eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‌ 🔆متن شبهه: شنیده شده که می گویند از صدای گریه حضرت رقیه سلام الله علیها یزید در کاخش از خواب بیدار شد و… در کجای دنیا قصر را در کنار خرابه میسازند؟ 🔆 پاسخ شبهه: 1⃣ تنها مدرک این اتفاق را در خانه و کاخ یزید ترسیم می‌کند، اما همه می‌گویند در خرابه! و جالب هم این است که اکثرا – اعم از نویسندگان و گویندگان – گفتار خود را به کامل بهائی نسبت می‌دهند! در حالیکه انگار این بخش از کتاب را مطالعه نکرده اند. 2⃣ اما نقل ماجرا از کامل بهائی؛ 🔅 کامل بهائی مال عماد الدین طبری ج 2 ص 179 دارد: در «حاویة» آمده که زنان خاندان نبوت در حالت اسیرى، حال مردان که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده مى‌داشتند و هر کودکى را وعده‌ها مى‌دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است [و] باز مى‌آید تا ایشان را به خانه یزید آوردند، دخترکى چهارساله بود، شبى از خواب بیدار شد و گفت : «پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان!، زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست، یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحص کرد، خبر بردند که حال چنین است. 3⃣ به وضوح پیداست که این اتفاق در خانه یزید بوده نه خرابه، البته باید گفت در ابتدا ورود اسرا به شام آن‌ها را در خرابه بردند، خرابه‌ای که امام صادق(ع) در روایتی که از ایشان کتاب خرائج ج 2 ص 753 نقل می‌کند، آن قدر سست بود که می‌خواست بر سرآنان فرو بریزد و کتاب امالی شیخ صدوق ص 231 از فاطمه بنت الحسین(ع) متنی به این مضمون نقل می‌کند، آن‌ها را در جایی زندانی کردند که نه از سرما در امان بودند، نه از گرما، به حدی که صورت‌هایشان آسیب دیده بود، شاید همین نقل‌ها بعضی‌ها را به اشتباه انداخته و خیال کرده‌اند این مصیبت در خرابه بوده! به هر حال تنها مدرک این مصیبت است. 4⃣ با دقت در عبارت «زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست» در می بابیم با صدای گریه و فغان اسراء یزید(لعنة الله علیه) از خواب بیدار شد نه تنها با گریه حضرت رقیه سلام الله علیها . 5⃣ اما در رابطه با مکان خرابه که چه جایی و در کجا بوده باید گفت ، مورّخان و مقتل نویسان این مکان را به صورتهای متفاوتی توصیف کرده‌اند که برخی از آنها را ذکر میکنیم؛ 🔸 پس از خطبۀ حضرت زینب(س) در مجلس یزید که اوضاع را بر ضدّ او متحوّل ساخت، یزید به ناچار اهل بیت را در خرابه‌ای بی‌سقف جای داد. آنان سه روز در آن خرابه بودند … 📚 (مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۷۴ | فرهنگ عاشورا، ص۱۵۹) 🔸 از بعض کتب نقل شده که مسکن و مجلس اهل البیت(ع) در شام در خانۀ خرابی بوده و مقصود یزید آن بود که آن خانه سر ایشان خراب شود و کشته شوند … 📚 (منتهی الآمال، ج۲، ص۱۰۰۲) 🔸 (بعد از وقایعی که در کاخ یزید رخ داد، به دستور او، اهل بیت را برای مدتی در شام سکنا دادند.) شیخ مفید این موضوع را چنین به تصویر کشیده است: 🔹«…سپس دستور داد زنان را در خانه جداگانه درآرند، و على بن الحسين(ع) نيز نزد ايشان باشد، پس خانه چسبيده به خانه يزيد را براى ايشان خالى كرده، و چند روزى آن خاندان (عصمت) در آن‌جا ماندند…». 📚 (شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج2، ص 122) از متن شیخ مفید همین مقدار دانسته می‌شود که محل اسکان اهل بیت(ع) خانه‌ای در جوار قصر یزید بود. و به ویژگی‌های دیگر آن پرداخته نشد. 🔸 اما قطب راوندی روایتی مفصل‌تر نقل می‌کند: 🔹 «امام صادق(ع) فرمود: وقتى امام زين العابدين(ع) را با اهل بيت پيامبر نزد يزيد آوردند، آنان را در خرابهاى كه ديوارهايش سست بود قرار دادند. يكى از آنها گفت: ما را در اين خرابه قرار دادند تا بر سر ما خراب شود. يكى از نگهبانان اين را شنيد و به زبان رومی گفت: اينها را بنگريد میترسند كه ديوار بر سر آنها خراب شود، در حالی‌که اين بهتر است از آن‌كه فردا بيرونشان آورده و يكى بعد از ديگرى گردنشان را بزنند! امام سجاد(ع) فرمود: به اذن خدا هيچ يك از اين دو نمی شود. و همين طور هم شد.» 📚 (قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج2، ص 753) .
. |⇦•امشب هوای غربت... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان ●━━━━━━─────── امشب هوای غربت ،رخنه به سینه کرده آخرِ ماه صفر، یاد مدینه کرده «غریب مادر حسن، حسن غریب مادر» تو آسمون قلبم، خدا خودش نوشته یه لحظه با تو بودن بالاتر از بهشته تو در رکاب حیدر دلیر بی نظیری برای تو همین بس، که بر حسین امیری کرامتِ الهی، میباره از نگاهت آسمون و سوزونده آتیش سوز آهت دلت میخواد همیشه، به همراهِ برادر باشی به وقت پیری، عصای دست مادر اما یه روز تو کوچه دیدی قدش خمیده روی زمین فتاده، رنگ از رخش پریده دیدی عزیز طاها، روی زمین نشسته ای وای ز درد سیلی،گوشوارهاش شکسته *اگه بخوای قدر مطلق روضه ی پیغمبر و امام‌ حسن رو بگیری باید بری دم اون دری که همین روزا آتیشش میزنن.. گفت دختر غصه نخور اولین کسی که به من ملحق میشه تویی بابا..مثل همین امروز بود.فاطمه خیلی دلش شور میزد دید صدای در میاد..اومد پشت در کیستی؟ بی بی جان اومدم عیادت پیغمبر..فرمود برو بابام حالش خیلی وخیمه..دیری نگذشت دوباره همون آمد..بار سوم که اومد تا بی بی خواست بره دم در پیغمبر فرمود: زهرا جان! اونی که پشت دره از هیچکسی اجازه نمیخواد بگیره..خیلی محترمی..خیلی برا خدا عزیزی که برادرم عزرائیل از تو اجازه میخواد..یا رسول الله جات خالی بود همه هیزم آوردند مسابقه گذاشتن هر کی بیشتر هیزم آورده پیش دومی عزیزتره‌‌.. این اولین مسابقه بود، اوج این مسابقه گودال قتلگاه بود.به هم میگفتن برو کنار عمر سعد داره میبینه منم بزنم.... دخترم! او فرشته مرگ است بذار بیاد چرا فاطمه میره دم در؟ آخه سر پیغمبر تو دامن علیه.. یا رسول الله! ما درس حمایت از تو رو از زهرا و علی یاد گرفتیم.پنج ساله بود میدید شکمبه گوسفند رو سر بابا خالی کردن ..می اومد صورت بابا رو پاک میکرد گریه می کرد. پیغمبر چشم وا میکرد میدید زهرا مقابلشه میگفت:" فِداها ابوها "بابات قربونت بره.. ما از علی یاد گرفتیم‌حمایت از تو رو..مگه یادمون میره در احد پیغمبر در یه گودالی افتاد. اما اینجا علی داشت چشم باز کرد دید سرش تو‌ دامن علیه.. تا از سر الا علی بگذاشت بر سر بیش از نود زخم گران برداشت حیدر تنها به یاری نبی در آن میانه او ماند و سهل بن حنیف و دو جانب از هر طرف ره بر رسول الله بستند پیشانی و دندان آن شه را شکستند پروانه سان بر گرد شمع روی احمد ذکر امیرالمؤمنین شد یا محمد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇👇
. و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان ●━━━━━━─────── *هر جوری بود پیامبر و از گودال نجات داد لذا وقتی فاطمه رسید دید همه وجود علی رو خون گرفته.. گفتن اگه علی نبود پیغمبر از دنیا رفته بود. شاید زیر لب میگفت انشا ءالله جبران میکنم. همین روزها میاد پشت در با آتش میجنگه.... سر پیغمبر تو دامنه علیه داره نگاه میکنه فاطمه اومد، جبرئیل اومد یا رسول الله بشارت..عالم برزخ رو‌ مزین کردن ارواح انبیا چشم به راه شمان.. فرمود: جبرائیل! یه خبری بده دلم خوش بشه.چی میخوای یا رسول الله؟ دلم برا امتم شور میزنه..جبرئیل رفت برگشت..یا رسول الله خدا گفته دوباره این آیه رو برات بخونم.. ولسوف یعطیک ربک فترضی اینقدر خدا به عشق تو میبخشه تا تو راضی بشی گفت: برادرم عزرائیل حالا میخوای جونم رو بگیری، بگیر..حسنین دویدند خودشون رو انداختن رو سینه ی پیغمبر..دستور اینه رو سینه ی محتضر رو سبک‌کنید مثلا دکمه پیراهنشو باز کنید..این چند نفس آخر رو‌ راحت بکشه. فاطمه میخواد بچه ها رو برداره. پیغمبر فرمود: زهرا جان صبر کن اینها تو بغلم هستن راحت تر جون میدم .. یا رسول الله امروز یه تابوت آوردن کنار قبرت اینقدر تیر به این تابوت زدند.که امام‌حسین دونه دونه تیرا رو‌ در میاورد. هفتاد چوبه تیر به تابوت خورده و بدن رو‌دوخته اگه بخواد این تیر، این تیری که شعبه داره در بیاد گوشت رو در میاره...انقدر امام‌ حسین امروز تو‌ مدینه گریه کرد. دیگه بعد تو عطر نمیزنم..دیگه بعد تو‌ محاسنم رو‌ خضاب نمیکنم.دیگه بعد تو داداش.. غارت زده به کسی نمیگن که مالشو بردن، غارت زده منم که داغ برادری چون تو رو‌ دیدم..همه حرفها رو کنار امام حسن زد اما یه حرف رو گذاشت برا علقمه ..دید همه ی بدن رو‌ تیرها فرا گرفتن.. دست نداره چشمش از کاسه بیرون اومده، فرق شکافته..یه دفعه دست به کمر گرفت.. عباس جان حالا دیگه کمرم شکست.. «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
مداحی_آنلاین_امشب_هوای_غربت_رخنه.mp3
3.43M
|⇦•امشب هوای غربت...... و توسل ویژه شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان
4_5942760666233312029.mp3
15.78M
🎧 «اربعین؛زیستن در زمانه ظهور» گفتگو با حجت‌الاسلام استاد عابدینی
1. ملک وجود.mp3
10.91M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ملک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا به هوش که با رحلت نبی شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب ! وصی پیمبر، علی کجاست ؟ شاعر: استاد سازگار ✍
. ‍ ▪️ و توسل آقا و علیه السلام و علیه السلام_سید مهدی ▪️ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه،کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست *مگه چه خبر شده مدینه؟!!* گشتند انبیا،همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست ..... خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا به هوش که با رحلت نبی 2 شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی،کجاست؟! *کجاست مولا؟بگم صدا نالت بلند شه* دار الولا محاصره،زهراست پشت در دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست ... آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست *فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،هر تهمتی خواستند بهش زدن؛مگر نمیگن کسی برلت کاری میکنه عرقش خشک نشده مزدش رو بده؛مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن ...؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد ..." مگه دعای ندبه نخوندی "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی" ذوی القربی کیان؟مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟ پیغمبر میبوسید و گریه میکرد..." هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید؛همتون اهل کنایه اید و اهل روضه،هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید ... آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه ..." پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع "السلام علیک یا ابامحمد" آقاجان گداهای هرساله اومدن؛آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام؛شما یه غریبی،امام رضا هم یه غریبه،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه ..."(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب ...." گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند ...* "شاعر:استادحاج غلامرضاسازگار" ...... الا ای آنکه می سوزی ز داغم بگیر از شهر بی مهری سراغم اگر خواهی ببینی غربتم را بیا بنگر به قبر بی چراغم ✍ ........... 🎤 .👇
سخنرانی ش030607.mp3
30.06M
📜 استاد سیدحسین مومنی 📆 چهارشنبه ۷ شهریورماه ۱۴۰۳
روضه - عشق وقتی نام خود را اول دفتر گذاشت .mp3
10.91M
عشق وقتی نام خود را اول دفتر گذاشت کار هر دلداده را بر عهده‌ی دلبر گذاشت صبح خلقت هر کسی از خالقش نقشی گرفت در کنار نام ما هم واژه‌ی نوکر گذاشت در گرفتاری به دادم می‌رسد تنها حسین تا به بن‌بستی رسیدم پیش پایم در گذاشت آبرویش خرج شد تا آبرو‌دارم کند من نکردم هیچ کاری او برایم سر گذاشت پای گمراه مرا زهرا به هیئت‌ها کشاند پرچمش را در مسیر چشم من مادر گذاشت استکان چای روضه جام حوض کوثر است سور و سات بعد مجلس را خود حیدر گذاشت فرش ها راجمع کردم سفره‌اش را پهن کرد بهترین ظرف غذا را پیش این قنبر گذاشت شستشوی دیگ نذری شست و شوی باطن است زندگی‌اش را پدر پای همین باور گذاشت قبر ما با دستمال اشک روشن می‌شود گریه کن آن را برای لحظه‌ی آخر گذاشت در قیامت کوچه‌ی سینه زنی وا می‌کنیم این قرار روضه را باید دم محشر گذاشت خواست تا آینده‌ی عشاق را تضمین کند دست ما را شاه در دست علی‌اکبر گذاشت قاب لبخند نبی افتاد و تکه‌تکه شد سُم مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت داشت بالای سر شَه‌زاده جان می‌داد شاه زینب آمد بین لشگر دست بر معجر گذاشت .