eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭🖤🤦🏻 برای و (س) آنگونه ............. دنبال تو می دوید مست آنگونه ای وای که راه بر تو بست آنگونه طوفان شد و چادری به پایت پیچید آمد طرف تو چند دست آنگونه سیلی نزنید بر رخ من آیینه ی شبنم و گل است آن گونه پشت درِ خانه هیزم آورد خزان زد آتش و شد مِهرپرست آنگونه این طایفه از قدیم هستند غریب و که از الست، آنگونه ای کاش تنت شبانه می شد تشییع تا حُرمت تو نمی شکست آنگونه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏🏻💚 پیشکش به سبز است! ..................... به لطف چشم او، دشت و دمن سبز است چنانکه شال ساداتِ وطن سبز است تمام شهر از چشمش گذر کردند چراغ چارراهش دائماً سبز است تفاوت می کند سبزیِ او اما...! وگرنه مثل خیلی ها لجن، سبز است یقین دارم به اینکه دوستش دارم چنانکه مطمئن هستم چمن سبز است نخیلِ اشک از من، ربّنا از او که پایان دخیل او شدن سبز است به خاکِ افتاده بذرِ دل تمام واژه ها در شعر من سبز است ... جان است و ... قلب و ... تن ، آه و مثل سخن، سبز است از روز اول پرچمش سرخ و عَلَم در دست و ، سبز است آنکه به خون غلتید و غارت شد اگرچه تا ابد... آن پیرهن سبز است! ، آیینه ی درد است چون ولی آهی که دارد در دهن، سبز است بلندای نگاهش، است که چشم اندازِ یک سرو کهن، سبز است خیانت می کند یک شاخه در این باغ تبر بر شانه ی هیزم شکن سبز است خدا...! بنویس بر تختهْ سیاهِ دل دروغ است اینکه می گویند زن سبز است چنان کرده اثر زهرِ جفا در او که وقتِ دفن او دیدم کفن، سبز است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻🖤😭 به پیشگاه سکوت و صبر .............. است و کرامت خصلت اوست سلیمان است هر انگشتر او به سائل داده یکجا روزی اش را بوده ست الگویش، بگو هو...! ، آسمانی خشک دارد ولی کافیست چشم او ببارد شراب ناب می آید به هر جوی اگر که پا به نخلستان گذارد عبا بر شانه و عمامه بر سر بهار از کوچه ها رد می شود باز به منبر تکیه خواهد زد کمی بعد خدای وحی و شعر و خطبه و راز حسودان از نمازش خسته بودند که او عین غرق خدا بود از سینه و دردش خبر داشت و او، و بود را زهر کین نه... کوچه ها کشت همانجا که عزیزش بر زمین خورد نمی دانم چه آمد بر سر او چگونه را تا کجا برد!؟ گذشت و سال ها بعد از سقیفه خیانت باز رویش را نشان داد زنی، مرد خودش را کشت و می دید امامی در میان خانه جان داد دم آخر، دهانش غرق خون بود تمام طشت را پر کرد آهش رسید از راه ، خون جگر شد همینکه خورد بر لب ها نگاهش بعد او چیزی ندارد به جز آسیب و آشوب و خرابی بقیع آماده ی دفن شد چه تشییعی! چه استقبال نابی! برای بوسه بر آن پیکر پاک سپاهِ تیرها سبقت گرفتند تن و تابوت چون درهم تنیدند برای دفن او مهلت گرفتند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اوریا سروده‌ها و نگاشته‌های امید شمس‌آذر (شهسوار) شاعر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ایران اسلامی دبیر انجمن ادبی منهاج 👈 بشتابید برای ارتقاء آرامش و معرفت: https://eitaa.com/ooriya 🌻🌻🌻🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏 برای آنها که برای به آب و آتش می زنند دست از طلب ندارم ................................. دست از طلب ندارم تا نام من درآید «یا تن رسد به جانان، یا جان ز تن درآید» ۱ در ، خورده گره به کارم دور از وطن...! تنِ من، کی از درآید!؟ از لطمه، گُل نشسته بر صورتی شکسته از لاله های مرده، خون از کفن درآید هر واژه یک درخت است! آتش به باغ افتاد... از داغِ روضه هایش، دادِ سخن درآید هر روز با مرورِ گودالِ قطعه قطعه فریادِ هیزم شکن درآید ۲ آمد کسی به مقتل! غارت کند خدا را...! هی کرد زیر و رویش...! تا پیرهن درآید! اگر ببیند اینگونه صحنه ها را از قتلگاهِْ بی جان، یک درآید مربع نیلوفرانه غرقم! کو دستی آسمانی - تا با صدای پایش، ماه از لجن درآید دل چیست!؟ خاکِ سردی، کز شعله... جان بگیرد با دست کوزه گر، باز... از سوختن درآید! با گریه های نم نم، با سینه های محکم گرد و غبار کینه، از سینه زن درآید «»، یعنی از نسل او ، آن درآید! «از دوست یک اشارت، از ما به سر دویدن» ۳ از لاک خویش، یک روز... این مرد و زن درآید با چشم های سبزش، با خشم های سبزش دنیای بدگمانی، از سوءظن درآید با لطف چشمِ ، با دستِ انتقامی از غربت و خرابی، قبر درآید! قم المقدسه ............................................ ۱. به استقبال غزلی از خواجه حافظ شیرازی با مطلع: دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید ۲. هیزم شکن به معنای یک. هیزم شکن/ دو. مرثیه خوان و هر که روضه ی اباعبدالله الحسین (ع) را مرور می کند. ۳. اشاره به بیتی از هُمام تبریزی موقوفِ التفاتم تا کی رسد اجازت از دوست یک اشارت از ما به سر دویدن 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا