eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
882 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
752 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
q3.mp3
500.8K
#آموزش_تجوید_و_آواشناسی #سطح_دو #درس_سوم #صفات_اصلی #اطباق و #انفتاح #استاد_سید_محسن_موسوی_بلده کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#آموزش_تجوید_و_آواشناسی #سطح_دو #درس_سوم #صفات_اصلی #اطباق و #انفتاح #استاد_سید_محسن_موسوی_بلده کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#آموزش_تجوید_و_آواشناسی #سطح_دو #درس_سوم #صفات_اصلی #اطباق و #انفتاح #استاد_سید_محسن_موسوی_بلده کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
آیه ۲۷ ⬅️ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ(۲۷) (فاسقان)کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند می شکنند،و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می نمایند،و در زمین فساد می کنند،قطعاً آنان زیان کارانند. نکته ها: * پیمان های الهی که در این آیه مطرح گردیده،متعدّد است:خداوند از انبیا پیمان گرفته تا آیات الهی را به مردم بگویند. و از اهل کتاب تعهّد گرفته تا کتمان حقایق نکنند و به بشارت های تورات و انجیل که درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است عمل کنند. و از عامّه مردم نیز عهد گرفته،به فرمان الهی عمل کرده و راه شیطان را رها کنند. * در اسلام وفای به عهد واجب است،حتّی نسبت به کفّار و عهدشکن،فاقد دین کامل معرّفی شده،هرچند که اهل نماز باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «لا دین لمن لا عهد له» آن کس که پایبند تعهّدات خود نیست، دین کامل ندارد. * خداوند در این آیه فرمان داده تا با گروه هایی پیوند و رابطه داشته باشیم: «أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» در روایات آن گروه ها چنین معرّفی شده اند: رهبران آسمانی،دانشمندان، خویشاوندان،مؤمنان،همسایگان و اساتید. و هرکس رابطه ی خود را با این افراد قطع کند، خود خسارت می بیند.زیرا جلو رشد و تکاملی را که در سایه این ارتباطات می توانسته داشته باشد،گرفته است. * وفای به عهد،کمالی است که خداوند خود را به آن ستوده است؛ «وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ» کیست که بهتر از خدا به پیمانش وفا کند؟ وفای به عهد حتّی نسبت به مشرکان لازم است؛ «فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتِهِمْ» تا پایان مدّت قرارداد به پیمانی که با مشرکان بسته اید وفادار باشید. همچنین در آیه ۲۵ سوره رعد پیمان شکنان لعنت شده اند. «عهد» دو گونه است: عهدو پیمانی که مردم با یکدیگر می بندند وباید به آن وفادار باشند. و عهد وپیمانی که خداوند برای رهبری یک جامعه،بر عهده ی پیامبر یا امام قرار می دهد که این عهد مقام الهی است. «لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ» * بخشی از پیمان های الهی که این آیه بر آن تأکید می کند،همان پیمان های فطری است که خداوند در نهاد همه افراد بشر قرار داده است. چنانکه حضرت علی علیه السلام فلسفه ی نبوّت را شکوفا کردن پیمان فطری می داند. «و واتر الیهم انبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته» سؤال: عهد خداوند چیست؟ پاسخ: از جمله «لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ» استفاده می شود که «رهبری آسمانی»،عهد خداوند است و از روایات نیز استفاده می شود که «نماز»،عهد خداوند است. هرگونه تعهّدی که انسان بین خود و خدا داشته باشد،عهد الهی است. قوانین عقلی،فکری و احکام الهی نیز مصداق عهد الهی می باشند. * علاّمه مجلسی قدس سره به دنبال آیه ی «وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» یکصد وده حدیث درباره اهمیت صله رحم،بیان نموده و آنها را مورد بحث قرار داده است. در اینجا برخی از نکات جالبی که در آنها آمده را نقل می کنیم: · با بستگان خود دیدار داشته باشید،هر چند در حدّ نوشاندن آبی باشد. · صله ی رحم،عمر را زیاد و فقر را دور می سازد. ·   با صله ی رحم،رزق توسعه می یابد. ·  بهترین قدم ها،قدمی است که برای صله ی رحم و دیدار اقوام برداشته می شود. ·   در اثر صله رحم،به مقام مخصوصی در بهشت دست می یابید. · به سراغ بستگان بروید،گرچه آنها بی اعتنایی کنند. ·   صله ی رحم کنید هر چند فامیل از نیکان نباشد. ·  صله ی رحم کنید،گرچه با سلام کردن باشد. ·  صله ی رحم،مرگ و حساب روز قیامت را آسان می کند. ·  بویی از بهشت نصیب شخص قاطع رحم نمی شود. ·  صله ی رحم باعث تزکیه عمل و رشد اموال می شود. ·   کمک مالی به فامیل،بیست و چهار برابرِ کمک به دیگران پاداش دارد. ·   صله رحم کنید،گرچه یکسال راه بروید. * امام صادق علیه السلام می فرماید:«پدرم سفارش کرد،با افرادی که با فامیل خود رابطه ندارند، دوست مشو» پیام ها: ۱- پیمان شکنی،شیوه ی فاسقان است. «الْفاسِقِینَ. اَلَّذِینَ یَنْقُضُونَ» (فعل مضارع، نشانه دوام و استمرار است.) ۲- به پیمان فاسقان،اعتماد نکنید.کسی که پیمان خداوند را نقض می کند،به عهد و پیمان دیگران وفادار نخواهد بود. «یَنْقُضُونَ، یَقْطَعُونَ» ۳- انسان در برابر خداوند مسئول است،چون با عقل و فطرت خود،با او عهد و میثاق بسته که به احکام دین عمل کند. «عَهْدَ اللّهِ» ۴- اسلام با انزوا مخالف است. «أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» ۵- عهدشکن به خود ضربه می زند،نه خداوند. «أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5776060719048950499.mp3
3.5M
#ترتیل #صفحه_13 سوره مبارکه #بقره #سوره_2 #جزء_1 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#متن #صفحه_13 سوره مبارکه #بقره #سوره_2 #جزء_1 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#ترجمه #صفحه_13 سوره مبارکه #بقره #سوره_2 #جزء_1 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
#تفسیر #صفحه_13 سوره مبارکه #بقره #سوره_2 #جزء_1 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
قسمت اول ﴿ سورة الإخلاص - سورة ١١٢ -   تعداد آیات ٤ ﴾ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾   🍁ترجمه آيات در تفسیرالمیزان🍁 🔹به نام الله كه رحمان و رحيم است بگو او الله يگانه است 1⃣ كه همه نيازمندان قصد او مى كنند2⃣ نزاده و زاييده نشده3⃣ و هيچ كس همتاى او نيست4⃣ ✅ روايات وارده از طرق و در اين سوره بسيار زياد است، حتى از هر طريق رسيده كه: 1⃣ اين سوره با يك قرآن است. 2⃣ اين سوره هم مى تواند در نازل شده باشد و هم در . و آنچه از بعضى از روايات وارده در سبب نزول آن است اين است كه در نازل شده است. 🍁بیان آیه (۱) سوره توحید🍁 🔹بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد1⃣ 🔹كلمه () ضمير و ضمير است، معمولا در جايى بكار میرود كه گوينده زيادى به جمله از آن داشته باشد. 🔹كلمه () مورد واقع شده، آن است كه (علم به ) براى خداى تعالى است، يعنى در زبان عرب اسم براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد از ساير موارد شد، به خاطر همين استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام دارند. 🍁🍁🍁🍁🍁 ✅فرق بين () و () و احد بودن خداى تعالى ⬅️ كلمه (احد)  است كه از ماده () گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه و نباشد، نه در و نه در ، و اصولا داخل اعداد نشود، به كلمه واحد كه هر واحدى يك و دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش فرض شود، باز همان است و چيزى بر او اضافه نشده. 🍁🍁🍁🍁🍁 ⬅️ مثالى كه بتواند تا اى اين فرق را روشن سازد اين است كه: وقتى مى گويى ( از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را. اما اگر بگويى: ( از قوم نزد من نيامده )  و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين كه بين كلمه هست، و به خاطر همين معنا و كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى نمى شود، (و وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد) بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است ، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام استعمال مى شود. ⬅️ يكى از بيانات لطيف مولانا امير المومنين (ع) است كه در بعضى از خطبه هايش كه در باره توحيد خداى عزوجل ايراد فرموده:(كل مسمى بالوحده غيره قليل ) و خدا داناتر است- هر چيزى غير خداى تعالى، وقتى به صفت وحدت توصيف شود، همين توصيف بر قلت و كمى آن دلالت دارد، به خلاف خداى تعالى كه يكى بودنش از كمى و اندكى نيست. ✅خدا صمد است یعنی هر چيزى در ذات و آثار و صفات محتاج او است و او منتهی المقاصد است.
قسمت دوم‌ 🍁بیان آیه (۲) سوره توحید🍁 الله الصمد2⃣ 🔹اصل در معناى كلمه ( كردن و يا قصد كردن با است، وقتى گفته مى شود: (صمده، يصمده، صمدا) معنايش اين است كه فلانى فلان كس يا فلان چيز را كرد،  در حالى كه بر او اعتماد كرده بود. از اين كلمه را - كه است - به معانى تفسير كرده اند كه بيشتر آنها به معناى زير است:  ( و بزرگى كه از به جانبش مى كنند تا حوايجشان را برآورد) و چون در آيه مورد بحث آمده همين معنا را  مى دهد، پس خداى تعالى سيد و بزرگى است كه عالم در تمامى او را قصد مى كنند. 🍁🍁🍁🍁🍁 آرى وقتى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام () صادق بر آن باشد، در و و آثارش به خدا است، و در رفع حاجتش او را مى كند، همچنان كه خودش فرموده:  (الا له الخلق و الامر)، و نيز به طور فرموده:  (و ان الى ربك المنتهى )، پس خداى تعالى در هر كه در عالم وجود تصور شود است، يعنى چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى كند مگر آنكه مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است. 🍁🍁🍁🍁🍁 از اينجا روشن مى شود كه اگر و بر سر كلمه () در آمده، منظور است، مى فهماند خداى تعالى صمد است، به كلمه (احد) كه الف ولام بر سرش در  نيامده، براى اينكه اين كلمه با معناى كه افاده مى كند در جمله بر احدى غير خداى تعالى اطلاق نمى شود، پس حاجت نبود كه با آوردن الف و لام حصر را در جناب حق تعالى افاده كند، و يا احديت از بين احديت ها را برساند. ⬅️و اما اينكه چرا كلمه () ذكر شد، با اينكه ممكن بود بفرمايد: (قل هو الله احد و صمد)؟ اين تكرار براى اشاره به اين معنا بوده كه هر يك از جمله (هو الله احد) و (الله الصمد)  كافى در خداى تعالى است، چون ، مقام معرفى خدا به وسيله است كه خود او باشد، پس معنا چنين است كه به خداى تعالى حاصل مى گردد چه از جمله (هو الله احد) و چه از شنيدن (الله الصمد) چه آنجور و شود و چه اينجور. 🍁🍁🍁🍁🍁 و اين آيه شريفه در عين حال هم به وسيله صفات ، خداى تعالى را كرده، و هم به وسيله صفات . جمله (الله احد)  را به صفت توصيف كرده، كه احديت ذات است. و جمله (الله الصمد) او را به صفت توصيف كرده كه صفت است، چون گفتيم  صمديت عبارت از اين است كه هر چيزى به سوى او مى شود. 🍁🍁🍁🍁🍁 از گفته اند: كلمه () به معناى هر چيز است كه جوفش نباشد، و در  نتيجه نه و نه و نه و نه بياورد و نه از كسى شود. كه بنابر اين ، جمله (لم يلد و لم يولد) تفسير كلمه () خواهد بود. سوره خداى تعالى را به و بازگشت ما سوى الله در حوائج وجوديش به سوى او و نيز به اينكه احدى نه در و نه در و نه در شريك او نيست مى ستايد، و اين توحيد قرآنى، توحيدى است كه به خود قرآن كريم است، و معارف (اصولى و فروعى و اخلاقى) اسلام بر اين پى ريزى شده است.
قسمت سوم 🍁بیان آیات ( ۳ و ۴ ) سوره توحید🍁 لم يلد و لم يولد3⃣ و لم يكن له كفوا احد4⃣ 🔹 اين آيه كريمه از تعالى اين معنا را مى كند كه چيزى را . و يا به عبارت ديگر ذاتش شود، و جزئى از خودش از او گردد. چه به آن معنايى كه درباره تعالى و مى گويند، و چه به آن معنايى كه مذهبان از آلهه خود را سبحان مى پندارند. 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز اين آيه از خداى تعالى اين معنا را مى كنند كه او از چيزى متولد و شده باشد، حال اين تولد و اشتقاق به كه اراده شود، چه به آن كه وثنيت درباره خدايان خود گفته اند، كه بعضى اله و بعضى ديگر اله و بعضى ديگر اله است، و چه به نحوى ديگر. 🍁🍁🍁🍁🍁 و نيز اين معنا را مى كنند كه براى خداى تعالى باشد كه برابر او در و يا در باشد، يعنى خداى تعالى و نمايد، و احدى از صاحبان اديان و غير ايشان قائل به وجود كفوى در خدا نيست، يعنى از دين داران و بى دينان نگفته كه الوجود (عز اسمه ) است، و اما در يعنى تدبير، قائل به آن شده اند، مانند وثنى ها كه براى خدايان خود الوهيت و تدبير شدند، حال چه خداى مانند فرعون و نمرود كه ادعاى الوهيت كردند، و چه . 🍁🍁🍁🍁🍁 و #۲ملاك در بودن در نظر آنان اين است كه براى اله و معبود خود در تدبير قائلند و مى گويند: الله تعالى فلان ناحيه را به فلان واگذار نموده و او مستقل در تدبير آن ناحيه است، همانطور كه خود خداى تعالى در تدبير آن ارباب و آلهه است، و او و اله الالهه است. و اگر در صفات را نشمرديم، براى آن بود كه ، يا صفت است يا صفت ، صفت ذات كه ذات است و صفت فعل هم از فعل مى شود. ، زاده نشدن و نداشتن خدا بر بودن و يگانگى او در و و است. ⬅️ و اين معناى از بودن در آلهه مشركين نيز تصور دارد، نظير كه براى  موجودى از موجودات ممكن بپندارند، اين نيز است براى كفو بودن، چون اين فرض نيز به اين است كه انسان بپندارد مثلا فلان خودش بيمارى ما را شفا مى دهد و در از بيماريمان احتياجى به خداى تعالى نداريم، با اينكه گياه مذكور از هر جهتى به خداى تعالى است، و آيه مورد بحث اين را نيز مى كند. 🍁🍁🍁🍁🍁 بيان اينكه ، زاده نشدن و نداشتن خدا بر صمد بودن و يگانگى او در و و افعال است. و صفات گانه اى كه در اين سوره شده، يعنى شدن چيزى از خدا، و تولد خداى تعالى از ديگر، و داشتن كفو، هر چند ممكن است نفى آنها را بر صفت خداى تعالى كرد، و به وجهى گفت احديت خداى تعالى كافى است در اينكه او هيچ يك از اين صفت را نداشته باشد، و ليكن اين معنا به نظر مى رسد كه بر خدا باشند. 🍁🍁🍁🍁🍁 اما اينكه نشدن چيزى از خدا فرع صمديت او است، اين است كه ولادت كه خود نوعى و قسمت است به هر معنايى كه تفسير شود، بدون تصور ندارد، كسى كه مى زايد و چيزى از او مى شود بايد خودش داراى باشد، و چيزى كه جزء دارد به جزء است، چون بديهى است موجود از چند چيز وقتى آن موجود است كه آن چند جزء را داشته باشد، و خداى سبحان است هر محتاجى در حاجتش به او منتهى مى گردد، و چنين كسى در او تصور ندارد. ⬅️و از جمله كه در باره اين آيه (۴) گفته شده، اين است كه از كفو، است، چون همسر هر كسى او است. و بنابه اين گفتار آيه شريفه همان را مى كند كه آيه (۳) سوره جن (تعالى جد ربنا ما اتخذ صاحبه).(بلند است مقام با عظمت پروردگار ما و او هرگز برای خود همسر (و فرزندی) انتخاب نکرده) افاده مى كند. و ليكن اين حرف .