرقۂ راهتاڹ 🌷سپاس از نگاه پرمهرتون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌞🌞🌞🌞🌞 سلام‌صبحتون بخیر 🌞🌞🌞🌞🌞 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
به هر سازی پدیدار است خورشید به فکرِ وقت دیدار است خورشید برای اینکه آرامش بگیریم شبانه روز بیدار است خورشید 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
غزل برای هفته کتاب🌷 دو همسفر، دو رفیق قدیمی دیرین دو همقطار صمیمی، دو آشنا، دو امین تو از قبیله ی شیرین لبان دانایان من از نواده ی تبریزیان ترک نشین همیشه با منی، ای از خودم به من نزدیک نبود و نیست مرا ، جز خود تو،خوب ترین به قدر و قیمت تو، هیچ مدعی نرسد لبت عسل، نفست گرم، خنده ات شیرین ورق ورق،همه ی عمر را تویی معنی کتاب شعر من، ای هم پیاله ی دیرین به احترام تو خم می شوند مدعیان همام و سعدی و بلخی و خواجه شمس الدین در این جهان زمستانی پر از اسفند تویی عزیز، گرامی، رفیق فروردین مرا به یک غزل عاشقانه دعوت کن تو ای عزیزترین، بهترین، انیس ترین 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
از بهارِ بخت سهمم خار بود گل‌عذارم مأمنِ اغیار بود... می‌چکید از چامه‌هایم شرحِ غم فارغ از حال و هوایم یار بود... خانه خالی بود از عشق و طرب بینِ من با سایه‌اش پیکار بود... دیگِ حسرت جوش می‌زد در دلم ریشه‌های دردسر بر بار بود... زندگی با وعده‌های پوچِ خود پیشِ چشمم آرزوها تار بود... بی‌کسی سهمِ من از دل‌دادگی کوهی از غم در دلم انبار بود... می‌زدم بر هر دری نالان سری در قفس ماندن بسی دشوار بود... گرچه بود از دوری‌ات مرگم هوس بی‌تو ماندن بی‌تو مردن عار بود... منتظر کی کرده بینش کرکسی معرفت کی خصلتِ پرگار بود... ✍حسن_کریم‌زاده 📓معرفت ✓ 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فکر خودت باش... - @mer30tv.mp3
5.23M
صبح 28 آبان 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو یک ادامه‌ی زیبا و خوب، آمین باش و یا اراده‌ی مردی برای شیرین باش نوازش تو و دستت چه سایه‌ای دارند همیشه روی سرِما فضای تسکین باش تو جنگلی و بروی پرنده‌ها بازی تو مثلِ کلبه‌ی باز بدونِ پرچین باش هنوز واژه برای نیازِ باران است بهار و سایه‌ی ابری برای نسرین باش اگرچه ساقه نبودی جوانه تا بزنی ولی شبیه گلِ ناز، عطر آگین باش 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
کاش مجنونم شوی, ای کاش لیلایت شوم‌ یا که وامق باشی ویک عمر, عذرایت شوم دوستت دارم نمیدانم چقدر. اما زیاد.. دوست دارم جای من باشی و من جایت شوم جز وجود من نباید مالک چیزی شوی عاشقم باید شوی و هر دو دنیایت شوم نیستم تنها ، تویی تنها و تنها یار من دوست دارم تا ابد تنهای تنهایت شوم همّ و غمّ من تویی ، غم دور بادا از دلت آمدم‌تا مرهمی بر درد وغمهایت شوم زمهریر سینه ام محتاج آغوشت شده دعوتم کن تا شبی مهمان گرمایت شوم قصه ی عشق وجنون از قید جنسیت رهاست خواستم‌ مجنون‌ترین باشم که‌لیلایت شوم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
گذشت: یک صفتِ ذاتی وُ خُدا دادی ست شُکوهِ داشتنش را به هـــــــــــــر کسی ندهند 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تصویر روشنی‌ست، نگاهت که را سرچشمه‌ی کمال، در این روزگار دید... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
هر روز که می‌تابد از آن نورِ جهان‌تاب از پرتو روی تو جهان روشن و مست است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
قصدِ من از حیات، تماشای چشمِ توست... ای جان به فدای چشمِ تو با قصدِ جان بیا...! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامِ تو لبِ زبانِ من می باشد یادِ تو، دل و توانِ من می باشد ای نورتر از نور ، توانا ، یکتا لُطفِ تو،بهارِجانِ من می باشد ______________________________ بی رنگ و ریا پُشت و پناهم شده‌است هم صُحبتِ دل ، چراغِ راهَم شده‌است با قامتِ سبزِ عشق و احسان و اُمید در ظُلمتِ شب فُروغ و ماهَم شده‌است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دل نهان خانه عشق است بگو می دانی بر چپ سینه که وارد بشوی می مانی راه تسخیر تمام دل من مهر و وفاست نه دو چشمی که زند قفل به لبها آنی بوی تو می وزد از هر نفس خسته ی من نکند جا شده ای در دل من پنهانی ؟ ای که با عطر گل و وعده ی عشق آمده ای مثل آئینه بمان پیش منِ آبانی مثل رودی که نمی ماند و رفتن بلد است چند وقتی نکند آمده ای مهمانی؟! بی خبر آمده ای نیمه ی جانم شده ای کار از کار گذشته است تو هم میدانی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ام الحسنین،بی تو حیدر چه کند؟ با روضه ی دود و آتش و دَر چه کند؟ وقتی که حسن زِ ضَرب سیلی می گفت با آنچه که دیده پشتِ مَعجَر،چه کند؟؟؟ 🏴 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
"خدایانِ قنوت‌‌" دیشب دعا را در نمازم سر بریدم در ربّناهایم خدای تازه دیدم انگشت های دستِ من ، شکلِ تو می شد ده ربّنا را در قنوتم می کشیدم پُر می شد از احسانِ تو در آتنایم پیدایِشِ هر دو جهان ، یک جا برایم تکبیرةُالْإحرام ، ذکرِ قربتِ توست می آمدی هر لحظه در حمد و ثنایم تا نیمه می شد پلکِ چشمم ، نقش می بست تکرارِ بت ها لای انگشتانِ هر دست در ازدحامِ لات و عزّی' و هُبَل ها پیوسته پیوستِ تو بر پیوست ، پیوست من مات و مبهوتِ خدای تازه بودم می آمدی تا ربّ ِ اَعلای سجودم با هر رکوع و رکعت و رُکن و سلامی بعد از تشهّد ، اقتدایت می نمودم تکبیر گفتم ، سر به هر سمتی که بردم خود را در آفاقِ پناهت می سپردم احساسِ گرمت ، لای انگشتانِ دستم… محکم تو را مابینِ آنها می فشردم اللّه و اکبر از بتِ افسونگرِ من اللّه و اکبر از خدای دیگرِ من اللّه و اکبر از خدایانی که شِرکند از این مسلمان زاده های کافرِ من دیوانگی مرزی ندارد ؛ چاره ای نیست مرزی میانِ سقفِ هر آواره ای نیست فرقی میانِ تخته ی تابوتِ اموات با چوبِ یک نوزادِ در گهواره ای نیست باید شکست این تخته های تازه ام را دیوارهای پشتِ هر دروازه ام را مقیاس های بندگی ، بندی ندارند خواهم شکست انگشترِ اندازه ام را استغفراللّه و اَتوب استغفراللّه از استخوان و سنگ و چوب استغفراللّه هرگز مبادا جای تو ، بت ها نِشینند مِنْ شَرّ ِ وَسواسَ الذُّنوب استغفراللّه (خاتون) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تردید نکن که یار برخواهد گشت آرام دل و قرار برخواهد گشت از آخر جاده های سرد و تاریک آرامش روزگار برخواهد گشت 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نوری که یکتا در همه عصر و زمانهاست خورشیدِ تابانِ تمامِ آسمانهاست پیغمبر و حیدر فقط قدرش شناسند او گوهرِ والای بحرِ بیکرانهاست در وصفِ کوثر، آن شفیع روز محشر اذعان کنم در وصفِ او، الکن زبان‌هاست از کینهء نمرودیان آتش به پا شد در خانه ای که بهترینِ آشیانهاست در سینه های اهل بدر و اهل خیبر بغضی نهفته، بغضی از آتشفشانهاست در سوخت و خاکستری از آن به جا ماند بلبل به باغِ لاله سرگرم فغانهاست بیهوده دنبالِ مزارِ او نگردید او رازی از اسرارِ نُه توی نهان هاست زهرا ملک بود و برای مدتی کم در دار دنیا ماند و پر زد، در جنانهاست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
4_5805678731917789098.mp3
4.07M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙‌ 🎼‌ ❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم از گنبد آهنین ایران❤️😍 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ کس مانند دل از غصه ات آوار نیست مهربانی ساده باشد جان من دشوار نیست شادم از اینکه تویی تنها دلیل غصه ام غیر غمهای تو با من هیچ کس دلدار نیست دردها در سینه پنهان می‌کنم از غیر تو غیر دیدارت طبیبی بر دلِ بیمار نیست گشته ای تنها دلیل هر تپش در قلب من گر چه کارت با دلم هر لحظه جز آزار نیست با نگاهت شوق دارم؛ شور دارم حالیا جان به لب آید نباشی حاجت گفتار نیست هر چه دارم یا ندارم از تو می گیرد نشان دلخوشی غیر از حضورت در دلم انگار نیست در کویر زندگانی تشنه ی وصل توام در نگاهم‌ لحظه ای زیباتر از دیدار نیست بی حضورت جان چه می ارزد که جانانم تویی درک من از زندگانی غیرِ عشقِ یار نیست 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش.. وین سوخته را, محرم اسرار نهان باش ...! 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
دوباره در سکوتم کودکی انگار می گریَد شبیه طفل بی آغوش، زار زار می گرید به یاد روی تو امشب نگاهم رو به مهتاب است بیا نا مهربان، بی تو، دلم بسیار می گرید خزان زد بر تنم،همراه باران برگ برگم ریخت برایم ابر پاییزی هزاران بار می گرید نپرس ای دوست حالم را که اوضاعم غم انگیز است به این احوال بیمارم در و دیوار می گرید غمت دیگر نمی گنجد درون چشم هایم،.. آه کسی اینجا به یاد آخرین دیدار می گرید نشاندم بی صدا بر روی برگی، اشک و آهم را برای اشک هایم کاغذ و خودکار می گرید به جایت شمع شد حالا رفیق بی کسی هایم همه خوابند اما مانده او بیدار می گرید 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
نبض قدمهای تو را، در شعر باید جا کنم با تکه های خاطره شعر تو‌ را انشا کنم پاییزهای یخ زده، عطر تو را بر خود زده بی شعله‌ی رویای تو، یخ را چگونه وا کنم؟ یادت فراوان ریخته، در روزگار رفته ام من با کدامین چرتکه، یاد تو را منها کنم؟ پاییز دارد می‌رود تا در زمستان گم شود چون قصه‌ی یلدا تو را، باید که نامیرا کنم تو سیب سرخ هفت سین، من سیر و سرکه در دلم امسال باید عشق را،در هفت سین پیدا کنم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky