eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
تناسخ در « فالون‏‌دافا » ☯️🔻 ♦️ فالون دافا کلمه‏‌ای چینی است که به معنای اساس وجود، حیات و یا قانون اکبر آمده است. ⭕️ پیشینه چندانی برای این آیین وجود ندارد و لی هنگجی خود بیان کرده که در سال 1992 میلادی بر او وحی نازل شده که پیامبر آخرالزمان است. 🔶 او بر این باور است که دین وی انسان ‏را به کمال و پاکیزگی نفس و زدودن آن از هواهای نفس و گمراهی و اغوا سوق می‏‌دهد.[1] 🔷 هدف فالون دافا یا فالون کونگ این‌‏گونه ترسیم شده است: «هدف از فالون دافا تزکیه جسم و روان است؛ رهرو آن در این جهان می‏‌تواند به روشن‌گری (باز شدن کونگ) دست یابد و وقتی قدرت کونگ و سین شنگِ او به درجه خاصی برسد، قادر به کسب جسمی فناناپذیر می‏‌شود.»[2] 🔶 دست یافتن به این جسم را که جسم بودا می‌‏دانند، رهایی از چرخه رنجِ تناسخ است. 🔷 به هر روی، فالون نیز از آن‏‌جا که دارای ریشه بودیستی است تناسخ را ارج می‌‏نهد. ♦️ لی هنگجی چون خود را نجات بخش بشریت معرفی می‌‏کند، بر این باور است که علاوه بر نجات خود از چرخه سنسارا و رسیدن به نیروانا باید دیگران را نیز نجات داد.[3] 🔷 وی که تناسخ را از بودیسم به عاریت گرفته است تأکید می‏‌کند که برای افزایش گونگ و تزکیه روان باید رنج را تحمل کرد؛ در نهایت از این راه می‏‌توان در چرخه تناسخ راهی یافت.[4] 🔶 به‌‏طور‏کلی می‌‏توان گفت تمام اهتمام فالون دافا، در رهایی از چرخه تناسخ خلاصه می‌‏شود. 🔷 فالون دافا مثل بسياری از روش‌‏های شرقی در پی پاكی روان و رهايی از چرخه تناسخ است. 🔶 در اين میان برای رسیدن به پاکی به نام چی گونگ شناخته می‏‌شوند و می‌‏كوشند تا با تمرين‌‏ها و حركات بدنی، نيروی خود را افزايش دهند و به اين وسيله راه رهايی و نجات را طی كنند. 🔷 فالون دافا روشی است برای افزايش گونگ تا جايی كه انسان ‏را به نجات و رهايی كامل برساند.[5] 🔶 رهایی با تداوم تزكيه که مهم‌‏ترین روش فالون است به دست می‌‏آید و به تدريج جسم از اين سطح مادی كه در آن قرار دارد فراتر می‌‏رود و بدن‌‏های ديگری ايجاد می‌‏شود كه با اين بدن معمولی خيلی متفاوت است. 🔷 در سطوح بالا مادّه پيكر به انرژی تبديل می‌‏شود و از هرگونه آسيب و ضعف پاك می‏‌گردد و سرانجام از تناسخ نجات پيدا می‌‏كند.[6] 🔶 اما کارماهایی که باعث رنج و گرفتاری در چرخه بازتولّد هستند نیز در این شبه‌‏آیین مورد توجه قرار گرفته است. 🔷 به نظر فالون اعمال انسان‏‌ها باعث ایجاد کارما می‌‏شود. اعمال بد انسان مادّۀ سیاه است و اعمال نیکویش مادّۀ سفید؛ انسان باید مادّه سیاه را از بین ببرد و یا به مادّه سفید تبدیل کند.[7] 🔶 در واقع باید اذعان کرد که لی‏ هنگجی بنیان باورها و روش‏‌هایش را بر تناسخ و کارما نهاده است. 🔷 او فالون‏‌دافا را روشی برای از بین بردن کارما و رهایی از زنجیره تناسخ معرفی می‌‏کند.[8] البته در مراسم کارماسوزیِ فالون‏دافا جایگاهی نیز برای لی‏ هنگجی در نظر گرفته شده است و او کارمای بسیاری از پیروان ‏را از بین خواهد برد.[9] 🔻 پی‌نوشت: [1]. نقد و بررسی عرفان‏های وارداتی فالون دافا عرفان‏‌های سرخپوستی، رنجبران، داود، تهران، ساحل اندیشه تهران، 1388، ص 11. [2]. فالون کونگ، لی هنگجی، ترجمه [بی‏نا][بی‏جا][بی‏تا]، ص 19. [3]. جوآن فالون، لی هنگجی، قم، ابتکار دانش، 1386، ص 336. [4]. فالون دافا(لی هنگ جی)، مظاهری سیف، حمیدرضا، قم، مؤسسه بهداشت معنوی، عصر آگاهی، 1390، ص 39-38. [5]. همان، 51. [6]. همان، 54. [7]. جوآن فالون، لی هنگجی، قم، ابتکار دانش، 1386، ص 31 و 382. [8]. فالون دافا(لی هنگ جی)، مظاهری سیف، حمیدرضا، قم، مؤسسه بهداشت معنوی، عصر آگاهی، 48-47. [9]. نقد و بررسی عرفان‏های وارداتی فالون دافا عرفان‏‌های سرخپوستی، رنجبران، داود، تهران، ساحل اندیشه تهران، 1388، ص 33-32. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 101. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ویژگی های مشترک عرفان های کاذب و فرقه های انحرافی 👹🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ 10🔻 خرافه‌پنداري در برابر واقعيت‌نگري 🔷 بزرگترين مانع وصول به واقعيت، وجود خرافه و خرافه‌پرستي است. از اين رو پيامبران اديان توحيدي همواره با آن به مخالفت برخاسته‌اند. گسترش خرافه‌گرايي که نشان از منفعت بردن عده‌اي نیز دارد از شاخصه های مشترک می باشد. 11🔻 سحر و جادو 🔷 يکي دیگر از شاخصه ‌هاي مشترک استفاده از نيروهاي جادويي و سحرآميز است. که البته در زندگي يک نواخت و ماشيني و به دور از معنويت انسان معاصر مي‌تواند تنوع جالبي را ايجاد کند و به جذب افراد زيادي منجر شود. 12🔻 فاقد جهان بینی و ایدئولوژی 🔷 عرفان های کاذب فاقد نظام عقیدتی منسجم و عمیق اند. به عبارتی از منظر تئوریک و نظری بسیاری از آنها، اصول جهان شناختی و فلسفی مشخص و قابل ارائه ای ندارند. 🔶 آنها هم که چیزی مطرح نموده اند مبنای قابل دفاعی در مواجهه با دیگر مکاتب ندارند 13🔻 آمیزه ای از ادیان و دیدگاه های مختلف 🔷 بسیاری از این عرفانها مخلوطی از ادیان و دیدگاههای مختلف می باشند برای نمونه تفکرات « اشو» اگر چه ریشه در فرهنگ شرقی دارد و دیدگاه‌هایش آمیزه ای از ادیان «بودایی»، «تنتره» و «یوگا» و بعضا صوفيسم است ولی به شدت متاثر از تفکرات فیلسوفانی نظیر کانت ، هگل و نیچه است. 🔶 یا سای بابا تحت تأثیر تعالیم مسیحیت بودا، یوگا و اصول اعتقادی هندی است درباره مکتب رام الله نیز همانطور که از اسم او پیداست التقاطی از تفکرات اسلامی و هندویی است. 🔷 مکتب عرفانی اکنکار نیز ریشه در تعالیم آیین لاما و از این طریق بودا و هند دارد و ریشه این مکتب غربی به شرق و هند می رسد. 🔶 تفکرات کوئیلو نیز تحت تأثیر اندیشه های مختلف از جمله عرفان مسیحیت، عرفان ساحری، افکار مارکس می باشد. 14🔻 عشق جنسي در برابر عشق معنوي 🔷 در ميان پيروان و رهبران بسياري از اين شبه عرفان ها مفاسداخلاقي زيادي گزارش شده، به عنوان مثال، بر اساس گزارشي كه بی بی سی و برخی دیگر از رسانه‌های اروپایی منتشر ساخته‌اند: 🔶 سای بابا متهم به سوء استفاده جنسی از برخی مریدان خود است. یا در مورد اشو اسناد سازمان اتباع خارجه آمریکا که وزارت امور خارجه هند نیز آنها را تأیید کرده است نشان می دهد که اشو به دلیل فساد اخلاقی از آمریکا اخراج شده است (فعالی، محمدتقی، آفتاب و سایه ها ص۳۱۱) 🔷 انکار واقع نمایی ارزش های دینی (نسبیت گرایی)، پاسخگویی به بعضی از ابعاد وجود انسانی، نفی عاقبت‌انديشي و...ازدیگر شاخصه ها می باشد که قطعا قابل قیاس با ویژگی های غنی مذهب تشیع نیست. ♦️ با به روز کردن معنويت ايراني-اسلامي می توانیم از رواج عرفان های کاذب به عنوان گرايشات باطني و معنوي در ميان جوانان ايراني جلوگیری کنیم. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
علل گرایش برخی جوانان به فرقه های انحرافی و عرفان های کاذب 🕉☯️☸️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ 🔻 بمباران محبت: 🔷 وعده زندگی بهتر ، مسکن، تسکین آلام روحی، بهبود امراض مزمن یا صعب‌العلاج جسمی، قرارگرفتن در محیط صمیمی، یافتن یاران شفیق و امثال آن جمله عوامل دیگری است که موجب تأثیر گذاری این آیین‌ها شده است. 🔶 به هر حال، در کشورهایی که مهم‌ترین مشکلات قشر جوان و تحصیل کرده‌ آن‌ها مشکل شغل و مسکن است، و کشورهای که دوران گذار به صنعتی شدن و پیشرفت‌های چشم‌گیر مادی را سپری می‌کنند، چنین آیین‌هایی می‌توانند زمینه‌های تبلیغی مناسبی را داشته باشند. 🔷 مشکلات روحی و روانی و بحران هویت در تلاقی سنت و مدرنیته یکی از مشکلات فرهنگی و اخلاقی جوامع در حال توسعه است. در چنین حالی است که هر ندای رهایی‌بخش و آرامش آفرینی که شنیده شود، افراد به سوی آن متمایل می‌شوند. 🔻 مرحله‌ای و اجرایی بودن برنامه‌ها: 🔷 سرکرده‌های آیین‌ها ادعا می‌کنند راهی سریع، مرحله‌بندی شده و قابل اجرا برای رسیدن به حقیقت دارند. راهی که نیاز به عمل به دستورات دینی ندارد. 🔶 می‌دانیم که حقیقت طلبی از غرایز فطری و ذاتی همۀ انسان‌هاست. هر انسانی حقیقت را دوست دارد. از طرف دیگر، راحت‌طلبی نیز از غرایز موجود در انسان است. 🔷 بنابراین، اگر راهی باشد که هم راحت باشد و هم حقیقت را فراچنگ آورد، انسان طبیعتا به سوی آن گرایش پیدا می‌کند. 🔶 حقیقت‌طلبی و کمال‌جویی از فطریات است و از طرفی میل جنسی نیز از غرائز پر زور و قوی در وجود انسان است. 🔷 حال اگر آیینی باشد که بگوید راه وصول به حقیقت و شیوۀ دستیابی به کمال، آزاد گذاشتن غریزۀ جنسی است! معلوم است که بسیاری از انسان‌ها به سوی آن گرایش پیدا می‌کنند. 🔻 سادگی تعالیم: 🔷 ساده و در دسترس جلوه‌دادن تجربه‌های معنوی جدید یکی دیگر از عوامل تأثیرگذاری آیین‌های نوظهور است. این‌گونه القا می‌شود که راه‌ها به سوی خدا به تعداد انفاس خلایق است. 🔶 در این میان برخی از راه‌ها صعب‌الوصول و نفس گیرند، مثل راه‌های سنگلاخی و کوهستانی می‌مانند، و برخی دیگر از راه‌ها مسطح و صاف و مستقیم. برخی از راه‌ها پیچیده و سخت‌اند و برخی دیگر از راه‌ها ساده و سهل‌الوصول. 🔷 روشن است که هرکس مایل است راه ساده و سهل‌الوصول را طی کند. راحت‌طلبی یکی از غرایز فطری انسان است. 🔻 سستی در طرح عرفان حقیقی: 🔷 یکی دیگر از مهم‌ترین علل و عوامل رشد و شیوع این نحله‌ها، ضعف مدافعان عرفان حقیقی در طرح و ارائه معارف معنوی اسلام است. ♦️متأسفانه نتوانسته‌ایم ذخایر غنی خود در باب معارف اخلاقی و عرفان و تجارب تاریخی بی‌نظیر گذشتگان در مسأله سیر و سلوک و شیوه‌های رفتاری را به زبان روز ارائه دهیم و به متقاضیان عرضه کنیم. 🔷 مخاطبان خود را دسته‌بندی و سطح‌بندی نکرده‌ایم. در این عرصه کتاب‌های قابل ارائه و عرضه برای سطوح مختلف جامعه در اختیار نداریم. ♦️ نقشۀ تربیتی جامع و مرحله‌بندی شده و واقع‌بینانه‌ای برای تعلیم و تربیت معنوی و اخلاقی جامعه تهیه نکرده‌ایم.[1] 🔻پی‌نوشت: [1]. درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان‌های کاذب، احمدحسین شریفی، نشر پرتو ولایت، قم، 1391، ص 327. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
برخی از ویژگی‏های بارز یهودیان 🕎🔯🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 🔻 پیامبران در نظر یهود: 🔷 به داوود نسبت داده‏اند مرتکب زنا می‏شود، لوط با دختران خود مرتکب زناء می‏شود، داوود مردم را فریب داده، آنها را به کشتن می‏دهد و زنانشان را به ازدواج خود در می‏آورد، یعقوب با خدا کشتی می‏گیرد و نبوت و پیامبری را به زور از خدا می‏گیرد. 🔶سلیمان کارهایی که خداوند نهی کرده انجام می‏دهد و به بت‏ها میل دارد و برای پرستش بت‏ها بتکده می‏سازد، خداوند می‏خواهد آنها را بکشد زیرا آنها ستمکار هستند و به کشتن کودکان و گاو و گوسفند فرمان می‏دهند، همچنین با خدا درشتی و خشونت می‏کند که این موارد را به موسی (ع) نسبت داده‏اند. 🔷 اشعیاء سال‏های زیادی بین مردم بدون لباس و پای برهنه راه می‏رود، ارمیاء به گردن خود بند و یوغ می‏بندد، خداوند به آنها دستور می‏دهد نان که به نجاست انسانی آلوده شده است بخورد و سر و صورت خود بتراشد که این عمل را به حزقیال نسبت داده‌‏اند. 🔶 خداوند به آنها دستور می‏دهد زن زنازاده‏ای را به ازدواج خود در آورد همان‏گونه حضرت هوشع به این دستور خداوند عمل نمود، هارون مردم را به پرستش بت تشویق نمود و خود نیز بت می‏سازد، حضرت یفتاح از راه زنا متولد می‏شود، نوح شراب می‏نوشید، مستی می‏کرد و دروغ می‏گفت. ♦️ملت یهود تمام این نسبت‏ها را به پیامبران الهی داده است و در عهد عتیق ذکر شده است. 🔷 به حضرت ابراهیم نسبت داده‌‏اند که ابراهیم، همسر خود سارا را مجبور کرده که در مقابل مصریان خود را خواهر ابراهیم معرفی کند تا به ابراهیم صدمه‌‏ای وارد نشود چون سارا زن زیبایی بود! 🔶 یکی دیگر از جنایت‏های یهود کشتار بی‏رحمانه‏ای بود که در دهکده «دیریاسین» در سرزمین اسرائیل انجام دادند. روز نهم آوریل سال 1948 میلادی نزدیک ظهر بود که سربازان یهودی به این دهکده بی‏سلاح و از همه جا بی‏خبر حمله کردند و ساکنان را از زن و مرد و بزرگ و کوچک، همه و همه را به صف کشیده و هدف گلوله‏های ننگین خود قرار دادند! 🔷 پس از آن جسد‏ها را قطعه قطعه نمودند، حتی شکم زن‏های حامله را پاره پاره کردند و بچه‏هایی که هنوز دیده به جهان نگشوده بودند سر بریده و در میان چاه (به اصطلاح گای) انداختند. 🔻 مصاحبه فالاچی خبرنگار ایتالیایی از شارون (نخست وزیر اسبق رژیم اشغالگر فلسطین) 🔷 شارون: برای بار آخر می‏گویم، وارد بیروت نشدیم به دلیل اینکه جان غیر نظامیان حفظ شود. 🔶فالاچی: نه شما را به خدا این سخن را نگویید. این چه قصه‏ای است که بافته‏اید❓شما چند هفته تمام شهر را به شدت بمباران کردید، میزان آتش سلاح‏ها سنگین به اندازه‏ای بود که حتی در جنگ هم مثل این را ندیده بودم (منظور جنگ جهانی است). خدا می‏داند که من چه جنگ‏هایی را از نزدیک شاهد بوده‏ام. چندین هفته پی‏درپی، شما شهر را از زمین و دریا و هوا به آتش بستید و حالا می‏آیید و به من می‏گویید به آنجا نرفتیم چون ممکن بود چند نفر کشته شوند❓ ♦️به امید روزی که یوسف زهراء ‏با گامهای مبارکش، جهان و همه انسانها را از یوغ ددمنشان صهیونیست نجات بخشد و ما با سید خراسانی در رکاب او باشیم ! 🔻منابع : دنیا بازیچه یهود سیری در مکتب یهود گفت‏وگوهای اوریانا فالاچی خبرنگار ایتالیایی ،با شارون به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
نفی خانواده در عرفان های نوظهور ☯️☸️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ 🔻 اشو در نفی خانواده گوی سبقت را از دیگران ربوده و تعابیر تندی در مورد خانواده به کار می برد.اشو می گوید: 🔷 «اساس ساختار اصلی خانواده بر مالکیت قرار دارد: شوهر مالک زن است و هر دو مالک فرزندان هستند. لحظه یی که تو مالک انسانی شدی، منزلت، آزادی و انسانیت را از او سلب کرده ای و او همه زیبایی ها را از او گرفته ای و فقط به او دستبند زده ای- دستبندی احیاناً ساخته از طلا- و به جای بال ، او را در قفس زیبایی اسیر کرده ای» [۱] 🔶 «در جوامع پیشرفته صنعتی ملاحظه می کنیم که انسان از جد خانواده فراتر رفته است. خانواده دیگر کاربردش را از دست داده است. خانواده بیش از کاربردش دوام یافته است. خانواده یکی از قدیمی ترین نهادهاست، بنابراین فقط مردمانی بسیار دقیق و حساس می توانند مشاهده کنند که عمر خانواده به سرآمده است. مدت ها طول می کشد تا دیگران هم تشخیص دهند که خانواده دیگر مرده است.» [۲] 🔻 اشو در کتاب کودک نوین به صورت کامل خانواده را نفی کرده و معتقد است فرزندان را باید در کمون اشو تربیت کرد. او پدر و مادر را ظالم می داند که در حق فرزندان ظلم می کنند: 🔷 «بچه ها باید به کمون تعلق داشته باشند، نه به پدر و مادرها. والدین به اندازه کافی ضرر زده اند، دیگر نمی توان به آنها اجازه داد که فرزندانشان را فاسد کنند- هرچند نیت آنان سراپا خیر است. اما با این نیت های خیر پدر و مادرها، که جز عواقب ناخوشایند پیامدی نداشته است، چه باید کرد؟» [۳] 🔶 «والدین ظالم اند، چون اندیشه هایی درسر دارند، می خواهند فرزندشان این یا آن باشند. دوست دارند فرزندانشان ثروتمند، مشهور و قابل احترام باشند؛ دوست دارند فرزندانشان جاه طلبی های تحقق نیافته آنانرا برآورده سازند. فرزندان قرار است مسافر سفر رویایی آنان به سرزمین آرزوها باشند.» [۴] ♦️ این در حالی است که بهترین افراد برای تربیت فرزندان در تمام جوامع، پدر و مادر هستند. 🔻 پائولو کوئلیو نیز یکی از افرادی است که در آثار خود خانواده را زیر سوال می برد و چنین القا می کند که خانواده بردگی است او در کتاب زهیر می نویسد: 🔷 «بعضی‌ها خوشبخت به نظر می‌آیند، چرا که کارشان را راحت کرده‌اند و اصلاً به موضوع فکر نمی‌کنند شوهر می کنم، خانه می‌خرم، دوتا بچه می‌آورم، اما با این همه، چشم‌هایشان غمی را نشان می‌دهد که حتی خودشان هم از وجودش در جانشان خبر ندارند تو خوشبختی؟» [۵] 🔶 پائولو کوئلیو زندگی زناشویی را نماد بردگی می داند و معتقد است زن و مرد نباید پایبند به یکدیگر باشند، مجردی را آزادی می داند کسانی را که خود را گرفتار زندگی می کنند را نکوهش می کند. 🔷 «مجرد و میلیونرم می‌توانم در روز روشن، با هرکس دلم می‌خواهد بروم بیرون می‌توانم در جشنهایی که این همه سال از خودم دریغ کرده‌ام، شرکت کنم» [۶] 🔶 «فکر می‌کنند بر هم حق تسلط دارند؛ باز هم خیال می‌کنند وقتی قول داده‌اند تا ابد با هم خوشبخت باشند باید این قول را تا ابد حفظ کنند، حتی به این بها که هر روز بدبختی بکشند.» [۷] 🔷 «وقت کنار همیم چه اتفاقی می‌افتد؟ بحث می‌کنیم به خاطر هر چیز کوچکی دعوا می‌کنیم، می‌خواهیم همدیگر را عوض کنیم گاهی در سکوت دلمان، به خودمان می‌گوییم آزادی چه خوب است کاش هیچ تعهدی نداشتم» [۸] 🔶 پائولو با زیرکی زیاد داستان هایش را به گونه ای پیش می برد که مخاطب بپذیرد آنچه او می گوید. روش اقنا پذیری را خوب می داند از این رو خواننده با داستان همزاد پنداری کرده و همراه می شود و در نهایت می پذیرد که گفته پائولو کوئلیو درباره خانواده می تواند ردست باشد. 🔻بودا نیز معتقد است خانواده مانع کمال است و باید برای رسیدن به کمال آن را ترک کرد: 🔷 بودا می گوید به نظرم رسید که زندگی در خانواده تنگ و کثیف است؛ حال آن که زندگی در بیخانمانی باز و فراخ است؛ دشوار است که آدمی بتواند در حالی که کنج خانه تپیده است زندگی معنوی تمام و کمالی را که از هر جهت پاک و پاکیزه باشد بگذراند.» [۹] 🔻 پی نوشت: [۱] . آینده طلائی ص۹۷ [۲] . کودک نوین ص۱۰۹ [۳] . آینده طلائی ص۹۸ [۴] . کودک نوین ص۴۲ [۵] . زهیرص۵۵ [۶] . زهیرص۳۳ [۷] . زهیرص۱۷۰ [۸] . زهیرص۱۷۲ [۹] . بودا مایکل کریدرز ص۴۴ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
انحرافات و ويژگي‌ها مشترک عرفان های مدرن 🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ عرفان مدرن، سوپاپ اطمينان غرب براي جوامع جهان سومي است. اطمينان از اين‌که اينان اعتراض نخواهند کرد. آن قدر غم و غصه و سرگرمي و تنوع دارند که اعتراضي نکنند. 🔷 براي فرار از غم و تنهايي هم مي‌توان به ماورا پناه برد؛ البته ماورايي شيطاني و نه الهي. 🔶 اين عارف نمايان غرقه در خلسة رقص و سماع و بي‌خودي، مبارزه را فراموش مي‌کنند. مبارزه با چه؟ با ظلم و ظالم، با جنايت‌هاي آشکار و نهاني که تمدن غرب پس از رنسانس در حق انسان مرتکب شده. 🔷 فراموشي آنچه بر ما رفته، به مهم‌ترين فلسفة بازتوليد مکاتب عرفاني و فرهنگ درويشي در جامعه امروز بدل گرديده است؛ مکتبي که انسان را بي‌اعتنا و خنثي مي‌خواهد. 🔶 عارفان دروغيني که در جلسات محفلي خود تفسير قرآن مي‌گويند، اما توان گره‌گشايي از کوچک‌ترين معضلات و مشکلات زندگي خويش را ندارند، زياد شده‌اند. 🔷 برخي در لباس درويشي و صوفي‌گري، و برخي با تي‌شرت و شلوار جين. دف و عود مي‌زنند و اذکاري زمزمه مي‌کنند که معني‌اش را نمي‌دانند. عرفاني که تفکر را تعطيل می کند، چگونه مي‌تواند تحول‌آفرين باشد⁉️ 🔻 ويژگي‌هاي عرفان مدرن 🔷 عرفان مدرن، فارغ از نام‌هاي متعدد و فرقه‌هاي مشهوري مانند عرفان سرخ‌پوستي، چيني و تبتي، هندي، مسيحي، يهودي،کیهانی، هنري و …. واجد ويژگي‌ها و انحرافاتی مشترک به شرح زير است: 1 🔸 خدا هر چیزی می تواند باشد: انرژی،طبیعت، انسان، ذهن و ... 2 🔹 نيازي به زحمت کشيدن و رياضيت‌هاي زاهدانه و دوري از خواسته‌هاي شیطانی مثل دزدی و قتل و.. ندارد. 3 🔸 آرامش بخش است، البته موقتي. مثل قرص‌هاي خواب آور که نياز به مصرف دوباره دارند. 4 🔹 مدينه فاضله‌اي مي‌سازند در ذهن که در آن همه چيز خوب و زيبا و سالم است. 5 🔸 آمیزه ای از ادیان ، دیدگاه های مختلف و خرافات هستند. 6 🔹 بدون کمک مرشد و مراد، قابل دريافت نيستند. بايد با اين مرشد حضوري ملاقات کرد يا کتاب‌هايش را خواند و يا جملات حکيمانه‌اش را روي ديوار نوشت. 7 🔸 روال زندگي طبيعي و مادي انسان را به هم نمي‌زند. مي‌شود از چرب و شيرين طعام دنيا خورد و همه شهوت‌ها را به هر نحو ارضا کرد و در عين آلودگي به انواع رذالت‌ها؛ عارف ماند! 8 🔹 هيچ يک قابل اثبات نيست. فقط اعتقاد لازم دارند. 9 🔸 صلح‌طلب هستند (اگر بتوان بي‌اعتنايي و سيب زميني بودن را صلح‌طلبي ناميد) 10 🔹 اومانيستی و شریعت گریز هستند و به اصالت لذت و لذت‌جويي با هر روش ممکن می خواهند برسند.لذتي از جنس لذتي شخصي و نه اجتماعي. امروزه ديگر بخشيدن قرصي نان و آب به همنوع در عين روزه‌داري و گرسنگي معنا ندارد. ♦️ انسان در جستجوي اين لذت‌هاي شخصي است که به عرفاني مسخ شده دست مي‌آويزد، همان‌گونه که به مواد مخدر، قرص روانگردان ، فوتبال و سينما. 🔷 تمدن غرب همان‌گونه که با هيجان تمام اخبار فوتبال دنيا را در بوق و کرنا مي‌کند، 🔶 همنشيني خبر قتل کودکان فلسطيني ویمنی... جنايت‌هاي گوناگون را با اخبار ورزشي و هنري و ادبي مي‌پسندد و جامعه را در برابر وحشت از تظلم‌خواهي واکسينه مي‌کند. 🔷 اگر نسل امروز با آرمان‌ها و ارزش‌هاي گذشته که ازلي و ابدي هستند آشنا نشوند، ادبيات عرفاني مدرن ما را در خود فرو خواهد برد و تنها لذتي شخصي مي‌آفريند، فارغ از دردها و غم‌هاي جامعه. 🔻 عرفان اصيل و عرفان بدلي 🔷 شهيد آويني در کتاب حلزون‌هاي خانه به دوش، به خوبي به تفاوت ميان عرفان اصيل و عرفان بدلي اشاره مي‌کند: 🔶 «به راستي اين کدام عرفان است که خروش سازهاي سنّتي را بدان نسبت مي‌دهند❓ 🔷 اين کدام عرفان است که فقط با خراميدني کبک وار و غمزه‌هاي بصري و کرشمه‌هاي روشنفکرمآبانه و مختصري ریاي خالصانه مي‌توان به آن دست يافت. 🔶 هرچند آدم شب را تا سحر، نه در محراب عبادت، که پاي بساط دود و دم و پياله‌هاي پي در پي بگذراند و کپه مرگ را هنگامي بگذارد که خروس‌ها سبوحٌ قدوسٌ مي‌گويند و بعد هم تا لنگ ظهر مثل ديو خرناسه بکشد و... چه مي‌گويم❓ ♦️ اين کدام عرفان است که نه‌تنها با کفر و شرک و الحاد جمع مي‌شود که اصلاً با اعتقاد به خداوند و معاد باطل مي‌گردد؟(حلزون‌هاي خانه به دوش، ص 4) به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
باور به جبر و تناسخ در مکتب اشو ☯️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ اشو با همین نگاه معتقد است که انسان می‌‏تواند بهشت و جهنّم را بیافریند و در همین عالم به خلق آن‏‌ها همت گمارد و آن‌‏ها را در همین زندگی تجربه کند.[13] یا در سخن دیگری می‏‌گوید: 🔷 «خداوند قبلاً در مورد تو قضاوت کرده است و این چیزی نیست که قرار باشد در آینده اتفاق بیفتد؛ بلکه قبلاً اتفاق افتاده است. در مورد مسأله روز رستاخیز نگران نباش؛ به ترس نیازی نیست.... همان لحظه‏‌ای که خداوند تو را آفرید، در مورد تو قضاوت هم کرده است».[14] 🔶 در جایی دیگر با نفی مسئولیت انسان، او را از هرگونه پاسخ‏گویی در معاد بری می‏‌داند: «تو مخلوق خدا هستي. اگر اشتباهی رخ بدهد، او مسئول توست نه تو. اگر تو به گمراهی روی، او مسئول است نه خودت. تو چه‌‏طور میتوانی مسئول باشی؟! 🔷 اگر تو نقشه‌‏ای بکشی و غلط از آب درآيد، کسی نمی‏‌تواند بگويد خودِ نقشه مقصر بوده است».[15] بنابراين، لازم نيست از خدايی خيالی که در پايان جهان از تو بازخواست می‌‏کند که چه کرده‏‌ای و چه نکرده‏‌ای، بترسی. او قبلاً داوری کرده و تو آزاد هستی، و لحظه‏‌ای که شخص بداند به تمامی آزاد است تا خودش باشد، زندگی پويايی آغاز می‌‏شود.[16] 🔶 ترس و زياده‌‏خواهی دو روی سکّه‏‌اند؛ ترس، جهنّم را آفريده است و زياده‌‏خواهی، بهشت را. آن‌‏ها فرافکنی ترس و زياده خواهی ‏اند. [17] هستی آماده است. بهشت همين جاست و در هيچ جای ديگری نيست.[18] 🔻 عقیده به تناسخ در مکتب اشو با چندین اشکال اختصاصی روبه‌‏رو است. آن‏‌گونه که از گفتارهای وی برمی‏‌آید او تلاش دارد تا مخلوق بودن انسان و صاحب اختیار بودن خداوند را ملاکی برای نفی جهنّم و باور به تناسخ قرار دهد. 🔷 با وجود این او در جایی باور به خدا را نیز ساخته ذهن می‌‏پندارد. اشکال دیگری که اشو با آن روبه‌‏رو است نداشتن درک صحیح از موجودی به نام روح است. 🔶 آن‏‌گونه که روشن شد او بیش از آن‏که به روح قائل باشد، ذهن را محور تناسخ قرار داده است. هم‏چنین او نیز مانند دیگر قائلین به تناسخ، هیچ دلیل عقلی بر آن اقامه نمی‌‏کند . 🔷 اشو فقط به این‏‌که خود آن‏‌را دریافته اکتفا نموده است و سخن خود را دلیل سخن خویش قرار می‏‌دهد. ادعای جامعه‏‌شناسی دینی او نیز بدون پشتوانه دلیل است. 🔶 اشو فقط مدعی است که ترس و زیاده‏‌خواهی باعث خلق باور بهشت و جهنّم شده و هیچ دلیل عقلی یا حتی تجربی و حسی بر آن اقامه نمی‏‌کند.[19] 🔻 پی‌نوشت: [1]. نگرشی بر آرا و اندیشه‏‌های اشو، فعالی، محمد تقی، تهران، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، 1388، ص 59. [2]. همان، ص 60. [3]. شورشی، اشو، تهران، نسیم دانش، 1383، ص 200. [4]. راز بزرگ، اشو، تهران، باغ نو، 1382، ص 135. [5]. همان، 147. [6]. راز بزرگ، اشو، تهران، باغ نو، 1382، ص 82. [7]. اینک برکه‏‌ای کهن، اشو، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 46. [8]. همان 46. [9]. ضربان قلب حقيقت مطلق، تفسيری از ايشاباش اوپانيشاد، اشو، تهران، فردوسی، 1381 ، ص 342. [10]. بیگانه در زمین، اشو، هودین، اصفهان، 1383، ص 22. [11]. راز بزرگ، اشو، تهران، باغ نو، 1382، ص 112. [12]. دل به دريا بزن، اشو، هودین،1379، 73. [13]. چراغ راه خود باش، اشو، هودین. 1379، 99. [14]. شهامت، اشو، تهران، فردوسی، 1380، ص 127. [15]. همان، 127. [16]. همان، 127. [17]. با خود يکی شو، اشو، هودین، 1379، ص 90. [18]. ضربان قلب حقيقت مطلق، تفسيری از ايشاباش اوپانيشاد، اشو، تهران، فردوسی، 1381، ص 145. [19]. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم ،ص 81. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
پیامبران ادیان دیگر از دیدگاه فرقه اکنکار 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در کتاب مقدّس فرقه اکنکار ادعایی می شود، فقط پیامبران راستین را استادان اکنکار دانسته، می‌گوید: «هیچ‌کس جز استادِ حقِّ در قید حیات که به جهان‌های زیرین نزول کرده تا به روح‌ها فرصت بازگشت به بهشت را ارزانی دارد، شایستگی ارائهٔ این فرصت را ندارد. 🔷 دیگر مدعیان، پیامبران دروغین‌اند و اعتنایی به آن‌ها نخواهد شد.» [3] در همین زمینه، کتاب مقدّس ادعایی به آسیب‌شناسی ادیان نیز پرداخته است. 🔶 طبق این نظر، مشکل ادیان در این است که یک فرد به منزلهٔ جلوه و تجلّی کاملی از خدا به ظهور می‌رسد، شخصیت این فرد به جای خدا مورد نیایش قرار می‌گیرد. 🔷 در این دیدگاه، این شخصیت‌ها ساختهٔ بشرند و قدرت کل آن‌ها را تأسیس می‌کند تا برای اذهان مردم خوراکی موقتی فراهم آورند. به نظر کتاب مقدس ادعایی اکنکار، این شیوهٔ کار همهٔ ادیان اصولی است. [4] 🔶 اما باز هم تناقض‌گویی‌های پیامبر اکنکار ادامه دارد. وی در این کلمات به نفی همهٔ پیامبران ادیان پرداخته است. در جملهٔ پیشین وی فقط استادِ حق را پیامبر راستین شمرد و دیگر پیامبران را با مهر دروغین، نشان‌دار کرد. در جملهٔ اخیر نیز پیامبرپرستی و فریب ذهنی را شیوهٔ کار تمام ادیان اصولی برشمرد. 🔷 برای ردّ این سخنان، هیچ دلیل و مدرکی نیاز نیست و فقط نگرشی کوتاه بر ادیان آسمانی آن‌ها را نقض می‌کند، اما وی خود نیز به وجود این تناقض پرداخته است و در کتاب نی‌نوای الهی می‌نویسد: 🔶 «با مروری بر کتاب‌های مقدس ادیان جهان، ریسمانی زرّین از بشارت‌های پیامبران و رسولان را می‌یابیم که هر یک نور رهنمای عصر خود بوده‌اند.»[5] 🔷 درجایی دیگر در تأیید پیامبران می‌خوانیم: «پیامبران بزرگ و آن چهره‌های قدرتمند مانند راما، کریشنا، هرمس، موسی، اورفیوس، افلاطون و مسیح، چلاهایی بودند در مدارس مختلف سری چون اسن، که همه شاخه‌هایی از نظام باستانی استادان اکنکار بوده‌اند. [6] 🔶 اشکال دیگری نیز به اکنکار وارد است که به‌گونه‌ای خلاصه‌وار باید گفت: اکنکار هرچه از شأن و منزلت پیامبران و رهبران دینی می‌کاهد بالاترینِ آن‌را برای استادان حقِّ اکنکار در نظر می‌گیرد: «قدّیسان ادیان مختلف هرگز در ردیف مشابه ماهانتا قرار نگرفته‌اند؛ بنابراین، هرگز نباید در مرتبتی معادل جایگاه ممتاز استادِ حقِّ در قید حیات قلمداد شوند. [7] 🔷 حتی در همین نکتهٔ کوتاه نیز تناقض آشکار است؛ چه این‌که در این جمله حقیقت و حقّانیت را فقط برای ماهانتا می‌داند؛ ولی در جمله بعدی حقیقت را این‌گونه بیان می‌کند: «حقیقت نه امتیاز ویژهٔ هیچ موجودی است و نه نقطه دوام انحصاری هیچ مذهب خاصی. 🔶 آری از نظر اکنکار، استادِ حقِّ در قید حیات فقط کسی است که می‌تواند دست به اعمال خارق‌العاده و پیش‌گویانه بزند. باقی همه استادان کاذبند؛ همه پیامبران دروغین‌اند و در ایثار خود نیز خطا می‌کنند چون نه چیزی و نه راهی دارند که با آن ایثار کنند. هیچ کس جز استادِ حقِّ در قید حیات، مجرای الهی هدایای خدا نیست. [8] 🔻 نویسندهٔ کتاب مقدس ادعایی که خود متوجه این تناقضات بی‌شمار بوده است به گونه‌ای متناقض به رفع این تناقضات پرداخته است. وی می‌نویسد: 🔷 «در وادی مذهب، ماهانتا معمایی ضدّ و نقیض می‌نماید. او صاحب هیچ فرضیه‌ای در الهیات نیست؛ هیچ نوعی از آن را هم آموزش نمی‌دهد درحالی‌که بزرگ‌ترین رهبر مذهبی در عالم خاکی به شمار می‌رود. جهان‌بینی اک که نظام آموزشی اوست، مذهب نیست اما به کامل‌ترین و روشن‌ترین تجربیات مذهبی منجر می‌شود.»[9] 🔻پی‌نوشت: [1]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‌جا، ج 2، ص 285. [2]. دندان ببر، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ پنجم، تهران، نگارستان کتاب و زرین، ص 151. [3]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‌جا، ج 1، ص 82-83. [4]. همو، ص 164. [5]. نی نوای الهی، توئیچل، ترجمه مهیار جلالیانی، تهران، امیر قلم، ص 75. [6]. دفترچه معنوی، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ چهارم، تهران، نگارستان کتاب، ص 8. [7]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‌جا، ج 1، ص 158. [8]. همان، ص 214-215. [9]. همان، ص 145. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
خوردن شدن پسر راکفلر در جزیره آدمخوار ها 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
روش کوچک کردن سر مردگان در قبایل بدوی 💀🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
نفی معاد در« نیروانا » بودیسم ☯️☸️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ فرهنگ ادیان جهان در توضیح واژه معاد‏شناسی و آخرت‌‏شناسی می‏‌نویسد: «آموزه واپسین چیزها (به یونانی تا اسخاتا ta eschata) خواه شخصی و خواه کیهانی. 🔷 معتقدات معادشناختی توصیف‏ کننده چیزی هستند که سرانجام یا به صورت بازگشتن به حالت مطلوبِ اولیه روی خواهد داد یا بر حسب عمل خلّاق تازه‏‌ای از جانب خدا. 🔶 در هر یک از این دو صورت، خدا از آرمان درست‏کاری حمایت خواهد کرد و یا سلطنت و ملکوت خود را برقرار خواهد ساخت».[2] 🔷 تعریفی که در این کتاب بدان اشاره شده، مبتنی بر سنّت مسیحی-یهودی است. البته در اسلام نیز تقریباً همین‏‌گونه با معاد روبه‏‌رو هستیم. این بحث در کلام اسلام، ذیل مباحث فرجام‏‌شناسی طرح می‌‏شود. 🔶 در فرجام‏‌شناسی ابتدا دربارۀ فرجام فردیِ افراد بحث شده، به معاد‏شناسی می‌‏پردازند. سپس فرجام اجتماعی را مطالعه می‌‏کنند و به موعودشناسی می‌‏رسند. به‏‌هر روی باور به معاد، همان باور به روز واپسین یا رستاخیز است که تمام روح‏‌ها به سوی پروردگارشان بازمی‌‏گردند و از آنان حساب‏رسی می‏‌شود. ♦️ نیروانا یادگاری از بودیسم 🔷 نیروانا به آن دلیل که در بسیاری از دین‏واره‏‌ها غایت تلقی می‌‏شود، اهمیت دارد. در باور آنان، رسیدن به نیروانا خلاصی از تناسخ و پایان رنج هر انسانی است. نیروانا پیش‏تر از بودیسم به یادگار مانده است. 🔶 در بودیسم پس از گذر از مراحل هشت‌‏گانه شریف، انسان به نیروانا یا نیروانه دست می‏‌یابد: «طی کردن این هشت گام، جهل و آرزو را از میان می‏‌برد، ذهن را روشن می‏‌سازد و آرامش و تعادل و قرار می‌‏آورد . 🔷 در نتیجه آن، رنج و پریشانی به پایان می‌‏رسد و گردونه زمان برای تولّد دوباره از چرخش باز می‌‏ایستد. نیل به این مرتبت و رسیدن به این کمال را «نیروانا »(nirvana) می‌‏گویند».[3] 🔶 در بیان دیگری «نیروانا؛ توصیف حالت آن انسانی است که آتش همۀ شهوات را در خود خاموش کرده و در نتیجه از رنج و پریشانی خلاصی یافته است».[4] فرهنگ جامع ادیان نیروانه را این گونه تعریف کرده است: 🔷 «نیروانه در آیین بودا و سایر دین‏‌هایی که خاستگاه هندی دارند، بالاترین خوش‏دلی ممکن است». در فرهنگ انگلیسی آکسفورد آمده است که «در الهیات بودایی، خاموشی وجود فردی و جذب‏‌شدن در روح متعال است». 🔶 این تعریف، هم گمراه‌‏کننده است و هم غلط. آیین بودا «روح متعال» نمی‏‌‏شناسد... در اصل به معنی ندمیدن و خاموش شدن بود، مثل فرو نشاندن یا خاموش شدن سه آتش آز، کینه و فریب. 🔷 نیروانه از نظر روانی حالتی از آزادی درونی بزرگ و خودانگیختگی است که دل در آن به آرامش برتر و صفا و پایندگی می‌‏رسد. 🔶 این یافتِ قدّیسان بودایی و مقصد پیروان آن‏‌ها است. کتاب‏‌های کهن بودایی دانسته و سنجیده از حل مسائل مربوط به پایگاه هستی‏‌شناختیِ نیروانه یا وضعِ پس از مرگِ قدّیسان، خودداری می‏‌کنند.[5] ♦️ به ‏‌هر روی نیروانه یا نیروانا حالتی است که دین‏واره‌‏هایی مثل بودا و شبه بودا آن‏‌را به عنوان غایت تعریف کرده‌‏اند و با آن، سعی در پر کردن خلأ معادباوری دارند.[6] 🔻 پی‌نوشت: [1]. فرهنگ علم كلام، خاتمى، احمد، تهران، نشر صبا، 1370، ج 1، ص 204. [2]. فرهنگ ادیان جهان، هینلز، جان راسل، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص 595. [3]. معرفی مکتب‏های فلسفی هند،چاترجی، ساتیش چاندرا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، ص 130. [4]. معرفی مکتب‏های فلسفی هند،چاترجی، ساتیش چاندرا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، 277. [5]. فرهنگ ادیان جهان، هینلز، جان راسل، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص 651. [6]. فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 25. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
علل گرایش به عرفان واره ها ☯️☸️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ منادیان شریعت و جوامع اصیل هم ، اکثراً در مواضع منفعلانه یا با دفاع نامعقول ، عدم کارآیی دین و شرع خود را ، به نمایش گذارده و یکی از عوامل اصلی رویکردی اجتماع – خاصه جوانان – بسوی مخالف شده اند . 🔷 آنجا هم که مثل اسلام عزیز کارایی و اقناع علم و عمل موجود است ، یا کم کار شده و لزوم حضور در این جبهه خطرناک احساس نشده یا صرفاً به عرفان شخصی و محراب و منبر! قناعت شده و صحنه عرفان اجتماعی ، بی سرباز مانده است . یا اینکه متاسفانه با عدم شناخت لزوم مبارزه در این جبهه ، برخوردهای سلبی انجام گرفته است . 🔻 خاستگاه فرهنگ مصرف و سیاست و سرمایه که عموماً غرب می باشد با استفاده از ضعف هایی مثل خرافه و عدم کاربردی بودن معنویت ها و عرفان های شرقی مثل بودا ، تنتره ، هندو و ... و نیز تحریف های مسیحیت و یهود و زرتشت ؛ به تناسب مکان های مشتریان خود و به تناسب نیاز بازارهای مصرف خود ، هر از گاهی مکتبی و مذهبی تأسیس و یا همان موجود را با رنگ و قالب جدید ، تبلیغ می نماید که عمدتاً به 6 گروه ذیل تقسیم می شوند : 🔹 شبه معنویت های غربی (بومیان آمریکا) 🔸 شبه معنویت های شرقی و هندی 🔹 شبه معنویت های روانشناختی – فرا روانشناخی 🔸 شبه معنویت های متافیزیک 🔹شبه معنویت های بومی 🔸شبه معنویت های یهودی و مسیحی 🔻 عمدتاً ابزار مورد استفاده این شبه معنویت ها راجع به متافیزیک می باشد و خود شبه معنویت های متافیزیکی زیرشاخه های ذیل را دربر می دارد : 🔹رمالی و سحر و جادو 🔸 ارتباط با ارواح و عالم ماوراء 🔹 جن گیری و تسخیر قدرتهای شیطانی 🔸ذهن خوانی و غیب گویی و پیشگویی ها 🔹 ساینتولوژی 🔸 انرژی درمانی 🔹 ریکی و..... 🔶 و همانطور که طلیعه این نوشتار ، اشاره شد ؛ انسان رنجور و خسته و درمانده ؛ حالا که با سراب شور نمکزار عرفان واره ها ، تشنگی اش افزون و کامش تلختر! شده است ، به سرعت دنبال جواب گرفتن است و معنویت را ، کرامت و خوارق عادات و اعمال محیرالعقول می داند و ذائقه او را چون عوض کرده اند ، صبرش از کف رفته و سرعت در وصالِ مطلوب را ، عرفان و نجات می شناسد . 🔷 و در این آخری (مخصوصاً) این مطلوب را ، حاصل ! می بیند و می یابد . و عاشق و دلداده آن می گردد علی الخصوص هیجانات و رازآلود بودن اینگونه اعمال که از عللل بارز گرایش و جذب ، بسوی این نوع از معنویت هاست . ♦️ اکنون بر همه کسانی که درد دین دارند و توان سربازی در این جبهه ، انتظار می رود که خود را – هرچقدر که می توانند – وقف سنگرهای تبلیغ و تبیین!! کننند تا هم پارادوکس های موجود در این عرفان واره ها را آشکار کرده و فرق آب و سراب را برای تشنگان وادی معرفت ، هویدا کنند و هم جلوه های زیبای حقیقت دین را ، برملا و کاروان تشنه بشریت امکروز را به سو ی تک کرامت موجود ، اسلام عزیز و شیعه مهدوی(عج) رهنمون گردند . به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
«ربازار تارز» استاد افسانه ای فرقه اکنکار 🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ پال توئیچل درجایی به صراحت، تاریخ تولد ربازار تارز را سال 1461 اعلام می‌کند؛ اما در جای دیگری دربارۀ سن وی با احتیاط سخن می‌گوید: «در همین حین که مشغول بازسازی پیوندهای مادی‏ام با سودارسینگ بودم، استاد کهن‌‏سال تبتی، «ربازار تارز» را ملاقات کردم. می‌گویند او چند صد سال سن دارد.»[3] 🔷 پال در پردازش شخصیت «ربازار تارز» به ظاهر او نیز پرداخته است. وی «ربازار تارز» را شبیه فردی می‌داند که بین سی تا چهل سال سن دارد. 🔶 قد او حدود یک‌صد و هشتاد سانتی متر است و با جهش و چابکی خاصی قدم برمی‌دارد. قامت عضلانی و حدود نود کیلویی او همواره در خرقه‌ای شرابی رنگ پوشیده شده. چشمانی به سیاهی ذغال، موهایی کوتاه و ریش سیاهی به بلندی موهایش دارد.[4] 🔻 به‏‌هرحال «ربازار تارز» تأثیرات شگرفی بر زندگی و اندیشه‌های پال توئیچل، بنیان‌گذار اکنکار داشته است. پال هیچ علاقه‌ای ندارد آیین خود را متأثر از آیین‌های دیگر بداند. 🔷 وی ادعا دارد که تمام تعالیم اکنکار، حاصل تجربیات عرفانی است که او در عوالم معنوی کسب کرده است؛ ولی هنگامی که پال دربارۀ «ربازار تارز» سخن می‌گوید ناخودآگاه به تأثیراتی که از او پذیرفته است اذعان می‌کند. 🔶 این تأثیرات آن قدر عمیق است که پال برخی از نوشته‌‏هایش را دیکته شدۀ «ربازار تارز» می‌داند: «ربازار تارز» که در این کتاب اغلب در مورد او صحبت کرده‌‏ام، یکی از آن لاماها است که می‏‌تواند خود را هر زمان که بخواهد و در هر نقطۀ هستی جلوه‏‌گر کند. او دفعات زیادی شب دیروقت، در خانۀ من ظاهر شده و به من برخی تعالیم مشخص و دست‌‏نوشته‌ها را دیکته کرده است.[5] 🔷 هم‌‏چنین وی به‏‌عنوان کسی شناخته می‌شود که دانش اکنکار را به پال تفویض کرده است. پال سفر روح را نیز از این لاماییست به یادگار دارد.[6] 🔶 گفتنی است پال در بسیاری از مواقع ادعا می‌کند خودش دانش اکنکار را کشف کرده است؛ اما چون می‌خواهد شخصیت‏‌پردازی بی‏‌نقصی از «ربازار تارز» ارائه دهد، وی را منشأ اکیست بودن خود می‌داند: «ربازار تارز، لامای تبتی است که دانش اکنکار را به من تفویض کرد.»[7] 🔷 ناگفته نماند در گذشتۀ آیین لاماییسم، لاما فقط به دالایی لاماها که سرپرستان صومعه‌ها بوده‌اند اطلاق می‌شده است. اگر آن‏‌گونه که اکنکار معتقد است «ربازار تارز» بیش از پانصد سال عمر داشته و با نام لامای تبتی شناخته می‌شده است، باید از دالایی لاماها باشد؛ درحالی که در سلسلۀ چهارده‏‌گانۀ دالایی لاماها هیچ نامی از او وجود ندارد. ♦️ به هرحال، شخصیتی که پال دوست دارد از «ربازار تارز» ارائه دهد، شخصیت بسیار عجیب و فوق‏‌العاده‌ای است. پال توئیچل، «ربازار تارز» را مرکز هستی می‌شمرد که تمام زندگی به‌‏وجود او در جریان است.[8] 🔷 به نظر پال، استادِ حق«ربازار تارز» دارای بزرگ‌ترین شعاع نور الهی در میان کسانی است که در جهان‏‌های پایین زندگی می‌کنند. ♦️ این نکته که پال خود آیین اکنکار را کشف کرده و یا این‌که «ربازار تارز» به او تفویض نموده، از تناقض‌های دیگری است که اکنکار را با بحران هویّت خاستگاهی مواجه می‌کند. 🔻پی‌نوشت: [1]. دفترچه معنوی، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ چهارم، تهران، نگارستان کتاب، 1380، ص 246. [2]. اکنکار کلید جهان‏های اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 33. [3]. نسیمی از بهشت، استایگر، براد، 1379، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، نگارستان کتاب و زرین، ص 94. [4]. همان، ص 281. [5]. اکنکار کلید جهان‏های اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 231. [6]. همان، ص 80. [7]. همان، ص 80. [8]. همان، ص 129. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آئین ساحری « وودو » 👹👺🗿🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ برخی ها معتقدند که اگرچه در "وودو" از سحر و جادو و خرافه استفاده می شود و خمیرمایه اصلی این دین، جادوی سیاه است اما "وودو" ، بد معرفی شده است. 🔷 همچنین اونگان ها ( کاهنان مرد ) و مانبو ها ( کاهنان زن) ، بوکورس ( bocors ) هستند یعنی جادوگر و ساحره اند و عده دیگرشان نیز کاپلاتاس ( caplatas ) هستند یعنی افرادی که جادوی کمتری بلدند. 🔶 اغلب جادوها برای دفع اهریمن به کار گرفته می شود. طلسم ها، چشم بد را دفع می کنند و لوآس ها (الهه های فرعی) به عنوان عامل رنج و بیماری مردم شناخته می شوند. 🔷 سحر و جادو برای کشف علت اقدامهای رنج آور الهه های فرعی استفاده می شود و علاوه برآن برای دفع ارواح شیطانی و مخلوقاتی نظیر وامپیرها و گرگ نما ها به کار می رود. 🔶 در قرن هجدهم میلادی "وودو" ، چندان مورد توجه نبود بلکه گردهمایی های شبانه وودوها مورد توجه قرار گرفت که به ویژه برای رقص بود. 🔷 رقص با طبل و دهل که به عنوان یک سیستم اجتماعی در هائیتی قدعلم کرد و در سال 1804 میلادی به صورت سازماندهی شده، شورش موفقیت آمیزی را موجب شد. هائیتی ها این انقلاب را بدون هدف یا رهبر بزرگی به پایان رساندند و باورهای دینی آنها را با هم متحد کرده بود. 🔶 این باورها شامل حفاظت از لوآس (الهه های فرعی) بود که به آنها انگیزه و اجازه داد تا برضد فرمانروایان تا خرخره مسلح، شورش کنند. 🔷 استفاده از "وودو" در این انقلاب موجب شد تا اولین فرمانروای سیاه پوست هائیتی در برابر این دین مخالفت کند. حاکمان بعدی اما "وودو" را پذیرفتند به خصوص حاکمی به نام "جین-کلاد دووالیر" jean-Claude Duvalier که تصویر خود را به عنوان جادوگر بزرگ وودو، رواج داد و از کاهنان "وودو" در ارتش خود استفاده کرد. 🔶 "وودو" در سال 1804 ( همان سال انقلاب هائیتی) وارد ایالات متحده آمریکا شد. این دین در میان جمعیت سیاهان شهر نیواورلئان (شهری در آمریکا) و حاشیه های این شهر رواج یافت و محبوبیت زیادی در اواسط قرن نوزدهم میلادی پیدا کرد. 🔷 اقدامهای قانونی قبل از جنگهای داخلی آمریکا برای مهار قدرت "وودو" انجام شد اما این اقدامها تنها منجر به این شد که فعالیت "وودو" ها ، زیرزمینی شود. 🔶 "وودو" تا امروز نیز دوام آورده و هم به عنوان یک آیین نمایشی برای توریستها و هم به عنوان یک جامعه مذهبی نیمه سری، مطرح است. 🔷 "وودو" در سده 1920 میلادی، زمینه ای فراهم آورد برای روح گرایی و اعتقاد به احضار ارواح و جنبشهای برپایی مراسم خاص. 🔶 "وودو" ، این فرهنگ آمریکایی آفریقایی بیش از آنکه دین باشد یک باور است و مراسمی خرافه آمیز. "وودو" در حقیقت تلاش انسانها است برای رسیدن به ماوراء و آنچه که نمی فهمند از طریق خرافه... . ♦️ شوق دستیابی به عجایب و قدرت لایتناهی در آیینی به نام "وودو" نمود یافته و چون ناقص است آن را پر رمز و راز می دانند و برای همین هم در میان ادیان ماندگار و مهم جهانی، جایی ندارد اما به عنوان فرهنگ و باور یک قوم از جنبه اساطیر و حرکات عجیب و غریب آنان، مورد توجه است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
رسم عجیب خوردن خاکستر مُردگان 💀🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
اعتقاد به سحر جادو در فرقه های لامائیسم 👹🔻 ♦️ یکی‌از مهم‌ترین معنویت‌های جادویی، دالایی لامای چهاردهم است که شاخه‌ای از مذهب بودا می‌باشد و هم‌اکنون در قالب یک حزب سیاسی و گروه چریکی در تبت جریان دارد. 🔷 بودیسم سه شاخه اصلی دارد: ماهایانه، هینایانه و جریانه. ماهایانه همان بودیسم شمالی است که به « چرخ بزرگ » مشهور است و در چین، ژاپن و کره گسترش پیدا کرده است. 🔶 هینایانه نیز بودیسم جنوبی است که به « چرخ کوچک » شهرت دارد و در کشورهای جنوب آسیا مانند برمه، تایلند، سری‌لانکا و لائوس رواج یافته است. 🔷 شاخه سوم که به « چرخ الماس » هم شناخته شده، کوچ‌ترین شاخه بودیسم است که پیروانی در مغولستان و تبت دارد. بودایی‌ها هیچ‌گاه نسبت به جادو و سحر بی‌اعتقاد نبوده‌اند؛ [1] 🔶 اما این شاخه از بودیسم که به جهت پذیرش وسیع آیین‌های جادویی [2] و کهانت و توتم‌پرستی، به بودیسم خرافاتی و جادویی شهرت یافته، همان لامائیسم است که مکتب دالایی‌لاما می‌باشد. 🔷 امروزه سه فرقه مهم از این آیین در تبت وجود دارد و بزرگ‌ترین آن‌ها مکتب گه ( لوک ) په است که فرقه دالایی‎لاماها می‌باشد. [3] 🔶 کلمه لامائیسم از آنجا که به رهبرپرستی و سهم اعمال جادویی در انتخاب رهبر و لاما اشاره دارد، از نظر پیروان این جریان نوعی اهانت محسوب می‌شود. [4] 🔷 فرقه لامائیسم با دو ابزار « مراسم‌ها » و « مراقبه‌ها » بودایی، به‌دنبال رسیدن به رهایی و آزدی از چرخه سنساره و تناسخ است. [5] لامائیسم، بودیسم تانتریک است که در آن اشکال مقدس، مانترا، نمادهای جادویی مندله برای دستیابی به نیروهای طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. 🔶 برخلاف بودای اولیه که نه وجود خدا در آن مطرح بود و نه وجود روح، در لامائیسم دسته‌ای از بوداها و خدایان پرستش می‌شوند و همین‌طور ارواح گذشته‌گان نیز نیایش می‌شوند. 🔷 پیروان تانترا معتقدند نیروی مخفی کندالینی ( که در قسمت پایین‌تر از ستون فقرات قرار دارد ) به وسیله برخی از اوراد مخصوص و حرکات گوناگون و رسم‌ها و نقوش و طلسمات عجیب همراه با جنبش دست و پا آزاد می‌شود. 🔶 ایمان به سحر و افسون و حرکات جادویی از اعتقاداتی است که بوداییان تبت از هندوان اخذ کرده و با دین خود در آمیخته‌اند. [6] 🔷 مردم عادی تبت سعی می‌کنند از طریق اوراد و اذکاری توجه خدایان بودایی را برای جذب خیر و دفع ضرر جلب کنند و در حال ادای ذکرهای خود با ترسیم نقوش تخیلی در فضا، طلسمی ایجاد کنند تا ارواح خبیث و شیاطین موذی پراکنده در کوه‌ها و بیابان‌ها دفع شوند. 🔶 تبتی‌ها به راهبان و رهبران مذهبی خود اعنقاد زیادی دارند و معتقدند آن‌ها می‌توانند با اوراد و ادعیه به درگاه بودا برای زائران طول‌عمر حاصل کنند و حتی آن‌ها را از مرگ محافظت نمایند. 🔷 از نکات قابل ذکر درباره لامائیسم این‌که، رهبر این فرقه ( که او را لاما، یعنی اقیانوس آکاهی می‌خوانند ) از طریق همین آیین‌ها انتخاب می‌شود؛ یعنی بعد از درگذشت لاما، برای انتخاب رهبری جدید به جست‌جوی کودکی می‌پردازند که در همان لحظه لاما به‌دنیا آمده باشد. 🔶 اگر کودک با اشیاء و اموال لامای مرده اظهار آشنایی کرد یا شبح لامای مرده را در خانه کودک مشاهده کردند، نوبت به تشریفات سری و آزمون‌های جادویی مرموز می‌رسد. 🔷 در صورت تایید با امتحان‌های جادویی، کودک به عنوان صاحب آن میت و جانشین لامای قبلی معرفی می‌شود.. [7] ♦️ رهبر این جریان، یعنی دالایی لامای چهاردهم در نظر دولت‌مردان غربی و آمریکایی اهمیت ویژه‌ای دارد و تاکنون جوایز ویژه و مدارک افتخاری فراوانی از طرف مراکز غربی به وی اعطا شده است و با وجود این‌که گروه نظامیان ضدچینی را در تبت فرمان‌دهی می‌کند، جایزه صلح نوبل به وی تعلق گرفته است. [8] 🔻 پی‌نوشت: [1]. زینر، دانشنامه فشرده ادیان زنده، ص 505. [2]. ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 246. [3]. پاشایی، هینه یانه، ص 166. [4]. دالایی لاما، زندگی در راهی بهتر، ص 140؛ بنگرید به: ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 247. [5]. دالایی لاما، کتاب بیداری، ص 44. [6]. ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 244. [7]. همان، ص 249. [8]. عرفان‌های کاذب، راه‌های نفوذ و راه‌های مقابله، ص 42 – 45 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2