eitaa logo
پاسخگو
886 دنبال‌کننده
460 عکس
111 ویدیو
12 فایل
مجموعه پرسش و پاسخ های (پایه های 1 تا 10) حوزوی؛ تحت اشراف جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم مدیر کانال: @Salooni
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش 22: تفاوت قیاس، تمثیل و استقراء چیست؟ ✍پاسخ: طرق ريیسه استدلال، به سه قسم قیاس،تمثیل واستقراء تقسیم میشود که تعریف آنها به شرح زیر است: ✳️ قیاس: منظور از قیاس، این است که ذهن، از طریق قواعد عامه ای که صحت آن مسلم است به مطلوب منتقل شود.(البته برخی در تعریف قید «لذاته» را اضافه کرده اند که برای توضیح بیشتر می توانید به تعلیقه استاد فیاضی به المنطق، ذیل این بحث مراجعه کنید. ) *⃣ مثال: شرب مسکر حرام است. خمر مسکر است. مطلوب: شرب خمر حرام است. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ✳️تمثیل: منظور از تمثیل، انتقال ذهن از حکم یک شیئ به حکم شیئ دیگر از جهت اشتراکی بین آن دو است. *⃣ مثال: شخصی تب دار میشود و دکتر برای او دارویی تجویز میکند و او برای دوست خود که تب دار شده، همان دارو را لازم بداند! 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ✳️استقراء: منظور از استقراء، استنباط حکم عام از عده ای از جزئیات است. *⃣ مثال: شخصی از دیدن تعداد زیادی از اهالی کشور نیجریه نتیجه بگیرد همه اهالی نیجریه، سیاه پوست هستند. ♨️تفاوت اصلی این سه قسم، این است که انتقال به مطلوب در قیاس (از کلی به جزئی)، در تمثیل (از جزئی به جزئی) و در استقراء (از جزئی به کلی) است. 📚المنطق مرحوم مظفر، باب خامس https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 64: در روایات متعددى که از طرق اهل بیت«علیهم السلام» به ما رسیده است، قیاس کردن احکام و حقایق دینى به شدت محکوم شده است. آیا قیاس در مباحث کلامی نیز مطرود است؟ https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 64: در روایات متعددى که از طرق اهل بیت«علیهم السلام» به ما رسیده است، قیاس کردن احکام و حقایق دینى به شدت محکوم شده است. آیا قیاس در مباحث کلامی نیز مطرود است؟ ✍🏽پاسخ: قیاس یکی از روشهای ظنی است که در منطق به آن تمثیل می گویند. این روش در به دلیل وابسته بودن به قابل استفاده نمی باشد. در منطق هم ارزش آن به اندازه ظن و گمان بوده و یقینی نیست. در کلام نیز از این روش برای رسیدن به یقین استفاده نمی شود اما گاهی برای تفهیم مطالب انتزاعی به آن متمسک می شوند که اصطلاحا به آن نیز گویند. باید توجه داشت که متکلمین گاهی برای اثبات مدعای خود از روش استفاده می کنند که تمثیل در جدل هم گاهی مورد استفاده قرار می گیرد. 🔅تذکر: گاهی تمثیل یا همان در شرایطی می تواند باشد که در این صورت ارزش آن یقینی بوده و در فقه نیز قابل استفاده است. برای مثال یکی از مصادیق این نوع قیاسات بوده که به آن توجه می کنند. https://eitaa.com/saluni
❓پرسش 102: لطفاً روش استنتاج در قضایای شرطیه منفصله را بیان کنید؟ 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️ دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
❓پرسش 102: لطفاً روش (نتیجه گیری) در را بیان کنید؟ ✍🏽پاسخ: در که یکی از مقدمات است، با توجه به نوع آن شرطیه منفصله، روش نتیجه گیری متفاوت است. شرطیه منفصله به سه قسم یا یا تقسیم می شود: 💠 قضیه منفصله حقیقیه: قضیه منفصله ای است که و طرفین آن محال است مانند قضیه «عدد طبیعی زوج است یا فرد» . در این صورت، 4 نوع استنتاج از این قضیه ممکن است: 🌀از اثبات طرف اول، نفی طرف دوم را نتیجه می گیریم. 🍀اما این عدد زوج است پس فرد نیست. 🌀از اثبات طرف دوم، نفی طرف اول را نتیجه می گیریم. 🍀اما این عدد فرد است پس زوج نیست. 🌀 از نفی طرف اول، اثبات طرف دوم را نتیجه می گیریم. 🍀اما این عدد زوج نیست پس فرد است. 🌀از نفی طرف دوم، اثبات طرف اول را نتیجه می گیریم. 🍀 اما این عدد فرد نیست پس زوج است. 💠قضیه منفصله مانعة الجمع: قضیه منفصله ای است که طرفین آن محال است اما ارتفاع آن محال نیست مثلاً انسان یا عاقل است یا بی دین. در این صورت، دو استنتاج آغازین از موارد چهارگانه فوق، صحیح است. 🌀از اثبات طرف اول، نفی طرف دوم را نتیجه می گیریم. 🍀اما این انسان عاقل است پس بی دین نیست. 🌀از اثبات طرف دوم، نفی طرف اول را نتیجه می گیریم. 🍀اما این انسان بی دین است پس عاقل نیست. 💠قضیه منفصله مانعة الجمع: قضیه منفصله ای است که طرفین آن محال است اما اجتماع آن محال نیست. مثلا غذای مدرسه یا تند است یا شور😁 در این صورت، دو استنتاج پسین از موارد چهارگانه فوق، صحیح است. 🌀 از نفی طرف اول، اثبات طرف دوم را نتیجه می گیریم. 🍀اما امروز غذا تند نیست پس شور است. 🌀از نفی طرف دوم، اثبات طرف اول را نتیجه می گیریم. 🍀 اما امروز این غذا شور نیست پس تند است. 🌿〰️🌺〰️🌿〰️🌸〰️🌿〰️🌺〰️ دوستانتون رو به پاسخگو(سلونی) دعوت کنید🔻🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭━❀❓❀━╮ @saluni ╰━❀📚❀━╯
❓پرسش ۱۵۲: تفاوت الغاء خصوصیت و تنقیح مناط چیست؟ ✍پاسخ(قسمت دوم) : 🌀در این بخش از پاسخ، به بیان تفاوت الغاء خصوصیت و تنقیح مناط از منظر استاد ارجمند، حضرت «حفظه الله» می‌پردازیم. ایشان دو تفاوت ذکر فرموده‌اند که به اختصار عبارتند از: 🔰تفاوت اول: در تنقیح مناط، حکم را روی اصل و موضوع ویژه‌ای برده شده اما در کنار آن به برکت تنقیح مناط می‌فهمیم برای موضوع آخری که در فرع هست نیز قانون جداگانه‌ای نظیر قانون مجعول برای موضوع اصل، جعل شده است. اما در باب الغاء خصوصیت، فهم عرف این است که اصلاً موضوعی که در عبارت ذکر شده، موضوع واقعی نیست بلکه موضوع امر جامعی است که آن را که در اصل ذکر شده و آن را که در فرع ذکر شده است، در بر می‌گیرد. 🍀مثال: در جمله «إذا اصاب ثوبک الدم فإغلسه»، عرف برای ثوب موضوعیتی نمی‌فهمد بلکه می‌فهمد ثوب، موضوع واقعی حکم نیست و از باب مثال ذکر شده و موضوع واقعی، جسم است؛ لذا این مثال، از باب الغاء خصوصیت است. 🔰تفاوت دوم: در تنقیح مناط، انتقال ما از حکم موجود در اصل به حکم موجود در فرع، براساس و تنظیم است ولی در الغاء خصوصیت، به طور دفعی و حدس‌گونه ذهن‌مان منتقل می‌شود به این که موضوع، آن جامع است. 🍀در جمله «رجل شک بین الثلاث و الاربع»، ذهن به طور دفعی منتقل می شود به این که رجل خصوصیتی ندارد و موضوع واقعی، جامع انسان است. •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش ۱۶۲: تفاوت و چیست؟ •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
❓پرسش ۱۶۲: تفاوت و چیست؟ ✍پاسخ: 🌀مقدمه: دارای دو اصطلاح در و است که به اختصار قیاس فقهی حکم کردن بر اساس و قیاس منطقی حکم کردن به شیوه است؛ بنابر این قیاس فقهی ارزش علمی در ندارد و قیاس منطقی بسیار کارآمد و ارزشمند است. به منظور روشن شدن بیشتر مطلب، به توضیح آن در ذیل اشاره می‌شود: 🌀تلاش برای با استفاده از معلوم دیگر به سه صورت انجام میگیرد: 1- سیر از جزئی به جزئی دیگر: یعنی دو موضوعی که مشابه یکدیگرند و حکم یکی از آنها معلوم است همان حکم را برای دیگری اثبات کنیم به استناد شباهتی که میان دو موضوع وجود دارد. این کار را به اصطلاح و به اصطلاح می‌گویند. بدیهی است که صرف مشابهت دو موضوع موجب به اشتراک حکم آنها نمی‌شود و از این روی تمثیل مفید یقین نیست و ارزش علمی ندارد. 2- سیر از جزئی به کلی: یعنی با بررسی افراد یک ماهیت و یافتن خاصیت مشترکی بین آنها حکم کنیم که خاصیت مزبور برای آن ماهیت ثابت و در همه افراد آن تحقق دارد این کار را در اصطلاح منطق می‌نامند و آن را بر دو قسم تقسیم میکنند و . فرض استقراء تام در جایی است که همه افراد موضوع بررسی و خاصیت مشترک در همه آنها دیده شده باشد و استقراء ناقص این است که افراد بسیاری از یک ماهیت مورد مشاهده قرار گیرد و خاصیت مشترک بین آنها به همه افراد ماهیت نسبت داده شود. استقرای تام معمولا حاصل نمی‌شود و استقرای ناقص، موجب یقین نخواهد شد. 3- سیر از کلی به جزئی: یعنی نخست محمولی برای یک موضوع کلی ثابت شود و بر اساس آن حکم جزئیات موضوع معلوم گردد چنین که در منطق نامیده میشود با شرایطی مفید می‌باشد یعنی در صورتی که مقدمات آن یقینی باشند و قیاس هم به شکل صحیحی تنظیم شده باشد. بخش مهمی از علم منطق پیرامون اساس قیاس است و بدون قیاس مسایل قابل حل نیست. 🔅نکته: در تمثیل و استقراء هم یک وجود دارد اما برهانی و مفید یقین نیست. 📚آشنائی با علوم اسلامی منطق و فلسفه، شهید مطهری 📚المنطق، مرحوم مظفر •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯
27.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با شنیدن حکایت بقال و طوطی، هم لذت ببرید و هم با یا همان یا همان بیشتر آشنا بشید☺️ •┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈••┈••✾••┈•• به کانال بپیوندید ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/780861721C8c93ba02f5 ╭❀❓❀╮ @saluni ╰❀📚❀╯