eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□مراقبات شب پانزدهم ماه رجب□ □شب نیمۀ ماه رجب شب شريفى است و در آن چند عمل مستحبّ است: ○اوّل: غسل ○دوّم: شب زنده دارى به عبادت ○سوّم: زيارت حضرت سيد الشّهدا عليه السّلام ○چهارم: شش ركعت نماز به كيفيتى كه در اعمال شب سيزدهم گذشت ○پنجم: سى ركعت نماز خوانده شود، در هر ركعت: □سوره «حمد» یک مرتبه □سوره «توحید» ده مرتبه □اين نماز را سيّد ابن طاووس با فضيلت بسيار از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم روايت كرده است. ○ششم: دوازده ركعت نماز، هر دو ركعت با يك سلام خوانده شود، در هر ركعت: □سوره «حمد» ۴ مرتبه □سوره «توحيد» ۴ مرتبه □سوره «فلق» ۴ مرتبه □سوره «ناس» ۴ مرتبه □«آيه الكرسى» ۴ مرتبه □سوره «قدر» ۴ مرتبه : □اللهُ اللهّ رَبِّي لا أُشْرِکَ بِهِ شَيْئا وَ لاأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِيّا ○سپس هر دعايى كه مى‌خواهد بخواند. ○سيّد اين نماز را به اين صورت از امام صادق عليه السّلام روايت كرده، ولى شيخ در كتاب «مصباح» فرموده که: ○داود بن سرحان از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است: در شب نيمۀ رجب دوازده ركعت نماز به جا می‌آورى در هر ركعت بعد از سوره «حمد» يک سوره خوانده و هنگامی كه از نماز فراغت يافتى، می‌خوانی: □سوره «حمد» ۴ مرتبه □سوره «فلق» ۴ مرتبه □سوره «ناس» ۴ مرتبه □سوره «توحید» ۴ مرتبه □«آية الكرسى» ۴ مرتبه : ○سُبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَ اللهُ أَكْبَرُ : □اللهُ اللهُ رَبِّي لا أُشْرِکَ بِهِ شَيْئا وَ مَا شَاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. ○همچنين در شب بيست و هفتم هم مثل اين نماز را می‌خوانی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□مراقبات روز پانزدهم ماه رجب□ □روز نيمۀ رجب روز مباركى است و در آن چند عمل مستحب است: ○اوّل: غسل ○دوّم: زيارت حضرت سيّدالشهداء عليه السّلام، زيرا از ابن ابى نصر نقل شده كه گفت: از حضرت رضا عليه السّلام پرسيدم، امام حسين عليه السّلام، را در كدام ماه زيارت كنيم؟ فرمود: در نيمۀ رجب و تمام ماه شعبان. ○سوّم: خواندن نماز سلمان فارسی □به اين صورت كه ده ركعت نماز گزارد، بعد از هر دو ركعت سلام دهد و در هر ركعت بخواند: ○سوره «حمد» یک مرتبه ○سوره «توحيد» سه مرتبه ○سوره «كافرون» سه مرتبه □و پس از هر سلام دست‌ها را بلند كند و بگويد: □لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ : □إلَها وَاحِدا أَحَدا فَرْدا صَمَدا، لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا □سپس دست‌ها را بر چهره خود بكشد. ○چهارم: چهار ركعت نماز بخواند و پس از سلام دست به دعا بردارد و بگويد: □اللَّهُمَّ يَا مُذِلَّ كُلِّ جَبَّارٍ وَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ أَنْتَ كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَ أَنْتَ بَارِئُ خَلْقِي رَحْمَةً بِي وَ قَدْ كُنْتَ عَنْ خَلْقِي غَنِيّا وَ لَوْ لا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهَالِكِينَ وَ أَنْتَ مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ عَلَى أَعْدَائِي وَ لَوْ لا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ يَا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ مَعَادِنِهَا وَ مُنْشِئَ الْبَرَكَةِ مِنْ مَوَاضِعِهَا يَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ وَ الرِّفْعَةِ فَأَوْلِيَاؤُهُ بِعِزِّهِ يَتَعَزَّزُونَ وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ أَسْأَلُكَ بِكَيْنُونِيَّتِكَ الَّتِي اشْتَقَقْتَهَا مِنْ كِبْرِيَائِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِكِبْرِيَائِكَ الَّتِي اشْتَقَقْتَهَا مِنْ عِزَّتِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي اسْتَوَيْتَ بِهَا عَلَى عَرْشِكَ فَخَلَقْتَ بِهَا جَمِيعَ خَلْقِكَ فَهُمْ لَكَ مُذْعِنُونَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ. □روايت شده: هر صاحب اندوهى اين دعا را بخواند حق تعالى او را از اندوه و غم رهايى بخشد. ○پنجم: عمل امّ داود كه مهم‌ترين عمل اين روز است و براى برآمدن حاجات و برطرف شدن سختی‌ها، و دفع ستم ستمكاران بسيار مؤثّر است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□عمل امّ‌ داود در روز پانزدهم ماه رجب□ □عمل امّ‌ داود مهم‌ترين عمل این روز است و براى برآمدن حاجات و برطرف شدن سختی‌ها و دفع ستم ستمكاران بسيار مؤثّر می‌باشد. □كيفيت آن چنين است که چون بخواهد اين عمل را بجا آورد: □روزهاى سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم را روزه بدارد، سپس در روز پانزدهم هنگام ظهر غسل كند و چون وقت ظهر داخل گردد، نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نيكو بجا آورد، در جايى خلوت كه چيزى او را مشغول نكند و كسى با او سخن نگويد. □چون از نماز فراغت يابد، رو به جانب قبله كند و بخواند: ○سوره «حمد» را صد مرتبه ○سوره «توحيد» را صد مرتبه ○«آية الكرسى» را ده مرتبه : ○«انعام ○بنى اسرائيل (اسراء) ○کهف ○لقمان ○يس ○صافات ○حم سجده ○حم عسق ○حم دخان ○فتح ○واقعه ○ملك ○نون ○اذا السّماء انشقّت» و پس از آن را تا آخر قرآن. □و چون از اينها فارغ شود، درحالی‌كه رو به قبله می‌باشد بگويد: □صَدَقَ اللَّهُ الْعَظِيمُ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ‏ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ‏ ....... ( جهت قرائت متن کامل به مفاتیح الجنان مراجعه شود) □سپس یک بار در حالت سجده و یک بار در حالی که طرف راست صورت را بر خاک گذاشته و بار دیگر در حالی که طرف چپ صورت را بر خاک گذاشته بگوید: □اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ فَارْحَمْ ذُلِّی وَ فَاقَتِی وَ اجْتِهَادِي وَ تَضَرُّعِی وَ مَسْكَنَتِی وَ فَقْرِی إِلَيْكَ يَا رَبِ‏ □خدايا براى تو سجده می‌كنم و به تو ايمان دارم تو به خوارى و پريشانی‌ام ترحم كن كه جهد و كوششم و زارى و مسكنت و فقرم به درگاه توست، اى پروردگار من □و كوشش كند كه اشک بريزد هر چند به قدر سر سوزنى باشد. به درستى كه اين علامت استجابت دعاست، ان‌شاءالله @mohamad_hosein_tabatabaei
□●فضیلت استغفار در ماه رجب●□ □از پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم روايت شده، هركه در ما رجب صد مرتبه بگويد: □أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَيْه□ □آمرزش می خواهم از خدايى كه معبودى جز او نيست، اوست يگانه، برايش شريكى نمی باشد، و به سوى او باز مى گردم. □و آن را با صدقه به انجام رساند، حق تعالى پايان كارش را ختم به رحمت و آمرزش كند، □و هركه چهارصد مرتبه بگويد: ثواب شهادت صد شهيد را براى او بنويسد. و هنگامی که خداوند را در روز قیامت ملاقات کند، خداوند به او گوید: به سلطنت من اقرار کردی پس هر درخواستی داری بنما تا اجابت کنم که کسی جز من نمی‌تواند خواسته‌های تو را برآورد. □●سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۶۴۸●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 🏴 ■نتیجه‌ی صبر، فرج است که فرموده‌اند: «الصبر مفتاح الفرج». فرج، گشایش است و آن گشایش نفس است که از آن به وسعت و فسحت وجودی یاد می‌شود یعنی نفس انسان این قابلیت را دارد که اتساع پیدا کند و اینکه آن را «وجودی» می‌گویند بخاطر این است که آن چه وسیع می‌شود وجود آدمی است وگرنه ماهیت هر فردی محدود به حد نفادی اوست و وسعت در این معنی از ماهیت معنای محصلی ندارد‌. ■برخی صبر را همین انتظار فرج معنی کرده‌اند و برخی گفته‌اند صبر آن است که بر صبر، صبر کنی و صابر باشی و بعضی گویند اهل صبر بر سه مقامند: اول ترک شکایت و این درجه‌‌ی تائبان است. دوم رضا بمقدور و این درجه‌ی زاهدان است سوم محبت آن است، که مولی با وی کند و این درجه‌ی صدیقان است. و برخی بالاترین صبر را صبر در فراق محبوب و معشوق می‌دانند. هر چه هست خلاصه در صبر برای فرج است. چون عاشق وقتی صابر بر فراق معشوق شد و بین خود و او جدائی یافت معلوم می‌شود هنوز فرج تام و تمام معشوق برای او رخ نداده است. اگر جناب خضر به موسای کلیم گفت: «لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا» یعنی نفس شما به درجه‌ای از سعه‌ی وجودی نرسیده است که با سرّ سویدای من معیت وجودی پیدا کند یعنی به فرج من نرسیده‌ای و از اسرار درون من مطلع نیستی. ■حضرت زینب کبری سلام الله علیها با صبر بیکرانش صبر را هم بی تاب کرد که اذا جاوز شئ من حده انعکس ضده، یعنی چون صبر به سر آید فرج می‌رسد و کسی که مظهر اتمّ صبر است همو مظهر اتمّ فرج می‌باشد و همه‌ی مفاتیح فرج در دست اوست و مغالیق انتظار به دست او گشوده می‌شود. نمی‌بینی آن دردانه‌ای که عالم و آدم در انتظار فرج او هستند صبح و شام بر مصائب ام المصائب خون گریه می‌کند؟ ■کعبة الرزايا با صبوری اش بر مصائب کربلا که اعظم مصائب است از مظهریت صباری فراتر رفت و قدم در وادی بیکرانی گذاشت که اسم صبار و شکور و همه‌ی اسماء حسنای الهی از آنجا تنزل می‌یابند، وادی بی حدی که فرج مطلق است که تمام حدود برداشته می‌شود و انسان خلیفه‌ی خدا می‌گردد؛ «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ» ■انتظار زینب کبری برای فرج معشوق ازلی و ابدیش حضرت سید الشهداء به اسارت حاصل شد و جان زینبی جان حسینی گردید و به تعبیر یکی از عزیزانم آن جناب استطاعت مطلق بر معیت حسینی علیه السلام پیدا کرد و چه استطاعت بلندی!! مگر معیت مطلق با امام برای هر کسی حاصل می‌شود؟!! اگر جلوه‌ای از جلوات حسینی بر کوه تجلی کند آنرا نرم و متلاشی می‌کند. بنگر اتحاد زینبی با جان حسینی را که در تمام مراتب صبر با امام استطاعت معیت یافت: ●آفتابی کرد در زینب ظهور ●ذره‌یی ز آن، آتش وادی طور ●شد عیان در طور جانش رایتی ●خر موسی صعقا، ز آن آیتی ●عین زینب دید زینب را بعین ●بلکه با عین حسین عین حسین ●طلعت جان را به چشم جسم دید ●در سراپای مسمی اسم دید سه شنبه ۱۵ رجب المرجب ۱۴۴۱ ه ق روز شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
■●منزلت علمی حضرت زینب سلام الله علیها●■ ■منزلت علمی حضرت زینب علیها السّلام مورد تأیيد و تأكيد امام معصوم قرار گرفته است. امام سجّاد علیه السّلام خطاب به عمّه‌ بزرگوار خود حضرت زینب فرمودند: ●«اَنتِ بِحَمدِ اللهِ عالِمَةٌ غَيرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَة»● ■عمّه جان! به حمد خدا تو عالمه‌‌ و بانوی دانشمندی هستی كه نزد هيچ استادِ بشری علم نياموختی، علمی كه در وجود تو موج می‌زند از منبع علم یعنی محضر پروردگار به تو عنایت شده است؛ تو عالمه‌ی غير معلّمه هستی. این بحث بسيار عظيمی است كه مقام محدّثه بودن زینب كبری علیها السّلام را می‌رساند. نشان می‌دهد كه ایشان در محضر هيچ استاد بشری علم نياموخته است؛ بلكه همه‌ی علوم و معارف بلند و عميقی كه در وجود این بانوی بزرگوار وجود دارد و سر منشأ رفتارهای عظيم این بانوست؛ همه موهبت و عطای الهی است. ■در بحث علم لدنّی نكات بسيار عميقی وجود دارد و مظهر زیبای علم لدنّی در غير پيامبر و دوازده امام و فاطمه‌ی زهرا علیهم السّلام، وجود مقدّس زینب كبری سلام الله علیهاست كه امام سجّاد علیه السّلام تأكيد فرمودند: ●«اَنتِ بِحَمدِ الله عالِمَةٌ غَيرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَة»● ■تو شخصيت فهيم، فكور و با ادراكی بسيار عميق هستی كه این فهم و ادراک عميق خویش را هم از احدی كسب نكرده‌ای، بلکه مستقيماً از پروردگار خود دریافت كرده‌ای. این صحّه‌ای است كه امام سجّاد علیه السّلام بر منزلت بلند علمی عمّه‌ی خود زینب كبری علیها السّلام نهادند. ■در سال‌های حكومت و خلافت اميرالمؤمنين علی علیه السّلام در كوفه، این بانوی بزرگوار محضر درس داشتند، زنان شهر كوفه به مجلس درس زینب كبری علیها السّلام می‌آمدند. ایشان علم دین و تفسير قرآن تدریس می‌فرمودند و به سؤال‌های معرفتی و دینی زنان كوفه پاسخ می‌گفتند. ■نكته‌ی بسيار حيرت انگيزی كه در این بُعد از شخصيت زینب كبری علیها السّلام قابل توجّه است؛ این است كه ایشان راوی خطبه‌ی نسبتاً طولانی فدكيّه است. در حالی كه زمانی كه حضرت زهرا علیها السّلام آن خطبه را ایراد می‌فرمودند، ایشان پنج سال بيشتر نداشتند. ■خطبه‌ی بسيار طولانی فاطمه‌ی زهرا علیها السّلام در مسجد مدینه، معروف به خطبه‌ی فدكيّه معارف بسيار عظيم و مطالب بسيار دقيقی در حوزه‌ی معرفتی و اعتقادی دارد، همچنين حاوی نكته‌های بسيار عظيمی است در تحليل مسائلِ رخ داده‌ی بعد از رحلت رسول‌ خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در غصب خلافت اميرالمؤمنين علیه السّلام و غصب فدک كه عطيّه‌ی الهی برای فاطمه‌ی زهرا علیها السّلام بود و خدای متعال به پيامبر امر كرد فدک را كه فِیء و متعلّق به شخص رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم بود را در زمان حيات خود به فاطمه‌ی زهرا علیها السّلام ببخشد. ■در این خطبه حضرت زهرا مناظره‌ی عجيبی با غاصب خلافت اميرالمؤمنين، یعنی ابابكر در مسجد داشتند. بسيار جالب است كه راوی این خطبه‌ی طولانی زینب كبری علیها السّلام است كه در آن زمان پنج سال بيشتر نداشتند. خطبه‌ی فدكيّه را ابن عبّاس نقل می‌كند؛ سند او هم زینب كبری است. زینب كبری علیها السّلام در مسجد در كنار مادر حضور داشتند و این سخنرانی بسيار عميق، عظيم و حيرت‌انگيز را این دختر پنج ساله كلمه به كلمه به خاطر سپرد و بعد راوی خطبه‌ی فدكيّه‌ی فاطمه‌ی زهرا شد. ■بنابراین یكی از ابعاد بسيار عبرت‌انگيز و الهام‌بخش شخصيّت حضرت زینب، بُعد علمی این بزرگوار است كه جا دارد همه‌ ارادتمندان آن حضرت یعنی مرد و زن به ایشان اقتدا كنند -این گونه نيست كه حضرت زینب فقط الگوی خانم‌ها باشد، نه هركدام از اهل‌بيت علیهم السّلام چه زن و چه مرد به یكسان الگوی تماميّت انسانی هستند- تا انسان‌های فرهيخته و والایی در عرصه‌ علم و دانایی شوند و چه بهتر كه با تهذیب و تزكيّه‌ی نفس به علم موهبتی الهی و علم لدنّی هم دست پيدا كنند؛ همان طور كه در احادیث داریم: ●«مَن عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ يَعْلَم»● ■هركس به آنچه می‌داند عمل كند، خدا علم آنچه را كه نمی‌داند از درون و باطن به او ارث خواهد رساند. ■باز حدیث داریم، هركس علم بدون تعلّم می‌خواهد، بی‌رغبتی نسبت به دنيا پيشه كند تا بدون تعلّم و زانو زدن نزد استاد خدای متعال به او علم عنایت كند. ●«مَنْ زَهِدَ فِى الدُّنیا .... عَلَّمَهُ بِغَیرِ تَعلِیم»● ■بنابراین در الهام گرفتن از شخصيّت علمی زینب كبری علیها السّلام علاوه بر تلاش ظاهری برای دستيابی به دانش و علم اكتسابی، جا دارد انسان راه تهذیب و تزكيّه‌ی نفس و وارستگی و بی‌رغبتی نسبت به دنيا و به كار بستن آموزه‌های دینی را نيز در پيش بگيرد تا آن علم موهبتی نصيبش شود و از رهگذر تقوا همانگونه كه خدای متعال در قرآن وعده كرده، به او علم و دانایی عطا كند: ●«وَاتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ الله»● ■استاد مهدی طیّب■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ وَلِی اللهِ الْاعْظَمْ السَّلامُ عَلَیک یا اخْتَ وَلِی اللهِ الْمُعَظَّمْ السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّةَ وَلِی اللهِ الْمُکرَّمْ السَّلامُ عَلَیک یا امَّ الْمَصآئِبِ یا زَینَبُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ ■السَّلامُ عَلَیک ایتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرْضِیةُ السَّلامُ عَلَیک ایتُهَا الْفاضِلَةُ الرِّشیدَةُ السَّلامُ عَلَیک ایتُهَا الْکامِلَةُ الْعامِلَةُ السَّلامُ عَلَیک ایتُهَا الْکریمَةُ النَّبیلَةُ السَّلامُ عَلَیک ایتُهَا التَّقِیةُ النَّقِیةُ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □تولّد جسمانی بشر بهار، جوانی او تابستان، میانسالی اش پاییز و کهنسالی و مرگ جسمانی او زمستان طبیعت بشری است. □ نیز بهار و تابستان و پاییز و زمستانی دارد. بهار انسانیّت، پس از سرد و خاموش شدن شراره ها و تعلّقات نفسانی انسان آغاز می شود و روز آغاز چنین بهاری، به حق روز نوی است وإلاّ پیش از رسیدن به این روز، همه ی روزهای سال یکسان و تکراری و ملالت آورند و نوروز بی معنا و مصداق است. □○برگرفته از مقاله استاد مهدی طيب درباره ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●شرح بیتی از غزل عرشی جناب عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد بلا بکند حکیم دکتر دینانی●□ □دلا بسوز که ....،عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش که| یک کرشمه تلافی صد بلا بکند. □ بعد از اون مقدمات که در مطلع بیان کرده و با یک بیت کوتاه به چند مطلب حکمی و فلسفی مهم اشاره کرده حالا یک فضای دیگر می‌گشاید. یعنی نهایت زیبایی. حالا یار پریچهره که عین زیبایی است گاهی ممکن است یک هم داشته باشد. □هم نگاه دارد و اصلاً اون نگاه پریچهرگی لطف است و گاهی ممکن است عتاب هم داشته باشد و حالا اون عتابش هم زیباست اگر یار پریچهره و کسی این یار زیبا را بشناسد حالا از زیبائی پایینی گرفته تا زیبایی مطلق اگر کسی این یار پریچهره را بشناسد که اون نگاه همش لطف است اما در درون لطف گاهی یه قهر هم هست گاهی یک عتابی هم هست اصلاً بدون عتاب نمی‌شود و اگر عتابی آمد اون را نازنین بدان و رنجیده مشو حالا عتاب یار پریچهره چیست؟ یعنی انسان و متأله که در راه و حقیقی قدم بر می‌دارد و زیبایی حق را در همه چیز میبیند و حقیقی‌اش حق تعالی است فکر نکن که ندارد و در راه دارد، سختی دارد، گرسنگی دارد خیلی سختی است البته برای همه هست و شاید سالک راه حق و خدا بیش‌تر این سختی‌هایی که در زندگی برای سالک راه حق پیش آید اینها عتاب است چون همه چیز از جانب معشوق است و چیزی از غیر او نیست می‌گوید اگر این سختی‌ها برایت پیش می‌آید رنجیده مشو. او عتاب کرده و عتاب یعنی نوعی زدن و سختی نشان دادن حالا تو این را کن و رنجیده مشو. کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم | که درطریقت ما کافری است رنجیدن و رنجیدن کُفراست این چون از ناحیه‌ی معشوق است عتابش هم زیباست. پرخاشش هم زیباست، اگر سختی هم پیش آمد زیباست اون را عاشقانه تحمل کن و تحمل سختی و رنج مال انسان است. که یک تلافی صد بکند حالا اگر عتاب کرد اون وقت کرشمه هم دارد اون وقت می‌دونی کرشمه‌اش چقدر زیباست و کرشمه‌ی محبانه و کرشمه معشوقانه تمام این سختیها را جبران می‌کند دیگه اصلاً سختی نمی‌بیند. با یک کرشمه هزار بلا را رفع می‌کند. □نکته مهم استاد اِنَ مَعَ العُسرِ یُسری= هر که سختی نکشد مشکلش آسان نشود. □متأسفانه ما فکر می‌کنیم هر چه بیش‌تر نوازش ببینیم کمال پیدا می‌کنیم در حالی که قهر و لطف و عتاب و خطاب اینها لازمه‌ی انسان است و اصلاً در قاموس آفرینش نهاده شده است. این یک توحیدی است و این آیه صریح در است می‌گوید مع العُسر یُسری نمی‌گوید بعد از عُسر و بعد از سختی آسانی می‌آید بلکه می‌گوید در درون سختی آسانی می‌آید و سختی در درون خود آسانی را می‌زاید، از درون سختی آسایش می‌آید چنانچه از درون آسانی هم سختی بیرون می‌آید یعنی از درون رنج آسایشی پدید می‌آید و این دیالکتیک نه تنها در نهاد است در کل عالم است این زمستان و تابستان بهار و پاییز. شب و روز جوانی و پیری سختی و آسانی و تلخی و شیرینی و این تقابل‌ها در کل جهان هستی است و در درون انسان هم هست و هر چه که در بیرون هست در درون هم هست و هر چه در درون است انعکاس در بیرون دارد از درون سختی آسانی فرا می‌رسد. درون رنج و فراق تا کسی درد فراق را نچشیده باشد وصال چه معنی دارد. وصال وقتی شیرین است و لذت بخش است که درد فراق را کسی چشیده باشد بدون درد معنی درستی ندارد. □عتاب یار آمیخته شده است با عشق یار وتوجه یار، خطاب یار که این لازمه‌ی تکامل انسان است به یقین هر که سختی نکشد مشکلش آسان نشود. ●آتش کوره‌ی آهن گر و پُتک دودمش ●نخورد آهن اگر تیز و درخشان نشود ●چابک از آسیاب تا به تنور سوزان ●ندود گندم اگر لایق دندان نشود ●در بیابان بلا هر که نشد پرورده ●رهنورد کتل عشق دوران نشود. □اینجا می‌گوید عتاب اون مشرق طلوع کرشمه است نیاز نیمه شبی را تعبیر می‌کند به آه و می‌گوید وقتی انسان در شدت خواستن قرار می‌گیرد و از اون طرف هم فراق مانع رسیدن می‌شود یک حالتی در قلب سالک پیش می‌آید که تعبیر به آه می‌کنند. مولا آه آه من قلة الزاد ، لذا اون ظرفی که می‌تواند آه عاشق را تحمل کند شب است به همین دلیل عاشقان در ناله می‌کنند. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □نوروز هم یعنی روز نو، روز زنده شدن، روز شکوفایی و به گُل نشستن. روز نو عالم طبیعت اوّل بهار است ولی روز نو عالم انسانیّت وقتی است که شخص در حقیقت انسانی خود، بعد از موت اختیاری، به حیات طیّبه ی انسانی زنده شود و کمالات انسانی در او شکوفا گردد و درخت وجودش به گُل نشیند. با چنین روزی بهار عالم انسانیّت برای شخص آغاز می شود و به حق، چنین روزی را باید شمرد و شادمانی کرد؛ و لو در میانه ی تابستان یا پاییز و یا زمستان طبیعت باشد. □○برگرفته از مقاله استاد مهدی طيب درباره ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●شرح بیتی از غزل عرشی جناب #حافظ عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد بلا بکند #دیا
نیاز نیمه شبی را تعبیر می‌کند به آه و می‌گوید وقتی انسان در شدت خواستن قرار می‌گیرد و از اون طرف هم فراق مانع رسیدن می‌شود یک حالتی در پیش می‌آید که تعبیر به آه می‌کنند. مولا فرمود : آه آه من قلة الزاد ؛ لذا اون ظرفی که می‌تواند آه عاشق را تحمل کند شب است به همین دلیل عاشقان در شب ناله می‌کنند. □چنانچه فرمود : فَتَنَفَسَ السُعدا. اون آه البته یک چیز فیزیکی است اون تنفس عمیقی است که وقتی آدم دردمند است و یه دارد یک آه می‌کشد اون دردمندی باطنی آه اش ظاهر نیست و هر باطنی در ظاهر تأثیر دارد و هر ظاهری در یعنی آن قدر اون سوز دل معنا زیاد است که در فیزیک انسان هم اثر می‌گذارد و یک آهی که سوزنده است البته این سوز دل همیشه است و این نیمه شب از آن جهت اهمیت دارد که اشاره به است انسان یک خلوتی دارد و جلوتی و در روز و غوغای روز گوش‌ها را کر کرده و در نیمه شب اون حالاتی که به انسان دست می‌دهد کاملاً انسان خودش است و خلوت خودش یعنی ، مشغولش نکرده همه در خوابند و اون چشم بیدار اوست و دل بیدار اوست که نیمه شب بلند می‌شود و دارد با خلوت خودش راز و نیاز می‌کند اونجا هر چه در درون ظاهر می‌شود و این آه در نیمه شب از آن جهت اهمیت دارد که انسان به خلوت و سر سویدای خودش رسیده حالا در روز هم آه می‌شود منتهی آن در غوغای زندگی و بعضی و کاملین در میان جمع هم خلوت خود را حفظ می‌کنند اما انسان‌هایی که به اون کمال مطلق نرسیده‌اند خب طبعاً خلوت فرق دارد با غوغای زندگی. □حکیم دکتر دینانی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □حضرت امیر و حضرت زهرا علیهما السّلام فرمودند: فِعلُهُ قَولٌ؛ سخن خدا همان کارهایی است که می‎کند، یعنی خدا با کارهایش با ما حرف می‎زند. همان‎طور که خدا با عملش حرف می‎زند، شما هم با عملتان با خدا حرف بزنید، با عملتان به خدا بگویید: خدایا من علم ندارم، فهم ندارم، قدرت ندارم. سجده و رکوع نماز، فعلی است که با آن فقر و جهل و عجز و نیستی خودمان را به خدا اظهار می‎کنیم. لذا امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: اَلاِسلامُ هُوَ التَّسلیمُ وَ التَّسلیمُ هُوَ الیَقینُ وَ الیَقینُ هُوَ التَّصدیقُ وَ التَّصدیقُ هُو الاِقرارُ وَ الاِقرارُ هُوَ الأداءُ وَ الأداءُ هُوَ العَمَلُ: اسلام همان تسلیم است و تسلیم همان یقین است و یقین همان تصدیق کردن است و تصدیق همان اقرار نمودن است و اقرار همان به جا آوردن است و به جا آوردن همان عمل کردن است. □با خدا حرف بزن. گرچه امیدوارم با خدا و خوبان با لب حرف نزنی و با عملت حرف بزنی. دست محبّت بر سر یتیم بکش و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم یتیمم، شما هم دست محبّتی بر سر من بکشید. به فقیر چیزی بده و با این عملت به خدا و خوبان بگو من هم فقیرم، شما هم به من بدهید. عیب اشخاص را بپوشان و ستر کن و با این کارت به خدا و خوبان بگو من هم عیوبی دارم، شما هم عیوب مرا بپوشانید و ستر کنید. □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □خداوندا ، زمستان سرد و مرگبار جامعه بشری را به بهار ظهور حجّتت مبدّل فرما! □و جهان بشری را برسان! □و همه ی انسان ها را از برکات کمال آفرین زندگی در پرتو نظام مهدوی بهره مند فرما! □و در آن همگانی، از همه ی انسان ها با شیرینی دیدار و وصال مولایمان حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنا فداه، پذیرائی نما! □○استاد مهدی طيب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●تهذیب نفس در پرتو تفکّر توحیدی●□ □علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین طباطبائی تبریزی رضوان الله علیه□ □طریقۀ اختصاصى اسلام (برای تهذیب نفس) ...در پرتو توحیدِ خالص صورت مى گیرد، □زیرا هنگامى كه انسان یقین پیدا كرد كه هستىِ حقیقى ویژۀ خداست، خواهد دانست كه مالك تمام وجود و هستى و آثار آن و پروردگار كلّیه جهانیان، اوست و دیگران در برابر او مالك نفع و ضرر، مرگ و زندگى و یا زنده كردن نیستند. □در این حال است كه انسان جز آنچه را كه خدا بخواهد، اراده نمى كند، و جز از آن كه خدا از آن كراهت دارد، متنفّر نیست. □●«علی علیه السلام و فلسفه الهی» ص ۳۶●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○یکی از آیةالله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی رضوان الله علیه○□ □یکی از مراقبه های مهم از اول تا آخر ماه رجب یادآوری «مَلَک داعی» (فرشتۀ دعوت کننده) است. آنطور که از رسول خدا صلّی الله علیه وآله روایت شده است که: □خداوند متعال در آسمان هفتم فرشته ای را قرار داده است که به او «داعی» می گویند. وقتی ماه رجب وارد می شود در هر شب آن تا صبح اینگونه می گوید: □«خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال مطیعان! خداوند متعال میفرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشین شود؛ و مطیع کسی که از من اطاعت کند؛و آمرزندۀ کسی که از من طلب بخشش کند. □ماه، ماهِ من است؛ و بنده، بندۀ من؛ و رحمت، رحمتِ من. پس کسی که در این ماه مرا بخواند، پاسخش را میدهم؛ و هر که از من طلب کند، به او عطا میکنم □هر که از من طلب هدایت کند، راه را نشانش می دهم. و من این ماه را رشتۀ اتّصالی بین خود و بندگانم قرار دادم؛ پس هر که به آن چنگ بزند به من می رسد.» □○«المراقبات» ص ۷۰ ــ حدیث: «الاقبال بالاعمال الحسنة» ج ۳ ص ۱۷۴○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■ ■دنیا جای ایستادن و به ‌پا خاستن است؛ (اِنَّما اَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ اَن تَقُومُوا ِللهِ: همانا من شما را به یک چیز موعظه می‎کنم و آن اینکه برای خدا به پا خیزید.) و آخرت جای نشستن است؛ (فى مَقعَدِ صَدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِرٍ: در جایگاه صدق، نزد فرمانروای مقتدر) برای قیامت باید از همینجا نشستن با خدا و اولیائش را تمرین کرد. قبل از ملاقات باید ایستاد و کار کرد تا به ملاقات رسید. مؤمنین بعد از موت و ملاقات جمال حجّت خدا (فَمَن یَمُت یَرَنى: هر کس به موت نایل شود، مرا می‎بیند.) از هر کاری دست می‎کشند و می‎نشینند. ■نشستن در بهشت را از همین جا تمرین کنید. ■در امور اخروی اوّل خودتان و بعد دیگران، ولی در امور دنیوی اوّل به دیگران و بعد به خودتان. ■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
○۱- براي رفع بلايا، خصوصاً در امراض واگيردار، هر روز بعد از ، آيات زير، با وضو خوانده شود. ○قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. ○وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. ○وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ. ○وَكَأَيِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ. ○مَّا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا ۖ وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ. ○قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ ۚ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ ۖ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ.   ○حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. ○مرحوم حضرت آيت الله العظمی سيّد احمد خوانساری می فرمودند: در دوران ما، واگير شد كه در اثر آن افراد زيادی فوت شدند و جنازه های زيادی در سطح شهر افتاده بود كه كسی آنها را جمع نمی كرد؛ ولي تنها خانواده ی ما و بعضی از افرادی كه ( قل لن يصيبنا) مي خواندند، از اين بليّه محفوظ ماندند. لذا به تمام دوستان و محبّين اهل بيت عليهم السّلام خواندن ( قل لن يصيبنا) را تأكيد می كنم. ○۲-برای رفع بلايا و امراض واگيردار، بر خواندن همه روزه ی و هديه كردن ثواب آن به حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان عليهما السلام مداومت شود. ○از مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائری نقل شده است: اوقاتی كه در مشغول تحصيل علوم ديني بودم، اهل سامرا به بيماري وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عدّه ای می مردند. روزی در منزل استادم، مرحوم سيّد محمّد فشاركی، عدّه ای از اهل علم جمع بودند. ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمّد تقي شيرازی تشريف آوردند و صحبت از بيماری وبا شد كه همه در معرض خطر هستند. مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمي بكنم، آيا لازم است انجام شود يا نه؟ همه ي اهل مجلس پاسخ دادند: ( بله). فرمود: ( من حكم ميكنم شيعيان سامرا از امروز تا ده روز، همه مشغول خواندن شوند و ثواب آن را به روح حضرت نرجس خاتون عليها السّلام، مادر امام زمان عجّ الله تعالي فرجه الشّريف هديه كنند تا اين بلا از آنان دور شود.) اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول خواندن شدند. از فردای آن روز تلف شدن شيعيان متوقف شد و همه روزه تنها عدّه ای از اهل تسنّن می مردند. به طوري كه برخي از سنّي ها از آشنايان شيعه ی خود پرسيدند: ( سبب اينكه ديگر از شما، كسی تلف نمي شود چيست؟) آنان گفتند: ( زيارت عاشوراء). ○لذا به تمام دوستان و محبّين اهل بيت عليهم السّلام، خواندن ( ) همه روزه و هديه كردن ثواب آن به حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان عليهما السّلام را مؤكّداً توصيه می كنيم. ○۳- همراه داشتن و خواندن _جواد عليه السّلام برای دفع و رفع خطرات، بليّات، آفات بسيار نافع است. ○يا نُورُ يا بُرْهانُ يا مُبينُ يا مُنيرُ يا رَبِّ اِكْفِنى الْشُّرُورَ وَ افاتِ الدُّهُورِ وَ اَسْئَلُكَ النَّجاةَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ. ○۴- هر روز صبح دست را بر قلب نهاده هفت بار را بخوانيد و هر صبح و شام هفت بار تا ( هوالعليّ العظيم) بخوانيد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□   ۱۵ □بنی اسرائیل از پرستش خدای یگانه به گوساله پرستی روی آوردند. «وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ». حضرت موسی به آن‌ها تشر سنگینی می‌زند و می‌گوید شما به نفستان ظلم کردید. این‌جا دیگر حضرت موسی همراه آن‌ها نیست چون به نفس خودش ظلم نکرده است اما در کشتن نفس موسی همراه آن‌هاست و در واقع اول کسی است که نفس خود را ذبح کرده است. شما با پرستش یک گوساله همه چیز را خراب کردید و در واقع خودتان گوساله شدید. چون عابد و معبود با هم اتحاد وجودی دارند یعنی شما هر چیز که می‌پرستی، همانی. خب شما، بنی اسرائیل، گوساله را پرستش کردید یعنی خودتان را به گوساله بودن صیرورت دادید و گوساله شدید حال با گوساله چه می‌کنند؟ ذبحش می‌کنند. حضرت موسی به آن‌ها می‌گوید که همه باید به سوی خالقتان برگردید و برای این که حق متعال توبه‌تان را بپذیرد باید همدیگر را بکشید. روایات متعددی پیرامون این موضوع است؛ در روایتی هفتاد هزار نفر از قوم موسی کشته شدند. حضرت موسی هم وقتی به کوه رسید هفتاد موسی دید، هفتاد جلوه از شئون و قوای خود دید که این‌ها باید ذبح شوند تا حقیقت دل آرای توحید در جان حضرت موسی آشکار شود. در روایتی دیگر داریم که ده هزار نفر را کشتند و خدا پس از آن گفت بس است. در روایتی دیگر داریم که حضرت موسی شب این‌ها را برد، گفت چشمانتان را ببندید و همدیگر را بکشید. جنگی شد و  این میان خشک و تر باهم سوخت، آن‌هایی هم که گوساله‌پرست نشدند باید بکشند چون که در غیاب امام اجازه دادند عده‌ای گوساله‌پرست و سامری‌پرست شوند. □بعد از پیغمبر ما هم چنین شد و باید یک امام حسین علیه السلام بیاید. جناب حر جلوی امام معصوم را با آن کیفیتی که می‌دانیم گرفت. همان اول که مانع امام حسین علیه السلام شد تا به کوفه بروند امام حسین علیه السلام به او گفت که تو اصلا عمرت کفاف نمی‌دهد که جلوی مرا بگیری و همین‌طور هم شد. جناب حر چون عاقل است خودش را بین بهشت و جهنم مخیّر می‌بیند و توبه می‌کند. از امام علیه السلام می‌پرسد که آیا خدا توبه‌ی من را پذیرفت؟ امام حسین علیه السلام دستش را زیر محاسن حر می‌گذارد و سرش را بالا می‌آورد و می‌‌فرماید خدا همین الان توبه‌ی تو را پذیرفت. نشانه‌ی آن چیست؟ «فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ». وقتی توبه می‌کند امام او را اولین نفر می‌فرستد تا نفسش را بکشد. این ظاهر عنوان باطن است. تا انسان در درون نفس خودش را ذبح نکند، در بیرون هم نمی‌تواند. موضوعیت و اصالت هم با ذبح باطن و نفس است. برای ما هزار مسئله و گناه پیش می‌آید اگر می‌خواهی توبه کنی در همان موضوع نفست را بکش. با صرف استغفرالله گفتن و غسل توبه کردن که گناه بخشیده نمی‌شود...
سال نو و عیدتون مبارک همراهان فهیم در پناه حق کریم و من الله التوفیق در بندگی خدا برای همه دعا کنیم خصوصا فرج مولامون ، لحظه ی تحویل سال و با آرزوی بهترینها برای همه ی شما همراهان فهیم کیش مهری
■●صلوات جناب ابن عربی بر حضرت امام موسی بن جعفر الکاظم علیهما السلام●■ ■صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه منْ أرضِهِ و سَمائِهِ علی شَجَرَةِ الطُّورِ، و الکتابِ المَسطُورِ، و البَیتِ المَعمورِ، و السِّرِ المَستورِ، و آیةِ النُّور، کَلیم أیمَنِ الإمامة، مَنشأِ الشَّرَفِ و الکَرامةِ، نُور مِصباحِ الأرواح، جَلاء زُجاجةِ الأشباحِ، ماء التَّخمیرِ الأربعینَ، غایةِ مِعراجِ الیَقین، إکسیرِ فِلِزّاتِ العُرفاء، مِعیارِ نُقُودِ الأصفِیاءِ، مَرکَز الأئمَّة العَلَویَّة، مَحوَرِ الفَلَکِ المُصطَفَویّة، الآمِرِ للصُّوَرِ و الأشکال بِقَبول الإصطِبارِ و الإنتِقال، النُّور الأنور، موسَی بن جعفرٍ، علیه صلوات الله العَلیِّ الأکبر. @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴 🏴 ■●السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الکاظِم الطَّاهِرَ الطُّهْرَ●■ ■امسال اولین روز فروردین که نوروزش می‌گویند مصادف است با روز شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و چه تقارن خوبی که آغاز سال جدید شمسی را با یاد پدر بزرگوار حضرت شمس الشموس که خود قبله‌ی شموس و اقمار و انجم و امام روز و ماه و سال و ایام و املاک و افلاک است، آغاز کنیم. خدای عزوجل به این انوار آغاز می‌کند و انجام می‌دهد، «بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ» : ■اول اینکه توسل به آنجناب که باب الحوائج است هم سبب گشایش در امور و فرج در نفوس در مسیر استکمال انسانی می‌شود و هم سبب طهر و طهارت از مطلق ناپاکی ها از بیماریهای ظاهری تا باطنی است با تمام مراتب طهارتش. عید عود به اصل است و ولایت اصل هر چیزی است پس بالاترین عید هر فردی وقتی است که مستغرق در ولایت باشد. ■و مطلب دوم اینکه آن امام همام اعنی حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام در طلیعه دعایی که سریع الاجابة است می‌فرماید: «اللّٰهُمَّ إِنِّى أَطَعْتُكَ فِى أَحَبِّ الْأَشْياءِ إِلَيْكَ وَهُوَ التَّوْحِيدُ، وَلَمْ أَعْصِكَ فِى أَبْغَضِ الْأَشْياءِ إِلَيْكَ وَهُوَ الْكُفْرُ» محبوبترین چیزها نزد خدا برای طاعت او جل اسمه توحید است و مغبوضترین چیزها در معصیت او کفر است. توحید آشکار کردن حق تبارک و تعالی در هر چیزی است و کفر پوشاندن او در هر چیزی. عارف نفس رحمانی را سریان ذات حق تبارک و تعالی در هر چیزی می‌داند؛ «أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ». لذا می‌گوید چیزی در عالم نیست مگر اینکه در قبل و بعد و ظاهر و باطن او نور خداست و آن شئ جز نمود حق تبارک و تعالی شانیت دیگری ندارد پس چون می‌خواهی خدا را به محبوبترین چیز نزد او اطاعت کنی هماره در هر چیزی خدا را مشاهد کن و استقلال را از هر چیزی جز خداوند سلب کن و همه را فقر محض الی الله ببین. ■کافر به حدود اشیاء استقلال قائل می‌شود و اینگونه خدا را در هر چیزی انکار می‌کند لذا نامش را کافر نهادند و معصیتی نزد خدا بالاتر از این نیست که او را در مخلوقاتش نبینی. هر چند او جل جلاله در عین اینکه در همه چیز ظاهر است از همه‌ی مخلوقات و ممکنات بالاتر است و این تمایز به سبب احاطه اطلاقی او بر هر چیزی است. توحید با همه‌ی عظموتش که ظهور مطلق حق در مراتب علمی و عینی است نزد هویت غیبیه، احب الاشیاء است یعنی ذات حق متعال اعلی و اشرف از توحید است و توحید شان اعظم اوست که عبارت از ظهور و سریان ذات در حدود و قیود است از اینرو نام دیگر توحید را ولایت هم گفته‌اند منتها توحید در قوس نزول است و ولایت در قوس صعود اما هر دو مساوق همند. در دایره صعود انسان چون به توحید مطلق برسد و نفس نفیس اش با نفس رحمانی متحد گردد این قرب اطلاقی را ولایت می‌گویند، این نکته علیا را دریاب. ■این همان است که امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «قَدْ صَعِدْنَا ذُرَى اَلْحَقَائِقِ بِأَقْدَامِ اَلنُّبُوَّةِ وَ اَلْوَلاَيَةِ»... اعلی ذُروه حقایق، اتحاد با نفس رحمانی است که صعود بدان طود اعظم جز به قدم نبوت و ولایت مطلقه میسور احدی نیست. توحید در قوس نزول است و ولایت در قوس صعود. این همان است که از آن به وحدت تعبیر می‌شود یعنی فقط انسان کامل است که می‌تواند دو سر حلقه‌ی هستی را به هم پیوند دهد یعنی با اعتقاد به توحید که او عظمت اسمائه در هر چیزی ظهور کرده است با قلب انورش که اجلی و اشمخ از همه قلوب است و حتی قلب او غیر قلوب دیگران است می‌تواند همه کمالات ظهوری را در قوس صعودی خودش به نحو اجمالی و اندماجی در مرتبه‌ی احدیت مشاهد فرماید. جمع بین توحید و وحدت کمال اتم انسانی است که به نحو اطلاقی در ائمه‌ی اطهار علیهم السلام جمع شده است لذا امروز تنها موحد حقیقی حضرت حجت بن الحسن العسکری روحی فداه است. ■موحد کسی است که توحید و وحدت را باهم در نفسش پیاده فرماید و کافر کسی است که با توحید و موحد در عناد و جنگ باشد. بر پیشانی موحد نور ایمان مندرج است و بر پیشانی کافر، ک ف ر. پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ه ش
می‌گوید گفت را می‌بری شلاق می‌زنی و غلام دلش نیامد و گفت من شلاق روی پوستین می‌زنم و تو بگو آه و بعد می‌گوید اگر زلیخا بیاید نقشه‌ی ما را بفهمد بد می‌شود من یک شلاق برای نمونه می‌زنم و زد و آه کشید یوسف: ○چون زلیخا ز و شنید این بار آه گفت بس کن آه بود از جایگاه ○گر بود در ماتمی صد نوحه‌گر آه صاحب درد آید کارگر □غیر زلیخا نمی‌توانست تفاوت این آه را با بقیه بفهمد و چون همه‌ی آه ها را یوسف می‌گفت حالا چرا زلیخا فهمید برای اینکه عاشق بود و ارتباط معنوی داشت دلش با یوسف و همه‌ی دلش را به یوسف داده بود پس ارتباط دل‌ها چگونه است از طریق محبت و عشق و اصلاً عشق چگونه است؟ یعنی رابطه واقعی بین دل‌ها آنگاه عشق است که بین دل‌ها در واقع رابطه باشد نه امور صوری . عشقت رسید به فریاد گر خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی با چهارده روایت. به همین جهت بسیاری از ناله‌ و هیاهوها و فریادها مال خود انسان نیست تقلید از این و آن است به همین جهت هم بی‌اثر است. ○نوحه‌گر گوید حدیث سوزناک / لیک کو سوز دل و دامان پاک □آیا در دل نوحه‌گر حرفه‌ای سوز است؟ خیر کسی در دلش سوز است که صاحب است. و انسان اگر از سوز دل و از واقع و بر اساس ناله کند و دعا کند همان آهش صدها اثر دارد. @mohamad_hosein_tabatabaei
■امروز مصادف با شهادت مولای عالم حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) ميباشد. اینکه به امام کاظم (علیه السلام) باب الحوائج میگویند ، فقط مختص ما شيعيان نیست ، بلکه قدمای اهل تسنن هم به این مطلب قائل هستند. در جلد اول تاریخ بغداد از قول يكی از بزرگان حنبلی می نویسد :" هرگز نشد كه مشكلی برای ما پيش آيد و در کنار قبر موسی بن جعفر حاضر شوم و این مشکل برایم حل نشود. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا