شاخصه های شعر سپکو :
۱ - ✍ سپکو گونه ای جدید از شعر کوتاه معاصر است که بر پایه ی آرایه ی ادبی " ردالعَجُزِ عَلَی الصدر" (تصدیر) بنا و از دو الی هفت سطر و بدون تکرار سایر واژه نوشته میشود. سطرهای سپکو کوتاه و دارای یک فصل خوانش می باشند.
۲ - ✍ کلیدواژه یا واژه ی (تصدیر) یکی از واژه های متشخص و محوری شعر سپکو می باشد که در سطر اول برگزیده ودرسطرآخرموردتاکیدوتکرارشاعرقرار میگیرد.طوریکه انجام این تکرار منجر به حشو نگردیده و با حذف آن، معنای شعر تغییر یابد.
۳ - ✍ سپکو لزوماً به صورت سپید نوشته می شود و سبک های نیمایی و موزون و مقفی در آن کاربردی ندارند. و در پردازش واژه ها باید از اصطلاحات وکلمات امروزین وغیرکلاسیک استفاده گردد.
۴ _ ✍ معیار هر مصرع در شعر سپکو یک فصل خوانش (فصلواژه) است، که بر این اساس اگر سطر به فعلیت برسد یا به مکث(سکته)، شاعر سطر را رها و ادامه مصرع را در سطر پایین پی میگیرد.
۵ _ ✍ در سپکو موضوع سخن کاملا بر محوریت "کلیدواژه" استوار است و عدم پراکنده نویسی و ارتباط تنگاتنگ واژه ها چه از نظر مترادف یا متضاد بودن در تمام فصل ها بر محوریت "کلیدواژه است.
۶ _ ✍ داشتن فعل در سپکو از الزامات می باشد اما لازم نیست همه سطرها به فعل برسند.
لازم است فعل بصورت کامل نوشته شود نه بصورت محاوره ای و عامیانه گویی یا صفت مفعولی مثل ( شده _ بوده _ داده و امثالم......)
۷ - ✍ از مشتق واژه های مرکب در صورتی میتوان بعنوان کلیدواژه بکار برد که در یکی از دو سطر ( آغاز و انجام ) ترجیحاً سطر آغازین به صورت تکواژه آورده شده باشد . مانند (خاک _ خاکسار). (سپید _ روسپید)
۸ _ ✍ حروف ربط از قبیل (در، به، از، را، با، تا، یا و...) و افعال ربطی (اسنادی) از قبیل(است ، بود ، شد...)در شعر سپکو تکرار آنها بلامانع و از اختیارات شاعر می باشند، اما تمامی افعال غیر ربطی(غیراسنادی) تکرار واژه محسوب میشوند و شاعر میتواند در سطر آخر کلیدواژه را بصورت فعل هم بکار ببرد. مانند < لرز _ لرزید > نوش _ نوشیدم>
۹ _ ✍ در تکرار کلیدواژه اولویت بر معنای واحد می باشد اما از آنجا که در سپکو واژه هایی که دارای ساختار و تلفظ واحدند (جناس تام ) مثل ( باد و باد ) ( شیر و شیر ) تکرار واژه محسوب می شوند و میتوان از این دسته واژه ها هم بعنوان کلیدواژه بهره گرفت.
۱۰ _ ✍ در انتخاب " کلیدواژه " باید زبان نوشتاری ملاک باشد نه زبان گفتاری .
برای مثال اگر کلیدواژه در سطر اول " سفر " است در سطر آخر به شکل صفر نباشد یا اگر در سطر اول سَمَر است به شکل ثمر در سطرآخر نوشته نشود.
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
✅ نکته اول : الویت انتخاب در کلیدواژه ، واژه های فارسی می باشد نه عربی و غیره. اما اگر شاعر واژه ای عربی را بعنوان کلیدواژه برگزید،تکرار آن در سطر آخر باید بر اساس دستور زبان فارسی باشد.
برای مثال : اگر از واژه ی عربی " عشق " در سطر اول بعنوان کلیدواژه استفاده شد، عین واژه ی " عشق " باید در سطر آخر تکرار گردد نه به صورت " عاشق یا معشوق " و سایر واژه های همریشه.
✅ نکته دوم : در مواقعی به جهت اینکه سطری طولانی نشود یا بر حسب تاکید شاعر روی یک واژه، الزام پیدا میشود تکواژه ای در یک سطر واقع گردد. در چنین حالتی شاعر میتواند از این تکواژه بعنوان یک مصرع در سپکو استفاده کند. اما لزوماً نباید همه سطرهای سپکو دارای تکواژه باشند.
✅ نکته سوم :
در سپکو از هیچ یک از علائم فارسی از قبیل نقطه- دونقطه - نقطه چین- خط تیره _ سوال- تعجب - ویرگول - پرانتز - و سایر علامت ها بکار نمی روند.
نمونهای از یک شعر سپکو و تاکید شاعر بر واژه ی باد و تکرار آن در آخرین سطر. 👇
#باد که می وزد
تمام قاصدک ها
شهادت می دهند
در محکمه ی زندگی
آرزوهای بر #باد رفته ام را
#رضا_نعمتی_کرفکوهی
#واضع_شعرسپکو
#تاریخ_بنیان_خرداد_۹۶
(تهیه شده درکانون فرهنگی ادبی سپکو)
بی حضور تو همه ثانیه ها دیر گذشت
زندگی در قفسی تنگ و نفس گیر گذشت
بارها از تو نوشتیم و برایت خواندیم
تا به تعجیل رسیدیم،به تفسیر گذشت
گفته بودند که می آیی و هر بار نشد
جرم ما بود که دل لایق دیدار نشد
ما در این جمعه به جمعه،گذر تکراری
منتظر نام گرفتیم و به رفتار نشد
قرنها از نگرانی زمین می گذرد
روزهایش به همین حالِ حزین میگذرد
پشت این صورتک شاد،جهان گریانست
تو نیایی همهی سال چنین میگذرد
باغ خشک است،بدون تو شکوفا نشود
هیچ رودی نخروشیده و دریا نشود
ما اسیریم در این گسترهی خوف انگیز
(تا نیایی گره از کار بشر وا نشود)
(ما شبی دست براریم و دعایی بکنیم)
دیدنت را ز خداوند گدایی بکنیم
سفرت درد بزرگیست که خیلی تلخ است
(غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم)
هاجرسادات دستاران«چکاوک»
فروردین۱۴۰۳
#عضو کانال
به مناسبت نهم. اردیبهشت زاد روز
دکتر #محمد_معین
استاد معین!
تو درسرزمین عشق چه خواندی ؟
که همه ی عاشقان علم وادب
خوشه چین عشق وشیدایی توهستند.
فتاداز بهره ی روز الستم
یکی جام جم از حافط به دستم
محمد معین
دکتر محمدمعین نهم اردیبهشت سال 1297در رشت به دنیا آمد و در سیزدهم تیرماه 1350 در تهران درگذشت.
دکترمعین صادقانه ی باهمه وجود و عاشقانه به فرهنگ و ادب ایران خدمت کرد.
از دریای مشکلات نمی ترسید
به قولی مولوی
شمس تبریز تورا عشق شناسد نه خرد
معین دانشی مردی بود. شیفته ی ادبیات فارسی.در دریای مفاهیم عالی ادب فارسی با شوق و تلاشی خستگی ناپذیر مرواریدهای گرانبهایی صید کردو به یادگار گذاشت.
استاد معین
از آنها یی بود که طمع ،کوتاه می کنند وآستین همتشان ، چشمه ی خورشید را شرمنده می سازد.
برای شناخت معین باید به قله ها نگریست .
به فردوسی به مولوی به حافظ به تمام ادیب مردانی
که شمع گونه سوختند و آتش عشق و شورو شیدایی به زبان فارسی را
برافروختند.
معین را با عشق بایدشناخت .
کارسترگ معین و دهخدا را دراروپا چندین موسسه بزرگ با هزینه ی هنگفت انجام می دهد.
ولی معین ودهخدا با کمترین امکانات وادعا وبا عشق شروع کردند.
به خاطر همین عشق وصداقت بود که علامه دهخدا و نیمایوشیج دکتر معین را به عنوان وصی خود انتخاب کردند.
تا آثار آنهارا به چاپ برساند.
چه شب ها وروزهارا بایدصرف کنی که هم لغت نامه ی دهخدا را کامل کنی
وهم فرهنگ لغتی درفارسی درشش جلد بنویسی که مستندترین علمی ترین فرهنگ باشد و معنی و درست ترین تلفظ را داشته باشد.
این بارسنگین فرهنگ ایران را آن قدر تحمل کنی
که درآخر عمرسالها در اغما بسربری.
چقدر باید به اوج نگریست
تا این بزرگمردان راشناخت وبه عظمت این کارعاشقانه پی برد.
فضل وبزرگمردی سالاری را باید با استاد معین شناخت .
چگونه این ایثاررا با معیارهای مادی امروز می توان مقایسه کرد.؟
امروزه عده ای برای استراحتشان هم پول می گیرند.
معین در سرزمین عشق چه خوانده بود که جانش را برسراین عشق گذاشت.
این چه شوروعشقی است که فرودسی وسعدی ورودکی وعطار وخیام و...دیگران را به تلاش واداشته است.
هنوز فرهنگ معین ومطالب دستوری معین وحافط شیرین سخن استادحرف اول رامی زند.
شاگردانی که معین تربیت کرداز بزرگان فرهنگ وادب ایران هستند.
.حافظ شیرین سخن معین جامع ترین تحقیقی است که درباره حافظ و عصر او آغاز شد وبه پایان نرسید.
دراین کتاب علاوه برشرح حال تفضیلی حافظ.به مناسبت،ابیات وغزلیات نیز موردبحث قرار گرفته است.
استاد درباره ی شان صدور هریک سخن گفته است
محمد معین می نویسد.
(چون به دبستان رفتم وخواندن ونوشتن آموختم.
دیوان حافظ مونس جانم شد.
می خواندم و اشعارش را از بر می کردم ولی به حقایق آن پی نمی بردم)
تا سالهای عمر بالا گرفت.
من نیز به قدر وسع خویش از آن کان معرفت بهره ها گرفتم.)
مهدخت معین می گوید" شبی پدرم دکترمعین ،حافظ را برای تدریس فردا مرور می کرد."
. گفتم" پدر سالهاست با حافظ کارمی کنید چه نیازی به مطالعه دارید"؟
گفت"امشب نکته جدیدی را کشف کردم."
دکترمعین هیچگاه خودرا ازمطالعه بی نیاز ندید .
روانش شادباد عاشقانه زیست وجانش را آرش گونه درکمان فرهنگ ایران نهاد
#ل_بهرامیان
C᭄❁࿇༅══════┅─
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
⬅️هایکو
هایکو از کوتاهترین گونههای شعری جهان بهشمار میرود. شعری تصویرگر که با دو عنصر همزاد ایجاز و ابهام بهکمال بهرهمند بوده، فاقد وزن و قافیه است و از آرایههای کلامی بهندرت میتوان در آن نشانی یافت. شعر طبیعت است و مضامین از طبیعت برگرفته میشود
فرم سنتی هایکو، شعری که نخستین بار در ژاپن سروده شد، از هفده هجا تشکیل شده و در آن فصلواژه (واژهای که بر فصلی از سال دلالت دارد) بهکار رفته است. باشو، بوسون، ایسا و شیکی چهار هایکوسرای معروف این سبک بهشمار میروند. اندکی پس از مرگ شیکی با دورافکندن قید شمار هجاها و حضور فصلواژه در هایکو، ژاپن، سبک آزاد سرودن هایکو را آزمود. سبکی که با عنوان سبک مدرن سرودن این شعر تا به امروز در ژاپن و دیگر کشورها از جمله ایران شده است
از اوایل دهه چهل و ترجمه چند شعر ژاپنی با همکاری حسن فیاد و شاملو در مجله آرش
راهی فراسوی شاعران نوپرداز گشوده شد
و دربین شاعران اقبالی چشمگیر یافت
شاملو و سهراب پرچم دار شعر هایکو ایرانی گردیدند از شاعران هایکو پرداز معاصر منصور اوجی،بیژن جلالی،رضا مقصدی،اسماعیل رها،عمران صلاحی،علی بداغی،حسین پیرتاج،صادق رحمانی،و... را میتوان نام برد
آرایه های ادبی
May 11
بهار بی خزان اردیبهشت است
قرار بیدلان اردیبهشت است
مرا در سر هوای دیگری نیست
بهشت شاعران اردیبهشت است
#حسین کیوانی
اردی بهشت ۱۴۰۳ شیراز
صبح شد، آی نمیباید خفت
چشم بگشای که خورشید شکفت
باز کن پنجره را با دم صبح
باید از خانه دل، گَرد پریشانی رُفت
#سلمان_هراتی
لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
میشد بدانم اينكه خط سرنوشت من
از دفتـر كدام شب بسته وام شد؟
اول دلـم فراق تو را سرسری گرفت
و آن زخم كوچک دلم آخر جذام شد
شعر من از قبيله خونست خون من،
فواره از دلم زد و آمد كلام شد
ما خون تازه در تن عشقيم و عشق را
شعر من و شكوه تو، رمز الدوام شد
بعد از تو باز عاشقـی و باز ... آه نه!
اين داستان به نام تو اينجا تمام شد
#حسین_منزوی
"به ایرانِ عزیز: به بهانهی روز خلیج فارس"
به من اجازه بده! تا تو را نفس بکشم
در ابتدایِ تو بیانتها نفس بکشم
بهانه، "حبّ وطن" نیست، من غریبِ تو ام
به جز تو پیش کدام آشنا نفس بکشم؟
کسی نباید از این راز با خبر باشد
غم تورا... باید... بیصدا نفس بکشم
مرا به دلهرهی دشتها ببر، بگذار
که در تجمع آلالهها نفس بکشم
مرا ببر تا دریا، مرا ببر به خلیج
مرا ببر به دماوند تا نفس بکشم
خراب کن سبلان را...، ببند کارون را...
تو باش تنها، تا من رها نفس بکشم
تو باش تنها، مانند ماه، مثل زمین
که در پناه تو بعد از خدا نفس بکشم
بپاش در وزش باد عطرِ نامت را
که عاشقانه به یاد شما نفس بکشم
خیال کن تو نباشی، به من بگو دیگر
به اعتبارِ کدامین هوا نفس بکشم؟
تو از تلاقی هفت.آسمان وسیعتری
کجای وسعتِ این ماجرا نفس بکشم
تمام دنیایم را گرفتهای پس از این
اگر کنار تو نه، پس کجا نفس بکشم؟
"غبار راهگذارت کجاست؟" بگذر تا
"به یادگارِ نسیم صبا" *نفس بکشم
*
تو سرزمین منی روز آخرینم باد
اگر هوایی غیر از تورا نفس بکشم
*تضمین از حافظ
#محمد_مرادی
#تو_سیب_و_گندم_تو_خود_حوا
#سوره_مهر
#ایران
#خلیج_فارس
https://eitaa.com/mmparvizan
💠 شاعر:خانم هاجرسادات دستاران(چکاوک)
🔹دانشجوی بسیجی دانشگاه پیامنور استهبان
(بسم رب العشق)
دلتنگ کودکی شده ام،جان مادرم
دلتنگ بوی نرگس دستان مادرم
چون قهر بچگانه دلم غرق خواهش است
تا سر نهم به گرمی دامان مادرم
یا موقع خرید بگیرم به مشت خود
دنیای امن چادر ارزان مادرم
کو خانهی بزرگ و دل انگیز کودکی
کو صبح و نان تازه و فنجان مادرم
هنگام توپ بازی مان وقت خواب ظهر
میشد اسیر حادثه گلدان مادرم
با هر اذان به خاطره ها گوش میدهم
تا بشنوم تلاوت قرآن مادرم
هر شب به یاد صورت او خواب میروم
در آرزوی بوسه ز چشمان مادرم
یک عمر پا به پای غم و درد ما گریست
جانم فدای شبنم مژگان مادرم
از سالهای گمشدهی کودکی چه ماند؟
قابی برای چهرهی خندان مادرم
از زندگی بدون حضورش بریده ام
دلتنگ کودکی شده ام،جان مادرم
#عضو کانال
May 11
سخت است قلم باشی و دلتنـگ نبـاشی
بـا تیــغ مــدارا کنـی و سنـگ نبـاشـی
سخت است دلـت را بتراشنـد و بخنـدی
هی بـا تـو بجنگند و تـو در جنگ نبـاشی
از دردِ دلِ شــاعــرِ عــاشــق بنــویـسی
بـا مَـردمِ صـد رنـگ، همـاهنـگ نبـاشی
مـاننـدِ قلـم تکیـه بـه یـک پـا کنـی امـا
هنگامِ رسیـدن بـه خـودت لنـگ نبـاشی
سخت اسـت بـدانی و لب از لب نگشایی
سخت است خودت باشی و بیرنگ نباشی
#نغمه_مستشار_نظامی
برای خلیج فارس
تو دست اقیانوسهایی
برای لمس این سرزمین
چون دست زائری
که لمس ضریحی را تمنا میکند
موجها
بوسههای آبدار تو بر این آستانند
تا عشق
در شریانت جاری شود
و برود تا دریای عمان
و بریزد در جان اقیانوسها
و برود تا تمام بنادر دنیا
و جهان عاشقتر شود
هر شب که عکس ماه
از بام آسمان
سُر
میخورد
و در آغوش تو میافتد
ماهیها به گرد او مینشینند
و از رشادت فرزندانت حرف میزنند
و هر بار
داستانهای تازهای برای گفتن دارند
تو خون دل خاورمیانهای
این اجاق پیر پر از نفت!
که سالهاست میسوزد
و تو
به تسلای او آمدهای
مُشتی از خاک این سرزمین را
برداشتی و در آغوش گرفتی
و ابوموسی
و تمب کوچک
و تمب بزرگ
تشکیل شدند
و این عشق
تا همیشه در سینهات خواهد ماند
در خروش آبهایت
شور "بخشو" جاریست
و موجهایت
لهجهی دمامها را میدانند
هرکس "خلیج عربی" صدایت میکند
به سوی او رو برنمیگردانی
چرا که در هیچ صفحهای از تاریخ
کسی
اینگونه صدایت نکرده است
این نام را
روی هر نقشهای بنویسند
در آب غرق میشود
و شیرماهیها
دوباره "خلیج فارس" را
روی نقشه میآورند
و تو
دوباره زیبا میشوی
#محمد_قریشی
#عضو کانال
سگِ چشمانش، پاچه میگیرد.
#پروین_جاویدنیا
سکوت میانجیگری کرد تا دعوا بخوابد.
#پروین_جاویدنیا
انجمن کاریکلماتور ایران ✍
@karikalematur1402
قسمتِ شاعر همیشه در اسارت بودن است
یا اسیر قافیه
یا وزن
یا چشمانِ تو!
#محمدعلی_زنجانی