۶ تن از شهدای همراه حاج حسن آقا در قطعه ۵۰ کنار هم مدفون هستند. شهدای اخیر کنسولگری ایران در دمشق؛ شهید میلاد بیدی و ... در ردیف پشت این شهدا هستند. شهید آرمان عزیز و شهدای مدافع حرم (معز غلامی و زبرجدی و .... ) چهار، پنج ردیف با شهدای اقتدار فاصله دارند.
متاسفانه روی سنگ مزار این شهدا یا کنارشان هیچ نشانی از اینکه شهدای اقتدار و شهدای موشکی هستند، درج نشده. وگرنه قطعا معرفت و ارادت مردم باصفا و زائران شهدا بیشتر میشد.
این شهدا فقط مال خانوادههایشان نیستند.
ذخایر امروز و همیشه ایران سربلند ما هستند🌷
#شهدای_اقتدار
#بهشت_زهرا
#یاران_گمنام_حاج_حسن
https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستت داریم؛
تو آن فرمانده آشنایی بودی که با غم ما گریستی و جانفدای رهبرمان بودی ... در برابر دشمن بزرگمان در صف مقدم مبارزه، میغریدی و یادمان میانداختی تنها نیستیم.
دوستت داریم سید؛
تو آن شجاعت مقدسی بودی که از عرب معاصر ندیده بودیم اما در تاریخ جستهبودیم و با تو گویی بیان حیدر کرار را میشنیدیم...
ای مهربان با ما...
تو را دوست داريم و در فراقت فقط به بشارت آیهها پناه میبریم و به سرخی گلولهای که از سلاح یارانت به سوی دشمن در پرواز است 🇱🇧🇮🇷🇵🇸
#سید_حسن_نصرالله
#حزبالله_زنده_است
https://eitaa.com/lashkarekhoban
رسیدم به قسمت پرتاب اولین موشک
لاحول و لاقوه الا بالله .....
پای این همه شور و شوق ، عشق ، نمیشود فقط اشک ریخت !! گزاف نیست اگر بگویم، باید جان داد.......
در جام من می پیش تر کن ساقی امشب
با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب
بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند
می ده حریفانم صبوری می توانند
این تازه رویان کهنه رندان زمینند
با ناشکیبایان صبوری را قرینند.
<الله اکبر>
🍃⚘️🍃⚘️
#شما_و_مرد_ابدی
#مرد_ابدی
#زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
https://eitaa.com/lashkarekhoban
....چند فصل از کار، صورت نهاییاش را بازیافته بود. آنها را برای خانم حیدری، ارسال کردم. به دلیل مسائل چالشبرانگیزی که برخی معتقد بودند نباید مطرح شود، خیلی نگران این قسمت بودم! من همه چیز را دربارۀ این خانواده نوشته بودم چون معتقد بودم زندگی این خانوادۀ اصیل و نجیب، آینهای برای آموختن است و هنوز هم شبیه همان مسائل و مشکلات در میان اغلب خانوادههای ایرانی جاریست. خانم حیدری بلافاصله بعد از مطالعه تماس گرفت و با گرمای کلام پرشورش خستگی را از جانم به در کرد: «اگر حاج حسن بود، حتما یک جایزۀ خوب بِهت میداد!» به توصیۀ ایشان، مطالب را در سفر بعدی به خواهر و برادران شهید مقدم هم رساندم. مدتی بعد پیام فریده خانم را هم گرفتم و روحیهام برای جستجو بین هزاران فیش و نوشتن یک متن یکدست، بیشتر و بهتر شد. ایشان با تفألی به حضرت حافظ، شور دیگری به کارِ برادر عزیزشان بخشیدند:
هر که شد محرم دل، در حرم یار بماند🌱 وان که این کار ندانست در انکار بماند 🌾
اگر از پرده برون شد دل من، عیب مکن 🌱 شکر ایزد که نه در پردۀ پندار بماند🌾
...از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر 🌱 یادگاری که درین گنبد دَوّار بماند ...🌾
با هر نسیمِ امید و تأییدی که میوزید، جان میگرفتم و شکر خدا را به جای میآوردم. اما میدانستم هر چه پیش بروم، مخصوصا جنگ و پیچیدگیهایش، کار سختتر خواهد شد! این کار با تجارب قبلیام، زمین تا آسمان تفاوت داشت!
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #مقدمه_کتاب_مرد_ابدی
#انتشار_برای_اولین_بار
#حافظ #چگونه_مینویسم https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
....چند فصل از کار، صورت نهاییاش را بازیافته بود. آنها را برای خانم حیدری، ارسال کردم. به دلیل مسائ
شاید به نظر ساده بیاید اما نگارش بخش خانواده طهرانی مقدمها به دلایلی که به صورت کلی در مقدمه نوشتهام بسیار دشوار بود و چالشهای زیادی داشتم. فریده خانم در این قسمت راوی اصلی بود و البته حامی اصلی .... البته شاید به مدد لطف حضرت حافظ ....
چند نفر پیام دادهاند و از نقش آقای قالیباف در تاسیس شهرهای موشکی پرسیدهاند.
قبلا هم تکههایی گذاشته بودم اما همین را بهانه میکنم تا چند صفحه از فصل زیبای ۴۴ ( جلد ۳ مرد ابدی) فصل زائر صخرهها را با شما به اشتراک بگذارم.
کاش آقای قالیباف مهر ۱۴۰۰ که درخواست مصاحبه دادم؛ میپذیرفتند .
چقدر برای تبیین نقش خودشان و حاج حسن آقا که همدیگر را قبول داشتند و با هم پای کار بودند، خوب بود. مخصوصا که چند خاطرهشان را شنیدهام و چقدر راوی خوبی هستند...
#قالیباف
#مرد_ابدی
https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت اولین سیلوی زیر زمینی جمهوری اسلامی ایران از #کتاب_مرد_ابدی قسمت اول کوه و قلّه و سرزمینِ شگفتی نبود که حسن مقدّم آرزوی فتحش را در دل نداشته باشد. زیبایی کوه، برایش فقط در پیچش سنگها، پاکی هوا، برفهای انبوه خفته در سایهها و زیبایی بوتههای وحشی در کوهپایهها، نبود. با کوه انس داشت و از آن درس میگرفت؛ از بزرگیاش، سکوت رازآلودش، شگفتی کوههای فرورفته در افق، از باری که هر کس باید به دوش میکشید، از تنهایی در شبهای تاریک، بیشتر و بهتر خدا را مییافت. میگفت: «بچهها تاریکی و سکوت فضای کوهستان در شب، آدمو یاد قبر میندازه! واقعا چه چیزایی باید با خودمون ببریم؟ خدا به دادمون برسه!»
بخشی از سکوت او در حین کوهنوردی، به تفکر دربارۀ پروژههای جدید موشکی میگذشت. آن روزها حاج حسن درگیر یک پروژۀ بسیار بزرگ و جذاب بود! فکر پویای او، دنبال امن کردن فرایند عملیات موشکی، مدام در جستجو بود. در برابر تهدیدات دشمنِ پُرزوری که در منطقه خیمه زده و مرتب بر تعداد پایگاههای نظامیاش در منطقه میافزود، یا باید انبوهی از سکوهای مختلف و مواضع پرتاب داشتند، یا دست به ابتکاراتی میزدند که دشمن فکرش را نمیکرد. این ایده مدتها در ذهن خلّاق حسن پرورش یافته بود تا زمانی که آن را مطرح کرد و باز چندین گروه را برای عملی کردن آن گِرد هم آورد.
ـ بچهها ما تا الان برای نگهداری موشکها و تجهیزاتمون از تونل استفاده میکردیم، باید برای عملیات موشکی هم بریم زیرِ زمین!
🍂🍃🍂🍃
لطفا بدون لینک منتشر نفرمایید
#زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#مرد_ابدی
#شهرهای_زیرزمینی_موشکی
https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت اولین سیلوی زیر زمینی جمهوری اسلامی ایران از #کتاب_مرد_ابدی قسمت دوم آنها در بازدید از کشورهای مختلف دیده بودند که برخی تونلها و کارخانجات موشکی آنها زیرِ زمین است. در ایران هم تا حدی از تونلها برای نگهداری هم استفاده میشد اما این ایدۀ جسورانه، در اجرا بسیار دشوار و پیچیده بود. نه دانش آن را داشتند و نه ابزار کاملِ کارش را. برای یافتنِ پاسخِ سوالات جدی و مهم در این زمینه، جلسات مختلفی برگزار میکردند. نتیجۀ جلسات، به طراحی یک سیلوی خاصِ پرتاب منجر شد که اسمش را «خیبر» گذاشتند و بین خودشان به شَفت و مُغار معروف شد.
عملیات حفاری پیچیدهای برای این کار لازم بود. آن روزها امیرعلی حاجیزاده، فرمانده مهندسی نیروی هوایی بود که اجرای این کارِ بکر و بینظیر را به عهده گرفت. از نظرات و کمک مهندسین معدن استفاده شد و بچههای نقشهبرداری برای اینکه فرآیند حفاری دقیق و درست انجام شود، به کمک آمدند.
وسعت و ارتفاعِ محیطِ سیلو باید به اندازهای میبود که یک موشک بتواند آنجا جابهجا شده و روی سکو عمود شود. مهندسی نیروی هوایی برای حفاری چنین موضعی کارهای ابتکاری فراوانی انجام داد، در حالیکه آن روزها تجهیزات لازم برای حفاری عمودی در کشور وجود نداشت! 🍂🍃🍂🍃 لطفا بدون لینک منتشر نفرمایید
#زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#مرد_ابدی
#شهرهای_زیرزمینی_موشکی https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت اولین سیلوی زیر زمینی جمهوری اسلامی ایران از #کتاب_مرد_ابدی قسمت سوم کار در هر بخش با ملاحظات و پیچیدگیهای فراوان، توسط چندین تیم به صورت کاملا محرمانه انجام میگرفت تا دهها گره دشوار علمی باز شود. برای ساخت درهای ضدانفجار، مطالعات زیادی انجام شد و پس از چند بار شبیهسازی، بالاخره چیزی را که میخواستند، ساختند.
اجرای اولین سیلوی پرتاب زیرسطحی جمهوری اسلامی، پروژۀ بسیار پیچیدهای بود که حدود سه سال طول کشید و بالاخره در فروردین 1379 به مرحلۀ تست رسید. تست این سیلو، مثل همۀ تستهای دیگر و بلکه بیشتر از آنها، اهمیت و اضطرابی خاص داشت؛ چون بخشی از مسیر حرکت عمودِ موشک از داخلِ جدارۀ کوه انجام میشد. با حضور سردار قالیباف، فرمانده وقت نیروی هوایی و تعدادی از فرماندهان دیگر که ناظر این پرتاب بودند، تست انجام شد. منطقۀ تست نزدیک مرز بود و نگران بودند کشورهای نزدیک هم اطلاعات این عملیات را بگیرند. یک فروند شهاب_1 با برد کوتاهشده، پرتاب شد تا مسیر پروازش آنقدر طولانی نباشد که اطلاعاتش برای غریبهها مشخص شود.
این تست، تست موفق و بسیار درخشانی بود که پایۀ کارهای بعدی شد. کمتر پروژهای بود که کارهای تکمیلی بعدی بر آن استوار نشود. با اقتباس از دانش و تجربهای که در فرآیند ساخت شفتومغارِ خیبر به دست آوردند، ایدۀ سیلوهای دیگرِ پرتاب عملی شد. 🍂🍃🍂🍃 لطفا بدون لینک منتشر نفرمایید #انتشار_برای_اولین_بار #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #شهرهای_زیرزمینی_موشکی #مرد_ابدی https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت اولین سیلوی زیر زمینی جمهوری اسلامی ایران از #کتاب_مرد_ابدی قسمت چهارم حسن مقدّم، هر نوآوری را پاس میداشت. ایدههای بکر و دورنگریهای خودش، جرئت و جسارتی میطلبید که هر کسی آن را نداشت. او کلاس جدیدی در سیلوهای زیرسطحی گشود و ... .
حاج حسن ساخت شهرهای موشکی زیرزمینی را اواخر دهۀ هفتاد مطرح کرده بود. خودش پیگیر همۀ این پروژهها و ساختو سازها بود. هر کس کنار حسن بود، باید پابه پای او میدوید! او، مردِ خستگی ناپذیری بود که حد توقفی برای خودش، کارش و یارانش نمیشناخت و هر چه پیش میرفت، عزمش بیشتر جزم میشد تا فاصلۀ طولانی عقبماندگی کشورش با قدرتِ موشکی دنیا را کوتاه و کوتاهتر کند. خودش مرتب پای کار میرفت و وضعیت پیشرفتِ پروژهها را بررسی میکرد. مایل نبود خبر این اقدامات جایی درز کند و میکوشید بخشی از این توانمندیها پنهان بماند، احساس میکرد با آثاری که در محیط پادگانی ایجاد شده، دشمن اطلاعات کلی گرفته که ایران سیلوهای پرتاب نوع جدیدی را کار کرده است. (پاورقی: سردار سید مجید موسوی: «سردار حاجیزاده در سال 1389 خبر چنین سیلوهایی را رسانهای کرد. سیلوهایی که در دنیا متداول شده است. در ادامۀ کار، بر پایۀ همان طراحیها، نمونههای دیگری طراحی و اجرا شد که جذابیتهای بصری هم داشت و رونمایی از رگبار موشکی که پس از شهادت سردارمقدّم در اواخر دهۀ نود رونمایی شد، بر مبنای زمینههای ذهنی و فکری است که در حیات شهیدِ مقدّم و پس از آن، بر روی سیلوها انجام شده است.»
🍂🍃🍂🍃 #انتشار_برای_اولین_بار #زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #به_قلم_معصومه_سپهری #شهرهای_زیرزمینی_موشکی #مرد_ابدی https://eitaa.com/lashkarekhoban
شهید حسن طهرانی مقدم در یکی از مراسمات سالگرد شهید احمد کاظمی درباره نقش فرماندهان دوران جنگ و پس از آن سخن میگوید. سخنانی که از یک سو مظلومیت و ایثار فرماندهان را نشان میدهد و از سویی شجاعت و اقتدارشان را ... او میگوید: همیشه از مظلومیت رزمندگان صحبتهای زیادی شنیدین اما هیچ وقت از مظلومیت فرماندهانِ جنگ کسی نیومده صحبت بکنه! پس از جنگ کتابی منتشر شد که صدام رو 46 کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم یاری میکردند و نام برد و دقیقا میگفت که این کشورها چه کمکی به صدام میکردند یعنی عراق تماما کشورهای عربی پشتش و 46 کشور حامی صدام بودند. [اما] کی میتونه تو این جنگ بگه که کشور ما تماما در [کمکِ] جنگ بود؟ کی میتونه امروز مدعی بشه نیروهای مسلح ما تماما در جنگ بود؟ کی میتونه بگه تمام تجهیزات ما در جنگ بر علیه صدام به کار گرفته شد؟
فرماندهان، شما در نظر بگیرید، با تمام محرومیت ومظلومیت در برابر 46 کشور مستقیم و غیرمستقیم با یه مشت بچههایی که فقط اخلاص وجودشون رو گذاشته بودن در طَبَق اطاعت و با تیزهوشی و درایت و مدیریتِ فوقالعاده [جنگ را اداره میکردند] من اینو به شما بگم و امروز ثبت بشه این قضایا. تک تک این فرماندهان بزرگ، شاید از این مزیت نسبی برخوردار بودن ولی هرگز از این مزیتهاشون استفاده نکردن که من اینجا حیفم میاد و مردانگی نیست که به شما نگم؛ برای مثال زحمات آقا محسن در زمان جنگ. مظلومیت و زحماتِ طاقتفرسایی که [آقا محسن] کشید و تمام فرماندهان قرارگاه و فرماندهان لشکرها. شما در نظر بگیرید لشکری که وقتی بازدید میکردین هیچ چی از دارا بودنِ یک صبغۀ نظامی پیدا نمیکردین، چیزی نبود ولی طرف مقابل[چنین نبود!] این جاها بود که تو این مکتب و توی این شدائد بزرگان تربیت میشدن. احمد کاظمیها، یزدانیها، رَشادیها، مردان اینجا رشد میکردن. احمد کاظمی همیشه ضجه میزد که چرا نرفت با شهید خرازی و شهید باکری؟ ولی دو تا مأموریت براش باقی مونده بود. خداوند عزوجل به این دلیل که این نظامِ مقدس، زمینه و آغازگر ظهورِ آخرین حجت خودش بر روی زمینه، یک مرد بزرگ میخواست که مشکلات این کشور رو در اوج شدائد حل بکنه و اون احمد کاظمی بود. [احمد از جنگ زنده] باقی ماند برای حل دو مشکل بزرگ کشور، یکی کردستان، که من یه خاطرهای رو میخوام اینجا محضر شما عرض بکنم که خیلی شنیدنیه! کردستانی که وقتی احمد کاظمی اومد تأمینها رو جمع کرد و عبور و مرور در کردستان 24 ساعته شد و میگفت من به شاخوبرگ کاری ندارم، میرم سراغ ریشه. و سپاه خودش رو تا عمق 200 کیلومتری عراق بالای قلعهدیزه بُرد و به ما مأموریت داده شد با استقرار سیستمهای موشکی این مأموریت رو حمایت بکنیم. گوش کنید! اینجا [کارِ] این آدم دوراندیش و بزرگ و مقتدر رو. ما اومدیم سیستمهای موشکی رو دقیقا جایی نصب کردیم که شهید بروجردی شهید شده بود. به یاد شهید بروجردی در همون نقطه سیستمهای موشکی رو که یک سیستم موشکی پیشرفته بود نصب کردیم که اینجا جا داره از دکتر قالیباف به نیکی و بزرگی یاد بکنم برای حمایت از این مأموریت... . #زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #راز_فرماندهان #قالیباف https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
روایت اولین سیلوی زیر زمینی جمهوری اسلامی ایران از #کتاب_مرد_ابدی قسمت سوم
برخی مسائل ریز و علمی که درین مسیر حل شد؛ ماند برای کسانی که خودشان کتاب را مطالعه میفرمایند🌱😊
پیامهایی که هر از گاهی از سوی بزرگوارانی میرسد که کتاب را خوانده و نظرشان را اعلاممیفرمایند، حقیقتا بخشی از حال خوب است برای هر محقق و نویسندهای....
خیلی ممنونم از نظر لطف شما که با کتاب دوست شدهاید.
الحمدلله رب العالمین 🌳🌳
#شما_و_مرد_ابدی
#پیام_شما
#مرد_ابدی
https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
پیامهایی که هر از گاهی از سوی بزرگوارانی میرسد که کتاب را خوانده و نظرشان را اعلاممیفرمایند، حقی
جلد اول به اتمام رسید و من با این جملات بر گزیده ی پایانی مانده ام..... متحیر !!!
از منتهای توکل و عزم راسخ و اراده ی پولادین آن مرد الهی ، ولی گمنام خدا
{ همه بدونن میشه از این راه پیش رفت و همه ی مشکلات را حل کرد .}
او به تنهایی یک مکتب بود ،
مکتب شهید حسن تهرانی مقدم یعنی عاشقانه خواستن و ققنوس وار رسیدن ........
و ....
🌷عزت با شهیدان مستدام🌷
#شما_و_مرد_ابدی
#مرد_ابدی
https://eitaa.com/lashkarekhoban
روزگاری هم بود که با پذیرش سختیها و خطرات؛ مسیرهای طولانی را با مشقت و ناشناس؛ در جادهها و گاه زیر زمین طی میکردید تا به جاهایی در جنوب لبنان برسید که قدرت موشکی مقاومت حزبالله آنجا داشت خلق میشد... مثل #حسن_طهرانی_مقدم که داشت با حمایتهای شما؛ ایدههای بلندش را با قدرت پیش می برد...
الحق که یاوران هم و مردان روزهای سخت جنگید.
#سردار_قالیباف
#قالیباف
#سردار_حسن_طهرانی_مقدم
#لبنان
#مرد_ابدی
#مردان_میدان
https://eitaa.com/lashkarekhoban
هدایت شده از فاطمه عارفنژاد
به شهید حسن طهرانیمقدم و وعدههای صادقش
اخم کردی و رعدوبرق آمد
ابرها را به سمت باران برد
آرزوهای دوربردت را
باد تا رزمگاه طوفان برد
ماه بود و غرور دیدن تو
وقت، وقت ستارهچیدن تو
شب غم را نگاه روشن تو
به افقهای نورباران برد
به کجاها نگاه میکردی
که دل دوردستها لرزید؟
چشمهایت چه دوربینی بود
که دل از برجک نگهبان برد؟
رنگ خون مینوشت خودکارت
چرخ زد دور نقشه پرگارت
برق چشم همیشهبیدارت
خواب از چشم نابکاران برد
یاعلی گفتی و ارادهٔ تو
پنجه در پنجهٔ ستم انداخت
دستهایت چه آبرویی از
همهٔ دستگاه شیطان برد
ساحران چاره جستجو کردند:
«راه حل چیست؟» گفتگو کردند
تا همه هرچه بود رو کردند
قهرمان یک عصا به میدان برد
لشکر دیو و دد صف اندر صف
آرش از خاک خود گرفت هدف
امر حق آمد، از کمان شرف
تیر با اشتیاق فرمان برد
نه فریب و نه قصهپردازی
در شبِ پخش زندهٔ بازی
دید دنیا چطور باخت حریف
دید دنیا چطور ایران برد
#فاطمه_عارفنژاد
#وعده_صادق
@fatemeh_arefnejad
لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
به شهید حسن طهرانیمقدم و وعدههای صادقش اخم کردی و رعدوبرق آمد ابرها را به سمت باران برد آرزوهای
هنر و شعر زیبای خانم فاطمه عارفنژاد، از همراهان خوش زبان #کتاب_مرد_ابدی که نظرشان را قبلا منتشر کرده بودیم برای حاج حسن آقا؛ عزیز جهان اسلام⚘️🇮🇷...
وقتی میآیم اینجا، دلتنگیها میروند. سنگینی و حس اندوه تنهایی میرود.
نمیدانم چرا بعضی از مردم فکر میکنند این انس و زیارت مزار شهدا اثر ندارد؟ من زندگی را اولین بار کنار مزار شهدا در تبریز فهمیدم..
در تمام دوازده سالی که با هم آشنا شدهایم همینجا ایشان را مییابم و قدرت اثر و نظرشان را حس میکنم. و البته در....
آبان دارد میرسد.
ماه تولد و شهادت شما حسن آقای عزیز ما
موشکی کشورمان که شما راهش را آغاز کردید دارد چهل ساله میشود. امسال؛ بار سخت و ارزشمندی که بر دوشم بود ، سبک شده اما چرا دردهای نامردی در قلب و جانم بیشتر است؟
شاید هم خاصیت این کارها همین است. شما یادم داده بودید هر چه کار بزرگتر و مهمتر و بهتری انجام دهی، باز هم کسانی هستند که بیشتر از قبل آزارت دهند! انگار یادم رفته بود.
مدام باید مشق بنویسم از سرمشقی که شما و چند شهید دیگر یادم دادید. این نوشتن از همه نوشتنها سختتر است...
#مرد_ابدی
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#کتابهایم
#بهشت_زهرا
#دلتنگیهای_یک_نویسنده_کوچک
https://eitaa.com/lashkarekhoban
سلام و ارادت همراهان باصفای کانال لشکر خوبان
انشاءالله سعی میکنم تا رسیدن به سالروز عروجشان، قصه زندگی برخی شهدا از کتاب مرد ابدی با هم بخوانیم... انشاءالله
در آستانه سیزدهمین سالگرد عروج شهید حسن طهرانیمقدم و یارانش، با یکی از شهیدان همراهش آشنا شویم:
⚘️🌱⚘️🌱⚘️
مهندس محمد غلامی، جانشین فرماندهی پادگان مدرس بود. او که متولد سال 1351 در شهرستان بیجار بود، مهندس باهوش و خلّاقی با مدرک کارشناسی ارشد مکانیک بود که اغلب اوقات با لپتاپ در کنار حاج حسن بود و به ایدههای او جان میداد. مردی بسیار کمحرف و تودار، اما با قابلیتهای بالا که وزنۀ مطمئنی برای پروژۀ موتور موشک قائم شده بود. در خانوادهاش کسی از کار او چیزی نمیدانست. در پاسخ همسرش که دبیر فیزیک بود و دوست داشت از کار همسرش سردربیاورد، فقط میگفت: «نگفتن که بگیم!!» خودش، دفتر مهندسی و کارگاه داشت و به راحتی میتوانست از نظر کاری و مادی هر قدر میخواهد پیشرفت کند اما به حاج حسن مقدّم ایمان داشت و حرفهای او برایش در حکم سند قطعی و لازمالاجرا بود. او همۀ خطرات را به حضور در کنار سردار مقدّم و و کمک به پیشبُرد کارهایی که در مدرس انجام میشد به جان خریده بود. دوستان نزدیک مهندس غلامی میدانستند او با علم و استعداد و سوابقی که دارد میتواند در بهترین مراکز فضایی دنیا کار کند. او میگفت: «هر وقت حاج آقا منو ول کنه، خانوادمو برمیدارم میرم کانادا!»
بهخاطر همین حرفش، دوستانش به شوخی به او مهندسِ کانادایی میگفتند!
🌱🌱
لطفا مطالب را بدون لینک منتشر نکنید.
خواهشمندم اگر اصرار بر انتشار مطالب بدون لینک کانال لشکر خوبان دارید، حتما مطلب را بدون تغییر و با نام مرجع کتاب ابدی منتشر کنید.
#شهید_محمد_غلامی
#مرد_ابدی
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#شهیدان_موشکی
#شهیدان_اقتدار
https://eitaa.com/lashkarekhoban
شهیدان مهندس حسن طهرانی مقدم و مهندس محمد غلامی که بین بچههای مدرس به مهندس کانادایی معروف بود چون....
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#یاران_حاج_حسن
https://eitaa.com/lashkarekhoban