eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سواد رسانه‌ای | «تکنیک طنز» چطور مخاطب را اقناع می‌کند؟ 🔹یکی از رایج در فضای فعلی اطلاع‌رسانی، استفاده از است. با وجود رشد و توسعه ، ابزار های متعددی توسط کارشناسان رسانه برای مورد استفاده قرار می‌گیرد. یکی از موثرترین این روش‌ها، استفاده از برای مخاطب است. این تکنیک می‌تواند در مباحث بازرگانی هم استفاده شود و خود را تحت تأثیر قرار دهد. 🔹 و طنز در کاربردهای فراوانی دارد؛ جذابیت باعث شده بسیاری از آگهی‌ دهندگان از این روش برای جلب‌ توجه خود استفاده کنند. ، روشی قدرتمند برای قانع کردن مخاطب است. اگر آگهی تبلیغاتی بتواند را بخنداند و به او احساس خوبی بدهد، می‌توان امیدوار بود که فرد این حس خوب را نسبت به محصول مورد نظر هم داشته باشد. 🔹شما به‌ عنوان مخاطب در مقابل این چه می‌کنید؟ آیا طنز می‌تواند دیدگاه شما را تغییر دهد؟ امروزه شیوه‌ای قدرتمند برای قانع کردن مخاطب می باشد. در بسیاری از پیام‌ های رسانه‌ای از این شیوه استفاده می‌شود تا توجه مخاطب بیشتر به پیام جلب شود. این روش باعث می‌شود با و مفرح در ذهن مخاطب همراه باشد. 🔹روش‌ اقناعی‌ ، بر روی این بنا شده که هنگامی‌ که می‌خندیم احساس خوبی داریم، بنابراین اگر بتواند ما را بخنداند، می‌ تواند این را به محصول مورد نظرش در ما پیوند بزند. استفاده از روش تنها محدود به تبلیغات محصولات نمی‌ شود، بلکه در رسانه‌ های و نیز از این تکنیک استفاده می‌ شود. 🔹این روش در بسترهای بیشتر برای بیان مشکلاتی از قبیل گرانی، تحریم، تورم و کمبود آب استفاده می‌شود. شاید یکی از بهترین نمونه‌ های استفاده از این تکنیک را بتوانیم در نشریه های طنز یا بخش طنز روزنامه‌ها پیدا کنیم. استفاده از در فرایند یکی از شیوه‌ های مرسوم و نتیجه‌ بخش در اقناع است. مفاهیم و به دلیل ایجاد می‌ توانند توجه مخاطب را به پیام تبلیغاتی جلب کنند. منبع: تسنیم @tabyinchannel
⭕️گزیده‌ای از کتاب نردبان سعادت 🔹امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) می‌فرماید: خدای سبحان به فقط داد و آنان را از شهوت و غضب بی‌نصیب ساخت؛ به و غضب داد و آنها را از عقل بی‌ بهره ساخت؛ اما را از همه این امور بهره‌مند گردانید. 🔹پس انسان اگر و را و مُنقاد عقل گرداند، برتر از خواهد بود، زیرا با وجود منازع و مزاحم به این موفقیت نائل شده است، و اگر و غضب شود، پست‌تر از خواهد بود، چرا که با وجود یاوری چون - که حیوانات از آن محروم اند - خود را در اختیار شهوت و غضب قرار داده است. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۴۷ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خطرات «زبان» بیشتر از سایر اعضاست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸مسلم است كه خطرات بیشتر از سایر اعضاست؛ چرا كه سایر اعضای بدن معمولاً ندارند، بلكه خطر فردى دارند؛ ولى چنان است كه آتش جنگى را روشن يا آتش جنگى را خاموش مى كند، يعنى خطرش هم مى تواند مثل نفعش را در برگيرد. دارای ريشه ها و علل مختلفی است که به ۷ علت و ريشه آن اشاره مى كنيم: 5⃣، براى انجام است؛ اما ابزارهاى ديگر اينقدر گناهِ متنوّع و متفاوت ندارند. مرحوم فيض در «محجة البيضاء» و غزالى در «احياء العلوم» بیست را برشمرده اند كه از صادر مى شود و استاد مكارم شيرازى در كتاب «زندگى در پرتو اخلاق» را شمارش كرده اند و شخص ديگرى را به زبان منتسب كرده، ولى گناهانى كه به طور مستقيم از زبان صادر مى شود همان حدود سی عدد است و بقيه غير مستقيم است. 6⃣فاصله ميان و در كم است؛ ابزارى كه يك ذره اين طرف و و انحطاط از مقام انسانيّت، و يك ذرّه آن طرف و را به دنبال دارد، خطرش بيشتر از ابزارهاى ديگر است. عبور از جاده باريكى كه يك طرفش دره و سقوط، و طرف ديگرش كوه يا زمين مسطح است، خطرش بيشتر از جاده هاى عريض است، اگرچه يك طرفش دره باشد. مانند عبور از جاده هاى چالوس و گردنه هاى صعب العبور كه خطرش از جاده هاى مسطح بيشتر است؛ اگر چه يك طرفش دره باشد؛ زيرا در آن جاده انحراف كم هم موجب سقوط و نابودى است، به خلاف ديگر راه ها كه چنين وضعيتى را ندارند. 🔹بله وسيله اى مثل هم در واقع جاده اى است كه كمى ، آن را به رهنمون مى كند، و چه بسا به دره و می كشاند. تعجبى ندارد گاهى يك ضمه دادن با توجه موجب تداوم بقاء ايمان و يك كسره دادن موجب كفر مى شود. مثلاً در اين كلام خداوند: «أَنّ اللهَ بَرِىٌ مِّنَ المُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ» [۱] اگر حرف لام در «رسولهُ» را ضمه دهيم همان طور كه در قرآن ها اعراب گذارى شده، موجب تداوم ايمان است؛ زيرا معنا اين مى شود كه: «خدا و رسولش از مشركين برىء و بيزارند. و اگر حرف لام را كسره دهيم، موجب كفر است؛ زيرا معنا اين مى شود كه: «خداوند از مشركين و از رسولش بيزار است!». 7⃣، جنبه دارند، به خلاف گناهِ جوارح ديگر كه اين چنين نيست. مثلاً استماع موسيقى يا نگاه به نامحرم تأثير سوء در وجود خود مستمع يا بيننده مى گذارد، ولى ، ، ، مؤمن، مؤمن، عدم نهى از منكر، مردم از جاده حق، حمايت از باطل و و... باعث ايجاد و تباهى در روى زمين مى شود. با اين هفت وجه مشخص شد كه چرا بزرگ و در نتيجه خطرات ناشى از آن بيشتر است، و روشن شد كه چرا امير بيان و مولاى متّقيان (علیه السلام) در بیان ویژگی های متقیّن، و را بر صفات ديگر مقدم كرده اند آنجا كه فرمودند: «مَنطِقُهُم اَلصَّوَابُ». پی نوشت؛ [۱] سوره توبه، آيه ۳ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۱، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️بانوان پشتوانه ملت 🔹شما در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این قدم برداشتید. شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید. شما در آتیه برای مملکت ما هستید. از شماست که و بزرگ می‌شود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربیت می‌شود. شماها عزیز ملت هستید؛ پشتوانه ملت هستید. 🔹شماها در تحصیل کوشش کنید که برای ، مجهز شوید. شما برای آتیه مملکت ما جوانان نیرومند تربیت کنید. دامان شما یک مدرسه‌ای است که در آن باید جوانان بزرگ تربیت بشود. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامن شما به تربیت برسند. من از خدای بزرگ سلامت و سعادت شما را خواهانم و... بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۱/۲۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش اول) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠شیطان دشمن آشکار 🔹 و دشمن آشکارِ انسان است. تعبیر عدوّ مبین بودنِ نسبت به را  در چندین آیه ذکر فرموده است. یکی از آن آیات این است: «وَ قُل لِّعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِیناً» [اسراء، ۵۳] (و به بندگانم بگو: سخنی را که نیکوتر است، بگویند؛ زیرا میان آنان [به سبب سخنان زشت و بی منطق] و نزاع می افکند، زیرا همواره برای انسان است). ، هدفی جز ضرر و ندارد. برای رسیدن به یکی از اهداف خود که ضلالت و انسان است، با کردن تدریجاً و گام به گام انسان را به انحراف و  می کشاند. 💠نهی از پیروی از شیطان 🔹 و القائات به گونه ای نیست که  به آسانی بتواند آن را تشخیص دهد؛ او یک دفعه و ناگهانی انسان را منحرف نمی کند، بلکه او را می کند. این انسان را از و استغفار غافل می کند. ممکن است انسان در مراحل ابتدایی تصمیمی برای بازگشت به خدا بگیرد، اما به او می گوید: فقط یک بار دیگر، یک نگاه دیگر، یک گام دیگر، یک لقمه دیگر، یک سخن دیگر. 🔹 در چندین آیه از انسان را از پیروی از گام های نهی فرموده است. خداوند در سوره نور آیه ۲۱ می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَ مَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ» (ای مؤمنان! از گام های پیروی نکنید؛ و هر که از گام های شیطان پیروی کند [هلاک میشود] زیرا به کار بسیار زشت و فرمان می دهد). 💠گام به گام و فریب 🔹او در اول راه، خود را به نشان نمی دهد، تا انسان بگوید که من آن جای دور که تو تصمیم بردنِ مرا داری به همراه تو نمی آیم، بلکه چون او شخص گناهکار را به سراشیبی می کشاند، انسان این سراشیبی را یکجا نمی بیند که از ادامه متوقف شود، لذا را می خورد و از گام های او پیروی می کند. او انسان است و هیچگونه نفع و نمی خواهد به او برساند، بلکه به انجام کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می دهد. 🔹خداوند رحمان را از پیروی گام های شیطان نهی می کند، لذا انسان نباید این پیروی و حرکت به سوی کجراهه را آغاز کند، اما اگر از دستور مولای خود سرپیچی کرد، باز هم از آن طرف، خداوند درِ رحمت، و را به روی بندگانش گشوده است، ولی اگر انسان در پیروی از گام های در هیچ مرحله و گامی، به سوی خدا توبه نکند، سرانجام شیطان او را به می رساند. ... منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«شَـرُّ النّاسِ عِندَ اللهِ يَوْمَ القِيـامَةِ الَّذينَ يُـكْرَمُونَ اتّـِقاءَ شَـرِّهِمْ».  🔹در روز ، بدترين مردم نزد خدا آنانند كه بـه خـاطر پرهــيز از شـرّ و بـدى شان مورد احترام مردم قرار مى گيرند. 📕اصول كافى، ج ۲، ص ۳۲۷ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نور بودن خدا 💠«خدا نور است» یعنی چه؟ چرا خدا به نور تشبیه شده است؟ 1⃣«یکی از اسماء خداوند متعال است»، لکن منظور از «نور»، همین نور حسّی شناخته شده نیست؛ لذا در برخی و برای جلوگیری از این پندار آمده است: « ... یا نُورَ النُّورِ یا مُنَوِّرَ النُّورِ یا خَالِقَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ النُّورِ یا مُقَدِّرَ النُّورِ یا نُورَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً قَبْلَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً بَعْدَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً فَوْقَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً لَیسَ کمِثْلِهِ نُورٌ». [۱] (ای نورِ نور، ای روشن کننده ی نور، ای خالق نور، ای تدبیر کننده ی نور، ای تقدیر کننده ی نور، ای نور هر نوری، ای نوری که قبل از هر نوری است، ای نوری که بعد از هر نوری است، ای نوری که فوق هر نوری است، ای نوری که همانند او نوری نیست). 2⃣ اسمی است برای هر حقیقتی که خود به خود ظاهر بوده، موجب ظهور دیگر امور نیز می شود. را نور می گویند، چون به خودی خود ظاهر است، و ظاهر شدن دیگر اشیاء مادّی نیز به واسطه‌ی آن می باشد. را هم می گویند، چون وجود او قائم به ذات خود بوده برای ظهور، محتاج هیچ موجودی نیست، و هرچه غیر اوست برای ظاهر شدن در عرصه‌ی وجود محتاج او هستند؛ حتّی خود نیز برای موجود شدن و خروج از ظلمت عدم، اوست؛ لذا او «نور نور و منوّر نور، مدبّر نور و مقدّر نور» است. 3⃣از حقیقت نیز تعبیر به می شود، چون عین و بودن است، و تمام موجودات به واسطه‌ی وجود موجود می شوند؛ و ، که همان وجودِ صرف، محض و خالص باشد، همانا است. لذا نمی توان گفت خدا را چه کسی به وجود آورده است؟ چون موجودی که باشد، بی نیاز از وجود دهنده است؛ چرا که معنی ندارد پرسیده شود: چه کسی به وجود، وجود داد؟ امّا چون انسان بودن و درخت بودن و فرشته بودن و... عین وجود بودن نیستند، لذا به وجود دهنده اند. اگر این امور عین وجود بودند در آن صورت همانند خدا همواره باید می بودند؛ چون وجود محض در مقابل عدم بوده، عدم را بر نمی تابد. منبع: پرسمان @tabyinchannel
⭕️امتحانات الهی 🔹 یعنی ، یعنی . رزمایش، های‌ انسان را به او نشان می دهد و سعی می کند آن نقطه‌ ضعف‌ها را برطرف و تبدیل به کند. بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۰۸/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق‌ های نامقدّس و مجازی می گویند؟ 🔹در «عشق‌هاى و »، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از در اينجا، است كه دو انسان را به و آلودگى و در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر ، و است. 🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه مى پذيرند و نه گوش به ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين هاى داغ و مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از و غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود. 🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و ، باز مى شود، گويى عاشقِ بى‌قرار از يك بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى نثار كرده و از دست داده است. اين گونه ، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست. 🔹بسيارى از ، و ، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به و و جاه و جلال و و برق نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از (عليه السلام) درباره نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است). 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى ورزد، نابينايش مى كند و را بيمار مى سازد، سپس با مى نگرد و با مى شنود». در حديث ديگرى كه از (علیه السلام) درباره از ديدن نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و ، از ديدن ، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛ 🔹و اينكه در بعضى از احاديث از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه شود و پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه شود و كتمان كند و و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️سجایای علمی و عملی آیت‌ الله غروی اصفهانی معروف به کمپانی (ره) از اساتید آیت‌ العظمی بهجت (ره) 🔹حضرت آیت‌ الله العظمی بهجت (ره): مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین اهل ، و بود. پیوسته در بود، به ندرت می‌گفت. در مجالس و محافل که بین علما بحثی در می‌گرفت سکوت می‌کرد.  🔹در هر جای مجلس که خالی بود می‌ نشست و ، و آرام بود. با آنکه از پدرش - که از تجّار معروف و سرمایه دار کاظمین بود - به او رسیده بود همه را به و داد و خود چیزی نداشت. 📕فریادگر توحید، ٨٣ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیاست گام به گام «شیطان» (بخش دوم و پایانی) 🔸 باطل را در لباس حق وانمود می کند تا انسان را فریب دهد. 💠از قله تا درّه 🔹فرض کنید شخصی در قله سراشیبی ایستاده است. سراشیبی به شکلی است که فقط یکی دو گام بعدی را می تواند ببیند، نه آنکه از قله سراشیبی بتواند با یک نگاه دره وحشتناک آن را مشاهده کند، لذا احساس ترس نمی کند و یک گام به سوی جلو برمی‌دارد، و برداشتن تک تک این گام ها برای او آسان است، چون پایان راه را نمی بیند، لذا گام به گام جلو می‌رود. 🔹وقتی به وسط سراشیبی رسیده آنگاه یک نگاه به عقب می‌کند و می بیند چه فاصله زیادی را از قله پیموده و بازگشت به عقب نیز کار دشواری است، لذا از بازگشت ناامید شده به راه خود ادامه می‌دهد. از طرف دیگر هنگام اولین گناه، او را بسیار سرزنش کرد و او نیز دچار شد، اما به خاطر دوباره را خورد و یک گام دیگر برداشت؛ اکنون دست برداشتن از آن لذت برایش کار سختی است، گام سوم را برداشت باز عادت او به لذت شدیدتر شد، به همین صورت وقتی تا وسط سراشیبی رفته آنقدر به عادت کرده که حاضر نیست گناه را ترک کند. 💠مانند زنجیر... 🔹 مانند زنجیری است که انسان هرچه بیشتر زمینه آن را فراهم کند، یعنی مرتکب شود، به همان مقدار آن زنجیر را محکمتر به دست و پای خود می‌بندد، و در هر بار بر ضخامت زنجیر نیز افزوده می‌شود. در ، زنجیر را با دست خود بر پای خود بسته بود، آن وقت می توانست با همان دستان خود زنجیر را از پاهای خود باز کند، اما با و بر پس از بستن پاها، اکنون زنجیرها را بر دستان خود نیز بسته است، یعنی با آنچه که می توانست باز کند، آنها را نیز به زنجیر کشیده است، اکنون با چه وسیله ای می تواند زنجیرها را باز کند؟ 💠از رحمت خدا ناامید نشوید 🔹در اینجا نیز جای نیست، نه آن فاصله زیاد تا قله او را از بازگشت و مایوس کند و نه این زنجیرهای ضخیم، بلکه او دارای است، که اگر آن تکیه گاه را در فاصله هر چند هزار کیلومتری به آن چنگ زند، دوباره به قله خواهد رسید، زنجیرها را می تواند بشکند و خود را از آنها رها ساخته، پیدا کند. آن تکیه گاه . 🔹 عظیم تر و پر برکت تر از ساعات و ایّام انسان وجود ندارد، سرمایه اى است که گاه بهره گیرى از یک ساعت آن، می‌ تواند انسان را از پست ترین حالات به اوج عظمت برساند و همچون «حرّ بن یزید ریاحى» از صف درآید و در صفوف بهترین و شهیدان جاى گیرد. [۱] در حالى که مدتى طولانى از عمرش در خدمت حاکمان ظالم بنى امیه بود، همین که در آخرین ساعات عمرش بیدار شد و شهادت در راه امام حسین (علیه السلام) را بر همه چیز ترجیح داد، نام او از فهرست شقاوتمندان حذف گردید و در فهرست سعادتمندان قرار گرفت. [۲] 💠مصادیقی از گام های شیطان از منظر روایات 🔹 و (علیهم السلام) می فرمایند: «إنَّ مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ الحَلْفَ بِالطلاقِ، و النُّذورَ فی المَعاصِی، و کُلَّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ تعالى» [۳] (سوگند خوردن براى طلاق، و نذر کردن براى گناه، و سوگند یاد کردن به غیر خدا، از است». (عليه السلام) هنگامی که آیه «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» را قرائت کردند، فرمودند: «کُلُّ یَمینٍ بِغَیرِ اللهِ فهِی مِن خُطُواتِ الشَّیطانِ» [۴] (هر سوگندى که به غیر خدا یاد شود، از است).   پی نوشت‌ها؛ [۱] پیام امام امیرالمومنین(ع)، آيت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۵۷ [۲] همان، ج۱۳، ص۲۶۳ [۳] میزان الحکمه، ج۵، ص۵۴۵ [۴] همان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️اگر بصیرت داشته باشید، انسانید 🔹 با ، انسان است؛ با انسان است. ما همه، با همه حیوانات شرکت داریم در اینکه گوش داریم، چشم داریم، پا داریم، دست داریم. اما این نیست. آنی که انسان را از همه موجودات جدا می‌کند، از همه موجودات طبیعی جدا می‌کند، آن انسان است؛ آن انسان است. 🔹شما بصیرت داشته باشید انسانید. اگر بصیرت نداشته باشد ابوجهل چشم داشت، اما انسان نبود. بعضی از انبیاء هم چشم نداشتند [۱] و نبی بودند میزان در انسانیتْ انسان است. کوشش کنید که خودتان را کنید. در خودتان ایجاد بکنید. و از این هیچ باکی نداشته باشید که انسان دست ندارد، پا ندارد، چه ندارد. پی نوشت؛ [۱] حضرت یعقوب عليه السلام بخشی از سخنرانی حضرت امام در جمع نابینایان مدرسه ابابصیر اصفهان ۵۸/۰۴/۱۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«انتقاد پذیری» 🔸چگونگى از دیگران، بیشتر مربوط به بحث و است. اگر از اصول روان شناختى در تأثیرگذارى، آگاهى کافى داشته باشید و به آن پایبند بمانید، به هدف مورد نظر خواهید رسید. به همین دلیل نکاتى درباره ارائه میگردد. 🔹مسئله یا در حدود کیفیت آن، بستگى به توانایى و در ابعاد مختلف دارد. مهم ترین امورى که در تأثیرگذارى دخالت دارد، - از قبیل اراده استوار، اخلاق نیکو، حسن معاشرت و آگاهى ها و توانایى هاى علمى بالا - است. نیز تا حدودى، به این امور و میزان و شخص ارتباط دارد؛ اما تأثیرپذیرى هاى منفى برخاسته از ضعف آگاهى و اراده است. بنابراین به هر اندازه در خود، گسترش و خلق و خوى پسندیده و افزون سازى آگاهى و خود تلاش کنید، به تدریج توان تأثیرگذارى بیشترى خواهید داشت. 💠با رعایت اصول و نکات زیر، مى توانید میزان تأثیرگذارى خویش را افزایش دهید: 🔹۱) کار خود را با تحسین و از طرف مقابل شروع کنید. ۲) برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و از وى، به خاطر وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وى پیگیرى کنید. ۳) در صورتى که اشتباه و لغزشى در وى مشاهده کردید، مستقیماً از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش خود قرار ندهید. ۴) قبل از انتقاد از دیگران، درباره اشتباهات خود حرف بزنید. ۵) باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود براى شما حرف بزنند. 🔹۶) دیگران را دوست داشته باشید و به آنها این خود را اعلام دارید. ۷) به دیگران بدهید و کارى کنید که احساس کنند مهم هستند. ۸) در مخاطب خود، نسبت به کارى که مى خواهید انجام دهد، میل شدیدى ایجاد کنید و فضاى روانى لازم را براى انجام آن عمل فراهم سازید. ۹) هر رفتارى را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید، همان را با ایشان در پیش گیرید. ۱۰) نقطه نظرات و دیدگاه هاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید؛ زیرا مردم سخن کسى را که بخواهد عقیده اش را بر آنان تحمیل کند، نمى پذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار مى کند، دوستى نمى ورزند و به او اعتماد نمى کنند. نویسنده؛ ابوالقاسم بشیری منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله: 🔸«مَنِ اكْتَسَبَ مالاً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ كانَ زادَهُ إلَى النّارِ». 🔹كسى كه را از راه به دست آورد، آن مال توشه او به طرف خواهد بود. 📕بحارالانوار ج ۱۰۳، ص ۱۰ ح ۴۵ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیامدهای نهضت عاشورا 🔹قیام و نهضت (ع) آثار و نتایج بزرگی در جامعه اسلامی بر جا گذاشت. شهادت مظلومانه حضرت سیدالشهداء (ع) و یارانش در کربلا، تأثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونى تازه در رگ هاى جامعه اسلامى دواند، و جو نامطلوب را شکست و امتدادهاى آن حماسه، در طول تاریخ، جاودانه ماند. حتى در همان سفر اسارت اهل بیت نیز تأثیرات سیاسى این حادثه در اندیشه ‏هاى مردم آشکار شد. گروهى از اسرا را که به شام مى ‏بردند، چون به تکریت رسیدند، مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن (ع)، ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند. به شهر «لینا» نیز رسیدند. مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر امام حسین (ع) و دودمانش سلام و درود فرستادند و امویان را لعن کردند و سربازان را از آنجا بیرون کردند. چون خبر یافتند که مردم «جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعه «کفر طاب» رفتند، به آنجا نیز راهشان ندادند. به حمص که وارد شدند، مردم تظاهرات کردند و شعار دادند: «اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدى؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادى را کشتند. [۱] 🔹برخى از تأثیرات از این قرار است: ۱) قطع نفوذ دینى بنى امیه بر افکار مردم‏؛ ۲) احساس گناه و شرمسارى در جامعه، بخاطر یارى نکردن حق و کوتاهى در اداى تکلیف‏؛ ۳) فرو ریختن ترس ها و رعب ها از اقدام و قیام بر ضد ستم‏؛ ۴) رسوایى یزیدیان و حزب حاکم اموى‏؛ ۵) بیدارى روح مبارزه در مردم‏؛ ۶) تقویت و رشد انگیزه ‏هاى مبارزاتى انقلابیون‏؛ ۷) پدید آمدن مکتب جدید اخلاقى و انسانى (ارزش هاى نوین عاشورایى و حسینى)؛ ۸) پدید آمدن انقلاب هاى متعدد با الهام از حماسه کربلا؛ ۹) الهام بخشى عاشورا به همه نهضت هاى رهایى بخش و حرکت هاى انقلابى تاریخ‏؛ ۱۰) تبدیل شدن به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت، براى نسل هاى انقلابى شیعه‏؛ ۱۱) به وجود آمدن پایگاه نیرومند و عمیق و گسترده تبلیغى و سازندگى در طول تاریخ، بر محور شخصیت و شهادت سیدالشهداء (ع) 🔹از نهضت هاى شیعى پس از عاشورا، می توان «انقلاب توابین»، «انقلاب مدینه»، «قیام مختار»، «قیام زید»، و... حرکت هاى دیگر را نام برد. تأثیر حماسه عاشورا را در انقلاب هاى بزرگى که در طول تاریخ، بر ضد ستم انجام گرفته، چه در عراق و ایران و چه در کشورهاى دیگر، نباید از یاد برد. «فرهنگ شهادت» و انگیزه جهاد و جانبازى که در انقلاب اسلامى ایران و هشت سال دفاع مقدس در جبهه ‏ها جلوه ‏گر بود، گوشه ‏اى از این تأثیر پذیرى است. شعار «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»که در مبارزات ملت مسلمان ایران بر ضد طاغوت طنین افکن بود و نیز شور حسینى جبهه‏ هاى رزم ایران، گواه روشن تأثیر گذارى کربلا در قرنها پس از آن حماسه مقدس است. 🔹یکى از نویسندگان محقق، نتایج نهضت کربلا را عبارت مى‏ داند از: ۱) پیروزى مسأله اسلام و حفظ آن از نابودى‏؛ ۲) هزیمت امویان از عرصه فکرى مسلمین‏؛ ۳) شناخت اهل بیت بعنوان نمونه‏ هاى پیشوایى امت‏؛ ۴) تمرکز شیعه از بعد اعتقادى بر محور امامت‏؛ ۵) وحدت صفوف شیعه در جبهه مبارزه‏؛ ۶) ایجاد حس اجتماعى در مردم‏؛ ۷) شکوفایى موهبت هاى ادبى و پدید آمدن ادبیات عاشورایى؛ ۸) منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسیله آگاهانیدن مردم‏؛ ۹) تداوم انقلاب بصورت زمینه سازى نهضت هاى پس از عاشورا. [۲] حادثه کربلا، گشاینده جبهه اعتراض علیه حکومت امویان و سپس عباسیان شد، چه به صورت فردى که روح هاى بزرگ را به مخالفت و افشاگرى واداشت، و چه به شکل مبارزه ‏هاى گروهى و قیام هاى عمومى در شهرى خاص یا منطقه ‏اى وسیع. [۳] خون او تفسیر این اسرار کرد / ملت خوابیده را بیدار کرد. [۴] پى‏ نوشتها: [۱] عاشورا فى الأدب العاملى المعاصر، ص ۵۴ به نقل از منتخب طریحى و مقتل ابى مخنف. [۲] براى تفصیل آن ر.ک: «حیاة الامام الحسین»، باقر شریف القرشى، ج۳، ص۴۳۶ (معطیات الثورة). [۳] در این زمینه‏ ها ر.ک: «الانتفاضات الشیعیه»، هاشم معروف الحسنى، «امامان و جنبش هاى مکتبى»، محمد تقى مدرسى. [۴] کلیات اقبال لاهورى، ص۷۵ منبع: وبسایت راسخون به نقل از سایت مرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
⭕️حضرت زینب (سلام الله علیها) 🔹 (سلام‌ الله‌ علیها) همان کسی است که ماجرای را زنده نگه داشت، مانع شد از اینکه این ماجرا در خلال افسون های سیاسی دستگاه حاکم آن روز از بین برود و فراموش شود یا در تاریخ کهنه شود؛ مسئله را (سلام‌ الله‌ علیها) زنده نگه داشت. بیانات مقام معظم رهبری ۹۴/۰۸/۱۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «علم اليقين»، «حق اليقين» و «عين اليقين» در قرآن چيست؟ 🔹واژه و مشتقات آن ۲۸ بار در بكار رفته است، كه هشت كاربرد آن بصورت كلمه يقين است. واژه به معنای از بين رفتن شك است؛ [۱] بنابراين وقتی می گوييم كسى دارای است كه قبلا دچار شده باشد. كسی است كه پس از سرگردانی شك، به و آگاهى برسد. به همين دليل است كه را هميشه مقابل بكار می برند، نه مقابل علم؛ زيرا به كسى كه بدون سابقه شك، به آگاهی برسد عالم می گويند، نه موقن. در سه اصطلاح در ارتباط با بكار رفته است كه نشان دهنده است. قرآن از «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حق اليقين» سخن گفته است. مفسران در بيان تفاوت اين سه مرتبه از يقين چنين گفته اند: 1⃣«»: علمی است كه از روی پديد آمده باشد، بطوری كه احتمال خلاف در آن نباشد. مانند اينكه انسان از دود پی به وجود آتش ببرد و اين مرتبه اول يقين است 2⃣«»: يقينی است كه از روی و پديد می آيد، و نسبت آن با علم اليقين مثل ديدن است به شنيدن. در مثال بالا مانند ديدن خود آتش است. 3⃣«»: امری است و و صرفا يك يقين ذهنی يا نفسانی نيست كه خطا در آن راه نداشته باشد. در مثال مذكور مانند اين است كه انسان در آتش بسوزد و سوزش آن را لمس كند. [۲] 🔹در سوره تكاثر، آیات ۵ تا ۷، به دو مرتبه اول يقين اشاره شده است: «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ، ثُمَّ لَترََوُن لَتَرَوُنَّهَا عَينَْ الْيَقِين» (چنان نيست كه شما خيال می كنيد، اگر شما (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس آن را به خواهيد ديد). چنانچه می بينيم در اين آيه ابتدا به اشاره شده، كه اگر انسان ها «علم اليقين» داشتتند، با می توانستند را در همين دنيا مشاهده كنند و را ببينند؛ 🔹و در آيه بعد به اشاره كرده كه گفتيم مانند ديدن خود آتش است، كه در اينجا منظور ديدن جهنم در قيامت است. [۳] مرتبه آخر يقين كه گفتيم اتحاد با حقيقت است، در آيه ۵۱ سوره حاقه آمده است: «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِين» و آن (قرآن) است! در اين آيه دانسته شده است، يعنى مرتبه آخر يقين است كه هيچ شكی در آن نيست. يعنى يقينی است خالص؛ با اين حال كوردلان آنرا انكار مي كنند. «ذَلِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين»؛ [۳] (آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است). پي نوشت‌ها؛ [۱] كتاب العين، فراهيدى خليل بن احمد، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۰، ج ۵، ص، ۲۲۰؛ التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، مصطفوى حسن، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۶۰، ج ۱۴، ص، ۲۶۲ [۲] تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج ۲۷، ص، ۲۸۰   [۳] الميزان فی تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، ۱۴۱۷، ج ۲۰، ص، ۳۵۲ [۳] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel