غزلی تقدیم به #امام_حسین_علیهالسلام
#سوغات_سفر_کربلا آذر ۱۴۰۳
#اتفاق
.................
در صفر عاشقی، صدِ من در عراق بود
دستم اگرچه سرد، دلم داغِ داغ بود!
پیچیده بود دشت به خود یک پتوی زرد
ماهِ فلک زده، نفسش در محاق بود
«از آستانه راهی این آستان شدم» ۲
چشمم پر از کویر و دلم بین باغ بود
در ظلمت از خدا چه بخواهم به غیر نور!؟
شکر خدا که گنبد او چلچراغ بود
«آری به اتفاق، جهان می توان گرفت» ۲
یک راز داشت این سفر، آن: اتفاق بود!
وقت طواف، دور ضریحت دلم شکست
حالم چقدر آینه های رواق بود
دستم همینکه بوسه به موهای تو رساند
آنچه جوانه زد به دلم اشتیاق بود
بال و پرم به لطف تو بهتر شده #حسین
حالا کبوتر است دلی که کلاغ بود
یادش بخیر آن #شب_جمعه کنار تو
سهمم دوباره از تو فراق و فراق بود
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#کربلای_معلی
#نجف_اشرف
#شاعران_آیینی_قم
#ایام_فاطمیه
...............................................
۱. همسایه سفرهدار شد و میهمان شدم
از آستانه راهی این آستان شدم
امیرحسین آکار
۲. حسنت به اتفاق ملاحت، جهان گرفت
آری به اتفاق، جهان می توان گرفت
حافظ
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🖤 پیشکش به #زهرای_مرضیه_سلاماللهعلیها
#دلیل
..................
از #کوچه گفتیم و نگفتیم از #صراط او
هی #روضه خواندیم و نگفتیم از #حیات او
ای کاش جای روضه های فاش می گفتیم
قدری از #ایمان و #مقامات و #صفات او
او، هم #دلیل_خلقت است و هم #دلیل_راه
ظلمت نمی ماند به لطف التفات او
آبی تر از #زهرا ندیدم در زمین، کس را
باید که دُر برداشت از دریای ذات او
عمری پی حذف #علی بودند بی دینان
اما کم آوردند آخر از ثبات او
افسوس از آنهایی که با کوهی سند، هر بار
جای #شهادت می نویسند از وفات او
شکی اگر در مرگ او داری بپرس از #میخ
میخی که نی شد، خورد در خون دوات او
#زهرا تمامش را به دین بخشید و آیینه
پیدا نخواهد کرد آهی در بساط او
بی تاب #زینب بود و #عباس و #حسینش که
یک چشم او شد #دجله و چشمی #فرات او
قلب زمان هم ایستاده در بنیهاشم
مانده #حسن در خشت ها همواره، مات او
هر نعمتی، با خود زکاتی دارد و باشد
#گریه_برای_غربت_مولا، زکات او
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15