zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________
🌸🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃
اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده.
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت142
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
چون بابا برای نهار هم نیومد، برای شام آبگوشت بار گذاشتم و وسایل شام رو هم اماده کردم.
وقتی به هال برگشتم دیدم سحر وسایلاش رو برداشته و میخواد بره، نزدیکش رفتم
- کجا به سلامتی؟
گوشیش رو برداشت و جواب داد
- میرم شام بپزم، اقاحمید یه ساعت دیگه میاد
اخم ریزی کردم و وسایلاش رو ازش گرفتم
- برو بشین ببینم، خجالت نمی کشی! با این حالت میخوای بری شام بذاری؟
- زهرا اذیتم نکن دیگه حال ندارم
نوچی کردم و گفتم
- برو بشین سرجات، حرفم نباشه آبگوشت زیاد گذاشتم
مامان که تو حیاط لباس پهن میکرد وارد خونه شد و با دیدنمون پرسید
- باز چی شده صداتون داره تا حیاط میاد؟
اشاره به سحر کردم
- میگه میخوام برم بالا شام بذارم. منم نمیذارم
مامان با محبت نگاهی به سحر کرد و با خوشرویی گفت
- سحر جان عزیزم، اینجام خونه خودته، الان حال نداری استراحت کن حمیدم میاد دور هم شام رو میخوریم
بعد رو بهم گفت
- زهرا جان یه زنگ بزن بابات، بگو اومدنی هم دوغ بیاره، هم میوه بخره!
باشه ای گفتم، گوشیم رو برداشتم، زنگ زدم و وسایلی که نیاز بود گفتم بخره.
بالاخره بابا و حمید هم اومدن و حمید با دیدن رنگِ پریده ی سحر نگران به سمتش رفت
- چی شده سحر حالت خوبه؟
نزدیک رفتمو گفتم
- از صبح بیحاله، هر چی گفتم به تو زنگ بزنم یا خودمون ببریم دکتر نذاشت.
سحر چشم غره ای بهم رفت و حمید دلخور گفت
- چرا بهم زنگ نزدی؟ با این حالت تا الان موندی؟ پاشو لباساتو بپوش بریم دکتر
دوتاشونو تنها گذاشتم و به آشپزخونه برگشتم. هر از گاهی نگاهشون میکردم، حمید هر چی میگفت ببره دکتر سحر میگفت خوبم! بالاخره حمید پیروز شد و به زور مانتوی سحر رو پوشوند و روسریشو سرش کرد. سحر نگاهش بهم افتاد ، برامخط و نشون میکشید خنده ی ریزی کردم و گفتم
- فقط داداش حمید از پست برمیاد!!!
حمید رو به مامان گفت
- مامان من سحرو میبرم دکتر، اگه دیر کردیم شامتون رو بخورین سهم مارو نگه دارین
مامان باشه ای گفت و حمید رفت دفترچه ی سحر رو بیاره، سحر نزدیکم شد وگفت
- نمیتونستی جلوی زبونتو بگیری؟
- نه! وقتی به خودت رحم نمیکنی و از صبح چندبار بالا اوردی باید میگفتم. حالا برو امیدوارم با خبرای خوش برگردی!!
با مشت به بازوم زد
- به همین خیال باش!
بعد از خداحافظی رفتن و مامان شماره ی خانم جون رو گرفت و سعید جواب داد و گفت شب خونه خاله اینا میمونه.
نماز رو خوندیم و یه ساعتی منتظر حمید و سحر شدیم. مامان شماره حمید رو گرفت و گفت یکم کارشون طول میکشه،به خاطر ضعف بابا سفره رو پهن کردم و شاممون رو خوردیم. مشغول شستن ظرفا بودم که صدای ماشین اومد، در حیاط باز کرد و ماشین رو داخل حیاط اورد. سریع دستامو اب کشیدم و با عجله پله هارو دوتا یکی کردم و به سمتشون رفتم.
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت143
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
حمید در رو بست، نزدیک سحر شدم و پرسیدم
- خب چی شد؟ دکتر چی گفت
دستم رو گرفت و گفت
- زهرا...حدست درست بود
ازهیجان جیغ خفیفی کشیدم و محکم بغلش کردم. حمید نزدیکمون شد و همونطور که داروهای سحر دستش بود گفت
- زهرا... بریم تو بعدا حرف میزنین، سحر ضعف داره باید زودتر شام بخوره استراحت کنه
لبخند شیطونی زدم و گفتم
- از من که نمیتونی پنهون کنی، داداش گلم باباشدنت مبارک
حمید با خنده دستی به پشت گردنش کشید و نگاه محبت امیزی به سحر کرد
- شیرین زبونی نکن، برو زود سفره رو بنداز ماهم الان میایم
با خنده چشمی گفتم و داروها و کیف سحر رو گرفتم و زودتر از اونا وارد خونه شدم. خودمو به مامان رسوندم و خبر بارداری سحر رو بهش دادم. چشماش برقی زد و خدا رو شکر کرد.
سحر وارد شد و پشت سرش حمید داخل اومد، سلام دادن و مامان به خاطر اینکه سحر پیش بابا خجالت نکشه چیزی نگفت و به روش نیاوردو منتظر یه فرصت مناسب شد.
شام سحر و حمید رو بهشون دادم و بلافاصله بعد از خوردن غذاشون شب بخیری گفتن و به طبقه ی بالا رفتن. نگاهم به بابا که به خاطر خستگی زیاد همونجا کنار پشتی خوابش برده بود افتاد، الهی دورش بگردم چقدر خسته شده، به خاطر خستگیش دلم نیومد بیدارش کنم، دوتا چایی برا خودم و مامان ریختم و کمی هم تخمه تو بشقاب ریختم و کنارمامان نشستم.
- اصلا از صبح به دلم برات شده بود سحر حامله س
مامان با خنده گفت
- از دست تو! بعد این خیلی باید حواسمون به سحر باشه، ماه های اول نباید کار سنگین انجام بده
- چشم مامان، واااای نمیدونی چه ذوقی دارم دوست دارم خیلی زود بگذره و این فسقلی به دنیا بیاد
مامان ان شاءاللهی گفت و ادامه داد
- زهرا من میگم به علی اقا بگیم از هفته بعد با ماشینش وسایل کوچک رو ببریم کم کم بچینیم، وسایل بزرگم خودشون ماشین میگیرن!
- باشه هر طور شما صلاح میدونین، هر موقع دیدمش بهش میگم
تخمه و چایی رو که خوردم شب بخیری گفتم و به اتاقم برگشتم. خدایا شکرت امیدوارم این بچه با خودش خیر و برکت بیاره.
وضو گرفتم و دورکعت نماز برای سلامتی امام زمان خوندم.
زیارت ال یاسین رو که خوندم جانمازم روجمع کردم و همونجا روی میز گذاشتم. با اینکه زیاد کار کردم اما خبر بارداری سحر، خواب رو به چشمام حروم کرده!
به قفسه ی کتابها نگاهی کردم، چشمم به دعای نور و معراج افتاد، یادش بخیر مجرد بودم هر روز میخوندمش، اون موقع ها هربار این دعا رو میخوندم واقعا خیر و برکتش رو تو زندگیمون میدیدم. روی تخت نشستم و شروع به خوندن دعا کردم، کتاب مکیال المکارم رو برداشتم و کمی مطالعه کردم. کم کم چشمهام سنگین شدخمیازه ای کشیدم و کتاب رو سر جاش گذاشتم. روی تخت دراز کشیدم و
یه سقف خیره شدم، کمتر از دوماه به عروسیمون مونده، باید وسایلای اینجا رو جمع کنم و اماده ی عروسی بشیم.
✅ رمان نذر عشق در وی ای پی کامله با1566 پارت در دوفصل به همراه اموزش #همسرداری #مهدویت #تربیتفرزند😊
🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو vip شو😊
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 #ادامہدارد.... #کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌸🌿فرا رسیدن سالروز میلاد سراسر نور و سرور، صدیقه کبری،انسیه حوراء، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به محضر مبارک حضرت ولیّعصر امام زمان عجّل الله فرجه الشریف و همهی شیعیان و دوستداران آن حضرت تبریک و تهنیت باد🌸🌿
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹انّا اَعطَیناکَ الکَوثَر فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انحَر اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَبتَر🌹
*(یا محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)..*
*ما به تو کوثر دادیم*
*پس نمازی در برابر خدایت بگذار ...*
*و شتری نحر بنما که...*
*سرزنش کننده تو هرگز نسلی نخواهد داشت*
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تابَعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________
🌼🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨دعای زیبای ال یاسین🌼🍃
#حضرتامامزمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستادهاند میفرمایند:
« هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …»
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
#زیارتحضرتنرجسخاتونسلاماللهعلیها
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹
🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ
اَلسَّلامُعَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسىوَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ.
اَلسَّلامُعَلَیْکِ وَعَلى آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِالْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فىذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى حِفْظِ حُجَّةِ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِوَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ.
پس بالا مىکنى سر خود را و مىگوئى
اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى مَعَها وَمَعَ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه وَیس، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى اِیَّاها، وَاْرزُقْنى الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى فَاحْشُرْنى فى زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى فى شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى وَلِوالِدَىَ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________
🌸🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃
اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده.
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت144
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
با صدای زنگ هشدار گوشی از خواب بیدارشدم. کش و قوسی به بدنم دادم و نشستم.
صبحانه رو خوردم و برای کارهای خونه به مامان کمک کردم. رو به مامان گفتم
- سحر پایین نیومده؟
- نه، خودم صبح رفتم یه سر بهش زدم.
- اگه باهام کاری ندارین برم یه سری بهش بزنم
- نه مادر برو، خدا خیرت بده. فقط زهرا، حمید میگفت دکتر گفته این یکی دو ماه باید استراحت کنه، اگه کاری داشت براش انجام بده.
لبخندی زدم و چشمی گفتم.پله هارو مثل همیشه دوتا یکی کردم و سریع بالا رفتم.
چند تقه به در زدم و منتظر شدم در رو باز کنه. طولی نکشید بالاخره در رو باز کرد.
- به به چه عجب درباز شد و چشممون به جمال زیبای شما افتاد
دستم رو گرفت و کشید داخل
- بیا تو ببینم حالا برا من زبون میریزه!
مچ دستمو ماساژ دادم
- چته تو، این جواب سلامه!!
به شوخی پشت پلکی نازک کردم و ادامه دادم
- مردم بچه دار میشن عقلشون سر جاش میاد، عروس ما برعکسه! نه به دیروز که حال نداشی نه به الانت! حالا ایناروبیخیال، چه خبر خوبی؟
- بیا که از دستت کفریم بدجور
- واااا...برا چی؟ من که تازه اومدم
- حرف نباشه! دیروز اون حرفا چی بود پیش مامان و خانم جون میزدی؟ درضمن برا چی رفتی به مامان گفتی !
همونطور که به سمت آشپزخونه میرفت ادامه داد
- تخم مرغ ابپز میخوری برات بیارم؟
- نه دستت درد نکنه، صبحونه خوردم. بخور نوش جونت
یه دونه نون برداشت و داخل سینی گذاشت، کمی کاکوتی روی تخم مرغ ریخت، پرسیدم
- امروز حالت بهتره خداروشکر
- اره خداروشکر! دکتر گفته باید استراحت بکنم.
دستش رو گرفتم
- اره الان مامان بهم گفت. نگران نباش، خدا کریمه. اگه کاری داشتی به خودم بگو
با محبت نگاهم کرد
- خدا خیرت بده، فقط پریروز داشتم برا خودم یه سارافون میدوختم نصفه مونده، هر بار میرم اتاق می بینمش اعصابم خورد میشه، میتونی کمک کنی تمومش کنم
- اره عزیزم، بریم ببینم چیکار میتونیم بکنیم. راستی بعد از ظهر میای کلاس؟
- خیلی دلم میخواست ولی حال ندارم. من با اسکایپ شرکت میکنم
باشه ای گفتم و پشت سرش وارد اتاق شدم و تقریبا یک ساعتی طول کشید تا تمومش کنم.
جاروبرقی رو برداشتم و با اینکه سحر نمیذاشت خونه رو جارو کشیدم و ظرفاشو شستم و به خونه برگشتم.
مامان برای نهار سهم حمید و سحر رو هم گذاشته بود، غذاشون رو کشید و وقتی بابا وحمید از مغازه اومدن به حمید داد تا ببره، بعد از خوردن نهار و شستن ظرفا کمی تو اتاق خودمو مشغول جمع کردن وسایلم کردم و وسایل اضافی رو داخل کارتن کوچکی جمع کردم.
نزدیک ساعت پنج اماده شدم تا مسجد برم، چادرم رو سر کردم و از اینکه سحر به خاطر حالش نمیتونه بیاد ناراحت شدم. از مامان خداحافظی کردم و به سمت مسجد رفتم
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🔻هر چی میکشیم، از اینجاست!😔
مروری بر فرازهای خطبه طالوتیه امیرالمومنین علیهالسلام
▪️چند روز بعد از جریان سقیفه، امیرالمومنین علی علیهالسلام به مسجد آمد و برای مردم خطبهای سوزناک خواند که برخی فرازهای آن خطبه این است:
》ای مردمی که فریبتان دادند و فریب خوردید!
و وقتی هم که فهمیدید فریبتان دادهاند باز بر اشتباه خود اصرار کردید،
و دنبال هوسهایتان رفتید،
و خودتان را به تاریکی انداختید،
و با آن که حقیقت آشکار شده بود چشمتان را به حقیقت بستید!
》به خدا قسم اگر ... راه حق را پیش می گرفتید (و بر بیعت غدیر وفادار بودید)،
☘️ راهها و نشانهها برای شما واضح میشد،
☘️ و اسلام زندگی شما را نورانی میکرد،
☘️ و به خوشی و فراوانی، روزی میخوردید!
☘️ و احدی از شما فقیر نمیگشت!
☘️ و دیگر به هیچ مسلمان و غیر مسلمانی که با شما پیمان دارد ستم نمیشد!
》اما راه تاریکی را در پیش گرفتید ...
امامانتان را رها کردید، آنها هم شما را به حال خود رها کردند.
》هر وقت امری پیش میآمد از اهل ذکر (یعنی اهلبیت) سوال میکردید،
و وقتی جواب میشنیدید میگفتید: این خود علم است!
حالا چه شده که اهلبیت را رها کردید و آنها را واگذاشتید و مخالفشان شدید؟؟؟
》صبر کنید به زودی آنچه کاشتهاید درو خواهید کرد!
و تاوان این جرم سنگین را خواهید دید!
به خدا قسم میدانستید صاحبتان من هستم،
و میدانستید که شما را به (اطاعت از) من امر کردهاند،
و میدانستید که من عالِم شما هستم،
و میدانستید که نجات شما فقط در گروی علم من است...
》صبر کنید به زودی بلایی که به شما وعده دادهاند و بر سر امتهای پیشین آمده بر سر شما هم خواهد آمد!
و خدا از شما در مورد امامانتان سوال خواهد کرد...
همراه امامانتان محشور خواهید شد و فردای قیامت با هم به پیشگاه خدا خواهید رفت.
》به خدا قسم اگر به تعداد یاران طالوت و یا اصحاب بدر (یعنی ۳۱۳ نفر) یاور داشتم،
با شمشیر، شما را به راه حق میآوردم و به خدا که این اقدام بهترین راه برای بستن این رخنه و تفرقه بود و این کار دلسوزانهترین برخورد بود...
》سپس امیرالمومنین علیهالسلام از مسجد بیرون آمد و به یک چهاردیواری رسیدند که در آن حدود سی رأس گوسفند بود.
حضرت فرمود:
به خدا قسم حتی اگر به تعداد همین گوسفندها یارانی داشتم که خالصانه در خدمت خدا و رسولش بودند، غاصبان را از حکومت پایین میکشیدم.
》 شب که شد ۳۶۰ نفر خدمت حضرت آمدند و تا پای جان اعلام وفاداری کردند.
حضرت فرمود:
فردا همگی با سرهای تراشیده بیایید.
اما صبح روز بعد فقط پنج نفر بر سر وعده حاضر شدند!
》امیرالمومنین علیهالسلام غریبانه به درگاه خداوند عرض کردند:
خدایا این مردم مرا ضعیف شمردند، همانطور که قوم موسی، هارون را به استضعاف کشاندند.
به خدا قسم اگر پیمانی که با پیامبر صلی الله علیه وآله بسته بودم نبود (و اگر هنگام بییاوری، مامور به صبر نبودم، خودم یکتنه) دشمنان را به دره مرگ میانداختم و صاعقه های مرگ را بر سرشان میریختم.
و به زودی خواهند فهمید.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۸، ص: ۳۱.
📌نتیجه:
امام معصوم صاحب قدرت الهی است و برای غلبه بر دشمنان نیازی به یاور ندارد،
اما سنت الهی این است که تنها زمانی قیام کند که تعداد معینی یاور خالص داشته باشد.
👈این سنت برای وجود مقدس امام عصر علیهالسلام نیز صدق میکند،
در روایت آمده است:
🔸هرگاه برای امام، ۳۱۳ یاور فراهم شود، قیام بر او واجب میشود!
إِذَا اجْتَمَعَ لِلْإِسْلَامُ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ وَجَبَ عَلَيْهِ الْقِيَامُ وَ التَّغْيِيرُ.
📚 دعائم الإسلام، ج۱، ص: ۳۴۲.
#یاری_حضرت
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#یاری_امام
فاطمه علیهاالسلام محور حق و باطل است
شفاعت فاطمه علیهاالسلام برآورده مى شود
امام سجاد(علیه السلام) مـى فرمايد:
آن گاه که قيامت فرا رسـد ،
منادى ، ندا دهد :
در ايـن روز،
ترس و اندوهى به خـود راه ندهيد.
هنگامـى که چنين اعلام شـود،
تمام مردم سرها را بلند مـى کننـد
و از ايـن عفـو عمومى خـوشحال مى شوند
و وقتى گفته شـود:
کسانى که به آيات ما ايمان آوردنـد و مسلمـان شـدنـد،
📖 زخرف/ ۶۹
به جز مسلمـانـانـى که دوستـدار اهل بيت هستند، همگـى سـرها را بزير اندازنـد.
آن گاه اعلام مى شـود:
ايـن است فاطمه دخت محمد.
او و همراهانـش به سـوى بهشت مى روند:
سپـس خداوند
فرشته ای خدمت وى مى فرستـد
و مـى گـويد:
حاجتت را از مـن بخواه!
فاطمه(علیهاالسلام) عرضه مى دارد:
پروردگارا، حاجت مـن آن است که مرا
و کسانـى که فرزندان مرا يارى کردنـد،
مـورد #عفو قرار دهى.
📚 عوالـم العلـوم، ۱۷۸۰/۲/۱۱ ـ ۱۷۷۹.
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20241221-WA0002.mp3
13.08M
به عشقِ تو بنده می شم
بی تو سرافکنده میشم
چادر تو رو سنگ قبرم
کشیده شه زنده میشم
نفس اولم حیدر
نفس اخرم ماااادر...
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت145
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
.
در مسجد باز بود، با دیدن خانم رثایی که از ماشینشون پیاده میشد با خوشحالی به سرعت قدم هام اضافه کردم و نزدیکش که رسیدم سلام دادم. جوابم رو به گرمی داد و هر دو وارد مسجد شدیم
چند نفری از بچه ها اومده بودن و سراغ سحر رو گرفتن و گفتم که شرایطش جور نبود بیاد
به درخواست استاد دعای فرج رو خوندم تا صحبتاش رو شروع کنه.
با بسم اللهی شروع کرد و گفت
- خب دخترای گلم امیدوارم این مدت که کلاس نبودین تونسته باشین برای حضرت خدمتی بکنین... خدارو هزار مرتبه شکر که دوباره توفیق شد و عمری بود تا کلاس رو تشکیل بدیم. اما چون ماشاءالله قراره چند نفرتون برین سر خونه زندگیتون و خانم خونه باشین، مسئولیت های زیادی گردنتونه، میخوام امروز مباحثی که مارو به حضرت نزدیک میکنه بگم
همه خوشحال بهم نگاه کردیم استاد ادامه داد
- بچه ها ان شاءالله رفتین سر خونه زندگیتون، با توکل به خدا و توسل به اهل بیت یه زندگی رو شروع کنین که مورد پسند اهل بیت باشه!
هر کاری که میخواین انجام بدین از غذا پختن بگیر تا هر کار دیگه ای که میخواین بکنین به نیابت از امام زمان علیه السلام باشه، تو خونه ت داری جارو میکشی بگو یاصاحب الزمان ، داری غذا میپزی ذکر بگو، اینا همشون برکت میده به زندگی!
اما یه کاری هم که خودم انجام دادم بهتون بگم، هفته پیش که با استاد رفته بودیم بیرون یه پرچم اللهم عجل لولیک الفرج چشمم رو گرفت، خریدم و به سر در خونه زدیم! شمام حتما اینکارو بکنین هر دعایی که به خونه میزنین نوری با خودش داره و زندگیتون رو پر برکت میکنه!
مریم گفت
- استاد حتما امروز رفتنی میخرم.
استاد لبخندی زد و ادامه داد
- سعی کنین زندگیتون امام زمانی باشه، خودتونو به حضرت وصل کنین. خدایی نکرده نذارین پای ماهواره به خونتون باز بشه، خدا میدونه که کم کم برکت رو از زندگیتون میبره! دخترای گلم سعی کنین تو زندگی اخلاق و رفتار و منشتون طوری باشه که وقتی حضرت نگاه کرد لبخند روی لبش بیاد و براتون دعای خیر بکنه.
بعد از این حرف اهی کشید و گفت
- اما یه مطلب مهمم هست که چند روزیه فکرم خیلی خرابه و متاسفانه خیلیامون حواسمون نیست
با دقت به حرفای استاد گوش میکردم ببینم چی میخواد بگه که گفت
- بچه ها حواستون به دورو برتون باشه! سعی کنین وقتی با خانواده بیرون رفتین اصلا و ابدا جاهایی که میبینین تو پیاده رو ها میزو صندلی گذاشتن چیزی نخورین! دخترای گلم میدونم اینکارو شماها نمیکنین ولی خواهش میکنم حواستون باشه اگه از دوستان و اشنایانتون میرن بگین بیرون نخورن
صغری گفت
- ما که خیلی بیرون غذا نمیخوریم ولی میشه علتشو بگین؟
- پریشب که داشتیم میرفتیم دیدم یه عده نشستن و بی توجه به اطرافشون دارن کباب میخورن چند متر اونطرفتر چشمم به یه خانم و دوتا بچه ش افتاد، از نوع لباس پوشیدنشون میشد فهمید اصلا وضع مالی خوبی ندارن!!
اشک تو چشمای استاد حلقه زد و گفت
- مبادا مدیون همچین ادمایی بشیم، این کارمون دل حضرت رو به درد میاره، همونطور که تو احادیث اومده حضرت تا زمانی که یک فقیر گرسنه باشه غذا نمیخوره! اونوقت ما با خیال راحت میشینیم و جلوی چشم دیگران، خصوصا فقرا غذا میخوریم. اگه واقعا میخوایم امام زمانی باشیم باید حواسمون به تمام کارایی که انجام میدیم باشه خدا نکنه فقط ادعای دوست داشتن حضرت رو بکنیم و با کارهامون دل نازنینشون رو به درد بیاریم.
یکی از بچه ها گفت
- استاد چند روز پیش داشتم از خیابون رد میشدم، دیدم یه دختر کوچیکی تو پیاده رو نشسته و داره لیف و از اینجور چیزا میفروشه. خواستم از کنارش رد بشم صدام کرد، برگشتم ببینم چیکارم داره گفت خانم میشه برام از اون سیب زمینی سوخاریا بگیرین، نگاهی به مغازه ی بغلی کردم، با اینکه پولم کم بود اما دلم نیومد دلشو بشکنم همونجا یادم افتاد سه شنبه ست و میتونم به نیابت از حضرت یه کار خیر بکنم.بهش گفتم: بیا بریم تو هرچی دوست داری بخرم گفت خجالت میکشم خلاصه رفتم و دختر رو به صاحب مغازه نشون دادم و سفارشش رو دادم. همین که هزینه رو حساب کرد،به دختره گفتم عوضش با دل پاکت برای سلامتی و ظهور امام زمان دعا کن.
چقدر خوبه تو جمع بچه هایی هستم که همه دغدغه شون رضایت امام زمانه. دوباره حواسم رو به ادامه صحبتای استاد کردم
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#فصلدوم
#قسمت146
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
استاد با محبت نگاهی کرد
- افرین، کار درست همینه ! گاهی وقتا حضرت امتحانمون میکنه و میخواد ببینه چقدر حاضریم یه خاطرش از جان و مالمون بگذریم.
بعضی اوقات یه کاری رو انجام میدیم به نظر خودمون کوچک و بی ارزشه ولی پیش خدا و امام زمان ارزش بالایی داره!
استاد رو به هممون گفت
- کسی که میخواد یار امام زمان علیه السلام باشه باید تو هر رشته و هر صنفی که مشغوله بهترین باشه، امام زمان دختر تنبل نمیخواد، اینکه تا لنگ ظهر بخوابی و تازه ساعت ده، یازده بیدار شی و بی هدف روزت رو بگذرونی امام زمان دوست نداره.
همیشه باید هدفی داشته باشین و اون هدف برای خدمت به امام زمان باشه، نگاهی به من کرد و گفت
- بذارین یه مثال بزنم تا خوب براتون جابیفته، الان زهرا و سحر میرن کلاس خیاطی، خب اینم یه جور هدفه دیگه! اگه بتونن تو اون حرفه ای که دارن یا هرکاری که انجام میدن ماهر بشن و کار تمیز تحویل مردم بدن امام زمانم ازشون راضی میشه!
حضرت همینو ازمون میخواد،زرنگ باش و با هدف زندگی کن، یا همین حدیث خانم که داره درس میخونه، ان شاءالله به زودی وارد دانشگاهم میشه، از همون اول نیت کنه بگه یا امام زمان من درسم روخوب میخونم تا درآینده ادم موفقی بشم و کاری برای ظهورت انجام بدم.
حرفای استاد اینقدر شیرین و لذت بخشه که دلم میخواد ساعتها حرف بزنه، رو بهش گفتم
- استاد من اگه خدا بخواد نیت کردم همین خیاطی رو ادامه بدم اگه بتونیم تولیدی بزنیم خیلی از خانواده ها رو میتونیم وارد کار بکنیم. فقط امیدوارم خود امام زمان کمکمون کنه
- حتما کمکتون میکنه، وقتی نیتت خیر باشه مگه میشه دستتون رو نگیره؟ امام هر کاری که شما میکنی حتی کوچکترین چیزی که از ذهنت بگذره حضرت می فهمه، بچه ها تو هر کارتون دستتون رو تو دست حضرت بذارین!
کارهای خیرتون رو به نیابت از حضرت انجام بدین، میخوای بری زیارت بگو به نیابت از اقام میرم، میخوای به یه فقیر کمک کنی به نیابت از ایشون انجام بده اونوقت ببین چه خیر و برکتی به زندگیت میرسه.
بچه ها مطالب رو یادداشت میکردن، استاد نگاهی به ساعتش کرد و گفت
- بچه ها امروز چون وقت دکتر دارم میخوام زود جمع بندی کنم، قبل از اینکه حرف اخرمو بزنم دوباره میگم هر روز با حضرت حرف بزنین، هر جا گرفتاری براتون پیش اومد به جای اینکه برین به این و اون بگین به خود حضرت بگین.
ایشون پدر همه ی ماست و هیچ کس مثل یه پدر دلشوز فرزندش نمیشه.
اما...یه میانبر میخوام بهتون بدم که زندگیتونو زیر و رو میکنه و یادگاری از طرف من باشه!
بچه ها حالا که جوونین از الان عمرتون رو پای خدمت به حضرت بذارین و جزو خدمتگزارانش باشین، سعی کنین تو قنوت نمازتون چهل مرتبه اللهم عجل لولیک الفرج بگین ببینین چه تاثیراتی تو زندگیتون میذاره، چه از نظر کاری، مادی و معنوی، خلاصه همه چی، هر چی که فکرشو میکنی!
ان شاءالله که لحظه لحظه ی ساعاتمون در راه خدمت به مولا باشه و خودمون و فرزندامون و نسل فرندانمون امام زمانی باشه!
حالا همه باهم برای ختم کلاسمون چهل مرتبه اللهم عجل لولیک الفرج بخونیم و برای فرج حضرت دعا کنیم.
دستامونو بالا بردیم هم صدا با استاد خوندیم.
استاد وسایلش رو برداشت و بعد از خداحافظی از جمع زود رفت. چادرم رو مرتب کردم و ازهمه خداحافظی کردم و به سمت خونه راه افتادم.
چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا توکانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌹☘
🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند:
✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه
💠فراز 66 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿
66- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ لَزِمَنِي بِسَبَبِ كُرْبَةٍ اسْتَعَنْتُ عِنْدَهَا بِغَيْرِكَ أَوِ اسْتَبْدَدْتُ بِأَحَدٍ مِنْهَا دُونَكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند 66: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که همراهم گشت به خاطر گرفتاری که در آن از غیر تو کمک خواستم، یا در آن گرفتاری به کسی جز تو پناه بردم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