هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه درباره ناپايداری دنیا و غفلت از آخرت چه هشداری می دهد؟
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۷۳ «نهج البلاغه» به ناپايدارى #دنيا و بى قرارى آن اشاره مى كند و به همگان هشدار مى دهد كه فريب زرق و برق آن را نخورند؛ ایشان مى فرمايد: «أَلا وَ إِنَّ هذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا، وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ، لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ، وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ؛ آگاه باشيد! اين دنيايى كه شما پيوسته آن را آرزو مى كنيد و به آن عشق می ورزيد، و آن نيز گاه شما را خشمگين و گاه خشنود مى سازد، خانه و منزلگاه اصلى شما نيست كه براى آن آفريده شده و به سوى آن دعوت گرديده ايد». اين تعبير اشاره به همان چيزى است كه بارها در نهج البلاغه بيان شده و #قرآن نيز در بعضى از آيات به آن اشاره مى كند كه #دنيا سراى جاويدان و جايگاه اصلى ما نيست؛ بلكه منزلگاهى است موقّت كه در سفر خود به سوى #آخرت در آن مسكن گزيده ايم تا زاد و #توشه برگيريم و به سلامت از اين راه پر خوف و خطر بگذريم و به دار آخرت كه به فرموده قرآن «لَهِيَ الحَيَوانُ؛ حيات حقيقى در آن است» [عنکبوت، ۶۴] نايل شويم.
🔹سپس براى تأكيد بيشتر مى افزايد: «أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَة لَكُمْ وَ لا تَبْقُونَ عَلَيْهَا؛ آگاه باشيد! نه #دنيا براى شما باقى مى ماند و نه سلطه شما بر آن باقى خواهد ماند [بلکه هر دو رو به زوال و پايان پذير است]». و در ادامه اين سخن در پاسخ كسانى كه دنيا را همواره فريبنده معرفى مى كنند، مى افزايد: «وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا. فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا، وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا؛ اين #دنيا گرچه از جهتى شما را فريب داده؛ ولى از جهتى ديگر شما را از بدى هايش بر حذر داشته است؛ پس به دليل هشدارهايش از فريبندگى هايش چشم بپوشيد و مظاهر هوس انگيزش را به جهت جنبه هاى هشدار دهنده اش رها سازيد». درست است كه بسيارى از زرق و برق هاى دنيا فريبنده و غافل كننده است، ولى در كنار آن، صحنه هايى به ما نشان مى دهد كه هر غافلى را از خواب غفلت بيدار مى كند.
🔹درست در همان لحظه اى كه شخصى بر اريكه قدرت مى نشيند، ديگرى از تخت سقوط مى كند؛ در همان زمانى كه شخصى وارث آلاف و الوف مى شود، جنازه صاحب اصلى آن اموال بر دوش انسانها روانه گورستان مى گردد؛ در همان زمان كه نوزادى متولّد مى شود و پدر و مادر خندان مى شوند، در گوشه ديگرى جمعى را مى بينيم كه براى از دست دادن عزيزان، ناله و شيون سر داده اند! چرا ما تنها بخش اوّل را مى بينيم و از بخش دوّم غافليم؟ اين نكته مهمى است كه اميرالمؤمنين (ع) با عبارات پرمعناى ياد شده، همگان را به آن توجّه مى دهد و در كلمات قصار و عبارات ديگر «نهج البلاغه» نيز بر آن تأكيد شده است. در ادامه اين سخن و در نتيجه گيرى مى فرمايد: «وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا، وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا؛ [بنابراين] و در اين جهان به سوى سرايى كه به آن دعوت شده ايد سبقت جوييد و با جان و دل از #دنياپرستى روى بگردانيد».
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۵۱۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دنیا #آخرت #غفلت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️ امام علی (ع) در خطبه ۱۶۷ نهج البلاغه، درباره آماده شدن برای مرگ چه هشداری می دهد؟
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۶۷ #نهج_البلاغه، مخاطبان خود را به مسئله #پايان_عمر كه براى همه رخ خواهد داد توجّه مى دهد و مى فرمايد: «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِكُمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ، فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَكُمْ، وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ مِنْ خَلْفِكُمْ؛ به سوى آن امر عمومى و خصوصى، يعنى #مرگ، مبادرت ورزيد [و براى آن آماده شويد]؛ چرا كه [گروهى از] مردم، پيش از شما رفتند و #قيامت از پشت سر، شما را بانگ مى زند [و به پيش مى راند]». منظور از امر عمومى و خصوصى، همان #مرگ است؛ زيرا اگر به كلّ جامعه انسانى نگاه كنيم، مرگ در سرنوشت همه آنها رقم زده شده است، بنابراين جنبه عمومى دارد و اگر تنها به خودمان بنگريم، باز مرگ را در پايان عمر حاضر مى بينيم، بنابراين جنبه خصوصى دارد، و با توجّه به تفسيرى كه امام (ع) فرموده، جمله «وَ هُوَ الْمَوْتُ» [۱] ترديدى در اين تفسير باقى نمى ماند؛ و شگفت آور است كه چگونه بعضى از مفسّرانِ «نهج البلاغه» جمله «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ» را به معناى اصلاح امور جامعه تفسير كرده اند.
🔹جمله هاى بعد نيز نشان مى دهد كه آنچه در اين عبارت آمده مربوط به مرگ و پايان زندگى است، نه اصلاح جامعه انسانى، كه آن مقوله ديگرى است. آرى، دو دليل بر حقانيت مرگ ـ كه يك قانون عمومى است - وجود دارد: ۱) نخست اينكه با چشم خود گروهى را مى بينيم، كه پيش از ما بار اين سفر را مى بندند و در جلوى اين قافله به حركت در مى آيند. جسد بى جان آنها را بر دوش مى گيريم و به قبرستان مى بريم و به خاك مى سپاريم و باز مى گرديم. آيا ميان ما و آنها تفاوتى است كه آنها بروند و ما بمانيم؟!! ۲) ديگر اينكه نشانه هاى حركت به سوى پايان زندگى، در وجود همه ما يكى بعد از ديگرى آشكار مى شود: آثار پيرى، موهاى سفيد و ناتوانى اعضا، تمام اينها نشانه آن است كه #قيامت از پشتِ سر، ما را می خواند. با اين دو دليل روشن، آيا هيچ عاقلى احتمال مى دهد كه از اين قانون استثنا شود؟! سپس امام (ع) به نتيجه گيرى مهمّى مى پردازد.
🔹حضرت مى فرمايد: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ؛ [حال كه چنين است] سبكبار شويد تا به قافله برسيد؛ چرا كه پيشينيان را در انتظار رسيدن بازماندگان نگه داشته اند [تا همه در يك زمان محشور شوند]». آرى، #سفر_آخرت، سفرى است بسيار پر فراز و نشيب و داراى گردنه هاى صعب العبور؛ تنها #سبكباران مى توانند از اين راه بگذرند؛ همان كسانى كه در زندگى دنيا به حداقل قناعت كردند و از ثروت اندوزى و زندگى پر زرق و برق و سرشار از تجملات چشم پوشیدند؛ همچون مسافری که حداقل آب و غذای لازم را برای سفر با خود می برد و از فراز و نشیب ها به آسانی می گذرد؛ نه همچون كسانى كه بر اثر خيالات خام، بارهاى سنگينى بر دوش گرفته اند كه در همان گردنه اوّل و دوّم مى مانند و از قافله جدا مى شوند و تلف مى گردند. مرحوم سيّد رضى چند جمله اخير را با مختصر تفاوتى در خطبه ۲۱ نقل كرده و در توضيح آن تصريح كرده كه جمله «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»؛ (سبكبار شويد تا به قافله برسيد) كلامى است كه از آن كوتاه تر و پربارتر يافت نمى شود، كلامى كه روح تشنگان طالب حكمت را سيراب مى كند و مهم ترين درس زندگى را به انسان مى دهد.
پی نوشت:
[۱] توجّه داشته باشيد ضمير «هو» مذكّر است و به «امر» بر مى گردد و بنابراين «خاصّة» بايد مجرور باشد؛ نه مفتوح آنچنان كه در متن مذكور آمده است.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۴۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #نهج_البلاغه #مرگ #عمر #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️ ايمان به معاد چه آثارى در پى دارد؟
🔹پرهيزگاران يقين دارند كه انسان، مهمل، عبث و بى هدف آفريده نشده؛ آفرينش براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با مرگ هرگز پايان نمیگيرد، چرا كه اگر در همينجا همه چيز ختم میشد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند عدالت مطلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نيست كه اعمال ما در اين جهان، بى حساب و پاداش باشد.
🔹اين اعتقاد به آنها آرامش میبخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام مسئولیتها بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر حوادث مى ايستند، در برابر بى عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين عمل نيك و بد، #پاداش و #كيفر دارد، و پس از مرگ به جهانى بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند.
🔹ايمان به #آخرت يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب میشود، حيات و زندگى دنیا هدف نهایی نيست، بلكه جنبه مقدماتى دارد، و دوران سازندگى براى جهان ديگر است. زندگى در اين جهان همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك دوران تكاملى است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هرگونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود.
🔹ايمان به رستاخيز اثر عميقى در تربيت انسانها دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا براساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که «شهادت» در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوبترين حالت، براى یک فرد با ايمان تلقی میشود، و آغازى است براى يك زندگى ابدى و جاودانى. همچنین ايمان به قيامت، انسان را در برابر گناه كنترل میكند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه ايمان قویتر باشد، گناه كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱]
پینوشت:
[۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸
منبع: وبسایت انوار طاها
#آخرت #معاد #قیامت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️هدف زندگی انسان
🔹مبدأ و نقطه آغاز تمام انحرافات و گمراهیها و محرومیت های معنوی انسان، عدم درک صحیح «فلسفه حیات انسان» در این دنیا است. و اگر نداند یا فراموش کند که خدای متعال او را برای چه آفریده و در این سرای به او زندگی بخشیده و این همه امکانات در اختیارش نهاده است، زمینه چالش های بعدی را فراهم می سازد. از دیدگاه #قرآن هدف نهایی و مقصد عالی زندگی و خلقت انسان، «کمال و قرب الهی و آمادگی برای حیات اخروی و لقای الهی و سعادت جاودانی و وصول به مبدأ نور هستی» است؛ همانگونه که جنین در رحم مادر، خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده میکند، انسان نیز باید خود را برای زندگی در برزخ و حیات اخروی، کامل و آماده سازد.
🔹«قرآن کریم» در چندین آیه اولاً زندگی انسان را هدفدار میداند: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً؛ آیا میپندارید که شما را بیهوده آفریدهایم؟»؛ و ثانیاً هدف نهایی خلقت انسان را بازگشت به سوی خدا دانسته و فرموده است: «وَ أَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى»؛ «إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى»؛ یعنی انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است. البته به دلیل اینکه پروردگار عالم انسان را به واسطه صفات خود پرورش میدهد، و ربوبیت او توسط صفات انجام میپذیرد؛ لذا میتوان گفت: هدف نهایی زندگی انسان، «نزدیک شدن یا آراسته شدن به صفات خداوند و دور شدن از صفات شیطان» است، و در این راستا نیز تعبیراتی همچون به کمال رسیدن، قرب به خدا، به خدا رسیدن، مظهر خدا شدن و به رنگ خدا درآمدن که در جایجای ادبیات دینی و آموزه های اخلاقی مطرح میشود، همه در نهایت به همین حقیقت - آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و دور شدن از صفات شیطانی - بازمیگردد و خلاصه میشود.
🔹همچنین از «قرآن کریم» استفاده میشود که این هدف، محقق و میسر نمیشود، مگر با عبودیت و #بندگی خالصانه خدای متعال: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ؛ و جن و انسان را نیافریدم، جز آنکه مرا بپرستند»؛ «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ؛ در حالی که فرمان نیافته بودند، جز آنکه خدا را بپرستند، و ایمان و عبادت را برای او از هرگونه شرکی خالص کنند، و حق گرا باشند». پس اگر کسی به آخرت و حیات پس از مرگ معتقد شد و فهمید که هدف نهایی زندگی، آراسته شدن به صفات و کمالات الهی و آمادگی برای سفر آخرت و زندگی در عالم برزخ و سپس محشور شدن در قیامت و رسیدن به پاداش و جزاست، و خود را در مسیر بندگی و عبودیت حقتعالی قرار داد، چنین فردی به راستی از خواب غفلت بیدار شده است، آنگاه تمام زندگیاش به درستی و در همین راستا سامان مییابد و از حیرت و گمراهی و سرگشتگی نجات خواهد یافت، و به آرامش واقعی میرسد، ولی اگر چنین نشد، پایانی برای سرگشتگی و بیقراری انسان متصور نیست.
🔹بنابراین تنها کسانی که در مسیر عمل به احکام دین و حفظ ارزشهای اعتقادی و تخلق به صفات الهی و فضایل اخلاقی حرکت و تلاش میکنند، از منظر دین و اخلاق، فرد بیدار و هشیار تلقی میشوند، و سایر مردمان که تلاش و کوشش آنان، تنها در محدوده پرورش تن و بهرهمندی از امور مادی و وصول به منافع و مطامع و لذتهای دنیوی و مال و مقام و شهرت خلاصه میشود و نسبت به خودسازی دینی و کمال انسانی و انجام وظایف فردی و اجتماعی و عبادی و آماده شدن برای سفر آخرت بیتوجهاند، در خواب #غفلت و بیخبری زندگی خود را سپری مینمایند.
منبع: پرسمان
#انسان #عبودیت #بندگی #حیات #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فلسفه زندگی محدود در اين دنيا چيست؟ چرا خداوند عمر طولانیتری به انسان نمیدهد؟
🔹همانطور كه در تعبيرات دينی آمده است، #زندگی_دنیا صرفا مقدمه و پلی برای حياتی ديگر و آن حيات، اصل است. اين زندگی اگر فقط به ظواهرش بسنده شود، لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر است، اما باطن آن زندگی جاودانه است؛ سعادتمندانه يا شقاوتمندانه: «اعلموا أنما الحيوة الدنيا لعب و لهو و زينة و تفاخر بينكم و تكاثر فی الأموال و الأولاد كمثل غيث أعجب الكفار نباته ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يكون حطاما و فی الآخرة عذاب شديد و مغفرة من الله رضوان و ما الحيوة الدنيا إلا متاع الغرور»؛
🔹آنچه اين دنيايی است، از بين میرود، و فقط آن چيزی باقی میماند كه رنگ و بوی الهی پيدا كرده باشد: «ما عندكم ينفد و ما عندالله باق - و كل شیء هالك إلا وجهه». اگر به اين نگرش در زندگی برسيم، و درك كنيم كه زندگی واقعی، همان #زندگی_اخروی است، نه زندگی دنيوی، خواهيم پذيرفت كه اين زندگی بايد محدود باشد، نه بی نهايت؛ زيرا كه صرفا مقدمه است و غايت و هدف نيست. اگر اصل محدوديت را بپذيريم، ديگر مناقشه در مقدار آن روا نيست؛ زيرا هر مقداری كه باشد، باز جای اين سؤال باقی میماند كه: «چرا اين قدر؟!».
🔹 #قرآن_كريم نقل میكند كه عدهای چنان #دنيا_زده شده اند كه آرزو ميكنند هزار سال زندگی كنند، و اگر حتی اين قدر زندگی كنند، اما باز راضی نمیشوند و بيشتر میخواهند. در هر صورت، اين زندگی موجب نجات آنها از آتش نخواهد شد؛ يعنی اگر انسان #دنيا را غايت خود قرار دهد، به هيچ حدی راضی نميشود، اما اگر اصل محدوديت را پذيرفتيم، ديگر مقدار آن مهم نيست و مصلحتش را به خداوند واگذار میكنيم.
🔹حقيقت اين است كه #آخرت_باوران، تمام شدن زودتر زندگی دنيا و رسيدن سريعتر به زندگی جاودانه آخرت را طلب میكنند: «و لو لا أجل الله التی كتب الله عليهم لم تستقر أرواحهم فی أجسادهم طرفة عين خوفا من العقاب و شوقا إلی الثواب»؛ زيرا كه آنان كيفيت زندگی خود را بهبود بخشيده اند، و ديگر دلبستگی كميت آن نيستند و چون با #ايمان و #عمل_صالح، #آخرت خود را آباد ساخته اند، شوقشان به #مرگ و ورود به #زندگی_حقيقی، بيش از شوق طفل به پستان مادر است: «و الله لابن ابيطالب آنس بالموت من الطفل بثدی أمه».
📕زندگی پس از مرگ، ج ۴، حسين سوزنچی، ص ۵۰
منبع: وبسایت راسخون
#دنیا #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۵۳ نهج البلاغه برای بیدار شدن انسان ها از «خواب غفلت» و یاد مرگ چه هشدارهايی داده است؟
🔹#امام_علی(ع) در بخشی از خطبه ۱۵۳ #نهج_البلاغه به موعظه و نصيحت شنوندگان پرداخته و اندرزهاى بسيار سودمندى با عبارات كوتاه و پرمعنايى بيان میدارد و شنونده خود را مخاطب ساخته، ميفرمايد: «فَأَفِقْ أَيُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَكْرَتِكَ، وَ اسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ، وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِكَ؛ اى شنونده! از مستى خود به هوش آى و از #غفلت بيدار شو و از عجله و شتاب خود [در امر دنيا] بكاه». اشاره به اينكه زرق و برق دنيا و مال و مقام و شهوت، انسان را مست ميكند و در #خواب_غفلت، فرو مى برد و او را بدون مطالعه به شتاب وا مى دارد و اين امور سه گانه موجب انواع اشتباهات و خطاها و گناهان ميشود. از آدم مست و خواب و شتابزده چه انتظارى جز اشتباه و خطا مى توان داشت؟!
🔹سپس مى افزايد: «وَ أَنْعِمِ الْفِكْرَ فِيمَا جَاءَكَ عَلَى لِسَانِ النَّبِىِّ الْأُمِّىِّ [۱] (ص) مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ، وَ خَالِفْ مَنْ خَالَفَ ذلِكَ إِلَى غَيْرِهِ، وَ دَعْهُ وَ مَا رَضِىَ لِنَفْسِهِ؛ در آنچه از زبان پيامبر اُمّی (ص) به تو رسيده و راه فرارى از آن نيست، درست بينديش [و دستورات آن بزرگوار را به كار ببند] و با كسى كه نسبت به اين دستورات مخالفت كند همراه مشو و او را به آنچه براى خود راضى شده واگذار نما!». در اين سه دستور نيز نخست به پيروى بى قيد و شرط از #پيغمبر_اكرم (ص) دعوت میكند؛ چراكه آنچه را او فرموده وحى الهى و سبب سعادت دنيا و آخرت و نجات انسان هاست و بعد ميفرمايد: اگر كسانى با اين روش مخالفت كنند، هرچند گروه زيادى از مردم باشند، با آنها مخالفت كن و در پيروى از حقّ، ترديد به خود راه مده! و آنها را به حال خود واگذار. و در ادامه اين نصايح ميفرمايد: «وَ ضَعْ فَخْرَكَ، وَ احْطُطْ كِبْرَكَ، وَ اذْكُرْ قَبْرَكَ؛ #فخرفروشى را كنار بگذار، و از مركب تكبّر به زير آى و به ياد #قبرت باش كه گذرگاهت به سوى #عالَم_آخرت است».
🔹در اين سه دستور امام (ع) نخست به خميرمايه شرّ و فساد يعنى #فخرفروشى و #تكبّر اشاره مى كند، كه تا انسان آنرا كنار نگذارد روى سعادت را نخواهد ديد و به همان سرنوشتى گرفتار خواهد شد كه #شيطانِ متكبّر و فخرفروش گرفتار آن شد. سپس به يادآورى #مرگ و #قبر اشاره میفرماید كه فراموش كردن آن موجب آرزوهای دور و دراز و غرق شدن در زرق و برق دنياست؛ همان قبرى كه سهميه #ثروتمند و #درويش در آن يكسان است و چنان در كنار هم مى خوابند كه گويى هميشه با هم بوده اند. نه درويش بى كفن مى ميرد و نه ثروتمند يك كفن دارد بيش می برد. و در ادامه اين بحث، سه اندرز ديگر كه هماهنگ باهم است، بيان میكند و ميفرمايد: «[بدان] همانگونه كه جزا میدهى، #جزا داده خواهى شد و همان چيز كه زراعت میكنى درو خواهى كرد و آنچه امروز از پيش مى فرستى فردا بر آن وارد خواهى شد؛ پس براى قدوم خود در #سرای_ديگر جايى فراهم ساز و براى آن روزت چيزى از پيش بفرست». چگونه انسان میتواند به ديگران ظلم و ستم كند و جزاى نيكى را به بدى بدهد، ولى از خداوند انتظار داشته باشد جزاى اعمال بد او را به نيكى بدهد؟
🔹حضرت در پايان اين بخش به همان مطلبى كه در آغاز با آن شروع كرد باز میگردد و مخاطبان خويش را از #خواب_غفلت بيدار ميكند و به جدّ و جهد وا میدارد و ميفرمايد: «به هوش باش، به هوش باش اى شنونده! و كوشش و تلاش كن اى #غافل و [بدان] هيچ كس مانند شخصِ آگاه، تو را از حقايق امور با خبر نمى سازد!». جمله اخير كه اقتباس از آيه ۱۴ «سوره فاطر» است اشاره به اين است كه هيچكس همچون گوينده اين سخنان، نمیتواند #حقيقت_مرگ و زندگى و امروز و فرداى آدمى و سرنوشت او را در اين جهان بيان كند و به گفته يكى از شارحان «نهج البلاغه»، كسى كه در خطبه ها و نامه ها و كلمات قصار #اميرالمؤمنين (ع) دقت كند، به يقين میداند هیچكس با اين دقت و ظرافت درباره دنيا و ماهيّت آن و آغاز و انجامش سخن نگفته، سخنى تكان دهنده و بيدارگر.
پی نوشت:
[۱]«اُمّی» منسوب به «اُمّ»؛ (يعنى مادر) به معناى درس نخوانده است. گويى به همان حالتى كه از مادر متولّد شده باقى مانده و مكتب استاد را نديده. بديهى است درس نخواندن پيغمبر اكرم (ص) به اين معناست كه علوم و دانش هاى آن حضرت همه الهى بود و به وسيله هيچ انسانى تعليم نيافته بود. به گفته شاعر: نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت، به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. در تفسير اين واژه ديدگاه هاى ديگرى هست كه شرح آن را در تفسير نمونه، ج۶، ص۳۹۵ به بعد مطالعه فرماييد.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج۶، ص۷۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرگ #غفلت #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در تعاليم اسلامی چه سفارش هایی درباره «بی تکلف بودن» و «آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی» بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹از #آيات_قرآن به خوبى استفاده مى شود كه مردم در #قيامت به دو گروه تقسيم مى شوند: گروهى هستند كه خداوند #حساب آنها را به آسانى و #سهولت رسيدگى مى كند و هيچ گونه سختگيرى در موردشان نخواهد كرد: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ - فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً»؛ [۱] و به عكس كسانى هستند كه با #شدّت به #حساب آنها رسيدگى مى شود و #ذرهمثقالآن، مورد دقت قرار مى گيرد؛ چنان كه درباره بعضى از شهرها كه مردم آن، سركش و #گناهكار بودند میفرمايد: «فَحَاسَبْنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُّكْراً» [۲] و يا می فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ». [۳]
🔹به خاطر اين است كه عده اى در زندگى #دنيا و رسيدگى به #حساب_ديگران فوق العاده سختگيرند، و به اصطلاح مو را از ماست مى كشند و سعى دارند حق خود را تا آخرين دينار به هر قيمتى كه شده بگيرند، و به هنگامى كه خطایی از ديگرى سر زد تا آخرين حدّ ممكن او را مجازات كنند؛ اينها كسانى هستند كه در زندگى #كمترين_گذشتی حتى در مورد زن و فرزند و برادر و دوستان ندارند، و از آنجا كه #زندگیجهانديگر بازتاب و انعكاسی از زندگى اين جهان است، #خداوند نيز در #حساب آنها چنان #سختگيرى مى كند كه بايد در برابر هر كارى كه كرده اند جوابگو باشند، بى آنكه كمترين گذشتى درباره آنها بشود!
🔹امّا به عكس، كسانى هستند #آسانگير و #پرگذشت و بزرگوار، مخصوصاً به هنگامى كه در برابر دوست و آشنا و يا كسانى كه بر آنها حق دارند و يا #افراد_ضعيف قرار مى گيرند، آنقدر بزرگوارند كه سعى مى كنند، در بسيارى از موارد خود را به #تغافل زنند و گناهان بعضى را ناديده بگيرند، البته گناهانى كه نسبت به آنها جنبه شخصى دارد، #خداوند در مورد اين گونه اشخاص آسان مى گيرد و آنها را مشمول عفو بى پايان و رحمت وسيع خود قرار مى دهد، و با #حساب_يسير و آسان آنها را محاسبه مى كند و اين درسى است بزرگ براى همه انسانها، مخصوصاً كسانى كه در مصدر كارى هستند و با گروه زيادى سر و كار دارند. [۴]
🔹اگر ما در محاسبات خود سختگيرى نكنيم، خداوند نيز #حساب ما را آسان مى گيرد و بلكه بدون حساب وارد بهشت مى كند و بدون حساب روزى مى دهد: «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ». [۵] اگر انسان #سهل_الامر و خفيف المؤونه شد، خداوند كارهاى او را سريع سامان مى دهد، گاهى انسان تعجب مى كند از بعضى افراد كه چگونه كارهاى زندگى آنها سريع و راحت حلّ مى شود، گويا دست خداوند قبل از رسيدن او، گره را باز كرده است؛
🔹حتى ديده شده چنين افرادى #مرگ و كارهاى بعد از مرگشان به راحتى انجام مى گيرد و مى گويند چه مرگ راحتى كرد و چگونه كارها و قرض هايش سريع انجام و پرداخت شد، اينان هم خود #سبكبار و سبكبالند و به راحتى به سوى #آخرت پرواز مى كنند، و هم بار مردم را سبك مى كنند و تكليفى به دوش ديگران نمى گذارند، ديگران را براى كار خود به زحمت نمى اندازند. امام صادق (عليه السلام) در روايتى مى فرمايند: «#تكلّف در هر بابى و موردى از اخلاق و سيره صالحين نيست و خداوند متعال به پيامبرش فرمود: قُل لَا اَسْئَلُكُم عَلَيهِ مِن اَجرٍ وَ مَا اَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ؛ [۶] بگو بر امور رسالت خود اجر و پاداشى از شما نمى خواهم و من از #افراد_متكلّفِ سختگير نيستم».
پی نوشتها؛
[۱] انشقاق، آيه ۷ و ۸
[۲] طلاق، آيه ۸
[۳] رعد، آيه ۱۸
[۴] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ اول، ج ۱۰، ص ۱۸۱
[۵] غافر، آيه ۴۰
[۶] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ اول، ص ۱۴۰
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، چ اول، ج ۲، ص ۳۸۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#متقین #پرهیزکاران #ساده_زیستی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️دنیا و آخرت مردم در دست دو دسته از امامان
🔹#مسئله_امامت، یک مسئلهی مخصوص مسلمان ها یا مخصوص شیعیان نیست؛ #امامت یعنی یک #فردی، یک #گروهی بر یک جامعهای #حکمرانی می کنند و جهت حرکت آنها را در امر #دنیا، و در امر معنویت و #آخرت مشخص می کنند. این یک #مسئله_همگانی است برای همه جوامع بشری. خوب، این #امام دو جور می تواند باشد: یک امامی است که خدای متعال در قرآن می فرماید: «و جعلنا هم #ائمّة یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و کانوا لنا عابدین؛ و آنان را #پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می کردند؛ و انجام #کارهای_نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت میکردند».
🔹این #امامتی است که به امر پروردگار، مردم را #هدایت میکند؛ مردم را از خطرها، از سقوط گاه ها، از #لغزشگاهها عبور می دهد؛ آنها را به #سرمنزلمقصود و مطلوب از حیات دنیوی انسان - که خداوند این حیات را به انسان داده، برای رسیدن به آن مقصود - می رساند، و به آن سمت هدایت می کند. این یک جور #امام است که مصداق آن، #انبیای_الهی اند؛ مصداق آن، #پیغمبر_اکرم است که امام باقر (عليه السلام) در منا مردم را جمع کرد و فرمود: «انّ رسول الله کان هو الامام». اولین امام، خود #پیغمبر است. #پیغمبران الهی، #اوصیایپیغمبران، #برگزیدهترینانسانها، از این دسته امام های نوع اولند؛
🔹که اینها کارشان #هدایت است، از سوی خدای متعال رهنمایی می شوند، این #رهنمایی را به #مردم منتقل می کنند: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان #کار_نیک است، «و اقام الصّلوة»؛ نماز را برپا می دارند - که نماز رمز ارتباط و اتصال انسان به خداست - «و کانوا لنا عابدین»؛ بنده خدا هستند، مانند همه انسان ها که بندگان خدا هستند. عزت دنیوی آنها کمترین آسیبی به بندگی خدا در وجود آنها و در دل آنها نمی زند؛ این یک دسته.
🔹یک دستهی دیگر: «و جعلنا هم #ائمّة یدعون الی النّار؛ و آنان [فرعونیان] را #پیشوایانی قرار دادیم که به #آتش (دوزخ) دعوت می کنند؛ و روز رستاخیز یاری نخواهند شد»؛ که در قرآن درباره #فرعون وارد شده است. فرعون هم #امام است. به همان معنا که در آیه اول #امام استعمال شده بود، در اینجا هم امام به همان معناست؛ یعنی دنیای مردم و دین مردم و آخرت مردم - جسم و جان مردم - در قبضه قدرت اوست، اما «یدعون الی النّار»؛ مردم را به #آتش دعوت می کنند، مردم را به #هلاکت دعوت می کنند.
🔹سکولار ترین حکومت های دنیا هم، علیرغم آنچه که ادعا می کنند، چه بدانند، چه ندانند، #دنیا و #آخرت مردم را در دست گرفتهاند. این دستگاه های عظیم فرهنگی که امروز #نسلجوانبشر را در چهار گوشهی دنیا به سمت #بداخلاقی و #فساد و تباهی دارند حرکت و سوق می دهند، همان #امامانی هستند که «یدعون الی النّار». دستگاه های قدرتاند که به خاطر #منافعخودشان، به خاطر حاکمیت های ظالمانه شان، به خاطر رسیدن به اهداف گوناگون سیاسی شان مردم را می کشانند؛ #دنیای_مردم هم دست آنهاست، #آخرت_مردم هم دست آنهاست، جسم و جان مردم در اختیار آنهاست.
بیاناتمقاممعظمرهبری ۸۹/۰۹/۰۴
منبع: وبسایت دفتر حفظ ونشر آثار معظم له
#امامت #امام #پیشوا #هدایت #گمراهی #امام_خامنه_ای
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد