🕯
استادی که دوبار شهید شد!
💢 شهید دکتر محمود رفیعی سوم دی ماه ۱۳۴۳ در یکی از روستاهای قزوین به نام چوبیندر متولد شد.
💢در ۱۶ سالگی عازم جبهه غرب شد. در ۱۳ تیر ۱۳۶۲ در کمین کومله در منطقه سلماس ۱۸ تیر خورد. تمام همرزمانش شهید شده بودند.
با لگد دندههایش را شکستند. تمام مغز استخوان بازوهایش بیرون ریخته بود. گلوله خلاصی به قلبش زدند. او پرواز روح داشت و همان جا بزم شهدا را در آسمانها دید. میخواست حلقه شهدا را تکمیل کند که شهیدان گفتند تو جایت محفوظ است بعداً میآیی! پیکر شهدا را انداختند روی پیکرش و همه را بردند به سردخانه.
💢موقع تشییع شهدا، متوجه باز شدن چشمهایش شدند و او را به بیمارستان منتقل کردند. چندسال در بیمارستان و خانه در رفت و آمد بود تا اندک اندک بهبود یافت. رو به راه که شد، رفت جبهههای جنوب، شیمیایی شد؛ ترکش خورد و یک گوشش بر اثر ترکش ناشنوا شد.
💢سرانجام در ۲۳ مهر ماه ۱۳۹۲، پس از ۳۰ سال تحمل درد ترکشهای آهنی در بدن، به شهادت رسید و به دوستان شهیدش پیوست.
💢انگار به این شهید بزرگوار فرصتی دوباره داده شده بود تا در سنگر علم و دانش نیز خدمت کند و پس از ۳۰ سال تلاش و کسب علم، به دوستان شهیدش بپیوندد.
💢دکتر محمود رفیعی دکتری ادبیات فارسی و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در روز عرفه به لقاءالله پیوست و پیکرش همزمان با برگزاری مراسم قرائت دعای عرفه در این دانشگاه تشییع و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_محمود_رفیعی
#شهدای_جانباز
#شهدای_اساتید
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🕯
لینک ویدئو ماجرای رجعت شهید در حضور مقام معظم رهبری از زبان خود شهید دکتر محمود رفیعی🎞🎥
https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://www.aparat.com/v/pzJjm/%25D8%25AC%25D8%25A7%25D9%2586%25D8%25A8%25D8%25A7%25D8%25B2_%25D8%25B4%25D9%2587%25DB%258C%25D8%25AF_%25D8%25AF%25DA%25A9%25D8%25AA%25D8%25B1_%25D9%2585%25D8%25AD%25D9%2585%25D9%2588%25D8%25AF_%25D8%25B1%25D9%2581%25DB%258C%25D8%25B9%25DB%258C&ved=2ahUKEwif0MPp5bL3AhX6RvEDHdP9BAIQo7QBegQIBRAB&usg=AOvVaw3wortI2chKb5hgUX7twprR
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_محمود_رفیعی
#شهدای_جانباز
#شهدای_اساتید
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🕯
ارتباط شهید رفیعی با دانشجویانش ورای ارتباط استاد و دانشجویی بود و دانشجویان به دلیل ویژگیهای شخصیتی که در او سراغ داشتند، هر مشکلی که داشتند با ایشان در میان میگذاشتند. استاد با اینکه در کارش جدی بود اما به شوخطبعی در میان دانشجویانش شهرت داشت. مانند پدری دلسوز به صحبتهای آنان گوش میداد و آنانی را راهنمایی میکرد.
ایشان علاوه بر سرودن اشعار، دروس جدیدی با عنوان ادبیات انتظار تدریس میکرد که مشتاقان زیادی در جمع دانشجویان داشت.
در دانشگاه، مشهور بود که مرحوم دکتر رفیعی هنگام سخنرانی شرط میکرد که هزینه سخنرانیاش خرج دانشجویان بیبضاعت شود و برای نوعروسان جهیزیه تهیه میکرد. همچنین افرادی که در خانواده دچار مشکلات حاد میشدند با ارائه مشاوره سازنده مشکلات آنها را رفع میکرد به طوری که تعداد بسیاری از افراد در آستانه طلاق به زندگی برگشته و زندگی بهتری نسبت به گذشته را شروع کرده بودند.
یکی از دانشجویان دکتر رفیعی درباره شخصیت این شهید در وبلاگش نوشته است:
استاد شهیدم! شهادتت مبارک.
استاد! شاهد بودیم که چه دردهایی کشیدید؛ از ترکشهای سرتان، از گلوله خلاصی که نزدیک قلبتان زده بودند؛ از اینکه مدام تحت درمان جراحی متعدد بودید؛ از تاولهای شیمیایی که خون از آنها جاری میشد؛ میدیدیم که در تمام فصول، درون کفشهایشان آب میریختید چون کف پاهایتان بر اثر تیر خوردن کاملاً فرورفته بود و توان راه رفتن نداشت.
استاد شهیدم! چنان گرم و مهربان بودید که همه عاشق مرامتان بودند.
از نگهبان دم در تا همه افراد دانشگاه.
آنقدر خوشاخلاق بودید که آنچه تصویر شما را در ذهن میآورد خندههایتان است...
استاد! شما عاشق بیقرار امام زمان(عج) بودید و با بنیانگذاری ادبیات عاشورا و ادبیات انتظار درس عشق میدادید...
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_محمود_رفیعی
#شهدای_جانباز
#شهدای_اساتید
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🎨🖌*اثر آمنه داوریمقدم*
از شاگردان استاد شهید محمود رفیعی
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_محمود_رفیعی
#شهدای_جانباز
#شهدای_اساتید
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🕯
*شهید دکتر محمود رفیعی از زبان پسرش* 🎤
❇️جنگ تحمیلی که آغاز شد، پدرم دانشآموز سال اول دبیرستان بود. پس از پایان سال تحصیلی، درس و مدرسه را رها کرد و از طریق نیروی انتظامی عازم جبهه گردید و به منطقه جنگی سلماس در آذربایجان غربی اعزام شد.
✳️پدر همیشه پشتکار زیادی برای کسب علم داشت. پس از اتمام جنگ برای ادامه تحصیل اقدام کرد و سال دوم و سوم دبیرستان را به صورت غیر حضوری خواند.
در اولین سالی که در آزمون کنکور شرکت کرد با رتبه ۱۶۷ در رشته ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد و پس از دریافت مدرک لیسانس در روابط عمومی دانشگاه علامه مشغول به کار شد.
البته همزمان با پذیرفته شدن در آزمون مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد؛ او در بهمن ماه سال ۹۱ با دفاع از پایان نامه دکتری خود با رتبه عالی و کسب نمره ۱۹ موفق به دریافت مدرک دکتری خود شد.🎓🗞
❇️او به اهدافی که در زندگی داشت پایبند بود. از آنجا که به رشتهای که در آن تحصیل و تدریس میکرد، علاقهمند بود، بسیار مطالعه و تحقیق میکرد. افزون بر آن در رشته ادبیات عاشورا و ادبیات انتظار نیز بسیار فعال بود، به طوری که جزو معدود افرادی بود که در این حوزه به صورت علمی در سطح دانشگاه تدریس میکرد.
پدرم همیشه با مهربانی و خوشرویی اطرافیانشان را راهنمایی میکرد و هیچ وقت مشکلات جسمی خود را بهانهای برای کمکاری و کمتوجهی به اطرافیان قرار نمیداد. معتقد بود مومن باید با خوشرویی با دیگران رفتار کند.
✳️شهید رفیعی به رغم مشکلات جسمی متعددی که داشت، حتی در زمان استراحت نیز به تماس دانشجویانش پاسخ میداد و در صورت نیاز آنان را راهنمایی میکرد و برای رفع مشکلات آنها وقت میگذاشت.
در منزل نیز همسری نمونه برای مادرم و پدری مهربان برای من و خواهرم بود. او همیشه نظرهای خود را به طور دوستانه و در حد پیشنهاد به خانواده منتقل میکرد و تمام دوستان و اطرافیان، ایشان را به مهربانی مثال میزدند و ایمان خالصانه ایشان برای همه الگو بود.
✳️ازدواج پدر و مادرم نیز پس از مجروح شدن ایشان و اتمام جنگ اتفاق افتاد.
آنان زندگی بسیار عاشقانهای داشتند؛ چون مادرم همیشه پیش از ازدواج آرزو داشت با یک جانباز ازدواج کند.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_محمود_رفیعی
#شهدای_جانباز
#شهدای_اساتید
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🕯
*سکینه وهابپور همسر شهید محمود رفیعی* 🎤
محمود طی این سالها، تمام آن ترکشها را در بدنش به یادگار نگهداشت. یادگارهایی که در سالهای اخیر بهشدت زندگی و حتی راه رفتن را برای او سخت کرده بودند؛ چنان که چند ماه آخر عمر را با عصا و سپس با واکر و ویلچر گذراند. روزهاییکه به سختی دانشگاه رفت و بارها در محیط دانشکده و اتاقها به زمین افتاد.
محمود همیشه به خودش تکیه میکرد و دوست نداشت که کارهایش را کسی دیگر انجام دهد.
ویژگیهای شخصیتی گسترده و والایی داشت به طوری که ما بعد از شهادت محمود با جلوههایی از شخصیت پنهانی او آشنا شدیم و فهمیدیم که او در زمان حیاتش تعدادی خانوار را تحت حمایت خود قرار داده و همچنین خرج تحصیل دانشجویان بیبضاعت خود را پرداخت میکرد.
صبح روز شهادتش که برای رفتن به دانشگاه بیدارش کردم، حال و هوایش تفاوت پیدا کرده بود. کمی تربت کربلا به او دادم. آرامتر شد. احساس میکردم که او را نمیشناسم و او فرد غریبهای است. دستش را گذاشته بود روی سینهاش و اطرافش را نگاه میکرد و لبخند میزد.
من جلوتر رفتم و به او گفتم: «چرا این طوری شدهای؟» گفت: «من مثل هر روزم شما نگران شدهای.» دوباره کمی که از او دور شدم دیدم که نگاهش به روبهرو است و لبخند میزند. اصرار کردم که به من بگوید که دارد چه اتفاقی میافتد. گفت که بنشینم. تا آمدم بنشینم دیدم که نفسهایش به شماره افتاد. احیایش کردم. برگشت و گفت که سینهام میسوزد. به اورژانس اطلاع دادم؛ اما به فاصلهای که اورژانس برسد او به شهادت رسید...
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_محمود_رفیعی
#شهدای_جانباز
#شهدای_اساتید
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
روحش شاد و نام و خاطرش زنده و جاوید باد.
🕯🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۲
#شهید_محمود_رفیعی
#شهدای_جانباز
#شهدای_اساتید
🆔https://zil.ink/30rooz30shahid
🕯
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
معشوق عیان میگذرد بر تو ولیکن
اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت
کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز
بس طور عجب لازم ایام شباب است
*یکی از اشعار حافظ که استاد شهید دکتر محمود رفیعی در کلاس ادبیات انتظار خود در توصیف امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف تفسیر میکرد.*
🦋
وبلاگ امامزادگان عشق (شهید دکتر محمود رفیعی)👇
http://emamzadeganeshgh.ir/1401/02/07/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🕯 نام و نام خانوادگی شهید: *محمود رفیعی* تولد: ۱۳۴۳، روستای چوبیندر، قزوین. جانبازی: ۱۳۶۲/۴/۱۳، سلما
ثواب اعمال امروزکانال روهدیه میکنیم به روح شهیدبزرگوار، شهیدمحمودرفیعی
🕊🌹🕊🌹🕊
شادی روحشون صلوات.
#حدیث_روز
#امام_صادق_عليه_السلام
انما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير.
خداوند روزه را واجب كرده تا بدين وسيله دارا و ندار (غني و فقير) مساوي گردند.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج 2 ص 43، ح 1
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
به شایعاتی که دشمنان اسلام در میان شما پخش می کنند گوش نکنید زیرا این شایعات است که موجب آن می شود تا خدایی ناکرده انقلاب اسلامی با شکست مواجه شود و عامل خیلی از وقایع مهم مثل ترورها بر اثر این شایعاتی بوده که عوامل بیگانه در بین مردم پخش کردند .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #محمدرضا_دانشمند
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌺 💐🌼
دعای روز بیست و پنجم
#ماه_مبارک_رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت ودشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت ای نگهدار دلهای پیامبران
#التماس_دعای_فرج
25-doa-ramezan.mp3
607.2K
دعای روز بیست و پنجم
#ماه_مبارک_رمضان
#التماس_دعای_فرج
25.mp3
3.7M
🌺🌼💐🍀💐🌺🌼
#در_محضر_استاد
تفسیر دعای روز بیست و پنجم
#ماه_مبارک_رمضان
#حضرت_آیت_الله
#مجتهدی_تهرانی_ره
#التماس_دعای_فرج
🌺🌼💐🍀💐🌺🌼
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه
#یادمان_باشد
برپا ماندن ما ...
به قیمت جا ماندن پای بزرگ مردان و از جان گذشتگی چه خوبانی است ...
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🌴 🌴🥀
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_والامقام
#دکتر_بهشتی
کارهای خانه تقسیم شده بود
یڪ روز خانم
یڪ روز بچه ها
یڪ روز هم خودش
هر روز یکی ظرفها را می شست
میگفت: زن وظیفه ای برای کارکردن ندارد؛ کار خانه هم زنانه و مردانه ندارد
هرماه بخشی از حقوقش را اختصاص داده بود برای خانم.
میگفتــ «مال شماستــ ،هرطور دوستـــ دارید برای خودتان خرجش کنید؛ ولی ببخشید که کم استــ، همینقدر در توانم بود...»
مرتبـــ گوشزد میکرد :
«#خانه_داری در #اسلام جزو وظایف زن نیست!
در#حقیقت ، اگر زن هم کارِخانه میکند وهم #تربیتــ و تعلیم بچه ها را انجام میدهد از لطف فوق العاده اوستـــ»
آمده بودند درِ خانه که یک مقام سیاسی خارجی درخواست ملاقات با شما را کرده؛ گفته بود:
«#قول داده ام به فرزندم دیکته بگویم! جمعه های من متعلق به #خانواده استـــ!»
نرفته بود!!!
📚 منبع : کتاب صد دقیقه تا بهشت
#اسلام_زیباست
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🌴🥀
🕊🕊🌹🕊🌹🕊🕊
#خاطرات_آزادگان
#ماه_رمضان
#در_اسارت
کیفیت روزه داری در گرمای طاقت فرسای اردوگاه
گرمای طاقت فرسای عراق در ماه رمضان نیز مشکل دیگری بود.
تشنگی خیلی زود بر اسرا مستولی می شد.
بعضی اوقات آن قدر گرما شدید بود که اسرا پیراهن های خود را بالا می زدند و شکم های خود را روی موزائیک کف آسایشگاه می چسبانیدند تا شاید کمی خنک شوند.
گاهی اسرا با حوله، یکدیگر را باد می زدند و اگر حال کسی خیلی بد می شد چند نفری او را باد می زدند تا کمکی کرده باشند.
هنگام شروع اذان نیز کسی چیزی نمی خورد تا اذان و نماز مغرب تمام شود.
راوی :
#آزاده_سرافراز
#اکبر_شوخ_چشم
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی #آزادگان_سرافراز
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊🌹🕊
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#دکتر_مصطفی_چمران
خدایا! زندگی سراسر مبارزه حق و باطل است و ایمان اشخاص در معرکههای سخت و خطرناک سنجیده میشود .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴🥀🌴