سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 هنگامى که از چیزى (زیاد) مىترسى خود را در آن بیفکن، چرا که سختى پرهیز از آن از آنچه
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۷۵ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
✨ بارها این مطلب تجربه شده است که انسان هنگامى که از چیزى #مىترسد پیوسته در #اضطراب و #پریشانى و #ناراحتى است؛ اما هنگامى که انسان خود را در آن مىافکند، مىبیند بسیار #راحتتر از آن بود که فکر مىکرد.
🔺 دلیل این مشکل روانى روشن است...👇🏻👇🏻👇🏻
1⃣ زیرا اولاً تا انسان وارد چیزى نشده، پیوسته در پریشانى و وحشت به سر مىبرد و اى بسا روزها و هفتهها این درد و رنج ادامه یابد؛ اما هنگامى که خود را در آن افکند ممکن است در چند دقیقه پایان یابد.
2⃣ ثانیاً تا انسان به سراغ مطلبى که از آن مىترسد نرود #احتمالات گوناگون مىدهد که بسیارى از آن احتمالات #بیش از واقعیتى است که در آن امر مخوف وجود دارد. به همین دلیل درد و رنج انسان افزایش مىیابد.
🔺 ازاین رو بعضى از علماى اخلاق در کتب اخلاقى براى #درمان رذیله ترس پیشنهاد مىکنند انسان در صحنههاى رعب آور #وارد شود...
✅ مثلاً بعضى از خوردن دارو یا تزریق آمپول وحشت دارند؛ اما هنگامى که چند بار تکرار مىشود وحشت آنها به کلى فرو مىریزد.
❇️ یکى از فلسفههاى انواع #تمرین و #رزمایشهاى_نظامى #زدودن آثار ترس از جنگ از دلهاى سربازان و افسران و فرماندهان است.
💠 سعدى در گلستان خود داستان زیبایى در این زمینه نقل مىکند.
🔺 مىگوید: پادشاهى با غلامى عجمى در کشتى نشست، و غلام هرگز دریا ندیده بود و محنت کشتى نیازموده. گریه و زارى در نهاد و لرزه بر اندامش افتاد. چندان که ملاطفت کردند آرام نمىگرفت و عیش مَلِک از او منغّص بود چاره ندانستند. حکیمى در آن کشتى بود. مَلِک را گفت: اگر فرمان دهى من او را به طریقى خاموش گردانم. گفت: غایت لطف و کرم باشد. بفرمود تا غلام را به دریا انداختند. بارى چند غوطه خورد، مویش گرفتند و پیش کشتى آوردند و به دو دست در سکان کشتى آویخت. چون برآمد به گوشه اى بنشست و آرام یافت. مَلِک را عجب آمد پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت: از اول محنت غرقه شدن ناچشیده بود و قدر سلامت کشتى نمىدانست.
✅ "قدر #عافیت کسى دارد که به #مصیبتى گرفتار آید."
🔹 بسیار مىشود که انسان به علت این گونه وحشتها به سراغ کارهاى مهم نمىرود و در واقع مانع بزرگى بر سر راه کارهاى بزرگ مىشود.
🔸 به گفته مرحوم کمره اى در منهاج البراعة بسیارى از مکتشفان و محققان جهان با عمل به این دستور به افتخارات بزرگى نائل شده اند؛ آنها در درون جنگلها و صحراهاى آفریقا و بیابانهاى پراکنده وارد مىشوند و به سیر دریاها مىپردازند و به درون جزایر دوردست نفوذ مىکنند و از این طریق هم ثروت فراوانى به دست مىآورند و هم شهرت جهانى کسب مىکنند. افزون بر این به علم و دانش بشرى خدمات قابل ملاحظهاى مىشود.
🔺 سپس این سخن حکیمانه را در قالب شعرى بیان مىکند:
چو ترسى ز امرى بینداز خویش
در آن و بپیراى تشویش خویش
دو دل بودن و خود نگه داشتن
بسى سختتر مىکند قلب، ریش
✨ در زبان عرب ضربالمثلهاى جالبى در این زمینه دیده مىشود;
✅ از جمله: «أُمُّ الْمَقْتُولِ تَنامُ وَأُمُّ الْمُهَدَّدِ لاتَنامُ; مادر مقتول به خواب مى رود، ولى مادر کسى که تهدید به قتل شده به خواب نمىرود».
💠 ولى به هر حال این سخن بدان معنا نیست که انسان #بىمطالعه خود را به خطر بیفکند، بلکه به مواردى مربوط است که انسان ترس بیجا به چیزى دارد و همین مانع پیشرفت برنامههاى او مىشود. در این گونه موارد باید با #مطالعه و #مشورت وارد عمل شد تا ترس فرو ریزد و شجاعت اقدام به عمل حاصل شود.
🔹 این سخن را با شعرى از شاعر عرب پایان مىدهیم: "به جانت سوگند که ناراحتى در زمانى است که انسان انتظار امر ناراحتکننده اى را مىکشد و چه بسا این ناراحتى از آنچه در انتظار اوست بیشتر است."
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠کسى که براى دنیا غمگین باشد (درواقع) از قضاى الهى ناخشنود است و آن کس که از مصیبتى که
✅شرح و تفسیر حکمت ۲۲۸ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
#قسمت_اول
💠در این گفتار حکیمانه به پنج #رذیله_اخلاقى و آثار #سوء آن اشاره کرده.
1⃣نخست مىفرماید: «کسى که براى دنیا غمگین باشد (درواقع) از قضاى الهى ناخشنود است»
🔸آنچه در عالم رخ مىدهد به #اراده خداست، بنابراین اگر بر اثر حوادثى بخشى از امکانات دنیوى ما از دست برود در واقع #قضاى_الهى بوده و اگر کسى به سبب آن اندوهگین گردد در واقع به قضاى الهى خشمگین شده است.
🔺به تعبیر دیگر، گاه ضررها و زیانها و حوادث نامطلوب بر اثر کوتاهىها و ندانم کارىهاى خود ماست که باید #خود را درباره آن #ملامت کنیم و گاه بر اثر امورى است که #خارج از #اختیار ماست و این همان چیزى است که به عنوان #قضاى_الهى تعبیر مىشود.
✅اندوهگین شدن براى این امور در واقع اظهار ناراحتى در برابر قضاى الهى است.
✨از سوى دیگر توجه به این حقیقت که انسان باید در برابر قضاى الهى تسلیم باشد دو اثر مثبت در انسان دارد:
🔹نخست موجب #آرامش روح انسان است
🔹و دیگر این که #یأس و #نومیدى را از انسان دور مىدارد و وى را از حالت انفعالى دور ساخته به سوى آیندهاى بهتر حرکت مىدهد.
💠دشمنان اسلام اصرار داشتند که مسلمانان و شخص پیامبر را در برابر حوادثى که رخ مىدهد ناراحت کنند، لذا هنگامى که #مصیبتى براى مسلمانان پیش مىآمد اظهار #خوشحالى مىکردند و آن را دلیل بر #عدم_حقانیت اسلام مىگرفتند. خداوند به پیغمبر گرامىاش مىفرماید: «بگو این حوادث قضاى الهى است او مولاى ماست (و براى ما غیر از نیکى نمىخواهد و به همین دلیل ما بر او #توکل مىکنیم).
🔺این منطق منافقان را مأیوس و دوستان را امیدوار مىکرد.
❇️البته #طبیعى است که انسان با از دست دادن مال و ثروت یا مقام و فرزند و امثال آن غمگین مىشود؛ ولى براى مؤمن این غمگینى امر #موقتى است، هنگامى که در قضاى الهى فکر کند و به این نکته توجه نماید که خداوند هم #حکیم است هم #رحمان و #رحیم است و چیزى جز #خیر بندگانش را نمىخواهد در این حال غم و اندوه فروکش مىکند و جاى خود را به رضا و تسلیم مىدهد.
2⃣در دومین جمله حکیمانه مىفرماید: «و آنکس که از مصیبتى که به او رسیده شکایت کند از پروردگارش شکایت کرده است»
🔺این جمله در واقع جمله سابق را تکمیل مىکند، زیرا حوادث تلخ گاه به شکل ضرر و زیان خودنمایى مىکند و گاه به صورت مصیبت؛ آن کس که ایمان و توحیدش #کامل است مىداند در این مصائب نیز حکمتها و رحمتهایى است و به همین دلیل زبان به شکایت نمىگشاید که اگر زبان به شکایت بگشاید در واقع از خداوندى که این مصیبت را مقدر کرده شکایت کرده است.
✅البته همان طور که در بالا گفتیم اینها مربوط به ضررها و مصائبى است که #خودساخته نباشد، بلکه از دایره #اختیار ما بیرون باشد.
💠البته گاه انسان براى جلب آرامش، مصیبت خود را با دوستان مؤمن در میان مىگذارد تا آن ها به او تسلى دهند، این ضررى ندارد، ولى گاه نزد غیر آنها شکایت مىکند که این کار، زیانبار است.
🔺البته شکایت کردن به درگاه خداوند نه تنها عیبى ندارد، بلکه نوعى #دعا و #تضرع و #درخواست از اوست و در دعاهاى معصومان هم آمده است؛ همانگونه که یعقوب پیغمبر بعد از آنکه یوسف و بنیامین را از دست داد در برابر سرزنش افراد گفت: «من غم و اندوهم را تنها به #خدا شکوه مىکنم، و از خدا چیزهایى مىدانم که شما نمىدانید!».
✨...ادامه دارد
@syed213