🌷 #شهید #مصطفی_چمران
ما سه نفر بودیم، با دکتر چهار نفر. آن ها تقریبا چهارصد نفر. شروع کردند به شعار دادن و بد و بیراه گفتن. چند نفر آمدند که دکتر را بزنند. مثلا آمده بودیم دانشگاه، سخنرانی. از در پشتی سالن آمدیم بیرون. دنبالمان میآمدند. به دکتر گفتیم اجازه بده ادبشان کنیم. گفت: عزیز! خدا این ها را زده. دکتر را که سوار ماشین کردیم، چند تا از پر سر و صدا هاشان را گرفتیم، آوردیم ستاد. معلوم نشد دکتر از کجا فهمیده بود. آمد توی اتاق. حسابی دعوامان کرد. نرسیده برگشتیم و رساندیمشان دانشگاه؛ با سلام و صلوات.
به نقل از کتاب #یادگاران
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #مدافع_امنیت #محمد_غفاری
از نظر اخلاقی رفتارش واقعا خوب بود. به هیچ وجه از کسی کینه نداشت. یعنی اگر میایستادی مقابل محمد و فحش هم میدادی، یک ساعت بعد فراموش میکرد. نه اینکه بیخیال باشد، اما خیلی زود بدی را فراموش میکرد. هیچ کینهای نداشت.
به نقل از کتاب #پرواز_در_سحرگاه
🆔 @shahidemeli
در سوره اعلی آیه " قد افلح من تزکی خداوند "رستگاری را برای کسانی می داند که نفس خود را پاک کرده باشند و راه حق را به درستی پیموده و خانواده و جامعه را بر محور اخلاق پایه ریزی کنند. همواره باید گوشهایتان شنوا و چشمانی بصیر و بینا به امر ولی فقیه داشته باشید که اگر این چنین شد هیچ وقت گمراه نخواهید شد.همیشه حق و باطل در پیکار و جنگند و در همه حال حق را بگویید و عمل کنید و از باطل روی گردان باشید.
#شهید #عبدالمهدی_کاظمی
🆔 @shahidemeli
#استوری | سفارش میکنم همه ی شما را به نماز اول وقت و به جماعت چرا که نماز ساده ترین و زیبا ترین رابطه ی انسان با خداست که در تمام ادیان آسمانی بوده است.
#شهید #عبدالمهدی_کاظمی
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #هسته_ای #داریوش_رضایی_نژاد
با اینکه همیشه شاگرد اول مدرسه بود، اما فعالترین دانشآموز هم بود. در جشنها از تزیینات بگیرید تا قرائت قرآن و اجرای سرود و سخنرانی، همه با او بود. برای همکلاسیهایش سوال شده بود که پس این داریوش کِی درس میخواند! در قرائت قرآن آنقدر پیشرفت کرد که گاهی اوقات قرائت قرآن و مُکبری نماز جمعه را به او واگذار میکردند.
به نقل از کتاب #شهید_علم
🆔 @shahidemeli
ای مسلمین جهان ما از شهادت نمی ترسیم چون در قاموس شهادت، واژه ی وحشت معنی ندارد، ولی می ترسیم بعد از ما، ایمان را سر ببرند. ای شیعیان جهان ، سرنوشت ما را اباعبدالله در صحرای کربلا مشخّص کرده است. ای امّت شهیدپرور، فقط توجّه داشته باشیدکه شما مانند اهل کوفه نشوید، مردم کوفه امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند، ولی او را با سراز بدن جداشده ، به مهمانی پذیرفتند و شما که مولایمان و نور چشممان خمینی عزیز رادعوت کردید.
#شهید #علی_هاشمی
🆔 @shahidemeli
#استوری | ای برادران عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشید و ولایت فقیه را از دولت و اسلام جدا ندانید و شما رفتارتان طوری باشد که دیگران رفتار شما را سرمشق خودقرار بدهند.
#شهید #علی_هاشمی
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #سید_مصطفی_الحسینی
اخلاق اسلامی را به تمام معنا رعایت میکرد. سر سفرهای که دو نوع غذا بود نمینشست! یا اینکه اگر مجبور بود، یک نوع غذا را برمیداشت و با رعایت آداب، مشغول میشد و میگفت: من فقط از این میخورم. اگر در خانه چنین کاری میکردیم و سفره مفصل پهن میکردیم، به ما اعتراض میکرد. میگفت: مادر جان، سفرهی یزیدی باز کردی!؟ خبر داری همسایهات شام خورده؟ بچهاش با شکم سیر خوابیده؟ مادر، اگر دو جور غذا داریم، یکی را بده همسایهای که ندارد.
به نقل از کتاب #سفیر_بیداری
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #قاسم_میرحسینی
وقتی میرحسینی به گردان ۴۰۹ حمزه سیدالشهدا میآمد، انگار به خانهی خود آمده بود. به تک تک چادرها سر میزد و مینشست پای صحبت بچهها. خواب و استراحتاش هم توی چادر تبلیغات بود. من، مسئول تبلیغات بودم. آن شب، میرحسینی، میهمان ما بود. نیمههای شب از خواب بیدار شدم. احساس کردم کسی بیدار است. آهسته از زیر پتو نگاه کردم و دیدم میرحسینی در گوشهی چادر به نماز ایستاده است. به ساعت نگاه کردم. وقت زیادی تا نماز صبح باقی بود. دوباره خوابیدم. ساعتی بعد، صدای قرآن خواندن میرحسینی را شنیدم. همانطور که دراز کشیده بودم، گوش میکردم. خوابم میآمد و حال بلند شدن نداشتم. یکدفعه دیدم دستی مرا تکان میدهد. از جا برخاستم. میرحسینی بود. گفت: بد نیست چند دقیقه زودتر از اذان، موتور برق را روشن کنی و پشت بلندگو، مناجات بگذاری. شاید بعضیها خواستند زودتر بلند شوند. با عجله و خوابآلود رفتم موتور برق را روشن کردم. سپس صدای ضعیف مناجات را گذاشتم پشت بلندگو. وقتی به نمازخانهی گردان رفتم، بسیجیان را ایستاده به نماز دیدم. آنها هم مثل میرحسینی، سردار سیستان و بلوچستان، برای سحرخیزی به بلندگوی تبلیغات نیازی نداشتند..
به نقل از کتاب #نگین_هامون
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #محمود_شهبازی
به با وضو بودن، بسیار مقید بود. تجدید وضو میکرد، در حلقهی قاریان مینشست و خیلی سنگین و مؤدب، به تلاوتها گوش میکرد. وقتی نوبت به او میرسید، با لحن خوش و تجوید صحیحاش، دلها را زیر و زبر میکرد. در جلسات قرآنیای که داخل سپاه برگزار میشد، با تاکید میگفت: شما به صرف تلاوت قرآن اکتفا نکنید. در آخر هر جلسه، چند آیه را ضمن تطبیق با احادیث صحیح معصومین علیهمالسلام، مختصری هم تفسیر بکنید؛ طوری که پیچیدگیهای ظاهری کلام وحی، برای شما شفاف شود.
به نقل از کتاب #مهتاب_خیّن
🆔 @shahidemeli
حال با یاد خدا به جبهه می روم، نه برای انتقام، بلکه برای احیا راه دینم و برای تداوم بخشیدن به انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی است و هر تیری که به قلب دشمن رها سازم، بخاطر خداست، نه از روی خشم و این راه را من با آگاهی برگزیدم. من این راه را انتخاب کرده ام. منتظر من نباشید؛ چون نرفته ام که زنده برگردم، رفته ام با کفر مبارزه کنم و بکشم و یا در راه خدا کشته شوم.
#شهید #غلام_حسین_توسلی
🆔 @shahidemeli