eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
261 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
146 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🌙 🔹 إِنَّآ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ 🔸 ما آن را قرآنی به زبان فصیح و گویا نازل كردیم تا شما [درباره حقایق، مفاهیم، اشارات و لطایفش‌] كنید. 📚 یوسف - 2 ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
821829378_-211837.mp3
5.07M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۱ تا ۷ سوره یوسف 🎙 سید سعید 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: ادامه شیطانی در نسل آدم 😇 حاج‌آقاعابدینی: 😱 شیطان خیلی خوبی است، چون می‌داند چطوری هستیم. می‌داند اگر در مقابل ما بخواهد بگوید فلان بدی را انجام بده ما به عنوان او را می‌شناسیم و مقابله می‌کنیم. سعی‌اش بر این است که در وسوسه هایش طوری انجام بدهد که ما احساس ‌بکنیم که این خطور ذهنی خودمان است، انگار که کسی به ما نگفته این کار را بکن که بعدش بکنیم. انسان وقتی یک چیزی را به او می‌گوید اول در مقابلش می‌گیرد که بپذیرم یا نپذیرم. اما وقتی این از خودش یک چیزی برای دیگران گفت حتی اگر باشد چون در مقابل گفته دنبال این است که آن را بکند، بکند، برایش بکند. این کار خطرناکی است که شیطان از این راه استفاده می‌کند. 👿 شیطان وقتی که گفت «أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ» (اعراف/ 12) وقتی که در مقابل آدم سجده نکرد، خداوند گفت چرا سجده نکردی گفت من از او هستم. بعد وقتی خدا کرد، گفت «قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ» (حجر/ 33) اصلا هیچگاه سجده نخواهم کرد. اما آدم وقتی که «أَلَمْ أَنْهَكُمَا» را شنید خداوند گفت مگر من شما را نهی نکرده بودم؟ گفتند «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا» کردند، یعنی اصرار نکردند بر خطا. 💭 گاهی شیطان در درون آدم‌هایی که قوی هستند یک مسئله‌ی ساده‌ای را به صورت ایجاد می‌کند، خود این انسان این خواسته ی شیطانی را پر و بال می‌دهد. برایش درست می‌کند، لذا می‌گویند شیطان از او یاد می‌گیرد آدم معلم شیطان می‌شود. چون قدرت عقلی که انسان دارد استدلالی که انسان دارد شیطان ندارد انسان باعث می‌شود پر و بال پیدا بکند. 🤲 بعد از این که آدم خواست از خدای تبارک و تعالی درخواست توبه بکند، یاد آن که در مرتبه تعلیم اسماء یاد گرفته بود افتاد. با به آن خواست توبه اش محقق شود. این کلمات همان پنج تنی بودند که نور آن‌ها آن جا متلألع بود. فأنا المحمودُ وهذا محمّد، وأنا العالي وهذا عليّ، وأنا الفاطر وهذه فاطمة، وأنا الإحسانُ وهذا الحسن، وأنا المحسنُ وهذا الحسين (فرائد السمطين، ج 1، ص 36) آدم از خدا سوال کرد این‌ها چه کسانی هستند. گفت این‌ها فرزندان تو هستند که اگر آن‌ها نبودند تو را خلق نمی‌کردیم. این‌ها نفری هستند که اسماء این‌ها از پنج من نشأت گرفته است. بعد می‌فرماید قسم خوردم به عزتم که اگر کسی با کمترین این‌ها بر من وارد شود، قطعا فقط در من داخل می‌شود و همه‌ی نجات و هلاکت همه دائر مدار با این هاست. لذا آدم سلام الله علیه با این‌ها شد. 👬 بحث دیگر مربوط به فرزندان آدم پیش می‌آید. دو فرزند آدم_هابیل و قابیل_قرار شد قربانی پیش خدا ببرند تا ببینند که کدام یک از این‌ها شان می‌شود. خدای تبارک و تعالی قربانی را از از این‌ها قبول کرد و از دیگری قبول نکرد. در مورد این داستان دو چیز نقل شده: یکی این که وقت این‌ها رسید. حضرت آدم به امر الهی با توجه به این که فرزندانی از او آنهم دو به دو به دنیا آمده بودند، به صورت ضربدری امر شد از جانب خدای تعالی که آن دو قلوها هر کدام با قل دیگری_نه قل خودشان_ازدواج بکنند. غیر از این‌ها هم کس دیگری در کار نبود، امر هم هنوز محقق نشده که بیاید. لذا شرایط است. 🖇 ... قسمت اول 📚 منبع: جلسه 95/01/21 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
🖇 (ادامه سخن) 👨‍👩‍👧‍👦 لذا هابیل با خواهر قابیل که با هم به دنیا آمده بودند قرار شد ازدواج بکند و قابیل با خواهر هابیل ازدواج بکند. منتها خواهری که همراه قابیل به دنیا آمده بود زیباتر بود. قابیل نکرد. قابیل به آدم گفت این از جانب است و امر نیست، لذا من نمی‌پذیرم. از همین جا آغاز با آدم سلام الله علیه از جانب قابیل شد. قابیل بزرگ تر هم بود. وقتی می‌بیند خواهر زیباتر از جهت امر الهی نصیب برادر کوچک تر می‌خواهد بشود، و اعتراضش بیشتر میشود. لذا قرار بر این شد که دو قربانی پیش خدا ببرند. هابیل 🐏 بود و قابیل زارع و 👨‍🌾 بود. قرار شد یک چیزی که خیلی برای این‌ها ارزشمند و است پیش خدا عرضه بکنند. 🤨 قابیل در دلش این طور بود که من قربانی را می‌برم اما اگر خدا قبول نکرد و قربانی من مورد قبول واقع نشد، من سر هستم و این را قبول نمی‌کنم. حتی حکمیت خداوند متعال را یعنی عدم قبول حکمیت آدم به کجا منجر شد؟ به تخلف از امر الهی. 🥇 قابیل دسته‌ای گندم آورد از گندم‌های 🌾 پوسیده. برایش مهم نبود، چون حرف را می‌خواست. کاری به این حرف‌ها نداشت. هابیل هم دامش و بهترین محصولاتش را عرضه کرد. آتش آمد و قربانی هابیل را پذیرفت. «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (مائده/ 27) از یکی از این‌ها قربانی قبول شد و از دیگری قبول نشد. آن وقت قابیل گفت هابیل! من تو را خواهم کشت. در آن زمان در آن شرایط که هنوز تا به حالا خونی به زمین نریخته، هنوز کسی نمرده، میگوید من تو را خواهم کشت. آن هم با تاکید_لام تاکید آمده_یعنی حتما تو را خواهم کشت و این نگاه نشان می‌دهد سابقه داشت. ⚔ هابیل نقل می‌کند «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» این حرف خیلی عظیم است. انسانی که به عنوان اولین بار دارد حرف می‌زند چنین مطلبی را میگوید. هنوز نه در کار بوده، نه از جهت فکری. نمی‌گوید از قبول شده. می‌گوید خدا این است که عملی که با باشد می‌پذیرد. این جا هابیل می‌فرماید «لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ» اگر تو دستت را دراز بکنی و من را بکشی، من در مقابل تو این طور نیستم که پیش‌دستی بکنم و زودتر دفاع بکنم تو را بکشم. 👨‍👦‍👦 یک قول دیگری که در رابطه با این آیه است که چرا این قربانی آمد. این است که وقتی هابیل و قابیل بزرگ شدند آدم خودش را هابیل قرار داد. علی‌رغم این که قابیل بزرگ تر بود. 📚 منبع: جلسه 95/01/21 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-921428224_-211839.mp3
5.83M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید منصور ستاری 🌹 تربیت با عمل یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که می‌آی می‌ایستی وسط بچه‌ها نماز؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.» تسبیح را برداشت و همان طور که می‌چرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی این‌ها نماز می‌ایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و این‌ها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین!؟» هم که می‌خواست بخواند، همینطور بود. ­ ها بعد از سحر کنار بچه‌ها می­‌نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن می‌خواند. همه دورش جمع می‌شدیم. من هم قرآن دستم می­‌گرفتم و خط به خط با او می­خواندم. اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. می‌گفت به جای این که چیزی را با زدن به بچه یاد بدهیم، باید با خودمان نشانش بدهیم. 📚 کتاب آسمان، شهيد ستاري به روايت همسر ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386
📜 🌙 🔹 تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 🔸 همیشه سودمند و با است آنكه [همه هستی‌] به دست اوست و او بر هر كاری تواناست. 📚 ملک - ۱ ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
1182211843_-211880.mp3
5.91M
🎙 🌙 🔊 *قرائت قران: ایات ۱ تا ۱۳ سوره ملک 🎙 محمد عبدالباسط صمد 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: کشتن هابیل 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🔆 خدای تبارک و تعالی امر کرد به آدم که هابیل را خودت در قرار بده. علیرغم این که قابیل بزرگ‌تر بود. همین که این خبر به قابیل رسید او نتوانست امر الهی را تحمل بکند. روایات متعددی آمده که این ایه قربانی کردن، در امر است نه در امر . روایت ازدواج، یک روایت از قربانی کردن بود اما روایات دیگری است که نشان میدهد این گونه نبوده. بلکه حتی حضرات نفی می‌کنند. به شدت این را نفی می‌کنند که ازدواج ها از برادر و خواهر بوده باشد. 👹 روایتی است که می‌فرماید یکی از به صورت ظاهر شده بود و دیده می‌شد. قابیل وقتی که او را دید عاشق او شد و آدم او را خواستگاری کرد برای قابیل. بعد یک هم ظاهر شده بود که هابیل عاشق او شد و از پدر خواست خواستگاریش کند. این ها به عقد هم درآمدند و از نسل این‌ها، نسل ادامه پیدا کرد. این یک روایت بود، روایت اول هم بیان کردیم که می‌گویند که خدا وحی کرد به آدم که پسران آدم با دخترانش ازدواج بکنند و نسل آدم از ازدواج خواهر‌ها و برادر هاست. البته امام صادق روایتی دارد که میفرمایند این نوع ازدواج است لذا این داستان دروغ است. ما الآن نمی‌توانیم حکم قطعی بکنیم که کدام یک از این هاست. ⚔ به طور کلی اصل بین هابیل و قابیل بر سر یکی از دو جریان بود. هابیل این جواب را داد که اگر تو بخواهی قصد من را بکنی من دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم. این یک عظیمی است. این نشان می‌دهد این که در او بوده است. الهی این است که اگر ظالمی مظلومی را کشت، گناهان مظلوم به گردن ظالم می‌افتد. دنبال آیه این است که «إِنِّي أُرِيدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ» (مائده/ 29) من در حقیقت می‌دانم که آن گناهانی که به گردن من است می‌افتد به گردن تو. البته اگر او می‌خواست این را بکشد و این نمیکرد، این در ظلم اوست، یعنی اگر دفاع می‌کرد، خب او نمی‌زد. 👊 قابیل در روایت است که منتظر بود. یک بار که هابیل دام هایش می‌چریدند، او در زمین استراحت می‌کرد. یک کودک را در نظر بگیرید که تا به حال تصویری از کشتن نداشته باشد. چطوری می‌شود یک چیزی را بکشد؟ لذا شیطان به قابیل یاد داد. پرنده‌ای را که گرفته بود با سنگ کوبید به سر آن پرنده. یاد گرفت که کشتن یعنی کوبیدن با سنگ سنگین که سر را له بکند. لذا وقتی هابیل استراحت می‌کرد، سنگ بزرگی را آورد و بر سر هابیل زد و او را کشت. وقتی او را کشت، ماند این جنازه را چه کار بکند. الآن برای ما کردن، کردن خیلی ساده است اما او تا به حال این مخفی کاری را ندیده است. 🤫 هر که انسان بخواهد پنهانش بکند، طولی نمی‌کشد که در رسوا می‌شود. این خداست که ظلم حتی اگر پنهانش کردی در مظالم اجتماعی، پنهان نمی‌ماند. چون خلاف سنت الهیه است. 🐧 «فَبَعَثَ اللَّـهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَى أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَـذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ» (مائده/ 31) خدا کلاغی را فرستاد. اینها سنتشان این است که غذایی یا چیزی را که به دست می‌آورند، زیر خاک دفن می‌کنند. آن کلاغ زمین را زیر و رو کرد و شیئی را در آن جا مخفی کرد و خاک ریخت. قابیل گفت: من کمتر از اویم؟ تمام عالم برای است. منتها انسان در وقت ، در وقتی که پیدا می‌کند، می‌شود، این تعلیم را می‌گیرد. اما کسانی که هستند، می‌دانند که هر واقعه‌ای که در عالم دارد اتفاق می‌افتد، برای تعلیم اوست. لذا از این که به مرتبه‌ی برسند این را می‌یابند. 💪 تعبیر قرآن این است که ای شیطان تو سلطه نداری «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ» (حجر/ 41) تو بر انسان‌ها نداری مگر کسی که بخواهد. لذا شیطان با قابیل ماجراها داشت. قابیل شد رفت به یمن. 🤰هابیل وقتی که از دنیا رفت همسرش حامله بود و فرزندی به دنیا آمد و خدا که را بعد از هابیل به آدم داد. برادر دیگر هابیل بود. او هم ازدواج کرد، فرزندی از او به دنیا آمد. فرزند شیث که نبی بعد از آدم شد و هم چنین فرزند هابیل مبدا انسان‌ها شدند. مبدا نسل انسان‌ها دو نفری بودند که پاک و بودند. 📚 منبع: جلسه 95/01/21 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-266920192_-211883.mp3
2.6M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386