#گزارش سرگذشت یک جعبه جادویی (۱) فاطمه اقوامی الحق و الانصاف این قدیمی ها خیلی از حرف هایشان روی حساب و کتاب است مثل همان نام برازنده ای که روی اختراع تازه بشر، گذاشته بودند و آن را «جعبه جادو» می خواندند... جعبه ای که واقعا جادویی بود و به سرعت خیلی ها را مجذوب و مفتون خود کرد... بسیاری از خانواده ها او را به عنوان عضوی از خود به حساب آوردند و یکی از بهترین مکان های خانه را به او اختصاص دادند... جایی گذاشتند که همیشه جلوی چشم باشد و بتوانند در طول روز وقت زیادی را در کنار او بگذرانند و با جادوی تصویر و صدایش سرگرم شوند... سال ها از آن روزها که تازه پایش به جمع های خانوادگی باز شد می گذرد. این جعبه جادو که نام اصلی اش تلویزیون بود، شکل و شمایل زیادی عوض کرد و روز به روز جدیدتر و دلرباتر شد... هر چند با ورود رسانه های دیگر به عرصه رقابت تا حدی از محبوبیتش کاسته شد اما هنوز هم که هنوز است جایش در بسیاری از خانه ها محفوظ است و گاهی از صبح علی الطلوع تا پاسی از شب مشغول فعالیت و سرگرم کردن اهالی خانواده... تلویزیون همین حالا هم با وجود رقبای سرسختی مثل فضای مجازی جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده و طبق نظر کارشناسان از قدرت مندترین وسایل ارتباط جمعی است... اهمیت این رسانه جمعی به حدی بود که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۶ میلادی روز ۲۱ نوامبر را به عنوان «روز جهانی تلویزیون» تعیین کرد. این سازمان هدف اقدام خود را ترغیب کشورها به تبادل برنامه های تلویزیونی به ویژه برنامه هایی که برای گسترش صلح، توسعه اجتماعی و اقتصادی و تقویت مسائل فرهنگی جامعه ساخته می شود، اعلام کرد. ما هم به همین مناسبت این هفته می خواهیم کمی درباره سرگذشت این جعبه جادویی و اهمیتش با شما سخن بگوییم. در بخش اول این گزارش می‌خوانیم: بگذارید همین اول کلام ببیینم این جعبه جادویی دست پخت چه کسی است و چطور وارد زندگی ما شده است؟ «جان لوگی برد» دانشمند و مخترعی اسکاتلندی کسی است که در راه اختراع تلویزیون حوادث و اتفاقات مختلفی را پشت سر گذاشت تا نهایتا تلاش های بسیارش ثمر داد و نامش به عنوان مخترع تلویزیون در تاریخ به ثبت رسید. البته او در این راه تنها نبود و از اواخر سده ۱۹ میلادی تا به امروز دانشمندان و مخترعین بسیاری چون «پائول نیپکو»، «بوریس روزینگ»، «ولادیمیر زورکین» و «فیلو فارنزورث» در راه توسعه و تکمیل فناوری تلویزیون نقش اثرگذاری داشته اند. برای اولین بار در سال ۱۸۸۴ پاول نیپکو دانش آموز آلمانی دست به کار شد و نخستین سیستم الکترومکانیکی تلویزیون که توانایی انتقال یک تصویر ثابت داشت را اختراع کرد اما دستگاه او به دلایل مختلف در آن سال ها عملا قابل استفاده نبود. در سال ۱۹۰۷ بوریس روزینگ روس توانست با استفاده از لامپ پرتو کاتدی در دستگاه گیرنده تلویزیون، شکل های ساده هندسی را از طریق تلویزیون منتقل کند. در سال ۱۹۲۳ ولادیمیر زوریکین که او هم دانشمندی روس بود صفحه اختراعی نیپکو را با یک عنصر الکتریکی جایگزین کرد و باعث شد سطح بالاتری از جزئیات به وجود آید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#منبرک راه درمان بی‌حیایی چیست؟ آیت‌الله جاودان بی‌حیایی صفتی است که خود آدم آن را تحصیل می‌نماید و خودش با انجام برخی رفتارها و اعمال آن را در خود ایجاد می‌کند. اگر آدم بی‌باک به نوامیس مردم نگاه کند، اگر آن آدم بی‌باک هر حرفی در مسائل جنسی را بر زبان بیاورد، اگر آدم هر شوخی و لطیفه‌ای را بشنود و بگوید، اگر آدم هر فیلم و عکس را ببیند، به بی‌حیایی می‌رسد. از همین جا راه معالجه نیز روشن می‌شود آدم باید نگاهش زبانش شوخی‌هایش فیلم دیدنش عکس دیدنش و هرچیز دیگری که به حیا و عفت مربوط است را کاملا کنترل نماید که این کنترل مرحله اول توبه هم هست. در اینجا راه افزوده‌شدن صفت بد بی‌حیایی بسته خواهد شد و اگر آدم بتواند به پشیمانی از گذشته و زاری برای طلب بخشش هم برسد ان‌شاءالله توفیق حل مشکل بی‌حیایی را پیدا می‌کند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#کدبانوگری ساندویچ نخود 👩‍🍳مواد لازم نخود: ۲۰۰ گرم خیارشور: ۳ عدد کرفس خرد شده: ۳ قاشق غذا خوری سس مایونز کم چرب: ۵/۱ قاشق غذا خوری نان تست: ۱ بسته شوید تازه: ۱ قاشق غذا خوری گوجه فرنگی و ریحان تازه: به مقدار لازم نمک، فلفل سیاه و پاپریکا: به مقدار لازم 👩‍🍳طرز تهیه: ابتدا نخود را از شب قبل خیس کنید و چندین بار آبش را تعویض کنید تا نفخ آن گرفته شود یا می توانید یک خیار با پوست را به دو قسمت تبدیل کنید و روی نخودها قرار دهید سپس آبکش کنید و نخودها را بگذارید تا کاملا پخته شوند. در ادامه نخودها را خوب پخته تا نرم شوند سپس داخل یک کاسه ریخته و با پوره کن یا گوشتکوب آن را له کنید شما بنا به سلیقه خود می توانید خیلی نخود را پوره یا کمی درشت تر که زیر دندان احساس شود خرد کنید. در ادامه شوید را ساطوری ریز کنید و به همراه خیارشور نگینی شده و کرفس خرد شده و ادویه ها را اضافه و هم بزنید تا مواد یکدست شود سپس سس مایونز را افزوده و هم بزنید مواد ساندویچ ما آماده شده است. نان های تست را با کمک توستر یا تابه گریل برشته کنید سپس از مواد ساندویچ نخود روی نان بریزید و صاف کنید و به دل خواه چند ورقه گوجه فرنگی حلقه شده به همراه ریحان قرار دهید و یک نان تست دیگر بگذارید سپس به همراه سس دلخواه میل کنید. ✨نکته 🍞می توانید برای سهولت و زودتر تهیه شدن نخود از زودپز استفاده کنید. 🍞به دل خواه می توانید از کاهو یا انواع سبزیجات دل خواه در تهیه ساندویچ نخود استفاده کنید. 🍞افزودن سس مایونز دل خواه است می توانید از سس مایونز کم چرب و یا مخلوط ماست و سس استفاده کنید. 🍞شما می توانید از نان تست جو و یا معمولی استفاده کنید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#یار_مهربان «رفیق مثل رسول» یازده هزارتایی شد چاپ یازدهم کتاب «رفیق مثل رسول» همزمان با ایام سالروز شهادت شهید مدافع حرم رسول خلیلی توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار شد. کتاب «رفیق مثل رسول» به زندگی و خاطرات شهید رسول خلیلی از شهدای مدافع حرم پرداخته است. با توجه به اینکه این شهید دست نوشته‌های زیادی دارد، کتاب از زبان خود رسول به رشته تحریر درآمده است. همچنین طیف دوستان این شهید زیاد هستند، به صورتی که از شمالی‌ترین نقطه شهر تا پایین‌ترین نقطه شهر دوست دارد و حتی تعدادی از دوستانش در کرج ساکن هستند. در بین همکاران و همرزمان فقط با طیف هم سن و سالانشان دوست نبوده، بلکه از افراد سن و سال‌دار هم در بین دوستانشان وجود دارد. اتفاق جالب این که همه می‌گویند که رسول فقط رفیق صمیمی من بود. این حسن خلق رسول که آدم‌ها با هر طیف و سن و موقعیتی را جذب می‌کرده، دلیل انتخاب نام کتاب شده است. از نکات زیبای زندگی این شهید و رفاقت‌هایش این است که چندین نفر از دوستانش همانند بیضایی، محمدخانی، دهقان و... در دفاع از حرم به شهادت رسیدند و یکی از ثمرات این رفاقت‌ها بود. برشی از کتاب: تمام شب سرگرم انجام کارهایم بودم. بین این‌همه مشغله یاد تک‌تک دوستانم افتادم. به این فکر کردم که همۀ آن‌ها بیشتر از هرچیزی برای من رفیق هستند و این رفاقت زیباترین دل‌بستگی من توی دنیاست. کنار آن‌ها خندیدن، گریه کردن، تلاش کردن و خیلی چیزهای دیگر را تجربه کردم. نزدیک‌های سحر بود و من انگار نشسته بودم و داشتم روی قالیِ هزار رج زندگی‌ام دست می‌کشیدم. خیلی از تنهایی‌ها، غصه‌ها و مشکلاتم را با گره رفاقت رفو کرده بودم و این تنها گرهی بود که دلم می‌خواست برای همیشه باز نشود. چاپ یازدهم کتاب «رفیق مثل رسول» به قلم شهلا پناهی در قطع رقعی و ۱۹۲ صفحه همزمان با ایام سالروز شهادت شهید رسول خلیلی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده اشت. علاقه‌مندان جهت تهیه این کتاب می‌توانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهیدکاظمی(https://nashreshahidkazemi.ir/) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با تخفیف تهیه نمایند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#پزشکی چرا نباید میوه را به عنوان دسر بعد از غذا خورد؟ بدن به صورت طبیعی مایل است که میوه ها را سریع تر از سایر مواد غذایی هضم کند. اگر میوه ها پس از یک وعده غذایی سنگین مصرف شوند، این کار باعث فشار به دستگاه گوارش می شود. در این حالت، بدن تلاش می کند در ابتدا وعده سنگین غذا را هضم کرده، سپس به سراغ میوه برود. در نتیجه، قند موجود در میوه (فروکتوز) به سرعت آنچه که باید در معده تجزیه نمی شود و همین امر باعث بروز درد شکم و نفخ می شود. متخصصان تغذیه همواره تأکید دارند بهترین زمان برای مصرف کردن میوه، خارج از زمان وعده های اصلی غذایی است. در این حال، دستگاه گوارش می تواند به راحتی آن را هضم کند. توصیه می شود میوه را یک تا دو ساعت پیش از غذا یا ۳ تا ۴ ساعت پس از صرف غذا مصرف کنید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#مجازیست معرفی برنامه «کپ کات» قبل از ظهور و گسترش اندروید برای ساخت ساده ترین کلیپ ها و انجام کوچک ترین تغییری در ویدیو نیاز به یک ادیتور حرفه ای و نرم افزارهای پیشرفته داشتید. اما همان طور که تقریبا تمام کارهای روزمره ما با اندروید و برنامه های آن آسان تر شد، ساخت و ویرایش ویدیو و کلیپ های کوتاه نیز تبدیل به کاری لذت بخش شد که تقریبا تمام کاربران می توانند آن را به راحتی انجام دهند. این اپلیکیشن ها همچنین در سال های اخیر تنوع فوق العاده ای پیدا کرده اند و کار با آن ها نیز بسیار ساده شده است. برنامه ویوا کات یکی ازهمین اپلیکیشن هاست که قابلیت های متعددی را در زمینه ویرایش عکس و ویدیو در اختیار کاربران قرار می دهد. برای بیشتر دیده شدن نیاز به عکس و ویدیوهای جذاب و خلاقانه برنامه محبوب CapCut ویژگی های مختلفی را در اختیار شما قرار داده است. شما می توانید با اضافه کردن متن به ویدیوی خود آن را برای مناسبت های مختلف آماده کنید. این برنامه همچنین فونت ها و سایزهای مختلفی را در این قسمت برای کاربران قرار داده که می توانید از آن ها برای زدن تیتر یا نوشتن یک کپشن چند خطی استفاده کنید. یکی دیگر از قابلیت های مهم برای هر اپ ویرایش ویدیو، امکان تغییر سرعت تصویر است. این قابلیت به کاربران امکان ساخت ویدیوهای خلاقانه به صورت اسلوموشن (Motion Slow) یا برعکس ویدیوهای سریع را می دهد. این برنامه نیز از این قاعده مستثنی نیست و به شما اجازه می دهد تا هر بخش از ویدیو مورد نظر را با هر سرعتی که می خواهید بسازید. این قابلیت به این معناست که شما مجبور نیستید یک سرعت مشخص را برای تمام ویدیو خود انتخاب کنید بلکه می توانید برای هر بخش از کلیپ خود سرعت جداگانه ای را در نظر بگیرید. از دیگر ویژگی های این برنامه به قابلیت اضافه کردن موسیقی به ویدیو، افکت ها و فیلترهای متنوع، تغییر سایز و زاویه تصویر، امکان اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، قابلیت گرفتن خروجی در سایزهای مختلف، پشتیبانی از کیفیت های بالا (UHD و ۴K)، افکت های صوتی جذاب و رابط کاربری آسان اشاره کرد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#گزارش سرگذشت یک جعبه جادویی (۲) فاطمه اقوامی درست در روزهای طلایی رشد تلویزیون در غرب و زمانی که هنوز خیلی از کشورهای جهان فرستنده تلویزیونی نداشتند گذر این اختراع جدید و جذاب بشری به ایران زمین افتاد. سال ۱۳۳۵ یک جوان اصفهانی به نام «کازرونی» که در خارج از کشور در رشته کارگردانی سینما درس خوانده بود و خانواده ثروتمندی هم داشت، به فکرش رسید که یک تلویزیون در ایران راه اندازی کند. او در این زمینه تلاش بسیاری کرد و حتی با شرکت های خارجی تولیدکننده فرستنده های تلویزیونی وارد مذاکره شد اما بخت با او یار نبود و آنچه دنبالش بود، عملی نشد. البته تلاش برای وارد کردن تلویزیون هم چنان ادامه پیدا کرد. در دهه ۱۳۳۰ طرح ایجاد سازمان رادیو و تلویزیون ملی هم مطرح بود اما به خاطر برخی مسائل از جمله نبود سرمایه چند سال معطل ماند و به تعویق افتاد. تا بالأخره یک سرمایه دار بخش خصوصی به نام «حبیب الله ثابت پاسال» که اگر اهل مطالعه تاریخ باشید اسم او را بارها شنیده اید، وارد کار شد و با دولت وقت پیشنهاد تأسیس یک فرستنده تلویزیونی را درمیان گذاشت و آن ها هم از خداخواسته پیشنهادش را پذیرفتند. برای حفظ وجه قانونی این کار مجلس شورای ملی در تیرماه ۱۳۳۷ ماده ای با چهار تبصره را به تصویب رساند. به موجب این قانون، اجازه داده شد فرستنده تلویزیونی در تهران زیر پوشش وزارت پست و تلگراف و تلفن ایجاد شود. اولین برنامه تلویزیونی این فرستنده که ایران نام گرفت، ساعت ۵ ظهر جمعه یازدهم مهرماه ۱۳۳۷ پخش شد. این فرستنده در ابتدای کار فقط حدود ۴ ساعت برنامه داشت، از ساعت ۲۰ الی ۲۲. و اما در روز اول پخش برنامه هایی که پخش شدند عبارت بودند از: پخش پیام شاه، پخش فیلم مسافرت او به ژاپن، قرائت پیام نخست وزیر، صحبت های وزیر پست و تلگراف، حبیب الله ثابت و پسرش ایرج مدیرعامل تلویزیون و پخش چند برنامه نمایشی و موسیقی. حبیب الله ثابت وقتی هنگام افتتاح در قاب تلویزیون ظاهر شد در بخشی از صحبت هایش گفت: «و اما شما بینندگان و شنوندگان عزیز اگر وقتی قسمتی از برنامه را مطابق سلیقه خود نیافتید با در نظر گرفتن اشکالات و این نکته مهم که ذوق و سلیقه ها مختلف است بر ما ببخشید. به علاوه از شما تمنا داریم که ما را در اجرای این خدمت یاری کنید و نه تنها معایب و نقایص را گوشزد فرمایید بلکه ما را از آنچه برای بهبود و تکمیل برنامه ها به نظرتان می رسد کتبا یا شفاها برخوردار و قرین امتنان نمایید. ما برای این گونه پیشنهادها جوائزی ترتیب خواهیم داد که در آینده به اطلاع شما خواهد رسید...» روزنامه اطلاعات هم دور روز بعد در یادداشتی نسبت به این اتفاق مهم واکنش نشان داد و نوشت: «صرفنظر از اختراعات وحشت انگیز جنگی، هنوز تلویزیون آخرین و جدید ترین اختراعی است که علم و تمدن انسانی به آن دست یافته... تلویزیون تنها وسیله تفریح و تفنن نیست بلکه در درجه اول از حساس ترین وسایل ارتباطی بوده و در تمام کشورهایی که از آن بهره مندند مورد استفاده آموزشی و هنری قرار می گیرد. متن کامل این گزارش را می‌توانید در مجله زن روز بخوانید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

بسم الله الرحمن الرحیم... 🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃 سلام! 🌹صبح چهارشنبه سرد پاییزی‌تون به‌خیر و شادی. امیدواریم روز خوبی در پیش داشته باشید🌹 حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «مبادا با پرداختن به کسب روزى تضمین شده، از آنچه بر تو واجب شده است بازمانى؛ زیرا قسمت تو از روزى مى‌رسد و آنچه قسمت تو نباشد به آن دست نمى‌یابى.» (بحار الأنوار: ج ٧٧ ص ١٨٧ ح ١٠) @zane_ruz

#گنبد_آسمان آیا سیارک‌ها خطرناکند؟ سید محمد سعید انوار در بسیاری از خبرهای حوزه نجوم و فضا چنین عباراتی به چشم می خورد: احتمال برخورد یک سیارک به زمین ۷۰ برابر شد، آیا فلان سیارک به زمین برخورد خواهد کرد؟ مشخصا چنین تیترهای جذابی به بازدید صفحات مجازی نویسندگان و منتشرکنندگان این اخبار کمک شایانی خواهد کرد اما این دسته اخبار در چه جایگاهی از حقیقت قرار دارند؟ در «گنبد آسمان» این هفته به سیارک ها و حواشی پیرامون آن ها خواهیم پرداخت. در بخشی از این یادداشت می‌خوانیم: سیارک ها اجسام کوچکی هستند که از سنگ یا فلز ساخته شده اند. سیارک ها معمولا بر خلاف سیارات که تقریبا کروی هستند، شکل نامنظمی دارند و به دور خورشید در حال گردش هستند. میلیون ها سیارک در منظومه خورشیدی ما وجود دارند. بسیاری از آن ها میان مدار بهرام (مریخ) و مدار هرمز (مشتری) قرار گرفته اند و گرد خورشید می گردند. دسته ای دیگر از آن ها در مکان های دیگر منظومه خورشیدی، مانند کمربند «کایپر» (بعد از مدار نپتون) یافت می شوند. به نظر می رسد علت اینکه اغلب آن ها در فاصله مریخ و مشتری دیده می شوند این است که احتمالا در مدار بین این دو سیاره، سیاره دیگری نیز وجود داشته، یا در حال به وجود آمدن بوده که به علت گرانش شدید مشتری متلاشی شدهاست و سیارک ها از بقایای آن پدید آمده اند. در آغازین روزهای ژانویه ۱۸۰۱» جوزپه پیاتسی» جرمی را در آسمان رصد کرد که ابتدا یک شهاب سنگ به نظر می رسید ولی زمانی که مدار آن به درستی تعیین گردید، مشخص شد که سیاره بسیار کوچک است، آنقدر کوچک که آن را در رده جدیدی به نام سیارک ها دسته بندی کرد. پیاتسی آن را «سِرِس» نامید. تا چند سال بعد سه سیارک جدید دیگر کشف شدند و تا پایان آن قرن صدها عدد از آن ها شناسایی شده بودند. تا به امروز تعداد این سیارک ها به چند صد هزار و حتی چند میلیون رسیده است و هنوز اکتشاف آن ها ادامه دارد چرا که تعدادی از سیارک ها چنان کوچک هستند که از زمین قابل رؤیت نیستند اما بزرگ ترین آن‌ها همان سِرِس است که شماره یک را بر پیشانی خود دارد. از سال ۲۰۰۶ میلادی برخی منجمان معتقد هستند سرس به دلیل شکل کروی، باید در دسته سیارات کوتوله قرار گیرد. شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در مجله زن روز بخوانید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#پاسخ_به_شبهات ‼️در یک آیه قرآن تعبیر «رب المشرق» آمده و در جای دیگر «رب المشرقین» و در دیگر آیه «رب المشارق» ! بالأخره یک مشرق داریم یا دو تا یا چند تا؟ ✨پاسخ شبهه: هیچ تناقضی در این تعابیر وجود ندارد. اگر بگویند «خدای انسان» و بعد بگویند «خدای انسان ها» بین این دو تعبیر تناقض است؟ قطعا خیر این تفاوت تعبیر دلیلی داشته و در هرکدام به دلیلی از مفرد، مثنی یا جمع استفاده شده است. اما درباره تعبیر «رب المشرقین» (خدای دو مشرق...) مفسران چند نظر دارند: برخی معتقدند منظور از مشرقین (مشرق و مغرب) خورشید و ماه است، برخی می گویند منظور نیم کره شمالی و نیم کره جنوبی است و برخی دیگر می گویند مربوط به بالاترین مشرق و مغرب در تابستان و پایین ترین مشرق و مغرب در زمستان (مدار شمالی و جنوبی) است. هرکدام از این تفاسیر مد نظر باشد (که پذیرش هر سه نیز امکان پذیر است) اشاره به نکته ای است که در تعابیر قبل وجود ندارد و خلاصه تناقضی در آن ها وجود ندارد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#دردانه حرف مردم مادر و پدر دو فرزند بودیم که شوهرم تصمیم گرفت شغلش را عوض کند برای همین مدتی بود که بیکار شده بود. چند ماهی طول کشید تا همسرم تونست کار جدیدی رو جور کنن تو این مدت کلی حرف و حدیث پشت سرمون بود که چرا دو سال قبل از بیکار شدن همسرم زمین خریدیم، وام مسکن گرفتیم، هر چقدرم پس انداز داشتیم روش گذاشتیم خونه ساختیم به همین خاطر پس انداز خیلی کمی داشتیم واسه روزای بیکاری، من که همه چیزم حرف و نگاه دیگران بود اون سال عید واسه فرار از غرغر بزرگ تر ها سعی کردیم همون پس انداز کم رو هم خرج سر و لباس کنیم که فکر نکنن پول نداریم. دو ماه رو تو این شرایط بودیم که خداروشکر شغل خوبی قسمت همسرم شد. حالا بچه دوممون سه ساله بود بین آوردن بچه سوم تردید داشتیم که بیاریم یا نه، حالا اگه بخوایم بیاریم چند سال دیگه، که فهمیدیم خدا پیشاپیش برنامش رو چیده و خودش هدیه داده. وقتی فهمیدم نمی دونستم ناراحت باشم یا خوشحال فقط می دونستم استرس عجیبی گرفته بودم، همه اش هم نگران سرزنش دیگران بودم. خداروشکر بچه سوم که به دنیا اومد کلی برکت برامون اورد. وقتی چند ماهش بود خونه رو که به خاطر فرار از مستأجری بدون اینکه گچ کنیم، بدون کابینت و کمد دیواری و کولر توش نشسته بودیم، تونستیم آروم آروم تکمیل کنیم، جدای از رزق مادی، واقعا بچه سوم مون رزق معنوی زیادی هم واسمون داشت. بچه سوم دو ساله شده بود و تازه داشتم از شیر دادن بچه، پوشک و... راحت می شدم که با مطالعه کتاب «ایران جوان بمان» آقای عباسی ولدی تصمیم گرفتم واسه بعدی اقدام کنیم. ایشون می گفتن با شرایط الان جمعیت فرزندآوری خط مقدم جبهه هاست، واسم جالب بود که به یه خانم با بچه آوردن اجر جهاد میدن... وقتی چهارمی دنیا اومد از خوشحالی نمی دونستم چکار کنم بارها و بارها با صدای بلند گفتم خدایا شکرت. هیچ وقت شیرینی اون لحظه یادم نمیره خستگی همه گوشه کنایه ها رو از تنم درآورده بود. بیشتر خوشحالی ام برای این بود که دخترم هم از تنهایی درآمد و خواهر دار شد.حالا جنسمون کاملا جور شده دوتا دختر و دو تا پسر. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#پزشکی در وعده صبحانه جو دوسر میل کنید جو دو سر پخته شده به عنوان صبحانه موجب افزایش انرژی شما در طول روز شده، به تأمین فیبر مورد نیازتان کمک می کند. جو دو سر علاوه بر فیبر، منبع خوبی از مواد مغذی مانند منیزیم، پروتئین، فسفر و ویتامین B۱ است. بلغور جو دو سر با حفظ سطح طبیعی قند خون مانع خستگی فرد می شود. برای مزه دار کردن آن می توانید از کمی عسل، مقداری توت یا کمی شیر استفاده کنید @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#یار_مهربان معرفی کتاب «برنگرد» «برنگرد» داستانی سیاسی-اجتماعی نوشته مجید قنبری است. حمید فرزند یکی از سران اثرگذار کمیته انقلاب اسلامی است که پدرش در دهه ۶۰ وظیفه شناسایی، کشف و خنثی سازی فعالیت های غیرانسانی گروهک فرقان، مجاهدین خلق و باقی ماندگان مسلح رژیم سابق را دارد. داستان در سه زمان متفاوت می گذرد، دهه شصت و در زمان انفجارها و ترورهای گروهک فرقان. دهه هشتاد و سال ۱۳۸۸ و در بحبوحه انتخابات و فتنه و دهه نود. نویسنده با به تصویر کشیدن زندگی پر فراز و نشیب «حمید» یکی از مأمورین نخبه امنیتی سپاه که برای مقابله با دشمن، شب و روز نمی شناسد، به هم بستگی و نقشه های مشترک دشمنان علیه ایران با استفاده از ظرفیت های مختلفی خصوصا فضای مجازی اشاره می کند. در خلال یکی از مأموریت های شناسایی اطلاعاتی در اغتشاشات سال ۸۸ ،خانمی انگلیسی تبار سر راه حمید قرار گرفته و دریچه های جدیدی را به روی او می گشاید. حضور «لیزا» در ایران و آشنایی اش با حمید منجر به خلق معماهای پیچیده اطلاعاتی در داخل و خارج از کشور می شود. ماجراهای مختلفی رخ می دهد تا اینکه بر اساس یک طرح ملاقات اطلاعاتی، گذرشان به عراق می افتد و در آنجا... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#ینگه_دنیا دودکش تمیزکن‌ها تو آلمان عده ای به شغلی جالب مشغول هستند و دودکش تمیز می کنند. این افراد به خانه ها می روند و دودکش ها را تمیز می کنند. مهم تر این که اگه شما مانع از ورود این افراد به خانه خود شوید، کار غیر قانونی انجام داده اید. آن ها حتی بدون اطلاع هم می توانند برای تمیز کردن دودکش ها و چک کردن عدم انتشار گاز مونوکسید داخل خانه شوند. همه آلمانی ها هم حتی اگه دودکش نداشته باشند، برای این سرویس پول پرداخت می کنند. این قانون در قرون وسطی مصوب شده و از قدیمی ترین قوانین این کشوره. جالب است بدانید که در زمان نازی ها، هیتلر افراد خاصی را برای این کار انتخاب و از آن ها در شبکه جاسوسی اش استفاده کرد. هر ساله ۳۰۰ نفر از بلژیکی ها در اثر مسمومیت گاز فوت می کنند اما تا به حال این اتفاق در آلمان برای کسی رخ نداده است. همین دست اخبار و آمار باعث شده این قانون هنوز که هنوزه تو آلمان پابرجا باشه. @zane_ruz ارنباط با ادمین: @zaneruz97

#داستان نارنجی دلبر فهیمه شاکری مهر دستم را برای سومین بار به طرف زنگ خانه حاجی بابا و حاجی مامان می برم. می دانم تا حاجی مامان عینکش را پیدا کند و به چشم بزند دو سه دقیقه ای طول می کشد. تا خودش را با آن زانوی ورم کرده به جلوی آیفون برساند هم دو دقیقه دیگر زمان می برد. تا بالأخره تصویر من را از پشت آیفون ببیند و برگردد رو به حاجی بابا با افسوس بگوید: «مهسا اومده حاجی.» هم یک دقیقه دیگر طول می کشد. حاجی بابا هم نگاهی خشک و بدون لبخند به حاجی مامان می اندازد... در ادامه از شما دعوت می‌کنیم این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97

#داستان نویسنده: #فهیمه_شاکری_مهر @zane_ruz

به نام خدای پذیرنده توبه‌ها... 🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃 سلام! 🌼صبح‌تون به‌خیر، پنجشنبه‌تون نورانی و پر برکت🌼 امام جعفر صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «مسافرت خود را با صدقه دادن آغاز كن و هرگاه خواستى بيرون برو ؛ زيرا [با صدقه دادن] سلامت سفرت را مى خرى.» (بحار الأنوار : ١٠٠/١٠٣/٥) @zane_ruz

#نمای_نزدیک صد پدر در خون بغلتد، گم نگردد مادری... محمد مهدی همت یک: بعضی چیزها هستند توی تاریخ که یکی شان هم زیاد است، بعضی چیزها که کمر قطورترین کتاب های تاریخ هم زیر بار آن ها خم می شود. مثلا مادر مفقود الاثر برای تمام تاریخ یکی هم زیاد بود، حالا دوباره یک نفر یک عمر دنبال مادرش خاک را جستجو کرده است! مگر ما یک فاطمه نداشتیم توی تاریخ؟ مگر کم گریه کردیم برای آن زنی که بین آن همه نامحرم بود؟ مگر قرارمان «صد پسر در خون بغلتد، گم نگردد دختری» نبود؟ حالا چرا این قصه ها را برای ما تعریف می کنید؟ من که روضه خوان نیستم و خیلی حرف ها از دهان قلم من بزرگ تر است، اما این همه گفتند و شنیدیم و شنیدید، چرا دوباره یکی باید بیاید و دم دروازه فاطمیه برایمان روضه مادر بخواند؟ دو: بعضی چیزها هستند توی تاریخ که با همه چیز فرق دارند، مثلا ما توی زندگی مان خیلی مادر دیده بودیم که چشم به راه فرزند بود، چهل و شش هزار جفت چشم مادرانه که یکی شان مادربزرگ مادری خودم بود. دیده بودیم که به سمت سر کوچه باز و بسته می شدند و حالا یکی آمده و می گوید که یک جفت چشم هست که با همه چشم ها فرق می کند. یک جفت چشم دخترانه که سی و چند سال به یک چهارچوب فلزی دوخته شده بود که روزی مادر از آن بیرون زده بود و قرار بود زود برگردد، خودش که برنگشت هیچ، خبری هم از او نیامد، آن قدر که وقتی آمدند و گفتند این استخوان هایی که توی این جعبه چوبی است مال مادرت است آن چشم ها به گریه افتادند. برای اینکه از دیدن یک جنازه خوشحال شوی یا باید مثل سنگ شده باشی یا مثل باران! او معلوم بود باران است، از قطره های روی صورتش معلوم بود! سه: بعضی چیزها هستند توی تاریخ که هیچ وقت اثرشان از بین نمی رود، مثلا اثر زخمی که روی چشم های دختری افتاده که گهواره ای خالی را سی و چند سال تکان داده هیچ وقت خوب نمی شود. می گویند خاک سرد است، اما نه آن خاکی که روی گهواره و پستانک و لباس های نوزاد را نمی پوشاند، آن خاکی سرد است که سینه داغ دیده را می پوشاند، بله، بعضی چیزها هستند که یکی شان هم برای یک عمر زیاد است، مثل داغ! آخ داغ، داغ، داغ... بله آقای قاضی، اگر سینه سوخته ما خوب شد، سینه سوخته آن زن هم خوب می شود. چهار: این ها را گفتیم، اما بعضی چیزها هستند که هم کم اند و هم زیادند. مثلا با خودم فکر می کنم که برای چهارپاره استخوان زنی که سی و چند سال توی قبری که خودش برای خودش کنده بوده خوابیده، برای زنی که کلی شکنجه شده و روی آرامش ندیده، برای زنی که استخوان های گلوله خورده اش ترک برداشته یک مادر شهید رشیده کافی بود تا بیاید و کفن کند و تربت و گلاب بپاشد. لازم نبود همسر شهید همدانی و مادران شهیدان عسکری و حدادیان و قاسمی و میانلو بیایند. بعد حساب می کنم برای بلند کردن این همه داغ و زخم از توی کاور تفحص و چیدن یکی یکی استخوان ها لای کفن، آن هم زنی که صدای گریه های نوزادش توی گوشش پیچیده و هیچ کاری از دستش بر نیامده، تمام مادرهای دنیا هم جمع شوند کم است! برداشتن این داغ کار یکی دو نفر نیست. برداشتن این داغ یک اربعین روضه است! پنج: بعضی چیزها هستند که هزارتاشان هم کم است، مثلا دلیل برای آدمی که نمی خواهد مظلومیت یکی دیگر را بپذیرد. چندتا از این گل ها باید توی باغچه های باور کاشت تا ثمر بدهد؟ عکسش را به مادرم نشان دادم، مادرم که معلمی بود در پاوه، مادرم که همان سال ها و در همان خاک با معلمی دیگر که بعدها فرمانده سپاه پاوه شد، یعنی پدرم آشنا شده بود، پرسیدم می شناسید؟ بغض کرد. گفت: خاک ما از این گل ها کم دارد؟ از پدرت بپرس، ما از این آتش ها زیاد به خرمن مان افتاده است! چاپ شده در روزنامه جام جم ، مورخ ۲۲ آبان ۱۴۰۰ @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97