eitaa logo
سیاستِ تحلیل ( محقق_م_د )
236 دنبال‌کننده
166 عکس
33 ویدیو
0 فایل
ضمن ارائه تحلیل‌های روشمند ، به بیان روش شناسی تحلیل و شیوه واکاوی موضوعات سیاسی می پردازیم. دو رویکرد : ۱)روش تحلیل ۲) بیان تحلیل‌های روشمند ارتباط با ادمین: @mohaghegh_m_d
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ۳💢 💠باید یاد بگیریم زمانی که یک شخص اشتباه کرد، چه واکنشی نشان دهیم!؟ 🌐رویه ی فعلی : آنگاه که خطایی از یک فرد سر بزند ، توپخانه های جناح‌ها و افرادی که با شخص خاطی مشکل دارند شروع به بمباران رسانه ای می کنند ، و از طرف دیگر ، هم‌جبهه ای های خود شخص نیز او را تخطئه می‌کنند و برای اینکه انگ بی انصافی نخورند به او خرده می گیرند که این چه کاری بود کردی! و اما خود شخص خاطی که به یکباره خویش را با دریایی از ملامتهای خودی و غیرخودی، دوست و دشمن مواجه می بیند ، سه راه دارد : 1⃣ با قوت به فعالیتهای خوب خود ادامه دهد و از خطای خویش عبرت بگیرد. 2⃣سرخورده شود و از همین راهی که آمده است برگردد و انصراف دهد ، و بقیه عمر خود را منفعلانه ادامه دهد. 3⃣بدلیل سرکوفت هایی که خورده است از درون بشدت دچار چالش روحی گشته و در عین حال که پرستیژ ظاهری خود را حفظ کرده، وانمود می‌کند که درحال ادامه دادن همان راه قبلی است، اما خودش خوب میداند که با ترس و لرز جلو می رود و عملا به یک مهره سوخته و غیر فعال تبدیل شده است که شاید روزی در صف مقابلِ جبهه خودی قرار گیرد، و درعین حال ممکن است به وادی لج و لجاجتش کشیده شود. 4⃣ سعی می کند بر خلاف جریان موجود شنا کرده و خود را به شیوه ی مخاطره آمیزی ، به دیگران اثبات کند ، فلذا اقدام به لجاجت می کند تا عزت نفس خود را به زعم خود احیا نماید. که طی این حالت ، از شخص مورد نظر ممکن است کارهای نفاق گونه و مخربی رخ دهد. 🔻حالت اول بسیار مطلوب است ، لکن بطور واقع‌بینانه ، حالت نادری می باشد چراکه محتاج ایمانی محکم و روحیه ای قوی است. 🔻حالت دوم نیز گاهی پیش می آید ، اما در کشور ما مرسوم نیست. البته باید دانست که اگر خطای شخص خیلی بزرگ نباشد ، و قابل جبران و چشم پوشی باشد ، تحقق این حالت خسران بزرگیست ، چراکه در اینصورت ، یکی از نیروهای فعال را در دستگاه های کشور از دست خواهیم داد. 🔻و اما حالت سوم و چهارم که تحققشان غالبی است، و بشدت ضرر زا می باشد... ⚠️هر کدام از رفتارهای ما در فضای مجازی (مانند استوری ، پست‌گذاشتن ، توئیت زدن و ...) می تواند تکه ای از یک پازل مخرب و جزئی از مجموعه رفتارهای غیر اسلامی باشد... و به یکباره می بینیم که کمک کرده ایم به ترند شدن یک موضوع که بهتر بود اینقدر بزرگنمایی نمی‌شد... پس بنگریم چه می کنیم ... 🔸در نوشتار بعدی ان شاءالله به ایده آلِ اسلامی در برخورد با خطاهای افراد می پردازیم... ۱۹ ۳ ✍
💢اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ… فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي... 💠هنگام خواندن دعای عهد با رسیدن به این فراز ، اندکی تأمل مرا به یک واقعیت تکان‌دهنده کشاند! اینکه 🔰براستی چه کسانی قرار است دوباره برانگیخته شوند که مولایشان را یاری کنند؟! 🔻آیا آنها که قبل از مرگشان ، دست روی دست گذاشته بوده و بسان مردگان متحرک در زندگی عادی خویش غرق گشته و اعمالشان رنگ و بوی چندانی از او نداشت؟! 🔻یا آنها که حتی تکالیف شخصی خود را ادا نمی‌کرده و از پس وظایف و مسئولیت‌های ساده ای که از هر مسلمانی انتظار می رود بر نمی آمدند...؟! 🔅براستی چه کسانی برانگیخته خواهند شد؟! 🔻اصلا مگر نه اینکه قرار است این افراد با حیاتی دوباره به یاری امامشان آیند و در راهش جانفشانی کنند...؟ ✔️ پس باید خود را از قبل ثابت کرده باشند! برانگیخته شدن کسانی که در دوران زندگی‌شان منفعل و غیرتأثیرگذار بودند ،و نه تنها دیگران را امام زمانی نکرده اند بلکه خود نیز متزلزل بودند ، به چه دردی خواهد خورد؟! آنها هیچ دردی از امام و حکومت نوپای او دوا نمی کنند... پس ؛ 🔹از او تأثیر بپذیر و بشدت تأثیرگذار باش تا برانگیخته شوی! 🔸در طول زندگیت کفن‌پوش باش ، شمشیر خود را کشیده ، با نیزه ی برهنه پاسخگوی دعوتش باش! 🔹″أقم الصلاة لذکری″ إقامه ی نماز، به فقط خواندن نماز نیست ، بلکه برپا کردن خیمه نماز و راهی کردن نمازگزاران است... ✍محقق_م_د ۶تیر ۱۳۹۵ @siasate_tahlil
💢 ایران کیست؟ 💠اگر از میان نامزدهای جبهه‌ی حزب‌الله، شخصی تصدی مقام ریاست جمهوری را برعهده بگیرد ؛ دو حالت ممکن است روی دهد: 1⃣ تزریق مسکّن های قوی و حل سطحی بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور ؛ که صد البته در این حالت ریل اقتصاد ، همان ریل لیبرالی خواهد بود که آینده اش دیر یا زود به آینده ی اقتصاد آمریکا که همانا بحران فراگیر است نزدیک می گردد. لکن رویکرد مجری آن سیاستها، باتوجه به حزب الهی و جهادی بودن ، رویکردی دلسوزانه و مجاهدانه خواهد بود ... در نتیجه امید است که نسخه هایش نیز در حد امکان و به مقتضای شرایط به نفع کشور صورت پذیرد، هرچند که حتی درصورت موفقیت او، اقتصاد کشور همچنان بصورت آسیب پذیر باقی خواهد ماند. 2⃣ ارائه و اجرای راه حلهای بنیادین ، جهت تغییر ریل سیاست‌گذاری کلان اقتصادی کشور ، از سرمایه داری و لیبرالی به سوی اقتصاد اسلامی با هدف تحقق عدالت‌. در اینصورت هرچند که شیب اولیه برون رفت از مشکلات اقتصادی کشور ، بصورت ملایم خواهد بود اما به مرور زمان، آن شیب تند و تندتر گشته ، تا جایی که نه تنها مردم تقریبا همه مشکلات اقتصادی را بطور ملموس حل شده می بینند، بلکه اقتصاد ایران اسلامی از قالب لیبرالی و فسادزا و آسیب پذیر بودن به یک اقتصاد آسیب ناپذیر و در حال رشد بدل خواهد شد. و از آنجا که اتکای او به عناصر خارجی به حداقل رسیده است ، تحریمها و اقدامات عنادآمیز بین المللی، و تهدیدهای دشمنان در آن خللی وارد نمی آورند. 🔆در صورت دوم است که میتوان نامزد مورد نظر را منجی اقتصاد نامید. برخلاف حالت اول . ❓پرسش: چگونه می توان از میان نامزدهای حزب‌الهی و مجاهد ، تشخیص داد که کدامشان قابلیت آنرا دارد که منجی اقتصاد کشور باشد؟ 💡پاسخ: یکی از مهم‌ترین نشانه هایی که با توجه به آن ، می‌توان تشخیص داد که نامزد مورد نظر از کدام دسته می باشد ، این است که بنگریم که چه نگرشی (جهان‌بینی - ایدئولوژی) نسبت به اقتصاد و عدالت دارد!؟ 🔻چراکه نظریه ی لیبرالیسم و سرمایه داری ، داعیه‌دار توسعه و پیشرفت بوده ، و آنرا مقدم بر هر مؤلفه ی دیگری ازجمله ″عدالت″ می داند. در نتیجه ، به دنبال توسعه و تولید ثروت و تحقق پیشرفت ، اگر فسادها و بی عدالتی هایی رخ دهد ،در مرام لیبرالیستها قابل چشم پوشی خواهد بود. 🔻در مقابل این نظریه ، نظریه‌ی اسلام ناب قرار دارد که عدالت اساس و محور پیشرفت است و اگر توسعه ای رخ دهد حتما باید در سایه عدالت تحقق یابد و الا یک عنصر فسادزا خواهد بود. همچنانکه آقا امیرالمؤمنین علیه السلام نیز می فرمایند: «فَانَّ فی العَدْلِ سَعَةً ومَنْ ضاقَ علیه العَدْلُ فالجَوْرُ علیه اَضْیقُ» «گشایش و توسعه در عدل است و کسی که محیط عدل و داد در نظرش تنگ آید عرصۀ جور و ستم بر وی تنگ‌تر خواهد بود» (نهج‌البلاغه، خ 15) آبادانی کشور جز از مسیر عدالت، از راه دیگری میسّر نیست: «ما عُمِّرَتِ البُلدانُ بِمِثْلِ العَدْلِ.»(غررالحکم، ج 6، ص 68) و عدالت، موجب نزول برکات از طرف خداوند می شود: «بِالعَدْلِ تَتَضاعَفُ البَرَکاتُ.»(غررالحکم، ج 3، ص 205.) 🔰شخصی که تفکر اسلام ناب را حمل می کند، حتی نسبت به بی عدالتی که در روستاهای دور افتاده رخ می‌دهد شدیداً واکنش نشان میدهد. همچنانکه حضرت امیرالمؤمنین نسبت به ظلمی که در حق یک زن که در گوشه ای از بلاد مسلمین روی داد، فرمودند: « فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیراً» «اگر مرد مسلمانى از این پس از روى تأسف و غصه بمیرد سزاوار است و سرزنش نمى شود.» (خطبه۲۷ نهج‌البلاغه) 🔹و اگر احیانا توسعه و پیشرفت یک کلانشهر یا استان برجسته ای همچون تهران و اصفهان‌و.. ، منجر به ظلم و بی عدالتی نسبت به یک شهر حاشیه نشین کشور گردد، او(صاحب تفکر اسلام ناب) تمام همت و تلاشش را بکار خواهد گرفت که ظلم را متوقف کند! و پیشرفت را از راهی که با عدالت سازگار است محقق کند! 🔸اگر بدنبال تزریق عدالت به تمام اقصی نقاط کشور هستید، انتخاب با شماست...! ✅در نتیجه به دنبال کسی باشیم که عدالت را بر توسعه و تولیدثروت مقدم کند نه برعکس! و به عبارتی دیگر نامزدی را برگزینیم که تکنوکرات نباشد! @siasate_tahlil
بازنشر👇
♨️ در حال حاضر ، با نزدیک شدن به فضای انتخابات ، تحلیل‌های انتخاباتی و گمانه زنی ها بالا میگیرد و جهتگیری حزبی و شخصی با توجه به آنها صورت می پذیرد. دسته ای از این تحلیل‌ها مربوط می شود به فاکتور . که مبتنی است بر آنچه مقام معظم رهبری فرمودند : علاج مشکلات کشور روی کار آمدن است. در این میان ، برخی که از قبل، گرایش به شخصی معین یا حزبی مشخص داشته اند، با استفاده از این فرمایش و تبدیل آن به به دنبال بالابردن مقبولیت شخص مورد حمایت خود که از قضا یا از لحاظ سنی و یا از حیث ظاهری جوان به نظر می رسد، می باشند. اما ابتدا باید در این رابطه دو سؤال اساسی را پاسخ داد: مراد از چیست؟ مراد از چیست؟ طبیعتاً گزاره ها (دولت جوان حزب الهی و...) ممکن است معانی مختلفی داشته باشد که همه‌ی آنها در عین اختلاف ، می توانند از جهت استعمال و در مقام تکلم صحیح باشند. اما آنچه اهمیت دارد ، است، در اینجا نیز معظم باید ملاک باشد نه نفس معانی بر آمده از واژه ها. با نظر به مقدمه فوق ، به سراغ پاسخ دو سؤال پیش گفته می رویم: ۱) مقصود از دولت جوان رهبری می توانستند تعبیر را بکار برند، اما ترجیح می دهند بگویند « » ، صفتِ ″جوان″ به ″دولت″ تعلق یافته است نه رئیس دولت. حال یک دولت می تواند جوان باشد و در عین حال یک رئیس ۶۵ ساله داشته باشد. چون آنچه در صدق عینی مهم است ؛ عامه ی دولتمردان است نه صرف رئیس آن. همچنانکه اگر رئیس آن جوان باشد اما کابینه ی آن دولت ، پیر باشد ، باز نمی توان به آن دولت ، گفت. در نتیجه دولت جوان ≠ رئیس دولت جوان فلذا از ظاهر کلام رهبری این استفاده می شود که به نظر ایشان؛ لازم نیست رییس دولت جوان باشد، بلکه بدنه ی آن باید جوان باشد ، حال چه همه ی آن بدنه و چه اغلب آن. ۲) مقصود از جوان : برخی در میان نامزدها به دنبال آنهایی می گردند که سن کمتری دارند و جوان را به معنای کم سن و سال گرفته اند. : برخی دیگر جوانی را شامل ظاهر جوان و به اصطلاح؛ شامل ″آنها که خوب مانده اند″ ، می دانند، در نتیجه استدلال می کنند به اینکه فلان شخص ظاهری جوان دارد فلذا حاوی علامت رهبری ست. چندین بار اشاره فرمودند که؛ مقصود روحیه ی جوانانه است. و به عبارتی دیگر نه‌ سن ملاک است و نه ظاهر ، بلکه شخصی مانند حاج قاسم که هم از جهت سن جوان نیست و هم از حیث ظاهر موهایش سفید است ، لکن از نگاه رهبر جوان است، چرا؟ بدلیل و ی که دارد ، که در حد جوان پر قدرت ، به دنبال کارها می رود. خلاصه اینکه : مراقب و شان باشیم؛ چه ، چه و چه . هر چه به انتخابات نزدیک تر می شویم ممکن است فضا غبارآلود تر گردد. ۲۳دی۹۹ @siasate_tahlil
💢پرسش‌هایی از پویش‌گران دعوت از آیت الله رییسی: 🔹در اصلح بودن هیچ شکی نیست. و دراین نیز شبهه‌ای نیست که قوه‌ی‌مجریه اهمیت فوق العاده‌ای نسبت‌ به سایر قوا دارد، و اینکه می‌تواند منشأ بالقوه‌ی خدمات و صدمات اساسی و عظیم مملکتی باشد. ⭕️ اما در عین حال توجه به نکات زیر نیز بسیار حائز اهمیت است: 1⃣آیا عدم تمایل جناب‌رئیسی نسبت به حضور در انتخابات(که بطور مکرر توسط ایشان اعلام شد)، صرفا مبتنی بر ابراز عدم ایشان است؟ یا اینکه مخالفت ایشان مبتنی بر این است که صلاح را در نیامدن می‌بینند، بطوری که نظرشان برآمده از مصلحت اندیشی ایشان و مشورت با مقام معظم رهبری است...؟ 2⃣آیا توصیه‌ها، طومارها و تبدیل آن به مطالبه عمومی وسیع برای دعوت از جناب‌رئیسی در انتخابات، در‌ راستای بزرگانِ شاخصی همچون آیت‌الله‌رئیسی می‌باشد یا اینکه خواه‌ناخواه درجهت خودمان به دیگران خواهد بود؟ توجه داشته باشیم که معاذالله رفتار ما در نظام اسلامی عملا تبدیل به استراتژی انگلیسیِ نگردد. 3⃣مسأله مهمتر از درنظر مقام‌معظم‌رهبری عبارت است از . آیا آمدن جناب‌رئیسی در انتخابات منجر به تقویت مسأله‌ی با اهمیت می‌گردد یا سبب تضعیف آن می‌شود؟ چراکه برخی تحلیل‌ها گویای این است که آمدن جناب رییسی منجر به این می‌شود که اصلاح طلبان مهره‌ی قابل توجهشان را جلو نفرستند؛ چون اولا آیت‌الله‌رییسی را در همان بدوِ عرصه، حامل۱۶میلیون رأی می‌بینند، ثانیا نامزدهای شاخصشان نیز دوست ندارند در اثر شکست دربرابر جناب‌رئیسی تبدیل به مهره سوخته‌ی جناحشان شوند، در نتیجه؛ عموم اصلاح‌طلبان که خود را بازنده انتخابات می‌بینند عمده‌ی تلاششان را خواهندکرد که از اعتبار ریاست جمهوری جناب‌رئیسی، با پیوستن(مستقیم_غیرمستقیم) به پویش تحریم انتخابات و کم‌رونق کردن آن، بکاهند... البته دلایل دیگری نیز در این تحلیل‌ وجود دارد که بازگو کردنش در مجال فعلی نمیگنجد ... (البته این مطلب صرفا یک تحلیل و گمانه زنی است ، ممکن است به واقعیت نزدیک باشد و یا دور) 4⃣ آیا اصرار بیش از حد به جناب‌رئیسی در جهت حضور ایشان، برخواسته از نتیجه گرایی مفرط نمی‌باشد؟ به حدی که حتی اگر تکلیف(آوردن اصلح شماره۱) ساقط گردد ، همچنان مصرانه دست از حمایت از او نکشیم چراکه نتیجه مطلوب را جز در او نمی‌بینیم!!! در حالی که مبنای اسلامی این است که تکلیف گرایی توأم با نتیجه گرایی باشد، بدین معنا که اگر تکلیف در یک موضوع ساقط شد، دیگر نتیجه‌گرایی معنا نمی دهد، چون باید به تکلیف دوم (انتخاب اصلح شماره۲) پرداخت و سعی در ایحاد نتیجه مطلوب(مقبولیت سازی) در راستای همان تکلیف کرد. ۱۲ فروردین ۱۴۰۰ @siasate_tahlil
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۱💢 ✔️بررسی مسأله از لحاظ عملی ۱ : (ارزیابی فایده این بحث، باتوجه به شرایط متداول عرصه انتخابات کشور ) 💠آیا در انتخاب نامزد اصلح باید به میزان او نزد مردم توجه داشت؟ 🔻مقبولیت نامزد- اقبال مردم به او- سبد رأی - میزان رأی آوری او 🔹همه ی اینها واژه هایی مترادف هستند که در این مقطع ، بشدت بر سر زبانها افتاده اند! عده ای اهمیت آنرا نفی و برخی دیگر آنرا ثابت میدانند. 🔵و اما پاسخ اصلی طی بیان چند نکته‌ی اساسی زیر : 1⃣ مقبولیت ذاتی نیست بلکه اکتسابی‌است. بعبارتی دیگر: مقبولیت، بوجود آوردنی است و قرار نیست از همان اول در یک شخص باشد. ضمن اینکه اگر یک نامزد در گذشته رأی پایینی داشت ، اصلا دلیل قاطعی بر عدم رأی آوری او در زمان دیگری نیست! چراکه فاکتورهای زیر طی گذشت سالیان، درحال تغییرند؛ - شرایط و مقتضیات زمان - خود نامزدها و عملکردشان - شناخت مردم و سطح آگاهی آنها - از همه مهمتر فعالیت و روشنگری‌های حامیان نامزد مورد نظر 2⃣در رابطه با عرصه‌ی انتخابات، می توان آنرا به سه دوره قابل تقسیم دانست: 🔻دوره آغازین← دوره ای که عمدتاً نامزدها اعلام حضور کرده و یا از سوی مردم دعوت به حضور می شوند، در این میان حامیانشان نیز به تکاپو افتاده و به تدریج فعالیت خود را آغاز می کنند ، این دوره تا مدتی بعد از احراز صلاحیت‌ها ادامه می یابد. 🔻دوره میانی ← دوره ای است که عمده فعالیتهای رسمی انتخاباتی صورت می پذیرد و نامزدها طی تبلیغاتی به معرفی خود و برنامه ها و نقطه نظراتشان به مردم می پردازند. 🔻دوره پایانی ← دوره ای که عمده ی فعالیتهای تبلیغاتی رسمی، مناظرات وغیره صورت گرفته و مردم نیز علی القاعده گرایشاتی به نامزدها پیدا کرده اند. 3⃣ رابطه ی تکلیف و نتیجه: 🔻تکلیف الهی و نتیجه، تا زمانی که باهم منافات و تعارضی نداشته باشند، هردو حتما باید در نظر گرفته شوند و مطابق هردوشان عمل گردد . 🔻اما گاهی نتیجه را در تعارض با تکلیف می بینیم؛ در اینصورت آیا باید به تکلیف عمل کنیم؟ یا اینکه می توان به هر وسیله ای تمسک کرد برای رسیدن به نتیجه! حتی اگر موجب ترک تکلیف گردد؟ 🔘پس محل بحث و نزاع ما آنجاییست که نتیجه با تکلیف در تعارض باشد. 4⃣ در چه صورتی می توان گفت که تکلیف و نتیجه باهم منافات پیدا کرده اند؟ 🔻حالت اول: گاهی مواقع یک نامزدی داریم که اصلح است ، و احراز می کنیم (مطمئن می شویم) که مقبولیت و اقبال عمومی هم دارد؛ در اینصورت هیچ تعارضی میان تکلیف و نتیجه نیست بلکه باهم همسو می باشند، هم تکلیف می‌گوید باید از اصلح حمایت کرد و هم نتیجه می‌گوید این اصلح رأی آوری دارد. 🔻حالت دوم: گاهی یک نامزد اصلح را داریم که احراز نمی کنیم (مطمئن نیستیم ) که میزان رأی آوری کافی داشته باشد. در اینصورت از آنجا که مطمئن نیستیم که نتیجه(مقبولیت) ، در مقابل تکلیف (انتخاب اصلح) قرار گرفته است ، در نهایت نمی توانیم بگوییم این حالت از موارد منافات و تعارض است! خصوصا اینکه ممکن است انتخابات به دور دوم کشیده شود یا اینکه حامیان نامزد اصلح یک کار تبلیغاتی وسیعی را کلید بزنند و یا در مناظرات بدلیل ارائه یک برنامه معقول، اقبال بیشتری پیدا کند و امثال این احتمالات. فلذا اینجا نیز می‌گوییم هم تکلیف انتخاب اصلح است و هم نتیجه گویای همین امر است. چراکه عدم اطمینان ما به مقبولیت اصلح دلیل معتبری جهت رویگردانی از او به سوی صالح نخواهد بود! 🔻حالت سوم: نامزد اصلح ، بطور یقینی رأی آوری لازم را ندارد ، و احراز نمودیم (اطمینان حاصل کردیم) که او رأی کافی نخواهد آورد. در اینصورت قطعا نتیجه با تکلیف معارض است و منافات دارد. چراکه نیک می‌دانیم که انتخاب اصلح به نتیجه نخواهد رسید. 🔆در نهایت باید گفت که محل نزاع و بحث و دعوا فقط همین حالت سوم است که در نوشتار بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت...! ۱۳فروردین۱۴۰۰ @siasate_tahlil
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۲💢 ✔️بررسی مسأله از لحاظ عملی ۲ 💠بررسی حالت سوم (بررسی‌محل نزاع گفتمان اصلح وصالح) 🔻باتوجه به مطالب پیشین ، برای پایان دادن روشنگرانه به این نزاع قدیمی به بررسی حالت سوم (حالتی که در آن مطمئن هستیم اصلح رأی آوری ندارد) می پردازیم : ⚜️اگر بخواهیم دقیق و واقع‌بینانه بنگریم؛ نتایج دائم ممکن است دستخوش تغییراتی گردند. پس باید دید که زمان معقولی برای تغییر نتیجه وجود دارد یا خیر! بنابراین باید درنظر بگیریم که هم اکنون که اطمینان به عدم مقبولیت کافیِ نامزد اصلح پیدا کردیم (طبق فرض حالت سوم)، آیا در زمان آغازین عرصه انتخابات هستیم ، یا میانی یا پایانی؟ 🔻اگر در مرحله ابتدایی و میانی انتخابات قرار داشته باشیم؛ در اینصورت نتیجه قابل تغییر است ، و همین نامزد اصلحی که هم اکنون اطمینان به عدم رأی آوری او داریم ، می‌تواند خودش را با توجه به روشنگری ها ، تبلیغات و مناظرات و طرح برنامه ها که در این بازه زمانی روی می‌دهد ، بشدت بالا بکشد و مقبولیت قابل توجهی کسب نماید! و این مطلب به میزان همت طرفداران اصلح نیز باز می گردد. پس در اینصورت نیز می توان تنافی و تعارض میان تکلیف و نتیجه را حل کرد و به تکلیف الهی که همانا انتخاب اصلح است عمل کرد چراکه تغییر نتیجه باتوجه به مؤلفه های خاصی، بسیار محتمل است. 🔻اما اگر در زمان پایانی انتخابات، این اطمینان و یقین برایمان حاصل شد که نامزد احتمالی فاقد رأی آوری کافی است ، در اینصورت باید بدانیم که؛ یقین و اطمینان ما در دو‌ حالت قابل تصور است: 1️⃣حالت اول: اطمینان ما ناشی از یک مستندات غیر قطعی و غیر دقیق است مانند نظرسنجی های محلی یا کم اعتبار ، ضمن اینکه باید دانست که هم اکنون ساز و کار دقیقی برای اعمال نظرسنجی بسیار نزدیک به واقعیت، در ایران ارائه نشده است. چراکه ممکن است بسیاری از نظرسنجی های نزدیک انتخابات ، جناحی یا شامل جامعه آماری محدودی باشند و یا اینکه بهرحال قشر خاکستری غیر قابل پیشبینی را نتوانند آنطور که باید رصد نمایند ! در این صورت این اطمینان ما که سرچشمه اش دلایل غیر موثق است، معتبر نخواهد بود. در نتیجه باید گفت؛ این حالت همانند آن حالتی خواهد بود که اصلا عدم مقبولیت نامزد اصلح برایمان محرز نشده است و مطمئن نیستیم که رأی آوری کمی داشته باشد. 2️⃣حالت دوم: قطع و یقین ما به عدم مقبولیت شخص در مقطع سوم انتخابات (مقطع پایانی) مستند به دلایل موثق و کاملا معتبر می باشد. که این حالت نیز نادر است ، چون در اینصورت ما باید احاطه ی کاملی به اطلاعات سطح کشور در زمینه تمایل مردم به نامزد ها داشته باشیم. برفرض هم که چنین حالتی رخ دهد و یقینی با پشتوانه ای کاملا موثق و اطلاعاتی مستند و جامع از سراسر کشور، نسبت به عدم رای آوری نامزد اصلح در دوره پایانی انتخابات برایمان حاصل شود، در اینصورت باید به مبنای نظری (تئوری) خودمان عمل کنیم که در نوشتار بعدی خواهد آمد. ✅در مجموع باید گفت نزاع بر سر مقبولیت نامزدها ، عمدتاً یک نزاع بی ثمر و بی فایده است چراکه به ندرت اتفاق می افتد که عدم مقبولیت یک نامزد اصلح از مبادی صحیح احراز گردد. پس این نزاع در عمل ، اگر نگوییم بی ثمر است ، کم ثمر خواهد بود. 🔻فلذا به نظر می رسد، این بحث در حقیقت یک حربه ایست برای سرگرم کردن جبهه انقلاب از پرداختن به ملاک های اصلح از نگاه مقام معظم رهبری و تطبیقشان بر نامزدها. ✍️ ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ @siasate_tahlil
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۳💢 ✔️بررسی مسأله از لحاظ تئوری ۱ 💠صرف نظر از اینکه در نوشتار قبلی ثابت شد که این نزاع در عمل، کم ثمر و بی حاصل است،اما بد نیست از جهت تئوری نیز این مسأله را مورد بحث قرار دهیم. ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم به دلایل قائلین به هردو نظریه: 🔴دلایل آنها که میزان مقبولیت را شرط می‌دانند: ۱) اهمیت نتیجه انتخابات ۲)استناد به کلام رهبری مبنی بر لزوم توجه به نتیجه درعین تکلیف‌مداری. ۳)قاعده ی عقلی″دفع افسد با فاسد″ {انتخاب گزینه بد؛ بین بد و بدتر} ۴)عدم تکرار تجربه تلخ شکست‌های قبلی. 🔴ادله‌ی آن دسته از کسانی که قائل به عدم اهمیت مقبولیت هستند و وظیفه را صرفا انتخاب اصلح میدانند: ۱)تکلیف گرایی{تکلیف←انتخاب‌اصلح} ۲)تاکیدمقام معظم رهبری برانتخاب اصلح ۳)عدم وجود ملاک مقبولیت در سخنان امام خامنه ای بعنوان ویژگی نامزد مطلوب ۴)روایات اسلامی که دال بر لزوم انتخاب اصلح است. ۵)قاعده:«هدف وسیله را توجیه نمی‌کند» 🔰در این بخش به بررسی دلایل هردو طرف می پردازیم: 1⃣بله در باب اهتمام و توجه به نتیجه در دین اسلام و تفکر امامین انقلاب بیاناتی وجود دارد؛ ازجمله اینکه امام خامنه ای در بخشی از بیاناتشان می فرمایند:«این که تصور کنیم تکلیف‌گرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.» ایشان در بخشی دیگر می‌فرمایند: «تکلیف‌گرائی هیچ منافاتی ندارد بادنبال نتیجه بودن،وانسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست می‌آید،چگونه قابل تحقق است؛برای رسیدن به آن نتیجه،برطبق راههای مشروع ومیسّر، برنامه‌ریزی کند.» 🔻اما باید لحاظ کرد که مقصود رهبری معظم این است که درنظر گرفتن نتیجه،درصورتی مطلوب است که آن نتیجه همسو با تکلیف الهی باشد، برخلاف آنجا که عمل به مقتضای نتیجه منجر به نقض تکلیف گشته و باعث شود که از انجام تکلیف رویگردان شویم! که در اینصورت میان تکلیف و نتیجه تعارض پیش آمده و مسلما عمل به تکلیف مقدم است براهتمام به نتیجه! همچنانکه مقام معظم رهبری نیز درجای‌جای سخنانشان به همین امر تصریح فرمودند: «تکلیف‌گرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند،کار نامشروع انجام ندهد» درجای دیگر می فرمایند:«اگر انسان برای رسیدن به نتیجه،برطبق تکلیف عمل نکرد،وقتی نرسید،احساس خسارت خواهد کرد.» 🔻علاوه بر آن،در آموزه های دینی بارها آموخته ایم که «هدف وسیله را توجیه نمی کند!»این یعنی اینکه ما در اسلام بنا نداریم که از راه های نامشروع و مسیرهایی که مهر تایید نخورده است، به سمت هدف ونتیجه حرکت کنیم. در نتیجه از آنجا که تکلیف الهی مطابق کلام صریح ولیّ أمرمسلمین،به انتخاب اصلح تعلق یافته است،ونتیجه نیز تحت شعاع مقبولیت قرار دارد،فلذا باید تلاش کنیم برای نامزد اصلح مقبولیت سازی کنیم تا نتیجه را همسوی با تکلیف قرار دهیم واگرهم تکلیف الهی(انتخاب‌اصلح) را درتعارض با نتیجه دیدیم،صحیح نیست که تکلیف(اصلح) را رها کرده ومسیری غیر از آن را(صالح‌مقبول) برگزینیم. 2⃣قاعده عقلی«دفع افسد با فاسد» دراین قاعده گفته می شود؛از آنجا که نتیجه باتوجه به عدم مقبولیت نامزد اصلح،و بانظر به مقبولیت دونامزدی که یکی صالح است و دیگری فاسد؛ عقل حکم می کند که از میان بد و بدتر ،گزینه‌بد را برگزینیم. در پاسخ به این دلیل باید عرض کرد که این قاعده زمانی جریان پیدا میکند که اولا گزینه بهتری نباشد، ثانیا تکلیف مشخصی وجودنداشته باشد! یا اینکه تکالیف متعدد داشته باشیم و میان آنها مخیّر هستیم که یکی را برگزینیم! درحالی که دربحث انتخابات،ولی فقیه انتخاب اصلح را بعنوان یک تکلیف الهی معرفی نموده است! و انتخاب صالح مستلزم ترک تکلیف می باشد! 🔻به علاوه؛درسیره معصومین داریم که ایشان توجه چندانی به مقبولیت افراد نمی کردند بلکه بیشترین توجه را به صلاحیت‌ها و ویژگی های مثبت افراد داشتند! در این زمینه اکتفا می‌کنیم به ذکر یکی از وقایع تاریخی که گویای همین واقعیت است! - پیامبر اکرم در اواخرعمربابرکتشان، ″اُسامه″ را که شخص جوانی بود و مقبولیت چندانی نداشت،بعنوان فرمانده لشکراسلام جهت جنگ باروم برگزید! این درحالیست که آن مقطع زمانی،مقطع بسیارحساسی بود و بنا بود؛طی عزیمت لشکربه جنگ،منافقین ذی نفوذنیز از مقر حکومت خارج شده،وبدین ترتیب حاکمیت اسلامی،باوصیت کتبی وشفاهی پیامبراکرم به امیرالمؤمنین علی ع برسد،اما همین انتخاب اصلح‌مدارانه، بهانه‌ای شد برای ترک تکلیف ازسوی برخی نابخردان،تاجایی که پیامبر(ص)فرمودند: «لعن الله من تخلف عن جیش اسامة» «نفرین خدا بر آن کسی که از لشکر اسامة تخلف کند» اما درنتیجه‌ی این تخلف‌ها لشکری که پیامبر(ص)جهت مقابله بارومیان تدارک دیده بودند از هم پاشید ومنجر به نقض وصیت پیامبر(ص)وتصاحب خلافت، برخلاف منویات ایشان گردید. ۲۱فروردین @siasate_tahlil
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۴ 💢 ✔️بررسی مسأله از لحاظ تئوری۲ (ادامه بررسی دلایل) 3⃣دلیل دیگری که قائلین به نظریه صالح مقبول مطرح می کنند؛«عدم تکرار تجربه تلخ شکست‌های قبلی» است. که درواقع بازگشت این دلیل، به مقوله نتیجه گرایی می باشد. 🔻در اینباره عرض کردیم که اگر نتیجه وتکلیف‌الهی همسو بودند ؛ باید هردو را درنظر گرفت و مطابق آنها عمل کرد ، یعنی هم باید به تکلیف الهی عمل کرد و هم باید به گونه ای تکلیف الهی را انجام داد که نزدیک ترین حالت را به نتیجه ی موفقیت آمیز داشته باشد. 🔻اما آنجا که نتیجه با تکلیف الهی مغایر بود و عمل به مقتضای نتیجه باعث رویگردانی از تکلیف الهی(اصلح) می شود، دراینصورت تکلیف بر نتیجه مقدم است. و باید توجه داشت آن بزرگوارانی که از تکلیف الهی برای دستیابی به نتیجه مطلوب دست برمی دارند، مطابق گفتمان اسلام ناب عمل نکرده‌اند! چراکه اسلامی که موجب شد سیدالشهدا علیه السلام، تکلیف گرایانه لشکر دشمن را سیراب گرداند، با اینکه می‌دانست آنها بناست آب را بر او ببندند و او و یارانش را شهید کنند، و همان اسلامی که حاج قاسم سلیمانی را مجاب کرد که تکلیف گرایانه آن قاچاقچی بزرگ و شرور را بدلیل امان‌نامه‌ای که ازقبل به او داده بود، آزاد نماید ، همان اسلامی است که تکلیف را بر نتیجه مقدم می دارد! چراکه اگر نتیجه بر تکلیف مقدم بود، مانند چنین وقایعی در تاریخ رقم نمی خورد! 🔻در نهایت باید بگوییم گاهی،برخی از ما دچار می شویم و بدین وسیله از تکلیف گرایی فاصله می گیریم و دچار خطاهای استراتژیکی می گردیم که با مغایر است. 🔻ما وظیفه داریم به تکلیفمان عمل کنیم (انتخاب اصلح) و تمام جهدمان را برای تحقق نتیجه ای همسو با تکلیفمان (مقبولیت سازی برای اصلح) بکار گیریم! 4⃣حقیقتا هرچه جستوجو نمودیم نه تنها کلامی از مقام معظم رهبری در تایید نظریه ″صالح مقبول″ و ″لزوم توجه به میزان رای آوریِ اصلح″ نیافتیم،بلکه عبارات متعددی از ایشان در تایید نظریه ی دوم که همانا نظریه است، پیدا کردیم که دال بر لزوم توجه خاص به صلاحیتهای نامزدها بدون در نظر گرفتن معیارهای دیگر می باشد! همچون فرمایشات زیر: 🔻امام خامنه ای در ۲۳ تیر ۶۸: «انتخاب فرد اصلح‏ و داراى تقوا و تدبير براى مقام مهم رياست جمهورى- كه در قانون اساسى جديد، داراى اختيارات وسيع در اداره‏‌ى كشور است- وظيفه‏‌اى شرعى و عقلى و انقلابى است، و كوتاهى در اين امر يا در حضور در پاى صندوقهاى رأى، خسارتهاى جبران‏‌ناپذيرى به بار خواهد آورد.» 🔻امام خامنه ای در ۱۳ اردیبهشت ۷۶: «همه [تأیید شدگان] صلاحيّت دارند؛ منتها امر رياست جمهورى، بالاتر از اين حرفهاست. بايد گشت و اصلح‏ را پيدا كرد. بايد گشت و امين‏‌ترين را انتخاب كرد. بايد جستجو كرد و در بين اين چند نفر، به طور نسبى قادرترينِ بر اداره كشور را پيدا كرد. مهمّ است.چون اين امر مهمّ است،تفاضل هرچه هم كم باشد، اهميت پيدا می‌كند. در كارهاى كلان، اين طور است.» 🔻امام خامنه ای در ۳۱اردیبهشت۷۶: «البته ملت بايد تلاش خود را بكند، بايد زحمت بكشدودنبال اصلح‏ بگردد. من مكرّر عرض كرده‏‌ام كه مسئله، مسأله دين و خدا و اداى تكليف است.همچنان كه اصل انتخابات يك تكليف الهى است، انتخاب اصلح‏ هم يک تكليف الهى است. قبلًا هم گفتيم كه تفاضل و لو كم باشد، در اين قضيه بسيار است. ...البته شوراى محترم نگهبان،اين چهار نفرآقايان را صالح دانسته است. لابد اين‏ها در يک حد نيستند؛ بعضى صالحند، بعضى صالح‏ترند. بگرديد آن صالح‏‌تر را شناسايى و پيدا كنيد و به او رأى بدهيد.» 🔻امام خمینی ره (صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۱۵۲): «اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی می‌کنید و این محکی است برای خودتان که تشخیص بدهید انتخاب برای اسلام است یا برای صلاح خودتان!» @siasate_tahlil
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۵💢 ✔️بررسی مسأله از لحاظ تئوری ۳ 5⃣در دین اسلام روایات زیادی وجود دارد که بر گزینش شایسته ترین شخص (یعنی اصلح) جهت تصدی مسئولیتها دلالت می کند. از جمله روایات زیر: 🔻امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: «هرکس خود را در جامعه بر دیگران مقدم بدارد؛ درحالی که بداند افراد لایق‌تر از او هستند، قطعا او به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت کرده است.» الغدیر، ج ۸، ص۲۹۱ 🔻امام علی علیه السلام در منشور جاوید خطاب به مالک اشتر چندین بار سخن از انتخاب اصلح به میان می آورند: -«از لشكريان خود آن را كه در نظرت خیرخواه‌ترين آن‌ها به خدا و پيامبر او و امام توست، به كار برگمار. اينان بايد پاكدامن‌ترين و شكيباترين افراد سپاه باشند، دير خشمناك شوند و...» -«سپس، به دبيرانت نظر كن و بهترينِ آنان را بر كارهاي خود بگمار و نامه‌هايي را كه در آن تدبيرها و اسرار حكومتت آمده است، از جمع دبيران، به كسي اختصاص ده‌ كه به اخلاق از ديگران شايسته‌تر باشد.» -«دبيرانت را به كارهايي كه براي حكام پيش از تو بر عهده داشته‌اند، بيازماي و از آن‌ ميان، بهترينِ آن‌ها را كه در ميان مردم اثري نيكوتر نهاده‌اند و به امانت چهره‌اي‌ شناخته‌اند، اختيار كن » 6⃣اساسا برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب ، راه های متعددی وجود دارد ، برخی از این راه ها مورد تایید شرع می باشند و برخی دیگر خیر! 🔻آن دسته از راه هایی که مورد تایید دین هستند از آنها تعبیر می‌شود به راه های مشروع و معتبر ، و از دسته ی دوم تعبیر می شود به راه های نامشروع و نامعتبر! 🔻باید توجه داشت که پیمودن مسیر نامشروع مورد نکوهش اسلام قرار گرفته است. 🔻در عرصه انتخابات بنابه تصریح دین و امامین انقلاب ، آنچه مشروع است انتخاب اصلح می باشد ، همچنانکه امام خامنه ای نیز فرمودند که «انتخاب اصلح یک تکلیف الهی است» و درجایی دیگر فرمودند «کوتاهی در این امر (انتخاب اصلح) خسارت‌های جبران ناپذیری به بار خواهد آورد » پس روشن می شود که انتخاب اصلح، راه مشروع و معتبر است! 🔻در مقابلِ این مسیر، انتخاب صالح مقبول قرار دارد، که از آنجاکه نه در اسلام و نه در کلام امامین انقلاب ، تاییدی درباره آن دیده نشده است، در نتیجه از مصادیق راه غیرمعتبر و نامشروع، قلمداد می شود؛ که طبیعتا مشمول نسخه ی اولیه اسلام میگردد که عبارت است از پیمودن راه معتبر و مشروع جهت نیل به نتیجه مطلوب و نکوهش راه نامشروع و غیر معتبر. ✅جمع‌بندی: با توجه به بررسی دلایل نظریه صالح مقبول و با نظر به دلایل مفصل و متعددی که در تایید نظریه انتخاب اصلح وجود دارد، بهیچ وجه انتخاب صالح مقبول مورد تایید نیست، بلکه عملا موجب مهجور شدن گفتمان اسلام ناب که همانا روی کار آمدن اصلح است، خواهد شد! @siasate_tahlil
💢اتاق فکر انتخاباتی دشمن💢 با دو رویکرد می توان با اتاق فکر دشمن مقابله کرد؛ 1⃣ سهل انگارانه 2⃣ محتاطانه 🔸در مقوله ی پدافند غیر عامل یکی از قواعد مهم آن است که بایدکوچکترین تهدیدات احتمالی را جدی گرفت! 🔹فلذا مطلوب آن است که محتاطانه ، تمام احتمالات را (چه ضعیف و چه قوی ) در نظر گرفت و جهت رویارویی با آنها تدابیر لازم اندیشیده شود! 🔸همچنانکه مقام معظم رهبری نیز در دیدار با بسیجیان فرمودند : «یک قدم همیشه از دشمنِ خودتان جلوتر باشید؛ حدس بزنید که دشمن چه کار میخواهد بکند، چه حرکتی میخواهد انجام بدهد، حرکتِ خنثی کننده و پیش‌گیرنده را قبل از او انجام بدهید.» 🔹مسأله ی انتخابات نیز از این قاعده مستثنیٰ نیست! 🔸زمانی قضیه وحشتناک تر می شود که این احتمال را نیز درنظر بگیریم که ممکن است جریان احمدی نژاد از همان اول یک طراحی انگلیسی (آلترناتیو خاتمی)باشد که او را وارد عرصه ی ریاست جمهوری بعنوان نامزد جبهه حزب الله کنند و برای طیف انقلاب هزینه تراشی کنند!! البته نه به این معنا که از همان اول منحرف بود ! بلکه پیش از ریاست جمهوری درباره ی استعداد انحرافش در طی ریاست جمهوری با مهره های نفوذیشان سرمایه گذاری کرده اند! درست است که این تحلیل صرفا یک احتمال است، اما نباید نادیده گرفته شود! 🔹در نتیجه ممکن است در اتاق فکر دشمن آلترناتیو روحانی (فرد جایگزین روحانی) جهت ریاست جمهوری در قالب یکی از نامزدهای جبهه ی انقلاب رخ دهد، که دستان پشت پرده استعداد او را جهت انحراف سنجیده و اطراف او مهره چینی کرده اند؛ تا درصورت پیروزی او ، پروژه ی احمدی نژاد۲ را کلید زنند ! 🔴 جهت مقابله با این احتمال چه تدبیری باید کرد؟ 🔻 باید شخصی را برگزید که بیشترین قرابت را در طول سالیان سال به اسلام ناب دارد و همچنین در زمینه ی ولایت‌پذیری امتحان خود را به بهترین وجه پس داده باشد. هرگونه ابهام درباره ی ملاک های شخصیتیِ هرکدام از نامزدها خطرناک است! 🔻خطر ظهور چماق جدیدی همچون احمدی نژاد که سالها بر سر حزب‌الهی ها کوبیده می شود، احساس می شود! 🔻انتخاب دقیق و به دور از هیجان داشته باشیم! 🔻هرچه از ملاک های رهبری و متدولوژی تشخیص اصلح دور شویم به همان اندازه به خطر نزدیک خواهیم شد! 🔻درنظر گرفتن میزان رأی آوری ، و یا شخصیت کاریزماتیک در گزینش نامزد اصلح ، ممکن است ما را به سوی کسی سوق دهد که یک عمر پشیمانی به همراه داشته باشد! ✍ @siasate_tahlil
💢مراقب تکرار تاریخ باشیم! 🔸در آن روزگار ، معاویه برای تخریب چهره ی تجلی‌گاه اسلام ناب(امیرالمؤمنین علیه‌السلام) دست به حربه های رسانه ای پیچیده می زد! از جمله اینکه به نام خودش برّه هایی به کودکان هدیه میداد تا با آنها انس بگیرند و سپس بعد از مدتی به نام علی (علیه السلام) آنها را می ستاند ، و بدین ترتیب احساس بغض و کینه نسبت به مرکز حقیقی اسلام در دلهای مردم پرورش می داد! 🔹اکنون برخی جاهلانه یا خائنانه در نظر دارند تا با انجام فعالیتهای خاصی با پیوست رسانه ای، نهاد روحانیت را که خاستگاه خمینی‌ها و بهشتی‌ها و مطهری‌ها ست ، در نگاه مردم لکه دار کرده و مردم را نسبت به آنان بدبین کنند و پشتوانه مردمی را از حوزه علمیه گرفته و بدین ترتیب دشمن اصلی اسلام آمریکایی را خلع سلاح نمایند! 🔸چندی پیش مبلغی بین یک میلیون (مجرد) الی دومیلیون تومان (متاهل) تحت عنوان افطاری رئیس جمهور به حساب طلاب واریز گردید! که بلافاصله مورد اعتراض طلاب و روحانیون محترم قرار گرفت و از آن با عنوان مشکوک یاد کرده و آنرا تبعیض آمیز و انتخاباتی خواندند و بنابر این،برخی علی رغم مشکلات مالی آنرا به نهاد ریاست جمهوری پس داده و فیش واریز خود را در فضای مجازی منتشر کردند و برخی دیگر مبلغ مورد نظر را به نهادهای دیگر همچون کمیته امداد و هلال احمر واریز نموده و عده ای نیز جهت صرف آن هزینه ،در راستای کمک های مؤمنانه و بسته های معیشتی برای توزیع میان فقرا اقدام کردند ! 🔹آنچه در این میان قابل توجه است اینکه مردم باتوجه به مقاصد انتخاباتیِ جریان لیبرال، ممکن است هر روز با فتنه جدیدی روبرو گردند که طی آن برخی در صدد هستند تا با انواع و اقسام حربه های رسانه ای میان روحانیت و مردم فاصله بیاندازند ، زیرا دشمنان داخلی و خارجی خوب می دانند که تنها عاملی که با تمام توان در مقابلش ایستاده و خواهد ایستاد روحانیت و مردم است! و روحانیت منهای مردم یعنی خلع سلاح قوی ترین دشمنش! در این فضای غبارآلود آخرالزمانی ؛ ۷ اردیبهشت @siasate_tahlil
💢روحانیت باوجود فشارها؛ در کنار مردم 🔻بماند که مجموع دریافتی منِ روحانی با عناوین گوناگون ، با داشتن همسر و فرزند ، به اضافه ی یارانه و بدون کسر هزینه قسطهای ماهیانه ؛ حداکثر دو میلیون و هفتصدهزارتومان می باشد،‌که گاهی به یک میلیون و هفتصد هزارتومان تقلیل می یابد! 🔻بماند که خود و خانواده ام جهت یک اجاره مسکن باید در خوراک و پوشاکمان بیش از حد متعارف صرفه جویی نماییم! 🔻بماند که علی رغم اینکه صورت خودمان را باسیلی، سرخ نگه داشته ایم، اما با این حال بعضی‌ها ، سوء رفتار عده ای خاص را به پای ما می نویسند ! 🔻بماند که همین روحانیت بودند که بشدت مخالف تصدی گری لیبرالها جهت ریاست جمهوری (چه با لباس روحانیت و چه بدون آن) بودند ، هم در سال ۹۲ و هم در سال ۹۶ ! 🔻بماند که همین روحانیت بودند که با دست خالی به قول رییس جمهور محترم؛ «بلندگو به دست» در شهر ها و روستاها می چرخیدند و مفاسد فرهنگی دولتِ یک ملبَّس به لباس روحانیت را افشاء نموده و روشنگری می کردند! 🔻بماند... 💠لکن در عین حال با چشم خود دیدم ؛‌ طلبه هایی را که خوب به مشکلات مالیشان واقف بودم و می دانستم کمرشان زیر بار زندگی و اقساط وامها درحال خرد شدن بود، اما فریاد اعتراض سرمی‌دادند که: یا همه یا هیچکس! 🔻یکی می گفت من فردا تمام هزینه را به حساب دفتر ریاست جمهوری بازمی گردانم ! 🔻دیگری که اخیرا متحمل هزینه بیمارستانی خانواده خود شده بود (و او را به وامهای سنگینی که درحال پرداختشان بود می شناختم) می گفت : «باید آنرا میان فقراء توزیع کنیم و ذره ای از آن را خرج خود نکنیم!» 🔻طلبه ای دیگر که به تازگی مصیبت از دست دادن یکی از نزدیکانش را درک کرده بود، با قدرت گفت:« باید تمام هزینه را ببریم و به صورت آن نهاد مربوطه پرت کنیم!» 🔻یکی دیگر از طلاب که اخیرا به دنبال خانه ای جهت اجاره مسکن می گشت و با پول تقریبا هیچی که داشت تحت فشار بود؛ گفت: «این هزینه، مشکوک است و من جرأت ندارم در آن تصرف کنم! » فردا هم که شد؛ فیش های واریزی شان آمد که تمام هزینه را بازگردانده بودند! در این فضای غبار آلود آخر الزمانی؛ ۷ اردیبهشت @siasate_tahlil
💢 چرا خانه ی دیگران ! 🔰گاهی برای حفظ حریم خانه ات مجبوری از خانه ی دیگران محافظت کنی! 🔻فرض کنید یک تهاجمی از سوی بیگانگان روی داده است و قصد آنرا دارند که به حریم یکی از خانه های منطقه تجاوز کنند! 🔻شما با خود فکر میکنید که اگر حریم آن خانه را شکستند ، قبح این عمل شکسته خواهد شد و فردا روزی ممکن است بدون هیچ هزینه ای براحتی به من و خانه ام دست درازی کنند! 🔻در نتیجه به حکم عقل، تمام تلاش خود را بکار خواهید بست تا آن خانه را که هیچگونه وابستگی به شما ندارد با جان و دل حفظ کنید و نگذارید قبح تجاوز به حریم خانه ها شکسته شود! 🔻اگر هم به هر دلیلی این اتفاق رخ داد، با تمام توان نسبت به تجاوز بیگانگان به آن خانه اعتراض کرده و به حمایت از اهل آن می پردازید و سعی می‌کنید دیگران را نیز با خود همراه سازید! چراکه این کار باعث میشود که نه تنها بیگانه جرأت تکرار عمل خود نداشته باشد ، بلکه از همان کار قبلی خویش عقب نشینی کند! ✅خانه ی ما ایران است و خانه ی دیگران فلسطین... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ پی نوشت: البته مسلمانان در هر کجای دنیا که باشند بحکم قرآن امتی واحد تلقی میگردند و خانه ی آنها خانه ما نیز هست! لکن مثال فوق برای آنهایی بیان شد که اعتقادی به این امر ندارند! ✍محقق_م_د @siasate_tahlil
💢مجلس فعلی در رأس امور است؟ 🔹رهبری معظم بارها تصریح کرده اند که در مسائل اجرایی دخالت نمی کنند! بار ها فرموده اند که زمانی که به تذکرات و شرط‌ها و خطوط قرمزی که در زمینه های اجرایی گذاشته اند اعتنا نشد، وظیفه رهبری این نیست که وسط بیاید ومانع اجرای آن رویه شود، مگر آنکه به حرکت کلی انقلاب مرتبط شود! 🔻پس وظیفه کیست؟ قوه مقننه یا همان مجلس! 🔹 نمایندگان مردم باید از حقوقی که مقام معظم رهبری برای ملت تعیین کرده اند پاسداری کرده و قوه مجریه را درصورت تعدی توبیخ نمایند! 📌از انبوه سؤالات و انتقادات،فقط چند سؤال از مجلس شورای اسلامی و ریاست محترم آن می پرسیم؛ 1⃣چرا نسبت به بورس موضع جدی گرفته نمی شود!؟ 2⃣چرا نسبت به واردات واکسن استرازنکای انگلیسی و زمزمه واردات واکسن آمریکایی برخورد قاطعانه ای نمی کنید !؟ 3⃣ چرا مدیریت غلط و بشدت آسیب‌زای رئیس جمهور درباره کرونا را محکوم نمی کنید!؟ 4⃣ چرا موضع مؤثری در رابطه با مذاکرات وین اتخاذ نمی کنید! 5⃣ ولنگاری های مجازی را که کمر نوجوانان و جوانان جامعه اسلامی را خم کرده است،چه موقع پاسخ می دهید؟! 6⃣فضای متعفن نمایش خانگی و سینما را که تنفس‌گاه مردم در شرایط کرونایی است،چه کسی پاسخگوست؟ مگر شما ناظر نیستید؟! 🔴تا کی باید رهبر مظلوم ما، برای خطاهای ریز و درشت دولت،خود را هزینه کند! و بارمسئولیت نمایندگان ما را ، او به دوش بکشد! ⚠️نکند هوای انتخابات شما را برداشته و محافظه کاری انتخاباتی مانع ادای وظائف اولیه شما شده است!! لطفامجلس را با ستاد انتخاباتی اشتباه نگیرید! 🔻اگر بنای شرکت در انتخابات دارید لااقل از آیت الله رئیسی بیاموزید که تا آخرین لحظه سعی دارد وظایف خود را به بهترین وجه ادا کند! @siasate_tahlil
🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 در بحث آرایش انتخاباتی ۱۴۰۰ یک نقطه عطفی وجود دارد و آن عبارت است از حضور حضرت آیت الله رئیسی ! در اینباره درنظر گرفتن دو فاکتور حائز اهمیت است: ۱) تعامل جامعه حزب الهی و نخبگان حوزوی ودانشگاهی ۲) تعامل نامزدهای دیگر با توجه به دو فاکتور فوق و با تکیه بر فاکتور دوم، سه تحلیل مهم از میان تحلیل‌های گوناگون ، قابل ارائه می باشد، که در ادامه تقدیم شما می گردد:
💢تحلیل شماره ۱ 🔹زمزمه های نامزد شدن آیت الله رئیسی و ورود ایشان به عرصه انتخابات ، علی رغم استنکاف ایشان از این مسأله، توسط حامیان نامزدی خاص مطرح می گردد. آنان بر این باورند که جناب دکتر رئیسی باتوجه به بیانات مکرر ایشان در جلسات آشکار و نهان ، مبنی بر عدم حضور وی و لزوم ادامه فعالیت در راستای وظیفه سنگینی که رهبر معظم انقلاب در باب قوه قضائیه بر دوش ایشان گذاشته‌اند ،قصد کاندیداتوری ندارد، لکن آنها در عین حال سعی می کنند تا حضور جناب رئیسی را برخلاف قرائن، قطعی و یا قریب به یقین جلوه دهند و بدینوسیله بهره برداری لازم را بکنند! 🔸 چرا؟ با پنج هدف: 1⃣صاف کردن جاده برای کاندیداتوری نامزد خاصی که مورد حمایتشان می‌باشد؛ چراکه به نوعی می توان گفت ، رها کردن یک مقام کلان مملکتی در سطح یک قوه با قصد تسلط بر قوه ای دیگر ، حاوی قبح خاصی نزد مردم می باشد، که طی ایجاد زمزمه ی کاندیداتوری دکتر رئیسی ، این قبح شکسته شده و پس از نیامدن ایشان ، راه برای کاندیداتوری نامزد موردنظر از قوه مبدأ به سوی قوه مجریه گشوده می‌شود! 2⃣در امان ماندن نامزد مورد حمایتشان از هجمه های رسانه ای با در معرض قرار دادن آیت الله رئیسی. چون یکی از موانع جدی که بر سر راه نامزد مورد نظر قرار دارد ، هجمه های وسیع طیف اصلاح طلبان است ، که موجب می شود میزان رأی آوری ایشان سقف خاصی داشته باشد که فراتر از آن نرود! که در نتیجه انجام این فعالیت رسانه ای ، هجمه ها به سوی آیت الله رییسی هدایت گشته و اصلاح طلبان به نوعی سرگرم می شوند، حداقل تا زمان نام‌نویسی نامزد مورد نظر. 3⃣ اصلح مدار جلوه دادن نامزد مورد حمایتشان؛ یکی از مطالبی که راست یا دروغ در مورد شخص مورد نظر مطرح می گردد مسأله قدرت طلبی ایشان است، که اثبات اینکه ایشان با وجود آیت الله رییسی اصلا هیچگونه نظری به انتخابات ندارند، تا حدودی این گمانه را رفع می کند. 4⃣بایکوت رسانه ای دیگر نامزدهای متعهد به جناب آیت الله رییسی با این بیان که زمانی که ذهن مردم و امت حزب الله معطوف به آمدن آیت الله رییسی بعنوان نامزد اصلی جریان انقلاب گردد ، دیگر توجهی به نامزدهای دیگر جریان انقلاب نمی شود ! و از طرف دیگر همان نامزدهای انقلابی نیز سعی می‌کنند فتیله ی تمهیدات انتخاباتی وتبلیغاتی خویش را پایین بکشند ، و بدین ترتیب راه برای آمدن آن نامزد خاص آسان‌تر گردد! 5⃣ از آنجا که آمدن آیت الله رئیسی را بعنوان محور وحدت، قطعی معرفی کرده‌اند و طی آن تلویحا اینگونه القا کرده اند که وجود محور وحدت برای اصولگرایان از الزامات بدیهی است ، فلذا در تلاش هستند تا طبق فرض با نیامدن جناب رئیسی ، از طریق نفوذی که در مجامع اصولگرایان دارند ، نامزد خاص مورد حمایتشان را بعنوان محور وحدت به جامعه انقلابی تحمیل نمایند! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💡مؤید تحلیل فوق این است که ✓ افرادی که به طور قطعی یا قریب به یقین از آمدن جناب رئیسی سخن به میان می آورند (با اینکه هیچ خبر موثقی آنرا تایید نمیکند!) و تبلیغات مجازی و شایعات وسیعی را در این راستا کلید می زنند ، عمدتا حامیان و نزدیکان همان نامزد خاص هستند! این نکته ای که عرض میکنم در کانال منسوب به هواداران آن نامزد خاص مشهود است! ✓ از طرف دیگر با لیدری همین بزرگواران، پویش دعوت از آیت الله رییسی در مجلس شورای اسلامی شکل می‌گیرد! ✓ با توجه به اینکه از سوی حامیان آن نامزد خاص ،فعالیتهای تبلیغاتی شفاف و‌چشمگیری در قالب راه اندازی کانالهای متعدد با عنوان حامیان مردمی نامزد مورد نظر و در شکلهای دیگر دیده نمی شود! با اینکه به وضوح کاندیداتوری ایشان مطرح است و بدیهی است که حامیان متعددی در سطوح مختلف نسبت به ایشان وجود دارد! این سؤال مطرح می شود که پس آن تبلیغات و آنهمه حامیان سازماندهی شده کجایند و در چه بستری در حال فعالیتند!؟ باید عرض کرد که این فعالیتها درحال انجام است اما با تاکتیکی خاص! یعنی بصورت غیر شفاف و غیر مستقیم در حال انجام است؛ در قالب راه اندازی کانالهای اخبار انتخاباتی و با پوششهای دیگر که در همانها نیز به وفور سخن از خبر قطعی شدن حضور رئیسی و پویشهای دعوت از رییسی نیز دیده می شود! 🔸 توجه داشته باشید که این تحلیل تا حدودی شاید بدبینانه جلوه کند، چراکه ممکن است تمام فعالیتهای آن دسته از افراد، مبتنی بر حسن نیت باشد ، اما بهرحال در عالم سیاست باید انواع تحلیل‌ها را درنظر گرفت... البته فراموش نکنیم که اینگونه تحلیلها صرفا مبنای گمانی دارند و نباید آنها را با یقین اشتباه گرفت! ✍محقق_م_د ۱۸ اردیبهشت @siasate_tahlil
💢تحلیل شماره ۲ 🔻از آنجاکه آیت الله رئیسی حقیقتا محور وحدت میان عمده ی شخصیت‌های انقلابی است ، چراکه ارزیابی بسیاری از نامزدهای احتمالی از عملکرد چندساله جناب رئیسی چه در قوه قضائیه و چه در آستان قدس و چه در مناصب سابق ، نشان از کارآمدی ایشان در امر مدیریت کلانی همچون ریاست جمهوری می باشد. 🔻درنتیجه آن بزرگواران خالصانه و با گرایش اصلح مدارانه‌ی خویش عنوان می کنند که اگر آیت الله رئیسی پا به عرصه بگذارد نخواهند آمد ، چراکه اصلح میدان درصورت آمدن جناب رئیسی ایشان است. 🔻در این میان بسیاری از افراد نزدیک به یکی از نامزدهای احتمالی، دست در دست هم داده و پویش هایی را در سطح کشور برای دعوت از جناب رئیسی راه اندازی نموده اند. که از جمله این پویش‌گران، نمایندگان مجلس و مسئولین طیف های مختلف جناح اصولگرا هستند که بدون هیچ چشم داشتی در جهت صلاح کشور اقدام به تقویت این پویش نموده اند. 🔻در نهایت باتوجه به مطالب فوق این احتمال می رود که آیت الله رئیسی حجت را بر خود تمام دانسته و باقوّت پا در این میدان بگذارد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ از قرائنی که شاید بتوان از آن، این نتیجه را گرفت که احتمال حضور آیت الله رئیسی در عرصه انتخابات بعید نمی باشد، این است که: لحن وی در پاسخ به سؤال از کاندیداتوری ایشان ، لحنی غیر صریح می باشد! مانند این جمله که فرمودند: من درحال حاضر به چیزی جز قوه قضائیه فکر نمی کنم! ✍ محقق_م_د @siasate_tahlil
💢تحلیل شماره ۳ 🔹این تحلیل در واقع ترکیبی است از تحلیل شماره ۱ و شماره ۲ با این توضیح که؛ 🔻حامیان آن نامزد خاص ، بهمان دلایل و با در نظر گرفتن همان اهداف با علم به قطعیت عدم حضور آیت الله رئیسی ، سخن از آمدن او به میان می آورند! 🔻در این میان ، از همان اول نیز حامیان مردمی آیت الله رئیسی با راه اندازی پویشهایی در جهت دعوت از ایشان تمام تلاش خود را می کنند ! 🔻و نتیجه اش نیز همان چیزی میشود که در داده کاوی های اینترنتی مشهود است که بحمدلله ایشان مرتبه نخست نظرسنجی ها و محتواها را در مجموع از میان تمام نامزدهای احتمالی به خود اختصاص داده‌اند! 🔻همین امر به اضافه ی پویشهای مجلس و حوزویان و بزرگان و نخبگان کشور در دعوت از جناب رئیسی، در نهایت سبب می گردد تا آیت الله رئیسی متقاعد شوند که ورود ایشان در این عرصه لازم است ، و بدین ترتیب طی آمدن ایشان ، حامیان آن نامزدخاص از به نتیجه رسیدن سناریوی خویش ناکام می مانند! ✍ محقق_م_د @siasate_tahlil
🌐باتوجه به اینکه حدود یک هفته ی دیگر ، همه چیز مشخص می گردد؛ به نظر شما از میان سه تحلیل فوق کدام یک به واقعیت نزدیک تر است؟
آیا واقعا اولویت مشکلات فعلی کشور ، پیگیری دو مسأله ی فوق است!!؟ 🔻عجیب است که در این گیر و دار با وجود مسائل بسیار مهمی که جزء اولویتهای کشور و معیشت مردم محسوب می شود ، به تازگی یاد پاداشهای برجامی سال۹۴ و هزینه تبلیغات انتخاباتی روحانی در سال۹۶ افتادید! 🔻امیدوارم در این مساله، پای مقاصد انتخاباتی طیف خاصی در میان نباشد!! 🔻بهرحال آیا نمیشود در کنارش، بعنوان نمایندگان مردم، نسبت به مسائل زیر و توبیخ عاملان آن نیز نگاه جدی تری داشته و مواضع سنگین‌تری اتخاذ کنید!؟ - مذاکرات وین - فایل صوتی ظریف - واردات واکسن انگلیسی استرازنکا - زمزمه واردات واکسن آمریکایی - بورس و تباه شدن سرمایه های مردم - کارشکنی شخص روحانی در کنترل و مهار کرونا و کشته شدن چند صد نفر از هموطنان طی این تصمیمات غلط - طرح شفافیت آرای نمایندگان - کارشکنی های اقتصادی و ایجاد مشکلات معیشتی کمر شکن برای قشر مستضعف - شبکه ملی اطلاعات و نظارت بر فضای مجازی - فاجعه های فرهنگی تولیدات نمایش خانگی و سینما - و... ✍ محقق_م_د ۱۸ اردیبهشت @siasate_tahlil
سفره ی آخر پهن کردم سجاده و سفره ی آخرم را می گفتم اندک اندک تسبیح آخرم را بعد از گذشتن از آن، روزهای میهمانی اکنون ریزم از آه، اشک های آخرم را من را چه شدکه یک ماه،او آمد و گذرکرد با او چرا نکشتم ، من های آخرم را ؟! یک ماه آمد او تا، من را به خود ببندد افسوس گم نمودم، زنجیر آخرم را می‌خواستم که ازغیر ،خود را برون کشانم خود را به او سپارم، اول و آخرم را اما چه شد که ناگاه ، از آسمان نِدا شد: « اینک بگویم با او ، حرف های آخرم را» این شد که باز رفتم ، سمت قلم و دفتر تا با تو نویسم ، دفتر آخرم را ! خوشحال و شادمانم از اینکه با تو بودم ترسم نوشته باشی رمضان آخرم را ✍ محقق_م_د ۲۹رمضان۱۴۳۷ق(سال۹۵) @siasate_tahlil
💢شورای نگهبان💢 آیا شورای نگهبان بدلیل احراز صلاحیت حسن روحانی خطا کرده است و در بوجود آمدن وضع فعلی تاحدودی مقصر است؟ 🔹در این زمینه شاید نتوان اظهار نظر دقیقی کرد ، اما توجه به نکات زیر بسیار حائز اهمیت و راهگشاست! 1⃣ دغدغه اول حضرت آقا مشارکت حداکثری است و از آنجا که فضای مجازی عملا دست دشمن است و مردم ما در همان فضای مجازی درحال تنفس هستند. 🔻 عمده ی سلبریتی ها لشکر قدرتمند و تاثیر گذار اصلاحات هستند! 🔻 درحال حاضر در کشورمان دو قطب سیاسی و جناح اصلی بیشتر نداریم که دارای رسانه هستند و آن دو اصولگرایان و اصلاح طلبان اند! 🔻در نتیجه شورای نگهبان چه بسا ناچار باشد برای افزایش مشارکت حداکثری برخی از چهره های شاخص اصلاح طلبان را تایید کند! 🔻و مستحضر هستید که اگر نگوییم همه ، غالب چهره های شاخص اصلاح طلب نکات اساسی و خیلی بدی در مواضع یا سوابق و کارنامه شان دارند! 🔻مثلا در این انتخابات، اگر سورای نگهبان بخواهد چکُشی عمل کرده و مصالح را نسنجد و آقایان عارف ، ظریف ، جهرمی و پزشکیان و... تأیید نشوند! خب قاعدتاً جناح اصلاح طلب به دنبال یک گزینه نیابتی میگردد که از درون جبهه اصلاح طلبان نیست لکن می توان بعنوان گزینه مورد حمایت از آن استفاده کنند! خب طبیعتا این گزینه باید همفکر آنها باشد و مواضع شبه اصلاح‌طلبانه در کارنامه اش باشد و یا اینکه لااقل پتانسیل چنین مواضعی را از خود نشان داده باشد ، همچنانکه آقای روحانی در سال ۹۲ چنین بود و جناب لاریجانی هم می تواند گزینه خوبی باشد ! فرض بگیرید دوباره شورای نگهبان امثال آقای روحانی ۹۲ و جناب لاریجانی ۱۴۰۰ را ، بهمان دلایل احراز صلاحیت نکند 🔻در این صورت تهِ کاسه ی جناح اصلاح طلب چه کسی می ماند؟ هیچ کس! 🔻پس عملا یک جناح اصلی از میان دو جناح جمهوری اسلامی به سمت تحریم انتخابات سوق پیدا میکند و رسانه ی قدرتمندش و لشکر سلبریتی هایش را در آن جهت فعال می کند! 🔻مؤید این مطلب ، آن است که مقام معظم رهبری برخی از اصلاح طلبان را که دارای مشکلات حادی بودند، پس از رد صلاحیت شورای نگهبان با حکم خود تایید صلاحیت کردند، مانند معین و مطهری... ✔️فلذا بنده اگر بعنوان شورای نگهبان به سال ۹۲ بازگردم ، شاید همان کاری را میکردم که شورای نگهبان کرد... ✅لکن مسأله اصلی این است که در این میان سه عنصر مهم باید رشد کنند ۱) حزب الهی ها و میزان فعالیت و روشنگری های منطقی شان در راستای بیدار کردن مردم ۲) قشر خاکستری ۳) خواص مؤثر و ریل گذار 🔰در نتیجه احساس میکنم گاهی ما قشر حزب‌الهی، مستقیم یا غیر مستقیم، کم کاری و تقصیر خودمان را به گردن شورای نگهبان می اندازیم! 2⃣از طرفی دیگر ، سخنان امامین انقلاب را داریم که درباره اهمیت بی نظیر شورای نگهبان و حفظ حریم آن می باشد. که البته به این معنا نیست که انتقاد به شورای نگهبان مطلقا ممنوع باشد ، بلکه در مجامع خصوصی و بصورت تذکرات بسیار مستدل به دور اجواء رسانه ای و پافشاری های مصرانه اشکال ندارد ! 🔻اما اگر اعتراض و نقد شورای نگهبان تبدیل به نُقل محافل شود و در فضای رسانه ای کشور و جراید بازتاب پیدا کند ، این بهیچ وجه مطلوب نیست ، حتی اگر آن انتقاد تا حدودی منطقی جلوه کند، چرا که شکسته شدن حرمت شورای نگهبان که نقش اساسی و بسیار مهمی در جمهوری اسلامی و هر سه قوه دارد ، تبعات بسیار بدی خواهد داشت که به مراتب از مفسده ی برخی تصمیم گیری های غلط آن شورا ، بالاتر می باشد! 3⃣ شورای نگهبان یک شورای تخصصی متشکل از چند فقیه متخصص و چند حقوقدان متبحر است که با جلساتش حاوی بحثهای علمی و کارشناسی دقیق می باشد. لکن برخی از ما تصورمان این است که شورای نگهبان به نوعی شورای عوام است که جلسات عوامانه ای میگیرد بطوری که طی آن عده ای دور هم می نشینند و نظرات شخصی می دهند و جمع‌بندی می کنند ! 🔆درحالی که رهبری معظم می فرمایند: «شورای نگهبان مرکب از شش فقیه عادل و شش حقوق‌دان برجسته منتخب مجلس ، در قانون اساسی شأنی دارد و مجموعه ای قابل اعتماد است چگونه انسان می تواند به راحتی این مجموعه را به غرض ورزی درباره برخی افراد متهم کند.» در جایی دیگر در بیان شأن این شورا می فرمایند:«شوراى نگهبان، عماد ملت و دین و مایه‏‌ى اطمینان و سکینه‏‌ى قلب مؤمنین است و درحقیقت نبض نظام اسلامى به شمار می‌رود.» ✍محقق_م_د @siasate_tahlil
👇پرسش اعضای کانال👇
سلام.میشه این توئیت رو تحلیل کنین آخه من تو سخنرانی های رهبر دیدم ک گفته بود ب برادر مومن خودم گفتم ک صلاح نیست بیاد انتخابات.. و همجا هم شنیدم ک ب آقای احمدی نژاد رهبر گفتن نیاد من از همون موقع بماند حالا رفتارا و...ایشون همون موقع گفتم چون ایشون ولایت پذیر نیستن ب معنی واقعی کلمه دیگ از ایشون هیچ حمایتی نمیکنم و قبولشون ندارم😐 حالا همین شده مایه زیر سوال بردن بصیرت ما در جمع هوادارای احمدی البته منم تحلیلی از احمدی و حرفاشون ندیدم تو کانالتون یا متوجه نشدم😐
👇پاسخ👇
علیکم السلام 💠درباره توصیه رهبری معظم به احمدی نژاد درجهت عدم حضور در انتخابات، مطلب غیرقابل تردید است. 🔻چراکه رهبرانقلاب در ابتدای درس خارج فقه در تاریخ ۹۵/۷/۵ تصریح کردند که: «یک آقایی آمده پیش من، من هم به‌ملاحظه‌ صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید.» سپس در جایی دیگر می فرمایند: «بله،ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خوب،حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته،یکی بگوید نگفته،یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خوب،حالا این هم پشت بلندگو!» 💠و اما درباره اصل توصیه های انتخاباتی رهبری باید عرض کرد که اگر بخواهیم تحلیل صحیح و جامعی از بیاناتشان داشته باشیم باید مجموع فرمایشاتشان را در سالهای مختلف باهم ببینیم، فلذا با دقت به بررسی دو فرمایش زیرین ایشان می پردازیم : 🔻رهبری در سال۹۵:« انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به‌نفع برادر مؤمنش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خوب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم‌ها هم، به‌خصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. باملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دوقطبی در کشور ایجاد می‌شود.دوقطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است.» 🔻ایشان در سخنرانی اخیر(۲۱اردیبهشت) : « بنده البته درمورد انتخاب اشخاص هیچ دخالتی نمیکنم.در دوره‌های گذشته کسانی که میخواستند نامزد بشوند می‌آمدند مثلاً از من میپرسیدند که ″شما موافقید؟″،من میگفتم من نه موافقم، نه مخالفم. در دوره‌های گذشته این جور بود؛ هر کس از من سؤال میکرد که ″آیا من وارد میدان انتخابات بشوم یا نه؟″، من در جواب میگفتم که من نه موافقم، نه مخالفم؛ یعنی نظر ندارم. امسال گفتم من همین را هم نمیگویم؛ اگر کسی پرسید که ″شما موافقید؟″، همین را هم که من نه موافقم، نه مخالفم″ نخواهم گفت.» 💡خب اکنون این سؤال مطرح می گردد که آیا دو سخن فوق باهم سازگاری دارد؟ در پاسخ باید عرض کنیم؛ 1⃣ رهبرانقلاب بعنوان شخص اول مملکت، مورد مراجعه مداوم مسئولین مختلف می باشند،و از آنجا که بسیاری از نامزدهای ریاست جمهوری از همان مسئولین موردنظر هستند، درنتیجه نزدیک عرصه انتخابات به وفور دیده می شود که چندین نامزد انتخاباتی برای کسب اجازه و یا هر قصددیگری خدمت ایشان می رسند ونظر ایشان را جویا می شوند! فلذا معظم‌له درسخنرانی اخیرشان به روال برخوردشان با عموم این نامزدها اشاره کرده، اظهار می دارند که هیچگونه اعلام موافقت یا مخالفتی نمی کنند! چراکه همین اعلام موافقت یا مخالفت ممکن است یک ابزاری شود برای تبلیغ یاتخریب یک شخص و رهبری تمایل ندارند که با سخنان این اتفاق روی دهد! اما هر روال عمومی یک سری استثنائاتی می پذیرد،که از نظر هرعاقلی دورنخواهد بود. 2⃣ توجه شما را به نکته انتهائی سخنان رهبرانقلاب در این فرمایش جلب میکنم: «یک آقایی آمده پیش من، من هم به‌ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید،گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما شما شرکت کنید.» 🔻این مطلب به این معناست که رهبری توصیه شان را بعنوان یک پیشنهاد از روی دلسوزی و خیر و صلاح مطرح کردند نه از روی مخالفت! توجه فرمایید که این دو مقوله باهم متفاوت است! پس توصیه رهبری درباره عدم حضور آقای احمدی نژاد وبرخی دیگر، با سخنان اخیر ایشان سازگار است،چرا که از سنخ مخالفت نیست بلکه صرفا یک توصیه دلسوزانه است! 🔻صد البته آن شخصی که ولایت‌پذیری بالایی دارد،حتی اگر احتمال دهد که رهبری نظری هم‌جهت با نظر شخصی او ندارد، در رأی خود تجدید نظر می کند! چه رسد به آنجایی که رهبری توصیه کنند! و بدتر از آن زمانی است که رهبری مخالفت کنند(جریان مسئولیت مشایی در دولت احمدی نژاد)! متاسفانه بارها ثابت شده است که جناب احمدی نژاد اهتمام چندانی به منویات مقام معظم رهبری ندارند،برخلاف دوره اول ریاست ایشان که آنچه مشهود بود اینگونه نمی نمود! 3⃣ توجه داشته باشید که فلسفه انتخابات رشد سطح تحلیل مردم است، و رهبر جامعه تمام تلاش خود را می کند تا بسترمناسبی برای بالا رفتن درجه تعقل وتحلیل جامعه فراهم آورد! و از آنجا که موافقت رهبری با آمدن یا نیامدن یک شخص ممکن است موجب رویکرد تقلیدی و نه تحلیلی در انتخابات شود و به نوعی فلسفه انتخابات را آنچنان که باید محقق نکند، درنتیجه اخیرا حتی از بیان این جمله که«من نه موافقم و نه مخالف»نیز امتناع می ورزند! تا مبادا کسی با استناد به آن،انتخابات را جهت دار جلوه دهد! ✍ محقق_م_د @siasate_tahlil
📛فتنه ی شورای نگهبان📛 💠امیدواریم همزمانی احتمالی جریانات زیر دست به دست هم ندهد تا فتنه ای بزرگ رقم بخورد! 🔻کارشکنی های وزارت کشور 🔻رد صلاحیت احمدی نژاد و مواضع تند او 🔻اعتراضات شدید میدانی حامیان احمدی نژاد 🔻رد صلاحیت احتمالی یکی از نامزدهای انقلابی 🔻احتمال اعتراضات وسیع طیف حامیان این نامزد به تصمیم شورای نگهبان چه در بستر مجازی و چه حقیقی، با شعار انتقاد سازنده 🔻موج سواری اصلاحات بر این جریانات 🔻بهره برداری غرب و فشارهای شدید رسانه ای 🔻 تحرکات سلبریتی ها جهت فعالیت در دو جبهه : ۱) کشاندن مردم معترض به وضع موجود در صحنه اعتراضات. ۲) فعالیت رسانه ای جهت در هم شکستن شورای نگهبان 🔻إعمال نقشه های شوم شبکه منافقین جهت شعله ور کردن آتش شورش های خرابکارانه 🔰حزب الهی ها به هوش باشید که مواضع شما چه صحیح و چه غلط ، تکه ای از پازل فتنه را محقق نکند! 🔆امیرالمؤمنین علیه السلام : «كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ» «هنگام فتنه مانند شتر دو ساله باش که نه پشتى دارد تا سوارش شوند و نه پستانى تا شيرش را بدوشند.» ⚠️متاسفانه تا الان در برخی کانال های پر طرفدار انقلابی به کرات مطالبی می یابیم که به زعم آنها دفاع از حق است و گوشزد کردن حقایق به شورای نگهبان! بله برخی از ترس اینکه نامزد مورد حمایتشان احراز صلاحیت نشود ، از چندین هفته قبل شروع به جوسازی رسانه ای کردند تا شورای نگهبان را از نظر احتمالی اش برگردانند! سلّمنا، فرض بگیریم که این رفتار کاملا بحق باشد و نتیجه هم بدهد! اما باتوجه به جریان فتنه ممکن است این عملکرد وضعیت ما را از چاله به چاه ختم کند! 🔹بصیرت آن است که گاهی از مواضع بحق خودمان در راستای دفع مفاسدی جدی تر دست بکشیم ! 🔹ولایت‌مداری آن است که گاهی مجبور شویم سرمایه رسانه ای خود در راستای تبلیغ نامزدمان را ، بدلیل تمکین به گفتمان رهبری(دفع فتنه) رها کنیم! آزمون سختی است! نگذاریم هیجان انتخابات ، چراغ بصیرتمان را خاموش کند! رفوزه نشویم! ✍محقق_م_د ۲۲ اردیبهشت @siasate_tahlil
💢 شخص محوری ۱ 💢 💠 یکی از آفت هایی است ، که در عرصه انتخابات ممکن است گریبان گیر بسیاری از ما شود! و موجب وقوع مشکلاتی گردد، از جمله: ✓فتنه ی شورای نگهبان ( برخی ممکن است پس از عدم احراز صلاحیت یک شخص از سوی شورای نگهبان ، بانگ اعتراض و انتقادات خود را بلند کنند ...) ✓تشخیص اصلح بطور جانبدارانه و غیر منصفانه ✓عدم توجه و اهتمام کافی به انتقادات وارده بر شخص مورد حمایتمان... ✓ تنگ نظری در لحاظ مصالح و مفاسد ✓ و غیره... ✅در تعریف شخص محوری بطور اجمالی و بسیار ساده می توان گفت ؛ به معنای گرایش به یک شخص ، نه بخاطر اینکه حق با اوست ، بلکه بخاطر اینکه او فلانی است... 🔰البته ناگفته نماند که روند شکل گیری شخص محوری در افراد به دو گونه می باشد ؛ 1⃣شخص محوری ابتدائی 2⃣و شخص محوری استمراری 🔻در نوع اول : از همان ابتدای گرایشمان به فلان شخص ، بخاطر حق محوری نبوده است بلکه بخاطر این بوده است که او فلانی است (یا مثلا از او خوشمان آمده با مجذوب او شده ایم و یا هرچیز دیگر... ) 🔻در نوع دوم : از همان ابتدا شخص محور نبوده ایم بلکه ، ابتدائا دیده ایم که حق با فلانی بوده است ، در نتیجه به او ارادتمند شده ایم . اما به مرور زمان ، نسبت به او شخص محور می شویم ، بطوری که گاهی حتی اگر حق بر علیه او هم باشد ، تن به پذیرش آن نمی دهیم و هرگاه کوچکترین انتقادی نسبت به او ببینیم بی دلیل خونمان به جوش می آید! 🔹یکی از راه های رهایی از این آفت جدی، این است که ؛ از لحاظ درمان ؛ سعی کنیم مبادی و مستندات گرایشمان به نامزد مورد نظر را بازشناسی کرده و مورد ارزیابی قرار دهیم و شاخص ها را در او رتبه بندی کنیم و سپس همین رتبه بندی را منصفانه درباره نامزدهای دیگر نیز انجام دهیم... از لحاظ پیشگیری ؛ باید تا جایی که ممکن است شاخص ها را به ذهنمان بسپاریم و قبل از آنکه شخص‌ها را بشناسیم ، شاخص‌ها را شناسایی کنیم و بدین ترتیب خود را بار بیاوریم نه ! ✍محقق_م_د ۵فروردین @siasate_tahlil