eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️ضرورت تربیت دینی (بخش پنجم) 🔶یکی از بر والدین این است که آن‌ها را با خدا و اهل بیت علیهم السلام و و آشنا سازند. با فطرتی پاک متولد می‌شود و این پدر و مادر هستند که باید فطرت او را در مرحله‌ی عمل و رفتار نیز هدایت کنند و به فعلیت تبدیل نمایند. 💠محبت و معرفت اهل بیت علیهم السلام 🔷از آیات و روایات استفاده می‌شود، پس از معرفت الهی، که آنهم در سایه سخنان اهل بیت علیهم السلام امکان پذیر است، و مهم‌ترین اعتقاد هر انسان است و بدون محبت و معرفت ایشان فلاح و رستگاری رخ نمی‌دهد. مودت و دوستی اهل بیت علیهم السلام [۱] و پیروی از پیامبر (ص) [۲] اساسی‌ترین پایه‌ی دین است؛ از این رو، ضروری است که پدر، مادر و مربیان از همان و به تدریج، بذر شیرین به (ع) را، در دل پاک فرزندان بکارند و آنان را به گونه‌ای پرورش دهند، که اطاعت و پیروی از ایشان را پیروی خدا بدانند. 🔷پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: فرزندان خود را با سه ویژگی و خصلت پرورش دهید: ۱) دوستی پیامبرتان؛ ۲) دوستی خاندان آن حضرت؛ ۳) قرائت قرآن. [۳] در حدیث دیگری فرمود: ای گروه انصار! فرزندان خود را بر دوستی علی (ع) پرورش دهید. [۴] در کتاب شریف «من لا یحضره الفقیه» آمده است: جابر بن عبدالله انصاری، که از اصحاب بزرگ و با فضیلت پیامبر (ص) بود، در کوچه‌های مدینه راه می‌رفت و می‌گفت: امیر مؤمنان علی (ع) بهترین انسان است؛ کسی که این را نپذیرد کافر است؛ پس ای گروه انصار! فرزندان خود را بر دوستی آن حضرت پرورش دهید. [۵] 🔷برای پرورش معرفت و محبت اهل بیت (ع) باید به تدریج، و با توجه به حرکت کرد. افزون بر رعایت‌ها، یادها و ذکرها، حتی در زمانی که کودک در رحم مادر است، یا همزمان با شیر دادن، در همه‌ی این مراحل بعدی باید با برنامه عمل کرد. از همان ابتدا که کودک گاهی زمین می‌خورد و می‌خواهد بلند شود، به او می‌گویید: یا علی بگو؛ و یا در آن زمان که آب می‌نوشید و بر امام حسین (ع) سلام می‌دهید و دشمنانش را لعن می‌کنید، گام‌هایی را برای و (ع) برداشته‌اید. 🔷آنگاه که را در مجالس و مراسم شادی یا عزای خاندان عصمت علیهم السلام می‌برید، زمانی که در محرم لباس سیاه و یا پیشانی بند بر پیشانی او می‌بندید، گام‌های دیگری را برداشته‌اید. زمانی که با قصه‌های ساده و کوتاه پیامبر (ص)، امامان (ع) و حضرت زهرا (س) را به صورت غیرمستقیم به کودک معرفی می‌کنید، گام‌های اساسی‌تری برداشته‌اید. همه این مراحل تا قبل از هفت سالگی رخ می‌دهند؛ در همین زمان‌ها و با توجه به آنچه که کودک مشاهده می‌کند، سؤالاتی را می‌پرسد که باید به دقت و ظرافت به آن‌ها پاسخ داد و این فرصت را برای آشنایی کودک با اهل بیت علیهم السلام غنیمت شمرد. ... پی‌نوشت‌ها [۱] شوری، ۲۳ [۲] آل عمران، ۳۱ [۳] کنزالعمال، ج۱۶، ص۴۵۶ [۴] روضة المتقین، ج۸، ص۶۴۴ [۵] من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۴۹۳ 📕دوران‌طلایی‌تربیت (محمدعلی‌قاسمی) منبع: وبسایت‌راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت‌های زندگی در تعادل عاطفی خانواده (بخش دوم) 🔶 و انسان همانند جنبه های شخصیتی و هدایت است. اگر در به این عواطف توجه نشود و الگوی مناسب در دسترس اعضای خانواده قرار نگیرد، زمینه های کجروی و انحراف آنان فراهم می شود. 💠مهارت‌های عاطفی در تعادل بخشی رفتار خانواده ها (۱) 🔹 ۱) و استعداد بالقوه ای که در هر وجود دارد، به پهناوری نظام هستی است. برای پیوستن و تحقق چنین نیرویی در زندگی  باید با (خود واقعی) خویش همنوا شد و با معنای راستین زندگی همگام گردید.   🔹 ٢) ما همه چیز را در داریم، و ابزاری را که برای کامجویی بدان نیاز است، در اختیار داریم. برای آفرینش لحظه ها سرشار از اعجاز، سرخوشی، سلامتی و آرامش خیال، باید ها را نسبت به کشف کنیم، باید کاری کنیم که این ما را لبریز کند و از وجودمان بتراود.   