در کودکی بسیار #مؤدب و #تیزهوش بود چون درسش بسیار خوب بود پدرش برای تشویقش کتابهای داستان میخرید . به پدر و مادر علاقه داشت و بهشان #احترام میگذاشت .#اخلاق و #رفتارش سبب میشد ، دیگران به راحتی با ایشان #ارتباط برقرار کنند.
🍃⚘🍃
بعد از دیپلم در شهریور ۱۳۵۶ به خدمت سربازی رفت و در نیروی دریایی بندر انزلی گروهبان دوم بود . در دوران سربازی بسیار #منظم بود و با همکارانش ارتباط #نزدیک و #صمیمی داشت . دوستان دوره سربازی یک ناوچه به طول دو متر ساختند و به ایشان #هدیه کردند.
🍃⚘🍃
با آغاز #مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی به صف #انقلابیون پیوست و در بسیاری موارد خودش #رهبری و #تدارک تظاهرات خیابانی را به عهده میگرفت. منزلشان دو تا در داشت . وقتی مأمورین تظاهر کنندگان را تعقیب می کردند ، مردم از یک در به خانه داخل و از در دیگر خارج میشدند.
بعد از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد کمیته انقلاب اسلامی شد . از #مؤسسین این ارگان بود و #مسئولیت #فرماندهی #عملیات کمیته را به عهده داشت . حدود هشت ماه در کمیته فعالیت کرد.
🍃⚘🍃
#آیتالله غروی کاشانی #حاج اسماعیل را فرامیخواند و به او میگوید به فکر #پذیرایی از کاشانیها باشید. در این هنگام #حاج اسماعیل میگوید: اگر اجازه بدهید از همه پذیرایی کنیم.»
🍃🌷🍃
#آقای غروی میگفت تا آن موقع من #کسی به این #سخاوتمندی ندیده بودم. #حاج اسماعیل بلافاصله با #آقای طریقت که رئیس اتحادیه چلوکبابیهای تهران بود تماس میگیرد و از او میخواهد هرچه غذا دارند به #شاه عبدالعظیم🌷 بفرستند.
🍃🌷🍃
چند ساعت بعد کامیونهای حامل دیگهای غذا در #حرم #صف بستند و به همه غذا داده شد. #تدارک #غذای آن #جمعیت #عظیم که در مراسم #تشییع پیکر #آیتالله کاشانی شرکت کرده بودند #نشانگر #ارادت و #علاقه #حاج اسماعیل به #نهاد #روحانیت بود.😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید حاج محمد اسماعیل رضایی هم، به #جرم #رابطه با #آیت الله #امام خمینی(ره)، و #اقدام #علیه #امنیت ملی در #سحرگاه #یازدهم #آبان ۱۳۴۲# در سن ۳۸# سالگی #اعدام و به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
ایشان به همراه #آقاجواد که آن زمان 9#سال داشت در مناطق #عملیاتی #حضورداشت، در یکی از همین #حضورها ، #جواد را به همراه خود برای #دیدبانی #جلوتر از#خط مقدم برده بود بطوریکه #جواد ، #چراغ های #پالایشگاه بصره را می دید.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید:
۳#سال در شهر#اهواز زندگی کردیم . رقیه ، جواد ، سمیه و رضا ۱ تا ۹ ساله بودند که در #قرارگاه #شهید بهشتی اهواز #زندگی می کردند.
🍃🌷🍃
علاوه بر #نگهداری #بچه ها ، #تدارک #مایحتاج #رزمندگان ، #پذیرایی از #فرماندهان #جنگ و #اعلام خبر #شهادت #رزمندگان در آن زمان را بر#عهده داشتم.
🍃🌷🍃
پس از آغاز#جنگ تحمیلی #همسرم به مناطق #عملیاتی #اعزام شدند و پس ازمدت ها دوری برای #گفتگوی تلفنی با #ایشان به #سپاه بهشهر رفتم که درآن مکالمه ، پیشنهاد زندگی در #اهواز را شنیدم و با #خوشحالی به آن پاسخ #مثبت دادم.
🍃🌷🍃
پرونده بچه ها را که از مدرسه گرفتیم ، با یک تویوتا روباز آماده رفتن به #اهواز شدیم . اثاثیه را در دورتا دور کابین چیدیم و با #فرزندانم وسط اثاثیه نشستیم.
🍃🌷🍃
ایشان به همراه #آقاجواد که آن زمان 9#سال داشت در مناطق #عملیاتی #حضورداشت، در یکی از همین #حضورها ، #جواد را به همراه خود برای #دیدبانی #جلوتر از#خط مقدم برده بود بطوریکه #جواد ، #چراغ های #پالایشگاه بصره را می دید.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید:
۳#سال در شهر#اهواز زندگی کردیم . رقیه ، جواد ، سمیه و رضا ۱ تا ۹ ساله بودند که در #قرارگاه #شهید بهشتی اهواز #زندگی می کردند.
🍃🌷🍃
علاوه بر #نگهداری #بچه ها ، #تدارک #مایحتاج #رزمندگان ، #پذیرایی از #فرماندهان #جنگ و #اعلام خبر #شهادت #رزمندگان در آن زمان را بر#عهده داشتم.
🍃🌷🍃
پس از آغاز#جنگ تحمیلی #همسرم به مناطق #عملیاتی #اعزام شدند و پس ازمدت ها دوری برای #گفتگوی تلفنی با #ایشان به #سپاه بهشهر رفتم که درآن مکالمه ، پیشنهاد زندگی در #اهواز را شنیدم و با #خوشحالی به آن پاسخ #مثبت دادم.
🍃🌷🍃
پرونده بچه ها را که از مدرسه گرفتیم ، با یک تویوتا روباز آماده رفتن به #اهواز شدیم . اثاثیه را در دورتا دور کابین چیدیم و با #فرزندانم وسط اثاثیه نشستیم.
🍃🌷🍃
تمام #جوان هایی که #بیکار بودند رو وارد #میدان #بسیج کرد و #لباس #رزم به آنها داد، #ماهیانه برای آنها #حقوق #تعیین کرد و #مهمتر از اینها #امنیت #منطقه را به همین #بچهها سپرد و گفت: هرکس از #روستا و #منطقه خودش #دفاع کند و اینگونه #ضریب #دفاعی #منطقه خیلی #بالا رفت.
🍃🌷🍃
سرانجام #سردار #شهید نور علی شوشتری زمانی که در #تدارک #برگزاری #همایش #وحدت #سران #طوایف در #استان #سیستان و بلوچستان بود،#صبح #روز #یک شنبه 26#مهر1388# در اقدامی #تروریستی به آرزویش که همانا #شهادت در
راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای شهر نیشابور.
🍃🌷🍃
ایشان به همراه #آقاجواد که آن زمان 9#سال داشت در مناطق #عملیاتی #حضورداشت، در یکی از همین #حضورها ، #جواد را به همراه خود برای #دیدبانی #جلوتر از#خط مقدم برده بود بطوریکه #جواد ، #چراغ های #پالایشگاه بصره را می دید.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید:
۳#سال در شهر#اهواز زندگی کردیم . رقیه ، جواد ، سمیه و رضا ۱ تا ۹ ساله بودند که در #قرارگاه #شهید بهشتی اهواز #زندگی می کردند.
🍃🌷🍃
علاوه بر #نگهداری #بچه ها ، #تدارک #مایحتاج #رزمندگان ، #پذیرایی از #فرماندهان #جنگ و #اعلام خبر #شهادت #رزمندگان در آن زمان را بر#عهده داشتم.
🍃🌷🍃
پس از آغاز#جنگ تحمیلی #همسرم به مناطق #عملیاتی #اعزام شدند و پس ازمدت ها دوری برای #گفتگوی تلفنی با #ایشان به #سپاه بهشهر رفتم که درآن مکالمه ، پیشنهاد زندگی در #اهواز را شنیدم و با #خوشحالی به آن پاسخ #مثبت دادم.
🍃🌷🍃
پرونده بچه ها را که از مدرسه گرفتیم ، با یک تویوتا روباز آماده رفتن به #اهواز شدیم . اثاثیه را در دورتا دور کابین چیدیم و با #فرزندانم وسط اثاثیه نشستیم.
🍃🌷🍃