💠آیا تمدن بدون کتاب در راه است؟
🖋استاد رسول جعفریان
⬅️آنچه که در میان عوامل مختلف، دنیای جدید را از دنیای قدیم، جدا می کند، تغییری است که در علم و ابزارهای انتقال علم رخ داده است. اگر «کتاب» را مهم ترین ابزار ذخیره علم بدانیم، می توانیم، ادوار تاریخ بشر را به سه دوره تقسیم کنیم.
🔸مرحله اول: دورانی که بشر در سیر فرهنگی خود از تمدن بی کتاب عبور کرده و برای هزاران سال، بدون کتاب، زندگی کرده و تمدن بدون کتاب را پشت سر گذاشته است. طبیعی است که ذخیره سازی علم او در کتاب نبوده و بنابرین باید گفت، از یک حدی، جلوتر نرفته است.
🔸مرحله دوم، دورانی است که بشر به «کتاب» رسیده و از این ابزار استفاده کرده است. تاریخ نوشت افزار در میان بشر خیلی طولانی نیست، و بشر در این دوره، سعی کرده است تا علم را در «کتاب» ذخیره کند. یونان از این جهت در نقطه اوج قرار دارد اما پیش از آن هم، نوشت افزار به صورت های مختلف در تمدن بابلی و هندی بوده است.
تمدن اسلامی، امتداد تمدن کتاب است و در دوره تمدن مسلمانی، کتاب نقش مهمی داشته است. در تمدن اسلامی که از نظر تکیه بر «کتاب» بسیار برتر از یونان بوده، کتاب نقش محوری دارد. در این تمدن همیشه از کتاب و کتابخانه یاد شده و البته یکی دو قرنی طول کشید تا اهمیت نوشتن و کتاب آشکار شد. بعد از آن، از قرن سوم، تکیه اصلی نه روی فرهنگ شفاهی بلکه روی کتاب است.
تمدن کتاب دو مرحله دارد. کتاب خطی و کتاب چاپی. ما در مرحله کتاب خطی، از یونان جلوتر رفتیم و هزاران کتاب جدید تولید کردیم. البته تولید کتاب لزوما به معنای تولید علم نیست، اما به هر حال، مهم است. مرحله دوم تمدن کتاب، کتاب چاپی است که ما خیلی دیر خبردار شدیم.
تمدن جدید غربی با صنعت چاپ راهش را گشود. کتاب چاپی، اساس تمدن جدید را متحول کرد و این تحولی بود که ما دیر به آن رسیدیم. این که این دیر رسیدن چه دلیلی داشته است؟ می دانیم «کتاب» ابزار علم و انتقال آن است، و وقتی کمتر استفاده شود، یا از نظر نوع آن، شکل های بد و ابتدایی آن محل توجه باشد، اثری کاملا منفی روی رشد علم خواهد داشت. شما نگاهی به صنعت نشر و چاپ در قرن هفدهم و هیجدهم غرب بیندازید، و آن را مقایسه با نوشته های خطی ما و بعدا چاپی ما، در اواخر قرن هیجدهم و بیشتر قرن نوزدهم کنید. نوع چاپ، محتوای کتابها، استفاده از آنها در نظام آموزشی و در واقع استفاده از کتاب به عنوان یک ابزار برای نشر علم، تفاوت زیادی را نشان می دهد. غرب از ابزار چاپ بخوبی استفاده کرد. شرایط دیگر تولید علم هم فراهم بود و بسرعت وضع علمی و تمدنی بهتری یافت. اما ما درجا زدیم.
🔸مرحله سوم، که به تازگی آغاز شده، تا روزگار ما، تمدن ترکیبی بین کتاب و رایانه است آنچه تا حال اتفاق افتاده، این است که در بیشتر رشته های فنی و پزشکی، کتاب از مدار حذف شده یا اندکی از آن مانده است. اما در حوزه های علوم انسانی و دین، هنوز کتاب اهمیت دارد .آیا در این مرحله هم، مانند چاپ، ما عقب تر خواهیم افتاد یا تا زود است راههایی برای پیشرفت خواهیم یافت.؟
⬅️مدتهاست که کاروان تمدن بشری، افزار جدیدی را در کنار کتاب قرار داده و بدون هیچ تعجبی می توان گفت که به تدریج، از سهم کتاب کم شده و بر سهم رایانه افزوده می شود. اکنون کتاب دیجیتال نقش مهمی در تولید علم دارد، چیزی که تا سه دهه قبل بی معنا بود. باید پرسید، آیا کتابداران ما از نقش رایانه که سه دهه است بسرعت پیشرفت می کند، آگاهند؟
♦️ما در آستانه تمدن بدون کتاب، یا کمتر کتاب، قرار داریم. این تحول اقتضاءات خاص خود را دارد. آمادگی ذهنی مهم ترین مسأله است. در درجه بعدی، آمادگی فنی است که آن هم بسیار مهم و نیازمند نیرو و امکانات است. اما اول آمادگی ذهنی است.
♦️ما چه اندازه در این زمینه فعال هستیم؟ آیا هنوز به روش های گذشته اکتفا می کنیم، یا وارد دنیای جدید می شویم؟ ورود در دنیای جدید، تخصص و هزینه های خاص خود را می طلبد که گاه ما به خاطر نداشتن آنها، کوتاه آمده در کنار همان روش قدیمی می مانیم. ممکن است کاری که برای چاپ نکردیم و عقب افتادیم تکرار شود. برای این که خطایی پیش نیاید باید تلاش کنیم. ابزار علم، نقش مهمی در پیشرفت دارد و ما مع الاسف در حاشیه قرار داریم.(سخنرانی در جمع کتابداران دانشگاه تهران).
_به نقل از کانال رسول جعفریان
#تمدن
#غرب
#کتاب
#علوم_انسانی
#دانش_مسلمین
#رایانه_محوری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مطهری علیه کهنه گرایی به اسم سنت گرایی
🖋استاد رسول جعفریان
♦️بخشی از مشکل ما در این شهر دانش پرور، این است که وقتی دوستان همدیگر را می بینند، فکر می کنند تمام عالم مثل آنها می اندیشند، در حالی که اندکی گردش در مراکز دیگر، می تواند زمینه های اندیشگی را عوض کند.
♦️برای مثال همین که آقای مطهری، پایش را به تهران گذاشت (سال 31)، و مسائل دنیای جدید را اندکی فراخ تر دید، در بسیاری از دیدگاههایش تأثیر گذاشت. ایشان، آن وقت، مسائلی را دریافت که بندرت در اینجا، قابل توجه بود. حضرتشان در یک سخنرانی با عنوان «قوانین اسلام در مقایسه با توسعه و تحول دنیای جدید» [حوالی سال 50] نکات جالبی را در باره ستایش عده ای از کهنه گرایی به اسم سنت گرایی مطرح کردند. عین عبارت ایشان از همان کتاب «پانزده گفتار» که حالا در مجموعه آثار 21 ایشان منتشر شده این است:
🔸«ما در اینجا که خود را پاسدار معارف اسلامی می دانیم باید یکی از وظایف خودمان را این بدانیم که از روی مبانی دقیق علمی فلسفی اجتماعی و مطالعات زیاد تاریخی این راه را میان این دو دسته مفرط و مفرُط در جامعه مشخص کنیم. [همچنان که با آن طبقه مبارزه می کنیم که انحرافات زمان را به نام پیشرفت زمان می پذیرند] با آن طبقه مبارزه کنیم که با هر جدیدی و با هر امر نوی مخالفت می کنند. یک عده افراد بودند که گویا که همه پیمانهایشان با کهنه بسته شده بود. مثلا برای نوشتن باید یک قلمدان مرکب باشد و لیقه به آن شکل باشد که چقدر وقت بگیرد برای اینکه این مرکب درست بشود و قلم دم به دم در دوات برود، چقدر وقت از این جهت می گیرد. باز قلم یک جایش مثلا پرمَد بنویسد یک جایش کم مد به جای یک خودنویس به این سادگی که انسان یک دفعه که به این سرعت پر می کند بعد ساعات متوالی می نویسد. فکرش هم دیگر صرف اینکه دائما متوجه دوات وقلم باشد نمی شود می گفتند چون از قدیم پدران ما همیشه با دوات وقلم کار می کردند ما با خود نویس کار نمی کنیم به قول ان شخص گفته بود: «یترکون حمارالله و یرکبون شِمِندوفِر» حمار الله را رها می کنند و سوار شمن دوفر [قطار] می شوند! در مشهد- ما که یادمان نمی آید ولی شنیدیم – اولین باری که در آستانه برق کشیدند یک کسی هیاهو راه انداخت مردم ریختند و تمام چراغ برقها را خاموش کردند. به چه دلیل؟ مگر در متنی از متون اسلام در آیه ای از آیات قران مثلا وارد شده است که یا ایها الذین امنو علیکم به اینکه مبادا که این چراغ نفتی را از دست بدهید! یا ایها الذین امنو به اینکه مبادا اینکه همیشه الاغ سوار بشوید و غیر از الاغ چیز دیگری سوار نشوید. اینها مخلوط کردن دین با سنتهایی است که در میان مردم پیدا می شود و بعد شکل تقدس پیدا می کند.
باز یادم هست در دهات تازه دبستان پیدا شده بود و یک آقایی اینجور استدلال می کرد ـ البته خلط مبحث بود ـ و در واقع مغالطه می کرد می گفت: ای اقا! این حرفها چیست، مگر مردم دیگر که مکتبخانه می رفتند ملا نمی شدند؟ مگر شیخ مرتضی انصاری از همین راه همین «الف دو زبر ان دو زیر ان دو پیش ان» ملا نشد؟ خوب بچه های ما هم همین جورند. او خیال کرده که شیخ مرتضی انصاری که شیخ مرتضی انصاری شد شرطش همین بود. البته این مانع بزرگی در راهش نبود. برای او هم اگر یک متد درسی بهتری تعیین شده بود از آنچه هم که شد خیلی بهتر می شد. این دیگر جزو اسلام نیست که مثلا ما نو آموز را که میخواهیم یاد بدهیم حتما باید به ان ترتیب الف ب و بعد الف سرگردان و از این حرفها باشد یا به شکل دیگری. اسلام که روی این جور مسائل تکیهای نکرده است.» (مجموعه آثار: 21/483)
-به نقل از کانال رسول جعفریان
#یادداشت
#رسول_جعفریان
#مرتضی_مطهری
#آسیب_شناسی
#سنت_گرایی
#تکنولوژی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
هدایت شده از نجم
اطلاع از رویدادهای علمی ملی و بین المللی در " نجم"
https://eitaa.com/nokhbegannajm
https://t.me/NajmFoundation
دغدغههای حوزوی
💠آشنایی با تعدادی از دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه #شیعه_شناسی ⬅️برخی از مهم ترین دانشگاه ها
💠 آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش دوم)
♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از:
🔸1. مرکز مطالعات شرقی (دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا)
http://mec.sas.upen.edu/studies.html
⬅️این مرکز بیشتر مطالعات خود را معطوف به جهان عرب نموده و در کنار آن، زبان های شرقی مانند: عربی، فارسی، ترکی، پشتو، ازبکی و ترکمنی نیز مطالعه و تدریس می شود. در موزه انسان شناسی و باستان شناسی این دانشگاه آثار و مطالبی درباره تشیع و تسنن وجود دارد. از تحقیقات و مقالات این دانشگاه می توان به این موارد اشاره کرد: «تسنن در برابر سفاهت تشیع(!!)»، «معماری قدرت در آیین تشیع: میان تعبد و تعقل»، «محرم و مناسک آن: آیین مذهبی برای روایت تاریخ مقدس در میان شیعیان آمریکا».
🔸2. دانشگاه آریزونا (آمریکا)
www.asu.edu
⬅️تحقیقات این دانشگاه بیشتر در جهت مقایسه میان ادیان است که این قانون درباره دین اسلام نیز صدق می کند. عناوین برخی از دروس این دانشگاه عبارتند از: درآمدی بر اسلام؛ مذاهب جهان؛ بررسی دین اسلام؛ اسلام و دنیای مدرن؛ تمدن اسلامی؛ زن در اسلام؛ مذهب و حکومت در ایران.
⬅️عناوین برخی از کنفرانس های این دانشگاه عبارتند از: نقش اسلام در کشورهای مختلف؛ آیا آمریکا می تواند از اسلام بیاموزد؟؛ آیا مسیح مسلمان بود؟؛ از تراژدی تا استنباط، گفتمان علمی در ارتباط با جهان اسلام.
⬅️مقالات و تحقیقات قابل توجهی در این دانشگاه انجام شده که اکثراً به بحث شیعه و سنی در پاکستان پرداخته اند.
🔸3. مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن (انگلستان)
WWW.iis.ac.uk
⬅️این مؤسسه به دنبال توسعه تحقیقات و آموزش درباره اسلام، با تأکید بر شیعه و به خصوص فرقه اسماعیلیه، متمرکز شده است. برنامه های مؤسسه مطالعات اسماعیلی، توجه خاصی به موضوعات تجددگرایی و مدرنیسم مبذول می دارد. ترجمه «دایرة المعارف بزرگ اسلامی» به زبان انگلیسی از کارهای مهم این مؤسسه است.
🔸4. دانشگاه بریستول (انگلستان)
www.bristol.ac.uk
⬅️بخش اسلام شناسی این دانشگاه زیر نظر رابرت گلیو متخصص تشیع اداره می شود که هر سه پایان نامه خود را در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری درباره تشیع نگاشته است. دروس اصلی و مهم مرتبط با تشیع در این دانشگاه عبارتند از: اندیشه کلاسیک اسلامی، مذهب و آیین اسلام، جنبش های مذهبی مدرن در ایران، فلسفه اسلامی، شیعه (که در این درس فرق شیعی به ویژه اثنی عشریه، اسماعیله و زیدیه، مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و دکترین رفتار افراطیون شیعه بازنگری می شود).
🔸5. مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه کمبریج (انگلستان)
www.cam.ac.uk
⬅️این دانشگاه دارای «کرسی تخصصی شیعه شناسی جان (یحیی) کوپر» است. کنفرانس های این دانشگاه بیشتر درباره مسائل جهان عرب و حوزه ادبیات است که برای نمونه می توان به کنفرانس هایی در مورد «نظامی گنجوی» و «شاهنامه فردوسی» اشاره کرد.
⬅️از مهم ترین مقالات ارائه شده در این دانشگاه عبارتند از: «بررسی تشیع دوازده امامی در دوره جدید: فرهنگ دینی و تاریخ سیاسی»، «عوامل مؤثر بر سیاسی شدن تشیع لبنان و ظهور حزب الله»، «شیعیان اثنی عشری به عنوان یک اقلیت مسلمان در هند»، «خطابه اشک».
🔸6. مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه شفیلد (انگلستان)
www.sheffield.ac.uk
⬅️موضوع اصلی مرکز مطالعات اسلامی این دانشگاه «فقه اسلامی» است که البته هم در ضمن تحقیقات فقهی و هم غیر آن به تشیع نظر دارند؛ از این جمله می توان به پژوهش کاملی که درباره تشیع در این دانشگاه و توسط مرکز مطالعات دینی انجام شد، اشاره کرد.
🔸7. مدرسه مطالعات آسیایی و آفریقایی سوآس (دانشگاه لندن)
www.soas.ac.uk
⬅️مرکز مطالعات اسلامی این دانشگاه به مدیریت پروفسور عبدالحکیم از سال 1995م شروع به کار نمود. در زمینه قرآن پژوهی، این مدرسه نشریه ای را با عنوان «مجله مطالعات قرآنی» منتشر می کند. بعضی از دروس این مرکز نظیر درس «عصر فاطمیان در قرون 10 تا 12میلادی» با تشیع مرتبط است.
⬅️«مباحث مذهبی در تشیع معاصر» و «عناصر شیعی در معماری پاکستان» از طرح های تحقیقاتی این مدرسه مطالعاتی است.
-به نقل از کانال مطالعات شیعه در غرب
#شیعه_شناسی
#بین_الملل
#تبلیغ
#دانشگاه
#علوم_انسانی
#غرب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠 آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش دوم) ♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها
💠آشنایی با دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه شیعه شناسی(بخش سوم)
♦️برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند، عبارتند از:
🔸1. دانشگاه منچستر (انگلستان)
www.mmu.ac.uk
⬅️مستشرق مشهور «نورمن کالدر» استاد فقه شیعی و درگذشته در سال 1998م، دارای کرسی در این دانشگاه بود.
⬅️دروس مقطع کارشناسی این دانشگاه در دو بخش 120واحدی ارائه می شود و یکی از دروس بخش دوم، درسی است با عنوان «تشیع». از جمله پایان نامه های دفاع شده در این دانشگاه می توان به «ظهور شیعه در ایران در عصر صفوی» اشاره کرد.
🔸2. دانشگاه لنکستر (انگلستان)
Relstud@lancaster.ac.uk
⬅️این مرکز اولین مرکز مطالعات دینی در انگلستان بوده و تحقیقات، دروس و مطالعات آن متمرکز بر ادیان اصلی و زنده جهان از جمله اسلام است. دوره اسلام شناسی این دانشگاه با عنوان «اسلام کلاسیک» در تابستان 2005م برگزار شد که بخشی از آن به طور خاص به «تشیع و فرقه های آن» پرداخته است.
⬅️از جمله اهداف برگزاری این دوره می توان به آشنایی با «شریعت و کلام در تفکر اهل سنت، شیعه و صوفیه» اشاره کرد.
🔸3. دانشگاه گلاسکو (انگلستان)
www.gla.ac.uk
⬅️جهت گیری مرکز مطالعات اسلامی دانشکده الهیات و مطالعات دینی این دانشگاه در راستای اسلام شناسی است.
⬅️در میان مقالات ارائه شده در کنفرانس های برگزار شده در این دانشگاه و تحقیقات و پایان نامه های دفاع شده و رویکردهای فارغ التحصیلان آن «گرایش های شیعی» دیده می شود که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: «وارثان محمد نبی(ص) و ریشه های افتراق تشیع و تسنن» و «اخطارهای رهبر تشیع».
🔸4. مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل (کانادا)
⬅️این مؤسسه زیرمجموعه دانشکده هنر این دانشگاه بوده و تمرکز اصلی آن بر فرهنگ و تمدن اسلامی با توجه به محدوده جغرافیایی آن است. «ولیفرد کنت ول اسمیت» مؤسس این مرکز معتقد است تاریخ اسلام بدون در نظر گرفتن «مذهب» به عنوان یک عامل مهم و اثر گذار در رشد و شکل گیری تمدن اسلامی قابل فهم نخواهد بود.
⬅️برخی از دروس در حال تدریس و مرتبط با مذهب تشیع در این مرکز عبارتند از: تفکر شیعه در ایران، اسلام و سیاست: ایران، مشکلات تفکر شیعه. از جمله آثار منتشر شده این مرکز می توان از «دین و قدرت در صفویه» و «محمدباقر مجلسی» را نام برد.
🔸5. دانشگاه تورنتو (کانادا)
www.utoronto.ca
⬅️این دانشگاه دارای مواد درسی و دوره های آموزشی مرتبط با تشیع است؛ مانند: «اسلام شیعی» (که در این درس توجه خاصی به شیعه گری سیاسی، فاطمیان، صفویه و ایران معاصر می شود)، «مباحثی درباره اندیشه عرفانی در اسلام»، «درآمدی بر دین اسلام»، «تاریخ اسلامی تا زمان سقوط بغداد».
⬅️در این دانشگاه یک طرح تحقیقاتی در مورد فتوای امام خمینی(ره) در مورد اعدام سلمان رشدی انجام شد که حاصل آن مقاله ای است با عنوان «فتوا همچنان باقی است».
🔸6. دانشگاه کونکوردیا (کانادا)
www.concordia.ca
⬅️در این دانشگاه طرح های تحقیقاتی در زمینه شیعه صورت گرفته است؛ مانند: «تفسیر نوین از حقوق شیعه در ایران، عراق و لبنان»، «سفرنامه جمهوری اسلامی ایران»، «شیعه نوین و پیشین».
«لیندا کلارک» از شیعه پژوهان برجسته غرب، از اساتید این دانشگاه است.
🔸7. دانشگاه ملبورن (استرالیا)
www.unimelb.edu.au
⬅️این دانشگاه بیشتر مطالعات اسلام شناسی دارد. با توجه به آنکه این دوره در زیرمجموعه دوره های تاریخی گنجانده شده، در ضمن فرقه ها، به مذهب «تشیع» پرداخته می شود.
-به نقل از کانال مطالعات شیعه در غرب
@studiesofshia
#شیعه_شناسی
#تبلیغ
#بین_الملل
#دانشگاه
#علوم_انسانی
#غرب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا در آموزش های حوزوی، تغییر جدی نمی کنیم؟
🖋استاد رسول جعفریان
♦️هر نوع برنامه ریزی آموزشی در حوزه علمیه قم می تواند راهگشای تغییراتی باشد که هم به نفع حوزه است، هم به نفع مردم و هم به نفع ایران. در این یادداشت دکتر رسول جعفریان به طرح دیدگاه های خود پرامون وضعیت نظام آموزشی حوزه های علمیه پرداخته اند:
⬅️اینکه مدیر حوزه های علمیه اخیرا گفته است: دویست رشته و گرایش در یازده حوزه دانشی در حال برنامه ریزی است»، خوب است، اما یک نکته مهم وجود دارد و آن نوع نگاه، نگرش و محتوایی است که به این افراد (طلاب) آموزش داده می شود.
⬅️به عبارت دیگر، تنوع در برنامه ریزی آموزشی، فقط بخشی از مشکل است، و عمده مسأله به نوع نگاه این افراد به مسأله دین و جامعه مربوط می شود. عقلانیت حوزوی، به طور خاص، با هزاران پیش فرض همراه و در هم تنیده است. اگر طلبه نتواند درباره آنها بحث و تردید کند، راه به جایی نمی برد. در واقع، این مسأله شبیه این است که ما در اصلاح متون درسی، فقط به فصل بندی و سر و صورت کتابهای درسی بپردازیم و از خط عبدالرحیم عبور کرده، به چاپ علمیه و از آنجا به حروفچینی فلان ناشر روز در پاساژ قدس و مجتمع ناشران برسیم، یا متن را با چند پرسش همراه کنیم.
⬅️تغییر دادن درون فکر این افراد، آشنا کردن آنها با معارف جدید، ایجاد تنوع و پذیرفتن نوعی تکثر اندیشه ای، تقویت خلاقیت فکری و نوآوری، همه مهم است. جالب است که این افراد، در همین نظام آموزشی که سی سال است برای آن کار می شود، تربیت شده، اما وقتی وارد جامعه می شوند، مانند شمار فراوانی از فارغ التحصیلان جامعة الزهراء، زیر فشار باورهای عامیانه مردم، همان اندک روشنگری که دارند، از دست می دهند و اسیر این باورها می شوند، و هنوز چند روز نگذشته، خودشان به عنوان عامل افزایش این باورها تبدیل می شوند.
⬅️تصور بر این است که ساختار دستگاه های عمومی تبلیغی در کشور هم به علاوه روند سیاسی کشور، موید آنهاست. به هر روی، حواسمان باشد، همه بودجه و وقت را صرف برنامه ریزی آموزشی نکنیم، فکر ترویج نوعی شفافیت، علم خواهی عمیق که قرآن روی آن تأکید دارد، تقویت نگاه های متفاوت، ایجاد فضای مناسب برای اندیشه ای آزادتر و حتی تقویت مباحثات دینی و تقویت تحمل برای شنیدن و فکر کردن در باره آراء مختلف باشیم. بدون شک، بخش مهمی از کار، آشنایی با تحولات مربوط به دین و فکر دینی در آن سوی دنیاست.
⬅️ما با اهل کتاب، نقاط بسیار مشترکی داریم، و سرنوشتی که آنها پشت سر گذاشته اند، از جهات زیادی برای ما آموزنده است. مرور بر آنها، از سر علم خواهی، نه فقط موضع گرفتن و از اول به هدف پاسخ دادن، می تواند ما را در تقویت حوزه ای فکورتر آماده کند. شاید این نتیجه گیری مستقیم مطالب بالا نباشد، اما باید بگویم، نفس این که غالب پایان نامه های حوزوی، ارزش مرور ندارد، دقیقا در این است که اندیشه ای پشت سر آنها جز اثبات اثبات شده ها ندارد، و الا مشکل فقط در شکل و شمایل آنها و فصل بندی و رعایت موازین رساله نویسی نیست.
-به نقل از http://mobahesat.ir
#یادداشت
#رسول_جعفریان
#آسیب_شناسی
#حوزه_علمیه
#نظام_آموزش
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه،حکومت و سرنوشت ایران
🖋دکتر داود فیرحی
♦️فقه و لاجرم فقیهان چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت نقش تعیین کننده در سرنوشت ایران دارند.
♦️در ایران، دین و بهتبع آن فقه را نمیشود نادیده گرفت. یک حوزه باوری و یک حوزه دانشی بسیار پیچیده و محکمی است که تاریخ ما با آن عجینشده و نمیتوان آن را نادیده گرفت. 40 سال پس از انقلاب اسلامی و 70 یا 80 سال در دوران مشروطه و قبل از آن، هر اتفاق سیاسیای که در ایران رخ داده از درون آن یک فتوا، یک اظهارنظر و یک نهاد درآمده است.
♦️الان هم در قانون اساسی ما حدود 10 منصب بزرگ تاثیرگذار، فقهی یا اجتهادی هستند. 6 تا مربوط به شورای نگهبان و یکی رهبری و یکی قوه قضائیه و... . این مناصب سرنوشت ایران را تعیین میکنند.
♦️نهتنها اکنون، بلکه در مشروطه و قبل آن. فقیهان موافق و مخالف مشروطه هر دو نقش موثر داشتند؛ مرحوم شیخ فضلالله نوری که بهعنوان مخالف[مشروطه] بود، در قالب لایحه ای که در قانون اساسی مشروطه گنجاند، سرنوشت ایران را تعیین کرد. حتی اعدام او هم تا الان سرنوشت ایران را تحت تأثیر قرار داده است.
♦️فقها چه در زندان باشند، چه در قصر حکومت، در هر دو صورت تعیینکننده سرنوشت ایران هستند.
♦️بنابراین، تز اول من این است که نمیشود دین و بخش عملی آن فقه را در زندگی سیاسی ما نادیده گرفت، و اگر نمیشود این مناسبات را نادیده گرفت باید در ایضاح و توضیح آن بیشتر کوشید.
🍂"در کجا ایستاده ایم؟"، مرکز مطالعات خاورمیانه،27 آبان97.
-به نقل از کانال داود فیرحی
#روحانیت
#مرجعیت
#فقه
#حکومت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کنفرانس وحدت اسلامی، از رؤیا تا واقعیت
🖋محمدتقی سبحانی
♦️سی و دومین اجلاس بین المللی وحدت اسلامی دیروز ۵ آذرماه در غیاب نمایندگان رسمی مذاهب اسلامی و بدون حضور رهبران سیاسی جهان اسلام، به کار خود پایان داد.
♦️دبیر کل مجمع تقریب بین المذاهب پیش از تشکیل کنفرانس نوید داده بود که «تلاش برای ایجاد اختلاف و ستیز در جهان اسلام با تلاشهای گسترده مجمع تقریب مذاهب اسلامی و نهادهای تقریبگرا شکست خورده و ما در این کنفرانس آغاز این پیروزی را به جشن خواهیم نشست و اعلام خواهیم کرد که صفحه جدیدی در جهان اسلام در حال باز شدن است که در این صفحه نو شاهد غلبه جریان وحدتگرا در جهان اسلام هستیم.» و درباره فلسفه وجودی کنفرانس در وبگاه این مجمع میخوانیم: «هدف از برگزاری کنفرانس وحدت، ایجاد زمینههای اتحاد و هم بستگی جهان اسلام و هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری و نیز بررسی مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن است.»
♦️سخن در این است که کنفرانس وحدت با هزینههای فراوان مادی و معنوی، تاکنون تا چه اندازه به آرزوهای خود نزدیک شده و ادامه این مسیر تا چه حد میتواند کمکی به آرمانهای مورد نظر بکند. یک ناظر بیرونی با نگاهی واقعبینانه به صحنه درگیریهای موجود در جهان اسلام، پرسشهائی را فراروی خویش میبیند که لازم است مسئولان امر، به دور از شعارها و بیرون از فضای رسانهای به این سوالات پاسخ دهند:
🔸1. در کنفرانس امسال طرفهای درگیر در جدالهای جهان اسلام که قرار بود به «جشن پیروزی»بنشینند، چه کسانی بودند؟ و کدامین «صفحه جدید در جهان اسلام» در این اجلاس گشوده شد؟ و دقیقا کدامیک از اعضای حاضر قرار است این صفحه جدید را رقم بزنند؟!
🔸2. در کنفرانس کنونی برای «ایجاد زمینههای اتحاد و همبستگی جهان اسلام» چه اقدامی صورت گرفت؟ و اساسا کدامین اعضای حاضر در این کنفرانس از چنین ظرفیتی برخوردار بودند؟ و با کدامین ساز و کار سیاسی و فرهنگی قرار است این اتحاد و همبستگی در جهان شکل گیرد؟
🔸3. در کنفراس کنونی چگونه و بین چه کسانی «هم فکری علما و دانشمندان، جهت نزدیک سازی دیدگاه های علمی و فرهنگی آنان در زمینه های فقهی، اصولی، کلامی، تفسیری» انجام شد و با توجه به کارنامه چند کنفرانس گذشته دقیقا چه چالشهای فکری و علمی در بین کدامین متفکران شیعی و سنی به بحث گذاشته شد و مستندات پیشرفت در این موضوعات در کجا گرد آمده است؟
🔸4. اما در خصوص «مسائل و مشکلات مسلمانان و ارائه ی راه حل های مناسب و موضع گیری مشترک در برابر آن» گذشته از تکرار جنایات اسرائیل و سعودی و خط و نشان کشیدن برای دشمنان، واقعا کدامیک از مشکلات جهان اسلام در این کنفرانس مطرح شد و چه راه حلهائی در برابر وضعیت بغرنج سیاسی، مذهبی و اقتصادی مسلمانان ارائه گردید و دقیقا چند نفر از شرکتکنندگان در کنفرانس چنین صلاحیتی داشتند و تا چه اندازه این کنفرانس را برای چنین هدفی جدی گرفتند؟
♦️بیپرده باید گفت که همه شاخصها نشان می دهد که کنفرانس وحدت اسلامی همچون سایر قطعات پروژه تقریب در این کشور، سالهاست که از کار افتاده و این پیکره نیازمند یک تعمیر بلکه تعویض اساسی است.
♦️در یادداشتهای بعدی در اندازه بضاعت خود خواهم نوشت که پروژه تقریب در جمهوری اسلامی از سه بیماری بنیادین رنج می برد و تا این رویکرد اساسی اصلاح نشود، نه تنها به پیشرفت این پروژه نمیتوان امید بست، بلکه با رفتن در بیراههها، به تدریج ظرفیتهای اندکِ بازمانده نیز ناامید و زمینگیر خواهد شد.
♦️این سه مشکل اساسی عبارت است از:
🔹1. خلط میان اهداف چندگانه در میدان تقریب (از همگرائی مذهبی گرفته تا همزیستی اجتماعی و تا همکاری بین المللی) و در نتیجه سردرگمی در میان راهبردهای ناهمگون.
🔹2. ناتوانی در بسیج امکانات و اهرم های موثر در جهان اسلام و ناکارآمدی در بهرهگیری از ظرفیتها و مزیتهای نسبی
🔹3. عدم بهرهمندی از یک شبکه انسانی و رسانهای هوشمند و کنشگر برای تعامل با نخبگان و گروههای موثر در بین شیعیان و اهل سنت و فقدان یک منطق و گفتمان تودرتو و اثربخش برای گفت و گو با گروههای درگیر و رقیب.
-به نقل از نامه های حوزوی
#یادداشت
#محمدتقی_سبحانی
#آسیب_شناسی
#تقریب
#وحدت
#جهان_اسلام
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در فقه چیزی به نام نظام نداریم/ اسلام در اقتصاد و سیاست و امور قضائی نظام ندارد!
🔸اظهارات چالش برانگیز استاد محمدجواد فاضل لنکرانی:
♦️اگر فقهی به نام فقه نظامات وجود داشت می بایست امام راحل به آن می رسید و می گفت.
♦️ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینهای احکام جزئی دارد، قواعد دارد.
♦️آقایانی که قائل هستند که ما نظام اقتصادی داریم، میگویم هر موضوعی در نظام اقتصادی با هم ارتباط تنگاتنگ دارد، در نظام اقتصادی موضوعات را منفرداً و مستقلاً نمیشود دید، در فقه فردی هر موضوع مستقلی را فقیه استنباط میکند ولی در اقتصاد باید همه موضوعات را با هم و در کنار هم، و چیزهای عجیبی آدم در این مقالات میبیند.
♦️ما اگر بخواهیم شئون فرهنگی، شئون اقتصادی، شئون سیاسی را، رنگ دینی بدهیم، باید نظام را استخراج کنیم، اگر از مرحوم شهید صدر رضوان الله علیه(که معتقد به نظام سازی است) سوال کنیم کاشف این نظام چیست؟ بالاخره از کجا به این نظام که شما مدعی هستید پی ببریم؟ ایشان میگوید اتفاقاً اینجا باید از رو بنا به زیربنا رسید، از همین فقه موجود و احکام موجود باید به زیربنا رسید، میگوئیم اولین سؤال این است که این فقه موجود با اجتهاد مجتهدین مختلف است، پس هر مجتهدی خودش باید یک نظام خاصی استخراج کند چون شما کاشف دیگری برای رسیدن به آن نظام ندارید غیر از همین مسائل روبنایی.
♦️در مسائل روبنایی در اقتصاد، در هر فرعی از آن، در مالکیت خصوصی، اقوال، انظار، مختلط است، با اختلاف انظار چطور میشود به نظام رسید؟ اگر یک فقهی داشتیم، احکام واحدی داشت هیچ اختلافی هم در آن نبود اینجا ثبوتاً ممکن بود بگوئیم به نظام میرسیم ولی با وجود اختلاف چطور میتوانیم به نظام برسیم؟ و ثانیاً شما وقتی در اقتصاد میگوئید ما نظام اقتصادی داریم، در سیاست میگوئیم نظام سیاسی داریم، در قضاوت باید بگوئید نظام قضایی داریم؟ باز یک سؤال دیگر پیش میآید که خود این نظامها چه نظامی دارد؟ بالاخره اینها زیرمجموعه های دین هستند اگر زیرمجموعههای دین هست چطور میتوانیم بگوئیم اگر شما میگوئید در خود اقتصاد نظام است باید در مرحله کلان هم یک نظامی باشد که اینها قابل التزام نیست.
♦️اگر ما ورای این فقه فردی یک فقهی به نام فقه نظامات داشتیم، آن کسی که باید به آن میرسید در درجه اول امام راحل است، امام با همین فقه فرمود که ما حکومت را اداره میکنیم.
(۸ آذر ,۱۳۹۷ سایت شفقنا)
-به نقل از کانال فقاهت
#حوزه_علمیه
#مرجعیت
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠احتضار موج اول رسانه ای انقلاب
🖋روح الله جلالی
♦️در مترو در آنسوی واگنی که من ایستاده بودم یک نفر به مرور مشغول مقدمه چینی برای سایرین بود که به این نتیجه برسد که باید به زور سیستم را عوض کرد.
یک نفر دیگر نیز به او ملحق شد و با صدای بسیار بلندتر بحث را ادامه دارد که آب از سرچشمه گل است.
کل مسیر این دو نفر گفتند و بقیه شنیدند. هر چه با صدای بلند ادامه دادند، کسی وارد بحث نمیشد.
معلوم بود هر دو سیاسی هستند و اطلاعات هدایت شده ضعیفی دارند که راحت قابل رد بود. کم کم سخنانشان تند میشد و ابتذالی که در اخبار و استدلالشان بود برایم رنج آور.
نه درد واقعی را میشناختند نه درمان را. نسخه هایشان فقط شورش را میشناخت و درهم کوبیدن و تقدیس و تسبیح گذشتهای پر از حقارت.
آنها میگفتند و من به سوی دیگری میاندیشدم!
♦️در کنار سایر رسانهها، بحث های فضای عمومی خیلی مهم و اثرگذار است که از آن به رسانه "موج اول" تعبیر میگردد، یعنی پیام رسانی و تبلیغ چهره به چهره.
♦️با خود میاندیشیدم که امروز سهم نیروهای انقلاب از این بحث های چهره به چهره چیست؟
به جد معتقدم «هیچ»! (هیچ در مقابل آنچه باید باشد.)
♦️نیروهای انقلابی بعنوان قدرتمندترین بازوی حامی نظام در میان مردم، به شدت در جنگهای سیاسی داخلی، فرسوده، دلزده و سطحی شده اند.
بخش بزرگی از نیروی انقلابی شب خواب میبیند که صبح چگونه توی دهن رقیب سیاسی بزند، اما وسط روز روشن از اینکه آمار نماز جماعت و نمازخوانی در میان نسلهای جدید چه وضعیتی دارد، اصلا دلمشغولی نمیگیرد و خود را با انداختن توپ به زمین دیگران راحت میکند.
♦️نیروی انقلابی واو به واو صحبت فلان رجل سیاسی را بررسی میکند که جمله ای برای کوبیدن وی بیابند اما تنها دو جلد کتاب شهید مطهری را راجع به زن و حجاب و اسلام و مقتضیات زمان را درست و درمان نمیخوانند.
♦️دردشان نمیگیرد که انقدر ضعیف بوده ایم که دانشجویم از من با تعجب میپرسد شما محمدرضا شاه را دیکتاتور میدانید؟! و دیگران هم همراهیش میکنند.
♦️در کل بخش مهمی از نیروهای ما از مباحث مبنایی تهی و از افراط در دعواهای جناحی انباشته هستند.
وضعیت کشور پر از تلاطم است و قطعا «استقلال تاوان دارد»، اما میدان دادن به بحثهای مبتذل به مرور تبدیل به جنگ داخلی ای میگردد که طرف های آن شورشیانی ناآگاه و قابل استثمار هستند.
🔴در کل معتقدم نیروهای حامی، در دفاع از حوزه «اندیشه» و «ساختار»، بخاطر افراط در دعوای روزمره «عملکرد»، بیشتر در خدمت ارتش نفرت افزای انقلاب هستند.
-به نقل از کانال انقلاب اسلامی
#یادداشت
#آسیب_شناسی
#انقلاب_اسلامی
#فرهنگ_سازی
#جامعه_ایرانی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠قم بزرگترین بُعد امنیتی جمهوری اسلامی است!
🔈دکتر ابراهیم فیاض، عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران
♦️امنیتیترین عنصر هر جامعهای حتی در یک جامعه سکولار هم دین است، دین با تمام ساختارها، نهادها، مدارس و مطالبش. در عالم مسیحیت هم این مطلب را میبینید. ترکیه را هیچوقت به اروپا راه نخواهند داد چون مسلمان است. در بوسنی و هرزگوین کشتوکشتار کردند چون نمیخواستند یک دولت اسلامی باشد و حتماً با صربها باشند. در سوییس سکولار، نباید گلدسته باشد. خودشان در مسیحیت یک گلدسته مسلمانان را تحمل نمیکنند. دین امنیتی است. امنیتی به معنای بگیر و ببند نیست.
♦️در تلویزیون فلانکشور شرقی آن طرف دنیا میبینید همیشه یک خبر از ایران هم هست؛ یعنی اگر خبر از آمریکا هست یک خبر از ایران هم هست. چون ایران یکی از کشورهای امنیتی جهان است. از هر لحاظ فکر کنید ایران یک کشور بهشدت امنیتی است.
♦️الآن قم بزرگترین بعد امنیتی جمهوری اسلامی خصوصاً در زمینه معرفتی است. البته متأسفانه قم این تلقی را از خودش ندارد. ما باید قم را جدی بگیریم، کارش را جدی بگیریم، دین را جدی بگیریم. الآن به نظر من اهمال وجود دارد یعنی باور نداریم قم الآن تعیینکننده جهان است. قم در عرصه اندیشه خیلی محوریت جهانی دارد. من بلوف نمیزنم. موقعی که نظر خارجیها را نسبت به قم میبینم مات میمانم. نتیجه گاندی، خانم «سوفلیا گاندی» در هند من را میدید گفت من میخواهم بیایم حوزه علمیه قم درس بخوانم! در بیرون شما را بیشتر از خودتان باور دارند! اینجا تنبلی داریم، درس نمیخوانیم، فکر نمیکنیم، کار نداریم. ما شبانهروز نباید بخوابیم.
♦️دین عنصر رئیسه جامعه است و مردم بهخاطر دینشان حاضرند شما را خفه کنند! یعنی اگر نتوانند با دین در زندگی روزمرهشان آرامش داشته باشند و زندگیشان هم بچرخد و شما جلویش را بگیرید، خفهتان میکنند و خودشان هم دین درست میکنند. چون دین عضو رئیسه هر فرهنگی است، حتی فرهنگ سکولار، حتی فرهنگی که ظاهراً غیردینی یا حتی ضد دینی است مثل اروپا.
♦️دین کل نظام معنایی ما را شکل میدهد، کل نظام کنشی ما را هم شکل میدهد، پس ساختار اجتماعی ما شکل پیدا میکند؛ در اقتصاد، در سیاست، در اجتماع و … . این نظام معنایی با یک مقوله دانشی دیگر ترکیب میشود و هویتساز میشود؛ نه ماهیتساز. آن مقوله «هنر» است. هنر با دین قاطی میشود، دین را نشانهدار میکند، دین را حد میبخشد، شکل و فرم میبخشد. چون فکر با هنر چارچوب پیدا میکند. تکنولوژی تحقق خارجیاش با هنر است.
♦️اما الآن هنر در حوزه علمیه چه جایگاهی دارد؟ نخستین مقوله دانشی که باید در تمامی ابعادش ما وارد بشویم که حوزه وارد ابرقدرتی بشود و بتواند کشور ایران را در آینده بسازد، همین هنر است. همانطور که کلیسا در رنسانس وارد شد. کلیسا آن همه پول میداد به رافائل، میکلآنژ، لئوناردو داوینچی. اینها در کلیسای فلورانس آن همه نقاشی خلق کردند، همه در ارتباط با خدا و پیغمبر و حضرت مریم.
♦️حوزه کجای ادبیات است؟ میشود بدون معانی، بیان و بلاغت به مردم پیام رساند؟ ادبیات و بلاغت یک مقوله اساسی است. بلاغت یعنی ارتباط مؤثر در زبان امروز ارتباطات. مرحوم تفتازانی در «مطول» داشته علم ارتباطات زمانه را درس میداده. یعنی معانی، بیان، بدیع. بدیع یعنی زیباشناختی کلام. ما امروز بلاغت اینترنتی میخواهیم، بلاغتتلویزیونی میخواهیم، بلاغت رادیویی میخواهیم.
♦️تکنولوژی موقعی که تولید بشود بعد از تکنولوژی اقتصاد است. اقتصاد تجارت نیست، همان میانهروی است. اکونومی هم به معنای میانهروی است. بحثش عقلانیت و زهد است؛ نه اسراف، نه خست. دو مبنای اقتصاد این است. اقتصاد که عوض شد اجتماع عوض میشود. بعد که اجتماع عوض میشود سیاست و حکومت عوض میشود. بعد که این عوض شد حقوق عوض میشود. اینجا حقوق با دین در مسائل اجتماعی برخورد میکند. این برخورد تمدن را بهوجود میآورد. پس ابرقدرتی ما چارچوبش در حوزه است.
-متن کامل در http://meftaah.com
#ابراهیم_فیاض
#قم
#تمدن
#هنر
#فرهنگ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه کافی نیست!
🔸حاشیه ای بر سخنان اخیر استاد محمدجواد فاضل لنکرانی
🖋مهدی کاظمی زمهریر
♦️1- یکی از نیازهای فکری جامعه علمی در دوره معاصر، انجام مباحث فرانظریه ای درباره فقه و حدود امکانات آن است. در بعضی نوشته هایم بالاشاره به تاثیرات این بی توجهی و بحران زا بودن نوع کاربست فقه در نظام حکمرانی در دوره معاصر پرداخته ام.
♦️2- به گمانم دیدگاه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی در دومین آئین نکوداشت موسس دانشگاه مفید از نمونه مباحثی است که افق های گفتگو را می گشاید. سخنان وی بیان مثبت حقیقتی بود که در ماههای گذشته توسط آقای رحیم پور ازغدی با زبان تند و تلخ بیان گردید. آقای ازغدی از این شکایت داشت که فقه مصطلح از پرداختن به مسائل مربوط به جامعه و نظام حکمرانی غافل مانده است؛ آیت الله لنکرانی نیز- با بیانی مثبت - این ایده را تکرار کردند و گفتند که فقهی تحت عنوان "فقه نظام " ورای فقه مصطلح وجود ندارد.
♦️3- دستاور این دو سخن یکی است؛ فقه سنتی توانایی پرداختن به نظام اجتماعی به مثابه یک هستی جمعی را ندارد و تنها از منظر فقه فردی می تواند، درباره امر اجتماعی حکمی صادر نماید. این بدان معناست که تلاش برای برکشیدن فقه به جایگاه دانشی جامع که جانشین فلسفه و علوم اجتماعی مدرن گردد، تلاشی ناکام است. این تلاش در سال های اخیر نه تنها به شکل گیری فقه مدرن یا فقه نظام کمکی نکرده، بلکه به آشفته سازی زبان فقهی و بحران در درک نظامند از جامعه معاصر انجامیده است. ماحصل این رخداد، بسط آشفتگی در نظام حکمرانی بوده است.
♦️4- فقه به مثابه دانش اجتماعی بخشی از حیات جمعی و فردی ما را در جامعه دینی سازمان می دهد، اما تلاش برای کاربست حداکثری آن و تصاحب کارکرد سایر دانش ها، بطور همزمان هم فقه را آشفته می کند و هم نظام دانش های مدرن را. اگر در عالم قدیم فقه در کنار دانش فلسفه، الهیات و سایر دانش ها ، در زندگی اجتماعی مشارکت داشت، امروزه نیز ناگزیر از پذیرش حدود امکانات خود و تلاش برای نقش آفرینی در زندگی جمعی بر مبنای آن است.
-به نقل از نامه های حوزوی
#فقه
#جامعه
#اجتماع
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠 #دغدغه_های_حوزوی 💠
🔴آئينهاي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظرات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠فقه کافی نیست! 🔸حاشیه ای بر سخنان اخیر استاد محمدجواد فاضل لنکرانی 🖋مهدی کاظمی زمهریر ♦️1- یکی ا
💠فقه کلی نگر، فقه جزئی نگر
🔸نقدی بر یادداشت مهدی کاظمی زمهریر
🖋سیّد مرتضی اهری
♦️پیش از پاسخ به نوشته استاد و برادر بزرگوار دکتر مهدی کاظمی زمهریر، بایستی توجه داشت که بحث استاد بزرگوارم حضرت آیت الله محمّد جواد فاضل لنکرانی مبتنی بر سه مقدّمه است:
♦️مقدمه نخست:
مراد آیتالله از نظام، همان «سیستم» (System) است که عبارت است از مجموعه یا گروهی از اشیاء مرتبط یا غیر مرتبط که هدف یا اهدافی خاص را دنبال کرده و روی هم یک «کلّ» به مثابة یک واحد پیچیده - را تشکیل میدهند.
♦️مقدمه دوم:
در حوزۀ اجتهاد - از جهتی - دو منهج «جزءنگر» و «کلّ نگر» وجود دارند. محقق خوئی نماینده شاخص منهج نخست، و شهید صدر نماینده بارز منهج دوّم به شمار می آیند.
♦️مقدمه سوم:
دو تفاوت عمده دو روش فوق به شرح زیر است:
🔹۱. در «روش کلّنگر»، به مجموعۀ کتاب و سنّت به مثابة یک کلّ واحد نگریسته شده و برای این کلّ بما هو کلّ، اعتباری جداگانه نسبت به تک تک احادیث و آیات نهاده میشود. در حالی که «روش جزء نگر» به هر آیه و روایت وارد شده در خصوص هر مسأله، مستقل از آیات و روایت مربوط به دیگر مسائل می نگرد. بر این پایه ممکن است میوة اجتهاد فقیه جزء نگر در یک مساله - با توجه به روایت ویژهای که در آن زمینه وجود دارد – متفاوت از میوة اجتهاد وی در خصوص مسائل دیگر باشد و به تعبیر کل نگرها، ممکن است فتوای ناسازوار با اهداف کلّی شریعت از فقیهان جزء نگر صادر شود.
برای نمونه برخی «کل نگرها» معتقدند یکی از اهداف اسلام، حفظ بنیان خانواده است. از این رو اگر «حق حبس زن» منجر به طلاق شود، بهره گیری از این حق توسط زن جایز نیست. در برابر دیدگاه جزء نگر، چنین حقی را برای بانوان، به گونة مطلق قائل است.
🔹۲. روش کل نگر، نخست در پی روح یا «مقاصد شریعت» رفته و سپس بر اساس آن و با دخالت آن، به اخراج احکام از ادله می پردازد. برای نمونه مرحوم شهید صدر تلاش کرده روح شریعت را در خصوص مسائل اقتصادی به دست آورده و بر آن اساس نظام اقتصادی اسلام را صورت بندی کند. و در همین راستا ایشان در مقدمه «اقتصادنا» خود اذعان کرده که صرفاً بر اساس فتاوای خویش نتوانسته نظام اقتصادی اسلامی پی ریزی کند و گاه از فتاوای دیگران – که همسو با نظام مد نظر او بوده – بهره برده است.
🔹در برابر، روش جزء نگر اصولاً توجهی به مقاصد نداشته و صرفاً حکم به دست آمده از ادله را – بدون در نگر داشتن مقاصد – به مثابة میوه اجتهاد و فقه خویش بر میشمارد.
❤️مراد حضرت آیت الله از عدم وجود فقه نظام، در حقیقت اشاره به روش اجتهادی خودشان است. ایشان بر اساس مبنای خویش در اصول فقه – که برای مقاصد شریعت جز یکی دو مورد ویژه اعتبار چندانی قائل نیستند – تبعیت از نظام مبتنی بر مقاصد را نیز ناتمام دانسته و به تبع محقّق خوئی و دیگران، منهج مبتنی بر جزء نگری خویش را مورد تأکید قرار داده اند.
♦️بر این پایه ترابردن «فقه نظام» به «فقه اجتماعی» و این برداشت که آیت الله در صدد رویارو نهادن فقه فردی و اجتماعی بوده اند، ناتمام به نظر میرسد.
🔹امّا اصل مدعای جناب کاظمی مبنی بر ناتمام بودن تلاش برای نشاندن فقه به جای فلسفه و علوم اجتماعی مدرن فی الجمله تمام است. هر دانشی کارویژه ی خود را دارد و فقه نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرچند گمان نمی برم آیت الله فاضل لنکرانی نیز چنان ادعایی (لزوم جایگزینی فقه به جای علوم اجتماعی) داشته باشد.
-نامه های حوزوی
#نقد_و_نظر
#فقه
#جامعه
#اجتماع
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ابعاد تمدنی انقلاب اسلامی
🖋دکتر موسی نجفی
♦️اگر ما نتوانیم اثبات کنیم که ابعاد مثبت تمدنی داشتهایم، ناگزیر یا باید به فروپاشی فکر کنیم، یا به استحاله. استحاله به این معنا است که از دل نهضت مشروطه، پادشاهی مانند رضا خان بیرون میآید و این یعنی فقط اسمی از مشروطه باقی مانده بود. بر این مبنا اگر فقط اسم جمهوری اسلامی باشد ولی واقعیت نداشته باشد، ما در حال استحاله هستیم. بنابراین باید بتوانیم ابعاد تمدنی جمهوری اسلامی را اثبات کنیم.
♦️در چند قرن اخیر دو نوع تمدن شیعی رخ داد، یکی تمدن شیعی صفوی بود و دیگری تمدن شیعی جمهوری اسلامی.
♦️اما در کنار این ما شاهد بروز سه گونه نهضت در طول این چند قرن بودیم. «نهضتهای بیداری اسلامی» که آن فاصله و شکاف میان دوران صفوی تا انقلاب اسلامی را حفظ کردند و باعث شدند هویت تمدنی شیعی در طول این ۳۰۰ سال باقی بماند و در نهایت دوره صفوی به انقلاب اسلامی وصل شود. نوع دیگر نهضتها در این چند قرن نهضتهای شیعیای مانند سر به داران و قزلباشها بودند. نوع سوم نهضتها هم نهضتهای ملی و غیراسلامی بودند که فقط در ابعاد سلبی با نهضتهای شیعی و دینی همراه بودند، و از نظر ایجابی هیچ همراهیای با نهضت شیعی و دینی نداشتند.
♦️وقتی میگوییم تمدن بیشتر اذهان به سمت ابزار و تکنولوژی میرود، در حالی که تمدن ارتباط وثیقی با فرهنگ دارد. وقتی یک فرهنگ و نظام ارزشهای فرهنگی به عنوان خاستگاهی معنوی بخواهد وجه اجتماعی یا به تعبیری وجه مادی و عینی و انضمامی پیدا کند، مجبور است نهادسازی کند و این نهادسازی نیازمند ابزارسازی است تا از این طریق به آن ظهور و بروز اجتماعی برسد. این ظهور و بروز اجتماعی فرهنگ در دل جامعه همان تمدن است. به عبارت دیگر وقتی فرهنگ در جامعه مابهازا پیدا میکند به تمدن تبدیل میشود.
♦️ملتسازی و استقلال به عنوان دو عنصر محوری تمدن، عناصری نبودند که ما در جمهوری اسلامی آنها را ساخته باشیم، اینها ابعادی بودند که از تمدن شیعی صفوی به ما رسیده است. ما در جمهوری اسلامی وارث ملتسازیای هستیم که در صفویه شکل گرفت. امروز اگر ملتسازی شیعی در ایران بسیار جلوتر از کشورهایی مانند عراق و لبنان است به خاطر میراثی است که ما از صفویه داریم.
♦️در صفویه میتوانیم سه مرحله را از هم تفکیک کنیم.
🔸مرحله نخست «تاسیس» است که با شاه اسماعیل اول رقم خورد و میتوان نقش او را از این نظر با نقش امام خمینی(ره) در نظام جمهوری اسلامی مقایسه کرد.
🔸مرحله دوم مرحله «تثبیت» است که مقارن با زمان زمامداری شاه طهماسب اول است و میتوان دوران او را با دورانی که رهبر معظم انقلاب رهبری جامعه را بر عهده دارند مقایسه کرد.
🔸مرحله سوم، مرحله تمدنی است. در زمان شاه عباس در دوران صفوی ما یک اقتدار تمدنی واقعی را شاهد هستیم که بعد از حدود ۱۰۰ سال رخ میدهد.
♦️صفویان بعد از صد سال توانستند ابعاد تمدن شیعی را در عرصههای مختلف شبیهسازی کرده و آن را به حوزههای مختلفی چون هنر، فرهنگ، معماری، جامعه، اقتصاد و... وارد کنند. مثلا شما در آن تمدن با میدان نقش جهان مواجع هستید، ولی امروز در تهران مثلا نماد توسعه ما «برج میلاد» است. این در نظام شیعی ما یک نماد تمدنی نیست و بنابراین روشن است که از نظر تمدنی هنوز از صفویه عقبتریم.
♦️صفویها صرفا با تمدن عثمانی درگیر بودند که چندان وجه هژمونیک و جهانی نداشت، ولی نظام جمهوری اسلامی امروز با هژمونی جهان غرب در جدال است که بسیار سهمگینتر از جدال صفویه با عثمانی است.
♦️در دوران صفویه بین افکار تمدنساز و اندیشههای رهبران فکری جامعه با کارگزاران تمدن نوعی وفاق و همراهی و یگانگی وجود داشت همین عامل باعث تحقق تمدن آنها شد، اما امروز بین افکار و اندیشه رهبران فکری و دینی جامعه با کارگزاران تمدن این همراهی و یگانگی وجود ندارد و این مانع بزرگی بر سر راه تمدنسازی است.
♦️وقتی شهید مدرس میگفت سیاست ما عین دیانت است، منظورش دقیقا همین همراهی و یگانگی بین ایدهها و آرمانها و شیوههای کارگزاری و مدیریت جامعه بود. ایشان معتقد بود در همان غرب هم سیاستشان عین دیانتشان است، به این معنا که اگر آنها به سکولاریسم اعتقاد دارند و در حقیقت دینشان همان سکولاریسم است، کارگزارانشان هم سکولار هستند و این عینیت میان افکار و کارگزاران وجود دارد.
-متن کامل در https://www.mehrnews.com
#تمدن
#چهل_سالگی
#انقلاب_اسلامی
#فرهنگ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه نظام ساز؛ داریم یا نداریم؟
🖋مهدی نصیری
♦️با اظهارات اخیر یکی از اساتید حوزه در باره فقدان نظام سازی در فقه، دوباره بحث فقه نظام ساز در محافل حوزوی مطرح شده است.
بالاخره فقه نظام ساز است یا خیر؟
♦️اولین نکته مهم این است که اساسا مساله و معضله عدم کفایت فقه سنتی و موجود برای اداره جامعه مربوط به یک قرن اخیر است و در قرون گذشته چنین موضوعی تقریبا مطرح نبوده است و مردم مسلمانی که مقید به دینی و فقهی زندگی کردن بوده اند بر اساس همین فقه همه امور زندگی خود را انجام و سامان می داده اند. و اگر در آن دوران، حکومتی فقهی و دینی هم تشکیل می شد همین فقه از عهده اداره امور جامعه تا حد زیادی بر می آمد و به هیچوجه با این حجم از گره های نظری و عملی کنونی مواجه نمی شد.
♦️بنا براین سئوال اساسی این است که چه اتفاقی در یک قرن اخیر رخ داده است که چالش ناتوانی فقه سنتی در اداره امور جامعه و ضرورت ارتقا و یا انطباق آن با مقتضیات و پیشرفت زمانه مطرح شده است؟
روشن است که اتفاق رخ داده چیزی جز مدرنیته و تمدن جدید غرب و ورود و رسوخ آن به شرق و جوامع اسلامی نیست که ساختارهای تمدنی را در عرصه های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دگرگون و با تغییراتی عمیق مواجه کرده است. اما مساله مهم این است که حوزه ها و فقه ما در باره این پدیده فوق العاده تاثیرگذار و ساختار آفرین و نظام ساز کمترین بحث و تحلیل و موشکافی ای ندارد. همان حوزه و فقه و اصولی که در برخی از موشکافی هایش دنیایی از بحث و قیل و قال بعضا کم فایده وجود دارد.
♦️حوزه و فقه ما مثل عموم مردم تحت تاثیر نظریه سیر خطی پیشرفت تاریخ و تمدن {که هیچ استناد علمی و تاریخی درست و ثابت شده ندارد و برخلاف نصوص قرانی و صدها روایت است اما به دلیل القای آن در نظام آموزشی مدرن و رسانه های جدید شهرت و قطعیتی غیرقابل بحث یافته است} معتقد به مشروعیت و مطلوبیت تمدن جدید در ساحت معیشت و ساختارهای مادی مانند بانک و بورس و بیمه و رسانه و حمل و نقل و ... است. البته در مطلع ورود مظاهر مدرنیته به جامعه ما مخالفتها و نقدها و مقاومت هایی از سوی برخی علما و فقها در برابر آن صورت گرفت اما نتوانست در برابر سیلاب سهمگین نظری و عملی مدرنیته تاب بیاورد و لذا به محاق رفت.
خب با این نگاه به تمدن جدید دو راه و گزینه در پیش روی فقه و فقیهان وجود دارد: .....
🔴جمع بندی بحث این که فقه در قیاس با جامعه و تمدن سنتی ماقبل مدرن (جدای از مشکل غیبت امام معصوم)، ارزشها و احکامش با نظامها و ساختارهای حاکم در تلائم وتناسب بوده و اساسا بحث نظام سازی (مقصودم در اینجا تاسیس حکومت ونظام سیاسی نیست که مشروعیت انحصاری آن برای دین و فقه در عصر حضور و غیبت ثابت است) مطرح نیست اما در روزگار کنونی نظام سازی مستقل و خالص و یک دست دینی و فقهی در قبال ساختارها و نظامات مدرن اغلب غیر عملی و منتفی است و تنها باید به طور نسبی و در حد مقدور به تغییر و اصلاحات دست زد و البته این توان محدود و نسبیِ تمدن سازی در زمانه جدید (صرف نظر از مانعیت غیبت که آن هم به مردم بر می گردد) نه به دلیل ضعف و نقصان دین و فقه و فقها به عنوان علت فاعلی بلکه به جهت انحطاط و ویرانی علت قابلی که بستر تمدنی مدرن است، بر می گردد و از این رو تحلیل روشنفکران که این مساله را به عقب ماندگی فقه و دین و پیشرفتگی و کمال یافتگی تمدن جدید ربط می دهند، مردود است.
-به نقل از کانال نویسنده
#مهدی_نصیری
#فاضل_لنکرانی
#فقه_نظامات
#سکولاریسم
#دین
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا برخی مراجع یخشان نمیگیرد؟
🖋روح الله جلالی
🔸باید یک عالم دینی باشید تا بدانید شهوت داشتن یک نماز جماعت چندهزار نفری، از شهوت داشتن یک کاخ چندهکتاری، وسوسه انگیزتر و جذابتر است.
🔸باید یک عالم دینی باشید تا بدانید لذت داشتن صدها شاگرد قوی و عالم در بهترین مکان و بهترین ساعت تدریس در حوزه علمیه درحالیکه بسیاری از علما و اساتید به زور چند ده شاگرد ممتاز دارند، چقدر آرامشبخش بوده و در میزان رضایتمندی از زندگی اثر دارد.
🔸باید یک عالم دینی باشید تا متوجه شوید بعد از چند دهه تلاش دینی و علمی در یک منطقه و احترام پشت احترام، یک نفر از راه برسد و بشود آقای همه و همه توجهات علمی و معنوی سمت وی سر بخورد چه معنایی دارد.
🔸در همه این موارد شیطان به قدری قدرتمند میشود که شاید یک دهم تلاش خود را برای اقناع یک مومن ساده برای شرابخواری احتیاج داشته باشد!
تو عالمی! تو نماینده خدا روی زمینی! تو حافظ دینی! مردم به برکت وجود تو الهی و مومن شدهاند و در نبودت همه فاسقانی کافرند! چقدر برای اسلام خون دل خوردی؟ الان این نورسیدگان چه هستند؟ که هستند؟ از کجا معلوم که پرچم اسلام را به توان و دلسوزی تو برافرازند؟ میبینی وقتی وارد صحن میشوی برای سلامتیت چندهزار نفر صلوات میفرستند؟ اینها برای عظمت اسلام است و اسلام تویی!
🔸اینجاست که آفات علم و عالم بودن از ذهن فرد زدوده میگردد. تواضع واقعی نه نمایشی، کنار میرود. عُجب رخنه میکند و فرد خود را قیم میپندارد.
🔹آیتالله بروجردی سال 1323 شمسی برای عمل جراحی از بروجرد خارج شده و به مدت هفتاد روز در شهر ری بستری شد. علما و بزرگان قم از جمله سیدروحالله خمینی از اساتید مطرح وقت، به اصرار، ایشان را قانع نمودند که به قم برود. تا ایشان وارد قم شد شیطان نه تنها زورش به مراجع ثلات قم نرسید، بلکه ماجرا معکوس شد.
🔹در همان بدو ورود، آیتالله العظمی سیدصدرالدین صدر، به احترام آیت الله بروجردی، پیشنمازی صحن بزرگ حرم حضرت معصومه سلام الله علیها به ایشان واگذار نمود.
🔹آیتالله العظمی حجت نیز وقت تدریس فقه خود را که بعد از مرحوم آیت الله حائری تدریس مینمود به ایشان واگذار کرد.
🔹آیت اللهالعظمی سیدمحمدتقی خوانساری نیز در تجلیل و بزرگداشت و معرفی او به خاص و عام و تحکیم اساس مرجعیت ایشان تلاش کافی نمود. به نحوی که پس از فوت آیتالله اصفهانی و آیتالله حسین طباطبائی، مرجعیت عام شیعیان به آیت الله بروجردی منتقل گردید.
♦️نتیجه این اخلاص و دنیاگریزی واقعی علمای وقت، شد تصمیم و حرکتی عاقلانه که ثمره آن رشد نجومی حوزه علمیه قم، تربیت نخبگانی قدرتمند در حوزه، مرکزیت حوزه قم در جهان تشیع و شتاب بیشتر مبانی و معارف شیعه، و در نهایت بستری که در آینده بزرگترین تحول جهان اسلام در سرنگونی یک حکومت وابسته شاهنشاهی و تشکیل یک حکومت اسلامی بر پایه حکومت مرجعیت تقلید را رقم زد، گردید.
♦️اما پس از انقلاب اسلامی، قدرت سیاسی با مرجعیت گره خورد و هم تشخیص، سخت شد و هم مبارزه برخی علما با شیطان درون سختتر!
♦️حتما علما برای این آزمون سخت راهکارهای قویای دارند. وگرنه آدمیزاد بد آسیبپذیر است.
-به نقل از کانال نویسنده
#مرجعیت
#روحانیت
#آسیب_شناسی
#انقلاب_اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
4_5787539152291497306.pdf
312.2K
💠تحلیل و نقد پیشنویس #سند_الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت توسط حجت الاسلام دکتر محسن الویری با عنوان:
«الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت و آرزوهای تمدنی محمدرضا پهلوی»
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از علم خبری نیست!
🖋استاد رسول جعفریان
♦️زمانی که بهترین کتابهای بازار در حوزه های پژوهشی، عبارت از رساله های دکتری و ارشد باشد، آن وقت باید امید داشت که تحولی در حوزه دانش در جامعه پدید آمده است.
♦️به عبارت دیگر، تنها مسیر درست در پیشرفت علم، در همه حوزه ها، عبارت از این است که بتوانیم، رساله های دکتری و ارشد را تبدیل به بهترین دستاوردهای علمی جامعه مان بکنیم. مثلا وقتی وارد یک کتابفروشی بروز می شویم، بهترین کارهایی که روی پیشخوان آن کتابفروشی است، رساله ها و پایان نامه های دانشگاهی باشد. وقتی یک پژوهش را می خوانیم، در پیشینه علمی آن بحث، یکسره به معرفی چندین رساله و پایان نامه بپردازد و بگوید که قبل از من چه تحقیقاتی در این زمینه شده است.
♦️وقتی دیدیم که افراد با افتخار رساله های دکتری و پایان نامه های خود را منتشر می کنند، و درصد قابل توجهی از کتابهای بازار علمی ما همین هاست، باید امید داشته باشیم که روزنه هایی برای گسترش علم فراهم شده است.
♦️اگر جز این بود، و کارهای تألیفی عمومی، تصحیحی، ترجمه و جز اینها جای رساله های دکتری و پایان نامه را در کتابفروشی ها گرفت، معنایش این است که هیچ پیشرفتی در زمینه دانش نشده است.
♦️مسلما همین امر در رشته های پزشکی و فنی و علوم پایه هم وجود دارد، بلکه در آنجا آشکارتر و بهتر است.
♦️به نظرم، امروز در جامعه ایران ما چنین نیست. درصد بسیار کمی از کتابهایی که در بازار است، رساله های دکتری و ارشد است.
♦️مشکل این است که بیشتر این رساله ها به گونه ای است که قابل نشر نیست. چون از ابتداء تا انتها مسیر درستی در نگارش آنها طی نمی شود. طبعا در جامعه هم اعتمادی به این رساله ها که بسیاری با تقلب نوشته می شود وجود ندارد.
♦️اگر فقط و فقط همین یک معیار برای پیشرفت علم در یک کشور باشد، کافی است که مطمئن شویم اتفاق مهمی در کشور ما نیفتاده است. در اینجا، مقصود بازار کتابهای علمی است نه داستانی یا هنری یا جز اینها. آن گونه کتابها و مطالعه آنها، سبب پیشرفت علم نیست.
♦️علم فقط و فقط در رساله ها و پایان نامه های دکتری و ارشد و مقالات مستخرج از آنهاست.
♦️کشور ما از این جهت فوق العاده ضعیف است. مرکز گردآوری رساله های دانشگاهی ما در کشور «ایرانداک» یک مرکز ورشکسته علمی ـ دانشگاهی است که هیچ کس به آن توجه جدی ندارد.
♦️برای شکل گرفتن جنبش پایان نامه و رساله، باید هزینه کرد. در کشور ما این امر غالبا و به خصوص در علوم انسانی و اجتماعی که مثل علف هرز رشد کرده، و حتی علومی که نام های دینی مثل علوم قرآنی و حدیثی و جز اینها را یدک می کشد، هیچ نمودی ندارد.
-به نقل از کانال نویسنده
#یادداشت
#آسیب_شناسی
#نظام_آموزش
#پایان_نامه
#پژوهش
#دانشگاه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چه کسی گفته حکومت باید به فکر افزایش دینداری مردم باشد؟!
🔊دکتر سعید زیباکلام در گفتگو با نشریه خیمه
♦️اساساً چه کسی گفته كه اصحاب حكومت، هر قدر هم كه صادق و صديق و امين و خيرخواه و مردمي و خادم خلايق باشند، بايد به فكر افزايش دينداري مردم باشند؟
♦️بنده بر اين گمان نيستم كه افزايش ايمان و دينداري مردم، مردم هر قوم و قبيله و ولايتي، بر عهده حاكمان باشد. بيترديد بسياري از مردم كه در اثر عوامفريبيها، دروغگوييها، و شيّاديهاي بسياري از مسئولان در اين چند دهه، از دين و ديانت رميده و يا دست كم دلمُرده و بيتفاوت شدهاند، از اين سخن خرسند و دلشاد ميشوند اما بلافاصله بايد بيفزايم كه حتي اگر هيچيك از آن عوامفريبيها و دروغها و غارتها و پنهانكاريها هم رخ نداده بود باز هم اين سؤال به طور راهبردي موضوعيت دارد كه بر چه اساسي ميخواهيم قائل شويم كه: حاكمان را بايد كه ايمان و ديانت خلايق حفظ و بلكه افزايش دهند؟
♦️مادامي كه در عرصهی انديشگي و سياسي قائل باشيم يك يا تني چند عرشنشين هستند كه آراء درست و عقلاني را نهايتاً ميدانند هيچ جاي جدّياي نه براي آزادي انديشه و آراء ميماند و نه براي پژوهشي آزاد كه به انديشه و آرائي بديع و نوآورانه بينجامد. در اين صورت است كه مابقي كه فرشنشيناند كما بيش مشغول تئاتري ميشوند بزرگ و ملي كه اگر سالي سيصد همايش و نمايش براي جنبش نرمافزاري و تحول علوم انساني در آن برگزار شود و سيصد هزار سكه هم اعطا شود به قدر عطسهی بزي، اين تنور خاموش عقيم را گرم نخواهد كرد. آيا صادقانه نيست كه دستكم ديگر شعار آزادي انديشه و آراء هم ندهيم؟ و امانتدارانه نيست كه آن هزاران هزار سكه را هم خرج مستضعفاني كنيم كه صاحب حقيقي آن سكهها هستند؟
-به نقل از کانال مطالعات اجتماعی فقه
#دین
#دینداری
#روحانیت
#حکومت
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠فقه نظام ساز؛ داریم یا نداریم؟ 🖋مهدی نصیری ♦️با اظهارات اخیر یکی از اساتید حوزه در باره فقدان نظ
💠سخنی با مهدی نصیری!
🖋پاسخ حجت الاسلام رضا غلامی به یادداشت «فقه نظام ساز، داریم یا نداریم؟»
♦️چند سالی است جناب آقای مهدی نصیری در قامت یک صاحب نظر دینی ظاهر شده و به خود اجازه می دهند بدون ارائه بحثی روشمند و مستند، درباره همه موضوعات مبنایی دین اظهار نظر کنند؛ از نفی فلسفه اسلامی و ترویج نوعی اخباریگری، تا بازگویی و ترجمه امروزی نظرات فردیدی در باب غلبه مطلق مدرنیته بر عالم، از تحدید و کوچک نمایی مرزها و طاقت فقه شیعی و ناتوانی آن در نظام سازی، تا تردید افکنی و کمرنگ سازی بُروز و ظهور عینی اسلام در قالب تمدن نوین اسلامی در دوران غیبت امام زمان (عج) و غیره.
♦️جالب اینجاست که این همه اظهار نظر در شرایطی صورت می گیرد که دقیقاً معلوم نیست جناب نصیری در چه حوزه و مکتب علمی ای، و در چه سطح و عرصه ای تحصیل و سپس مورد آزمون قرار گرفته اند و اساساً چقدر شایستگی اظهار نظر قطعی در این موضوعات دارند؟
♦️آیا سکوت فضلای حوزه در قبال این نظرات به مفهوم بی نظر بودن آنها در قبال این اظهار نظرهاست یا به معنای جدی نگرفتن نظرات ایشان است؟ آیا سزاوار نیست این دیدگاهها قبل از درج در رسانه های عمومی در مجامع تخصصی حوزه نقد شود؟
♦️و نکته دیگر آنکه چقدر سوژه هایی که ایشان برای اظهار نظر انتخاب می کنند مسأله امروز انقلاب است و واقعاً پشت این نظرات که من از آن به " تقلیل گرایی " و " خنثی گری انقلاب اسلامی " تعبیر می کنم چیست؟
♦️معتقدم گرچه آقای نصیری خود را مخالف فلسفه معرفی میکند اما به شدت از آن تفکر متأثر است. حتی اگر بگوییم که برآیند برخی از مباحث آقای نصیری با مباحث انجمن حجتیه شباهت دارد، سخن غیر دقیقی نگفته ام.
♦️لازم می دانم خیلی مجمل به چند نکته اشاره نموده و مابقی بحث را به فرصت دیگری مؤکول کنم:
🔸اولاً. اگر از موضع کلام سیاسی اسلام به بحث های ایشان بنگریم، گوهر مباحث آقای نصیری به خنثی سازی حکومت اسلامی در دوران غیبت معصوم (ع) منجر میشود. ایشان با زبان پنهان و آشکار این پیام را به مخاطبشان منتقل می کنند که حکومت اسلامی در دوران غیبت با محوریت فقه و فقیه اقامه میشود و در جایی که دستگاه فقه ما قدرت پاسخگویی به انتظارات، من جمله نظام سازی ندارد، حکومت اسلامی در دوران غیبت، یک حکومت حداقلی است و نباید آرزوی احیاء تمدن اسلامی را داشته باشد.
🔸ثانیاً. آقای نصیری در شرایطی وارد فاز زیراب فقه زدن شده اند که قبلاً به زعم خودشان حقانیت میراث فلسفی شیعه به خصوص حکمت صدرایی را نفی کرده اند و از صلاحیت مطلق فقه اخباری نسبت به فلسفه سخن رانده اند و حال که چندی است وارد کوتاه سازی قد و قواره فقه و به تبع آن حوزه های علمیه شده اند، معلوم نیست نهایتاً در منظر او چه چیزی از اندیشه اسلامی باقی مانده است و آیا از نظر ایشان امروز کاری جز به انتظار ظهور نشستن و دعاگویی، باقی مانده است یا خیر؟
🔸ثالثاً: ما در اتمسفر انقلاب اسلامی تنفس می کنیم و عمل خود را در چارچوب تفکرات امام (ره) و رهبر بزرگوار انقلاب تعریف می کنیم، هر چند این به منزله بحث نکردن نیست لکن روشن است که در یک کار عظیم جمعی نمی توان خود رأی بود و یا بلبشوی فکری را مباح ساخت؛
♦️در چنین شرایطی، چقدر نظرات آقای نصیری با محکمات دیدگاه های امام درباره فقه، درباره حکومت اسلامی و ولایت فقیه در دوران غیبت و بحث تمدن سازی و غیره انطباق دارد؟ به نظر میرسد یا جناب آقای نصیری سخنان صریح امام درباره رسالت حاکمیت اسلامی را ملاحظه نکرده اند و یا انتظار دارند نیروهای انقلاب به جای اندیشه های امام (ره) از اندیشه های ایشان تبعیت کنند؟!
♦️به هر حال، توصیه بنده به جناب آقای نصیری این است که بیشتر مطالعه کنند و قبل از آنکه جمعبندی های خود را عجولانه منتشر کنند، آن را متواضعانه با علما و فضلای حوزه در میان بگذارند و اصلاح و تکمیل کنند؛ ضمن اینکه دسترسی ایشان به رسانه ها و محافل انقلابی سبب نشود که انتظار داشته باشند این دیدگاهها، جزو تفکر انقلاب محسوب شود.
-به نقل از کانال مهدی نصیری
#نقد_و_نظر
#فقه
#فقه_تمدن_ساز
#تمدن
#فقه_نظامات
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠سخنی با مهدی نصیری! 🖋پاسخ حجت الاسلام رضا غلامی به یادداشت «فقه نظام ساز، داریم یا نداریم؟» ♦️چند
💠عرصه را بر آزاد اندیشی تنگ نکنید
🖋پاسخ مهدی نصیری به نوشته رضا غلامی
♦با مطلبی نه زیبنده یک روحانی که عنوان عظیم «حجت الاسلام» را بر او می نهند، مواجه شدم پر از طعن و اهانت و از موضع یک عقل کل حرف زدن و نصیحت کردن. سخت متعجب شدم از این که یک روحانی شاغل در نهادی مهم و محترم، چگونه در مواجهه با یک مقاله ناظر به بحث های حوزوی اخیر در باره «فقه نظام ساز» این گونه قلم زده است.
♦️جناب غلامی که از داعیه داران اسلامی سازی علوم انسانی بر اساس فلسفه ملاصدراست و گاه و بیگاه خط و نشان های آبداری برای علوم انسانی موجود در دانشگاهها می کشد و نقدهای بنده بر فلسفه اسلامی را دیده، در نیافته که بنده با واژه فلسفه و مطلق فلسفه مخالفتی نکرده ام تا سخن گفتن و استناد اندک من به مرحوم فردید و یا هایدگر که حامل نوعی اندیشه ورزی فلسفی در باب مدرنیته هستند، در تناقض با موضع من در قبال فلسفه باشد بلکه انتقاد من و دیگر منتقدان به فلسفه اسلامی موجود است که کاملا منبعث و متخذ از مبانی فلسفی ارسطو و افلاطون و فلوطین و ... است و نسبتش با اسلام و معارف قران و اهل بیت(ع) تعارض و تقابل است.
♦️قصدم در مباحث اخیر پیرامون «فقه و تمدن سازی» زدن زیراب فقه (به تعبیر آقای غلامی) نیست بلکه به زعم خودم {چقدر درست باشد والله العالم، و البته آقای غلامی نگوید بیا سراغ من یا فلان عالم جلیل القدر تا مطمئن شوی درست است یا نه، چون این اطمینان فقط با مراجعه به فصل الخطاب معصوم به دست می آید و تا او در پرده غیبت است بنده اگر به نظری متفاوت با بزرگان غیر معصوم برسم، حق ندارم از نظرم دست بردارم مگر آن که به هر دلیل بطلان نظر کنونی ام برایم باورمند شود} نجات دادن فقه عصر غیبت و زمانه سیطره مدرنیته از زیر بار یک توقع و انتظاری است که بر عهده او نیست و گذاشتن چنین تکلیفی بر دوش فقه و به تبع آن بر دوش نظام مبارک جمهوری اسلامی به مصلحت دین و فقه و نظام نیست. قصدم این است که انتظارات واقعی و عملی را از فقه و نظام در تحقق احکام و آرمانهای اسلامی در این روزگار ترسیم کنم و بار فقه و جمهوری اسلامی را برای تداوم حاکمیت ولایت فقیه سبک کنم تا در آینده ای نزدیک پرچم این نهضت و انقلاب شکوهمند را به دست بقیة الله الاعظم بسپاریم.
♦️تفکر در اتمسفر انقلاب اسلامی به معنی نفی مباحثات علمی و لو آن که به نظراتی متفاوت با دیدگاه امام یا مقام معظم رهبری منجر شود، نیست. در شرایطی که مسئولیت اجرایی ندارم و به تحقیق و نوشتن و طلبگی اشتغال دارم، هم بر اساس مبنای امام و هم مبنای رهبری و نیز مبانی مسلّم شیعه، هیچ منعی برای رسیدن به دیدگاه های متفاوت با این دو عزیز عظیم القدر و طرح اصولی آنها در هیچ زمینه ای وجود ندارد.
♦️مگر آقای غلامی دستور العمل رهبری بزرگوار در مورد ضرورت و لزوم برگزاری کرسی های آزاد اندیشی را با آن مضامین بلند ندیده اند که این گونه از طرح نظرات طلبه ای چون بنده با سوابق معلوم الحالم! بر آشفته شده و قلم به توهین و انگ زنی برداشته اند. من مدتها فکر می کردم چرا این سند عالی و مایه مباهات، بر زمین مانده و به آن کما هو حقه (که رهبری باری گفتند من صد بار برای راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی تذکر داده ام)، عمل نمی شود، اکنون با این مقاله آقای غلامی که با محافل و نهادهای مسئول برگزاری کرسی های آزاد اندیشی مرتبط است، در می یابم که ظاهرا مدیران مسئول برگزاری کرسی ها کم و بیش چون جناب غلامی فکر می کنند که اساسا طرح دیدگاه های متفاوت با امام یا رهبری غیر مجاز و گناه و جرم است و مقصود رهبری هم از برگزاری این کرسی ها این بوده که همگان بیایند و نظرات امام و رهبری را تکرار کنند و بعد فکر کرده اند خب تکرار این نظرات که نیاز به مناظره ندارد، پس کرسی های آزاد اندیشی تعطیل!!
♦️در دوران مسئولیتم حدودا هفت دیدار با رهبری معظم داشتم و در پنج دیدار آن مواجهه ای انتقادی داشتم به این معنا که یا از نهاد و مسئول و مساله ای در نظام به ایشان صریحا شکوه و شکایت کردم و یا حرف و دیدگاهی متفاوت با دیدگاه ایشان مطرح کردم. از جمله باری در دیداری، دیدگاه تازه ام در باره نسبت اسلام و تجدد را با ایشان در میان گذاشتم که ایشان فرمودند: با نیمی از حرف شما موافق و با نیمی مخالفم.
در تمام این دیدارها، چیزی جز سعه صدر و بشاشت و گاه حتی تشویق از ایشان ندیدم و برای من که 20 سال از امروز جوانتر بودم، منبع دلگرمی و اعتماد به نفس و شجاعت بخشی بود. حالا این منش و روحیه را باید با منش جناب غلامی و امثال او که ادعای دفاع از رهبری و نمایندگی رسمی و غیر رسمی از خط و منویات ایشان را مطرح می کنند مقایسه کرد تا معلوم شود که چه جفایی در حق معظم له و شاکله روحی و بینشی و منشی ایشان صورت می گیرد.
-متن کامل در کانال نویسنده
#نقد_و_نظر
#فقه_نظامات
#فلسفه
#دین
#تجدد
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جمهوری نماز جمعه
🖋یاسر عرب
♦️دیده اید امام جمعه فلان شهر با جوانان والیبال بازی کرده و آبشارهای اسمی زده؟ امام جمعه ی بهمان شهر هم خودش بشقاب نذری داده؟ شنیده اید امام جمعه شهر دیگری میوه خریده و دیده اید عکس آن یکی را در حال گرفتن پنچری ماشین اش؟
♦️اینها تصاویری است که دوستانِ ارزشی من سعی دارند برای جامعه بازنمایی کنند. آنها تلاش دارند نشان بدهند در قبال سنتِ تجربه شده ی مردم در خصوصِ از ما بهتر بودنِ ائمه ی جمعه، مصادیقی هم از زندگیِ مردمی، ساده زیستی، و دغدغه مندی ایشان وجود دارد.
♦️مسئله ی من اما نه آن ائمه ی جمعه ی عبوسِ سیاست مسلک است و نه آن امام جمعه ی خندانِ اخلاق محور، نه چنان که می بینیم میان سال یا کهن سال بودن اکثر آنهاست و نه چنان که می شنویم میل به آوردن جوان سالان!
♦️رکنی، امام جمعه بندرلنگه: «استدعای ما از مقام معظم رهبری هم همین است که این قانون منع بکارگیری بازنشستگان در مورد ائمه جمعه نیز اجرا شود و بنده حاضرم اولین کسی باشم که از همین تریبون نماز جمعه با مردم خداحافظی کنم.»
♦️امام جمعه دائم از طرف شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور (تحت اشراف رهبر) انتخاب میشود. امام جمعه دائم میتواند یک یا چند نفر را به عنوان امام جمعه موقت همان شهر انتخاب کند. امام جمعه دائم مراکز استانها از طرف ولی فقیه یا رهبر حکومت اسلامی-شیعی انتخاب و مشروعیت پیدا میکند و نماینده ولی فقیه در آن استان نیز میباشند.
♦️سوال اساسی اینجاست که امام جمعه واسطه ی ولی فقیه با دستگاه های دولتی است یا پل ارتباطی با مردم؟ اگر امام جمعه واسطه ی ارتباط بین مردم و ولی فقیه است پس چرا نباید با ساز و کاری مشخص توسط خود مردم انتخاب و سالیانه ابقا شود؟ نقش نمازگزاران در تعیین خط و مشی خطبه های نماز جمعه چیست؟ اینکه در برخی شهر ها سالهای سال است که مردم از فلان امام جمعه به تنگ آمده اند اما هیچ قدرتی برای برکناری او ندارند، چه معنی دارد؟ این کجای اش جمهوری است؟
-به نقل از مکتوبات
#آسیب_شناسی
#نماز_جمعه
#روحانیت
#مردم_داری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در عصر تفرقه، امیرخانی باشیم
🖋سلمان کدیور
♦️دیروز پس از روزها کش و قوس نتایج داوری جایزه جلال اعلام شد تا کتاب «رهش»، آخرین اثر رضا امیرخانی برنده این جشنواره ملی داستان نویسی کشور باشد. اما شاید این خبر به نسبت اتفاقی دیگر، که البته متناسب با شخصیت غافلگیر کننده امیرخانی است کوچکتر باشد. آن اتفاق آن بود که این نویسنده جوان، صد میلیون جایزه این جشنواره را به موسسه «دانایار» اهدا کرد.
موسسه ای برای توانمند سازی معلمان پایه ابتدایی اهل تسنن سیستان و بلوچستان.
♦️این کار امیرخانی به دو جهت اهمیت دارد، نخست از این جهت که این مبلغ برای هرکسی، در این شرایط بد اقتصادی، بخصوص اگر آن شخص تنها راه معیشتش نویسندگی باشد، یک ایثار بزرگ است. زمانه ای که با توجه به تیراژ کم کتاب ها، قیمت بالای و دوری مردم از آن، دوران عسر و حرج نویسندگی است.
♦️اما وجه مهمتر این است که این مبلغ را یک نویسنده شیعی به یک موسسه اهل سنت اهدا می کند. در عصری که مسئله تقریب و وحدت مذهب، در بعد نظری چیزی در حد شعار مانده و در بعد عملی به بیش از اینکه به مقدسات یکدیگر توهین نکنیم و در نمازهای هم شرکت کنیم و یکدیگر را نترکانیم متوقف شده است.
#تقریب
#وحدت
#فرهنگ_سازی
#هنرمند
#سلبریتی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠صداوسیما و نقش زینبی؟!
🖋مجتبی_نامخواه(جامعه شناس)
♦️سازمان صداوسیما به رسانهای به مراتب محافظهکارتر و مهوعتر از گذشته تبدیل شده است: صدها تجمع کارگران معترض ایرانی را به حساب نمیآورد اما اگر در کوچه پسکوچهای در شهری در دیار غرب، چند نفر تجمع کنند، پوشش ویژه میدهد؛ با جنبش جلیقهزردها که رسماً مدهوش میشود!
♦️آنتنفروشی به شبهاقتصادیها که مدتهاست در آن سازمان رویه شده امروز ارتقا (قهقرا) یافته و بدل به آنتنفروشی شبهفرهنگی شده است: آنتن شبکههای صداوسیما به جولانگاه چندشآور سلبریتیهایی شده که هر چند بسترساز و مدافع پروپا قرص ابتذال(سطحیبودن) سینمایی هستند اما چون با سیاستهای سیاسی سازمان کاری ندارند، مجری خوب شبکهها هستند.
♦️از یکسو در برابر بازنشستگی مدیرانش بیشترین مقاومتها را دارد و از سوی دیگر با پخش مکرر نمایشی به نام مدیریت دهه شصتیها، جوانگرایی را از معنا تهی ساخته و آن را از مفهومی ایدئولوژیک، به مفهومی فیزیولوژیک فرو میکاهد.
♦️درباره ناکارآمدی این سازمان در ترسیم مختصات جبهه مقاومت که جای آن است که خون موج زند در دل لعل. فتحهای بزرگ انقلاب اسلامی از جمله در نابودی یک دولت فراملی به نام داعش، به دلیل فقدان ادبیات اقناعی و ضعف سازوکارهای تبلیغاتی بازتابهای کافی را در داخل پیدا نکرده و حتی تبدیل ضد خود و به سوژه شعارهای اعتراضی تجمعهای گوناگون تبدیل میشود؛ در این شرایط حداکثر ابتکار سازمان چیست؟ این که در یک شبکهی انقلابی این سازمان یک برنامه آشپزی پخش کند که در آن خانواده محترم شهدای مدافع حرم غذای مورد علاقه شهید را طبخ میکنند! و این بشود برنامهی خوبِ شبکه گفتمان انقلاب اسلامی!
♦️مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین میتازند؟
♦️چندی پیش در راستای فراخوان رهبری مبنی بر حضور مسئولان در میان دانشجویان، به مناسبت روز دانشجو (روز مسئولین و سیاسیون بهتر نیست؟) دانشجویان به حضور مسئول صدا و سیما فراخوانده شدند. از آن جلسه روایتی منتشر شده که کم و بیش آن را در شبکههای اجتماعی دیدهایم. حالا یک «رسانه» بر علیه آن توئیت، گزارشی مفصل منتشر کرده است. گزارش این روزنامه که اغلب رپورتاژ نهادهای در اختیار نواصولگرایان همچون قوه قضاییه و صداوسیما را پوشش میدهد، در آغاز گزارش اعتراض کرده که چرا سازمان و روابط عمومی آن به روایتهای توئیتری یک دانشجو از آن جلسه، «واکنش» نشان نداده است. باید امیدوار باشیم مطالبهی این روزنامه مبنی بر نشان دادن «واکنش»، محدود به سازمان صداوسیما باشد و به دیگر سازمانها منتهی نشود. باید امیدوار بود برای دانشجوی مذکور مشکلی پیش نیاید. باید گزارش بولتنوار این روزنامه را دید و خواند. خواندنی است.
♦️خواندنیتر اما جوابی است که این گزارش به پرسش فوق میدهد: «مدیران این سازمان چه تصویر و تصوری از خودشان دارند که این چنین میتازند؟» دو جمله از ریاست سازمان کافی است تا پاسخ این پرسش دست پیدا کنیم: یکی همان جملهای که متأسفانه صحت روایت توئیتری را تأیید میکند «شهیدحججی را اصلاً ما شهید حججی کردیم» و دیگری این که از نظر ایشان وضع موجود رسانه ملی نه فقط دانشگاه عمومی است بلکه، پناه میبریم بر خدا،《رسانه ملی نقش زینبی دارد!!!!.
♦️ایکاش رسانه ناشناسیشان را زیر مفاهیم مقدس مخفی نمیکردند. ایکاش این قدر واضح تجسم تلفیق ناکارآمدی و هزینهکردن از مفاهیم مذهبی نبودند. ای کاش به جای پذیرش و جبران کوتاهیها و نقدها در انتقال حقیقتها و واقعیتهای جبهه مقاومت و شهدای آن، سعی نمیکردند طوری سخن بگویند که گویی شهید حججی یک برساختهی رسانهای، آن هم رسانهای ضعیف در قد و قوارهی صداوسیما است. ای کاش متوجه بودند که این حرف، این که «قهرمانانی چون حججی نه واقعی، که محصول عملکرد صداوسیما هستند» تا چه میزان میتواند حرف و خط تبلیغاتی ضدانقلاب باشد و هست. ای کاش میپذیرفتند که کنش امنیتی و نظامی، سازمان و اقتضائات و قواعد و سرهنگهای خاص خود را دارد و رویکرد امنیتی در رسانه و جامعه نتیجه عکس میدهد. این ای کاشهای بزرگ و دستنیافتنی به کنار، ای کاش نواصولگرایان مطالبهگری خود در زمینه «واکنش»نشان دادن سازمانها به نوشتههای دیگران را به سازمان صداوسیما و گزارشهای مطبوعاتی و علنیشان محدود کنند و به حکم صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی، پیگیر واکنش دیگر سازمانها نباشند.
-به نقل از کانال نویسنده
#آسیب_شناسی
#رسانه
#صدا_و_سیما
#مطالبه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0