🔹 ۳) نباید گذاشت که رویدادهای جهان ما را تحت تأثیر خود قرار دهد، بلکه باید بکوشیم تا خود بر آنها تأثیر بگذاریم. باید بیاموزیم که بر رویدادهای خارج از کنترل خود بی اعتنا باشیم.   🔹 ۴) باید بتوانیم ، سازگاری و را از خزانه سرشار وجود، بیرون کشیده و متبلور سازیم.   🔹 ۵) اگر همواره بنا بر توقعها و انتظار دیگران زندگی کنید، و در همه زمینه ها پیرو اصول و قواعدی باشید که آنان به شما تلقین می کنند، از شادمانی و آسودگی محروم خواهید شد.   🔹 ۶) اگر به خاطر از دنبال کردن اهداف خود عقب نشینی کنید، گویی که به طور ضمنی به آنها می گویید که من برای نظر شما در زندگی از نظر خودم بیشتر ارزش قائلم.   🔹 ۷) هیچوقت به خاطر رفتار ناگوار دیگران در خشم و اندوه و آزردگی و نومیدی نباشید. چون در روند زندگی خود دچار مشکل می شوید و نمی توانید از مجموعه داراییها، توانمندیها و فرصتهای خود جهت رشد بهره مند شوید.   🔹 ۸) احساس پشیمانی دائم از اعمال ناروای گذشته و احساس نگرانی از رویدادهای احتمالی آینده از مخرب ترین احساسات منفی انسان به شمار می آید.   🔹 ۹) شما از ، راز دستیابی به است. اگر آرزومند شادی، تندرستی و آرامش خاطرید، ذهن خود را به آن سو معطوف کنید، تا با نیروی حاصل از آن، مردم، رویدادها و اوضاع و شرایط مناسب را برای تجلی این نیکویی ها به خدمت خود فرا خوانید.   🔹 ۱۰) و بالندگی در بین انسانها و سایر موجودات، فرق بین مرده و زنده است. پس همیشه زنده باشید و از زندگی داشته باشید، و هرگز قبل از مرگ خود نمیرید. ... برگرفته از کتاب مهارت‌های زندگی زنان خانه دار، نویسندگان: دکتر سوسن سیف، دکتر مه سیما پور شهریاری، مهر انگیز شعاع کاظمی، محبوبه قسامی، انتشارات دانشگاه الزهرا س، صص ۵۹-۶۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
 ✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت‌های زندگی در تعادل عاطفی خانواده (بخش سوم) 🔶 و انسان همانند جنبه های شخصیتی و هدایت است. اگر در به این عواطف توجه نشود و الگوی مناسب در دسترس اعضای خانواده قرار نگیرد، زمینه های کجروی و انحراف آنان فراهم می شود. 💠مهارت‌های عاطفی در تعادل بخشی رفتار خانواده ها (۲) 🔹 ۱۱) گه گاه سعی کنید به دوران شادمانه کودکی برگردید.   🔹 ۱۲) خزانه بی کران و را در خود جستجو کنید.   🔹 ۱۳) شما همیشه با خویشتن خویش تنهایید. اما تنها زمانی خود را بی کس و غریب احساس می کنید که خود را دوست نداشته باشید.   🔹 ۱۴) در قلبتان آشیان دارد. این عشق از آن شماست. شما میتوانید دلپذیرترین و رضایت بخش ترین احساسات را در دل خود بپرورانید.   🔹 ۱۵) وقتی و و باحوصله هستید، واکنش های شیمیایی بدن شما با زمانی که مضطرب و منفی و هراسانید به کلی متفاوت است. شما نیز به طور چشمگیری بر ترشح غددتان اثر می گذارد.   🔹 ۱۶) گذشته را که گذرانیده ایم و وعده آینده را به هیچ یک از ما نداده اند. پس ما تنها را در اختیار داریم و باید آن را دریابیم. 🔹 ۱۷) و شادمانی در زندگی هر کس صرفأ تابع فرصتها و امکانات در دسترس او نیست، بلکه متکی به است که در ژرفای وجود اوست و به آن اعتقاد داشته و منتظر بروز آن است.   🔹 ۱۸) اگر کارها بر وفق مرادتان نیست، از خود بپرسید چه کرده ام که با چنین ناگواری هایی رو به رو شده ام؟ چگونه میتوانم خود را از این تنگنا برهانم؟ چه عبرتی می توانم از این رویدادها بگیرم؟   🔹 ۱۹) محدودیت های ما منحصر به جسم ماست. در فکر و اندیشه مانع و محدودیتی نداریم.   🔹 ۲۰) راهی به سوی خوشبختی وجود ندارد، خوشبختی «خود راه» است. راهی که از درون آغاز و به سوی بیرون هدایت می شود. ... برگرفته از کتاب مهارت‌های زندگی زنان خانه دار، نویسندگان: دکتر سوسن سیف، دکتر مه سیما پور شهریاری، مهر انگیز شعاع کاظمی، محبوبه قسامی، انتشارات دانشگاه الزهرا س، صص ۵۹-۶۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️نقش پدر در تربیت پسر (بخش اول) 🔶یک ، تنها کسی است که میتواند به بیاموزد و باشد و از خودش و از حقش دفاع کند. با ، فرزند می فهمد که چندین دید مختلف به یک پدیده وجود دارد و یاد می گیرد که دیده ها را تجزیه و تحلیل کرده و دید شخصی خود را شکل دهد. با اینکه خیلی‌ها گمان می کنند مهمترین نقش را در دارند، چیزهایی هست که مطمئنا یک بهتر می تواند از پس آنها بربیاید، به ویژه وقتی پای در میان باشد. 💠اهمیت چگونه بردن و باختن را برای او توضیح دهید 🔷به جز دوستان چه کسی می تواند بهترین یک در بازی ها و مسابقاتش باشد؟ البته که . این فرصت مناسبی برای است. در خلال این بازیها طعم پیروزی را می چشد و تلاشی که لازمه رسیدن به این پیروزی است را درمی‌یابد، و همچنین برای یک پدر است، تا به پسرش بگوید شکست غیرقابل اجتناب است. اگر افتادی، کافی است برخیزی و ادامه بدهی و هیچ شرمی در شکست نیست. 💠رفتار مناسب در برابر زنان را به او یاد دهید 🔷یک مادر هم می تواند به فرزندش بگوید که چگونه با یک زن برخورد کند، اما فقط یک است که می تواند نمونه‌ی عینی این موضوع باشد. بسیار خوب است که تمام موضوعات لازم در مورد را از پدرش یاد بگیرد. از دوستان نه، از اینترنت نه، بلکه از ، این مهم است. را به گل‌فروشی ببرید و برای مادرش گل هدیه بگیرید. با هم به فروشگاه بروید و مودبانه با صندوقدار صحبت کنید تا در مورد ارتباط با ناآشنا، شک به دل خود راه ندهد. فقط همین. 💠یک صحبت مردانه با او درباره‌ی عشق داشته باشید 🔷این نکته در ادامه‌ی موضوع قبل اهمیت پیدا می کند. وقتی که زمانش فرا رسید، اجازه بدهید که از مکالمات صادقانه‌ی شما در مورد این احساس قدرتمند یاد بگیرد. برای یک نوجوان، هدیه‌ای ارزشمند خواهد بود، اگر پدرش برای او از خود بگوید، و اینکه به او بگوید که نباید در عشق عجله کند و بهتر است تا رسیدن دختری که صاعقه‌ای در روحش خواهد زد، صبر پیشه کند. این چنین مکالماتی بسیار به اعتماد متقابل میان و کمک می کند. ... منابع: سایت های سیمرغ، نمناک، رواق الحجاج، سایت اویژه @tabyinchannel
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️فاکتورهای ازدواج و خانواده قرآنی (بخش دوم) 🔶 و تجربه یک زندگی مشترک یکی از زیباترین آرزوهای هر است که در دوران حیات خود آن را در سر می پروراند، و به دنبال دستیابی به آن و برطرف کردن موانع آن است. و تجربه نوع خاصی از حیات طیبه الهی، و خدادادی است که محصول آن و راحتی در زندگی است، که انسان همواره خواهان آن بوده است. به همین منظور در این نوشتار تلاش داریم با تکیه بر سبک و ، به جلوه ها و فاکتورهای ازدواج و خانواده قرآنی اشاره کنیم. 💠تقویت عشق و احسان   🔷از مهمترین و اساسی ترین نیازهای یک زندگی مشترک، عنصر و است. «وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از بیافرید که در کنار او یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادله ای (از علم و حکمت حق) آشکار است». [روم، ۲۱] 🔷هر چند این عنصر حیاتی در قبل و ابتدای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک بسیار پررنگ و قوی خود را در زندگی زناشویی نشان می دهد، ولی در مواردی که زوجین در مواجه با مشکلات و سختی های زندگی، از مهارتهای حل مسئله برخوردار نیستند، این عنصر حیاتی در زندگی آنها دستخوش تضعیف قرار میگیرد، از طرفی به هر اندازه زوجین در تقویت و بهبود این و سستی و تعلل به خرج دهند، مشکلات پیچیده تری در سر راه زندگی آنها رشد و نمو خواهد نمود، باری به هر جهت تمام تلاش و دغدغه در زندگی دینی و قرآنی، تقویت و بهبود ، ، و در زندگی است؛ فاکتور طلایی و مهمی که به خوبی می توان آن را در زندگی اولیای الهی همچون (س) و (ع) به خوبی مشاهده کرد. 🔷در سیره خانوادگی این در منابع روایی از (ع) نقل شده است که فرمودند: «به خدا سوگند! من هرگز (س) را به خشم و غضب نیاوردم و او را بر امری اکراه نکردم، تا اینکه خداوند عزّوجلّ روح او را قبض کرد و از دنیا رفت، و فاطمه (س) نیز هیچگاه مرا به خشم نیاورد و در هیچ امری از من نافرمانی ننمود، و من هرگاه به او نظر میکردم غم ها و حزن و اندوها از من برطرف میشد». [بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج ‏۴۳، ص ۱۳۴] ... منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش اول) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠ثمرات و نتایج عفت ورزی (۱) 1⃣استحکام خانواده 🔹یکی از کوچکترین و با اهمیت ترین نهادهای اجتماعی یک جامعه، است. خانواده مرکز ، و تحقق آرزوهای زیبا و شیرین دختران و پسران است. هر چه پیوند و صمیمی‌تر و قوی تر باشد، استحکام خانواده نیز بیشتر خواهد بود. اگر و در جامعه ای کاملاً رعایت گردد، روابط جنسی به محیط خانواده محدود شود و حریم زن و مرد در محیط بیرون از منزل حفظ شود، در نتیجه به تمایل بیشتری پیدا کرده، و خانواده‌ های تشکیل شده نیز ثبات بیشتری خواهند داشت. 🔹برعکس اگر ، و در اجتماع رواج یابد، زن و مرد در اجتماع شکسته شود، و و افکار انحرافی در جامعه گسترش یابد، در نتیجه کانون گرم خانواده به سردی می گراید، و عشق و در خانواده، جای خود را به می دهد و نخستین کانون تربیت، مهر و عاطفه ویران می گردد، و نهایتاً آمار و فحشا به فزونی می گراید. بی تردید نهاد در پرتو پاسداری از حریم و است که درخشش و بالندگی لازم را پیدا خواهد کرد. 🔹چنانچه، چراغ وقتی نورافشانی می کند که سیم های متصل به آن سالم باشند، و اگر پوشش این سیم ها از بین رفته و یا زدگی داشته باشند، نه تنها نیروی برق را به خوبی منتقل نمی کنند، بلکه اتصال آنها به یکدیگر موجب حریق و آتش سوزی می گردد. و نیز که همانند جریان مثبت و منفی دست به دست هم داده و را روشن کرده اند؛ می بایست و اعتماد متقابل را رکن اصلی این پیوند قرار دهند، وگرنه این چراغ با آتش هوس به خاموشی خواهد گرائید. 2⃣آرامش روانی 🔹 بازدارنده بسیاری از التهابات و هیجانات روحی است. نبودن میان زن و مرد، ترویج معاشرت های بی بند و بار، و دیدن صحنه های تحریک آمیز، مستهجن و رکیک، هیجانها، التهابات جنسی را فزونی می بخشد و جاذبه جنسی و تقاضای روابط نامشروع را به صورت یک عطش روحی اشباع نشدنی در می آورد، 🔹و چون ارضای این غریزه در تمامی موارد و به صورت دلخواه ممکن نیست، و همیشه مقرون به نوعی احساس محرومیت است، باعث برهم خوردن و اختلالات روانی فرد می شود. با تعدیل و رام کردن این التهابات از طریق محدود کردن ، خضوع در کلام، و بالاخره رعایت در همه زمینه ها برای فرد، آرامش روحی و روانی به ارمغان می آورد. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق‌ های نامقدّس و مجازی می گویند؟ 🔹در «عشق‌هاى و »، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از در اينجا، است كه دو انسان را به و آلودگى و در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر ، و است. 🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه مى پذيرند و نه گوش به ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين هاى داغ و مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از و غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود. 🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و ، باز مى شود، گويى عاشقِ بى‌قرار از يك بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى نثار كرده و از دست داده است. اين گونه ، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست. 🔹بسيارى از ، و ، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به و و جاه و جلال و و برق نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از (عليه السلام) درباره نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است). 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى ورزد، نابينايش مى كند و را بيمار مى سازد، سپس با مى نگرد و با مى شنود». در حديث ديگرى كه از (علیه السلام) درباره از ديدن نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و ، از ديدن ، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛ 🔹و اينكه در بعضى از احاديث از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه شود و پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه شود و كتمان كند و و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق های مقدّس و حقیقی می گویند؟ 🔹در و مقدّس، روحِ انسان صفا و فوق العاده اى پيدا مى كند و همه چيز را جز - كه مظهر كمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد، و تحمّل تمام را براى رسيدن به او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنايت و لطفش آسان مى شمرد، و هنگامى كه در بيابان به شوق كعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغيلان غمى به دل راه نمى دهد. 🔹همانگونه كه در حديث قدسى آمده است: «إِذَا كَانَ الْغَالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الْإِشْتِغَالَ بِي جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكِري، فَإِذَا جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكْرِی، عَشِقَنِی وَ عَشِقْتُهُ، فَإِذَا عَشِقَنِی رَفَعْتُ الْحِجَابَ فِيمَا بَيْنِی وَ بَيْنَهُ» [۱] (هنگامى كه من توجّه به من پيدا كند، و را در قرار مى دهم، و هنگامى كه آرزو و لذّتش در ذكر من باشد، به من مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم، و هنگامى كه به من ورزد حجاب ميان خودم و او را بر مى دارم، تا به نائل گردد). 🔹 به و و همچنين عشق به ، يا به تعبير ديگر محبّت و علاقه شديد و سوزان به اين امور، همواره چراغ راه و پاكباخته و دلسوخته و كه آثار علمى بزرگى از خود نشان داده اند، بوده است؛ و در يك كلمه، راه هاى پرپيچ و خمِ تكامل را، بدون مركب نمى توان پيمود. زمزمه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در دل شب و «دعاى [پرمعناى] صباح» در صبحگاهان و بند بند «دعاى كميل» و راز و نياز (عليه السلام) در «روز عرفه» در بيابان عرفات و مناجات هاى پانزده گانه (عليه السلام) و تمام «صحيفه سجاديّه» و زمزمه عاشقانه (عجل الله تعالی فرجه) به هنگام خواندن «دعاى ندبه» همه و همه آثار گرانبهايى است از اين . 🔹بنابراین اگر بعضى از دانشمندان روى كلمه حسّاسيت منفى شديدى دارند، به خاطر مشاهده و هوس آلود و گناه خيز است، وگرنه ، نيرومندترين عامل حركت به سوى و ارزش هاى والاى انسانى است؛ و اينكه بعضى تصوّر مى كنند واژه «عشق» در (عليهم السلام) نيامده است، اشتباه بزرگى است؛ 🔹زيرا، هم در روايات نبوى و هم در روايات معصومين (عليهم السلام) ديده مى شود. از جمله مرحوم كلينى در حديثى از (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَن عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا، وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ، وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا» [۲] (برترين مردم كسى است كه باشد؛ آن را در آغوش بگيرد و با قلبش آن را دوست داشته باشد و با جسدش آن را لمس كند و خود را فارغ البال براى آن قرار بدهد). 