.
#ط_اکبری
(مامان #رضا 7ساله، #طاها 6ساله، #محمد 3ساله، #زهرا 4ماهه)
.
نکنه بچه ها طوریشون بشه؟
مثل روزی که با هیچ روشی نتونستم خون دماغ طاها رو بند بیارم
یا وقتی که دست محمد گیر کرد تو سوراخ فرمون سه چرخه
نکنه حبس تو خونه بهم فشار بیاره و حوصله بچه ها رو نداشته باشم؟
یا بچه ها دلتنگی کنن و بیوفتن به جون من گیس و گیس کشی!🤪
کلاس ورزشم چی؟
یک روز گذشت...
وای تازه یه روز گذشت؟؟
پس چطور دو هفته غیبت همسر رو تحمل کنم؟
.
استغفرالله ربی و اتوب الیه...
پناه بر خدا، کار که از دست خدا در نرفته! خودش برای من طراحی کرده
حتما خیری توش هست خودش هم که داره میبینه
دیده هیشکی برام مرخصی رد نمیکنه
یه مدت وظیفه همسرداری رو برام سبک کرده!
فرصت خلوت با خودم رو برام جور کرده!
.
اتفاقا یه مدت بود خیلی سردرگم بودم و برنامه خوبی نمیتونستم بریزم
دوتا کتاب نیمه رها شده هم داشتم که گذاشته بودم برای شاید وقتی دیگر😜
بعلاوه کلی فایل صوتی که توصیه یه استاد بود
برنامه ریختم تا همسر نیومده از هر فرصت کوچیک روز و شب براشون استفاده کنم و سعی کنم راه حل مسائلم رو پیدا کنم
.
میدونستم یک قاشق م خ ابراز خستگی و یک قرص ابراز دلتنگی باعث میشد کارشون رو نیمه کاره رها کنن و برگردن
اما از کجا معلوم صلاح در اون باشه؟!
.
چند قسمت برنامه مورد علاقهم بعلاوه چندتا انیمیشن مناسب برای بچه ها رو دانلود کردم و گهگاهی موقع بازی با زهرا یا شیردادن کنار بچه ها میدیدم و راجع بهشون حرف میزدیم
بازیهای توی #کتاب_کشتی_نجات هم که یکی از امدادهای الهی بود جهت تخلیه انرژی و هیجانات ماسیده تو وجودشون که به موقع به دادم رسید.
#روضه_خانگی هم که به لطف خدا همیشه طرفدار داره🤩
.
الان که برخلاف انتظار، هفته چهارم! رو پشت سر میذارم میبینم که شکر خدا زندگی جریان داشت
شاید چندباری غذاهای نیمه کاره روی سفره چشم انتظارم موندن
یا آخر شبهایی که بابا میومدن پیشمون و تلویزیون با دودکش، مهمون ناخونده مون میشد و بچه ها هم که عاشق مهمون!
و منم مشغول آشپزخونه، دیگه فرصت رقابت سنگین با تلویزیون رو نداشتم😆
یا روزی که حالم بد بود و نتونستم غذا درست کنم و مرتاض وار خوابیدیم!🤪
خلاصه که گذشت
الحمدلله زندگی و بچه ها رو به رشد هستن همسرم هم که در تماس تصویری بچه ها رو میبینه کلی بهم افتخار میکنه
و قدردان ثانیه های درکنار هم بودن هست
.
این مدت بازم بهم ثابت شد این نگاه و رفتار منه که زندگی رو میسازه اتفاقات چه موندگار و چه گذرا، فقط موانعی هستن که باید ازشون عبور کرد و بهترین توشهها رو گرفت
البته با علم به اینکه در محضر خدا هستم
.
#روزنوشت_مادری
#فرهنگ_مقاومت
#امتحانات_الهی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#از_لابهلای_کتابها
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ه_محمدی
(مامان #محمد ۳.۵ساله و #حسین ۸ماهه)
کمتر از دو ماه پیش بود که خانوادگی درگیر کرونا شدیم.
خیلی بدحال شده بودم و حتی حال و حوصلهی بچهها رم نداشتم.
اون مدت همسرم از بچهها نگهداری میکرد.
خدا لطف کرد که ایشون خفیف گرفتن و مثل من از پا نیفتادن...
خانوادهی همسرم تو اون روزا خیلی به دادمون رسیدن.
از غذا و دمنوش و آبمیوه آوردن و دارو گرفتن تا حتی نگهداری بچهها؛ چند روزی شد که بچهها رو میسپردیم دست عموشون و پیگیر درمان من میشدیم.
خانوادهی عموشون، قبل ما گرفته بودن و بهبودی نسبی پیدا کرده بودن.
از طرفی مادرشوهرم هم درگیر شده بودن و بیمارستان بستری بودن و خواهر و برادرهای همسرم، پیگیر درمان ایشون هم بودن...
روزهای سختی بود برامون.
به خاطر داروها، یه مدتی به حسین شیرخشک دادیم و بعد که میخواستم شیر خودمو بدم، خیلییی کم شده بود.😢
دیگه شیر خشکم نمیخورد. وقتی میدیدم هرچی میخوره، سیر نمیشه دلم میگرفت...
خدا رو به اسم یا رازق الطفل الصغیرش صدا میزدم و به یاد حضرت رباب میافتادم...
چه میکشیدی وقتی علی اصغرت گرسنه بود و شیری نداشتی...
یا رازق الطفل الصغیر
یا راحم الشیخ الکبیر...
خدایا مادرشوهرم رو خودت شفا بده...
یا جابر العظم الکسیر...
خدایا این همه مریض بدحال تو بیمارستانا هست... خودت مریضیهاشون رو درمان کن...
به لطف خدا اون روزها گذشت...
و همه سلامتیمون رو به دست آوردیم. درواقع خدا بهمون عمر دوباره داد، بلکه بهتر زندگی کنیم.
وقتی حالم بهتر شده بود و میتونستم سر و صدا و اذیت بچهها رو تحمل کنم، چقدر خدا رو شکر کردم.
تو ایام بیماری، از خدا خواسته بودم منو مادر بهتری برای این بچهها قرار بده.
کمکم کنه انسانهای خوبی تربیت کنم و تقدیم اسلام کنم...
از خدا میخواستم سلامتیمونو بده، تا دغدغهی جسم بیمار خودمون و خانوادهمون رو نداشته باشیم و بتونیم درد اسلام و انسانهای دیگه رو داشته باشیم.
مادرشوهرم که از بیمارستان مرخص شد، هنوز نیاز به دستگاه اکسیژن و مراقبت داشت.
هر روز و هرشب، یکی از بچههاش پیشش بودن تا مراقبش باشن...
زحمتی که پدر و مادر شوهرم تو جوانی کشیدن و ۷ تا فرزند بزرگ کردن، حالا تو این ایام سختی، هم به داد ما رسیده بود و هم به داد خودشون.
و من حس میکردم به خاطر این همدلی و همیاری، چقدر خداوند با نظر رحمتش به این خانواده نگاه کرد.
پ.ن: برای شفای همهی مریضا، مخصوصا کروناییها، صلواتی ختم کنیم.
#کرونا
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
*کانال مادران شریف ایران زمین*
@madaran_sharif
#از_لابهلای_کتابها
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام
همراهان همیشگی مادران شریف🌹
خانوادهای که دو فرزند داشتن، به تازگی صاحب سه قلو شدند، متاسفانه یکی از قلها عمرش به دنیا نبوده.
میخوایم توسط مجموعه جهادی مهر فرشتهها بستهای شامل مایحتاج فرزندان این خانواده عزیز تهیه کنیم و به دستشون برسونیم.
مبالغ مورد نظر خودتون رو به شماره کارت مهر شریف حداکثر تا فردا شب واریز کنید.
۶۰۳۷۹۹۸۱۷۷۳۲۳۰۶۹
به نام پگاه بهروزی
انشاالله با شاد کردن دل این فرشتههای زمینی برکات مادی و معنوی به خونههاتون جاری بشه.
☘☘☘
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
22.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام✋🏻
خانومِ نانسی رو یادتونه که ۱۵ فرزند داشتن و از راهکارهاشون برای کاهش هزینه ها میگفتن؟!
ادامهی پیشنهاداتشون رو تو این کلیپ ببینید.
شما کدوم یکی از این کارها رو انجام میدید؟!
پیشنهادتون برای کاهش مصرف انرژی چیه؟
#ا_باغانی
#پ_عارفی
#پ_بهروزی
#خانواده_چندفرزندی
#مدیریت_اقتصادی_خانواده
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
سلام همراهان همیشگی مادران شریف🌹 خانوادهای که دو فرزند داشتن، به تازگی صاحب سه قلو شدند، متاسفانه
سلام
صبح جمعهتون بخیر😊❤️
در مجموع دو میلیون و صد و چهل هزار تومان واریز شد که تحویل مجموعه مهر فرشتهها دادیم.😊
به زودی تصویر اقلام خریداری شده رو تو کانال میذاریم.
.
#ا_باغانی
(مامان #علی ۴ساله و #رضا ۱سال و ۲ماهه)
چند وقتی بود علی ظهرها نمیخوابید و من سعی میکردم یه سرگرمی جدید برای ظهرها پیدا کنم.
از اونجایی که قبلاً چند سالی سابقهی تدریس زبان انگلیسی به کودکان رو داشتم، با خودم فکر کردم شاید بتونم داخل خونه برای علی کلاس بذارم.👌🏻 چون دوران کرونا هم بود و کلاسهای حضوری تعطیل بود.
یه روز با هم رفتیم بیرون و از شهر کتاب، کتاب زبان مخصوص کودکانی که خودم تجربهی تدریسش رو داشتم، خریدیم و با امید به خدا شروع کردیم.
همون روز بهش گفتم دوست داری بری کلاس زبان؟ و سعی کردم کاری کنم که فضای کلاس واقعی رو توی خونه ایجاد کنم تا بیشتر علاقهمند بشه. مثلاً خودم به عنوان معلم روسری سر کردم😄 و علی نشست روی مبل و من اومدم داخل کلاس! و مثل کلاسهای واقعی باهاش صحبت کردم و تدریس کردم و صوت رو پخش کردم. بعدش هم رنگآمیزی کتاب. دقیقاً مثل برنامهی کلاس واقعی.
البته مدت زمان کلاس خیلی کوتاهتر از حالت واقعی بود😉 چون یک شاگرد داشتم و خب کلاس زودتر تموم میشد!
بعدش هم خداحافظی کردیم و علی رفت خونه، زنگ زد و مامانش درو باز کرد و دیگه من شدم مامانش.
خلاصه بعد از چند جلسه دیدم خداروشکر علی خیلی علاقه داره و هرروز بهم میگفت کلاس زبان دارم!😋
به همین روش چندین ماه کار کردیم و چند کتاب رو تموم کردیم. آخر هر ترم هم امتحان شفاهی داشتیم. البته حواسم به این نکته بود که با توجه به سن کم علی آموزش حالت بازی داشته باشه و دقیقا چون علی علاقه نشون داده بود، ادامه دادیم. یعنی اگه میدیدم علاقه نداره اصلا اجبارش نمیکردم و ادامه نمیدادم.
بعد از چندماه به فکر افتادم که براش کلاس قرآن هم بذارم. همیشه دنبال یک مرجع خوب برای آموزش قرآن بودم. مثلاً کتابی که همراهش سیدی آموزشی و رنگآمیزی هم داشته باشه تا بچه بیشتر علاقه نشون بده. اما مرجع خوبی پیدا نکردم.😕
تا اینکه برای جایزهی عید غدیر بهش یه کتاب پر زرق و برق سورههای کوچیک قرآن رو هدیه دادم و تصمیم گرفتم به امید خدا با همین کتاب آموزش رو شروع کنم.👌🏻
آموزشمون از سورهی توحید شروع شد. برای هر جلسه هم قبلش توی اینترنت میگردم و چند تا کلیپ آموزشی پیدا میکنم.
چندتا تصویر رنگ آمیزی هم با موضوعهای قرآنی پرینت میگیرم و هر جلسه بهش میدم.🎨
خداروشکر باز هم علی علاقه نشون داد. البته تلفظ بعضی کلمات قرآن کمی براش سخت بود و گاهی زیاد علاقه نشون نمیداد که تکرار کنه. چون نمیتونست خوب کلمه رو ادا کنه.
برای علاقهمندی بیشترش توی کلاس بهش گفتم هر دو تا سوره که حفظ بشی یک جایزه داری. و بعد از اون علی خیلی علاقهمند شد. اولین جایزه رو هم بعد از حفظ سورههای توحید و کوثر بهش دادم.
خداروشکر تا الان هر دو کلاس رو دوست داشته. هم وقتش رو پر میکنه، هم یک حرکت دو نفرهست که باعث تعامل من و علی میشه. هم یه چیز مفیدی یاد میگیره و علاقه داره. توی بقیه زمان ها هم به بهانههای مختلف گاهی سورههایی که یاد گرفته یا کلمات انگلیسی رو با هم تکرار میکنیم.
کلاسهامون ظهرها برگزار میشه و اون زمان رضا معمولاً خوابه. اگر هم بیدار باشه، صحبتها براش جدیده و اونم گوش میده. بعضی وقتا هم به عنوان شاگرد کلاس اسمش رو صدا میزنم! یکی دیگه از چیزهایی که باعث علاقهمند شدن علی میشه اینه که من اسم چندتا بچه دیگه رو هم که به طور خیالی! روی صندلیهای دیگه نشستن صدا میکنم و ازشون میخوام که تکرار کنن و جواب بدن.
پ.ن: اینکه به علی زبان انگلیسی آموزش میدم به این معنی نیست که این حرکت رو از این سن توصیه کنم. صرفاً چون خودم در این زمینه تجربه داشتم از زبان شروع کردم و چون علی علاقه نشون داد، ادامه دادم.
ممکنه بچه توی این سن اصلا به آموزش علاقه نشون نده. مشکلی نیست. چون بچه زیر هفت سال فقط به بازی نیاز داره و وقتی بزرگتر میشه زمان کافی برای آموزش هست.
#بازی #آموزش_کودکان
#آموزش_با_بازی
#سبک_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#از_لابهلای_کتابها
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام همراهان عزیز🌹
حالتون خوبه؟
ما چند وقتیه که یک کار پژوهشی رو شروع کردیم و میخوایم زندگی و تجربیات مامانهای چندفرزندی رو بررسی کنیم.
توی این مرحله نیاز به کمک شما داریم🙏
مامانهایی که صاحب ۴ فرزند و بیشتر هستید، ازتون خواهش میکنیم وقت با ارزشتون رو در اختیار ما قرار بدید و این پرسشنامه رو پر کنید.
از بقیه شما عزیزان هم خواهشمندیم که این پرسشنامه رو به دست مامانهایی که ۴ فرزند و یا بیشتر دارن، برسونید و بهمون در این کار کمک کنید.❤️
لینک پرسشنامه (مختص مادران ۴ فرزند و بیشتر):
https://survey.porsline.ir/s/haFH3Jl
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_منظمی
(مامان علی آقا سه سال و ده ماهه و فاطمه خانوم دوسال و هشت ماهه)
فکر کنم برای همهی مادرها زیاد پیش اومده که آشنایی را بعد از مدتها ببینند و بشنوند که وای کوچولوت چقدر بزرگ شده!🥰
بزرگ شدنی که معمولاً به چشم بقیه بیشتر میاد تا مادری که روزانه کنار بچههاست.
ولی تا حالا خودتون هم حس کردید که بچتون چقدر بزرگ شده؟
مدتیه حس میکنم بچهها یکدفعه بزرگ شدند.
مخصوصاً که فاطمه بانو خیلی عوض شده.🤯
ویژگیهای شخصیتیاش بیشتر داره خودش رو نشون میده.
و مهمترین ویژگی دختری نه! گفتن شده😑
این که دوست داره تمام کارها را خودش تنهایی انجام بده.
از تنها دستشویی رفتن تا قاچ کردن میوه و پوشیدن لباسهاش، حتی پختن غذای خودش😭
تکیه کلامش هم شده (لودم)، یعنی خودم انجام بدم.
همهی بچهها تو یه سنی این ویژگی رو دارن ولی تو دختر ما خیلی شدیدتره.
اینقدری که اطرافیان میگن تا حالا بچه اینطوری ندیدیم.😬
اوایل که این مدل رفتار شروع شدهبود نمیتونستم باهاش کنار بیام روزی چند بار چالش داشتیم.
من میخواستم کمکش کنم و اون نمیخواست کسی کمکش کنه.🤷🏻♀️
درنتیجه کارها خیلی بیشتر طول میکشید.
بعد مدتی دیدم توی این چالشها یا دختری برنده میشه و اعصاب من خورد یا به ناراحتی و گریهی طولانی فاطمه خانم ختم میشه.
برای همین سعی کردم کلید جادویی🤩 خودم رو استفاده کنم .
* پذیرش *
تصمیم گرفتم بپذیرم روحیهی دخترم همینه، قصدش آزار من نیست. 👌🏻
البته که اطرافیان بهم یادآوری کردن، این دقیقاً مدل بچگیهای خودته.
خودت هم وقتی بچه بودی بهت میگفتیم خانمِ نه🙄
و باز مثل همیشه پذیرش سخت ولی شدنیه...
بعد پذیرش تونستم ببینم این ویژگی چه فواید جالبی داره!🤭
اینکه با تقویتش چقدر در کارهای خونه بیشتر کمک میکنه. (از خورد کردن خیار و میوه با چاقوی کند تا جمع کردن و چیدن سفره البته وقتی حال داره😜)
اینکه چقدر از همسنوسالهاش تو انجام کارهای فردی جلوتره حتی از داداشش.( موقع بیرون رفتن تقریبا تمام لباس هاشو خودش میپوشه. )
اینکه چقدر بااراده است و چقدر سریع یاد میگیره. (جدیدا داره تا کردن لباس رو یاد میگیره🤩.)
خلاصه که هرروز چالش داریم مخصوصاً وقتی عجله داریم. 🥴🙁
اما مدام به خودم یادآوری میکنم که هر ویژگیای که خدا داده حتی اگر در ظاهر سختی یا آزاردهنده باشه حتما فواید و جنبههای مثبت بزرگی داره.
#مادران_شریف_ایران_زمین
#روزنوشت_های_مادری
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#از_لابهلای_کتابها
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#پ_شکوری
(مامان #عباس ۳سال و ۱۰ماهه و #فاطمه ۲سال و ۴ماهه)
یادمه تنها اسباببازی که توی سیسمونی خریدیم یه دونه اردک زرد با جوجههاش بود.😁
تا یک سالگی عباس هم از اسباببازیهای به ارث رسیده از اقوام یا هدیههایی که بهش میدادن، استفاده میکردیم.
بعدش کمکم وارد فاز خرید اسباببازی شدیم.
هرچی بزرگتر میشد اسباببازیهای متنوعی رو میتونستیم بخریم و دوران آزمون و خطاهامون شروع شد.
حالا میخوام تجربیاتی که توی این حدود دو سال خرید اسباببازی به دست آوردم رو باهاتون در میون بذارم:
۱. مهمترین چیز جنس و کیفیت اسباببازیه. اسباببازیهایی که جنس محکمی ندارن، خیلی زود خراب میشن. درسته که قیمتش ممکنه کمتر باشه، ولی بعد از یکی دو هفته خراب میشه و کل پولی که خرجش شده از بین میره.😖
مثل ماشینهای پلاستیکی با بدنهی ضعیف، ستهای اسباببازی پزشکی یا نجاری یا آشپزی با جنس بد.
پس بهتره به جای تعداد زیادی اسباب بازی با کیفیت پایین، تعداد کمتری اسباب بازی با کیفیت بالا بگیریم که دوام داشته باشه و چندین سال بچهها بتونن باهاش بازی کنن.
۲. طبق تجربه اسباببازیهای باتری خور معمولا بعد از مدت کوتاهی جذابیت خودشون رو از دست میدن. چون خودکاره و خلاقیت و ارادهی بچه توی بازی باهاش دخیل نیست.🧐
مثل ماشین باتری دار خودکار و کنترلی، اسباببازیهای موزیکال مثل گیتار یا ارگ اسباب بازی.
۳. عروسکها و حیوونهای پلاستیکی هم تقریبا برامون خوب بوده و بچهها باهاش سرگرم شدن و میشن.
البته هرچی تعداد عروسکها بیشتر بشه، تعلق خاطر بچه بهشون کمتر میشه.
معمولاً هم از بین همهی عروسکها، بچه خودش یکی دو تا رو انتخاب میکنه و با اونها انس بیشتری میگیره.
تجربهمون در این زمینه هم این بود که زیاد عروسک نگیریم.😅
۴.اما بهترین و مفید ترین اسباببازیهایی که تا الان داشتیم:
اسباببازیهای ساختنی و چیدنی.
انواع لگوها، قطعات مختلف ساختنی، لولههای پلاستیکی که به هم متصل میشن، قطعاتی که توی هم چفت میشن.
خوبیش اینه که معمولاً زمان زیادی بچهها رو سرگرم میکنه و به خاطر مدلش، بچهها باهم همکاری میکنن و هی نمیخوان از دست همدیگه بگیرن. چون قطعات یکسان در تعداد زیاد داره.
توی عکسها چندتا از این اسباببازیهای ساختنی خوب و با کیفیت رو که ایرانی هم هست، بهتون معرفی میکنم.
پ.ن: شماذهم بیاید تجربیاتتون رو باهامون در میون بذارید.
از خرید کدوم اسباببازیها پشیمونید و از کدوما خیلی راضی هستید؟ گروه سنی هر اسباب بازی رو هم بگید.
#روزنوشت_های_مادری
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#از_لابهلای_کتابها
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#ف_جباری
(مامان زهرا ۳ ساله و هدی ۸ ماهه)
داشتم کیسه رو با طناب تند تند میفرستادم پایین و خدا خدا میکردم کسی از تو کوچه رد نشه که یهو صاحبخونه سر رسید.🤦🏻♀️😂
- صاحبخونه: با کی کار دارین؟ چیکار دارین میکنین؟🤔
- پیک سوپری: خریدهای اون خانوم رو آوردم.🙂
-من:😌
پ.ن۱: اولین بار بود که تو خونهی جدید اینترنتی سفارش میدادم، داشتم لباس میپوشیدم تا سفارشم برسه و برم بگیرم که به خودم اومدم دیدم اوووه... جوراب و روسری و چادر بپوشم، ماسک بزنم، ۳ ساله لباس مناسب بپوشه، دمپایی پا کنه، ۸ ماهه رو بزنم زیر بغل، دو طبقه بدون آسانسور با سرعت ۳ ساله بریم پایین، خریدا رو بگیریم، بیایم بالا...🥵😖
این همه کار میخواستم بکنم میرفتم مغازه دیگه!
پ.ن۲: خونه قبلیمون به پیکها میگفتم سفارشم رو داخل آسانسور بذارن و بفرستن بالا، برای اونها هم زحمتی نداشت این کار.
اما چندین بار پیش اومده بود که برای دریافت سفارشهایی که نیاز به امضا داشت، بعد از درخواست از آقای پیک که یا بیخیال امضا بشن یا تشریف بیارن بالا چون من بچههای کوچیک دارم و پایین اومدن برام زحمت زیادی داره با برخوردهای از سر بیمهری مواجه میشدم و به سختی میافتادم.
در حال حاضر توی جامعهی ما بچه داشتن و با بچه در اجتماع حضور پیدا کردن خلاف جریان آب شنا کردنه.😑
موانعی که بر سر راه این جریان وجود داره خیلی متنوعه، از موانع فرهنگی و نگاههای غلط و بیمهریها تا زیرساختهای نامناسب و حتی نبود زیرساختی که مادر و کودکش رو به رسمیت بشناسه.
بنابراین آدمهای متنوعی هم میتونن در حل این مسئله موثر باشن؛
همسایههای عزیز، پیکهای زحمتکش
سیاست گذاران
منبریها
رسانهچیها
باید بفهمن که یک مادر با افتخار برای تربیت انسانهایی که آینده جامعهی اونها را میسازه تلاش میکنه.
پس اونی که از به سختی افتادن در روزمرگیش خجالت میکشه مادر نیست، بلکه اونهایی هستن که جایگاه و شرایط یک مادر رو تمام و کمال درک نمیکنن!
پس بیمهری میکنن،
پس تلاشی برای اصلاح نگرشها در منابر و رسانههاشون نمیکنن،
پس سیاستهایی در جهت حفظ کرامت مادر و کودک نمیگذارن!😣
شما تا حالا تو موقعیتی قرار گرفتین که به خاطر بچهها بیمهری ببینین؟ یا جایی از جامعه، مهمونی، مغازه، بانک، خیابون، حس کردین شرایط و جایگاهتون نادیده گرفته شده؟
توی اون موقعیت از وجود و حضور فرزندتون احساس سرخوردگی داشتین یا با اعتماد به نفس برای حل مسئلهتون تلاش کردین؟
#روزنوشت_های_مادری
#تکریم_مادران
#دوستدار_مادروکودک
#عزت_نفس
#سیاست_گذاری
#فرهنگ_سازی
#خرید_اینترنتی
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
.
#پ_بهروزی
عید امسال یه بره برای بچهها گرفتیم با پول عیدیهاشون. یکی از همسایهها جایی برای نگهداشتنشون داشتند و برهی ما هم مهمان اونها شد. (مستحضرید که ما تو روستا زندگی میکنیم؟!😉)
هر روز بچهها میرفتن پیش ببعیشون و مدتی اونجا بازی میکردن.
از قضا همین چند روز پیش آقا دزده برهمون رو برد.😢
ولی اتفاق خوبی این مدت برامون افتاد که حتی اگه پیدا نشه بازم به هزینهای که کردیم میارزید.
اون اتفاق، اصلاح سبک دورریز خونهی خودمون و خانوادههامون بود.🥰
حجم زبالهمون به شدت کم شد. چون بخش زیادی از دورریز خونه، پوست میوهها و سبزیجات بود که خوراک ببعیها میشد.😬
صبح به صبح همسر و بچهها سبدی پر از پوست خیار و خربزه و آشغال سبزی و... رو میبردند برای برهها.🤭
دیدن این فرآیند خیلی تکاندهنده بود!
با چشم خودمون دیدیم که چقدر مواد غذایی مفید رو دور میریزیم.🥺
همین غذایی که ببعها با اشتها میخورند و گوشت تحویلمون میدن وقتی با بقیهی زبالهها میرن به محل دفن، تولید شیرآبه میکنند و کلی آلودگی برای محیط زیست ایجاد میکنند.🤷🏻♀️
از طرفی تو شرایطی که دامدارهای خرد برای تهیهی غذای دام دچار مشکل هستند و گاهی برههاشون رو ذبح میکنند به خاطر کمبود غذا، همین دورریز خونههای ما میتونه حداقل یک بره رو سیر کنه!😊
خلاصه که نمیشد بیخیالش شد. خانوادههامون هم تشویق کردیم که تا جایی که میشه زبالههای تر رو تو خونه خشک کنند و برسونن به گوسفندها.👏🏻
هرکسی یک بار این کار رو تجربه میکرد دیگه نمیتونست به راحتی پوست میوه و سبزی رو بریزه تو سطل زباله!
سینی یا سبد مخصوص خشک کردن زباله پای ثابت آشپزخونههامون شد و بچهها هم کمکم یاد گرفتند که چه چیزی زباله نیست و باید بریزند تو سبد ببعیها.
راستی به این زبالههای خشک شده که خوراک دام هستند میگن خشکاله.🙂
پ.ن۱: برای یادگیری روش خشک کردن و همینطور اطلاع از محل تحویل خشکاله در شهرهای مختلف، صفحهی خانم حمداوی رو دنبال کنید .
https://instagram.com/ayehhamdavi?utm_medium=copy_link
پ.ن۲: من قبلاً هم یک بار سعی کردهبودم که بدون زباله باشم ولی کمکم میون دغدغههای دیگهام کمرنگ شد. پیشنهادم برای ادامهدار بودن ماجرا اینه که کار رو سبک کنید برای خودتون که خسته نشید. یک دفعه تصمیم نگیرید همهی زبالههاتونو خشک کنید و دورریزتون رو صفر کنید. با یه سبد کوچیک شروع کنید و راحتترین روش رو متناسب با شرایط زندگی خودتون انتخاب کنید.
#خشکاله
#بره
#ببعی
#گوسفند
#مادران_شریف_ایران_زمین
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif