eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
261 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
146 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
موضوع: ذره ذره در ما کم‌رنگ میشود، نسبت به هیچ بدی، راحت نگذریم 😇 حاج‌آقاعابدینی: ♻️ یک مقدار ساختار توبه را توضیح بدهیم. روایت شریفی می‌فرماید: کسی که مَـن سَـرَّتـهُ حَسَـنَـتُـهُ وَ سَـاءَتـهُ سَیِّـئَـتُـهُ فَـهُـوَ مُـؤمِـنً (وسائل الشیعه، ج 16، ص 92) اگر کسی گناهی انجام داد و نسبت به آن گناهی که انجام داد از آن گناه بیاید، یعنی اگر خوشش نیامد 😒 از این کار، و از آن طرف، اگر کار خوبی انجام داد و احساس کرد این خوب است؛ یعنی خوشحالش 😃 کرد، سرور پیدا کرد، او است. کسی که اگر بدی انجام می‌دهد، بدی را نمی‌دهد 😑 یا خوبی را انجام می‌دهد اما از روی عادتی است که توجهی ندارد که آن کار خوب است، روایت می‌گوید او شامل دایره‌ی نمی‌شود، چون قدرت خوب و بد ندارد. گفتیم عمل حسنه 0⃣1⃣ ده برابر اثر دارد. چرا؟ چون مطابق ساختار وجود انسان است و عمل سیئه یکی 1⃣ اثر دارد، چون در خلاف جهت آب شنا کردن 🏊‍♂ است. لذا در این جا اگر کسی خوب و بد را ، خیلی تعبیر روایت زیباست، او است. 🙍‍♂ در روایت است که انسانی که بر گناه می‌کند، در امامت برایش ایجاد می‌شود. بر گناه می‌کند در نبوت ایجاد میشود، بر گناه می‌کند در توحید برایش ایجاد می‌شود. خیلی از ‌هایی که ممکن است برای ما پیش آمده باشد، نعوذ بالله ممکن است لزوما در نظام و و نباشد، بلکه از شروع شده و حل اش هم به استدلال نیست؛ یعنی اگر برای او ده استدلال بیاوری که خدا هست، نبی هست، امام هست، نمی‌پذیرد. ❌🤝 ❌ مهم: لذا بعضی از دوستان می‌آمدند، گاهی عرض می‌کردم اگر مدتی برایتان این شک عارض شده، بگردید در این مدت ببینید چه در تان ایجاد شده است. به خصوص از آن چیزهایی که به اثر می‌گذارد؛ به خصوص با پدر مادر 👪، نزدیکان و بعد دوستان. مثلا اگر در همسر و فرزند کوتاهی کرده، یک دفعه نمی‌داند این کمبود ایمان و دوری از خدا از کجاست. ولی می‌بیند نسبت به بعضی مسائل توحیدی، مسائل مربوط به رسالت، مربوط به امامت، آن را ندارد. حتی نسبت به این که می‌بیند قبلا یک کسی می‌گفت من نماز جماعتم ترک نمی‌شد، الآن وقت نماز که از جلوی مسجد رد می‌شوم، می‌بینم میل ندارم. من با دانشجویان مختلفی ارتباط داشتم. آمار گرفتم نود و پنج درصد مشکلاتی که در تدلل‌های اعتقادی بود مربوط به مباحث بود، راهش هم مباحث است. 🤯 کوچکترین ‌ای ما را زمین گیر می‌کند و باعث می‌شود انسان احساس می‌کند دیگر اعتقاد در روحش نیست. متاسفانه سیستم ایمنی روح ما به هم ریخته است. اگر تشخیص ما در نظام روحی نسبت به بدی و خوبی کم رنگ شود، این کم رنگ شدن‌ها باعث می‌شود که کم کم ضعیف بشود و انسان از دایره ایمان ‌شود. اگر ما می‌خواهیم نظام ایمانی در وجودمان قوت پیدا بکند راهش کردن خوبی و بدی است. 🖇 ... قسمت اول 📚 منبع: جلسه 94/12/22 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
🖇 (ادامه سخن) ⚖ گاهی انسان می‌شنود که مثلا ماشین می‌رود روی این باسکول‌های سنگین، ممکن است این ماشین گازوئیلش پر باشد، آنوقت این نوسان در وزن او عادی است. در هزار کیلو، صد کیلو چیزی حساب نمی‌شود. اما یک موقعی می‌روند طلا فروشی، آن جا اگر پنکه روشن است، باید حساب بکنند. بادی که در کفه‌ی این ترازو می‌خورد می‌گذارد. در آن روایت می‌فرماید: اگر کسی بین خوب و خوب تر و بین بد و بدتر داد، او است. اگر بین خوب و خوب تر و بین بد و بدتر تشخیص داد؛ یعنی قدرت تشخیصش خیلی داشت، او به می‌رسد. پس اگر ما می‌خواهیم در نظام وجودی، قدرت برایمان شود، نظام ایمنی روحی مان قوی تر شود باید های خوبی و بدی در وجودمان تر شود. 😧 ذره ذره انسان می‌شود. باید حواسمان باشد در نسبت به بدی‌ها نگذاریم کم‌رنگ شویم. مقابلش این است که «وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ» (قصص/ 54) گاهی انسان حواسش باشد اگر سیئه‌ای از او سر زد، دنبال جبرانش باشد، به خصوص حسنه‌ای که نقطه‌ی مقابل این سیئه است. مثلا اگر انسان نعوذ بالله مبتلا شده به این که مال حرامی در مالش داخل شده یا خورده، روزه بگیرد که تن پاک شود. ⬜️◻️◽️▫️آدم یک موقعی است احساس می‌کند یک عمل بدی را در مقابل یک بچه انجام می‌دهد، یک موقع در مقابل آدم بزرگ انجام می‌دهد، یک موقع می‌بیند در مقابل امام زمان انجام می‌دهد، یک موقع می‌بیند در مقابل خدا انجام می‌دهد، بدی است که در جاهای مختلف متفاوت می‌شود. جلوی بچه، جلوی آدم بزرگ، جلوی امام زمان، جلوی خدا، شدت عمل است که یعنی قدرت تشخیصش آن جا می‌رود بالاتر. ⚔ انسان فکر نکند حتما باید تمام عالم را کن فیکون بکند. اگر در گناه توانستیم شیطان و نفس را بدهیم، نگوییم این صغیره است، چه ارزشی دارد؟ هر باری که من بتوانم ولو در یک عمل کوچکی او را بزنم، به همین مقدار بر قدرت خودم . از ‌ها، از آن جاهایی که برایش پیش آمده انسان باید کند. اگر اینکار را نکند، انسان می‌فهمد کم کم دارد و نقطه ایمنی اش می‌شود. لذا باید جبرانش بکند، برای خودش قرار بدهد. 📚 منبع: جلسه 94/12/22 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-1076683006_-211696.mp3
9.09M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید محمدحسین علم الهدی 🌹 دلنوشته در سنگر من در سنگر هستم. در این خانه محقّر. در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون، در این خانه ساکن و پرجوش و خروش. سکون در کنار رودخانه و هیجان قلب و شور شهادت، خانه نمناک و شیرین، کوچکی قبر و عظمت آسمان. امشب پاس دارم. ساعت 1:39 چه شب باشکوهی! چه شب با شکوهی است! من به یاد انس علی ابن ابی‌طالب با تاریکی شب و تنهایی او می افتم. او با این آسمان پرستاره سخن می گفت. سر در چاه نخلستان می کرد و می گریست. در همین تاریکی شب، علی برمی خاست و به نخلستان می رفت. فاطمه وضو میگرفت، پیامبر به سجده می رفت و حسن و حسین به میپرداختند. این خانه کوچک است، این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است، فریاد است، غوغاست ... صدای پر محبت اصغر و حرف زدن آرام رضا و خوش زبانی منصور؛ بغض گلویم را گرفته، قطرات اشکم هدیه تان باد. تنهایی، عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است. 📚 فریادسکوت - دست نوشته‌ی ششم ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386
📜 🌙 🔹 إِنَّآ أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ 🔸 ما آن را قرآنی به زبان فصیح و گویا نازل كردیم تا شما [درباره حقایق، مفاهیم، اشارات و لطایفش‌] كنید. 📚 یوسف - 2 ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
821829378_-211837.mp3
5.07M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۱ تا ۷ سوره یوسف 🎙 سید سعید 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: ادامه شیطانی در نسل آدم 😇 حاج‌آقاعابدینی: 😱 شیطان خیلی خوبی است، چون می‌داند چطوری هستیم. می‌داند اگر در مقابل ما بخواهد بگوید فلان بدی را انجام بده ما به عنوان او را می‌شناسیم و مقابله می‌کنیم. سعی‌اش بر این است که در وسوسه هایش طوری انجام بدهد که ما احساس ‌بکنیم که این خطور ذهنی خودمان است، انگار که کسی به ما نگفته این کار را بکن که بعدش بکنیم. انسان وقتی یک چیزی را به او می‌گوید اول در مقابلش می‌گیرد که بپذیرم یا نپذیرم. اما وقتی این از خودش یک چیزی برای دیگران گفت حتی اگر باشد چون در مقابل گفته دنبال این است که آن را بکند، بکند، برایش بکند. این کار خطرناکی است که شیطان از این راه استفاده می‌کند. 👿 شیطان وقتی که گفت «أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ» (اعراف/ 12) وقتی که در مقابل آدم سجده نکرد، خداوند گفت چرا سجده نکردی گفت من از او هستم. بعد وقتی خدا کرد، گفت «قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ» (حجر/ 33) اصلا هیچگاه سجده نخواهم کرد. اما آدم وقتی که «أَلَمْ أَنْهَكُمَا» را شنید خداوند گفت مگر من شما را نهی نکرده بودم؟ گفتند «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا» کردند، یعنی اصرار نکردند بر خطا. 💭 گاهی شیطان در درون آدم‌هایی که قوی هستند یک مسئله‌ی ساده‌ای را به صورت ایجاد می‌کند، خود این انسان این خواسته ی شیطانی را پر و بال می‌دهد. برایش درست می‌کند، لذا می‌گویند شیطان از او یاد می‌گیرد آدم معلم شیطان می‌شود. چون قدرت عقلی که انسان دارد استدلالی که انسان دارد شیطان ندارد انسان باعث می‌شود پر و بال پیدا بکند. 🤲 بعد از این که آدم خواست از خدای تبارک و تعالی درخواست توبه بکند، یاد آن که در مرتبه تعلیم اسماء یاد گرفته بود افتاد. با به آن خواست توبه اش محقق شود. این کلمات همان پنج تنی بودند که نور آن‌ها آن جا متلألع بود. فأنا المحمودُ وهذا محمّد، وأنا العالي وهذا عليّ، وأنا الفاطر وهذه فاطمة، وأنا الإحسانُ وهذا الحسن، وأنا المحسنُ وهذا الحسين (فرائد السمطين، ج 1، ص 36) آدم از خدا سوال کرد این‌ها چه کسانی هستند. گفت این‌ها فرزندان تو هستند که اگر آن‌ها نبودند تو را خلق نمی‌کردیم. این‌ها نفری هستند که اسماء این‌ها از پنج من نشأت گرفته است. بعد می‌فرماید قسم خوردم به عزتم که اگر کسی با کمترین این‌ها بر من وارد شود، قطعا فقط در من داخل می‌شود و همه‌ی نجات و هلاکت همه دائر مدار با این هاست. لذا آدم سلام الله علیه با این‌ها شد. 👬 بحث دیگر مربوط به فرزندان آدم پیش می‌آید. دو فرزند آدم_هابیل و قابیل_قرار شد قربانی پیش خدا ببرند تا ببینند که کدام یک از این‌ها شان می‌شود. خدای تبارک و تعالی قربانی را از از این‌ها قبول کرد و از دیگری قبول نکرد. در مورد این داستان دو چیز نقل شده: یکی این که وقت این‌ها رسید. حضرت آدم به امر الهی با توجه به این که فرزندانی از او آنهم دو به دو به دنیا آمده بودند، به صورت ضربدری امر شد از جانب خدای تعالی که آن دو قلوها هر کدام با قل دیگری_نه قل خودشان_ازدواج بکنند. غیر از این‌ها هم کس دیگری در کار نبود، امر هم هنوز محقق نشده که بیاید. لذا شرایط است. 🖇 ... قسمت اول 📚 منبع: جلسه 95/01/21 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
🖇 (ادامه سخن) 👨‍👩‍👧‍👦 لذا هابیل با خواهر قابیل که با هم به دنیا آمده بودند قرار شد ازدواج بکند و قابیل با خواهر هابیل ازدواج بکند. منتها خواهری که همراه قابیل به دنیا آمده بود زیباتر بود. قابیل نکرد. قابیل به آدم گفت این از جانب است و امر نیست، لذا من نمی‌پذیرم. از همین جا آغاز با آدم سلام الله علیه از جانب قابیل شد. قابیل بزرگ تر هم بود. وقتی می‌بیند خواهر زیباتر از جهت امر الهی نصیب برادر کوچک تر می‌خواهد بشود، و اعتراضش بیشتر میشود. لذا قرار بر این شد که دو قربانی پیش خدا ببرند. هابیل 🐏 بود و قابیل زارع و 👨‍🌾 بود. قرار شد یک چیزی که خیلی برای این‌ها ارزشمند و است پیش خدا عرضه بکنند. 🤨 قابیل در دلش این طور بود که من قربانی را می‌برم اما اگر خدا قبول نکرد و قربانی من مورد قبول واقع نشد، من سر هستم و این را قبول نمی‌کنم. حتی حکمیت خداوند متعال را یعنی عدم قبول حکمیت آدم به کجا منجر شد؟ به تخلف از امر الهی. 🥇 قابیل دسته‌ای گندم آورد از گندم‌های 🌾 پوسیده. برایش مهم نبود، چون حرف را می‌خواست. کاری به این حرف‌ها نداشت. هابیل هم دامش و بهترین محصولاتش را عرضه کرد. آتش آمد و قربانی هابیل را پذیرفت. «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (مائده/ 27) از یکی از این‌ها قربانی قبول شد و از دیگری قبول نشد. آن وقت قابیل گفت هابیل! من تو را خواهم کشت. در آن زمان در آن شرایط که هنوز تا به حالا خونی به زمین نریخته، هنوز کسی نمرده، میگوید من تو را خواهم کشت. آن هم با تاکید_لام تاکید آمده_یعنی حتما تو را خواهم کشت و این نگاه نشان می‌دهد سابقه داشت. ⚔ هابیل نقل می‌کند «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» این حرف خیلی عظیم است. انسانی که به عنوان اولین بار دارد حرف می‌زند چنین مطلبی را میگوید. هنوز نه در کار بوده، نه از جهت فکری. نمی‌گوید از قبول شده. می‌گوید خدا این است که عملی که با باشد می‌پذیرد. این جا هابیل می‌فرماید «لَئِن بَسَطتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ» اگر تو دستت را دراز بکنی و من را بکشی، من در مقابل تو این طور نیستم که پیش‌دستی بکنم و زودتر دفاع بکنم تو را بکشم. 👨‍👦‍👦 یک قول دیگری که در رابطه با این آیه است که چرا این قربانی آمد. این است که وقتی هابیل و قابیل بزرگ شدند آدم خودش را هابیل قرار داد. علی‌رغم این که قابیل بزرگ تر بود. 📚 منبع: جلسه 95/01/21 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-921428224_-211839.mp3
5.83M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید منصور ستاری 🌹 تربیت با عمل یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که می‌آی می‌ایستی وسط بچه‌ها نماز؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.» تسبیح را برداشت و همان طور که می‌چرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی این‌ها نماز می‌ایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و این‌ها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین!؟» هم که می‌خواست بخواند، همینطور بود. ­ ها بعد از سحر کنار بچه‌ها می­‌نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن می‌خواند. همه دورش جمع می‌شدیم. من هم قرآن دستم می­‌گرفتم و خط به خط با او می­خواندم. اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. می‌گفت به جای این که چیزی را با زدن به بچه یاد بدهیم، باید با خودمان نشانش بدهیم. 📚 کتاب آسمان، شهيد ستاري به روايت همسر ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386