🔹در حديث نبوى ديگرى درباره سلمان مى خوانيم: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» [۳] (بيش از آنچه سلمان به بهشت مى ورزد، بهشت عاشق سلمان است). مرحوم علّامه مجلسى در ذيل حديث اوّل بيانى دارد كه مى فرمايد: « به معناى افراط در محبّت است، و گاه تصوّر كرده اند كه مخصوص به امور باطله مى باشد و در محبّت به خدا و آنچه مربوط به اوست بكار نمى رود، ولى اين روايت نشان مى دهد كه چنين نيست، هر چند احتياط آن است واژه هاى مشتقّ آن (عاشق و معشوق) را در مورد خداوند بكار نبريم، بنا بر ». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، چ۵، ج۱، ص۶۵۳، ح۱۸۷۲ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۸۳ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، انتشارات رضى‏، چ۱، ج۲، ص۲۸۲ [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۷، ص۲۵۳ [۵] اصطلاحی  کلامی در بحث اسماء و صفات الهی، و به این معنا است که بشر مجاز نیست غیر از اسما و صفاتی که در  قرآن و روایات برای خدای متعال ذکر شده، نام یا صفتی را از پیش خود به او نسبت دهد. این بحث از آنجا ناشی شده که برخی معتقدند بشر با شناخت محدود خود نسبت به خداوند چگونه می‌تواند از پیش خود نامی بر او نهاده یا او را به وصفی متصف کند، به گونه‌ای که‌ شان و منزلت خدا را رعایت کرده و او را در حد مخلوقات تنزل ندهد، و گرفتار تشبیه و تجسیم نگردد. [ویکی شیعه] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه تبعیت از «پیامبر» (صلى الله علیه و آله)، موجب «قرب الهى» مى شود؟ 🔹پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به «آیه ۳۱ سوره آل عمران» به دست آورد. خداى متعال در این آیه مفهوم را تبیین مى کند و فرق آن را با محبت کاذب و دروغین روشن مى سازد، مى فرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» (بگو: اگر را دوست مى دارید از من پیروى کنید، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد که خدا آمرزنده مهربان است). 🔹یعنى ، تنها یک علاقه قلبى ضعیف و خالى از هر گونه اثر نیست، بلکه باید آثار آن در منعکس باشد. کسى که مدعى و علاقه به است، نخستین نشانه اش این است که از و فرستاده او پیروى کند. در حقیقت این، یک اثر طبیعى است که انسان را به سوى و خواسته هاى او مى کشاند، البته ممکن است محبت هاى ضعیفى یافت شود که شعاع آن از قلب به بیرون نیفتد، اما این گونه محبت ها به قدرى ناچیز است که نمى توان نام محبت بر آن گذاشت. 🔹یک ، حتماً آثار عملى دارد، حتماً دارنده آن را با پیوند مى دهد، و در مسیر خواسته هاى او به تلاش پرثمر وامى دارد. دلیل این موضوع روشن است، زیرا و انسان به چیزى حتماً به خاطر این است که در آن یافته است. هرگز انسان به موجودى که هیچ نقطه قوتى در آن نیست، عشق نمى ورزد؛ بنابراین، به به خاطر این است که او منبع و سرچشمه اصلى هر نوع است. مسلماً چنین وجودى، تمام برنامه ها و دستورهایش نیز کامل است. 🔹با این حال چگونه ممکن است انسانى که عاشق تکامل و پیشرفت است از آن برنامه ها سر باز زند، و اگر سر باز زد، آیا نشانه عدم واقعیت عشق و محبت او نیست؟ این آیه، نه تنها به مدعیان محبت پروردگار در عصر پیامبر (صلى الله علیه و آله) پاسخ مى گوید، بلکه یک در منطق اسلام براى و قرون است؛ آنها که شب و روز دم از عشق پروردگار یا عشق و محبت پیشوایان اسلام و مجاهدان راه خدا و صالحان و نیکان مى زنند اما در ، کمترین شباهتى به آنها ندارند، بیش نیستند. 🔹آنها که سر تا پا آلوده اند، با این حال قلب خود را مملو از ، (صلى الله علیه و آله)، امیر مؤمنان (علیه السلام) و پیشوایان بزرگ مى دانند، و یا عقیده دارند ایمان و عشق و محبت تنها به قلب است و ارتباطى با ندارد، از منطق اسلام به کلى بیگانه اند. در کتاب «معانى الاخبار» از (علیه السلام) نقل شده که: «ما أَحَبَّ الله مَنْ عَصاه» (کسى که مى کند، خدا را دوست نمى دارد). 🔹قرآن در جمله «یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» مى فرماید: اگر داشتید و اثرات آن در و شما آشکار شد، خداوند هم شما را دوست مى دارد و به دنبال این دوستى، اثراتش در مناسبات او با شما آشکار مى گردد، را مى بخشد و شما را مشمول مى کند. دلیل دوستى متقابل نیز روشن است، زیرا او وجودى است از هر نظر و ، و به هر موجودى که در مسیر تکامل گام بردارد بر اثر سنخیت، پیوند خواهد داشت. 🔹از این آیه، ضمناً روشن مى شود: یک طرفه، نمى تواند وجود داشته باشد؛ زیرا هر محبتى دارنده آن را دعوت مى کند که عملاً در راه خواسته هاى واقعى گام بردارد، و در چنین حالى به طور قطع، نیز به او علاقه پیدا مى کند. ممکن است در اینجا سؤال شود: اگر شخص ، همواره اطاعت فرمان محبوب کند، دیگر گناهى براى او باقى نمى ماند که بخشوده شود، پس جمله «یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» موضوع نخواهد داشت. در پاسخ باید گفت: اولاً ـ ممکن است این جمله اشاره به بخشش گناهان سابق باشد؛ ثانیاً ـ شخص مُحِبّ استمرار بر معصیت محبوب نمى کند، ولى ممکن است بر اثر طغیان و غلبه شهوات، گاهى لغزشى از او سرزند که در پرتو اطاعت هاى مستمر او بخشوده خواهد شد. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج ۲، ص ۵۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️نصیحت پیر میکده 💠آیت الله العظمی بهجت (قدس سره): 🔹وقتی ، پیر خود را می‌یابد، از او برای رسیدن به «مقصود» و دستگیری می‌خواهد. او می‌گوید: راه رسیدن به محبوب در طریق است. اساس عبوديت و بندگى، است. خداوند مى‌فرمايد: «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ» [۱] (خداوند آنان را دوست دارد و آنان خدا را دوست دارند)؛ و نيز مى‌فرمايد: «وَ الَّذِينَ ءَامَنُوآ أَشَدُّ حُبًّا لِله» [۲] (و كسانى كه آورده‌اند، را به خدا دارند). 🔹سرسلسله عشاق، سیّدی است از تبار طاووس. او به مطالبی می‌گوید که تا آن زمان کسی از آنها اطلاعی نداشت. او دقایقی از بندگی را بیان می‌دارد که سرآغاز طریق عشق است. شیوه‌اش ، مرامش است. مرحوم رحمه‌الله در «تعبديات» و «ادعيه» از ذخاير بوده است. 🔹او مدّعی است که خداوند را به او عطا کرده است. در كتاب «اقبال‌ الاعمال» ضمن اعمال ربيع‌الاول يا ربيع‌الثانى صريحاً مى‌گويد كه برخى از دعاها را خود انشا نموده است، و دعاهاى زيادى نيز با عدم تصريح به انشاى خود ذكر نموده كه واقعاً با دعاهاى مأثوره از حضرات معصومين عليهم‌ السلام سنخيت دارد و از لحاظ علوّ مضامين، از كلام غيرمعصومين برتر است». 🔹کتاب «اِقبال‌ُ الاَعمال» کتاب مراقبه سال است که توسط سید نگاشته شد. این کتاب مورد اقبال علمای عامل و عاشقان طریق محبوب قرار گرفت و سالکان تشنه را جرعه وصال نوشانید. هر کس سید بن‌ طاووس را نداشت، اساتید ما او را رفیق خود نمی‌شمردند. هر مقدار از را که مطالعه کردنی است، مطالعه و هر مقدار را که عمل کردنی است، به هر اندازه حال دارید عمل کنید. 🔸در دوران ما نیز وقتی خدمت عارف واصل و عاشق آستان الهی و ائمه اطهار، شیخ (قدس‌ سره)، می‌رسیدند و برای عمل در ماه مبارک رمضان و نیز رجب و شعبان در خواست دستورالعمل می‌کردند، این‌ طور جواب می‌شنیدند: «اقبال، اقبال، اقبال»؛ «مطالعه و عمل به اقبال سیّد کافی است» و یا «اَنسب [مناسب‌تر] از کتاب اقبال سراغ ندارم». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۵۴ [۲] همان، سوره بقره، آیه ۱۶۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات فردی «امام حسین» (علیه السلام) 💠محبت مكنون 🔹از جمله احاديث نبوی كه در واقع بيانگر تأثير پذيری معنوی مردم از وجود مبارك حضرت (عليه السلام) می‌باشد، حديثى است كه فرمود: «ان للحسين محبة مكنونة فى قلوب المؤمنين» [۱] (در كانون دل های مؤمنين، نهفته و ويژه، نسبت به (عليه السلام) وجود دارد). كيست كه نام (عليه السلام) را بشنود و فردی از افراد بشر يا تنی از اولاد انسان باشد و حالت و انكسار و دلباختگی برای او فراهم نشود؟ 🔹محبت (عليه السلام) دل ها را به التهاب در آورده و را گداخته و مذاب می‌سازد، و شورش دل و را به ريزش قطرات از ديدگان، آشكارا و عيان می‌كند. در كجای دنيا ديده می شود كه و دوستدار (عليه السلام) در آنجا باشد و اقامه نكند. كيست كه پس از دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود به اندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زمانی، آن مصيبت را فراموش نكند؛ جز مصيبت (عليه السلام) كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز اين تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر می گردد. 🔹آيا نه اين، جذبه و علاقه و تأثير و فرط و دلباختگی علاقه مندان نسبت به آن  است؟ و ای بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسينی تسليم شده و به تواضع و تكريم در مقابل نام مبارك (عليه السلام) و جلال و او قد خويش به تعظيم و تسليم خم نموده و به دين و آيين حسينی گراييده، و از اكسير محبت او مس خود را طلای ناب و زر خالص می‌گردانند. به راستی، چنين بوده كه محبت امامی كه مسير تاريخ را عوض كرده و دين الهی را نجات می‌بخشد، به گونه ای خاص در دل و جان مسلمين و مؤمنين قرار گيرد، 🔹حتی كسانى كه مقابل (عليه السلام) قرار گرفتند و به قول فرزدق: «دل هايشان با او بود، اگر چه بر اثر شمشيرهای شان بر روی او كشيده شد»، چه رسد به كه عشق و او با گِل آنان سرشته شده است. روایتی از (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «هر گاه به فرزندم (عليه السلام) می‌نگرم، گرسنگی و اندوه از وجودم رخت بر می‌بندد». [۲]  🔹و نيز می فرمود: «بار خدايا، من (عليه السلام) را دوست دارم و آنان كه او هستند نيز دوست دارم». [۳] راه (عليه السلام) راه دل است، و هرگاه به دل توجه كند او را پيدا می‌كند؛ لذا در برخی روايات وارد است كه: «قبر او در اوست». آری، جايگاه تابش نور پر فروغ و احياگر (عليه السلام) است، و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهری و مادی باشد، رنگ ابديت به خود می گيرد، زيرا پيوند اين در حريم بوده است و بقای آن به بقای فيض ذات سرمدی، جاودانه است. پی نوشت‌ها؛ [۱] حماسه حسينی، شهيد مطهری، ج ۳، ص ۲۴۷ [۲] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹ [۳] همان، ج ۴۳، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى «انتظار ظهور يك » را، شكستها و ناكامی ها و نابسامانی ها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه ، و از راه ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان و مى شنود. 🔹و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشق‌ها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيبايی ها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند، ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و ، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و انتظار ظهور يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. 🔹چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. 🔹مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. «خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. 🔹از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى به خوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از و و و كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه و در درون جان ماست. 🔹عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير پرچم و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel