#زبان_خانه_وجود
🔸 بدان که اعمال همه اعضا اثر کند در دل ولیکن زبان خاص تر است به دل. از برای آنکه ادا میکند از دل.
🔹 و هر چه در دل باشد از صورتها پس اقتضا چنان کند که هر کلمه را صورتیست در دل که به آن کلمه ماند.
🔸 اگر دروغ گوینده باشد صورتی دروغ در دل حاصل شود ، و روی دل کژ گردد بدان صورت و اگر سخنی در فضول باشد، یعنی در چیزی که مستغنی بود از آن، رویِ دل بدان سیاه شود و مفضی باشد به قساوت دل و عبارت کند از آن به مردن دل.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔍 https://varastegi.ir/2963
✍🏻 سعدالدّین محمد بن المؤید الحموی
📗 سکینة الصالحین ،ص ۱۲۱،۱۲۲
در اواخر جلسه پنج و اوائل جلسه ششم از سلسله جلسات متنخوانی کتاب "درباره غرب" بحثی مطرح شد تحت عنوان اشتباه حجاب و محجوب در غرب.
این بحث را دکتر داوری در تبیین بیان فردید که گفته بود "غرب مغرب حقیقت است" طرح میکنند. بسیاری از افراد وقتی این جمله فردید را میشنوند آن را به ذم غرب و دور بودن آن از حقیقت و عین هوا و هوس بودنش تأویل میبرند درحالی که نگاه دکتر داوری بسیار جامع و تاریخی است و همچون عرفا که به همه هستی حتی امور به ظاهر شر نگاه توحیدی دارند، غرب را سایه حق دانسته و سایه را داده حق.
در آن جلسات به نظر من رسید که شاید بتوان این حرف دکتر داوری را با مثال آینه در عرفان توضیح داد. بشر یونانی در ابتدای تاریخ غرب، زیرچشمی به حق تعرض میکند و چیزی مییابد ولی حجاب را با محجوب اشتباه میگیرد (اشتباهی که دکتر داوری تاکید میکند از سنخ اشتباهات فردی رایج نیست بلکه مقدم بر آن است. من اسم آن را اشتباه تاریخی میگذارم هرچند نهایتا کلمه اشتباه بار منفی دارد و باید کلمهای دیگر یافت که مقصود را بهتر برساند و از امور شخصی متمایز کند) در عرفان هم میگویند عارف گاهی به خلق نگاه میکند و حق را میبیند (یعنی خلق را آینه میگیرد) و گاهی حق آینه میشود تا خلق را بنگرد.
این مثال را در کنار حرف مرحوم یعقوبی قائنی در کتاب سفینه الصادقین (توحید نفس) در جلسات "درباره غرب" عرض کردم و دیگر اینجا تکرار نمیکنم.
امروز متنی از مرحوم استاد فردید دیدم که همین حرف را با مساله قرب نوافل و قرب فرائض تبیین میکنند:
لینک مطلب در سایت وارستگی:
https://varastegi.ir/2970
✍🏻 #ادمین_کانال
๛ وارستگی ๛
در اواخر جلسه پنج و اوائل جلسه ششم از سلسله جلسات متنخوانی کتاب "درباره غرب" بحثی مطرح شد تحت عنوان
💠 قرب نوافل بودن غرب در کلام فردید
🔍 https://varastegi.ir/2970
🔸 استاد فردید: من یک سوال دارم : بگوئید ببینم معنای Die Kehre چیست ؟
آقای میبدی: چون میدانم شما آنرا به "#گشت" برگردانده اید من هم میگویم " گشت" .
فردید – بله ، من با توجه به معنی این لفظ در نظر هیدگر آنرا به گشت ترجمه کرده ام . گشت از نحوی از " قرب به حق " به " قرب دیگر به حق".
میبدی – یا به تعبیر دیگر شما : گشت از بیش از دوهزار سال حوالت تاریخی به حوالت تاریخی دیگری که فراروی ما قرار دارد ؟
فردید – احسنت ، کاملا درست است . همین " گشت فکری هیدگر" است که کسانی چون #کارل_گرنیکی همکار #گوستاو_یونگ در تفسیر #میتولوژی آنرا به عنوان بزرگترین حادثه در تاریخ تفکر غرب تلقی کرده اند و تفسیر معنی این گشت از جانب این حقیر با توجه به همسخنی با هیدگر این است : گشت از #قرب_نوافل به #قرب_فرائض که از اصطلاحات #حکمت_معنوی اسلام است .
حالا ببینیم قرب نوافل و قرب فرائض کدام است ؟
گفته اند انسان " وقتی" روی به خلق دارد و پشت به حق و وقتی روی به حق دارد و پشت به خلق.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
💠 قرب نوافل بودن غرب در کلام فردید 🔍 https://varastegi.ir/2970 🔸 استاد فردید: من یک سوال دارم :
ادامه مطلب قبل...
🔸 میبدی: ومنظور شما این است که روی به حق داشتن و پشت به خلق همان قرب فرائض است .
🔹 فردید: احسنت... و اما روی به خلق داشتن و پشت به حق داشتن هم قرب نوافل. البته قرب نوافل و فرائض به تعبیرات دیگری هم بیان شده مانند :
مشاهده "#کثرت_در_وحدت " و "#وحدت_در_کثرت " .
🔸 میبدی – همین جا یک نتیجه گیری میکنیم که فلسفه یونان و بدنبال آن تاریخ فلسفه #غرب چیزی جز قرب نوافل نیست . یعنی حق همواره غائب و خلق ظاهر بوده است.
🔹 فردید – بله از #افلاطون تا #هگل . از هگل تا #مارکس . از مارکس تا #سارتر....وقتی ما در قرب نوافل هستیم معنایش این است که خلق را در حق می بینیم . پس حق آینه میشود و "صورت" منعکس در آینه، " خلق" است .
در قرب فرائض "خلق" آینه میشود و صورت حق در این آینه مشهود و معلوم میگردد . یعنی خلق غائب میشود ، پنهان میشود و حق ظاهر و آشکار میگردد....
🔸 میبدی – پس به تعبیر شما در قرب نوافل حق حکم آلت و وسیله را دارد و در قرب فرائض برعکس خلق است که حکم آلت و وسیله را پیدا میکند.
🔹 فردید - ....پس ملاحظه میفرمائید که این "#آزادی" که پس از هگل مورد بحث قرار گرفت و سپس از جانب مارکس و مارکسیستها و همینطور از طرف #ژان_پل_سارتر در فلسفه #اگزیستانسسیالیسم ، از طرف #لوئی_استروس در #استروکتورالیسم و از طرف #رودلف_کارناب در مذهب نو تحصلی(#نئوپوزیتیویسم) و از جانب #هورکهایمر . #مارکوزه و #آدورنو ، و #هابرماس در #حوزه_فرانکفورت و از سوی دست چپی های نوخاسته مطرح گردید همه و همه به قرب نوافل تعلق دارد..... آنهم با غفلت تام و تمام از قرب فرائض .
آزادی بدان معنی که امروزجهان ما کم و بیش از آن دفاع میکند چیزی جز اصرار در قرب نوافل نیست و قرب نوافل یعنی پشت کردن به حق ، دفاع از #فرعونیت مطلق .
🔸 بنده در گفتگوی قبلی از #بایزید_بسطامی نقل قولی کردم . عرض کردم بایزید گفته است من سی سال خود را در حق میدیدم. اینک حق را در خودم می بینم. معنی این جمله این است که من سی سال در قرب نوافل بودم و #حق اینه بود، یعنی غائب بود. یعنی نهان بود. یعنی حضور نداشت و من که از خلق بودم، خودم را در این آینه مشاهده میکردم: یعنی در حق میدیدم:
《فکر خود و رای خود در مذهب رندان نیست / کفر است در این مذهب خودبینی و خودرائی》
اکنون پس از سی سال " گشت " عظیمی برای من دست داده است که خود را درحق می بینم . من آینه شدم. پنهان شدم و حق بدون واسطه برای من ظهور کرد.
🔹 در سیر تفکر غرب اینک قرب نوافل به حد نهائی خود رسیده است. اگزیستانسیالیسم ژان پل سارتر نمونه بارز آن است با فقدان #خود_آگاهی و ذکر و فکر. بنده با ساحت دوم یعنی ساحت خودآگاهی فلسفی است که از قرب فرائض دفاع میکنم ، آنهم بنام ساحت سوم یعنی #دل_آگاهی.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔍 https://varastegi.ir/2970
🎧 #برش_کوتاه
💠 طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
(خوانشی از مقاله "وقت چیست و چگونه تلف میشود" دکتر داوری اردکانی)
📥 دانلود از سایت وارستگی:
🔍 https://varastegi.ir/2979
๛ وارستگی ๛
🎧 #برش_کوتاه 💠 طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر 🎙 حجتالاسلام نجات بخش (خوانشی از مقاله "وقت چیست
طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر.mp3
8.79M
🎧 #برش_کوتاه
💠 طلب حضور و وجود در تفکر آمادهگر
🎙 حجتالاسلام نجات بخش
(خوانشی از مقاله "وقت چیست و چگونه تلف میشود" دکتر داوری اردکانی)
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔍 https://varastegi.ir/2979
سلام دوستان اپلیکیشن طاقچه تخفیفهای خیلی خوبی (بعضا تا ۹۰ درصد) روی کتابهاش گذاشته
نشرهای معروفی مثل چشمه و علمیفرهنگی و معرفت و... شامل این تخفیف شدهاند
اگر خواستید از این فرصت استفاده کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️طیالارض با تکنولوژی!
@varastegi_ir
🔹ایلان ماسک با پروژه جدیدش در حال باز تعریف مفهوم جابهجایی است. با فناوری شگفتانگیزی که در صدم ثانیه میتواند مکان جغرافیایی شما را تغییر دهد، دیگر فاصلهها معنایی نخواهند داشت.
(+توضیحات)
๛ وارستگی ๛
♦️طیالارض با تکنولوژی! @varastegi_ir 🔹ایلان ماسک با پروژه جدیدش در حال باز تعریف مفهوم جابهج
👆🏻 چند روزی است این کلیپ تبلیغاتی با چنین عنوان زردی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
فارغ از محتوای کلیپ، خود عنوان برای من یادآور بحثی شد که مهرماه امسال با آقای نجات بخش تحت عنوان "نسبت جهان تکنیک با جن و ملک" داشتیم که صوت این جلسه را میتوانید از لینک زیر دریافت نمائید:
📥 https://varastegi.ir/2982
عنوان طیالارض که حقیقتی است مرتبط با عالم غیب و ملکوت، در کنار قدرت جهان تکنیک!
دیگر نیازی به سیر و سلوک نیست. در جهان تکنیک همه چیز مهیاست و جایی برای غیب و ملکوت نیست.
🔸 آنچه امروز بنام #عرفان خوانده میشود [به] دو قسم اساسی تقسیم میشود. یک قسمِ عرفان و #تصوف، همان «عرفان و تصوف و حکمتِ اشراقِ یونانی» است که در تعریف آن، التزامِ وحی مأخوذ نیست.
🔹 البته با کشف و شهود میخواهند که حقایق را کشف کنند، غالباً هم بیشتر کشف و شهود غرض است، بیشتر میپردازند به بحث فلسفی، از #افلاطون تا #افلوطین (پلوتینیوس) و فرفوریوس که تصریح دارند به اینکه ملتزم وحی نیستند. عباراتی است عربی که ما مَعاشر حکماء به وحی انبیاء نیاز نداریم، عبارت از کسانی مانند فرفوریوس و افلوطین است و #حکمت_اشراق یونانی که ملتزم وحی نیست.
🔸 در قرون وسطی و اسلام است که التزام وحی هم أخذ میشود در این نوع از حکمت، بنام تصوف. حالا این تصوف که ملتزم وحی باشد -جان کلام در اینجاست، بنظر بنده- تصوف ظاهراً با این که ملتزم وحی است ولی حقاً و باطناً نیست، چون که #متافیزیک است.
🔹 نمونه آن مقامات العارفین بوعلیسینا است، قسمت آخر اشارات و تنبیهات -که میستیک است- ظاهراً عرفان است و مخالفتی هم با وحی در آن نیست، ولی بالذات حکمت اشراق است؛ یونانی است؛ متافیزیک است. البته این متافیزیک هنوز خودبنیادانه نیست، «بنیاداندیش» است ولی نه «خودبنیاداندیش» که حوالت تاریخی جدید است.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔍 https://varastegi.ir/2988
✍🏻 سید احمد فردید
▪️ درآمدی به حکمت معنوی، ۱۳۵۱
🔸 بحث در این نیست که عارف برای ما برنامه اجتماعی _اقتصادی و برنامه توسعه تدوین کند.
🔹 عارف میتواند مربی خرد مردم باشد و خانه عقل آنها را که ممکن است در حال فروریختن باشد مستحکم کند و پشتوانه فکری آنها باشد.
🔸 اگر ما از این مدد عرفان بهرمند شویم میتوانیم فرزند زمان خویش باشیم و مسائل را به درستی بشناسیم.
🔹 البته میتوانیم فکر کنیم که عالم کنونی عالم عرفان نیست و ربطی به عرفان ندارد.
🔸 اگر حتی باید از نظام کنونی عالم خارج شویم و زبان حالمان این است که "ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها" چگونه میتوان از عالمی که ظلم بر آن حاکم است خارج شد؟
🔹 کار را نباید سهل انگاشت که با ظلم نمیتوان به مقابله ظلم رفت. با ولایت به معنی حقیقی لفظ میتوان راه دشوار خروج از قریه ظالم را آغاز کرد.
🔸 ما نباید بنا را بر این بگذاریم که همه چیز عالم کنونی بد است، عالم کنونی چیزهای خوبی هم دارد که در عوالم گذشته نبوده است. این عالم اگر بهترین عوالم نباشد، اما چیزهای بسیار خوب دارد.
🔹 سراسر بخشش جانان طریق لطف و احسان بود/ اگر تسبیح میفرمود، اگر زنار میآورد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
📗 مقاله عرفان و سیاست
👥 اگر نکتهای درباره این متن دارید در لینک زیر بهاشتراک بگذارید:
🔍 https://varastegi.ir/2991