eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن كريم در مقام تعريف انسان چه بيانی دارد؟ (بخش دوم) 💠ويژگى هاى آفرينشى «انسان» 🔹 در حقيقت آفرينش خود، از بهره مند است؛ خداوند اين تشريف را بدو بخشيده كه او را با دستان قدرت و حکمت خود آفريده است؛ «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ» [۱] ([خداوند] فرمود: ای ابلیس! تو را چه چیزی از سجده کردن بر آنچه که با دستان قدرت خود آفریدم، بازداشت؟ آیا تکبّر کردی یا از بلند مرتبه گانی؟). خداوند كه خالق همه اشياء است، پس بى ترديد خصوصيتى در آفرينش اين بوده كه او را سزاوار اين تشريف كرده است. 🔹اين عنايت مخصوص او در حق اين موجود است كه شاهد آن، است كه در او به وديعت نهاده شده. علامه طباطبايى مى نويسد: «اينكه او را به دستان خود نسبت داده، دليلى بر است، چنان كه فرموده «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی» [۲] (و در او از دميدم). و اينكه فرموده با دو دست خود، كنايه از اهتمام ويژه او به آفرينش و صنع اوست، چرا كه هرگاه در ساختن چيزى اهتمام ويژه داشته باشد هر دو دست خود را به كار مى گيرد». [۳]  🔹دميدن روح الهى در او، كنايه از آن است كه در اصل وجود، از ، هر چند كه تن او برگرفته از عنصرى زمينى باشد. پس او به واقع پيش از آن كه عنصرى زمينى باشد، است. آرى ، نخست از عنصر اين زمين و سپس از نفخه‌اى علوى پديده آمد كه او را از صف ديگر جانداران جدا ساخته و از «امتيازات بزرگ انسانى» بهره مندش گردانيده؛ امتيازاتى كه نخستين آنها امكان پيمودن مدارج جهانى ويژه است. اين نفخه، را با ملأ اعلى ارتباط مى دهد و او را مى بخشد تا با خداى خود مرتبط گردد، از او فرا گيرد، از حوزه عملكرد اندام و حواس برهد و به سراپرده انديشه و دل راه يابد. 🔹او را محرم راز هستى مى گرداند تا بر فراز زمان و مكان و فراتر از جولانگه اندام و حواس برجهد و گاهى به انديشه اى نامحدود نيز دست يابد. [۱] و بدين سان سزاوار آن شد كه ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود؛ تنها او، و نه ديگران. اين ودايع در نيروى عظيمى كه در طبيعت اوليه خود دارد خلاصه مى شود؛ نيرويى كه امكان چيرگى بر نيروهاى درونى طبيعت را بدو مى بخشد تا آنها را بدانگونه كه مى خواهد تسخير كند. اين همان نيروى و و و است؛ نيروى و ، نيروى و به كارگيرى، و همان جسارت برداشتن بار اين مسؤوليت خطير. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره ص، آیه ۷۵ [۲] همان، سوره حجر، آيه ۲۹ [۳] المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۹ [۴] به گرفته از سخن سيد قطب. ر.ك: فی ظلال القرآن، جزء ۱۴ / ۱۷. مجلد ۵، ص ۲۰۳ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگی تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عدم داشتن معرفت نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) 🔹نظر کردن به جمال مبارک علیه‌ السلام خوب و فضیلت دارد، اما می‌دانیم که عده‌ای در زمان حضور صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله و یا علیهم‌ السلام به جمال آنها نظر می‏‌ کردند، ولی به مقام آنها نداشتند و از آنها نمی‌‏ کردند... 📕در محضر بهجت، ج۳، ص۲۷۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️روایات اسلامی چگونه اهمیت «صدق» و «راستی» را تبیین نموده است؟ (بخش اول) 🔸اهميت اين در روايات اسلامى بيش از آن است كه در سخن بگنجد؛ رواياتى كه در این زمینه از (صلی الله علیه و آله)، (عليهم السلام) نقل شده، بيش از حدّ احصا و شمارش است. در ادامه تنها گلچينى از آن بيان مى شود كه به عنوان مشت نمونه خروار، بيانگر موقعيت اين صفت در ميان تمام صفات انسانى است. از اين روايات به خوبى استفاده مى شود كه همه فضايل انسانى از و سرچشمه مى گيرد. 1⃣ (صلی الله علیه و آله) در حديثى می فرماید: «لا تَنْظُرُوا اِلى كَثْرَةِ صَلاتِهِمْ وَ صِيامِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الزَّكاةِ وَ كَثْرَةِ الْمَعْرُوفِ وَطَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيلِ، اُنْظُرُوا اِلى صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ» [۱] (نگاه نكنيد به فزونى نماز و روزه و زيادى حج و زكات و انفاق ها و سر و صداى عبادات شبانه بعضى از مردم [اگر مى خواهيد آنها را امتحان كنيد] آنها را به و آزمايش كنيد). 2⃣ (عليه السلام) در این رابطه می فرماید: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً اِلاّ بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ اِلَى الْبَّرِ وَ الْفاجِرِ» [۲] (خداوند متعال هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر به دلیل در سخن گفتن و به نيكوكار و بدكار). 3⃣آن حضرت در حديث ديگرى در رابطه با تأثير راستگويى در همه اعمال انسان، می فرماید: «مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكى عَمَلُهُ» [۳] (كسى كه به گرايد و پاكيزه مى شود). زيرا ريشه اعمال صالح است. 4⃣ (عليه السلام) در پيامى به يكى از دوستان بزرگوارش به نام عبدالله بن ابى يعفور می فرماید: «اُنْظُرْ ما بَلَغَ بِهِ عَلِىٌ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ فَاَلْزِمْهُ فَاِنَّ عَلِيّاً اِنَّما بَلَغَ ما بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ» [۴] (نگاه كن ببين به چه وسيله آن همه مقام نزد پيدا كرد، و همیشه به آن ملتزم باش. بدان آن همه مقام را نزد رسول خدا به خاطر و پيدا كرد). اين تعبير نشان مى دهد كه حتى شخصيت بزرگى مانند (عليه السلام)، در سايه اين دو فضيلت به آن مقام والا در نزد پيامبر اكرم رسيد. 5⃣فردی از (عليه السلام) درباره مقام و شخصيت انسانها سوال کرد؛ از آن حضرت پرسيد «اَىُّ النّاسِ اَكْرَمُ» (چه كسى [نزد خداوند متعال] گرامى تر است؟)، فرمود: «مَنْ صَدَقَ فِى الْمَواطِنِ» [۵] (كسى كه همه جا بگويد). با توجه به اين كه قرآن مى گويد «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ اَتْقاكُمْ» [۶]؛ (گرامى ترين شما نزد خدا شما است). روشن مى شود كه همان صدق و است. 6⃣ (عليه السلام) در حديث ديگرى درباره تأثير و راستى در از چنگال مشكلات و خطرات مى فرمايد: «اَلْزِمُوا الصِّدْقَ فَاِنَّهُ مَنْجاةٌ» [۷] (هرگز را رها نكنيد، چرا كه انسان است). (علیه السلام) در حديث ديگرى در تشبيهی درباره و راستى مى فرمايند: «اَلصِّدْقُ نُورٌ غَيرَ مُتَشَعْشِع اِلاّ فِى عالَمِهِ كَالشَّمْسِ يَسْتَضِىءُ بِها كُلُّ شَىء يَغْشاهُ مِنْ غَيرِ نُقْصان يَقَعُ عَلى مَعْناها» (صدق و نورى است كه جهان اطراف خود را روشن مى كند، همچون آفتاب كه چيزى كه در معرض تابش آن قرار بگيرد روشن مى شود، بى آنكه نقصانى در آن وارد گردد). آن حضرت در ذيل اين حديث، می فرمایند: «اَلصِّدْقُ سَيْفُ اللهِ فِى اَرْضِهِ وَ سَمائِهِ اَيْنَما هَوى بِهِ يُقَدُّ» [۸] (، شمشير خدا در زمين و آسمان است، هر كجا آن را فرود آورد، كارگر مى شود). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۹، باب۶۰. [۲] همان، ج۱۱، ص۶۷، باب۲. [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۱۰۴، ح۳. [۴] الكافی، همان، ح ۵. [۵] بحار الأنوار، همان، ج۶۸، ص ۹، باب۶۰، ح۱۲. [۶] قرآن کریم، سوره حجرات، آیه ۱۳. [۷] بحار الأنوار، همان، ج ‏۶۸، ص۹، باب۶۰. [۸] همان، ج۶۸، ص۱۰، باب۶۰، ح ۱۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام سجاد عليه السلام:  🔸«اِتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغيرَ مِنْهُ وَالْكَبيرَ، فى كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا كَذِبَ فِى الصَّغيرِ اجْتَرَأَ عَلَى الْكَبيرِ». 🔹از كوچك و بزرگش، جدّى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هر گاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرات پيدا میكند.  📕تحف العقول، ص ۲۷۸ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹 (عليه السلام) نیز همچون جدش اميرالمومنين امام علی (ع) می‌ فرمود: «سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی، فَإِنَّهُ لَایُحَدِّثُکُمْ أَحَدٌ بَعْدِی بِمِثْلِ حَدِیثِی؛ قبل از آن که مرا نیابید بپرسید و بعد از من کسی نیست که چون من برای شما حدیث بگوید». [۱] از (عليه السلام) نه تنها در مسائل فقهی، بلکه در زمینه تفسیر، علم کلام و اخلاقیات، احادیث با ارزشی به دست ما رسیده است. با مراجعه به بخش اصول کتاب «کافی»، عمق و وسعت نظر (عليه السلام) درباره مسائل عقلی اسلام آشکار می‌شود. تفاسیر روایی شیعه همچون «البرهان»، «صافی» حاوی روایات فراوانی از احادیث آن حضرت در این زمینه می‌ باشد. ابوزهره عالم سنی در این زمینه می‌ نویسد: «دانش آن حضرت منحصر به حدیث و فقه اسلامی نبود، بلکه علم کلام نیز تدریس می‌ فرمود». [۲] 🔹تفصیل نظریات کلامی (عليه السلام) را در اینجا نمی‌ توان بیان داشت، اما جمله معروف امام در مسائل جبر و تفویض که فرمود: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ اَمْرٌ بَیْنَ الْاَمْرَیْنِ» زیباترین، جامع‌ترین و دقیق‌ ترین تعبیری است که در این مسأله ابراز شده است. «ابو زهره» در جای دیگر از کتابش درباره (عليه السلام) می‌ گوید: «بالاتر از همه این علوم، (عليه السلام) در زمینه اخلاق و علل و انگیزه‌های فساد آن، آگاهی‌ های بسیار ارزنده‌ ای داشت». [۳]‌ شمار راویانی که از حضرت حدیث نقل کرده‌ اند بسیار زیاد است. اسامی آنان را در «تهذیب الکمال» مزی [۴] و دیگر کتب رجالی چون «تهذیب التهذیب» می‌ توان یافت. در میان آنان، بسیاری از شخصیت‌ های مهم اهل سنت قرار دارند. «ذهبی» در «سیر اعلام النبلاء» نام رواتی را که از امام صادق (عليه السلام) حدیث نقل کرده‌ اند آورده است. [۵] این در حالی است که بسیاری از محدثان در عهد بنی امیه جرأت نقل حدیث از امام (عليه السلام) را نداشتند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹؛ سیر اعلام النبلاء، الذَهَبی، شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد، مؤسسه الرساله، ج ۶، ص ۲۵۷ [۲] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دار الثقافة العربیه، قاهره، بی تا، ص ۶۶ [۳] همان، ص ۶۷ [۴] تهذیب الکمال، همان، ج ۵، ص ۷۵ - ۷۶ [۴] سیر اعلام النبلاء، همان، ج ۶، ص ۲۵۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نوید پیروزی بر آمریکا 🔹ما و بی‌امان خود را علیه شروع کرده‌ایم و امیدواریم فرزندان مان با آزادی از زیر یوغ ستمکاران، را در جهان بیفرازند؛ ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‌ مان که با است ادامه دهیم، فرزندان مان شهد را خواهند چشید. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۶/۱۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از حكومت جهانی مستضعفان در آيه ۵ سوره قصص چيست؟ آيا به حكومت امام زمان (عج) اشاره ميكند؟ 🔹خدا در آيات اوليه سوره قصص به داستان موسی (ع) و فرعون پرداخته و ظلم و ستم فرعون بر بنی اسرائيل را ترسيم ميكند و در نهايت در قالب همين مثال يك قاعده كلی را در آيات ۵و۶ بيان ميكند و آن حكومت نهايی كسانی است كه توسط زورگويان و ستمگران تضعيف شده اند؛ «وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجَْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجَْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ. وَ نُمَكِّنَ لهَُمْ فىِ الْأَرْضِ وَ نُرِىَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُواْ يحَْذَرُون؛ ما میخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم و حكومتشان را در زمين پابرجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريانشان، آنچه را از آنها [بنى اسرائيل] بيم داشتند نشان دهيم!». اول بهتر است معنای واژه را روشن كنيم، كه برخی به اشتباه مستضعف را به معنای ضعيف ميگيرند. اين واژه از ماده «ضعف» است، اما چون به باب استفعال برده شده به معنى كسى است كه او را به ضعف كشانده اند و در بند و زنجير كرده اند. 🔹به تعبير ديگر كسى نيست كه ضعيف و ناتوان و فاقد قدرت و نيرو باشد، مستضعف كسى است كه نيروهاى بالفعل و بالقوه دارد، اما از ناحيه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، ولى با اين حال در برابر بند و زنجير كه بر دست و پاى او نهاده اند ساكت و تسليم نيست، پيوسته تلاش میكند، تا زنجيرها را بشكند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را كوتاه سازد و آئين حق و عدالت را برپا كند. در زمان موسی(ع) و فرعون بنى اسرائيل پس از ظلم و ستمهای بسيار فرعون توانستند وارث حكومت فرعونيان شوند. آنها گرد رهبر خود موسى(ع) را گرفتند، نيروهاى خود را بسيج كردند و همه صف واحدى را تشكيل دادند، بقاياى ايمانى كه از جدشان ابراهيم به ارث برده بودند با دعوت موسى(ع) تكميل و خرافات را از فكر خود زدودند و آماده قيام شدند. البته مستضعف انواع و اقسامى دارد مستضعف فكرى و فرهنگى، مستضعف اقتصادى، مستضعف اخلاقى و مستضعف سياسى و آنچه بيشتر قرآن روى آن تكيه كرده است مستضعفين سياسى و اخلاقى است. 🔹بدون شك جباران مستكبر براى تحكيم پايه هاى سياست جابرانه خود قبل از هر چيز سعى میكنند قربانيان خود را به استضعاف فكرى و فرهنگى بكشانند. خداوند به چنين گروه‌هايی وعده يارى و حكومت در زمين داده است، نه افراد بی‌دست و پا و ترسو كه حتى حاضر نيستند فريادى بكشند، تا چه رسد به اينكه پا در ميدان مبارزه بگذارند و قربانى دهند. اما بايد توجه نمود كه اين آيه هرگز سخن از يك برنامه موضعى و خصوصى مربوط به بنى اسرائيل نمیگويد، بلكه بيانگر يك قانون كلى است براى همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعيتها؛ میفرمايد: «ما اراده داريم كه بر منت بگذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان حكومت روى زمين قرار دهيم». فعل مضارع در اين آيه دلالت بر استمرار و بيان قانون كلی ميكند. اين بشارتى است براى همه انسانهاى آزاده و خواهان حكومت عدل و داد و برچيده شدن بساط ظلم و جور. نمونه اى از تحقق اين مشيت الهى، حكومت بنى اسرائيل و زوال حكومت فرعونيان بود و نمونه گسترده‌تر آن ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين بوسيله (عج) است. [۱] اين آيه از جمله آياتى است كه به روشنى بشارت ظهور چنين حكومتى را میدهد، لذا ائمه (ع) در تفسير اين آيه اشاره به اين كرده اند. 🔹در نهج البلاغه چنين آمده است: دنيا پس از چموشى و سركشى - همچون شترى كه از دادن شير به دوشنده اش خوددارى میكند و براى بچه اش نگه میدارد - به ما روى مى آورد... سپس امام آيه «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ» را تلاوت فرمودند. [۲] و در حديث ديگرى حضرت در تفسير آيه فوق فرمود: اين گروه آل محمد(ص) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد میشود بر مى انگيزد و به آنها عزت میدهد و دشمنانشان را ذليل و خوار میكند. [۳] نیز در حديثى از امام سجاد(ع) نقل است: سوگند به كسى كه محمد(ص) را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد كه نيكان از ما اهلبيت و پيروان آنها بمنزله موسى و پيروان او هستند، و دشمنان ما و پيروان آنها بمنزله فرعون و پيروان او مى باشند. (سرانجام ما پيروز میشويم و آنها نابود میشوند و حكومت حق و عدالت از آن ما خواهد بود). [۴] بنابراين در اين آيه يك قاعده كلی بيان شده است و آن حكومت نهايی كسانی است كه در برهه هايی از زمان تحت ظلم و ستم جباران و ستمگران بوده اند و نمونه بارز و نهايی آن حكومت جهانی (عج) است. پی‌نوشت [۱]تفسير نمونه ج۱۶ص۱۷ [۲]مجمع البيان فی تفسير القرآن ج۷ص۳۷۵ [۳]تفسير... ج۱۶ص۱۸ [۴]مجمع البيان... ج۷ص۳۷۵ منبع:وبسایت انوارطاها @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔹«فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» ﴿١٠﴾ (در دلِ آنان [منافقان] بیماریِ [سختی از نفاق] است، پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود، و برای آنان در برابر آنچه همواره دروغ می‌ گفتند، عذابی دردناک است). 🔹«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ» ﴿١١﴾ (چون به آنان گویند: در زمین نکنید، می گویند: فقط ما اصلاح‌گر هستیم!) 🔹«أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ» ﴿١٢﴾ (آگاه باشید! یقیناً خود آنان ، ولی درک نمی کنند). 🔹«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ» ﴿١٣﴾ (چون به آنان گویند: آورید چنان که دیگر مردم ایمان آوردند، می گویند: آیا ما هم مانند سبک مغزان ایمان آوریم؟! آگاه باشید! قطعاً اینان خود ، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند). 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق های مقدّس و حقیقی می گویند؟ 🔹در و مقدّس، روحِ انسان صفا و فوق العاده اى پيدا مى كند و همه چيز را جز - كه مظهر كمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد، و تحمّل تمام را براى رسيدن به او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنايت و لطفش آسان مى شمرد، و هنگامى كه در بيابان به شوق كعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغيلان غمى به دل راه نمى دهد. 🔹همانگونه كه در حديث قدسى آمده است: «إِذَا كَانَ الْغَالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الْإِشْتِغَالَ بِي جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكِري، فَإِذَا جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكْرِی، عَشِقَنِی وَ عَشِقْتُهُ، فَإِذَا عَشِقَنِی رَفَعْتُ الْحِجَابَ فِيمَا بَيْنِی وَ بَيْنَهُ» [۱] (هنگامى كه من توجّه به من پيدا كند، و را در قرار مى دهم، و هنگامى كه آرزو و لذّتش در ذكر من باشد، به من مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم، و هنگامى كه به من ورزد حجاب ميان خودم و او را بر مى دارم، تا به نائل گردد). 🔹 به و و همچنين عشق به ، يا به تعبير ديگر محبّت و علاقه شديد و سوزان به اين امور، همواره چراغ راه و پاكباخته و دلسوخته و كه آثار علمى بزرگى از خود نشان داده اند، بوده است؛ و در يك كلمه، راه هاى پرپيچ و خمِ تكامل را، بدون مركب نمى توان پيمود. زمزمه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در دل شب و «دعاى [پرمعناى] صباح» در صبحگاهان و بند بند «دعاى كميل» و راز و نياز (عليه السلام) در «روز عرفه» در بيابان عرفات و مناجات هاى پانزده گانه (عليه السلام) و تمام «صحيفه سجاديّه» و زمزمه عاشقانه (عجل الله تعالی فرجه) به هنگام خواندن «دعاى ندبه» همه و همه آثار گرانبهايى است از اين . 🔹بنابراین اگر بعضى از دانشمندان روى كلمه حسّاسيت منفى شديدى دارند، به خاطر مشاهده و هوس آلود و گناه خيز است، وگرنه ، نيرومندترين عامل حركت به سوى و ارزش هاى والاى انسانى است؛ و اينكه بعضى تصوّر مى كنند واژه «عشق» در (عليهم السلام) نيامده است، اشتباه بزرگى است؛ 🔹زيرا، هم در روايات نبوى و هم در روايات معصومين (عليهم السلام) ديده مى شود. از جمله مرحوم كلينى در حديثى از (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَن عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا، وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ، وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا» [۲] (برترين مردم كسى است كه باشد؛ آن را در آغوش بگيرد و با قلبش آن را دوست داشته باشد و با جسدش آن را لمس كند و خود را فارغ البال براى آن قرار بدهد). 🔹در حديث نبوى ديگرى درباره سلمان مى خوانيم: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» [۳] (بيش از آنچه سلمان به بهشت مى ورزد، بهشت عاشق سلمان است). مرحوم علّامه مجلسى در ذيل حديث اوّل بيانى دارد كه مى فرمايد: « به معناى افراط در محبّت است، و گاه تصوّر كرده اند كه مخصوص به امور باطله مى باشد و در محبّت به خدا و آنچه مربوط به اوست بكار نمى رود، ولى اين روايت نشان مى دهد كه چنين نيست، هر چند احتياط آن است واژه هاى مشتقّ آن (عاشق و معشوق) را در مورد خداوند بكار نبريم، بنا بر ». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، چ۵، ج۱، ص۶۵۳، ح۱۸۷۲ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۸۳ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، انتشارات رضى‏، چ۱، ج۲، ص۲۸۲ [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۷، ص۲۵۳ [۵] اصطلاحی  کلامی در بحث اسماء و صفات الهی، و به این معنا است که بشر مجاز نیست غیر از اسما و صفاتی که در  قرآن و روایات برای خدای متعال ذکر شده، نام یا صفتی را از پیش خود به او نسبت دهد. این بحث از آنجا ناشی شده که برخی معتقدند بشر با شناخت محدود خود نسبت به خداوند چگونه می‌تواند از پیش خود نامی بر او نهاده یا او را به وصفی متصف کند، به گونه‌ای که‌ شان و منزلت خدا را رعایت کرده و او را در حد مخلوقات تنزل ندهد، و گرفتار تشبیه و تجسیم نگردد. [ویکی شیعه] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️محاصره‌ی اقتصادی و تحریم، جنایتی بزرگ 🔹محاصره اقتصادی‌ و که علیه ما انجام داد و علیه بعضی از کشورهای دیگر هم انجام می دهد، یکی از جنایت های بزرگ دولت هاست. به مسئله تحریم به شکل یک کار سیاسی یا دیپلماسی نباید نگاه کرد؛ این‌ واقعاً است. 🔹اینکه یک ملّتی را تحریم کنند که نتواند دارو وارد کند، نتواند ابزار پزشکی وارد کند، نتواند امکانات غذایی وارد کند - حالا ما الحمدلله گِلیم خودمان را از آب بیرون می کشیم و کشیده‌ایم، امّا بعضی از کشورها هستند که نمی توانند این کار را بکنند - واقعاً جنایت بزرگی است، 🔹و این از دولتی مثل بر می‌آید که می تواند در یک روز ۲۲۰ هزار نفر را به قتل برساند؛ [۱] این جنایت را بعضی از قدرت ها از جمله آمریکا کردند. این را بدانید که و محاصره‌ اقتصادی قطعاً یک جنایت بزرگ است. پی‌نوشت؛ [۱] اشاره به بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسّط آمریکا در سال ۱۹۴۵ میلادی بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن كريم در مقام تعريف انسان چه بيانی دارد؟ (بخش سوم) 🔹در قسمت قبل این نوشتار و با توجه به توضیحات ارائه شده، بیان شد که سزاوار آن شد كه امانت الهى ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود؛ تنها او و نه ديگران... (برای فهم بیشتر مطلب به بخش قبلی مراجعه شود) سيد قطب مى گويد: «منظور از امانت، اراده و ادراك و جست و جو و تحمل مسؤوليت ها بوده، و اين تفاوت با بسيارى از مخلوقات خداوند است، و همين است دليل برترى انسان بر فرشتگان، كه خدا در ميان ملأ اعلى اعلام كرده بود و فرشتگان را به مقتضاى آن به سجده بر آدم واداشته بود؛ چنان كه در قرآن کریم نيز فرمود: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»، [اسراء، ۷۰]  🔹اينك بايد دليل اين برترى خود نزد خدا را بشناسد و بار امانتى را كه به اختيار خود برداشته بود بر دوش كشد؛ بار امانتى كه بر آسمانها و زمين و كوه ها عرضه شده بود و آنها ترسيدند و سربرتافتند». [۱] اين امانتى سترگ است كه اين مخلوق با جسمى خُرد، اما توانى بزرگ و عزمى استوار بر دوش كشيد، و چنين بود كه او در حق خويشتن ظلوم (بسیار ستمکار) بود، چرا كه حق اين امانت را آنگونه كه بايد ادا نكرد. همچنين درباره خويشتن جهول (بسیار نادان) بود، چرا كه از توان شگرف نهفته در وجود خويش ناآگاه بود و همچنان هست. 🔹اينگونه خداوند اسماء را بدو آموخت؛ يعنى توان شناخت حقايق، ويژگی ها و آثار طبيعى اشياء را كه در چند و چون زيست او تأثير داشته و در گرو اراده اوست، تا در برآوردن نيازهاى خويش چنان كه مى خواهد به كارشان گيرد؛ و بدين سان علم با همه سپاه و لشكر خود در مسير آبادانى زمين و شكوفايى آن به پيش مى رود؛ چنان كه خداوند از خواسته و فرموده است: «هُوَ أَنشَأَكُمْ مِنَ الْاَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا؛ [هود، ۶۱] او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد [و به آبادانى آن گماشت])». و بدين سان با اين ويژگی ها خليفه خدا در زمين شد، [۲] چرا كه به اراده خود و براساس نيروى درونى خويش در زمين تصرف كرده به آبادانى زمين و ساختن زندگى خود مى پردازد. ... پی نوشت ها؛ [۱] برگرفته از سخن سید قطب. ر.ک: في ظلال القرآن، جزء ۲۲ / ۴۷، مجلد ۶، ص ۶۱۸ [۲] ر.ك: سوره بقره، آيه ۳۰ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگی تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عترت را واسطه فیض در همه نعمت‌ها بدانیم 🔹 باید در دنیا سعی کند که همه حرکتها، افعال‌ و اقوالش بر باشد و از آن انحراف پیدا نکند. بر «صراط مستقیم» بودن یعنی (صلی الله علیه و آله)، یا (عليه السلام) را پیش روی خود قرار دهیم و آنها باشیم. ، دو صراط است که باید آنها را پیمود: یکی در ، و دیگری در . اگر امروز، در درست بر روی صراط مستقیم مشی کردیم، فردا هم از ـ که بر روی است ـ می‌توانیم عبور کنیم. 🔹«کتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی» در حدیث ثقلین همان «کتَابَ الله و سُنَّتی» است؛ چون «سنت واقعی رسول الله» (صلی الله علیه و آله) در نزد است؛ بنابراین باید را واسطه‌ فیض در همه نعمت‌ها بدانیم و به آنها شویم. و به آنچه علم داریم ـ از راه اجتهاد یا تقلید ـ عمل کنیم، وگرنه پشیمان می‌ شویم؛ و به آنچه نمی‌ دانیم، اقدام نکنیم؛ وگرنه پشیمان می‌ شویم. بلکه در مواقع شک و شبهه توقف و احتیاط نماییم تا از اهلش سؤال کنیم. عمل به احتیاط پشیمانی ندارد. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۴۶ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقطه هدف دشمن در جنگ روانی (بخش اول) 🔹پنج قرن پیش از میلاد مسیح، «سان تزو»، استراتژیست مشهور چینی، اوج هنر جنگ را مقهور کردن و شکست دادن دشمن بدون ورود به دانست. بعد‌ها این آموزه در مزورانه‌ ترین شیوه‌ها از سوی برای و و شکست دولت‌ها به کار گرفته شد. در دوره معاصر با پیشرفت و با توسعه در غرب، پیچیده‌ ترین شیوه‌ها در دستور کار برای شکست ملت‌ها و تسلط بر آنان، بدون استفاده از قدرت نظامی قرار گرفت، که نمونه‌ های بارز آن را در در برخی کشور‌ها در دو دهه گذشته می‌توان مشاهده کرد. در طول چند قرن اخیر و به خصوص با توسعه های دیداری و شنیداری، موفق شدند با دستکاری و عواطف ملل مختلف بر آنان پیدا کنند. 🔹این موضوع با توسعه «شبکه‌ های اجتماعی» که عمدتاً در اختیار است ابعاد جدیدی پیدا کرده است. تا قبل از پیدایش و توسعه ، بر بستر رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها و رسانه‌ ها انجام می‌ گرفت، ولی به مرور زمان با مشخص شدن جهت گیری هر کدام از این رسانه‌ها و روشن شدن اسپانسر مالی آنها، اثرگذاری آن‌ها کمتر می‌شد، ولی با توسعه «شبکه‌ های اجتماعی»، ابعاد جدیدی یافته و به لحاظ ساختاری، محتوایی و تکنیکی تحولی بزرگ پیدا کرد. این روز‌ها تیر‌ها و موشک‌ های «عملیات روانی دشمن» با کمک این شبکه‌ها به سمت تک تک افراد روانه می‌ شود و بسیاری از افراد دانسته یا ندانسته مجری انتشار یا بازتاب‌ دهنده این هستند که در قالب‌ های متنوع دیداری و شنیداری قلب‌ها و اذهان مردم را نشانه گرفته است! 🔹اگر روزی انقلاب اسلامی و دشمنان ملت ایران، برای اثرگذاری در اذهان ایرانیان از رسانه‌ های خودشان به صورت عریان استفاده می‌ کردند، امروزه به صورتی و به جهت دهی افکار مشغول هستند، به گونه‌ای که فرد بدون هیچ گونه احساس و عقایدش به دست دشمن، کم کم خود را در مسیری می‌ بیند که تصور می‌کند خود آن را انتخاب کرده است، در حالی‌ که مسیری را که پیموده، مورد نظر دشمن است. البته که در دوره‌های متأخر با ادبیات و ابعاد جدیدتری پیدا کرده دارای سطوح مختلفی است و فقط عامه مردم را نشانه نگرفته است. در این جنگ، ، به خصوص نخبگان سیاسی و حتی مسئولان، به طور ویژه، آماج تهاجم دشمن است، و دشمن درصدد است با های مدنظر خود، بتواند بر «تصمیمات کلان کشور‌ها» اثر بگذارد و زمینه پیشبرد راهبرد‌های خود را فراهم آورد. 🔹در مواردی به صورت موردی و مقطعی دست به گسترده می‌زنند که بار‌ها در این بیش چهار دهه و به خصوص در یک دهه گذشته صورت گرفته است. «هدف از این نوع عملیات روانی اثرگذاری بر تصمیمات راهبردی کشور است»، ولی یک سنخ از که از آن بیشتر با عنوان یاد می‌شود، ناظر بر «ادراک سازی مستمر» با استفاده از همه ابزار‌ها و امکانات دیداری و شنیداری و همه انواع رسانه‌ها است که هدف از آن «دستکاری قوه عاقله و دستگاه معرفتی افراد» است. این جنگ روانی و شناختی مستمر دشمن به قدری پراهمیت است که رهبر معظم انقلاب بار‌ها نسبت به آن هشدار دادند و انجام به عنوان پادزهر مقابله با آن را ضروری دانستند. ... نویسنده: حمیدرضا شاه نظری منبع: جوان آنلاین @tabyinchannel
⭕️امام‌ موسی‌ كاظم (عليه‌السلام):  🔸«قُلِ الحَقَّ و إن كانَ فيهِ هَلاكُكَ، فَإنَّ فِيهِ نَجاتُكَ». 🔹 را بگو، اگرچه نابودى تو در آن باشد؛ زيرا تو در همان است. 📕تحف العقول، ص ۴۰۸ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه تبعیت از «پیامبر» (صلى الله علیه و آله)، موجب «قرب الهى» مى شود؟ 🔹پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به «آیه ۳۱ سوره آل عمران» به دست آورد. خداى متعال در این آیه مفهوم را تبیین مى کند و فرق آن را با محبت کاذب و دروغین روشن مى سازد، مى فرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» (بگو: اگر را دوست مى دارید از من پیروى کنید، تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد که خدا آمرزنده مهربان است). 🔹یعنى ، تنها یک علاقه قلبى ضعیف و خالى از هر گونه اثر نیست، بلکه باید آثار آن در منعکس باشد. کسى که مدعى و علاقه به است، نخستین نشانه اش این است که از و فرستاده او پیروى کند. در حقیقت این، یک اثر طبیعى است که انسان را به سوى و خواسته هاى او مى کشاند، البته ممکن است محبت هاى ضعیفى یافت شود که شعاع آن از قلب به بیرون نیفتد، اما این گونه محبت ها به قدرى ناچیز است که نمى توان نام محبت بر آن گذاشت. 🔹یک ، حتماً آثار عملى دارد، حتماً دارنده آن را با پیوند مى دهد، و در مسیر خواسته هاى او به تلاش پرثمر وامى دارد. دلیل این موضوع روشن است، زیرا و انسان به چیزى حتماً به خاطر این است که در آن یافته است. هرگز انسان به موجودى که هیچ نقطه قوتى در آن نیست، عشق نمى ورزد؛ بنابراین، به به خاطر این است که او منبع و سرچشمه اصلى هر نوع است. مسلماً چنین وجودى، تمام برنامه ها و دستورهایش نیز کامل است. 🔹با این حال چگونه ممکن است انسانى که عاشق تکامل و پیشرفت است از آن برنامه ها سر باز زند، و اگر سر باز زد، آیا نشانه عدم واقعیت عشق و محبت او نیست؟ این آیه، نه تنها به مدعیان محبت پروردگار در عصر پیامبر (صلى الله علیه و آله) پاسخ مى گوید، بلکه یک در منطق اسلام براى و قرون است؛ آنها که شب و روز دم از عشق پروردگار یا عشق و محبت پیشوایان اسلام و مجاهدان راه خدا و صالحان و نیکان مى زنند اما در ، کمترین شباهتى به آنها ندارند، بیش نیستند. 🔹آنها که سر تا پا آلوده اند، با این حال قلب خود را مملو از ، (صلى الله علیه و آله)، امیر مؤمنان (علیه السلام) و پیشوایان بزرگ مى دانند، و یا عقیده دارند ایمان و عشق و محبت تنها به قلب است و ارتباطى با ندارد، از منطق اسلام به کلى بیگانه اند. در کتاب «معانى الاخبار» از (علیه السلام) نقل شده که: «ما أَحَبَّ الله مَنْ عَصاه» (کسى که مى کند، خدا را دوست نمى دارد). 🔹قرآن در جمله «یُحْبِبْکُمُ اللهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» مى فرماید: اگر داشتید و اثرات آن در و شما آشکار شد، خداوند هم شما را دوست مى دارد و به دنبال این دوستى، اثراتش در مناسبات او با شما آشکار مى گردد، را مى بخشد و شما را مشمول مى کند. دلیل دوستى متقابل نیز روشن است، زیرا او وجودى است از هر نظر و ، و به هر موجودى که در مسیر تکامل گام بردارد بر اثر سنخیت، پیوند خواهد داشت. 🔹از این آیه، ضمناً روشن مى شود: یک طرفه، نمى تواند وجود داشته باشد؛ زیرا هر محبتى دارنده آن را دعوت مى کند که عملاً در راه خواسته هاى واقعى گام بردارد، و در چنین حالى به طور قطع، نیز به او علاقه پیدا مى کند. ممکن است در اینجا سؤال شود: اگر شخص ، همواره اطاعت فرمان محبوب کند، دیگر گناهى براى او باقى نمى ماند که بخشوده شود، پس جمله «یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» موضوع نخواهد داشت. در پاسخ باید گفت: اولاً ـ ممکن است این جمله اشاره به بخشش گناهان سابق باشد؛ ثانیاً ـ شخص مُحِبّ استمرار بر معصیت محبوب نمى کند، ولى ممکن است بر اثر طغیان و غلبه شهوات، گاهى لغزشى از او سرزند که در پرتو اطاعت هاى مستمر او بخشوده خواهد شد. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج ۲، ص ۵۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️انقلابیون واقعی، غیر مرفه بودند 🔹بیشتر ، یعنی آنها که و کوبنده این انقلاب بودند، بودند؛ کسانی که بیشترین کشته‌ها را دادند و با نیروی و اعتقاد راسخ، باعث شدند، همان کسانی بودند که به هیچ وجه اشرافی و مرفه نبودند و از طبقه پابرهنه بودند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️روایات اسلامی چگونه اهمیت «صدق» و «راستی» را تبیین نموده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸اهميت اين در روايات اسلامى بيش از آن است كه در سخن بگنجد؛ رواياتى كه در این زمینه از (صلی الله علیه و آله)، (عليهم السلام) نقل شده، بيش از حدّ احصا و شمارش است. در ادامه تنها گلچينى از آن بيان مى شود كه به عنوان مشت نمونه خروار، بيانگر موقعيت اين صفت در ميان تمام صفات انسانى است. از اين روايات به خوبى استفاده مى شود كه همه فضايل انسانى از و سرچشمه مى گيرد. 7⃣(عليه السلام) در اهميت می فرماید: «اَلصِّدْقُ رَأْسُ الدِّين» (صدق و اساس دين است). و در حديث ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ صَلاحُ كُلِّ شَىء» ( سبب اصلاح هر چيزى است). و در حديث مشابه ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ اَقْوى دَعائِمِ الاْيمانِ» ( قوى ترين ستون هاى ايمان است). و در تعبير ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ جَمالُ الاْنْسانِ وَ دَعامَةُ الاْيْمانِ» ( جمال انسان و ستون ايمان است). و بالأخره در تعبير مهم ديگرى مى فرماید: «اَلصِّدْقُ اَشْرَفُ خَلائِقِ الْمُوْقِنِ» [۱] ( شريف ترين اخلاق افراد صاحب يقين است). 8⃣ (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «اِنَّ رَجُلا جاءَ اِلَى النَّبِى فَقالَ يا رَسُولَ اللهِ ما عَمَلُ الْجَنَّةِ؟ قالَ الصِّدْقُ اِذا صَدَقَ الْعَبْدُ بَرَّ، وَ اِذا بَرَّ آمَنَ، وَ اِذا آمَنَ دَخَلَ الْجَنَّةَ قالَ: يا رَسُولَ اللّه وَ ما عَمَلُ النّارِ؟ قالَ اَلْكِذْبُ، اِذا كَذِبَ الْعَبْدُ فَجَرَ وَ اِذا فَجَرَ كَفَرَ، وَ اِذا كَفَرَ دَخَلَ النّارَ» [۲] (كسى از پرسيد: كه انسان را مى كند چيست؟ فرمود: ، زيرا هنگامى كه انسان راست بگويد مى كند و هنگامى كه نيكوكارى كند آورد و هنگامى كه ايمان بياورد داخل مى شود؛ عرض كرد اى رسول خدا! كه انسان را كند چيست؟ فرمود: است، هنگامى كه بگويد انجام مى دهد، و هنگامى كه كار بد انجام مى دهد مى شود، و هنگامى كه كافر شود داخل مى گردد). 🔹جالب اين كه در اين حديث سرچشمه نيكوكارى و نيكوكارى سرچشمه شمرده شده است؛ اين به خاطر آن است كه براى توجيه اعمال خود معمولا به پناه مى برند، نیز با تاثیر در روح آدمى، تدريجاً را تضعيف کرده، و سرانجام به مى انجامد، همانگونه كه ميفرمايد: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ اَسائُوا السُّوء اَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِئُونَ» [۳] (سپس سرانجام كسانى كه مرتكب شدند به جايى رسيد كه را تكذيب كردند و آن را به سخريه گرفتند). 9⃣ (عليه السلام) در حديث ديگرى میفرماید: «اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً اَلْهَمَهُ الصِّدْقُ» [۴] (هنگامى كه خدا كسى را دوست بدارد خداوند را به قلب او مى افكند). 🔟آن حضرت در حديث ديگرى میفرماید: «اَرْبَعٌ مَنْ اُعْطِيَهُنَّ فَقَدْ اُعْطِىَ خَيْرُ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ، صِدْقُ حَدِيث وَ اَداءُ اَمانَة وَ عِفَّةِ بَطْن وَ حُسْنِ خُلْق» [۵] (چهار چيز است كه به هر كس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده؛ در سخن، اداء امانت، نگهدارى شكم از حرام و حسن خلق). 💠از مجموع اين احاديث، نكات مهم زير به خوبى استفاده مى شود: ۱) يكى از طرق آزمايش مردم. آزمايش افراد صاحب ايمان، بوسیله است. ۲) دعوت به جزء برنامه اصلى تمام پيامبران بوده است. ۳) سبب پاكى عمل است. ۴) مقام والاى انسان در پيشگاه خدا در گرو است. ۵) گرامى ترين مردم . ۶) سبب نجات در آخرت است. ۷) قوى ترين ستون دين است. ۸) كليد بهشت است. ۹) نشان محبوبيت انسان در پيشگاه خدا است. ۱۰) آن كس كه است، خير دنيا و آخرت را نصيب خود مى كند. و با توجه به اين آثار دهگانه اى كه براى ذكر شد به خوبى روشن میشود كمتر صفتى از فضايل اخلاق است كه به پاى اين صفت برسد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و دررالكلم‏، محقق: رجائى، سيدمهدى‏، دارالكتاب الإسلامي‏، قم، چ۲، ص۶۷ (قصار ۱۳۰۰) و ص۱۲۱ (قصار ۲۱۴۲) و ص۸۴ (قصار ۱۶۱۵) و ص۵۹ (قصار ۱۱۵۸) و ص۳۶ (قصار ۵۷۰) [۲] إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمى، الشريف الرضي‏، قم‏، چ۱، ج۱، ص۱۸۵ [۳] سوره روم، آيه۱۰ [۴] غررالحكم و دررالكلم‏، همان، ص۲۸۸ (قصار ۱۲۷) [۵] همان‏، ص ۱۲۴ (قصار ۲۱۶۴) 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج۳، ص۲۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel