eitaa logo
شجر
1.2هزار دنبال‌کننده
773 عکس
38 ویدیو
1.6هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
تداوم رشد تولید راه ترمیم شکاف ده.pdf
71.3K
تداوم رشد تولید راه ترمیم شکاف ده‌ساله درآمد و هزینه خانوار است. 🔶 در نه‌ماهه‌ی اول امسال ۲۵۰ هزار شغل در بخش صنعت و معدن ایجادشده که رتبه‌ی اول کشور است. همه این‌ها نشان می‌دهد که فعالیت‌های اقتصادی دارد در کشور حرکت می‌کند و این حرکتش را باید هم تسریع بکنیم، هم تداوم ببخشیم. 🔶 اینکه مردم آمار مثبت را هنوز در زندگی‌شان حس نکرده‌اند یک نکته‌ی خیلی ظریف دارد و آن هم این است که در ده سال گذشته ما تورم‌های بالا داشتیم و رشد اقتصادی پایین داشته‌ایم؛ یعنی شکاف بین درآمد و هزینه‌ی خانوار خیلی زیاد شده است. این مسئله‌ای است که الآن اقتصاد ایران درگیرش هست. در تولید محصولات فلزی در معدن الآن ما فقط ۱.۷ درصد از مواد خام را صادر می‌کنیم؛ یعنی عملاً دیگر خام فروشی نداریم و اتفاقاً کلی محصولات خام وارد می‌کنیم. آن آفت خام‌فروشی دیگر در حوزه‌ی معدن تقریباً وجود ندارد. 🔸 : آقای سیدرضا فاطمی امین، وزیر صمت 🆔 @tahlil_shjr
جمهوری اسلامی از حجاب چه می‌خواست و چه خواهد شد؟ 🔶 پیش از اینکه بحثم را آغاز کنم باید تاکید و تکرار کنم: این مطالب از روی نگرانی برای نسل آینده و اساس تنظیم روابط خانوادگی در جامعه ایرانی نگاشته میشود. میخواهم با هم دهه آینده ایران را از نظر تنظیم روبط جنسی در جامعه مورد بررسی قرار دهیم. 🔶 نخست، نگاه جمهوری اسلامی به مساله حجاب دو بعد دارد: 1⃣ اجرای قانون شریعت 2⃣مقابله با سبک زندگی غرب در تنظیم روابط زنان و مردان در جامعه 🔶 در فقه شیعه که محور حکمرانی نظام سیاسی مستقر است، مساله حجاب با محوریت و غایت حفظ عفت و حیا یک امر مورد تاکید و وجوب شرعی دارد. جمهوری اسلامی اگر از شریعت مداری کوتاه بیاید استحاله خواهد شد و موجودیت او زیر سوال میرود. شاید الان تاکید کنید مگر تمامِ دین به رعایت حجاب است؟خیر، دین یک بسته کامل است که تمام آن با هم باید رعایت شود. 🔶 شاید خیلی نیاز باشد روی جنبه شرعی حجاب در اینجا بحث شود. یک امر مسلّم شرعی است که در جامعه اسلامی افراد یا معتقد به آن هستند و یا ملتزم به رعایت آن. خیلی امر غریبی نیز نیست، در جامعه بشری قوانین زیادی وضع میشوند که شما به آن معتقد نیستید اما برای تنظیم روابط جامعه باید به آن ملتزم باشید. پس به این بُعد ورود نمی‌کنیم. 🔶 غایت و فلسفه وضع قانون حجاب در ادیان گوناگون چیست؟ حفظ حیا و عفت در جامعه این به این معنا نیست که زنان عامل تولید بی عفتی هستند، اشتباه نشود. همانگونه که در ذات مرد رفتار ها و ممانعت ها متفاوت است در زنان نیز این تفاوت و برجستگی وجود دارد. 🔶 جمهوری اسلامی ۴۳ سال مقاومت کرد تا آن بُعد دوم اتفاق نیافتد و یا جلوی سرعت وقوع آن گرفته شود! منظورم این است تمدن غرب در قالب مدرن شدن علاوه بر تسلط بر علم و تکنولوژی، علاوه بر تولید دستاوردهایی برای رفاه بشر، تعریف جدیدی از تنظیم روابط افراد در جامعه ارائه کرد. تعریف غرب دو ویژگی داشت: 1⃣ فردگرایی انسان ها 2⃣ لذت گرایی جامعه غرب بر پایه اصل فردگرایی و لذت گرایی، رابطه زن و مرد را در جامعه بر هم زد. فردگرایی، انسان را تنها کرد و لذت گرایی، انسان را محتاج توجه دیگری. با این دو اصل در گام نخست غرب موفق شد یک اصل مهم را حذف کند. غرب یک اصل مهم را در تنظیم روابط جامعه حذف کرد و گفت هر کس اینگونه رفتار کند سنتی و عقب مانده است، آن اصل که در سبک زندگی حاصل از تمدن جدید در تنظیم روابط افراد در جامعه حذف شد، حیا و عفت بود. 🔶 اصلا مساله چند تار مو، آغوش و بوس رایگان یا آزادی روابط جنسی نیست. پایگاه مهم تنظیم حیا وعفت در تنظیم روابط جامعه همین امر حجاب است. نه فقط روسری و چادر، اساس حفظ حریم بین زن و مرد.. در تمام این ۴۳ سال جمهوری اسلامی می‌گفت این پایگاه نباید حذف شود. 🔶 آزادی روابط جنسی ونبود محدودیت جنسی تجربه ای بود که دهه ها قبل غرب طی کرد و حالا قرار است ما تجربه تکراری غرب را تکرار کنیم، به اینجا ختم نخواهد شد. دهه آینده با حذف یا کاهش حجاب، حیا و تنظیم روابط در جامعه ایرانی، بحران های جنسی، بحران خانواده، جرایم... به معضل تبدیل خواهد شد. این معنایش آن نیست که امروز با این سطح حجاب فعلی در جامعه همه چیز گل و بلبل بوده و مساله نداریم، خیر؛ مقصود این نیست. جامعه جوان ایرانی در دهه آینده با این مسیری که برایش برنامه ریزی کرده اند به اوج قله مسائل جنسی و بی قیدی، شبیه به تجربه غرب خواهد رسید. 🔶 یک نمونه این پیش‌بینی تبلیغ وسیع و توجیه هم‌جنس‌ بازی در جامعه ایرانی است. امام صادق فرمود دین ندارد کسی که حیا ندارد. چاره چیست؟ حیا را ضمن محور قرار دادن خانواده حفظ کنیم. بیشتر از برهنگی بیشتر از بوس و بغل رایگان و ازادی در کوچه و خیابان نگران مرگ حیا و عفت باشید. از خانواده چیزی باقی نخواهد ماند و پرونده های قضایی آینده بیشتر و متنوع خواهد بود. 🔸 : دکتر علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
در بستر نمادهای دینی 🔶 داستان در زاهدان متفاوت از اپوزیسیون داخلی و خارجی است. در جامعه مذهبی ایران در طول تاریخ معاصر تمامی تحولات اساسی از نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی از بستر دین و نمادهای دینی برای بسیج توده های مردم استفاده شده است. محور این تجمع توده ها نیز عالمان دینی بوده اند: میرزای شیرازی در نهضت تنباکو، آیت الله بهبهانی، طباطبایی و آخوند خراسانی در مشروطه، آیت الله کاشانی در ملی شدن نفت و امام‌خمینی در انقلاب اسلامی جلودار و پیشگام اتحاد و بسیج توده های مردم بوده اند. این به خاصیت اتحاد آفرین مذهب باز میگردد. این یعنی بدون عنصر مذهب در جامعه ایرانی براحتی امکان ایجاد اجماع وجود ندارد و هنوز عنصر دیانت کارگر است. 🔶 این مدل در سیستان و بلوچستان با محوریت مسجد مکی و شخص عبدالحمید در جریان می باشد. علاوه بر بلوچ بودن با مرکزیت و تمرکز بر روی شکاف مذهبی سنی و شیعه تلاش دارد در پی شکست پروژه اغتشاشات با عنصر مذهب به جنگ مذهب برود. در این مدت تمامی حرکات و تحریکات با پیوست مذهبی، در مسجد مکی زاهدان و حول محور سخنران دینی شکل گرفته است. 🔶 بیگانگان بخوبی می دانند که این مدل در جامعه ایرانی بصورت سنتی نتیجه میدهد و در نهایت می تواند ختم به نزاع شود. مواضع اخیر مولوی عبدالحمید آنقدر تند و ساختارشکنانه می باشد که او از مواضع سال‌های گذشته خود نیز عبور کرده است. شکاف مذهب (سنی و شیعه) در کنار شکاف قومی آخرین تنفس مصنوعی به ناامنی در ایران است. این التهاب آفرینی عبدالحمید ادامه خواهد داشت. 🔸 : علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
به بهانه طرح مولد سازی 🔶 نقدهای مخالفین این طرح را اگر ببینید عمدتا از جنس نگرانی است. نکند مثل اصل ۴۴ خوب اجرا نشود. نکند به نزدیکان دولتیها و سوداگران و خصولتی ها و طایفه سودبرنده از دردهای مردم، برسد. نکند دولت برای حل مشکلات عاجلش داراییهایش را به ثمن بخس بفروشد و چه و چه. خوب حالا چه کنیم؟ 🔶 میگویند اینکه مجموعه ای بالاتر از نهادهای رسمی و قانونی درست کنید که در تصمیماتش مصونیت قضایی هم داشته باشند، خطرناک است. پس چه کنیم؟ بگذارید این کار بر اساس روالهای موجود قانونی پیش برود. مجلس و دولت و شفافیتهای رسانه ای و نهادهای مختلف و متفاوت نظارتی. این هم یعنی کلا همان که بود باشد. و این طرح را بیخیال. 🔶 چند نکته فقط. اولا سپردن کار به دستگاه و ساز و کار بروکراتیک موجود آنهم در وضعیت جنگی که نیاز به تصمیم سریع و اقدام سریع داریم، عملا ابتکار عمل را از کشور میگیرد. اگر بگویید خوب بگیرد و هر چه باداباد که هیچ. اما اگر موافقید طرحتان چیست؟ راه حلتان چیست؟ 🔶 ثانیا ساختار سیاسی و نظام قدرت در کشور ما یک ویژگی اش آن است که توان تصمیم گیری واحد و منسجم و سریع و به موقع را دارد. بخشهایی در قانون مافوق نظامهای عادی هستند و در هر زمان هم میتوانند شکل بگیرند، این نهادها تصمیماتشان حکومت دارد بر دیگر نهادها. رهبری در کشور یک نهاد گسترده است که شوراهای تخصصی مختلفی دارد، تصمیمات آنها تصمیم او است و حاکم بر دیگر تصمیم گیریها. این یک ساختار قانونی است و متکی به رای مردم. 🔶 بعلاوه اساسا منشا مشروعیت قوانین مجلس، تصمیمات دولت و تصمیمات دادگاه ها همگی از جایگاه امامت و حاکمیت شرعی الهی و ولایی تامین میشود، او میتواند ساختارهایی شکل دهد و این دستورات خود را بر آن اساس در کشور جریان دهد. البته سبک تصمیم گیریهای ولایت، استفاده از تصمیمات مردم و اراده عمومی و عقل جمعی است. حالا اگر شورای سه نفره روسای قوا تصمیمی بگیرند که رهبری آن را حاکم بر همه تصمیم گیریها قرار میدهد، چه منع حقوقی و قانونی و شرعی خواهد داشت؟ 🔶 دشمنان که تکلیفشان روشن است روی تاخیرها و فشالتها و نقصهای دستگاه های بروکراتیک و تصمیم گیر حساب کرده اند. پس مخالف این طرحها هستند. اما دوستان بهتر است به جای بیان صرف نگرانی، ایده ای بدهند که دغدغه تصمیم سریع و سهل و به هنگام در موقعیت جنگ در امور کلان و اساسی کشور را حل و فصل کند و قدرت ایجاد تحول را داشته باشد و نقش اراده عمومی مردم را هم لحاظ کند. 🔸 : علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
باز هم مولد سازی 🔶 مصونیت نه معنایش عدم نظارت است، نه عدم مجازات و کیفر، نه ربطی به قصه کاپیتولاسیون دارد، این حرفها اگر برای جو سازی الکی نباشد، لااقل از سر عدم علم است. وقتی قانون مصونیت در قبال ماموریت و تکلیفی (آنهم نه به طور کلی در همه شوون زندگی فرد، بلکه در جهت وظیفه خاص او) به کسی داده میشو، دلیلش عموما آن است که برای اجرای آن وظیفه، چنان مصونیتی ضروری است. 🔶 نماینده مجلس در اظهاراتش و تکالیف نمایندگی اش مصونیت دارد، نمایندگان سیاسی کشورهای خارجی در جهت وظیفه ای که دارند مصونیت دارند، قاضی دادگاه از جهت حکمی که داده و میدهد مصونیت دارد، حتی رهبری به جهت حکم حکومتی و دستوراتی که میدهد و وظایفش مصونیت دارند. اما همه حتی رهبری تحت نظارت هستند، خبرگان مسوول نظارت بر ویژگیهای قانونی رهبر است. 🔶 پس مصونیت امر جدیدی نیست. وظیفه شورای هفت نفره گرفتن داراییهای مجموعه های مختلف اداره کشور است که همگی قدرت و نفوذ دارند، شکایت آنها یا هر مجموعه مرتبط با آنها در هر موضوعی خصوصا در گرفتن مایملک مربوط به سازمان و نهادشان، کار مدیریت این داراییها را با اختلال مواجه میکند. احتمالش هم بالا است. عملا کار قفل میشود. 🔶 درباره شورای هفت نفره مصونیت قضایی معقول است. نفی نظارت در سطوح بالاتر و توسط مردم را هم نمیکند. تصمیمات هیات سه نفره هم همینطور بود. تعجب میکنم از دوستانی که متوجهند این جمع متشکل از سه قوه است، خود دادستان عضو آن است، سه نفر رووسای قوا ایده اش را داده اند که دوتای آنها به خوبی آشنای با دستگاه قضا هستند، رهبر پذیرفته یعنی اصل این ساختار را تایید کرده، شان آن شان حاکم بر سه قوه است، خوب این رفقا به چه نکته ای اشکال میکنند؟ 🔶 برخی میگویند رهبر برجام را هم اجازه داد ولی ما باید نقد کنیم. بحث این است که بفهمیم چه نقدی به چه سطحی می کنیم، رهبری اصل گفتگو را اجازه داد، مشروط هم کرد به شروط و خطوط قرمز، به آن جمع خاص هم اجازه داد، پشتیبانیشان هم کرد. شما به اینها اشکال دارید خوب بفرمایید به رهبر اشکال دارید ایشون اشتباه فرمودند چه ایرادی دارد. نقد رهبر کنید. اما این فرق میکند با نقد «عملکرد» این تیم در مقام اجرا. این نقد سطح عملکرد است ربطی به رهبری ندارد به دولت و تیم مذاکرات میخورد. 🔶 اینجا هم همینطور ،هنوز این تیم تصمیم نگرفته، شما دارید نقد ساختار میکنید، نقد ساختار شکل گرفته نقد رهبر و جمع روسای سه قوه است. نه شخص رییسی و دولت و نه حتی این جمع خاص. چنانکه در داستان بنزین هم اصل اینکه جایگاه چنان تصمیمی را روسای قوا داشتند و تصمیم گرفتند را رهبری حمایت کرد ولو محتوا و اجرا بحث دیگری بود و قابل نقد بود. همان زمان هم به دوستان حزب اللهی عزیز عرض کردم، نقد روحانی در اصل آن تصمیم بی انصافی است ولو در نحوه اجرا با شما موافق باشم. 🔸 : علی مهدیان 🆔 @tahlil_shjr
نظریه دوعاملیتی 🔶 فدریک هرزبرگ نظریه ای در علم  دارد به نام نظریه دوعاملیتی. 🔶 ساده و خلاصه ش این می‌شود که بعضی کارها وظیفه یک مدیر در قبال زیردستانش هست و اگر آن ها را انجام ندهد کارمندانش از دست او شاکی می شوند. درمقابل بعضی کارها لطف و فراتر از وظیفه  است که اگر آن هارا انجام دهد، زیردستانش او را تمجید و تحسین می‌کنند و کارایی و اثربخشی شان بالا می رود. 🔶 وقت هایی که میبینم  های داخلی ما با شادی و خوشحالی خبرهایی از جنس حضور یک مسئول در میان مردم بدون تشریفات منتشر می کنند، یاد این نظریه دوعاملیتی می افتم. رسانه ها وظیفه یک مسئول که باید مردمی باشد، یک اقدام خاص و تحسین برانگیز بازنمایی میکنند! 🔶 یعنی اینکه آقای رئیسی درمیان مردم میرود یا اینکه آقای اژه ای در فِرست کلاس پرواز نمی نشیند یا اینکه فلان نماینده با حمل و نقل عمومی به محل کار می رود وظیفه شان است و اقدام عجیبی نباید باشد که برای مردم فاکتور بشود! 🔶 در ۴۴مین  انقلاب اسلامی هستیم.خدا نگذرد از عالیجنابانی که برایمان مردمی بودن یک مسئول دیگر را آرزو و ارزش و مایه مسرت کرده اند. 🔸 : محمدامین حسام 🆔 @tahlil_shjr
خاطره سازی بدون معرفی دقیق منبع 🔶 از روزنامه نگاران مشهور دوره پهلوی، مؤسس حزب پیکار (۱۳۲۱) صاحب‌امتیاز روزنامه نبرد، برادر نخست وزیر و مدیرعامل شرکت نفت زمان شاه در خاطرات شفاهی خود نکته مهمی درباره دوره طولانی امیرعباس هویدا بیان می دارد: 🔶 بودجه محرمانه : 🔶 «طول مدت نخست‌وزیری امیرعباس یکی از عوامل سقوط رژیم پهلوی بود. بنده همان وقت‌ها می‌گفتم که این امیرعباس هویدا آمده تا را ساقط کند؛ چون کارهایی که ایشان می‌کند ــ این گله‌گشادبازی‌ها، رفیق‌بازی‌ها و بی‌بندوباری‌ها ــ آخر به سقوط سلسله پهلوی منجر خواهد شد. او اواخر دوره نخست‌وزیری‌اش، در سال هشتصدمیلیون تومان داشت؛ یعنی این بودجه را به هر طریقی که دلش می‌خواست می‌توانست خرج کند؛ بدون اینکه رسید بدهد؛ بدون اینکه به دیوان محاسبات پس بدهد.»  🔶 : تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، مصاحبه با خسرو اقبال، نوار شماره 6، صص 14-15 🔶 خسرو اقبال در سن ۹۵ سالگی در واشنگتن آمریکا درگذشت. 🔸 : علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
حوزه زنان تفرج‌گاه علوم انسانی است! 🔶 من اهمیت‌یافتگی موضوع و مسئله زن را مفید می‌دانم. بخشی از این رویه‌، طبیعی است و نشان از حرکت به‌سوی غایتی می‌دهد که من آن را با تعادل جنسیتی و جامعه متعادل توصیف می‌کنم. اما فارغ از این فرصت باید از تهدیدها هم گفت. من احساس می‌کنم بخشی از این اهمیت‌یافتگی در این حوزه با نوعی اقلیت‌پنداری قشری از زنان مصادف و مقارن است. به این معنا که در ذهن نخبگان و نظرورزان جامعه این توجه شکل می‌گیرد که «مسائل مربوط به قشری از جامعه به نام زنان هم اهمیت دارد، من هم چیزی بگویم و بنویسم!». این نقطه که زنان قشری در کنار همه‌ی اقشار و اصناف جامعه تصور می‌شوند که دست بر قضا با مسائلی هم مواجه هستند، آغاز بازتولید دردسرهای ریشه‌دار تاریخی آن‌ها است؛ چرا که درب را بر همان پاشنه‌ی مسبوق به سابقه می‌گرداند. 🔶 در این وضعیت که زن شیئیت پیدا کرده و موضوع اطلاق هویت قشری قرار می‌گیرد، مقوله جنسیت نه به عنوان یک واقعیت انسان‌شناسانه و نفس‌شناسانه و نه حتی به مثابه‌ی یک منظر تحلیلی انتقادی، بلکه به عنوان یکی از همه‌ی پدیده‌های اجتماعی موجود، زیر تیغ اندیشمندان و اهالی فکر و علوم انسانی قرار می‌گیرد. به همین نسبت به زنان هم به‌نحو طبیعی و ناخودآگاه نگاه قشرشناسانه می‌شود. من این حوزه را دیگر حوزه‌ی تخصصی نمی‌دانم؛ این «تفرج‌گاه» علوم انسانی است. 🔶 برخورد صنفی، قشری و اقلیت‌پندارانه ریشه‌ی تمام استضعاف‌ها و گرفتاری‌های زنان بوده و است و نوع ورود اهالی علوم انسانی که با این حوزه به صورت تفننی و نه به صورت تخصصی، بدون شناخت دقیق پرسش‌های اصلی مواجهه می‌کنند، باز سر از همین نقطه‌ی انحرافی در‌می‌آورد. حوزوی‌ها و دانشگاهی‌ها همان‌طور که راجع به کارگران، حکمرانی، فضای مجازی،‌ محیط زیست یا هر موضوع دیگری اظهار نظر و موضع‌گیری می‌کنند، زنان را هم موضوع شناخت کرده و به نظرورزی می‌پردازند. مادامی که مقوله‌ی جنسیت تنها در ساحت شناخت انسان و نحوه‌ی تحقق انسانیت قرار نگرفته و عامل تمایز‌آفرین میان زن و مرد تلقی نگردد، هر حرف درستی خطا و موضع خوبی غلط است. 🔶 آسیب جدی‌تر اما «کلی‌گویی» است. مردانِ «دور» از موضوع زن و جنسیت که با ارتکازات عرفی و با ذهنیت‌های از پیش‌شکل‌گرفته، پا در این وادی می‌گذارند و گویی می‌خواهند از نوعی عذاب وجدان درونی یا مسئولیت اجتماعی رهایی یابند، غالباً با اظهار فضل‌های کلی، تشریفاتی و شعاری صحنه را مشوش‌تر و انتزاعی‌تر می‌کنند. آن‌ها فکر می‌کنند دارند گره‌ها را باز می‌کنند، حال آن‌که در حقیقت بازی کردن با گره‌ها به کورتر شدن آنها می‌انجامد. 🔶 مردانی که با حوزه زنان بدون شناخت مستقیم‌تر و بدون اطلاع و دانش تخصصی (من وراء حجاب) تعامل می‌کنند غالباً به پرسش‌های غیراصیل، قدیمی، منقضی‌شده و بسیط التفات دارند و جز تورم ادبیات کلی‌گویانه، زینتی و سرگیجه‌آور رهاوردی نخواهند داشت. با این وضعیت باید مقابله کرد. با این وضعیت که «من هم کتابی در مورد زنان بنویسم و از منظر خودم تکلیف آن‌ها را یکسره کنم» باید مقابله کرد. این حوزه تفرجگاه و ساعت استراحت و ساحت فراغت اندیشه نیست و جور دیگر و با جهازی دیگر باید به آن وارد شد. 🔸 : مهدی تکلّو 🆔 @tahlil_shjr
مجاهدی خستگی‌ناپذیر در همه دورانها.pdf
89.2K
نگاهی به ابعاد شخصیتی و مبارزاتی مرحوم عباس شیبانی 🔶 در سال ۱۳۴۰ مرحوم شیبانی به ما آموزش داد که اگر دستگیر شدید چطور جواب بازجوها را بدهید تا خیلی به شما آسیب وارد نکنند. ایشان تا سال ۱۳۴۰ بارها به زندان افتاده و بسیار باتجربه بودند. 🔶 در سال ۱۳۳۴ که جمال عبدالناصر کانال سوئز را ملی کرد، مرحوم شیبانی در دانشگاه تهران تجمعی طراحی کرده و به سخنرانی پرداخته بود. دانشگاه هم ایشان را بعد از آن سخنرانی اخراج کرد. عبدالناصر بعد از مطلع شدن از این ماجرا پیغام داد که اگر ایشان را اخراج کنید من ایشان را به مصر می‌آورم. 🔶 سال ۱۳۴۹ که روحانی شهید سیدمحمدرضا سعیدی در زندان زیر شکنجه شهید شد، آیت‌الله طالقانی مراسم ترحیمی برای مرحوم سعیدی برگزار کردند. در مجلس همه ساکت بودند که دکتر شیبانی بلند می‌شود و با صدای بلند می‌گوید: «مردم این سیّد بزرگوار را زیر شکنجه شهید کردند. چرا ساکت نشسته‌اید؟» 🔶 در زندان که بودیم تصمیم گرفته بودیم که اگر خواستیم در دادگاه صحبتی بکنیم، از امام خمینی هم حتماً بگوییم که آنجا فکر نکنند که ما فقط ملی هستیم و رویکرد مذهبی نداریم. بعد که حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد، دکتر شیبانی آنجا عضو شد و گفت دیگر عضو نهضت آزادی نیستم. 🔸 : جناب آقای سیّد محمدمهدی جعفری؛ از مبارزین دوران انقلاب اسلامی 🆔 @tahlil_shjr
پیشنهاد سرویس فرانسه برای ترور امام خمینی 🔶 امام خمینی، رهبرِ در تبعیدِ انقلاب، مهرماه ۱۳۵۷ عراق را به مقصد فرانسه ترک کرد. پاسپورت و مدارک آنها از نظر قانونی مشکلی نداشت؛ او و همراهان کم‌تعدادش نیازی به گرفتن ویزا برای اقامت سه‌ماهه در فرانسه نداشتند. این سفر هم ساواک و هم سرویس اطلاعاتی فرانسه را غافلگیر کرده است. 🔶 اولین کسی که این خبر را به تهران مخابره می‌کند، شاپور بهرامی، سفیر ایران در پاریس است. رئیس‌جمهور فرانسه که در سفر برزیل به سر می‌برد، پیامی رسمی به آیت‌الله می‌دهد؛ با این مضمون که از نظر ما سفر شما به فرانسه، توریستی و اقامتتان در کشور ما موقت خواهد بود و در این بازه زمانی، باید از فعالیت سیاسی خودداری کنید. ساواک هم در پیامی فوری از سرویس اطلاعاتی فرانسه می‌خواهد درباره همراهان و افراد مرتبط با آیت‌الله خمینی اطلاعاتی کسب و خطوط تلفن محل اقامتش را نیز شنود کند. 🔶 چند روز بعد، ۲۰ مهرماه، سرتیپ علی‌محمد کاوه، معاون اطلاعات خارجی ساواک، در یک سفر سه‌روزه راهی پاریس شد تا با مقامات اطلاعاتی فرانسه درباره مهمان جدیدشان تبادل نظر کند. او فردای آن روز با کنت الکساندر دمارانش، رئیس سرویس اطلاعات فرانسه، ملاقاتی سه ساعت و نیمه دارد. دمارانش در این ملاقات می‌گوید که اخراج آیت‌الله از عراق، پیشنهاد چندی پیش او به صدام بوده است. او همچون ساواک، برخی اطرافیان امام مثل قطب‌زاده و بنی‌صدر را به خاطر تفکرات متمایل به چپشان، کمونیست می‌نامد و می‌گوید گویا آنها قصد دارند آیت‌الله را به ایتالیا ببرند. دمارانش صراحتا به نماینده ساواک پیشنهاد می‌کند «خوب است وسایل رفتن او به ایتالیا فراهم شود و با استفاده از هرج‌ومرجی که در آنجا است، عوامل شما به آسانی می‌توانند او را از بین ببرند.» 🔶 کاوه که متوجه می‌شود فضای ذهنی دمارانش بیش از ساواک از واقعیات ایران دور است پاسخ می‌دهد «اگر چنین کاری بشود، آیا تصور نمی‌کنید از این شخص شهید ساخته شود و حربه جدیدی بدست کمونیست‌ها داده شود که با استفاده از روش‌های خاص تبلیغاتی خود از آن بهره‌برداری کنند؟» و در ادامه به ماجرای فوت مرحوم حجت‌الاسلام کافی در جریان یک تصادف و شکل‌گیری موج شایعات درباره شهادت او توسط رژیم شاه در چند ماه قبل اشاره می‌کند. دمارانش از پیشنهادش عقب می‌نشید و کوتاه پاسخ می‌دهد «صحیح است، این کار درستی نیست.» 🔸 : موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی 🆔 @tahlil_shjr
ماجرای کمیته استقبال از امام 🔶 چهار روز پس از تشکیل شورای انقلاب در تاریخ ۲۲ دی به دستور امام، خبر خروج شاه از کشور تیتر یک روزنامه‌ها شد. رخدادی که عزم امام را برای بازگشت به کشور، راسخ‌تر کرد. بسیاری این اقدام را پرخطر می‌دانستند اما پیام‌های مختلف از سوی آمریکا و عوامل رژیم شاه برای متقاعد کردن ایشان به عدم بازگشت؛ امام را به این نتیجه رساند که نباید فرصت را از دست داد. 🔶 شورای انقلاب که از تصمیم قطعی امام مطلع شد؛ لازم دید تا با تشکیل کمیته‌ای، ضمن مهیا کردن زمینه ورود امام حفاظت از جان ایشان را هم عهده دار شوند. این کمیته در ۳ بهمن ۱۳۵۷ با ترکیبی از گروههای مختلف سیاسی از جمله آیت الله مرتضی مطهری رابط با شورای انقلاب، حجت الاسلام محمد مفتح رابط با روحانیت مبارز، حجت الاسلام شیخ فضل الله محلاتی رابط با روحانیت مبارز، هاشم صباغیان رابط با نهضت آزادی، اسدالله بادامچیان رابط با مؤتلفه اسلامی، کاظم سامی رابط با جاما، حسین شاه‌حسینی رابط با جبهه ملی، تهرانچی رابط با بازار، علی دانش منفرد رابط با انجمن اسلامی معلمان، تشکیل شد و در اولین تصمیم خود، مدرسه رفاه را به عنوان مرکز استقرار خود انتخاب و اقدام به جذب نیرو نمود. 🔶 جذب نیرو به دلیل امنیتی با احتیاط و فقط با معرفی اعضای اصلی کمیته صورت می‌گرفت اما با این حال در مدت زمان کوتاهی نزدیک به صد هزار نفر جذب کمیته استقبال شدند. هدف اصلی کمیته، آماده کردن زمینه برای ورود امام به ایران و تأمین امنیت ایشان بود. به همین منظور به سرعت واحدهایی چون انتظامات، تدارکات مالی، برنامه ریزی و تشریفات، برنامه ریزی داخلی، تبلیغات و روابط عمومی تشکیل داد و موفق شد با برنامه ریزی دقیق ضمن آماده کردن و تأمین امنیت فرودگاه، بهشت زهرا، مسیر انتقال امام و مدارس رفاه و علوی و همچنین با برگزاری تظاهرات و تحصن، در زمانی که بختیار اقدام به بستن فرودگاه کرده بود، زمینه را برای ورود امام مهیا کند. 🔶 این کمیته که از خود تصویر یک تشکیلات منضبط، گسترده و موفق به نمایش گذاشت، بعد از ۱۲ بهمن به کار خود ادامه داد و ضمن حفظ امنیت مدرسه رفاه و علوی و تدارکاتی جهت دیدارهای مردمی با امام نقش مهمی در حوادث منتهی به پیروزی انقلاب ایفا نمود و حتی بعد از پیروزی انقلاب تا زمان تشکیل نهادهای انقلاب به کار خود ادامه داد. 🔸 : موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی 🆔 @tahlil_shjr
دهمین پدرانه... 🔶 عفو رهبری خبرساز بود؛ آنهم بلافاصله بعد از عکس های دلنشین جشن تکلیف با فرشته های کوچک و پاک. ایندو را باید با هم دید. هردو پدرانه است. هم خنده های صمیمانه و هم گذشت آموزنده. 🔶 محبت پدر برای همه فرزندان است و البته جلوتر از اخمش. چه بسا اخمش نیز از سر محبت است و همه اش نیز از ابتدا تا انتها دستگیری. اشتباه نشود؛ رفتار پدرانه را نباید تنها به عفو و گذشت دید. از روز اول اغتشاشات چنین است، همه اش از همین جنس است. 1⃣ روز اول بها ندادند و هیچ نگفتند. عبور کردند و چشم پوشیدند. خطائی بود که نباید برجسته می شد. خلاصه اولین پدرانه بی اعتنایی به خطای فرزند بود. 2⃣ از سخنرانی دوم به بعد انگشت را سمت خناسان و شیاطین اصلی بردند. حتی به بداخلاقی چهره ها نیز توجه نکردند. تاکید کردند این جماعت نیز با مردم اند و انقلاب. دومین پدرانه شان بی اعتنایی به اختلاف های داخلی و انگشت اشاره به بیرون از خانه بود. 3⃣ تلاش کردند تحلیل فرزندان را نسبت به وقایع اصلاح کنند. اصرار داشتند که این اغتشاشات ثمره پیشرفت شماست نه ضعف ها. نخواستند تلخی های آن ایام باعث شود، واقعیت ها دیده نشود و اعتماد به نفس ملی لطمه ببیند. سومین پدرانه تصویر و ترسیم قدرت ملی بود، نشان دادن حرکت و پیشرفت در زیر آتش کین ها. 4⃣ تصریح داشتند به سطح بندی خطاها. مدام هم تکرار کردند؛ "نکند همه را با یک چوب قضاوت کنید." اینکه بین جاهل و غافل و مجرم تفاوت است. بین هیجان زده و دشمن فاصله است. چهارمین پدرانه تفکیک میان خطاها بود. 5⃣ اجازه رفتار تحکم آمیز به نظمیه و امنیه ندادند. سیاست "کشته دهیم اما نکشیم" برای چنین مرشدانه ای بود. گوئی می دانستند این اغتشاشات ثمره جهل مجازی است و راهش خون ریختن نیست. پنجمین پدرانه این بود که هزینه دهیم، اما فرصت دهیم تا آگاهی رشد کند و دیگران بهوش شوند. 6⃣ مانع ظاهرگرایی شدند. فرمودند چه بسا دختران شل حجابی که دلشان با انقلاب و اسلام است: "همین ها مشت محکم بر دهان دشمن زدند."ششمین پدرانه عبور از ظاهر و دیدن باطن فرزندانش بود. 7⃣ انقلابی ها را دعوت به خویشتنداری کردند. اینکه صبوری بخرج دهید و اجازه ندهید از سر خشم و ناراحتی گرفتار قانون شکنی شوید. هفتمین پدرانه دعوت به صبر انقلابی بود. 8⃣دیگری صداقت در اوج اغتشاش بود. وقتی از خودی ها خطا دیدند، بلافاصله واکنش نشان دادند و دلجوئی کردند. ماجرای اعزام سفرای شفقت به زاهدان از این جهت الگو بود. هشتمین پدرانه درس حریت و صداقت در پذیرش خطا بود؛ آنهم خطای دیگران. 9⃣ خونخواهی برای فرزندان مظلومش بود. لاله های پرپری که به نام انقلاب و اسلام جاودانه شدند تا بیرق "آرمان" بالا بماند. از روح الله تا دانیال و حسین و ... را به آغوش کشیدند و سر مزارشان سلام دادند تا نام شان ثبت بر تاریخ شود. نهمین پدرانه خونخواهی از سر غیرت مقابل شیاطین بود. 🔟 عفو. گذشتند چون احساس کردند تلنگری بس است. چون غرض نهایی، دستگیری است نه مچ گیری. هدایت است نه صرفا مجازات. فرماندهی کل قوا اول معلم است و راهبر. واپسین پدرانه، انتقال محبت به فرزندان خطا کار بود تا بدانند دوستدار و دلسوز نهایی آنها اسلام است و انقلاب. روزهای تلخ اغتشاش گذشت؛ اما باید سالها نوشت و نوشت. یکی اش پدرانه های رهبری... 🔸 : محسن مهدیان 🆔 @tahlil_shjr