💠آن کسی که روزی برای شما دغدغه دموکراسی داشت، روحانیت بود.
🔸 گزارشی از مراسم رونمایی از کتاب «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» جدیدترین اثر سید مصطفی محقق داماد
🔈آیت الله محقق داماد
♦️ما در کشوری زندگی می کنیم که نام آن جمهوری اسلامی است و چهل سال قبل قانون اساسی آن نوشته شده و بعدها نیز اصلاحات و ترمیمی روی آن انجام شده است، اما فکر نمی کنم به یک نکته در قانون اساسی توجه کرده باشید و آن اینکه در این قانون اساسی ۴۰ سال قبل، ۱۰ پُست کلیدی به شخصی به نام مجتهد داده شده از جمله رهبری، رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس قوه قضاییه و شش فقیه شورای نگهبان.
♦️شما اگر می خواهید نماینده مجلس شوید باید مجتهدین تایید کنند و همچنین قانونی که در مجلس تصویب یا تفسیر می شود، نیاز به تایید مجتهدین دارد. بنابراین کشور را باید اجتهاد اداره می کند. شاهدیم که هر روز با هر مسأله کوچک شرعی، چه مشکلاتی که برای کشور به وجود نمی آید. برای نمونه سفیر کشور باید دستش را باند ببندد تا مبادا با یک خانم دست دهد! حال باید چه کرد که مشکلات برای این کشور به وجود نیاید؟
♦️در صد سال قبل یک شیخ فقیه از بُعد اجتهادی یک دموکراسی برای ایران درست کرده که در آن زمان در منطقه شاید از پیشروترین دموکراسی های منطقه بود که هنوز ترکیه و کشورهای دیگر به آن دموکراسی نرسیده بودند. ای کسانی که از عمامه و لباس روحانیت گله مندید و حق هم دارید، ولی یک روزی روحانیت دموکراسی را برای شما خواست. من به این جهت این کتاب را نوشتم که بدانید آن کسی که روزی برای شما دغدغه دموکراسی داشت، روحانیت بود.
♦️یک فقیه در آن زمان از چارچوب فقاهت مشکلات را حل کرده و اجتهاد را تحول بخشیده و در چارچوب اجتهاد پویای شیعی، دموکراسی و مردم سالاری به تمام معنا را برای ما آورده است.
♦️من خواستم با این کتاب بگویم که ما امروز به یک آخوند خراسانی و یک فقیهی نیاز داریم که حرفی که می زند از بُعد فقهی باشد تا کسی روی حرفش حرفی نزند. من طلبه جوان مدرسی بودم که کتاب حجاب آیت الله مطهری منتشر شد، یک عده دگم و متحجرین علیه ایشان سر و صدا را شروع کردند و گفتند این کتاب بی حجابی را رواج می دهد. یک فقیه، ولی قوی که مرحوم پدرم بود، سرکلاس درسش گفت آیت الله مطهری یادداشت های درس من را به زبان فارسی تقریر کرده، هر کسی حرف دارد با من صحبت کند! بعد از آن دیگر کسی حرفی نزد.
♦️ما امروز به یک آخوند خراسانی قوی نیازمندیم. من تعجب می کنم از اینکه برخی که خود و استادشان هم شاگرد مرحوم آخوند خراسانی نیستند، گاهی در مورد نظریه های ایشان سخنانی می گویند که نه تنها از مسیر فکری آخوند خراسانی منحرف است بلکه با هیچ موازین فقهی تطبیق نمی کند.
_به نقل از سایت شفقنا
#گزارش
#رونمایی_کتاب
#مرجعیت
#روحانیت
#جمهوری_اسلامی
#سکولاریسم
#دموکراسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقهای ما حقوق اسلامی را خوب می دانند، ولی حقوق غرب را نمی دانند و بسیاری از مشکلات ما نشأت گرفته از این مساله است!
🔸گزارشی از مراسم رونمایی از کتاب «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» جدیدترین سیدمصطفی محقق داماد
🔈دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
♦️از عجایب عالم این است که در روایات اسلامی از کلمه اجتهاد مذمت شده است، البته آن اجتهادی که در روایت از آن مذمت شده، اظهار نظر شخصی در احکام خداوند است. اما اگر اجتهاد به معنی کوشش توان فرسا در فهم روایات و آیات باشد، اجتهاد حقیقی است.
♦️کتاب «مکتب اجتهادی آخوند خراسانی» درباره شخصی نوشته شده که یکی از علمای علم اصول در تاریخ مقدس اسلام است. علم اصول یگانه علمی است که در شرق و غرب نظیر و سابقه ندارد و تنها در جهان اسلام است. این علم می کوشد که از آیات و روایات احکام خداوند را استنباط کند.
♦️گذشتگان ما به ویژه در جهان اسلام معتقدند که هر علمی موضوع دارد و درباره موضوع علم اصول سخن خوبی از سوی آیت الله بروجردی بیان شد که فقیه در علم اصول به دنبال حجت برای فتوا می گردد، به عبارتی آن حجتی که مضمون سخن یک فقیه هست، حجت است و باید مصادیق این حجت را پیدا کنیم.
♦️علم اصول، علمی بسیار دقیق است و علم اصول قهرمانانی از جمله میرزای قمی، شیخ انصاری و آخوند خراسانی و دیگرانی دارد.
♦️آخوند خراسانی در اصول دقیق بود چون فلسفه خوانده بود. ایشان از فلسفه استفاده کرد، اصول را تعالی داد و دقیق ترین مسایل را به کار برد. من معتقدم تمام مباحث اصول در سه کلمه خلاصه می شود مدلول، مفهوم و معنی که هر سه به هم وابسته است.
♦️محقق داماد آخوند زمان ماست، در قم درس فقه، اصول و فلسفه خوانده و پدر او جزو ارکان قم و در علم اصول بی نظیر بود و امروز هم فقیه خوب کسی است که اصولی خوبی باشد. آقای مصطفی محقق داماد علاوه به تحصیل در حوزه قم، در غرب دکتری خود را کسب کرده لذا حقوق غربی و حقوق اسلامی را به خوبی می داند و به موازین فقه وارد است و انصافاً ایشان باید در مورد حقوق بین الملل حرف بزند و کتاب بنویسد. سایر فقهای ما حقوق اسلامی را خوب می دانند، ولی حقوق غرب را نمی دانند و بسیار از مشکلات ما نشأت گرفته از این مساله است.
♦️ما امروز آخوند خراسانی نداریم. آخوند خراسانی فقیه و اصولی درجه یک و به روح زمان خود آشنا بود و همچنین در سیاست افکار بی نظیر داشت.
-به نقل از شفقنا
#گزارش
#رونمایی_کتاب
#روحانیت
#مرجعیت
#علم_اصول
#آخوند_خراسانی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سرمایه اجتماعی روحانیت
🔸بخشی از سرمقاله جدیدترین شماره «افق حوزه»
🖋حجتالاسلام والمسلمین برته (مدیر رسانه و اطلاع رسانی حوزههای علمیه):
♦️روحانیت شغلی در کنار سایر مشاغل نیست و رسالتی است بهمنظور تأمین سعادت انسان که با هر شغلی قابل جمع شدن است. از این رو روحانی اقتصاددان، روحانی ادیب، روحانی مدیر و یا روحانی سیاستمدار هرگز واژگان غریبی نیستند و بر همین مبنا است که روحانیت شیعه در ایران بهعنوان نهادی مردمی، همیشه نقش هدایت و حمایت از عامه را برعهده داشته است.
♦️اخیراً چنین ادعا میشود که روحانیت در سایه تصدی مسئولیتهای جدید و بهطور خاص، دولتی و حاکمیتی، سرمایه اجتماعی خویش یعنی اعتماد و پذیرش مردم را از دست داده است.
♦️عموماً کسانی که قایل به فروکاستن مقبولیت اجتماعی روحانیتاند، تقلیل فرمانپذیری سیاسی در بخشی از طیفها نسبت به نهادهای رسمی دین را سنجه و شاخص اصلی میدانند. بررسی دقیقتر تحولات ایران بهویژه پساز انقلاب اسلامی، با توجه ویژه به تغییرات گسترده در بافت فرهنگی ایران، زوایای کمتردیدهشدهای از مناسبات روحانیت و مردم را به تصویر خواهد کشید.
♦️ایران قبل از انقلاب که بیشاز 52 درصد جمعیت بالای 6 سال آن بیسواد بودند، اکنون از جامعهای برخوردار است که فقط قریب به 10 درصد جمعیت بالای 6 سال بیسواد و نرخ فاصله جنسیتی آن در حوزه علماندوزی به کمتر از 4 درصد رسیده است. چنین رشدیافتگی و حرکت شتابانی که تحلیل و مطالبهگری جامعه را بهشدت افزایش میدهد، نسبت به خدمات دینی و معرفتی نیز سیل تقاضای انباشتهشدهای ایجاد خواهد کرد.
♦️از سوی دیگر درنوردیدن عرصههای جدید سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به یمن ورود ایران به باشگاه علم، ارتباط گستردهتر و معنادار با دنیای معاصر و نهایتاً تلاش و تقاضای درخور توجه بهمنظور تولید پیوست اسلامی عرصه های علمی بهویژه علوم انسانی، همه و همه بر مطالبات و درخواستهای عموم مردم و بهویژه صاحبنظران از روحانیت و به معنای دقیقتر، حوزههای علمیه بهعنوان نهاد متکفل امر دین و تربیت دینی بهطور زایدالوصفی افزوده است.
♦️اکنون مطالبات جدیتری در خصوص خرده نظامها و مکتبهای سیاسی، امنیتی، دفاعی، تئوریهای اقتصادی، تئوریهای بومیشده فرهنگی و... از علما و فضلای حوزه مطرح است.
♦️تأسیس کرسیهای پرشمار درس خارج فقه در موضوعات پیشگفته و مبتلابه ملی و بینالمللی مثل فقه التربیه، فقه فرهنگ، فقه اقتصاد، فقه حقوق بشر، فقه رسانه، فقه خانواده، فقه نظام و... همگی در راستای پاسخ به نیازهای فوق است.
♦️به همان میزان که سادهانگاری و چشمپوشی از عرصههای نوپیدای نقشآفرینی روحانیت و بیتوجهی به سازماندهی و نهادمندی آن متناسب با اقتضائات جهان معاصر، غیرعالمانه و نابخشودنیاست، غفلت از لزوم استمرار ارتباط مردمی و چهرهبهچهره روحانیت با بدنه جامعه و نپرداختن به آسیبهای احتمالی هم شایسته تحلیلی علمی نخواهد بود.
♦️جنس تعاملات و تأثیرگذاری روحانیت در اجتماع در عین توجه به عامه مردم، جنبههای تخصصیتری در ابعاد ملی و بینالمللی به خود گرفته است و امروزه صدای مکتب اهلبیت علیهم السلام به برکت مجاهدتهای علمای سختکوش و مخلص آن از اقصینقاط عالم، پرطنین و جانفزا به گوش میرسد.
♦️به واقع فتاوای تقریب، سکوت و جهاد مراجع معظم دامت برکاتهم، بازیگران جدی و تأثیرگذار کلانرخدادهای بینالمللی دنیای معاصرند، بهگونهای که به روشنی میتوان ضریب نفوذ حرکت علمای مکتب اهلبیت علیهم السلام بهویژه پس از انقلاب اسلامی را از متغیرهای تعیینکننده معادلات جهان کنونی دانست.
-به نقل از خبرگزاری حوزه Hawzahnews.com
#روحانیت
#مرجعیت
#فقه_تمدن_ساز
#سکولاریسم
#اجتماع
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
📛 مناظرات در دانشگاه شریف
(حضوری/مجازی/اکران)
♨️ موضوعات: ازدواج سفید، همجنسگرایی، ارتداد، حجاب، دین و اخلاق
👨🏫 اساتید: حجج الاسلام و آقایان سوزنچی، صادقی، جوادی آملی، فنایی، بازرگان، نراقی، سروش، صبوحی
✍ ثبتنام:
سایت: AzadFekriSchool.ir
تلگرام: T.me/AzadfekriSchool
♻️ دانشپژوهان: رسانه مردمی حوزه علمیه👇
🆔 ایتا: Eitaa.com/dph110
🆔 تلگرام: T.me/dph110
دغدغههای حوزوی
💠تصحیح یک برداشت از سکولاریسم حوزوی 🖊محمدعلی میرزایی ◀️تقلیل چهارگانه فرد، اجتماع، حکومت، امت به ف
📜آیا طرح مسأله همجنسگرایی به عادی سازی آن کمک نمیکند؟
🔻حسین سوزنچی، از کارشناسان حوزوی حاضر در دوره درس گفتارهای دین و اخلاق مدرسه آزاد فکری در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹نکاتی درباره درس گفتگوی دین اخلاق وحقوق جنسی (مساله همجنسگرایی). برخی از دوستان میپرسند: آیا با طرح بحث همجنسگرایی به گسترش و عادی سازی آن کمک نمیشود؟ بنده در مقابل میپرسم: آیا باید صبر کنیم که یک موضوع به یک مساله حاد اجتماعی تبدیل شود و سپس درباره آن و چگونگی مواجهه با آن به بحث و گفتگو بپردازیم؟ آیا وقتی علائم هجوم از دور سوسو میزند بهتر نیست که پیشاپیش درباره آنچه میخواهد رخ دهد بیندیشیم و بحث کنیم و با بحثهای خود امکان داوری عاقلانه و هوشیارانه در برابر این امواج غربی را برای جامعه فراهم آوریم؟
🔹از نظر حقیر، همجنسگرایی بسیار بیش از اینکه یک گرایش واقعی در معدودی از انسانها باشد، مصداق بارز سرکشی نفس اماره عده قلیلی است که با ابزارهای متعدد رسانهای میکوشند خود را حق به جانب و دارای عِدّه و عُدّه نشان دهد؛ در حالی که علیرغم ساخت هزاران فیلم در راستای عادیسازی و مظلومنمایی در این عرصه، و تبلیغات شدید درباره آن به عنوان یکی از حقوق طبیعیِ بشر، و ایجاد قوانین تسهیلکننده این روابط، و همراه کردن جو حمایتی در میان تودهها، به نحوی که مخالفت با آن مخالفت با حقوق آزادی و برابری انسانها قلمداد شود، آمارهای خود کشورهای غربی، از نفوذ ضعیف این پدیده شوم در مقام عمل، حتی در خود این جوامع حکایت دارد. مثلا حتی بعد از تصویب و قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان در آمریکا، طبق آمار موسسه گالوپ، تعداد کسانی که خود را همجنسگرا معرفی می کردند حدود 1.7 درصد بود و تنها یک دهم آنان اقدام به چنین ازدواجی کردند.
🔹آیا بهتر نیست که در مقابل این پروپاگاندای عظیم رسانهای، این واقعیتها نیز در معرض دید همگان قرار گیرد؟ آیا بهتر نیست که پیش از اینکه این موج دفاع از همجنسگرایی به ایران هم سرایت کند، با بحث و تامل، اندکی مردم را به فکر درباره منطق آنان واداریم که: آن انسانی که از کرامت و برابری حقوق او دم میزنید واقعا کیست و آیا همجنسگرایی در راستای کرامت انسان است یا در راستای تحقیر انسان و انسانیت؟ واقعا حق چیست که باید به رسمیت شناخته شود؟ و اگر حقی که واقعا حق و ارزشمند است معلوم گردد، هیچکس، حتی شخص همجنسگرایی که انصاف داشته باشد، همجنسگرایی را به عنوان یک حق خواهد دید؟
🔹آیا خداوندی که به همه زمانها و همه چیز آگاه و بر هر چیزی توانا و این اندازه در حق انسان مهربان است، نمیخواسته ویا نمیتوانسته با انسان چند کلمه سخن معنیدار بگوید؛ و اگر گفته آیا سزاست که کلمات خداوند را از هرگونه معنا تهی و آنگاه به دلخواه خود تفسیر به رای نماییم و آیا اگر کسی به هر بهانهای (حتی به بهانه عدالت جویی و آزادی طلبی ) کلمات و سخنان ما را از معنی اصلیاش خارج کند بر او نمیآشوبیم؟
🔹عدهای از جوانان این مرز و بوم، تصمیم گرفتهاند که پیش از اینکه باطل عرصه جولان پیدا کند پرده از رخ حقیقت برگیرند؛ و از پیش نیز درباره اینکه حق و حقیقت چیست پیشداوری نکنند و ابتدا امکان شنیدن سخنها را مهیا سازند تا بعدا افراد خودشان به تشخیص حق و باطل برسند؛ و برای این منظور از مدافع و منتقد این مساله دعوت کردهاند که در محیطی آرام و به دور از جنجال، رای خود را با مخاطب در میان نهند. و خداوند وعده داده که اگر کسانی بیهرگونه غل و غشی در مسیر خدا - که همان حق محض و حقیقت ناب است - گام برداند، و دربند باورها و تعصبات شخصی و شرقی و غربی نمانند، آنان را هدایت خواهد کرد. (سوره عنکبوت، آیه 69)
@saraeer
💠«خانه کُشی دانشگاهی»
🖋فاطمه حسینی
♦️داگلاس پورتئوس و ساندرا اسمیت، اصطلاح خانه کُشی (domicide) را اولین بار در سال ۲۰۰۱ برای اطلاق به تخریب تعمدی خانه افراد وضع کردند تا مشخص کنند که راندن افراد از خانه و کاشانه شان صرفا یک جابجایی فیزیکی نیست و رنج کشنده ای را به قربانیان آن تحمیل می کند. در حقیقت خانه کُشی همان کشتن تدریجی افراد است بدون آنکه از دید قانون قتلی واقع شده باشد. به همین دلیل هم هست که امروزه یکی از شیوه های رایج برای کم کردن شر مزاحمان و عناصر نامطلوب همین خانه کُشی است، نمونه هایش را هم از میانمار تا فلسطین دیده ایم، و البته جدیدترینش دارد در دل همین تهران خودمان و در ده ونک اتفاق می افتد...
♦️پورتئوس و اسمیت سه دلیل اصلی خانه کُشی را جنگ، زمین خواری استعماری و سکنی دادن نژادپرستانه افراد جدید در خانه سکنه قدیمی و بومی معرفی می کنند. دلیل چهارمی که این دو جغرافی دان از آن غافل بوده اند، زد و بند نهادی به بهانه توسعه دانشگاه است که حکم تخریب خانه های ده ونک مصداق بارز آن است!
♦️اصلا به جزییات دعوا و فراز و فرود پرونده تملک این خانه ها نمی پردازم، چیزی که مسلم است این است که یک مورد خانه کشی در حال وقوع است، چون در هر حال، چه با سند سربی و چه بدون آن، آدمهایی به زور حکم قضاییِ طرفِ قویترِ ماجرا دارند از خانه هایی که سالها در آن ساکن بوده اند رانده می شوند که در ظالمانه بودن آن تردیدی نیست.
♦️اما وجه پنهان ماجرا به مراتب از خانه کُشی هم تاسف برانگیز تر است: طرف دعوا یک دانشگاه است. این تاسف زمانی بیشتر می شود که موقعیت مکانی دانشگاههای خودمان را با دانشگاههای ممالک پیشرفته مقایسه کنیم: در حالی که دانشگاههای ما عرصه های وسیع محصور به نرده های بازدارنده و محدود به نگهبانی و اجازه تردد هستند، دانشگاههای آنها از ساختمانهای پراکنده در همسایگی خانه های ساکنان یک منطقه از شهر ساخته می شوند. نتیجه آمیختگی فضای عمومی شهری با فضای دانشگاهی نفوذ عمیق علم و تفکر و تحقیق در بطن جامعه و حضورش در زندگی روزمره مردم است. نتیجه جداسازی دانشگاههای ما هم از فضای عمومی شهر همین است که می بینیم: نه علم و فرهنگ در زندگی روزمره مردم جایی دارد و نه دانشگاه دیگر متولی توسعه دانش و فرهنگ است، چون حصارها کار خودشان را کرده اند.
♦️اما مورد دانشگاه الزهرا از این هم بدتر است: گویا اصلا این دانشگاه چشم دیدن مردم و زندگی روزمره شان را ندارد که اینطور به بهانه توسعه از پس حصارهایش به خانه های مردم چنگ می اندازد. دیگر در میان خانه های مردم بودن پیشکشش!!
♦️دانشگاههای «دیگران» همسایه خانه های مردمانشان هستند، ولی دانشگاه ما خانه کُشی می کند! این زنگ خطری برای کل مملکت است: دانشگاههای ما نه فقط توان همزیستی با مردم را ندارند بلکه دارند به دشمن مردم مبدل می شوند...
-به نقل از فرنوشت
#ده_ونک
#دانشگاه
#دانشگاه_الزهرا
#صدر_الساداتی
#آسیب_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آیا تمدن بدون کتاب در راه است؟
🖋استاد رسول جعفریان
⬅️آنچه که در میان عوامل مختلف، دنیای جدید را از دنیای قدیم، جدا می کند، تغییری است که در علم و ابزارهای انتقال علم رخ داده است. اگر «کتاب» را مهم ترین ابزار ذخیره علم بدانیم، می توانیم، ادوار تاریخ بشر را به سه دوره تقسیم کنیم.
🔸مرحله اول: دورانی که بشر در سیر فرهنگی خود از تمدن بی کتاب عبور کرده و برای هزاران سال، بدون کتاب، زندگی کرده و تمدن بدون کتاب را پشت سر گذاشته است. طبیعی است که ذخیره سازی علم او در کتاب نبوده و بنابرین باید گفت، از یک حدی، جلوتر نرفته است.
🔸مرحله دوم، دورانی است که بشر به «کتاب» رسیده و از این ابزار استفاده کرده است. تاریخ نوشت افزار در میان بشر خیلی طولانی نیست، و بشر در این دوره، سعی کرده است تا علم را در «کتاب» ذخیره کند. یونان از این جهت در نقطه اوج قرار دارد اما پیش از آن هم، نوشت افزار به صورت های مختلف در تمدن بابلی و هندی بوده است.
تمدن اسلامی، امتداد تمدن کتاب است و در دوره تمدن مسلمانی، کتاب نقش مهمی داشته است. در تمدن اسلامی که از نظر تکیه بر «کتاب» بسیار برتر از یونان بوده، کتاب نقش محوری دارد. در این تمدن همیشه از کتاب و کتابخانه یاد شده و البته یکی دو قرنی طول کشید تا اهمیت نوشتن و کتاب آشکار شد. بعد از آن، از قرن سوم، تکیه اصلی نه روی فرهنگ شفاهی بلکه روی کتاب است.
تمدن کتاب دو مرحله دارد. کتاب خطی و کتاب چاپی. ما در مرحله کتاب خطی، از یونان جلوتر رفتیم و هزاران کتاب جدید تولید کردیم. البته تولید کتاب لزوما به معنای تولید علم نیست، اما به هر حال، مهم است. مرحله دوم تمدن کتاب، کتاب چاپی است که ما خیلی دیر خبردار شدیم.
تمدن جدید غربی با صنعت چاپ راهش را گشود. کتاب چاپی، اساس تمدن جدید را متحول کرد و این تحولی بود که ما دیر به آن رسیدیم. این که این دیر رسیدن چه دلیلی داشته است؟ می دانیم «کتاب» ابزار علم و انتقال آن است، و وقتی کمتر استفاده شود، یا از نظر نوع آن، شکل های بد و ابتدایی آن محل توجه باشد، اثری کاملا منفی روی رشد علم خواهد داشت. شما نگاهی به صنعت نشر و چاپ در قرن هفدهم و هیجدهم غرب بیندازید، و آن را مقایسه با نوشته های خطی ما و بعدا چاپی ما، در اواخر قرن هیجدهم و بیشتر قرن نوزدهم کنید. نوع چاپ، محتوای کتابها، استفاده از آنها در نظام آموزشی و در واقع استفاده از کتاب به عنوان یک ابزار برای نشر علم، تفاوت زیادی را نشان می دهد. غرب از ابزار چاپ بخوبی استفاده کرد. شرایط دیگر تولید علم هم فراهم بود و بسرعت وضع علمی و تمدنی بهتری یافت. اما ما درجا زدیم.
🔸مرحله سوم، که به تازگی آغاز شده، تا روزگار ما، تمدن ترکیبی بین کتاب و رایانه است آنچه تا حال اتفاق افتاده، این است که در بیشتر رشته های فنی و پزشکی، کتاب از مدار حذف شده یا اندکی از آن مانده است. اما در حوزه های علوم انسانی و دین، هنوز کتاب اهمیت دارد .آیا در این مرحله هم، مانند چاپ، ما عقب تر خواهیم افتاد یا تا زود است راههایی برای پیشرفت خواهیم یافت.؟
⬅️مدتهاست که کاروان تمدن بشری، افزار جدیدی را در کنار کتاب قرار داده و بدون هیچ تعجبی می توان گفت که به تدریج، از سهم کتاب کم شده و بر سهم رایانه افزوده می شود. اکنون کتاب دیجیتال نقش مهمی در تولید علم دارد، چیزی که تا سه دهه قبل بی معنا بود. باید پرسید، آیا کتابداران ما از نقش رایانه که سه دهه است بسرعت پیشرفت می کند، آگاهند؟
♦️ما در آستانه تمدن بدون کتاب، یا کمتر کتاب، قرار داریم. این تحول اقتضاءات خاص خود را دارد. آمادگی ذهنی مهم ترین مسأله است. در درجه بعدی، آمادگی فنی است که آن هم بسیار مهم و نیازمند نیرو و امکانات است. اما اول آمادگی ذهنی است.
♦️ما چه اندازه در این زمینه فعال هستیم؟ آیا هنوز به روش های گذشته اکتفا می کنیم، یا وارد دنیای جدید می شویم؟ ورود در دنیای جدید، تخصص و هزینه های خاص خود را می طلبد که گاه ما به خاطر نداشتن آنها، کوتاه آمده در کنار همان روش قدیمی می مانیم. ممکن است کاری که برای چاپ نکردیم و عقب افتادیم تکرار شود. برای این که خطایی پیش نیاید باید تلاش کنیم. ابزار علم، نقش مهمی در پیشرفت دارد و ما مع الاسف در حاشیه قرار داریم.(سخنرانی در جمع کتابداران دانشگاه تهران).
_به نقل از کانال رسول جعفریان
#تمدن
#غرب
#کتاب
#علوم_انسانی
#دانش_مسلمین
#رایانه_محوری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مطهری علیه کهنه گرایی به اسم سنت گرایی
🖋استاد رسول جعفریان
♦️بخشی از مشکل ما در این شهر دانش پرور، این است که وقتی دوستان همدیگر را می بینند، فکر می کنند تمام عالم مثل آنها می اندیشند، در حالی که اندکی گردش در مراکز دیگر، می تواند زمینه های اندیشگی را عوض کند.
♦️برای مثال همین که آقای مطهری، پایش را به تهران گذاشت (سال 31)، و مسائل دنیای جدید را اندکی فراخ تر دید، در بسیاری از دیدگاههایش تأثیر گذاشت. ایشان، آن وقت، مسائلی را دریافت که بندرت در اینجا، قابل توجه بود. حضرتشان در یک سخنرانی با عنوان «قوانین اسلام در مقایسه با توسعه و تحول دنیای جدید» [حوالی سال 50] نکات جالبی را در باره ستایش عده ای از کهنه گرایی به اسم سنت گرایی مطرح کردند. عین عبارت ایشان از همان کتاب «پانزده گفتار» که حالا در مجموعه آثار 21 ایشان منتشر شده این است:
🔸«ما در اینجا که خود را پاسدار معارف اسلامی می دانیم باید یکی از وظایف خودمان را این بدانیم که از روی مبانی دقیق علمی فلسفی اجتماعی و مطالعات زیاد تاریخی این راه را میان این دو دسته مفرط و مفرُط در جامعه مشخص کنیم. [همچنان که با آن طبقه مبارزه می کنیم که انحرافات زمان را به نام پیشرفت زمان می پذیرند] با آن طبقه مبارزه کنیم که با هر جدیدی و با هر امر نوی مخالفت می کنند. یک عده افراد بودند که گویا که همه پیمانهایشان با کهنه بسته شده بود. مثلا برای نوشتن باید یک قلمدان مرکب باشد و لیقه به آن شکل باشد که چقدر وقت بگیرد برای اینکه این مرکب درست بشود و قلم دم به دم در دوات برود، چقدر وقت از این جهت می گیرد. باز قلم یک جایش مثلا پرمَد بنویسد یک جایش کم مد به جای یک خودنویس به این سادگی که انسان یک دفعه که به این سرعت پر می کند بعد ساعات متوالی می نویسد. فکرش هم دیگر صرف اینکه دائما متوجه دوات وقلم باشد نمی شود می گفتند چون از قدیم پدران ما همیشه با دوات وقلم کار می کردند ما با خود نویس کار نمی کنیم به قول ان شخص گفته بود: «یترکون حمارالله و یرکبون شِمِندوفِر» حمار الله را رها می کنند و سوار شمن دوفر [قطار] می شوند! در مشهد- ما که یادمان نمی آید ولی شنیدیم – اولین باری که در آستانه برق کشیدند یک کسی هیاهو راه انداخت مردم ریختند و تمام چراغ برقها را خاموش کردند. به چه دلیل؟ مگر در متنی از متون اسلام در آیه ای از آیات قران مثلا وارد شده است که یا ایها الذین امنو علیکم به اینکه مبادا که این چراغ نفتی را از دست بدهید! یا ایها الذین امنو به اینکه مبادا اینکه همیشه الاغ سوار بشوید و غیر از الاغ چیز دیگری سوار نشوید. اینها مخلوط کردن دین با سنتهایی است که در میان مردم پیدا می شود و بعد شکل تقدس پیدا می کند.
باز یادم هست در دهات تازه دبستان پیدا شده بود و یک آقایی اینجور استدلال می کرد ـ البته خلط مبحث بود ـ و در واقع مغالطه می کرد می گفت: ای اقا! این حرفها چیست، مگر مردم دیگر که مکتبخانه می رفتند ملا نمی شدند؟ مگر شیخ مرتضی انصاری از همین راه همین «الف دو زبر ان دو زیر ان دو پیش ان» ملا نشد؟ خوب بچه های ما هم همین جورند. او خیال کرده که شیخ مرتضی انصاری که شیخ مرتضی انصاری شد شرطش همین بود. البته این مانع بزرگی در راهش نبود. برای او هم اگر یک متد درسی بهتری تعیین شده بود از آنچه هم که شد خیلی بهتر می شد. این دیگر جزو اسلام نیست که مثلا ما نو آموز را که میخواهیم یاد بدهیم حتما باید به ان ترتیب الف ب و بعد الف سرگردان و از این حرفها باشد یا به شکل دیگری. اسلام که روی این جور مسائل تکیهای نکرده است.» (مجموعه آثار: 21/483)
-به نقل از کانال رسول جعفریان
#یادداشت
#رسول_جعفریان
#مرتضی_مطهری
#آسیب_شناسی
#سنت_گرایی
#تکنولوژی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
هدایت شده از نجم
اطلاع از رویدادهای علمی ملی و بین المللی در " نجم"
https://eitaa.com/nokhbegannajm
https://t.me/NajmFoundation
دغدغههای حوزوی
💠آشنایی با تعدادی از دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه #شیعه_شناسی ⬅️برخی از مهم ترین دانشگاه ها
💠 آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش دوم)
♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از:
🔸1. مرکز مطالعات شرقی (دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا)
http://mec.sas.upen.edu/studies.html
⬅️این مرکز بیشتر مطالعات خود را معطوف به جهان عرب نموده و در کنار آن، زبان های شرقی مانند: عربی، فارسی، ترکی، پشتو، ازبکی و ترکمنی نیز مطالعه و تدریس می شود. در موزه انسان شناسی و باستان شناسی این دانشگاه آثار و مطالبی درباره تشیع و تسنن وجود دارد. از تحقیقات و مقالات این دانشگاه می توان به این موارد اشاره کرد: «تسنن در برابر سفاهت تشیع(!!)»، «معماری قدرت در آیین تشیع: میان تعبد و تعقل»، «محرم و مناسک آن: آیین مذهبی برای روایت تاریخ مقدس در میان شیعیان آمریکا».
🔸2. دانشگاه آریزونا (آمریکا)
www.asu.edu
⬅️تحقیقات این دانشگاه بیشتر در جهت مقایسه میان ادیان است که این قانون درباره دین اسلام نیز صدق می کند. عناوین برخی از دروس این دانشگاه عبارتند از: درآمدی بر اسلام؛ مذاهب جهان؛ بررسی دین اسلام؛ اسلام و دنیای مدرن؛ تمدن اسلامی؛ زن در اسلام؛ مذهب و حکومت در ایران.
⬅️عناوین برخی از کنفرانس های این دانشگاه عبارتند از: نقش اسلام در کشورهای مختلف؛ آیا آمریکا می تواند از اسلام بیاموزد؟؛ آیا مسیح مسلمان بود؟؛ از تراژدی تا استنباط، گفتمان علمی در ارتباط با جهان اسلام.
⬅️مقالات و تحقیقات قابل توجهی در این دانشگاه انجام شده که اکثراً به بحث شیعه و سنی در پاکستان پرداخته اند.
🔸3. مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن (انگلستان)
WWW.iis.ac.uk
⬅️این مؤسسه به دنبال توسعه تحقیقات و آموزش درباره اسلام، با تأکید بر شیعه و به خصوص فرقه اسماعیلیه، متمرکز شده است. برنامه های مؤسسه مطالعات اسماعیلی، توجه خاصی به موضوعات تجددگرایی و مدرنیسم مبذول می دارد. ترجمه «دایرة المعارف بزرگ اسلامی» به زبان انگلیسی از کارهای مهم این مؤسسه است.
🔸4. دانشگاه بریستول (انگلستان)
www.bristol.ac.uk
⬅️بخش اسلام شناسی این دانشگاه زیر نظر رابرت گلیو متخصص تشیع اداره می شود که هر سه پایان نامه خود را در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری درباره تشیع نگاشته است. دروس اصلی و مهم مرتبط با تشیع در این دانشگاه عبارتند از: اندیشه کلاسیک اسلامی، مذهب و آیین اسلام، جنبش های مذهبی مدرن در ایران، فلسفه اسلامی، شیعه (که در این درس فرق شیعی به ویژه اثنی عشریه، اسماعیله و زیدیه، مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و دکترین رفتار افراطیون شیعه بازنگری می شود).
🔸5. مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه کمبریج (انگلستان)
www.cam.ac.uk
⬅️این دانشگاه دارای «کرسی تخصصی شیعه شناسی جان (یحیی) کوپر» است. کنفرانس های این دانشگاه بیشتر درباره مسائل جهان عرب و حوزه ادبیات است که برای نمونه می توان به کنفرانس هایی در مورد «نظامی گنجوی» و «شاهنامه فردوسی» اشاره کرد.
⬅️از مهم ترین مقالات ارائه شده در این دانشگاه عبارتند از: «بررسی تشیع دوازده امامی در دوره جدید: فرهنگ دینی و تاریخ سیاسی»، «عوامل مؤثر بر سیاسی شدن تشیع لبنان و ظهور حزب الله»، «شیعیان اثنی عشری به عنوان یک اقلیت مسلمان در هند»، «خطابه اشک».
🔸6. مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه شفیلد (انگلستان)
www.sheffield.ac.uk
⬅️موضوع اصلی مرکز مطالعات اسلامی این دانشگاه «فقه اسلامی» است که البته هم در ضمن تحقیقات فقهی و هم غیر آن به تشیع نظر دارند؛ از این جمله می توان به پژوهش کاملی که درباره تشیع در این دانشگاه و توسط مرکز مطالعات دینی انجام شد، اشاره کرد.
🔸7. مدرسه مطالعات آسیایی و آفریقایی سوآس (دانشگاه لندن)
www.soas.ac.uk
⬅️مرکز مطالعات اسلامی این دانشگاه به مدیریت پروفسور عبدالحکیم از سال 1995م شروع به کار نمود. در زمینه قرآن پژوهی، این مدرسه نشریه ای را با عنوان «مجله مطالعات قرآنی» منتشر می کند. بعضی از دروس این مرکز نظیر درس «عصر فاطمیان در قرون 10 تا 12میلادی» با تشیع مرتبط است.
⬅️«مباحث مذهبی در تشیع معاصر» و «عناصر شیعی در معماری پاکستان» از طرح های تحقیقاتی این مدرسه مطالعاتی است.
-به نقل از کانال مطالعات شیعه در غرب
#شیعه_شناسی
#بین_الملل
#تبلیغ
#دانشگاه
#علوم_انسانی
#غرب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠 آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش دوم) ♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها
💠آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش سوم)
♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از:
🔸1. دانشگاه منچستر (انگلستان)
www.mmu.ac.uk
⬅️مستشرق مشهور «نورمن کالدر» استاد فقه شیعی و درگذشته در سال 1998م، دارای کرسی در این دانشگاه بود.
⬅️دروس مقطع کارشناسی این دانشگاه در دو بخش 120واحدی ارائه می شود و یکی از دروس بخش دوم، درسی است با عنوان «تشیع». از جمله پایان نامه های دفاع شده در این دانشگاه می توان به «ظهور شیعه در ایران در عصر صفوی» اشاره کرد.
🔸2. دانشگاه لنکستر (انگلستان)
Relstud@lancaster.ac.uk
⬅️این مرکز اولین مرکز مطالعات دینی در انگلستان بوده و تحقیقات، دروس و مطالعات آن متمرکز بر ادیان اصلی و زنده جهان از جمله اسلام است. دوره اسلام شناسی این دانشگاه با عنوان «اسلام کلاسیک» در تابستان 2005م برگزار شد که بخشی از آن به طور خاص به «تشیع و فرقه های آن» پرداخته است.
⬅️از جمله اهداف برگزاری این دوره می توان به آشنایی با «شریعت و کلام در تفکر اهل سنت، شیعه و صوفیه» اشاره کرد.
🔸3. دانشگاه گلاسکو (انگلستان)
www.gla.ac.uk
⬅️جهت گیری مرکز مطالعات اسلامی دانشکده الهیات و مطالعات دینی این دانشگاه در راستای اسلام شناسی است.
⬅️در میان مقالات ارائه شده در کنفرانس های برگزار شده در این دانشگاه و تحقیقات و پایان نامه های دفاع شده و رویکردهای فارغ التحصیلان آن «گرایش های شیعی» دیده می شود که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: «وارثان محمد نبی(ص) و ریشه های افتراق تشیع و تسنن» و «اخطارهای رهبر تشیع».
🔸4. مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل (کانادا)
⬅️این مؤسسه زیرمجموعه دانشکده هنر این دانشگاه بوده و تمرکز اصلی آن بر فرهنگ و تمدن اسلامی با توجه به محدوده جغرافیایی آن است. «ولیفرد کنت ول اسمیت» مؤسس این مرکز معتقد است تاریخ اسلام بدون در نظر گرفتن «مذهب» به عنوان یک عامل مهم و اثر گذار در رشد و شکل گیری تمدن اسلامی قابل فهم نخواهد بود.
⬅️برخی از دروس در حال تدریس و مرتبط با مذهب تشیع در این مرکز عبارتند از: تفکر شیعه در ایران، اسلام و سیاست: ایران، مشکلات تفکر شیعه. از جمله آثار منتشر شده این مرکز می توان از «دین و قدرت در صفویه» و «محمدباقر مجلسی» را نام برد.
🔸5. دانشگاه تورنتو (کانادا)
www.utoronto.ca
⬅️این دانشگاه دارای مواد درسی و دوره های آموزشی مرتبط با تشیع است؛ مانند: «اسلام شیعی» (که در این درس توجه خاصی به شیعه گری سیاسی، فاطمیان، صفویه و ایران معاصر می شود)، «مباحثی درباره اندیشه عرفانی در اسلام»، «درآمدی بر دین اسلام»، «تاریخ اسلامی تا زمان سقوط بغداد».
⬅️در این دانشگاه یک طرح تحقیقاتی در مورد فتوای امام خمینی(ره) در مورد اعدام سلمان رشدی انجام شد که حاصل آن مقاله ای است با عنوان «فتوا همچنان باقی است».
🔸6. دانشگاه کونکوردیا (کانادا)
www.concordia.ca
⬅️در این دانشگاه طرح های تحقیقاتی در زمینه شیعه صورت گرفته است؛ مانند: «تفسیر نوین از حقوق شیعه در ایران، عراق و لبنان»، «سفرنامه جمهوری اسلامی ایران»، «شیعه نوین و پیشین».
«لیندا کلارک» از شیعه پژوهان برجسته غرب، از اساتید این دانشگاه است.
🔸7. دانشگاه ملبورن (استرالیا)
www.unimelb.edu.au
⬅️این دانشگاه بیشتر مطالعات اسلام شناسی دارد. با توجه به آنکه این دوره در زیرمجموعه دوره های تاریخی گنجانده شده، در ضمن فرقه ها، به مذهب «تشیع» پرداخته می شود.
-به نقل از کانال مطالعات شیعه در غرب
@studiesofshia
#شیعه_شناسی
#تبلیغ
#بین_الملل
#دانشگاه
#علوم_انسانی
#غرب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا در آموزش های حوزوی، تغییر جدی نمی کنیم؟
🖋استاد رسول جعفریان
♦️هر نوع برنامه ریزی آموزشی در حوزه علمیه قم می تواند راهگشای تغییراتی باشد که هم به نفع حوزه است، هم به نفع مردم و هم به نفع ایران. در این یادداشت دکتر رسول جعفریان به طرح دیدگاه های خود پرامون وضعیت نظام آموزشی حوزه های علمیه پرداخته اند:
⬅️اینکه مدیر حوزه های علمیه اخیرا گفته است: دویست رشته و گرایش در یازده حوزه دانشی در حال برنامه ریزی است»، خوب است، اما یک نکته مهم وجود دارد و آن نوع نگاه، نگرش و محتوایی است که به این افراد (طلاب) آموزش داده می شود.
⬅️به عبارت دیگر، تنوع در برنامه ریزی آموزشی، فقط بخشی از مشکل است، و عمده مسأله به نوع نگاه این افراد به مسأله دین و جامعه مربوط می شود. عقلانیت حوزوی، به طور خاص، با هزاران پیش فرض همراه و در هم تنیده است. اگر طلبه نتواند درباره آنها بحث و تردید کند، راه به جایی نمی برد. در واقع، این مسأله شبیه این است که ما در اصلاح متون درسی، فقط به فصل بندی و سر و صورت کتابهای درسی بپردازیم و از خط عبدالرحیم عبور کرده، به چاپ علمیه و از آنجا به حروفچینی فلان ناشر روز در پاساژ قدس و مجتمع ناشران برسیم، یا متن را با چند پرسش همراه کنیم.
⬅️تغییر دادن درون فکر این افراد، آشنا کردن آنها با معارف جدید، ایجاد تنوع و پذیرفتن نوعی تکثر اندیشه ای، تقویت خلاقیت فکری و نوآوری، همه مهم است. جالب است که این افراد، در همین نظام آموزشی که سی سال است برای آن کار می شود، تربیت شده، اما وقتی وارد جامعه می شوند، مانند شمار فراوانی از فارغ التحصیلان جامعة الزهراء، زیر فشار باورهای عامیانه مردم، همان اندک روشنگری که دارند، از دست می دهند و اسیر این باورها می شوند، و هنوز چند روز نگذشته، خودشان به عنوان عامل افزایش این باورها تبدیل می شوند.
⬅️تصور بر این است که ساختار دستگاه های عمومی تبلیغی در کشور هم به علاوه روند سیاسی کشور، موید آنهاست. به هر روی، حواسمان باشد، همه بودجه و وقت را صرف برنامه ریزی آموزشی نکنیم، فکر ترویج نوعی شفافیت، علم خواهی عمیق که قرآن روی آن تأکید دارد، تقویت نگاه های متفاوت، ایجاد فضای مناسب برای اندیشه ای آزادتر و حتی تقویت مباحثات دینی و تقویت تحمل برای شنیدن و فکر کردن در باره آراء مختلف باشیم. بدون شک، بخش مهمی از کار، آشنایی با تحولات مربوط به دین و فکر دینی در آن سوی دنیاست.
⬅️ما با اهل کتاب، نقاط بسیار مشترکی داریم، و سرنوشتی که آنها پشت سر گذاشته اند، از جهات زیادی برای ما آموزنده است. مرور بر آنها، از سر علم خواهی، نه فقط موضع گرفتن و از اول به هدف پاسخ دادن، می تواند ما را در تقویت حوزه ای فکورتر آماده کند. شاید این نتیجه گیری مستقیم مطالب بالا نباشد، اما باید بگویم، نفس این که غالب پایان نامه های حوزوی، ارزش مرور ندارد، دقیقا در این است که اندیشه ای پشت سر آنها جز اثبات اثبات شده ها ندارد، و الا مشکل فقط در شکل و شمایل آنها و فصل بندی و رعایت موازین رساله نویسی نیست.
-به نقل از http://mobahesat.ir
#یادداشت
#رسول_جعفریان
#آسیب_شناسی
#حوزه_علمیه
#نظام_آموزش
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه،حکومت و سرنوشت ایران
🖋دکتر داود فیرحی
♦️فقه و لاجرم فقیهان چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت نقش تعیین کننده در سرنوشت ایران دارند.
♦️در ایران، دین و بهتبع آن فقه را نمیشود نادیده گرفت. یک حوزه باوری و یک حوزه دانشی بسیار پیچیده و محکمی است که تاریخ ما با آن عجینشده و نمیتوان آن را نادیده گرفت. 40 سال پس از انقلاب اسلامی و 70 یا 80 سال در دوران مشروطه و قبل از آن، هر اتفاق سیاسیای که در ایران رخ داده از درون آن یک فتوا، یک اظهارنظر و یک نهاد درآمده است.
♦️الان هم در قانون اساسی ما حدود 10 منصب بزرگ تاثیرگذار، فقهی یا اجتهادی هستند. 6 تا مربوط به شورای نگهبان و یکی رهبری و یکی قوه قضائیه و... . این مناصب سرنوشت ایران را تعیین میکنند.
♦️نهتنها اکنون، بلکه در مشروطه و قبل آن. فقیهان موافق و مخالف مشروطه هر دو نقش موثر داشتند؛ مرحوم شیخ فضلالله نوری که بهعنوان مخالف[مشروطه] بود، در قالب لایحه ای که در قانون اساسی مشروطه گنجاند، سرنوشت ایران را تعیین کرد. حتی اعدام او هم تا الان سرنوشت ایران را تحت تأثیر قرار داده است.
♦️فقها چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت تعیینکننده سرنوشت ایران هستند.
♦️بنابراین، تز اول من این است که نمیشود دین و بخش عملی آن فقه را در زندگی سیاسی ما نادیده گرفت، و اگر نمیشود این مناسبات را نادیده گرفت باید در ایضاح و توضیح آن بیشتر کوشید.
🍂"در کجا ایستاده ایم؟"، مرکز مطالعات خاورمیانه،27 آبان97.
-به نقل از کانال داود فیرحی
#روحانیت
#مرجعیت
#فقه
#حکومت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کنفرانس وحدت اسلامی، از رؤیا تا واقعیت
🖋محمدتقی سبحانی
♦️سی و دومین اجلاس بین المللی وحدت اسلامی دیروز ۵ آذرماه در غیاب نمایندگان رسمی مذاهب اسلامی و بدون حضور رهبران سیاسی جهان اسلام، به کار خود پایان داد.
♦️دبیر کل مجمع تقریب بین المذاهب پیش از تشکیل کنفرانس نوید داده بود که «تلاش برای ایجاد اختلاف و ستیز در جهان اسلام با تلاشهای گسترده مجمع تقریب مذاهب اسلامی و نهادهای تقریبگرا شکست خورده و ما در این کنفرانس آغاز این پیروزی را به جشن خواهیم نشست و اعلام خواهیم کرد که صفحه جدیدی در جهان اسلام در حال باز شدن است که در این صفحه نو شاهد غلبه جریان وحدتگرا در جهان اسلام هستیم.» و درباره فلسفه وجودی کنفرانس در وبگاه این مجمع میخوانیم: «هدف از برگزاری کنفرانس وحدت، ایجاد زمینههای اتحاد و هم بستگی جهان اسلام و هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری و نیز بررسی مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن است.»
♦️سخن در این است که کنفرانس وحدت با هزینههای فراوان مادی و معنوی، تاکنون تا چه اندازه به آرزوهای خود نزدیک شده و ادامه این مسیر تا چه حد میتواند کمکی به آرمانهای مورد نظر بکند. یک ناظر بیرونی با نگاهی واقعبینانه به صحنه درگیریهای موجود در جهان اسلام، پرسشهائی را فراروی خویش میبیند که لازم است مسئولان امر، به دور از شعارها و بیرون از فضای رسانهای به این سوالات پاسخ دهند:
🔸1. در کنفرانس امسال طرفهای درگیر در جدالهای جهان اسلام که قرار بود به «جشن پیروزی»بنشینند، چه کسانی بودند؟ و کدامین «صفحه جدید در جهان اسلام» در این اجلاس گشوده شد؟ و دقیقا کدامیک از اعضای حاضر قرار است این صفحه جدید را رقم بزنند؟!
🔸2. در کنفرانس کنونی برای «ایجاد زمینههای اتحاد و همبستگی جهان اسلام» چه اقدامی صورت گرفت؟ و اساسا کدامین اعضای حاضر در این کنفرانس از چنین ظرفیتی برخوردار بودند؟ و با کدامین ساز و کار سیاسی و فرهنگی قرار است این اتحاد و همبستگی در جهان شکل گیرد؟
🔸3. در کنفراس کنونی چگونه و بین چه کسانی «هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری» انجام شد و با توجه به کارنامه چند کنفرانس گذشته دقیقا چه چالشهای فکری و علمی در بین کدامین متفکران شیعی و سنی به بحث گذاشته شد و مستندات پیشرفت در این موضوعات در کجا گرد آمده است؟
🔸4. اما در خصوص «مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن» گذشته از تکرار جنایات اسرائیل و سعودی و خط و نشان کشیدن برای دشمنان، واقعا کدامیک از مشکلات جهان اسلام در این کنفرانس مطرح شد و چه راه حلهائی در برابر وضعیت بغرنج سیاسی، مذهبی و اقتصادی مسلمانان ارائه گردید و دقیقا چند نفر از شرکتکنندگان در کنفرانس چنین صلاحیتی داشتند و تا چه اندازه این کنفرانس را برای چنین هدفی جدی گرفتند؟
♦️بیپرده باید گفت که همه شاخصها نشان می دهد که کنفرانس وحدت اسلامی همچون سایر قطعات پروژه تقریب در این کشور، سالهاست که از کار افتاده و این پیکره نیازمند یک تعمیر بلکه تعویض اساسی است.
♦️در یادداشتهای بعدی در اندازه بضاعت خود خواهم نوشت که پروژه تقریب در جمهوری اسلامی از سه بیماری بنیادین رنج می برد و تا این رویکرد اساسی اصلاح نشود، نه تنها به پیشرفت این پروژه نمیتوان امید بست، بلکه با رفتن در بیراههها، به تدریج ظرفیتهای اندکِ بازمانده نیز ناامید و زمینگیر خواهد شد.
♦️این سه مشکل اساسی عبارت است از:
🔹1. خلط میان اهداف چندگانه در میدان تقریب (از همگرائی مذهبی گرفته تا همزیستی اجتماعی و تا همکاری بین المللی) و در نتیجه سردرگمی در میان راهبردهای ناهمگون.
🔹2. ناتوانی در بسیج امکانات و اهرم های موثر در جهان اسلام و ناکارآمدی در بهرهگیری از ظرفیتها و مزیتهای نسبی
🔹3. عدم بهرهمندی از یک شبکه انسانی و رسانهای هوشمند و کنشگر برای تعامل با نخبگان و گروههای موثر در بین شیعیان و اهل سنت و فقدان یک منطق و گفتمان تودرتو و اثربخش برای گفت و گو با گروههای درگیر و رقیب.
-به نقل از نامه های حوزوی
#یادداشت
#محمدتقی_سبحانی
#آسیب_شناسی
#تقریب
#وحدت
#جهان_اسلام
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در فقه چیزی به نام نظام نداریم/ اسلام در اقتصاد و سیاست و امور قضائی نظام ندارد!
🔸اظهارات چالش برانگیز استاد محمدجواد فاضل لنکرانی:
♦️اگر فقهی به نام فقه نظامات وجود داشت می بایست امام راحل به آن می رسید و می گفت.
♦️ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینهای احکام جزئی دارد، قواعد دارد.
♦️آقایانی که قائل هستند که ما نظام اقتصادی داریم، میگویم هر موضوعی در نظام اقتصادی با هم ارتباط تنگاتنگ دارد، در نظام اقتصادی موضوعات را منفرداً و مستقلاً نمیشود دید، در فقه فردی هر موضوع مستقلی را فقیه استنباط میکند ولی در اقتصاد باید همه موضوعات را با هم و در کنار هم، و چیزهای عجیبی آدم در این مقالات میبیند.
♦️ما اگر بخواهیم شئون فرهنگی، شئون اقتصادی، شئون سیاسی را، رنگ دینی بدهیم، باید نظام را استخراج کنیم، اگر از مرحوم شهید صدر رضوان الله علیه(که معتقد به نظام سازی است) سوال کنیم کاشف این نظام چیست؟ بالاخره از کجا به این نظام که شما مدعی هستید پی ببریم؟ ایشان میگوید اتفاقاً اینجا باید از رو بنا به زیربنا رسید، از همین فقه موجود و احکام موجود باید به زیربنا رسید، میگوئیم اولین سؤال این است که این فقه موجود با اجتهاد مجتهدین مختلف است، پس هر مجتهدی خودش باید یک نظام خاصی استخراج کند چون شما کاشف دیگری برای رسیدن به آن نظام ندارید غیر از همین مسائل روبنایی.
♦️در مسائل روبنایی در اقتصاد، در هر فرعی از آن، در مالکیت خصوصی، اقوال، انظار، مختلط است، با اختلاف انظار چطور میشود به نظام رسید؟ اگر یک فقهی داشتیم، احکام واحدی داشت هیچ اختلافی هم در آن نبود اینجا ثبوتاً ممکن بود بگوئیم به نظام میرسیم ولی با وجود اختلاف چطور میتوانیم به نظام برسیم؟ و ثانیاً شما وقتی در اقتصاد میگوئید ما نظام اقتصادی داریم، در سیاست میگوئیم نظام سیاسی داریم، در قضاوت باید بگوئید نظام قضایی داریم؟ باز یک سؤال دیگر پیش میآید که خود این نظامها چه نظامی دارد؟ بالاخره اینها زیرمجموعه های دین هستند اگر زیرمجموعههای دین هست چطور میتوانیم بگوئیم اگر شما میگوئید در خود اقتصاد نظام است باید در مرحله کلان هم یک نظامی باشد که اینها قابل التزام نیست.
♦️اگر ما ورای این فقه فردی یک فقهی به نام فقه نظامات داشتیم، آن کسی که باید به آن میرسید در درجه اول امام راحل است، امام با همین فقه فرمود که ما حکومت را اداره میکنیم.
(۸ آذر ,۱۳۹۷ سایت شفقنا)
-به نقل از کانال فقاهت
#حوزه_علمیه
#مرجعیت
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠احتضار موج اول رسانه ای انقلاب
🖋روح الله جلالی
♦️در مترو در آنسوی واگنی که من ایستاده بودم یک نفر به مرور مشغول مقدمه چینی برای سایرین بود که به این نتیجه برسد که باید به زور سیستم را عوض کرد.
یک نفر دیگر نیز به او ملحق شد و با صدای بسیار بلندتر بحث را ادامه دارد که آب از سرچشمه گل است.
کل مسیر این دو نفر گفتند و بقیه شنیدند. هر چه با صدای بلند ادامه دادند، کسی وارد بحث نمیشد.
معلوم بود هر دو سیاسی هستند و اطلاعات هدایت شده ضعیفی دارند که راحت قابل رد بود. کم کم سخنانشان تند میشد و ابتذالی که در اخبار و استدلالشان بود برایم رنج آور.
نه درد واقعی را میشناختند نه درمان را. نسخه هایشان فقط شورش را میشناخت و درهم کوبیدن و تقدیس و تسبیح گذشتهای پر از حقارت.
آنها میگفتند و من به سوی دیگری میاندیشدم!
♦️در کنار سایر رسانهها، بحث های فضای عمومی خیلی مهم و اثرگذار است که از آن به رسانه "موج اول" تعبیر میگردد، یعنی پیام رسانی و تبلیغ چهره به چهره.
♦️با خود میاندیشیدم که امروز سهم نیروهای انقلاب از این بحث های چهره به چهره چیست؟
به جد معتقدم «هیچ»! (هیچ در مقابل آنچه باید باشد.)
♦️نیروهای انقلابی بعنوان قدرتمندترین بازوی حامی نظام در میان مردم، به شدت در جنگهای سیاسی داخلی، فرسوده، دلزده و سطحی شده اند.
بخش بزرگی از نیروی انقلابی شب خواب میبیند که صبح چگونه توی دهن رقیب سیاسی بزند، اما وسط روز روشن از اینکه آمار نماز جماعت و نمازخوانی در میان نسلهای جدید چه وضعیتی دارد، اصلا دلمشغولی نمیگیرد و خود را با انداختن توپ به زمین دیگران راحت میکند.
♦️نیروی انقلابی واو به واو صحبت فلان رجل سیاسی را بررسی میکند که جمله ای برای کوبیدن وی بیابند اما تنها دو جلد کتاب شهید مطهری را راجع به زن و حجاب و اسلام و مقتضیات زمان را درست و درمان نمیخوانند.
♦️دردشان نمیگیرد که انقدر ضعیف بوده ایم که دانشجویم از من با تعجب میپرسد شما محمدرضا شاه را دیکتاتور میدانید؟! و دیگران هم همراهیش میکنند.
♦️در کل بخش مهمی از نیروهای ما از مباحث مبنایی تهی و از افراط در دعواهای جناحی انباشته هستند.
وضعیت کشور پر از تلاطم است و قطعا «استقلال تاوان دارد»، اما میدان دادن به بحثهای مبتذل به مرور تبدیل به جنگ داخلی ای میگردد که طرف های آن شورشیانی ناآگاه و قابل استثمار هستند.
🔴در کل معتقدم نیروهای حامی، در دفاع از حوزه «اندیشه» و «ساختار»، بخاطر افراط در دعوای روزمره «عملکرد»، بیشتر در خدمت ارتش نفرت افزای انقلاب هستند.
-به نقل از کانال انقلاب اسلامی
#یادداشت
#آسیب_شناسی
#انقلاب_اسلامی
#فرهنگ_سازی
#جامعه_ایرانی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠قم بزرگترین بُعد امنیتی جمهوری اسلامی است!
🔈دکتر ابراهیم فیاض، عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران
♦️امنیتیترین عنصر هر جامعهای حتی در یک جامعه سکولار هم دین است، دین با تمام ساختارها، نهادها، مدارس و مطالبش. در عالم مسیحیت هم این مطلب را میبینید. ترکیه را هیچوقت به اروپا راه نخواهند داد چون مسلمان است. در بوسنی و هرزگوین کشتوکشتار کردند چون نمیخواستند یک دولت اسلامی باشد و حتماً با صربها باشند. در سوییس سکولار، نباید گلدسته باشد. خودشان در مسیحیت یک گلدسته مسلمانان را تحمل نمیکنند. دین امنیتی است. امنیتی به معنای بگیر و ببند نیست.
♦️در تلویزیون فلانکشور شرقی آن طرف دنیا میبینید همیشه یک خبر از ایران هم هست؛ یعنی اگر خبر از آمریکا هست یک خبر از ایران هم هست. چون ایران یکی از کشورهای امنیتی جهان است. از هر لحاظ فکر کنید ایران یک کشور بهشدت امنیتی است.
♦️الآن قم بزرگترین بعد امنیتی جمهوری اسلامی خصوصاً در زمینه معرفتی است. البته متأسفانه قم این تلقی را از خودش ندارد. ما باید قم را جدی بگیریم، کارش را جدی بگیریم، دین را جدی بگیریم. الآن به نظر من اهمال وجود دارد یعنی باور نداریم قم الآن تعیینکننده جهان است. قم در عرصه اندیشه خیلی محوریت جهانی دارد. من بلوف نمیزنم. موقعی که نظر خارجیها را نسبت به قم میبینم مات میمانم. نتیجه گاندی، خانم «سوفلیا گاندی» در هند من را میدید گفت من میخواهم بیایم حوزه علمیه قم درس بخوانم! در بیرون شما را بیشتر از خودتان باور دارند! اینجا تنبلی داریم، درس نمیخوانیم، فکر نمیکنیم، کار نداریم. ما شبانهروز نباید بخوابیم.
♦️دین عنصر رئیسه جامعه است و مردم بهخاطر دینشان حاضرند شما را خفه کنند! یعنی اگر نتوانند با دین در زندگی روزمرهشان آرامش داشته باشند و زندگیشان هم بچرخد و شما جلویش را بگیرید، خفهتان میکنند و خودشان هم دین درست میکنند. چون دین عضو رئیسه هر فرهنگی است، حتی فرهنگ سکولار، حتی فرهنگی که ظاهراً غیردینی یا حتی ضد دینی است مثل اروپا.
♦️دین کل نظام معنایی ما را شکل میدهد، کل نظام کنشی ما را هم شکل میدهد، پس ساختار اجتماعی ما شکل پیدا میکند؛ در اقتصاد، در سیاست، در اجتماع و … . این نظام معنایی با یک مقوله دانشی دیگر ترکیب میشود و هویتساز میشود؛ نه ماهیتساز. آن مقوله «هنر» است. هنر با دین قاطی میشود، دین را نشانهدار میکند، دین را حد میبخشد، شکل و فرم میبخشد. چون فکر با هنر چارچوب پیدا میکند. تکنولوژی تحقق خارجیاش با هنر است.
♦️اما الآن هنر در حوزه علمیه چه جایگاهی دارد؟ نخستین مقوله دانشی که باید در تمامی ابعادش ما وارد بشویم که حوزه وارد ابرقدرتی بشود و بتواند کشور ایران را در آینده بسازد، همین هنر است. همانطور که کلیسا در رنسانس وارد شد. کلیسا آن همه پول میداد به رافائل، میکلآنژ، لئوناردو داوینچی. اینها در کلیسای فلورانس آن همه نقاشی خلق کردند، همه در ارتباط با خدا و پیغمبر و حضرت مریم.
♦️حوزه کجای ادبیات است؟ میشود بدون معانی، بیان و بلاغت به مردم پیام رساند؟ ادبیات و بلاغت یک مقوله اساسی است. بلاغت یعنی ارتباط مؤثر در زبان امروز ارتباطات. مرحوم تفتازانی در «مطول» داشته علم ارتباطات زمانه را درس میداده. یعنی معانی، بیان، بدیع. بدیع یعنی زیباشناختی کلام. ما امروز بلاغت اینترنتی میخواهیم، بلاغتتلویزیونی میخواهیم، بلاغت رادیویی میخواهیم.
♦️تکنولوژی موقعی که تولید بشود بعد از تکنولوژی اقتصاد است. اقتصاد تجارت نیست، همان میانهروی است. اکونومی هم به معنای میانهروی است. بحثش عقلانیت و زهد است؛ نه اسراف، نه خست. دو مبنای اقتصاد این است. اقتصاد که عوض شد اجتماع عوض میشود. بعد که اجتماع عوض میشود سیاست و حکومت عوض میشود. بعد که این عوض شد حقوق عوض میشود. اینجا حقوق با دین در مسائل اجتماعی برخورد میکند. این برخورد تمدن را بهوجود میآورد. پس ابرقدرتی ما چارچوبش در حوزه است.
-متن کامل در http://meftaah.com
#ابراهیم_فیاض
#قم
#تمدن
#هنر
#فرهنگ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه کافی نیست!
🔸حاشیه ای بر سخنان اخیر استاد محمدجواد فاضل لنکرانی
🖋مهدی کاظمی زمهریر
♦️1- یکی از نیازهای فکری جامعه علمی در دوره معاصر، انجام مباحث فرانظریه ای درباره فقه و حدود امکانات آن است. در بعضی نوشته هایم بالاشاره به تاثیرات این بی توجهی و بحران زا بودن نوع کاربست فقه در نظام حکمرانی در دوره معاصر پرداخته ام.
♦️2- به گمانم دیدگاه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در دومین آئین نکوداشت موسس دانشگاه مفید از نمونه مباحثی است که افق های گفتگو را می گشاید. سخنان وی بیان مثبت حقیقتی بود که در ماههای گذشته توسط آقای رحیم پور ازغدی با زبان تند و تلخ بیان گردید. آقای ازغدی از این شکایت داشت که فقه مصطلح از پرداختن به مسائل مربوط به جامعه و نظام حکمرانی غافل مانده است؛ آیت الله لنکرانی نیز- با بیانی مثبت - این ایده را تکرار کردند و گفتند که فقهی تحت عنوان "فقه نظام " ورای فقه مصطلح وجود ندارد.
♦️3- دستاور این دو سخن یکی است؛ فقه سنتی توانایی پرداختن به نظام اجتماعی به مثابه یک هستی جمعی را ندارد و تنها از منظر فقه فردی می تواند، درباره امر اجتماعی حکمی صادر نماید. این بدان معناست که تلاش برای برکشیدن فقه به جایگاه دانشی جامع که جانشین فلسفه و علوم اجتماعی مدرن گردد، تلاشی ناکام است. این تلاش در سال های اخیر نه تنها به شکل گیری فقه مدرن یا فقه نظام کمکی نکرده، بلکه به آشفته سازی زبان فقهی و بحران در درک نظامند از جامعه معاصر انجامیده است. ماحصل این رخداد، بسط آشفتگی در نظام حکمرانی بوده است.
♦️4- فقه به مثابه دانش اجتماعی بخشی از حیات جمعی و فردی ما را در جامعه دینی سازمان می دهد، اما تلاش برای کاربست حداکثری آن و تصاحب کارکرد سایر دانش ها، بطور همزمان هم فقه را آشفته می کند و هم نظام دانش های مدرن را. اگر در عالم قدیم فقه در کنار دانش فلسفه، الهیات و سایر دانش ها ، در زندگی اجتماعی مشارکت داشت، امروزه نیز ناگزیر از پذیرش حدود امکانات خود و تلاش برای نقش آفرینی در زندگی جمعی بر مبنای آن است.
-به نقل از نامه های حوزوی
#فقه
#جامعه
#اجتماع
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠 #دغدغه_های_حوزوی 💠
🔴آئينهاي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظرات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠فقه کافی نیست! 🔸حاشیه ای بر سخنان اخیر استاد محمدجواد فاضل لنکرانی 🖋مهدی کاظمی زمهریر ♦️1- یکی ا
💠فقه کلی نگر، فقه جزئی نگر
🔸نقدی بر یادداشت مهدی کاظمی زمهریر
🖋سیّد مرتضی اهری
♦️پیش از پاسخ به نوشته استاد و برادر بزرگوار دکتر مهدی کاظمی زمهریر، بایستی توجه داشت که بحث استاد بزرگوارم حضرت آیت الله محمّد جواد فاضل لنکرانی مبتنی بر سه مقدّمه است:
♦️مقدمه نخست:
مراد آیتالله از نظام، همان «سیستم» (System) است که عبارت است از مجموعه یا گروهی از اشیاء مرتبط یا غیر مرتبط که هدف یا اهدافی خاص را دنبال کرده و روی هم یک «کلّ» به مثابة یک واحد پیچیده - را تشکیل میدهند.
♦️مقدمه دوم:
در حوزۀ اجتهاد - از جهتی - دو منهج «جزءنگر» و «کلّ نگر» وجود دارند. محقق خوئی نماینده شاخص منهج نخست، و شهید صدر نماینده بارز منهج دوّم به شمار می آیند.
♦️مقدمه سوم:
دو تفاوت عمده دو روش فوق به شرح زیر است:
🔹۱. در «روش کلّنگر»، به مجموعۀ کتاب و سنّت به مثابة یک کلّ واحد نگریسته شده و برای این کلّ بما هو کلّ، اعتباری جداگانه نسبت به تک تک احادیث و آیات نهاده میشود. در حالی که «روش جزء نگر» به هر آیه و روایت وارد شده در خصوص هر مسأله، مستقل از آیات و روایت مربوط به دیگر مسائل می نگرد. بر این پایه ممکن است میوة اجتهاد فقیه جزء نگر در یک مساله - با توجه به روایت ویژهای که در آن زمینه وجود دارد – متفاوت از میوة اجتهاد وی در خصوص مسائل دیگر باشد و به تعبیر کل نگرها، ممکن است فتوای ناسازوار با اهداف کلّی شریعت از فقیهان جزء نگر صادر شود.
برای نمونه برخی «کل نگرها» معتقدند یکی از اهداف اسلام، حفظ بنیان خانواده است. از این رو اگر «حق حبس زن» منجر به طلاق شود، بهره گیری از این حق توسط زن جایز نیست. در برابر دیدگاه جزء نگر، چنین حقی را برای بانوان، به گونة مطلق قائل است.
🔹۲. روش کل نگر، نخست در پی روح یا «مقاصد شریعت» رفته و سپس بر اساس آن و با دخالت آن، به اخراج احکام از ادله می پردازد. برای نمونه مرحوم شهید صدر تلاش کرده روح شریعت را در خصوص مسائل اقتصادی به دست آورده و بر آن اساس نظام اقتصادی اسلام را صورت بندی کند. و در همین راستا ایشان در مقدمه «اقتصادنا» خود اذعان کرده که صرفاً بر اساس فتاوای خویش نتوانسته نظام اقتصادی اسلامی پی ریزی کند و گاه از فتاوای دیگران – که همسو با نظام مد نظر او بوده – بهره برده است.
🔹در برابر، روش جزء نگر اصولاً توجهی به مقاصد نداشته و صرفاً حکم به دست آمده از ادله را – بدون در نگر داشتن مقاصد – به مثابة میوه اجتهاد و فقه خویش بر میشمارد.
❤️مراد حضرت آیت الله از عدم وجود فقه نظام، در حقیقت اشاره به روش اجتهادی خودشان است. ایشان بر اساس مبنای خویش در اصول فقه – که برای مقاصد شریعت جز یکی دو مورد ویژه اعتبار چندانی قائل نیستند – تبعیت از نظام مبتنی بر مقاصد را نیز ناتمام دانسته و به تبع محقّق خوئی و دیگران، منهج مبتنی بر جزء نگری خویش را مورد تأکید قرار داده اند.
♦️بر این پایه ترابردن «فقه نظام» به «فقه اجتماعی» و این برداشت که آیت الله در صدد رویارو نهادن فقه فردی و اجتماعی بوده اند، ناتمام به نظر میرسد.
🔹امّا اصل مدعای جناب کاظمی مبنی بر ناتمام بودن تلاش برای نشاندن فقه به جای فلسفه و علوم اجتماعی مدرن فی الجمله تمام است. هر دانشی کارویژه ی خود را دارد و فقه نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرچند گمان نمی برم آیت الله فاضل لنکرانی نیز چنان ادعایی (لزوم جایگزینی فقه به جای علوم اجتماعی) داشته باشد.
-نامه های حوزوی
#نقد_و_نظر
#فقه
#جامعه
#اجتماع
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ابعاد تمدنی انقلاب اسلامی
🖋دکتر موسی نجفی
♦️اگر ما نتوانیم اثبات کنیم که ابعاد مثبت تمدنی داشتهایم، ناگزیر یا باید به فروپاشی فکر کنیم، یا به استحاله. استحاله به این معنا است که از دل نهضت مشروطه، پادشاهی مانند رضا خان بیرون میآید و این یعنی فقط اسمی از مشروطه باقی مانده بود. بر این مبنا اگر فقط اسم جمهوری اسلامی باشد ولی واقعیت نداشته باشد، ما در حال استحاله هستیم. بنابراین باید بتوانیم ابعاد تمدنی جمهوری اسلامی را اثبات کنیم.
♦️در چند قرن اخیر دو نوع تمدن شیعی رخ داد، یکی تمدن شیعی صفوی بود و دیگری تمدن شیعی جمهوری اسلامی.
♦️اما در کنار این ما شاهد بروز سه گونه نهضت در طول این چند قرن بودیم. «نهضتهای بیداری اسلامی» که آن فاصله و شکاف میان دوران صفوی تا انقلاب اسلامی را حفظ کردند و باعث شدند هویت تمدنی شیعی در طول این ۳۰۰ سال باقی بماند و در نهایت دوره صفوی به انقلاب اسلامی وصل شود. نوع دیگر نهضتها در این چند قرن نهضتهای شیعیای مانند سر به داران و قزلباشها بودند. نوع سوم نهضتها هم نهضتهای ملی و غیراسلامی بودند که فقط در ابعاد سلبی با نهضتهای شیعی و دینی همراه بودند، و از نظر ایجابی هیچ همراهیای با نهضت شیعی و دینی نداشتند.
♦️وقتی میگوییم تمدن بیشتر اذهان به سمت ابزار و تکنولوژی میرود، در حالی که تمدن ارتباط وثیقی با فرهنگ دارد. وقتی یک فرهنگ و نظام ارزشهای فرهنگی به عنوان خاستگاهی معنوی بخواهد وجه اجتماعی یا به تعبیری وجه مادی و عینی و انضمامی پیدا کند، مجبور است نهادسازی کند و این نهادسازی نیازمند ابزارسازی است تا از این طریق به آن ظهور و بروز اجتماعی برسد. این ظهور و بروز اجتماعی فرهنگ در دل جامعه همان تمدن است. به عبارت دیگر وقتی فرهنگ در جامعه مابهازا پیدا میکند به تمدن تبدیل میشود.
♦️ملتسازی و استقلال به عنوان دو عنصر محوری تمدن، عناصری نبودند که ما در جمهوری اسلامی آنها را ساخته باشیم، اینها ابعادی بودند که از تمدن شیعی صفوی به ما رسیده است. ما در جمهوری اسلامی وارث ملتسازیای هستیم که در صفویه شکل گرفت. امروز اگر ملتسازی شیعی در ایران بسیار جلوتر از کشورهایی مانند عراق و لبنان است به خاطر میراثی است که ما از صفویه داریم.
♦️در صفویه میتوانیم سه مرحله را از هم تفکیک کنیم.
🔸مرحله نخست «تاسیس» است که با شاه اسماعیل اول رقم خورد و میتوان نقش او را از این نظر با نقش امام خمینی(ره) در نظام جمهوری اسلامی مقایسه کرد.
🔸مرحله دوم مرحله «تثبیت» است که مقارن با زمان زمامداری شاه طهماسب اول است و میتوان دوران او را با دورانی که رهبر معظم انقلاب رهبری جامعه را بر عهده دارند مقایسه کرد.
🔸مرحله سوم، مرحله تمدنی است. در زمان شاه عباس در دوران صفوی ما یک اقتدار تمدنی واقعی را شاهد هستیم که بعد از حدود ۱۰۰ سال رخ میدهد.
♦️صفویان بعد از صد سال توانستند ابعاد تمدن شیعی را در عرصههای مختلف شبیهسازی کرده و آن را به حوزههای مختلفی چون هنر، فرهنگ، معماری، جامعه، اقتصاد و... وارد کنند. مثلا شما در آن تمدن با میدان نقش جهان مواجع هستید، ولی امروز در تهران مثلا نماد توسعه ما «برج میلاد» است. این در نظام شیعی ما یک نماد تمدنی نیست و بنابراین روشن است که از نظر تمدنی هنوز از صفویه عقبتریم.
♦️صفویها صرفا با تمدن عثمانی درگیر بودند که چندان وجه هژمونیک و جهانی نداشت، ولی نظام جمهوری اسلامی امروز با هژمونی جهان غرب در جدال است که بسیار سهمگینتر از جدال صفویه با عثمانی است.
♦️در دوران صفویه بین افکار تمدنساز و اندیشههای رهبران فکری جامعه با کارگزاران تمدن نوعی وفاق و همراهی و یگانگی وجود داشت همین عامل باعث تحقق تمدن آنها شد، اما امروز بین افکار و اندیشه رهبران فکری و دینی جامعه با کارگزاران تمدن این همراهی و یگانگی وجود ندارد و این مانع بزرگی بر سر راه تمدنسازی است.
♦️وقتی شهید مدرس میگفت سیاست ما عین دیانت است، منظورش دقیقا همین همراهی و یگانگی بین ایدهها و آرمانها و شیوههای کارگزاری و مدیریت جامعه بود. ایشان معتقد بود در همان غرب هم سیاستشان عین دیانتشان است، به این معنا که اگر آنها به سکولاریسم اعتقاد دارند و در حقیقت دینشان همان سکولاریسم است، کارگزارانشان هم سکولار هستند و این عینیت میان افکار و کارگزاران وجود دارد.
-متن کامل در https://www.mehrnews.com
#تمدن
#چهل_سالگی
#انقلاب_اسلامی
#فرهنگ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه نظام ساز؛ داریم یا نداریم؟
🖋مهدی نصیری
♦️با اظهارات اخیر یکی از اساتید حوزه در باره فقدان نظام سازی در فقه، دوباره بحث فقه نظام ساز در محافل حوزوی مطرح شده است.
بالاخره فقه نظام ساز است یا خیر؟
♦️اولین نکته مهم این است که اساسا مساله و معضله عدم کفایت فقه سنتی و موجود برای اداره جامعه مربوط به یک قرن اخیر است و در قرون گذشته چنین موضوعی تقریبا مطرح نبوده است و مردم مسلمانی که مقید به دینی و فقهی زندگی کردن بوده اند بر اساس همین فقه همه امور زندگی خود را انجام و سامان می داده اند. و اگر در آن دوران، حکومتی فقهی و دینی هم تشکیل می شد همین فقه از عهده اداره امور جامعه تا حد زیادی بر می آمد و به هیچوجه با این حجم از گره های نظری و عملی کنونی مواجه نمی شد.
♦️بنا براین سئوال اساسی این است که چه اتفاقی در یک قرن اخیر رخ داده است که چالش ناتوانی فقه سنتی در اداره امور جامعه و ضرورت ارتقا و یا انطباق آن با مقتضیات و پیشرفت زمانه مطرح شده است؟
روشن است که اتفاق رخ داده چیزی جز مدرنیته و تمدن جدید غرب و ورود و رسوخ آن به شرق و جوامع اسلامی نیست که ساختارهای تمدنی را در عرصه های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دگرگون و با تغییراتی عمیق مواجه کرده است. اما مساله مهم این است که حوزه ها و فقه ما در باره این پدیده فوق العاده تاثیرگذار و ساختار آفرین و نظام ساز کمترین بحث و تحلیل و موشکافی ای ندارد. همان حوزه و فقه و اصولی که در برخی از موشکافی هایش دنیایی از بحث و قیل و قال بعضا کم فایده وجود دارد.
♦️حوزه و فقه ما مثل عموم مردم تحت تاثیر نظریه سیر خطی پیشرفت تاریخ و تمدن {که هیچ استناد علمی و تاریخی درست و ثابت شده ندارد و برخلاف نصوص قرانی و صدها روایت است اما به دلیل القای آن در نظام آموزشی مدرن و رسانه های جدید شهرت و قطعیتی غیرقابل بحث یافته است} معتقد به مشروعیت و مطلوبیت تمدن جدید در ساحت معیشت و ساختارهای مادی مانند بانک و بورس و بیمه و رسانه و حمل و نقل و ... است. البته در مطلع ورود مظاهر مدرنیته به جامعه ما مخالفتها و نقدها و مقاومت هایی از سوی برخی علما و فقها در برابر آن صورت گرفت اما نتوانست در برابر سیلاب سهمگین نظری و عملی مدرنیته تاب بیاورد و لذا به محاق رفت.
خب با این نگاه به تمدن جدید دو راه و گزینه در پیش روی فقه و فقیهان وجود دارد: .....
🔴جمع بندی بحث این که فقه در قیاس با جامعه و تمدن سنتی ماقبل مدرن (جدای از مشکل غیبت امام معصوم)، ارزشها و احکامش با نظامها و ساختارهای حاکم در تلائم وتناسب بوده و اساسا بحث نظام سازی (مقصودم در اینجا تاسیس حکومت ونظام سیاسی نیست که مشروعیت انحصاری آن برای دین و فقه در عصر حضور و غیبت ثابت است) مطرح نیست اما در روزگار کنونی نظام سازی مستقل و خالص و یک دست دینی و فقهی در قبال ساختارها و نظامات مدرن اغلب غیر عملی و منتفی است و تنها باید به طور نسبی و در حد مقدور به تغییر و اصلاحات دست زد و البته این توان محدود و نسبیِ تمدن سازی در زمانه جدید (صرف نظر از مانعیت غیبت که آن هم به مردم بر می گردد) نه به دلیل ضعف و نقصان دین و فقه و فقها به عنوان علت فاعلی بلکه به جهت انحطاط و ویرانی علت قابلی که بستر تمدنی مدرن است، بر می گردد و از این رو تحلیل روشنفکران که این مساله را به عقب ماندگی فقه و دین و پیشرفتگی و کمال یافتگی تمدن جدید ربط می دهند، مردود است.
-به نقل از کانال نویسنده
#مهدی_نصیری
#فاضل_لنکرانی
#فقه_نظامات
#سکولاریسم
#دین
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا برخی مراجع یخشان نمیگیرد؟
🖋روح الله جلالی
🔸باید یک عالم دینی باشید تا بدانید شهوت داشتن یک نماز جماعت چندهزار نفری، از شهوت داشتن یک کاخ چندهکتاری، وسوسه انگیزتر و جذابتر است.
🔸باید یک عالم دینی باشید تا بدانید لذت داشتن صدها شاگرد قوی و عالم در بهترین مکان و بهترین ساعت تدریس در حوزه علمیه درحالیکه بسیاری از علما و اساتید به زور چند ده شاگرد ممتاز دارند، چقدر آرامشبخش بوده و در میزان رضایتمندی از زندگی اثر دارد.
🔸باید یک عالم دینی باشید تا متوجه شوید بعد از چند دهه تلاش دینی و علمی در یک منطقه و احترام پشت احترام، یک نفر از راه برسد و بشود آقای همه و همه توجهات علمی و معنوی سمت وی سر بخورد چه معنایی دارد.
🔸در همه این موارد شیطان به قدری قدرتمند میشود که شاید یک دهم تلاش خود را برای اقناع یک مومن ساده برای شرابخواری احتیاج داشته باشد!
تو عالمی! تو نماینده خدا روی زمینی! تو حافظ دینی! مردم به برکت وجود تو الهی و مومن شدهاند و در نبودت همه فاسقانی کافرند! چقدر برای اسلام خون دل خوردی؟ الان این نورسیدگان چه هستند؟ که هستند؟ از کجا معلوم که پرچم اسلام را به توان و دلسوزی تو برافرازند؟ میبینی وقتی وارد صحن میشوی برای سلامتیت چندهزار نفر صلوات میفرستند؟ اینها برای عظمت اسلام است و اسلام تویی!
🔸اینجاست که آفات علم و عالم بودن از ذهن فرد زدوده میگردد. تواضع واقعی نه نمایشی، کنار میرود. عُجب رخنه میکند و فرد خود را قیم میپندارد.
🔹آیتالله بروجردی سال 1323 شمسی برای عمل جراحی از بروجرد خارج شده و به مدت هفتاد روز در شهر ری بستری شد. علما و بزرگان قم از جمله سیدروحالله خمینی از اساتید مطرح وقت، به اصرار، ایشان را قانع نمودند که به قم برود. تا ایشان وارد قم شد شیطان نه تنها زورش به مراجع ثلات قم نرسید، بلکه ماجرا معکوس شد.
🔹در همان بدو ورود، آیتالله العظمی سیدصدرالدین صدر، به احترام آیت الله بروجردی، پیشنمازی صحن بزرگ حرم حضرت معصومه سلام الله علیها به ایشان واگذار نمود.
🔹آیتالله العظمی حجت نیز وقت تدریس فقه خود را که بعد از مرحوم آیت الله حائری تدریس مینمود به ایشان واگذار کرد.
🔹آیت اللهالعظمی سیدمحمدتقی خوانساری نیز در تجلیل و بزرگداشت و معرفی او به خاص و عام و تحکیم اساس مرجعیت ایشان تلاش کافی نمود. به نحوی که پس از فوت آیتالله اصفهانی و آیتالله حسین طباطبائی، مرجعیت عام شیعیان به آیت الله بروجردی منتقل گردید.
♦️نتیجه این اخلاص و دنیاگریزی واقعی علمای وقت، شد تصمیم و حرکتی عاقلانه که ثمره آن رشد نجومی حوزه علمیه قم، تربیت نخبگانی قدرتمند در حوزه، مرکزیت حوزه قم در جهان تشیع و شتاب بیشتر مبانی و معارف شیعه، و در نهایت بستری که در آینده بزرگترین تحول جهان اسلام در سرنگونی یک حکومت وابسته شاهنشاهی و تشکیل یک حکومت اسلامی بر پایه حکومت مرجعیت تقلید را رقم زد، گردید.
♦️اما پس از انقلاب اسلامی، قدرت سیاسی با مرجعیت گره خورد و هم تشخیص، سخت شد و هم مبارزه برخی علما با شیطان درون سختتر!
♦️حتما علما برای این آزمون سخت راهکارهای قویای دارند. وگرنه آدمیزاد بد آسیبپذیر است.
-به نقل از کانال نویسنده
#مرجعیت
#روحانیت
#آسیب_شناسی
#انقلاب_اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
4_5787539152291497306.pdf
312.2K
💠تحلیل و نقد پیشنویس #سند_الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت توسط حجت الاسلام دکتر محسن الویری با عنوان:
«الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت و آرزوهای تمدنی محمدرضا پهلوی»
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از علم خبری نیست!
🖋استاد رسول جعفریان
♦️زمانی که بهترین کتابهای بازار در حوزه های پژوهشی، عبارت از رساله های دکتری و ارشد باشد، آن وقت باید امید داشت که تحولی در حوزه دانش در جامعه پدید آمده است.
♦️به عبارت دیگر، تنها مسیر درست در پیشرفت علم، در همه حوزه ها، عبارت از این است که بتوانیم، رساله های دکتری و ارشد را تبدیل به بهترین دستاوردهای علمی جامعه مان بکنیم. مثلا وقتی وارد یک کتابفروشی بروز می شویم، بهترین کارهایی که روی پیشخوان آن کتابفروشی است، رساله ها و پایان نامه های دانشگاهی باشد. وقتی یک پژوهش را می خوانیم، در پیشینه علمی آن بحث، یکسره به معرفی چندین رساله و پایان نامه بپردازد و بگوید که قبل از من چه تحقیقاتی در این زمینه شده است.
♦️وقتی دیدیم که افراد با افتخار رساله های دکتری و پایان نامه های خود را منتشر می کنند، و درصد قابل توجهی از کتابهای بازار علمی ما همین هاست، باید امید داشته باشیم که روزنه هایی برای گسترش علم فراهم شده است.
♦️اگر جز این بود، و کارهای تألیفی عمومی، تصحیحی، ترجمه و جز اینها جای رساله های دکتری و پایان نامه را در کتابفروشی ها گرفت، معنایش این است که هیچ پیشرفتی در زمینه دانش نشده است.
♦️مسلما همین امر در رشته های پزشکی و فنی و علوم پایه هم وجود دارد، بلکه در آنجا آشکارتر و بهتر است.
♦️به نظرم، امروز در جامعه ایران ما چنین نیست. درصد بسیار کمی از کتابهایی که در بازار است، رساله های دکتری و ارشد است.
♦️مشکل این است که بیشتر این رساله ها به گونه ای است که قابل نشر نیست. چون از ابتداء تا انتها مسیر درستی در نگارش آنها طی نمی شود. طبعا در جامعه هم اعتمادی به این رساله ها که بسیاری با تقلب نوشته می شود وجود ندارد.
♦️اگر فقط و فقط همین یک معیار برای پیشرفت علم در یک کشور باشد، کافی است که مطمئن شویم اتفاق مهمی در کشور ما نیفتاده است. در اینجا، مقصود بازار کتابهای علمی است نه داستانی یا هنری یا جز اینها. آن گونه کتابها و مطالعه آنها، سبب پیشرفت علم نیست.
♦️علم فقط و فقط در رساله ها و پایان نامه های دکتری و ارشد و مقالات مستخرج از آنهاست.
♦️کشور ما از این جهت فوق العاده ضعیف است. مرکز گردآوری رساله های دانشگاهی ما در کشور «ایرانداک» یک مرکز ورشکسته علمی ـ دانشگاهی است که هیچ کس به آن توجه جدی ندارد.
♦️برای شکل گرفتن جنبش پایان نامه و رساله، باید هزینه کرد. در کشور ما این امر غالبا و به خصوص در علوم انسانی و اجتماعی که مثل علف هرز رشد کرده، و حتی علومی که نام های دینی مثل علوم قرآنی و حدیثی و جز اینها را یدک می کشد، هیچ نمودی ندارد.
-به نقل از کانال نویسنده
#یادداشت
#آسیب_شناسی
#نظام_آموزش
#پایان_نامه
#پژوهش
#دانشگاه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0