فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آمده و موسم پرواز شده
صد پنجره سمت آسمان باز شده
برخیز و پرندگی کن و دلخوش باش
یک هفته ی سبز دیگر آغاز شده
#صفيه_قومنجانی
✅️ عضو کانال
🌼امروز قَلموی اراده را بردار
🌤آغشتہ به رنگَ عشق ڪن
🌼رنڪَ تازه ای بزن
🌤بر بوم زندڪَی
🌼تا جان بڪَیرند
🌤طرح های آرزوهای قشنڪَت
🌼 صبحتون زیبا و باطراوت
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتون دلنشین
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
برای سیل بلوچستان.... - @mer30tv.mp3
3.58M
صبح 14 اسفند
#رادیو_مرسی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
جز من اگرت عاشق و شیداست، بگو
ور میل دلت به جانب ماست بگو
گر هیچ مرا در دل تو جاست، بگو
گر هست بگو، نیست بگو، راست بگو
#مولانای_جان
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زیر آسمان و در این بیکرانهها
روی زمین پهن و شلوغی خانهها
در لابلای مردم شهری که مرده اند
در هایوهوی خویش و سکوت رسانه ها
تنها نشستهام به امید نگاه تو
دل بستهام به ناله ی باد و ترانهها
جان دلم بگو به کجا کردهای سفر؟
لب باز کن بگو سخن از محرمانهها
گاهی بیا به خواب گدایت بیا که من
دل خوش نمودهام به شکوه اعانهها
میآیی و بهار به این باغ میرسد
سر میزند به خار دل ما جوانهها
یک روز میرسی ز تکاپوی جادهها
ای تک سوار قصهی عشق و زمانهها
#زینب_عدالتیان
✅️ عضوکانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
عشق بحریست
که چون بر سر طوفان آرد
دست شستن ز متاع
دو جهان ساحل اوست
#صائب_تبریزی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
چنان آشفته حالم از غمت، که:
مسلمان نشنود، کافر نبیند
#میلاد_الماسی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ملال پنجره را آسمان به باران شست
چهار چشم غبارینش، از غباران شست
از این دو پنجره اما از این دو دیدهی من
مگر ملال تورا میشود به باران شست؟
امان نداد زمان تا نشان دهیم که دست
هنوز میشود از جان، به جای یاران شست
گذشتی از من و هرگز گمان نمیکردم
کهدست میشود اینسان ز دوستداران شست
تو آن مقدّس بیمرگآن همیشه که تن
درون چشمهی جادوی ماندگاران شست
تو آن کلام که از دفتر همیشهی من
تورا نخواهد باران روزگاران شست
#حسین_منزوی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
هر خانه مَلک دارد و جان ،قربانش
ذکـر است نظـر بـه چهره ی تابانش
هر روز به احتــرام نام مـــــادر
باید بزنیـم بوسـه بر دستـانش
#محمدجواد_منوچهری
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
زندگي ..
سبزترين آيه ، در انديشه برگ
زندگي...
خاطر دريايي يک قطره، در آرامش رود
زندگي،
حس شکوفايي يک مزرعه، در باور بذر
زندگي،..
باور درياست در انديشه ماهي، در تنگ
زندگي، ترجمه روشن خاک است، در آيينه عشق
زندگي..
فهم نفهميدن هاست
زندگي..
پنجره اي باز، به دنياي وجود
تا که اين پنجره باز است، جهاني با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازي اين پنجره را دريابيم..
#سهراب_سپهری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو از من دوری و اما دلم از یاد تو لبریز
من آن دیوانهی شهرم تو را هر روز میخوانم
اگر یک گوشهای سهم تو غربت شد در این دنیا
بِدان از یاد تو هر لحظه غم افتاده در جانم
تو یک شب آمدی در خواب من گفتی غزل بانو
کلید قفل این غربت به دست مادرم باشد!
من از آن شب چنان بارانیام چون ابر میبارم
که این دلدادگی سهم من است و باورم باشد
نبودی تا ببینی شهر بر حالم چه میخندید!
همان روزی که احساس تو را من یک غزل کردم
شکستم در غرورم بعد از آن در هالهای از غم
میان بستری از اشک یادت را بغل کردم
سرانجامم نباشد غیر خاکستر از این آتش
که همچون شمع میسوزم درون سینهام آهی
بیا ساقی شراب کهنهام ده چون که محتاجم
به درد تو گرفتارم تو میدانی و آگاهی
نمیخواهم که باشد قسمتم هرگز جدا از تو
تو را هر لحظه اینجا از خداوند آرزو کردم!
میان خلوت چشمان تو ماندم تو میدانی
جهانی را برای با تو بودن جستجو کردم
شکستم بیصدا اما بساز این تارو پودم را
اگر روزی گذر کردی به احوال پریشانم!
چنان در خاطراتت غرق دیروزم که ای جانا
مثال بلبلی مستانه از عشق تو میخوانم
#الهه_نودهی
✅️ عضو کانال
#به_یاد_شهیدان_گمنام
#شهید_علی_اصغر_کریمی_صالح
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویم
ولی به زخمه غیبی هنوز میمویم
خمیده تاکم و آشفته بید مجنونی
که سرنگون وسرافکنده برلب جویم
#شهریار
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در سینه ام انقلاب شد بعد از تو
دل آینه ی عذاب شد بعد از تو
رفتی و تمامِ واژه های دلتنگ
اندازه ی یک کتاب شد بعد از تو
#فرزانه_پورنظری
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
شب را به من اینگونه بسپار و برو
خورشید را با ترمه بردار و برو
دور تسلسل وار را برهم بزن
خطّی میان ماه بگذار و برو
#مهدی_ملک
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
شبی که بین من و تو نگاه رد و بدل شد...
شبی که مات من و تو نگاه ماه و زحل شد...
نماند فاصلهای بین ما بهیمن محبت
ببین که من به تو و تو به من چگونه بدل شد!
درون چشم تو دنیای من خلاصه شد ای عشق!
شبیه چشم تو دنیا به چشمهام عسل شد
نخواستم که برای کسی غزل بنویسم
ولی برای تو هر حرف، بیاراده غزل شد
هزار مسئلۀ بیجواب در دل من بود
تمام مسئلهها با دو خط نگاه تو حل شد
بگو که از من و تو گوشهگیرتر چه کسی بود؟
که عاقبت هدف گوشههای اهل محل شد
به یک نگاه نیامد پدید عشق من و تو
که روزی من و تو هرچه بود روز ازل شد
نمیرود ز دلم خاطرات آن شب زیبا
شبی که بین من و تو نگاه رد و بدل شد...
#زینب_نجفی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#رمانســـرباز
#پارت82
_بفرمایید
-لطفا تو رابطه خواهر و برادری تون با فاطمه تجدید نظر کنید.
-چرا؟!
مکثی کرد و گفت:
_آخه...بیچاره م میکنه بس که خواهر شوهر بازی درمیاره.
پویان اول از خواهرشوهر بازی درآوردن فاطمه خنده ش گرفت.بعد با تعجب گفت:
_یعنی شما..با من..ازدواج میکنید؟!
مریم سرشو انداخت پایین و سکوت کرد.
پویان از خوشحالی نمیدونست چی بگه و چکار کنه.سرشو انداخت پایین و
گفت:
-خدایا شکرت.
نفس راحتی کشید و به مریم گفت:
-ممنونم.
بلند شد و چند قدمی دور شد.
مریم از عکس العمل پویان خنده ش گرفت.حالش که بهتر شد،برگشت و گفت:
_اگه حرف دیگه ای نیست،بریم پیش بقیه.
باهم رفتن داخل.
همه با لبخند نگاهشون کردن.فاطمه بلند شد و به پدر و مادر و خواهر مریم شیرینی تعارف کرد و به پویان و مریم گفت:
_شما نمیاین تو؟!
همه خندیدن.پویان و مریم هم با خجالت نشستن.فاطمه اول به پویان بعد به مریم شیرینی داد و آروم بهش گفت:
_دیر اومدی و زود رفتیا،حواست باشه.
-خب حاج عمو،آقا پویان کی با فامیل خدمت برسن برای صحبت های آخر؟
آقای مروت به پویان نگاه کرد و گفت:
_برای کی میتونید باهاشون هماهنگ کنید؟
پویان با شرمندگی گفت:
_احتمالا برای دو هفته دیگه بتونم هماهنگ کنم،
قرار شد دو هفته بعد،پویان با پدربزرگ و مادربزرگ و دایی و عمو و عمه ش برای بله برون به خونه آقای مروت برن.
پویان به خونه افشین رفت.
تا خواست زنگ درو بزنه،افشین یه دفعه درو باز کرد.پویان ترسید،یه قدم عقب رفت و گفت:
_چرا اینجوری میکنی؟!!
افشین با نگرانی گفت:
_چی شد؟
با لبخند نگاهش کرد.افشین با خوشحالی گفت:
_بله هم گرفتی؟!!
با اشاره سر گفت آره.افشین بغلش کرد و گفت:
-خداروشکر.
باهم رفتن داخل.افشین گفت:
-خیلی برات خوشحالم.
-خواهرم برام سنگ تموم گذاشت..قرار بله برون هم گذاشتیم..اصلا باورم نمیشه..افشین خوابم یا بیدار؟
-میخوای بزنم تو گوشِت تا بفهمی بیداری؟
این بار پویان بغلش کرد.
افشین با خودش گفت کاش منم از این خواب ها ببینم.پویان نزدیک گوشش گفت:
_ان شاءالله به همین زودی قسمت تو هم میشه.
افشین تو دلش گفت خدا کنه.فعلا که حاج محمود به زور جواب سلام مو میده.
روز بعد فاطمه بعد از شیفت کاری سمت ماشینش میرفت که پویان سربه زیر سلام کرد.
-سلام
-دیشب نشد ازتون تشکر کنم..واقعا ممنونم...هیچ جوری نمیتونم لطف تون رو جبران کنم.
-نیازی به تشکر نیست.من هرکاری کردم برای برادرم کردم.
-شما خیلی به من لطف دارید...حضور شما دیروز،برای من دلگرمی بزرگی بود.. برای بله برون هم تشریف میارید دیگه.
-فضای خانوادگیه.من نباشم بهتره.
-شما هم جزو خانواده من هستید دیگه.
فاطمه با مکث گفت:
_آقای مشرقی که حتما باهاتون میان درسته؟
-بله.
-آقای سلطانی،من نیام بهتره.
پویان متوجه منظورش شد...
#ادامهدارد...🌷
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝 میهمانی نزدیک شد!
و ترسِ آنکه، از جاماندگانِ #ماه_شعبان باشم؛
مرا احاطه کرده است ...
و تو باز همان خدایی هستی؛
که از پیش، برای تمام حادثههایم، چارهای کردهای.
این روزها زیاد میگویم؛ ⬇️
” اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ؛
فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْه ”
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این شب زیبـا
می سپارمتان
بـه اون کسی که
تـو دیـار بـی کسی
بین همه ی دلواپسی ها
مونس و همدممان اسـت
شبتون در آغوش اَمن خـدا
به امید فردایـی پراز بهترینها🤲
🌓🌓🌓🌓
شب زیباتون دلآرام
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تو روشنی ِصبح سپیدی، خورشید
گلواژه ای از عشق و امیدی،خورشید
امــــروز،به لبــــــخندِ تو بیــــــدار شدم
امـروزِ مرا خوش آفریــدی ،خورشیــــد
#صفيه_قومنجانی
✅️ عضوکانال
امـیدوارم امـروز
چشماتون برق شادمانی بزند
لباتون با لبخند مهر گشوده شود
و زندگی به کامتون شیرین وگوارا باشد
💖سه شنبه تون پـر از عـشق و مـحبت 💖
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتون پراز خیر وخوبی
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
روز درخت کاری... - @mer30tv.mp3
4.96M
صبح 15 اسفند
#رادیو_مرسی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هشیار است
در دلم چیزی هست،
مثل یک بیشهٔ نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم،
که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر کوه...
#سهراب_سپهری
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلامعلیکیابابالحوائجیاقمربنیهاشم(ع)
عباس باید مادرش امالبنین باشد
چون عشق زهرا در دل مادر عجین باشد
بعد از نگاه فاطمه امالبنین آمد
تا مرهم زخم امیرالمؤمنین باشد
بعد از نگاه فاطمه زهرای دیگر بود
آمد تسلای دلِ اولاد دین باشد....
با کودکان فاطمه در روضهی مادر
فرمود جای فاطمه عرش برین باشد
من را قیاسی نیست با زهرای اطهر چون
من قطره و زهراست... دریای یقین باشد
من را قیاسی نیست با زهرای کوثر چون
او رشتههای چادرش حبلالمتین باشد
من هم کنیز فاطمه هستم و اولادش
اولاد زهرا.... از برایم نور عین باشد
عباس باید زادهی امالبنین باشد
دامان بانویی که سقا آفرین باشد
عباس گر بهر حسین در کربلا سقاست
چون زاده از یک مادری خیر آفرین باشد
#الهه_نودهی
✅️ عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
عمری به تمنای خوش باده ی نابیم
هر چند که ناخورده بسی مست وخرابیم
در دشت پی آب چه بسیار دویدیم
غافل که فقط در رصد وهم و سرابیم
سخت است که از دوری تو زجر ببینیم
هر چند که فرزند غم و سوز عذابیم
هر روز پی دیدن تو صبر نمودیم
شب هم به تمنای همین در تب و تابیم
آیا شود آخر که به وصل تو در آییم
پاسخ بده ای دوست که مشتاق جوابیم
رحمی کن و وصلی برسان بر دل (شالی)
ما شیفته ی وصل خوش و جام شرابیم
#دلنشین_شالی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky