بادی وزید و لانهٔ خُردی خراب کرد
بشکست بامکی و فرو ریخت بر سری
لرزید پیکری و تبه گشت فرصتی
افتاد مرغکی و زِ خون، سرخ شد پَری
از ظلمِ رهزنی، ز رهی ماند رهروی
از دستبرد حادثهای، بسته شد دری
از هم گسست رشتهٔ عهد و مودتی
نابود گشت نام و نشانی ز دفتری
فریاد شوق دیگر از آن لانه برنخاست
و آن خار و خس فکنده شد آخر در آذری
ناچیز گشت آرزوی چند سالهای
دور اوفتاد کودک خُردی ز مادری
#پروین_اعتصامی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عشق، عادت نیست.
عادت همهچیز را ویران میکند از جمله عظمت دوست داشتن را.
از شباهت به تکرار میرسیم
از تکرار به عادت
از عادت به بیهودگی
از بیهودگی به خستگی و نفرت...
#نادر_ابراهیمی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شگفتا سپیدهٔ غیرت شهیدان🔥
شعر نوسروده میلاد عرفانپور را میشنوید در وصف عملیات بینظیر سربازان وطن در وعده صادق بامداد ۲۶ فروردین ۱۴۰۳
#انتقام_سخت #وعده_صادق #انتقام_سخت #طوفان_الااحرار
📜 @sheraneh_eitaa
گرچه او هرگز نمیگیرد، ز حالِ ما خبر
دردِ او هر شب خبر گیرد، ز سر تا پایِ ما
شبتون در پناه حق🌙
#صائب_تبریزی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نسیم باغ، شادی آور صبح
شکفته غنچه ی نیلوفر صبح
بیا تا پنجره، با چای و لبخند
به نام "عشق" وا کن دفتر صبح
#شهراد_ميدرى #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
از نعرهٔ ما گوش فلک کر باید
در دل، ما را زَهرهٔ حیدر باید
تا زهر به کام غاصب قدس کنیم
یک بار دگر نبرد خیبر باید
#سیدحسن_حسینی #شعر #طوفان_الااحرار #وعده_صادق
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از اشعار دلسوخته
شیر به میدان زده، نعره ی دیگر کُنَد
جیش مُحمّد رسید، شورش مَحشر کُنَد
وعده ی حق را ببین، دست علی را ببین
آمده تا قلعه را، بی در و پیکر کُنَد
مرگ به ظالم بگو، جانِ ستم را بگیر
وای اگر ذوالفقار، اِراده ی سَر کُنَد
تیغ خدا می بُرد، رگ ز گلوی یهود
پشت همه کافران، اگرچه سنگر کُنَد
@Sher_Mazhabi
عصای موسی اگر، به قلب دریا خورَد
قوم یهود روی آب... مُرده شناور کُنَد..
نیمه شبی چون عقاب،بر سَرشان میرسیم
تا که جهان وعده را، حسابی باور کُنَد!!
ما همه جان بَر کفیم، مهدی موعود را
منتظریم تا که او... نیّتِ خیبر کُنَد...
#هادی_همتی
#وعده_صادق #تنبیه #انتقام
@Sher_Mazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی مصطفی محدث خراسانی در پی حمله پهبادی و موشکی به سرزمینهای اشغالی
#طوفان_الااحرار #وعده_صادق #انتقام_سخت
📜 @sheraneh_eitaa
هـی فاجعه پشت فاجعه رخ می داد
غم مـژده ی روزهـای فرخ می داد
پا در دل معرکـه شبی «یوز» گذاشت
باید به جنون «موش» پاسخ می داد
#محمدجواد_منوچهری #شعر #طوفان_الااحرار #وعده_صادق
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
دوست داری امسال،بهترین سال زندگیت باشه؟😍
دلت میخواد از زندگیت واقعااا راضی باشی⁉️❤️
برای انجام کارهات مدام امروز و فردا میکنی؟😔
انگیزه و پشتکار نداری برای شروع کارها؟☹️
✅۴تا مینی دوره رایگان✅
این کانال فقط به درد خودت میخوره پس بزن رو لینک پایین👇🏽👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/1018167562Cedf05ce8cc
آیینهایم، هرچه بگویی به ما تویی
نامهربان سنگدل بیوفا تویی
آنکس که نیست جز تو کسی در دلش، منم
آنکس که برده است ز خاطر مرا تویی
ای عشق! در صحیفۀ تقدیر من چرا
هر قصهایست، راوی آن ماجرا تویی
سنگم زدند خلق و تو انداختی گلی
بیگانهای میان هزار آشنا تویی
خون گریه کن به حال من ای شیشۀ شراب!
تنها حریف درد من این روزها تویی
#فاضل_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
مصطفی محدثی خراسانی ۱ آذر ۱۳۴۰ در تایباد خراسان جنوبی چشم به جهان گشود. با تشكيل گروه شعر حوزه هنری مشهد در سال ۱۳۶۴ فعالیت او در عرصه شعر آغاز شد. وی از سال ۷۰ تا ۸۰ مسئوليت اين گروه را به عهده داشت و ۱۵ سال نیز مسئول گروه شعر اداره تبلیغات اسلامی مشهد بود. محدثی دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی است. در سابقه اجراییاش سردبیری فصلنامه شعر، مسئولیت سرویس فرهنگ و ادب روزنامه جام جم، عضویت در شورای عالی شعر و مرکز موسیقی صدا و سیما به چشم می خورد. از آثار او میتوان به «محض بیرنگی»، «جشن یگانگی»، «طنین گام ابراهیم» و «سلوک باران» اشاره کرد.
#معرفی_شاعر #مصطفی_محدثی
📜 @sheraneh_eitaa
ما از غم دشوار تو آسان نگذشتیم
ماندیم بر این عهد و ز پیمان نگذشتیم
سامان نگرفتیم در آیینۀ منصور
تا در ره تو از سر و سامان نگذشتیم
در بوته گر انداختمان گردش ایام
از مرتبۀ خون شهیدان نگذشتیم
جان بود که امکان گذر کردن از آن بود
جان بود، گذشتیم، ز جانان نگذشتیم
تردید نکردیم و در آشوب حوادث
از هر چه گذشتیم از ایران نگذشتیم
#مصطفی_محدثی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | سیاستی که ندارد دیانت آلودهست
مگر نه این که، همین بود تا جهان بودهست
همیشه راه رسیدن به حق سیاسی نیست
که گاه، چاره به جز حمله حماسی نیست
کنون که قرعه به نام حماس افتادهست
به جان اهل سیاست هراس افتادهست
لحظاتی از شعرخوانی آقای ناصر فیض در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب
📜 @sheraneh_eitaa
مدتی شد که در آزارم و می دانی تو
به کمند تو گرفتارم و می دانی تو
از غم عشق تو بيمارم و می دانی تو
داغ عشق تو به جان دارم و می دانی تو
#وحشی_بافقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای فصل غیر منتظر داستان من!
معشوق ناگهانی دور از گمان من
ای مطلع امید من ای چشم روشنت
زیبا ترین ستاره ی هفت آسمان من
ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم
شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من
با من بمان و سایه ی مهر از سرم مگیر
من زنده ام به مهر تو ای مهربان من!
کی می رسد زمان عزیز یگانگی
تا من از آن تو شوم و تو از آن من
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
کیستی که من اینگونه ، بهاعتماد ،
نامِ خود را با تو میگویم...؟
کلیدِ خانهام را در دستت میگذارم
نانِ شادیهایم را با تو قسمت میکنم
به کنارت مینشینم و بر زانوی تو
اینچنین آرام به خواب میروم...؟
کیستی که من اینگونه به جِد
در دیارِ رؤیاهای خویش با تو
درنگ میکنم....؟
#احمد_شاملو #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
من آن ستارهی شبزندهدار امیدم
که عاشقان تو تا روز میشمارندم
چه جای خواب که هرشب محصّلان فراق
خیال روی تو بر دیده میگمارندم...
شبتون در پناه حق🌙
#هوشنگ_ابتهاج #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
یاد تو هر صبح در دل میڪند غوغا ولی
جانِ من ، این یادِ آرامت
برایم زندگیست....
#هما_کشتگر #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت🌸🌿
📜 @sheraneh_eitaa
گفتم دوش عشق را ای تو قرین و یار من
هیچ مباش یک نفس غایب از این کنار من
نور دو دیده منی دور مشو ز چشم من
شعله سینه منی کم مکن از شرار من
یار من و حریف من خوب من و لطیف من
چست من و ظریف من باغ من و بهار من
ای تن من خراب تو دیده من سحاب تو
ذره آفتاب تو این دل بیقرار من
لب بگشا و مشکلم حل کن و شاد کن دلم
کآخر تا کجا رسد پنج و شش قمار من
تا که چه زاید این شب حامله از برای من
تا به کجا کشد بگو مستی بیخمار من
تا چه عمل کند عجب شکر من و سپاس من
تا چه اثر کند عجب ناله و زینهار من
گفت خنک تو را که تو در غم ما شدی دوتو
کار تو راست در جهان ای بگزیده کار من
مست منی و پست من عاشق و می پرست من
برخورد او ز دست من هر کی کشید بار من
رو که تو راست کر و فر مجلس عیش نه ز سر
زانک نظر دهد نظر عاقبت انتظار من
گفتم وانما که چون زنده کنی تو مرده را
زنده کن این تن مرا از پی اعتبار من
مردهتر از تنم مجو زنده کنش به نور هو
تا همه جان شود تنم این تن جان سپار من
گفت ز من نه بارها دیدهای اعتبارها
بر تو یقین نشد عجب قدرت و کاربار من
گفتم دید دل ولی سیر کجا شود دلی
از لطف و عجایبت ای شه و شهریار من
عشق کشید در زمان گوش مرا به گوشهای
خواند فسون فسون او دام دل شکار من
جان ز فسون او چه شد دم مزن و مگو چه شد
ور بچخی تو نیستی محرم و رازدار من
#شعر #مولانا
📜 @sheraneh_eitaa
از شبنم شوق، چشم دل را تر کن
فریاد بزن گوش فلک را کر کن
این حرف دل تمامی زیتونهاست
آزادی قدس میرسد، باور کن!
#هادی_فردوسی #شعر #طوفان_الاحرار #وعده_صادق #انتقام_سخت
📜 @sheraneh_eitaa
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن !
گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن !
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن !
عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن !
در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت:
"با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن !
گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو
گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن !
#سجاد_سامانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
خواهم آمد، پیش اسبان، گاوان،
علف سبز نوازش خواهم ریخت
مادیانی تشنه، سطل شبنم را خواهد آورد
خر فرتوتی در راه،
من مگس هایش را خواهم زد
خواهم آمد سر هر دیواری،
میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای، شعری خواهم خواند
هر کلاغی را، کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک !
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت...
#سهراب_سپهری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
jabali.gif
5.2K
بدیع الزمان عبدالواسع بن عبدالجامع جبلی غرجستانی از شاعران و فرهنگیان مشهور پارسیگوی است که در قرن ششم هجری میزیست. وی در غرجستان که ولایتی در افغانستان و در شرق هرات است چشم به جهان گشود. عبدالواسع جبلی غرجستانی در حوزههای دینی تربیت یافت و بر علوم تفسیر، فقه، کلام و حدیث و نیز شعر فارسی و عربی تسلط داشت. جبلی از پیشروان تغییر سبک خراسانی به عراقی بوده است. وی در سال ۵۵۵ هجری قمری درگذشت.
#معرفی_شاعر #عبدالواسع_جبلی
📜 @sheraneh_eitaa
نگار من چو بر سیمین میان زرین کمر بندد
هر آن کاو را ببیند کی دل اندر سیم و زر بندد
طمع باید برید از جان شیرین چون من آن کس را
که بیهوده دل اندر عشق آن شیرین پسر بندد
گهی از مشک زلف او حمایل در گل آویزد
گهی از قیر جعد او سلاسل بر قمر بندد
ز عشق او جهان من شود چون حلقهٔ خاتم
چو زلف او ز عنبر حلقه اندر یکدگر بندد
چو تیر و چون کمان گردد دهن باز و خمیده قد
چون آن مشکین زره عمدا بر آن سیمین سپر بندد
شود چون شمع زرین روی و ریزان اشک و سوزان دل
هر آن کاو دل در آن شمع بتان کاشغر بندد
از آنم چون گل و نرگس سلب چاک و سرافگنده
که او بر سوسن تازه همی شمشادتر بندد
بدان زنجیر مشکین و عقیق شکرین همچون
دل من صدهزاران دل به روزی بیشتر بندد
گهی خونم بدان زلف دوتاه پر شکن ریز
گهی خوابم بدان چشم سیاه دل شکر بندد
شود چون شکر از آب و چو مشک از آتش آن کاو دل
در آن زنجیر پر مشک و عقیق پر شکر بندد
گه از سنبل حجابی بر فراز پرنیان پوشد
گه از عنبر نقابی بر طراز شوشتر بندد
ز شوق روی او آید ز گِل هر ساله پیدا گل
چو بیند روی او از شرم او بار سفر بندد
#عبدالواسع_جبلی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی سرکار خانم مائده هاشمی در دیدار اخیر شاعران با رهبر انقلاب
چند بالش که چید دور و برش، تخت خوابش شبیه سنگر شد
دور این سنگر از عروسکهاش آنقَدَر چید تا که لشگر شد
چند خمپاره با مداد سیاه، چند موشک از مقوا ساخت
خواست بازی کند ولی کمکم جنگ یک جنگ نابرابر شد
موشک آمد خیال تختش را به همین سادگی پریشان کرد
دست بر دامن دلِ امنِ چادر گل گلی مادر شد
پابرهنه دوید توی اتاق، روی یک توپ پای او سُر خورد
توپ مانند مین عمل کرد و خانه غرق پرِ کبوتر شد
شکل بیسیم کرد دستش را، داد میزد: پدر... پدر... دختر
پدر از قاب عکس بیرون زد، جنگ آن شب به نفع دختر شد...
👈 متن کامل شعر را در ادامه بخوانید:
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=55793
📜 @sheraneh_eitaa
از آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جلال و جاهش نفزود
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
#خیام #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بر تار و پود عشق تو گل کرده ایم ما
با صدهزار دست و هزاران هزار پا
بی دست و پا شدیم ولیکن در انتها
"با اینکه خلق بر سر دل می نهند پا
شرمندگی نمی کشد این فرش نخ نما"
نفرین به آبروی گل و گریه ی هَزار
نفرین به استحاله ی اسفند در بهار
نفرین به دور فلسفه ی جبر و اختیار
"بهلول وار فارغ از اندوه روزگار
خندیده ایم، ما به جهان یا جهان به ما"
هیچم که غیر هیچ ندارم به قول عشق
لرزان چو نور شمع مزارم ز هول عشق
سیاره ای درون مدارم به حول عشق
"کاری به کار عقل ندارم به قول عشق
کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا"
زهر است طعم عشق به کامم نبات نیست
کفر است هر چه هست نماز و زکات نیست
فرقی دگر میان حیات و ممات نیست
" گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست
ای خواجه احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟"
واحیرت این هیاهوی بی قدر خلق چیست؟
پوسیده است جامه و این غیر دلق نیست
غیر از نوای نام تو صوتی به حلق نیست
"فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست
چون رود بگذر از همه ی سنگریزه ها"
#شعر #فاضل_نظری
📜 @sheraneh_eitaa
مخلوق جهان به گرگ مانند ، درست
با قادر عاجزند و بر عاجز ، چست
سستند به گیرودار، چون باشی سخت
سختند به کارزار، چون باشی سست
#ملک_الشعرای_بهار #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هرشب...
شبتون در پناه حق🌙
#محمدعلی_بهمنی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa