eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
186.6هزار عکس
169.2هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
✳️غدیر، روز تعیین الگوی حکمرانی اسلامی امام خمینی قدس سره الشریف : روز عید غدیر روزی است که ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ تکلیف‏‎ ‎‏حکومت را معیّن فرمود و را تا آخر تعیین فرمود که حکومت‏‎ ‎‏اسلام نمونه‌اش عبارت از یک همچو شخصیتی است که در همه جهاتْ مهذّب، در همۀه‎ ‎‏جهات معجزه است. و البته پیغمبر اکرم این را می‌دانستند که به تمام معنی کسی مثل‏‎ ‎‏حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ نمی تواند باشد لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو‏‎ ‎‏وضعی باشد از حکومت‌ها، تا آخر تعیین فرمودند. (صحیفه امام ج۵ ص٢٨)
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️چرا باید همه کارها را با آغاز کرد؟ 🔷ما با گفتن  كه در آغاز تمام سوره هاى قرآن جز سوره برائت آمده؛ اعلام مى كنيم كه را به نام و آغاز مى كنيم و در انجام برنامه هاى خويش از او . [۱] كار و برنامه ما هرچه باشد، فانى و ناپايدار است، محدود و كوچك است، امّا هنگامى كه آن را به پيوند مى دهيم كه و و و بى انتها است، رنگ او را به خود مى گيرد و از عظمت و جاودانگى او بهره مند مى شود. نيروى ما هرچه باشد ضعيف است، امّا هنگامى كه اين قطره هاى ناچيز به اقيانوس پر عظمت قدرت الهى ضميمه شود عظمت پيدا مى كند و روح و درك و آمادگى تازه اى به ما مى بخشد، و اين است رمز در آغاز هر كار! در سخن از (ع) در آغاز بعثت به (ص) است؛ آنجا كه پيامبر را در آغوش گرفت و فشرد و گفت: «بخوان كه جهان را آفريد». 🔷به اين ترتيب (ع) نيز نخستين برنامه رسالت خود را به هنگام بعثت پيغمبر اكرم (ص) با شروع كرد. همچنین در سوره «هود» از داستان (ع) سخن مى گويد. هنگامى كه و نسبت به قوم كافر و سركش فرا رسيد و كشتى را آماده حركت ساخت و به ياران اندك خود كه از هشتاد نفر تجاوز نمى كردند دستور داد سوار كشتى شوند، و گفت: «به بر آن كشتى سوار شويد؛ شما با باشد و هم شما با »، سپس از غفران و رحمت الهى كمك مى گيرد و مى گويد: «إِنَّ رَبِّى لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ». [۲] علاوه بر این در سوره «نحل» سخن از نامه اى است كه (ع)، بعد از آن كه هدهد او را از قوم سبا و بت پرستى آنان با خبر ساخت، براى نوشت. هنگامى كه اين نامه به دست ملكه سبا رسيد، اطرافيان و درباريان را جمع كرد و به آنها گفت: «اين نامه با ارزشى است كه از سليمان (ع) به من رسيده است؛ و مضمون آن اين است: ، برترى جويى بر من نكنيد و به سوى من آييد و تسليم حق باشيد». 🔷از مجموع چهار آيه فوق به خوبى استفاده مى شود كه بايد به صورت گيرد؛ خواه اين كار تعليم و هدايت الهى باشد (مانند سوره هاى قرآن)، يا نيايش بندگان در برابر ذات پاك او (سوره حمد)، يا آغاز دعوت رسالت و نخستين پيام وحى (مانند آغاز سوره علق) و يا اينكه آغاز حركتى باشد براى نجات از بحران و طوفان و آغاز توقف براى پياده شدن از كشتى و شروع برنامه جديد، (مانند داستان نوح)، يا آغاز نامه و دعوت به تسليم در برابر حق (مانند نامه سليمان براى ملكه سبا). خلاصه خواه از سوى باشد يا از سوى يا از سوى يا همچون نوح و سليمان (عليهم السلام) يا ، انسان ها همه در آغاز هر كار بدون استثناء بايد به نام او شروع كنند و خود را به ذات پاك او مرتبط سازند و از اين درياى بيكران علم و قدرت آگاهى و توانايى جويند. اين است معناى حديث معروف پيامبر (ص) «كُلُّ أَمْر ذِى بال لَم يُذْكَرْ فِيهِ بِسم الله فَهُوَ أَبْتَرْ؛ هر كار با اهميّتى بر آن برده نشود بى عاقبت و است». [۳] پی نوشت: [۱] بعضى معتقداند جمله محذوف در اينجا «ابتداء» (ابتدا میكنم) بوده، و بعضى میگویند: «استعين» (يارى مى جويم) است. البتّه در صورتى كه اين جمله را خداوند بيان كند ـ مانند تمام سوره هاى قرآن جز سوره حمد ـ بايد به معناى اوّل باشد، ولى در خصوص سوره حمد كه از زبان بندگان است مى تواند به معناى اوّل يا دوّم و يا هر دو بوده باشد، بنابراين «با» در بسم الله يا به معناى استعانت است يا به معناى مصاحبت. (دقت كنيد) [۲] «وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» (سوره هود، آیه ۴۱). [۳] بحار الأنوار، مجلسى، محقق/ مصحح جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، ۱۴۰۳ ق، چ دوم، ج۷۳، ص۳۰۵، باب۵۸ 📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج۱، ص۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) https://eitaa.com/mesagh @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ایستادگی و عمل به تکلیف 🔹به اندازه ای که برای (ص) گرفتاری پیش آمد، برای هیچ کس پیش نیامد، ولی ایشان تا آخر ایستادند و به شان عمل کردند، همین طور برای ائمه علیهم السلام، ولی آنها هم ایستادند... ما هم که ان‌شاءالله متعهد به می باشیم، و رشد اسلام را می خواهیم، تصمیم داریم جهان را برگردانیم و امیدواریم که ملت ها انجام دهند. 📕صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۱۹۷ 🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶 @mesagh ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✅🌴https://eitaa.com/mesagh
✳️غدیر، روز تعیین الگوی حکمرانی اسلامی امام خمینی قدس سره الشریف : روز عید غدیر روزی است که ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ تکلیف‏‎ ‎‏حکومت را معیّن فرمود و را تا آخر تعیین فرمود که حکومت‏‎ ‎‏اسلام نمونه‌اش عبارت از یک همچو شخصیتی است که در همه جهاتْ مهذّب، در همۀه‎ ‎‏جهات معجزه است. و البته پیغمبر اکرم این را می‌دانستند که به تمام معنی کسی مثل‏‎ ‎‏حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ نمی تواند باشد لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو‏‎ ‎‏وضعی باشد از حکومت‌ها، تا آخر تعیین فرمودند. (صحیفه امام ج۵ ص٢٨) 🔻 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (ع) در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه با چه اوصافی از «اهل بیت (علیهم السلام)» ياد كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) آخرین بخش از خطبه ۱۰۹ را با ذكر اوصافى از (عليهم السلام) پايان مى دهد و رعايت فصاحت و بلاغت را با اين حُسن ختام به سر حدّ كمال مى رساند، مى فرمايد: «نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ، وَ مُخْتَلَفُ [۱] الْمَلَائِكَةِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ، وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ؛ ما درخت پر بار نبوّت و جايگاه رسالت و محلّ رفت و آمد فرشتگان و معادن علم و چشمه سارهاى حكمتيم». تعبير به ، اشاره به اين است كه همچون درخت پربارى است كه داراى شاخه ها و فروع مختلفى است. ريشه و ساقه آن، (صلى الله عليه و آله) و فرزندان او، شاخ و برگ هاى آن و هدايت مردم به سوى خدا، ميوه اين درخت است. در تعبير دوم، را به بارانداز و فرودگاهى تشبيه مى كند كه رسالت، در آن از سوى خدا نزول پيدا كرده است و در تعبير سوم، (ص) را مركز رفت و آمد مى شمرد و (عليه السلام) و فرزندانش كسانى هستند كه در اين خانه و خانواده، پرورش يافته اند و طبعاً آثار و بركات وحى در آنها پرتوافكن مى باشد. 🔹واژه در اينجا ممكن است كه اشاره به فرشتگان وحى باشد (جبرئيل و همراهانش) كه بر (صلى الله عليه و آله) نازل مى شدند؛ يا اشاره به معناى اعمّى باشد كه ساير فرشتگانى را كه به عنوان خدمت يا بشارت در اين خانواده رفت و آمد داشته اند، شامل شود و در هر حال، منظور اين نيست كه فرشته وحى بر غير پيامبر (ص) نازل مى شده است. تفاوت «شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ» و «مَحَطُّ الرِّسَالَةِ» از اين نظر است كه (صلى الله عليه وآله) داراى دو مقام بود: ، كه همان خبر دادن از سوى خداست و ، كه تبليغ آن است، يا به تعبير ديگر: نبىّ مأمور ابلاغ است و رسالت معمولا توأم با امامت و رهبرى و اجرا مى باشد، و منظور از آن است كه (عليهم السلام) وارث علوم پيامبر (ص) و حافظ كتاب و سنّت بودند. 🔹در شأن نزول آيه شريفه «وَ تَعِيَها أُذُنٌ وَاعِيَةٌ؛ [حاقه، ۱۲] گوش شنوا اين پيام ها را در خود نگه مى دارد» در روايات متعدّدى كه در منابع فراوانى از اهل سنّت نقل شده، آمده است كه (ص) فرمود: «سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ يَجْعَلَهَا أُذُنَ عَلِىٍّ؛ از پروردگارم تقاضا كردم كه اين گوشِ شنوا را گوش (علیه السلام) قرار دهد»، و به دنبال اين دعا (علیه السلام) مى فرمود: «مَا سَمْعِتُ مِنْ رَسُولِ اللهِ شَيْئاً فَنَسِيتُهُ؛ [۲] من هيچ سخنى را بعد از آن از رسول خدا (ص) نشنيدم كه فراموش كنم؛ بلكه هميشه آن را به خاطر داشتم». حديث «عَلِىٌّ مَعَ الْقُرآنِ، وَ الْقُرآنُ مَعَ عَلِىٍّ؛ [۳] (ع) همواره با است و قرآن با علی (ع) است»، و همچنين حديث «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا؛ [۴] من شهر علمم و (عليه السلام) درِ آن است»، از احاديث معروفى است كه در كتب شيعه و اهل سنّت وارد شده و همه گواه بر اين است كه اين خانواده، معادن علم و سرچشمه هاى حكمت بوده اند. 🔹تفاوت «معادن» و «ينابيع» از اين نظر است كه «معدن» چيزى است كه معمولا مردم به سراغ آن مى روند و از آن بهره مى گيرند؛ ولى «ينابيع» (به معناى چشمه ها) چيزى است كه مى جوشد و به سوى مردم سرازير مى شود. امام (عليه السلام) در پايان اين سخن مى فرمايد: «نَاصِرُنا و مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ، وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَةَ؛ [۵] ياور و دوستدار ما در انتظار رحمت حقّ است و دشمنِ كينه توز ما در انتظار مجازاتِ حقّ است». اين سخن بدان معنا نيست كه آنها چنين انتظارى را واقعاً دارند؛ بلكه به اين معناست كه بايد منتظر چنين عاقبت شومى باشند و در واقع نوعى تهديد به عذاب الهى است، در دنيا و آخرت. پی نوشت‌ها [۱] «مختلف از مادّه «اختلاف» كه در اينجا به معناى رفت و آمد است. بنابراين «مختلف» يعنى محلّ رفت و آمد. [۲] الدر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، ۱۴۰۴ق، ج ‏۶، ص ۲۶۰ [۳] الأمالی، طوسى، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق، ‏چ اول‏، ص ۴۷۹ [۴] صحيفة الإمام الرضا(ع)، على بن موسى، كنگره جهانى امام رضا (ع)، مشهد، ۱۴۰۶ق، ‏چ اول‏، ص ۵۸ [۵] «سَطوه» در اصل به معناى پريدن بر روى كسى و مقهور ساختن اوست، و از آنجا كه يكى از لوازم آن مجازات كردن است، در خطبه بالا و مانند آن به اين معنا به كار رفته است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پیامبر اکرم (ص) برای عامه مردم طیبات را آورد 🔹 (ص) برای عامّه‌ مردم طیّبات را آورد، برای عامّه‌ی مردم نجات از اسارت ها را آورد؛ آنچه (ص) هدیه کرد به بشریّت، مخصوص جمعی، دونِ (غیر از) جمعی نیست، مال همه‌ی بشریّت است. آن کسانی بهره‌مند می شوند که از او پیروی کنند و تبعیّت کنند؛ این اغلالی که بر گردن و دست و پای انسان ها بسته می شود و آنها را از حرکت، از پرواز باز می دارد، از معنویّت دور می کند و زندگی را بر آنها تلخ می کند، این اسارت ها را (ص) از دست و پای مردم باز می کند. این اسارت ها چیست؟ این اسارت ها، اسارت ظلم قدرت ها است، استکبار مستکبرین است، وجود اختلاف طبقاتی است، اشرافیّت های ظالمانه و متکبّرانه است؛ اینها است؛ پیغمبر با اینها مقابله کرد، با اینها مبارزه کرد. بیانات مقام معظم رهبری ۹۶/۰۹/۱۵ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از ديدگاه امام علی (ع) در خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه، پيامبر (ص) چه تأثيراتی بر جامعه جاهليّت آن زمان گذاشتند؟ 🔹 (ع) در خطبه ۱۵۱ «نهج البلاغه» پس از حمد و ثنای الهی به سراغ شهادت بر يكتايى خدا و رسالت (ص) مى رود و مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ؛ گواهى مى دهم جز خداوندِ يكتا معبودى نيست و شهادت مى دهم كه (ص)، بنده و فرستاده و برگزيده و انتخاب شده اوست». بسيارى از شارحان «نهج البلاغه»، كلمات «نجيبه» و «صفوته» را به يك معنا تفسير كرده [به معناى منتخب و برگزيده] و تأكيدِ يكديگر دانسته اند؛ ولى با توجه به اين كه «نجيب» به معناى «نفيس» و پرارزش است. تفاوتى ميان اين دو واژه وجود دارد، كه اوّلى در واقع، زمينه ساز دوّمى است؛ زيرا هنگامى كه چيزى نفيس و پرارزش شد به هنگام انتخاب، آن را بر مى گزينند. 🔹در ادامه آن حضرت به دو وصف ديگر اشاره كرده، مى فرمايد: «لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ، وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ؛ در فضل و برترى همتا ندارد و فقدانِ او قابل جبران نيست». به يقين چيزى كه در فضيلت همتا ندارد، هنگامى كه از دست برود جانشينى نخواهد داشت. در هفتمين و آخرين وصف به آثار وجودى آن حضرت در شرايط عصر جاهليّت اشاره كرده، مى فرمايد: «أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ؛ به بركت وجود او شهرهايى كه غرق در ضلالت و ظلمت بود و جهل بر افكارِ مردمش غلبه داشت و قساوت و سنگدلى بر آنها چيره شده بود روشن گشت»، و در ادامه مى افزايد: «وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ، وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ؛ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ، وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ!؛ در زمانى كه مردم حرام را حلال مى شمردند، دانشمندان را تحقير مى كردند، در دوران غيبتِ اولياى الهى، قدم به عرصه حيات مى گذاشتند و در كفر و بى دينى جان مى سپردند». 🔹اين اوصاف هفتگانه كه در عبارات كوتاهى درباره عصر جاهليّت بيان شده، ترسيم گويايى از آن زمان است. گمراهى و جهل و قساوت، حلال شمردن حرام و تحقير دانشمندان، نداشتن رهبر و سرانجام، بى ايمان از دنيا رفتن. گمراهى آنها چنان تاريك و ظلمانى بود كه به جنايات خود افتخار مى كردند، كشتن و زنده به گور كردن فرزندان، نشانه غيرت، و غارتگرى دليل شجاعت شمرده مى شد. جهل و خرافات، آنچنان بر جامعه آنها سايه افكنده بود كه خدايانشان را با دست خود مى ساختند؛ گاه از سنگ و چوب و گاه از مواد غذايى و سپس در زمان قحطى همانها را مى خوردند. قساوت و سنگدلى آنچنان بود كه كينه ها را از نسلى به نسلى منتقل مى ساختند و خونريزى و آدمكشى براى آنها يك امر ساده بود، و همچنين مفاسد ديگر. در اين زمان مى توان به عظمت خدمات (ص) و اهميّت رسالتِ ایشان در آن محيط تاريك و ظلمانى پى برد، كه در مدت كوتاهى از آن قومِ وحشى و خرافى و جاهل، قومى متمدّن و عالم و آگاه ساخت. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ولادت پیامبر (ص) مبدا برکات‌ 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که مبدا خیرات است، مبدا برکات است، مبدا کوبیدن ظالم است، مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌ هاست، مثل ولادت (ص) که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌ های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است؛ و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن (ص) [این دو قوه شکست‌]؛ تولد ایشان مبدا شکست این دو قوه است. یکی طاق کسری که کنگره‌ هایش، کنگره‌ های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌ گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! 🔹به تولد (ص)، این پایه‌ها؛ یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌ های ظلم و خاموش شدن آتش های دوگانه‌ پرستی و شرک و آتش‌ پرستی [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی توحید، در عالم به واسطه رسول اکرم (ص) توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. و نبوت اصلًا آمده است، نبی اصلش مبعوث است برای اینکه قدرتمند هایی که به مردم ظلم می‌ کنند پایه‌های ظلم آنها را بشکند؛ و این کنگره‌های ظلم که به زحمتِ این بیچاره‌ها، به خون دل این بیچاره‌ها، به استثمار گرفتن این مردم ضعیف، این پایه‌ های قصر بالا رفته و کنگره‌ هایش کنگره‌ هایی بوده است که [پایه‌های ظلم‌] بوده است، آمدن (ص) برای شکستن این کنگره‌ها و فرو ریختن این پایه‌های ظلم بوده است؛ و از آن طرف، چون بسط توحید است، این جاهایی که مبدا ستایش غیر خدا بود و آتش‌ پرستی بوده است، آنها را منهدم کرده است و آتش ها را خاموش کرده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانی های مقیم خارج؛ نوفل لوشاتو ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢آيا عامل بودنِ شخصِ آمر و ناهى از شرايط لازم براى «امر به معروف» و «نهى از منكر» است؟ 🔹 (علیه السلام) در پایان خطبه ۱۷۵ به نكته مهمی اشاره مى كند و آن اینکه اگر من اجراى كارى را به شما پيشنهاد مى كنم، خودم در اجراى آن پيشگامم؛ ميفرمايد:  «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي، وَ اللهِ، مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا، وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا؛ اى مردم، به خدا سوگند! من شما را به هيچ ترغيب نمى كنم، مگر اينكه خودم پيش از شما به آن مى نمايم و شما را از هيچ باز نمى دارم، مگر اينكه خودم پيش از شما از آن دورى مى جويم». 🔹گرچه عامل بودنِ شخصِ آمر و ناهى از شرايط لازم براى و نیست، همانگونه كه در كلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوهُ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ إِنْ لَمْ تَجْتَنِبُوهُ كُلِّهِ؛ [۱] کنید، هر چند خودتان به آن عمل نكرده باشيد، و نهى از منكر كنيد هر چند از تمام منكرات اجتناب نكرده باشيد»، ولى به يقين اگر ، پيش از ديگران به آنچه مى گويد كند؛ او فوق العاده خواهد بود؛ زيرا ، هنگامى است كه از دل برآيد؛ در اين صورت، لاجرم بر دل نشيند. 🔹 هنگامى باور مى كند كه سخن گوينده از دل برآمده كه آن را در وى مشاهده كند؛ به همين دليل پيشوايان بزرگ دين، (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السلام) و پويندگان راه آنها هميشه از اين روش پيروى مى كردند؛ در ميدان جنگ در صفوفِ نخست جاى مى گرفتند و در عبادت از همه بيشتر تلاش مى كردند، تا آنجا كه «قرآن مجيد» گاه به پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) هشدار مى دهد كه اين همه خود را براى عبادت به زحمت نيفكند:  «طه - مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى» [طه، ۱ و ۲]  🔹و اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام) در يكى از فرمایشاتش مى فرمايد: «كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اِتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللهِ فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبُ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ؛ [۲] هرگاه آتش جنگ، سخت شعله ور مى شد ما به رسول خدا پناه مى برديم و در آن ساعت، هيچ يك از ما نزديكتر از او به دشمن نبود». و مى دانيم اگر (علیه السلام) مردم را در خطبه هاى «نهج البلاغه» دعوت به در دنيا و بى اعتنايى به زرق و برق آن مى كند، خود سرآمد زاهدانِ روزگار است و سراسر زندگانى او گواه و شاهد بر زهدِ بى مانند اوست. اگر پيشوايان كشور هاى اسلامى در اين مسير حركت داشته باشند، يعنى خود و بستگان و اطرافيانشان پيش از ديگران به قوانين عمل كنند، به يقين تأثير و نفوذ سخنانشان در توده هاى مردم بسيار زياد خواهد بود. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، بيروت، چ ۵، ج ۳، ص ۱۴۱، ح ۵۵۲۲ (اين سخن يك دارد و آن اينكه هرگاه انسان ديگران را به خوبى‌ها دعوت كند و از بدى ها باز دارد و خودش عمل نكند، در پيش وجدان خويش شرمنده میشود و اين شرمندگى او را به سوى نيكى ها و پرهيز از بدى ها دعوت مى كند). [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏ چ اول، ص ۵۲۰، ح ۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۳۵۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢دنیا و آخرت مردم در دست دو دسته از امامان 🔹، یک مسئله‌ی مخصوص مسلمان ها یا مخصوص شیعیان نیست؛ یعنی یک ، یک بر یک جامعه‌ای می کنند و جهت حرکت آنها را در امر ، و در امر معنویت و مشخص می کنند. این یک است برای همه‌ جوامع بشری. خوب، این دو جور می تواند باشد: یک امامی است که خدای متعال در قرآن می فرماید: «و جعلنا هم یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و کانوا لنا عابدین؛ و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌ کردند؛ و انجام و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت می‌کردند». 🔹این است که به امر پروردگار، مردم را میکند؛ مردم را از خطرها، از سقوط گاه‌ ها، از عبور می دهد؛ آنها را به و مطلوب از حیات دنیوی انسان - که خداوند این حیات را به انسان داده، برای رسیدن به آن مقصود - می رساند، و به آن سمت هدایت می کند. این یک جور است که مصداق آن، اند؛ مصداق آن، است که امام باقر (عليه السلام) در منا مردم را جمع کرد و فرمود: «انّ رسول الله کان هو الامام». اولین امام، خود است. الهی، ، ، از این دسته امام های نوع اولند؛ 🔹که اینها کارشان است، از سوی خدای متعال رهنمایی می شوند، این را به منتقل می کنند: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان است، «و اقام الصّلوة»؛ نماز را برپا می دارند - که نماز رمز ارتباط و اتصال انسان به خداست - «و کانوا لنا عابدین»؛ بنده‌ خدا هستند، مانند همه‌ انسان ها که بندگان خدا هستند. عزت دنیوی آنها کمترین آسیبی به بندگی خدا در وجود آنها و در دل آنها نمی زند؛ این یک دسته. 🔹یک دسته‌ی دیگر: «و جعلنا هم یدعون الی النّار؛ و آنان [فرعونیان‌] را قرار دادیم که به (دوزخ) دعوت می‌ کنند؛ و روز رستاخیز یاری نخواهند شد»؛ که در قرآن درباره‌ وارد شده است. فرعون هم است. به همان معنا که در آیه‌ اول استعمال شده بود، در اینجا هم امام به همان معناست؛ یعنی دنیای مردم و دین مردم و آخرت مردم - جسم و جان مردم - در قبضه‌ قدرت اوست، اما «یدعون الی النّار»؛ مردم را به دعوت می کنند، مردم را به دعوت می کنند. 🔹سکولار ترین حکومت های دنیا هم، علیرغم آنچه که ادعا می کنند، چه بدانند، چه ندانند، و مردم را در دست گرفته‌اند. این دستگاه های عظیم فرهنگی که امروز را در چهار گوشه‌ی دنیا به سمت و و تباهی دارند حرکت و سوق می دهند، همان هستند که «یدعون الی النّار». دستگاه‌ های قدرت‌اند که به خاطر ، به خاطر حاکمیت های ظالمانه‌ شان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون سیاسی‌ شان مردم را می کشانند؛ هم دست آنهاست، هم دست آنهاست، جسم و جان مردم در اختیار آنهاست. بیانات‌مقام‌‌معظم‌رهبری‌ ۸۹/۰۹/۰۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ ونشر آثار معظم له
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢دنیا و آخرت مردم در دست دو دسته از امامان 🔹، یک مسئله‌ی مخصوص مسلمان ها یا مخصوص شیعیان نیست؛ یعنی یک ، یک بر یک جامعه‌ای می کنند و جهت حرکت آنها را در امر ، و در امر معنویت و مشخص می کنند. این یک است برای همه‌ جوامع بشری. خوب، این دو جور می تواند باشد: یک امامی است که خدای متعال در قرآن می فرماید: «و جعلنا هم یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و کانوا لنا عابدین؛ و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌ کردند؛ و انجام و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت می‌کردند». 🔹این است که به امر پروردگار، مردم را میکند؛ مردم را از خطرها، از سقوط گاه‌ ها، از عبور می دهد؛ آنها را به و مطلوب از حیات دنیوی انسان - که خداوند این حیات را به انسان داده، برای رسیدن به آن مقصود - می رساند، و به آن سمت هدایت می کند. این یک جور است که مصداق آن، اند؛ مصداق آن، است که امام باقر (عليه السلام) در منا مردم را جمع کرد و فرمود: «انّ رسول الله کان هو الامام». اولین امام، خود است. الهی، ، ، از این دسته امام های نوع اولند؛ 🔹که اینها کارشان است، از سوی خدای متعال رهنمایی می شوند، این را به منتقل می کنند: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان است، «و اقام الصّلوة»؛ نماز را برپا می دارند - که نماز رمز ارتباط و اتصال انسان به خداست - «و کانوا لنا عابدین»؛ بنده‌ خدا هستند، مانند همه‌ انسان ها که بندگان خدا هستند. عزت دنیوی آنها کمترین آسیبی به بندگی خدا در وجود آنها و در دل آنها نمی زند؛ این یک دسته. 🔹یک دسته‌ی دیگر: «و جعلنا هم یدعون الی النّار؛ و آنان [فرعونیان‌] را قرار دادیم که به (دوزخ) دعوت می‌ کنند؛ و روز رستاخیز یاری نخواهند شد»؛ که در قرآن درباره‌ وارد شده است. فرعون هم است. به همان معنا که در آیه‌ اول استعمال شده بود، در اینجا هم امام به همان معناست؛ یعنی دنیای مردم و دین مردم و آخرت مردم - جسم و جان مردم - در قبضه‌ قدرت اوست، اما «یدعون الی النّار»؛ مردم را به دعوت می کنند، مردم را به دعوت می کنند. 🔹سکولار ترین حکومت های دنیا هم، علیرغم آنچه که ادعا می کنند، چه بدانند، چه ندانند، و مردم را در دست گرفته‌اند. این دستگاه های عظیم فرهنگی که امروز را در چهار گوشه‌ی دنیا به سمت و و تباهی دارند حرکت و سوق می دهند، همان هستند که «یدعون الی النّار». دستگاه‌ های قدرت‌اند که به خاطر ، به خاطر حاکمیت های ظالمانه‌ شان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون سیاسی‌ شان مردم را می کشانند؛ هم دست آنهاست، هم دست آنهاست، جسم و جان مردم در اختیار آنهاست. بیانات‌مقام‌‌معظم‌رهبری‌ ۸۹/۰۹/۰۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ ونشر آثار معظم له
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢داستان فدک چیست؟ 🔹، يكى از دهكده‌ هاى آباد در حدود ۱۴۰ كيلومترى نزديك خيبر بود كه در سال هفتم هجرت كه قلعه‌ هاى خيبر يكى پس از ديگرى در برابر رزمندگان اسلام سقوط كرد و قدرت مركزى درهم شكست از درِ صلح و تسليم در برابر (صلى الله عليه و آله) درآمدند و نيمى از زمين و خود را به آن حضرت كردند، و نيم ديگرى را براى خود نگه داشتند و در عين حال كشاورزىِ سهم پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) را نيز بر عهده گرفتند و در برابر زحمات شان حقى از آنان مى‌ بردند. 🔹با توجه به آيه «فيىء»، اين مخصوص (صلى الله عليه و آله) بود و حضرت مى‌توانست در مورد خودش يا مصارف ديگرى كه در «آيه ۷ سوره حشر» اشاره شده مصرف كند، لذا (صلى الله عليه و آله) آن را به دخترش (سلام الله علیها) بخشيد، و اين سخنى است كه بسيارى از و شيعه و اهل سنت به آن تصريح كرده‌اند؛ از جمله در تفسير «الدر المنثور» از ابن عباس نقل شده هنگامى كه آيه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» [۱] نازل شد (صلى الله عليه و آله) را به (سلام الله علیها) بخشيد: «اَقْطَعَ رَسُولُ اللهِ فَاطِمَةَ فَدَكاً». [۲] 🔹در كتاب «كنز العمال» كه در حاشيه «مسند احمد» آمده در مسأله‌ صله‌ رحم از ابوسعيد خدرى نقل شده هنگامى كه آيه فوق نازل شد (صلى الله عليه و آله)، (عليها السلام) را خواست و فرمود: «يَا فَاطِمَةُ لَكَ فَدَكٌ»؛ (اى ! از آن تو است). [۳] حاكم نيشابورى نيز در تاريخش همين معنى را آورده است. [۴] ابن ابى الحديد نيز در «شرح نهج البلاغه»، داستان را به طور مشروح ذكر كرده [۵] و همچنين كتب فراوان ديگر. ولى بعد از (صلى الله عليه و آله) كسانى كه وجود اين را در دست (عليه السلام)، قدرت سياسى خود مى‌ديدند و تصميم داشتند (عليه السلام) را از هر نظر منزوى كنند، به بهانه حديث جعلی «نحن معاشر الانبياء لانورث» آن را مصادره كردند، 🔹و با اينكه (عليها السلام) رسماً آن بود، و كسى از «ذو اليد» (کسی که متصرف چیزی است) مطالبه شاهد و بينه نميكند، از او شاهد خواستند، (عليها السلام) نيز اقامه شهود كرد كه (صلى الله عليه و آله) شخصاً را به او بخشيده، اما با اين همه اعتنا نكردند و آن را سالها در تصرف خود قرار دادند. در دوران‌ هاى بعد، هر يك از خلفا كه مى‌خواست تمايلى به اهل بيت (عليهم السلام) نشان دهد را به آنها باز مى‌گرداند، اما چيزى نمى‌گذشت كه ديگرى آن را مجدداً مصادره مى‌كرد! و اين عمل بارها در زمان خلفاى «بنى اميه» و «بنى عباس» تكرار شد. 🔹داستان و حوادث گوناگونى كه در رابطه با آن در صدر اسلام و دوران‌هاى بعد روى داد از دردناك‌ترين و و در عين حال عبرت‌انگيزترين فرازهاى است كه مستقلاً بايد مورد بحث و بررسى دقيق قرار گيرد تا از حوادث مختلف اسلام پرده برداری شود. قابل توجه اينكه محدث اهل سنت، مسلم بن حجاج نيشابورى در كتاب معروفش «صحيح مسلم» داستان مطالبه (عليها السلام) فدك را از خليفه اول مشروحاً آورده و از عايشه نقل مى‌كند كه: «بعد از امتناع خليفه از تحويل دادن فدك، (عليها السلام) از او قهر كرد و تا هنگام وفات [حتی] يك كلمه با او سخن نگفت». [۶]،[۷] پی نوشت‌ها [۱] سوره روم، آيه ۳۸ [۲] الدر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ق، ج ۴، ص ۱۷۷ [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، المتقی الهندی، مؤسسه الرساله، ۱۴۰۱ق، چ ۵، ج ۳، ص ۱۳۱۰ [۴] به كتاب فدك فی التاريخ، صدر، محمّد باقر، مركز أبحاث و دراسات تخصّصيّ شهيد صدر، قم‏، ۱۴۲۱ق، چ اول، ص ۴۹ مراجعه شود. [۵] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، کتابخانه آيت الله مرعشى نجفى، قم،‏ ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۱۶، ص ۲۰۹ به بعد. [۶] صحيح مسلم، أبوالحسين قشيری نيشابورى، دار إحياء التراث العربی، بی تا، ج ۳، ص ۱۳۸۰ [۷] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلاميه، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۲۳، ص ۵۱۰ 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ چهارم‏، ص ۶۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)