#علمدار 🚩
🌸
🍃
🌸
🔶 سخنانی از زبان #سردار_سعید_قاسمی در مورد #احمد_متوسلیان و #محمدابراهیم_همت :
... #اسارت حیرت انگیز #حاج_احمد ، کمر مرا هم مثل خیلی از بچه ها شکست. در آن روزها واقعاً احساس_پوچی می کردم. #احمد برای آدم هایی مثل من، خیلی بیشتر و بالاتر از یک #فرمانده_ارشد بود. شخصیت این مرد استثنایی، درست مثل یک #منشور بود. منشور را دیده ای که چطور بعد از انعکاس نور در آن، طیف های رنگی متفاوتی را از خودش ساطع می کند؟.... #احمد هم برای ما همین حکم را داشت. نور جلال خدا را می گرفت و طیف وسیعی از رنگ ها را به ما می داد. او هم برای ما #حکم_پدر را داشت، هم #معلم و #مربی ، هم #دوست و #برادر ، هم #مرشد و #اسوه .
به همین دلیل، حس می کردم دیگر بدون حاجی [ #متوسلیان ] چیزی نیستم و در حال حاضر، فقط یک نفر می تواند #علمدار ما باشد و بیاید #عَلَم احمد را بردارد و آن هم #همت است. البته این واقعیت را هم باید صادقانه اعتراف کنم؛ تا آن وقت، خداوکیلی آدم هایی مثل من، #همّت را در آن حد و قواره نمی دیدند که بتواند جای خالی #احمد را پر کند. شاید تا پیش از آن ماجرا، خود #همت هم در بضاعت شخصی اش نمی دید که روزی از راه برسد که او بیاید و عَلَم #احمد را بردارد و به دوش بکشد. چه اینکه طی #عملیات_رمضان ، خودش به کرّات این موضوع را در جلسات ستادی و حتی سخنرانی های توجیهی برای نیروهای تیپ به زبان آورده بود.
در هر حال، این مشیّت خداست که امور عالم را تدبیر می کند و همین مشیّت هم هست که اقتضا می کند یک #ولی برود، تا #ولی بعدی بیاید و #علمدار امرِ حق شود.
📓 برگرفته از کتاب #ضربت_متقابل ، صفحه ۸۱ و ۸۲
Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗:
🌷 #به_روایت_همت 🌷
📢 یکی از خصوصیات مؤمن تحمل، صبر، شکیبایی و استقامت او در زمان هایی است که انسان های عادی نمی توانند در آن مقاطع تحمل داشته باشند. پس یکی از خصوصیات مؤمن این است که در کارهای دشوار تردید نمی کند. در میدان جنگ هم، با توجه به همۀ بدبختی های آن، گرمای هوا، سختی های آن، زخمی و #شهید شدن و همۀ معضلات قابل پیش بینی آن، انسان باید پیش بینی یک چیز دیگر را هم بکند و آن این است که ببیند تا چه اندازه خودش را مهیا کرده که به هدف خودش پایبند باشد و در جریان عمل به چه سمتی سوق پیدا خواهد کرد. در این زمینه هم میزان تحمل و استقامت هرکس به این بستگی دارد که او چقدر خودش را ساخته باشد و #هوای_نفس را از وجود خودش دور کرده باشد و اصلاً چقدر برای نبرد آمادگی داشته باشد. پس این تحمل، بستگی به میزان #خودسازی آن انسانی دارد، که به #جبهه می آید...
📚 منبع: کتاب ارزشمند #ضربت_متقابل ، صفحه ۴۱۴ ، سخنرانی فرمانده #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ، #حاج_محمد_ابراهیم_همت در فرجام مرحلۀ سوم #عملیات_رمضان ، بامداد جمعه ۱ مرداد ۱۳۶۱ در جمع چهل نفری نیروهای گروهان ۳ گردان #حبیب 📣
#سردار_سرلشکر_پاسدار_شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
#فرماندهان_لشکر_۲۷
#همت
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شهدا
#شهیدان
#لشکر۲۷
#لشکر_۲۷
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#دفاع_مقدس
#به_یاد_شهدا #یاد_شهدا
#شادی_روح_شهدا_صلوات
Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
😅 #حاجی_از_ته_دل_می_خندید 😂
✅
💌
« ده نفر بودیم. #حاج_همت ، #دستواره، اسماعیل قهرمانی، نصرت الله قریب، بنده و... سوار یک تویوتا بودیم. مسیر ما به طرف شمال کانال پرورش ماهی در #شلمچه بود.
کمی که پیش رفتیم، دیدم که لولۀ توپ ها رو به سمت جاده آرایش گرفته و دارند به سمت خودی شلیک می کنند. تعجب کردم. از #حاج_همت پرسیدم: اینا کین؟ #حاجی گفت: «باید بچه های زرهی امام حسین (ع) باشند.» گفتم: دلیلی نداره که اینا این طرفی پدافند کنند؛ باید جلوتر پدافند کنند.
چشممان که به انبوه تانک و ادوات افتاد، #حاجی به راننده گفت: «نگه دار!»
پیاده شدیم. به طرف خاکریز رفتیم تا سر از وضعیت منطقه دربیاوریم. در همان لحظه، یک استیشن تویوتا لندکروزر را دیدیم که به سرعت، به سمت ما می آید. از خاکریز جدا شدیم، رفتیم و با علامت دست، جلوی آن را گرفتیم تا وضعیت منطقه را از سرنشینان این خودرو جویا شویم. ماشین ایستاد. سه نفر بودند. جلوتر که رفتیم، دیدیم هر سه #عراقی اند و افسر درجه دار!😮
هر دو طرف، از دیدن یکدیگر حسابی متعجب بودند. آنها مسلّح بودند، در حالی که بین ما فقط #حاج_همت بود که یک قبضه کلت به کمر بسته بود. تا ما فارسی حرف زدیم، راننده #عراقی گازش را گرفت و به سرعت برق در رفت!😨
با سروصدای ما و ماشین فراری، #عراقی هایی که آن طرف خاکریز بودند، از سنگرهایشان بیرون آمدند. تازه فهمیدیم آنها آنجا را بازپس گرفته اند و ما در قلب نیروهای دشمن هستیم. بی درنگ به سمت تویوتا رفتیم. در این گیر و دار، #عراقی ها به طرف نفربرهایشان می رفتند تا پیش از خارج شدن ما از منطقه، راه را بر ماشین ما ببندند و دستگیرمان کنند.😕
صیّاد استارت زد و وانت روشن شد. بچه ها در حال سوارشدن بودند که ماشین به سرعت حرکت كرد، این در حالی بود که سربازان مسلح #عراقی دوان دوان به سمت ما می آمدند و دستپاچه فریاد می زدند: قِف! قِف! ( ایست، ایست! )🚫
مصیبت وقتی بیشتر شد که دیدیم ماشین نمی تواند از روی خاکریز عبور کند.سریع پریدیم پایین و همه دستپاچه و پُرزور، هل دادیم و...در یک چشم به هم زدن، آنجا را ترک کردیم. چندصدمتر که دورتر شدیم، #عراقی ها شروع به تیراندازی کردند. #حاجی هیجان زده به آنها نگاه می کرد و از ته دل می خندید.😂
✍ به مناسبت سالروز #عملیات_رمضان در ۲۲ تیرماه ۱۳۶۱ 📄
📔 با اختصار از کتاب #ضربت_متقابل به روایت سردار جعفر جهروتی
#شهید_همت
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
@yousof_e_moghavemat
📕 #معرفی_کتاب 📚
📑 نام کتاب: #ضربت_متقابل
✉ کتاب دوم از مجموعه #حماسه_۲۷
📊 کارنامه عملیاتی #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در نبرد رمضان از تیر تا پایان شهریور ۱۳۶۱
✍ نگارش: گل علی بابایی
📱پژوهش: حسین بهزاد
📄 نوبت چاپ: چهاردهم ۱۳۹۳
📰 تعداد صفحات: ۱۰۰۳
📺 اثر برگزیده دوازدهمین جشنواره کتاب سال #دفاع_مقدس در رشتۀ پژوهش✅
📄 کتاب اول این مجموعه #همپای_صاعقه بود که در پست های قبلی خدمتتون معرفی کردیم.
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📙 #معرفی_کتاب 📚
✔
💠
عنوان: #شراره_های_خورشید (کارنامه عملیاتی #لشکر۲۷_محمد_رسول_الله
در عملیات آبی خاکی خیبر - زمستان ۱۳۶۲ )
نویسنده: گلعلی بابایی
نوبت چاپ: سوم، بهار ۹۷
انتشارات: #نشر_۲۷ ( #نشر_بعثت )
تعداد صفحه: ۹۳۶
قیمت: ۴۲ هزار تومان 🌸
.
.
✍ دوستان بزرگوار اگر علاقه مند هستید که بدونید #حاج_همت و لشکرش توی #طلائیه و جزایر مجنون چیکار کرد که از طلائیه، #طلائیه ساخت، بر شما واجب می دونم که این کتاب رو تهیه کنید و به کتابخونه منزلتون اضافه کنید.⚘
.
.
✍ این کتاب سومین کتاب از مجموعه کتاب #حماسه_۲۷ هست که کتاب اول #همپای_صاعقه ( از دی ماه ۶۰ در مریوان تا اسارت حاج احمدآقای متوسلیان در لبنان) هست،
کتاب دوم #ضربت_متقابل (دوران فرماندهی حاج همت در عملیات رمضان) هست و کتاب سوم هم این #شراره_های_خورشید ...✔
.
.
✍ هر سه کتاب رو می تونید با قیمت و تخفیف خیلی خوب از سایت نشر ۲۷ یا همون نشر بعثت که مخصوص #لشکر_۲۷ هستش، سفارش بدید و تهیه کنید.
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_بخوانیم
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📕 #معرفی_کتاب 📚
☆
♡
📑 نام کتاب: #ضربت_متقابل
✉ کتاب دوم از مجموعه #حماسه_۲۷
📊 کارنامه عملیاتی #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در نبرد رمضان از تیر ۱۳۶۱ تا پایان شهریور ۱۳۶۱
✍ نگارش: گل علی بابایی
📱پژوهش: حسین بهزاد
📦 انتشارات: سوره مهر
📄 نوبت چاپ: چهاردهم ۱۳۹۳
📰 تعداد صفحات: ۱۰۰۳
💰 قیمت: ۷۵۰۰۰ تومان (سوره مهر)
.
.
.
📺 اثر برگزیده دوازدهمین جشنواره کتاب سال #دفاع_مقدس در رشتۀ پژوهش✅
✒
📄 کتاب اول این مجموعه #همپای_صاعقه بود که در پست های قبلی خدمتتون معرفی کردیم.
◇
◇
🏷 توضیحات: #ضربت_متقابل در ۱۴ فصل با عناوین تدبیر تعقیب متجاوز، اهداف طرح عملیاتی کربلا، شناسایی و سازماندهی، تلاش های بازدارنده، ضربت متقابل، رخنه ناموفق، نبرد فطر، همت چاره ساز، انتخاب راه کار، مصاف با دژهای مثلثی، مثلث سوم، آخرین تمهیدات، واپسین تکاپو و ترازبندی نبرد رمضان شکل گرفته است.
نوشتههای کتاب بیانگر واقعیت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و کاملاً مستند و معتبر است و جای هیچ شک و شبههای برای حقایق موجود در عملیات رمضان به جا نمیگذارد.
نویسنده اثر تاریخ واقعی جنگ را بدون دخل و تصرف همراه با خاطرات فرماندهان روایت میکند و فضاسازی و شخصیتسازی در این کتاب جایی ندارد؛ چراکه در پژوهش نمیتوان شخصیت کاذب و خیالی ایجاد کرد و باید عین همان که هست گفته شود.
به زندگی روزمره #شهید_همت و #احمد_متوسلیان هم در #ضربت_متقابل اشاره شده است؛ ولی باز هم نمیتوان گفت کتاب خاطرهنویسی است، چون درخاطرهنویسی دست خاطرهنویس باز و ممکن است کنار شخصیت اصلی، شخصیتپردازی را هم چاشنی کار بکند. بنا بر گفته نویسنده اثر، این کتاب در ابتدا برای مخاطب خاص نوشته شد اما پس از انتشار، بسیار سریع کمیاب و مشخص شد جز مخاطب خاص خواننده عام هم آن را پسندیده است...البته این به دلیل نگارش روان و سبک تاریخنگاری شیرین کتاب است و کسی که حتی جنگ تحمیلی را ندیده میتواند با خواندن آن و درک جزئیات جنگ از کتاب لذت ببرد.
اطلاعات این کتاب از طریق نوارهای گفت وگو با فرماندهان، جلسات، بیسیمهای شب عملیات تا لحظه پایان عملیات، مصاحبه با خانوادههای رزمندگان و...استخراج شده است، مرتب کردن این نوارها و مشخص کردن هویت و مسئولیت هر یک از افرادی که در حال صحبت است، با توجه به گذشت زمان و اینکه این لشکر، ۱۴ فرمانده داشته که در جلسات صحبت میکردهاند، کاری بسیار سخت بوده است. نگارش کتاب از لحظه کلید خوردن تا پایان پژوهش سه سال به طول میانجامد و طی ۱۱ ماه و نیم منابع صوتی آن تنظیم میشود.
●
●
#کتاب_خوب_بخوانیم
#من_ماسک_میزنم
@yousof_e_moghavemat
⁉️ #چرا_جنگ_بعد_از_آزادی_خرمشهر_ادامه_یافت 🚩
💠 چون فرماندهان و مسئولین به این نتیجه رسیدند که استقرار نیرو ها در وضع کنونی [از سوم خرداد ۶۱ به بعد] نمی تواند اهداف دفاعی و سیاسی کشور را تامین کند؛ لذا جایی که ما ایستاده ایم، جای خوبی نیست و باید تا #بصره پیش روی کنیم و با گرفتن بصره، بتوانیم از موضع قدرت با #صدام روی پایان یافتن جنگ حرف بزنیم.
✔
آزادی خرمشهر، استراتژیها را تغییر داد. در جبهه مقابل، استراتژی دشمن تغییر پیدا کرد. در ایران هم دو استراتژی پیدا شد:
۱- استراتژی امام. [نبرد تا سقوط صدام و حزب بعث]
۲- استراتژی رسمی دولت [نبرد برای کسب صلح]
✔
امام معتقد بودند یا باید وارد خاک عراق نشویم یا اگر شدیم، نبرد را تا سقوط صدام و حزب بعث ادامه دهیم.
منتها چون سیاست دوم (نبرد برای کسب صلح) جنبه رسمی تری داشت و از طرف سیاستمداران و برنامهریزان برنامهریزی میشد، رزمندگان هم به خاطر نجابت و شعور بالای سیاسی ای که داشتند، در عین حال که آرمان شان «سیاست امام» بود، امّا عملشان را مطابق با «سیاست رسمی دولت» هماهنگ کردند. به این شکل، پس از #فتح_خرمشهر جنگ بر اساس سیاست «دفاع برای کسب صلح» ادامه پیدا کرد.
☆
♡
📷 رزمندگان #تیپ_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ در عملیات #الی_بیت_المقدس ، اردیبهشت ۱۳۶۱
📚 منبع نوشته: با دخل و تصرّف (امّا وفاداری کامل به متن!!!) از کتاب ارزشمند #ضربت_متقابل ، به نگارش گلعلی بابایی.
#دفاع_مقدس
#عملیات_رمضان_ضربت_متقابل
@yousof_e_moghavemat
🏷 #عملیات_رمضان_ضربت_متقابل 🚩
☆
●
💠 با توجه به موافقت قطعی حضرت امام (ره) بر تداوم جنگ مبنی بر دفع دشمن و همچنین انجام عملیات برای کسب پشتوانه مذاکرات سیاسی و از سوی دیگر، تحمیل مذاکرات بدون شرط آمریکا بدون توجه به خواسته های ایران و همچنین غیرقابل اعتماد بودن صدام و رژیم بعث، مسئولین و فرماندهان نظامیِ ایران با هدف «وادار کردن جامعه بین المللی به تنبیه مجاوز» تصمیم به ورود به خاک عراق گرفتند.
✔
2️⃣ ضرورت دوم بر تداوم جنگ، «تکلیف شرعی»بود. به این معنا که جنگِ ما با صدّامِ کافر و ورود نیروهای ما به خاک عراق، به عنوان جهاد نیست؛ بلکه #دفاع است با هر وسیله ی ممکن و بذل مال و جان و اینکه با توجه به آموزه های قرآن در رابطه با تجاوز نظامی به خاک ممالک اسلامی، متجاوز باید مجازات شود و فساد و تجاوز از بین رفته و دین خدا حاکم شود و هیچ مسلمانی حق ندارد با دشمن متجاوز، «صلح سیاسی» نموده و او را رها کند؛ بلکه باید متجاوز به جزای شرعی و قانونی خود برسد تا دیگر فکر تعدّی و تجاوز به مغز آنان نرسد.
✔
3️⃣ ضرورت سوم، «مسئولیت حقوقی» بود. «احترام به تمامیت ارضی کشورها» و عدم تعرّض به سرزمین دیگران، قانونی است که در منشور سازمان ملل به آن تاکید شده و حتی در صورت تجاوز کشوری به کشور دیگر، حق «دفاع مشروع» برای دولتی که مورد تجاوز قرار گرفته، تبیین شده است.
☆
♡
ادامه دارد عجیییییب...😅
📚 با تخلیص و اختصار از کتاب گرانبها و ارزشمند #ضربت_متقابل نوشته گلعلی بابایی.
📷 عکس: رزمندگان تیپ ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلّم در عملیات الی بیت المقدس.
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🏷 #عملیات_رمضان_ضربت_متقابل 🌿
•
•
◻ با توجه به موارد ذکر شده [در پست قبل] و با در نظر گرفتن دلایل دفاعی، شرعی و حقوقی، بی گمان، «تنبیه متجاوز و گرفتن غرامت»که امنیت سیاسی و اقتصادی را در پی داشت، تنها با«اقدام در زمین»میسر بود و وضعیت حاکم بر نظام بین المللی که حاکمیت زور و عاری بودن از جنبه های عقلایی و انسانی از شاخصههای آن به شمار میآیند، از بستر حقوقی احقاق حق را از بین برده بود.
✔
هدف دیگر از ورود به خاک عراق، رهایی از شرایط «نه جنگ نه صلح»بود که ادامه آن برای ایران بسیار گران تمام شد و دشمن نیز زمان لازم را به دست میآورد.
✔
بالاخره، موضوع مهم دیگری که در ترغیب جمهوری اسلامی برای ورود به خاک دشمن موثر بود، از هم گسیختگی ساختار ارتش عراق و اوضاع نابسامان داخلی این کشور در بهار و آغاز تابستان ۱۳۶۱ بود. پس از فتح خرمشهر، شکاف و عدم انسجام موجود میان مردم، ارتش و حکومت بعثی کاملاً به چشم میخورد و این مسئله، دورنمای روشنی را برای اقدام نظامی ایران ترسیم می کرد.
✔
با در نظر گرفتن عوامل بالا، طبیعی است که طرف برتر، منتظر اقدام های فاقد پشتوانه معتبر و عاری از حاصلی تضمین شده توسطِ واسطهها نمانده، به تنهایی به احقاق حق خود اقدام کند. برای دستیابی به هدف های یاد شده، طی جلساتی که با حضور حضرت امام (ره)، مسئولین سیاسی و فرماندهان نظامی برگزار شد، استقرار در پشت «شط العرب»به عنوان هدف، جهت ورود به خاک عراق تعیین شد و برای تحقق این هدف، اقدام نظامی در دستور کار قرار گرفت.
📚
📋
📩 منبع نوشته: کتاب بسیار ارزشمند و گرانبهای #ضربت_متقابل ، صفحات نورانی ۵۰ و ۵۱
🧾
📧
📸 اطلاعات عکس: رزمندگان #تیپ_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ در عملیات الی بیت المقدس، اردیبهشت ۱۳۶۱
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#علمدار 🚩
🌸
🍃
🌸
🔶 سخنانی از زبان #سردار_سعید_قاسمی در مورد #احمد_متوسلیان و #محمدابراهیم_همت :
✔
... #اسارت حیرت انگیز #حاج_احمد ، کمر مرا هم مثل خیلی از بچه ها شکست. در آن روزها واقعاً احساس پوچی می کردم. احمد برای آدم هایی مثل من، خیلی بیشتر و بالاتر از یک فرمانده ارشد بود. شخصیت این مرد استثنایی، درست مثل یک منشور بود. منشور را دیده ای که چطور بعد از انعکاس نور در آن، طیف های رنگی متفاوتی را از خودش ساطع می کند؟....
#احمد هم برای ما همین حکم را داشت. نور جلال خدا را می گرفت و طیف وسیعی از رنگ ها را به ما می داد. او هم برای ما حکم پدر را داشت، هم معلم و مربی ، هم دوست و برادر ، هم مرشد و اسوه .
به همین دلیل، حس می کردم دیگر بدون حاجی [ #متوسلیان ] چیزی نیستم و در حال حاضر، فقط یک نفر می تواند علمدار ما باشد و بیاید عَلَم احمد را بردارد و آن هم #همت است. البته این واقعیت را هم باید صادقانه اعتراف کنم؛ تا آن وقت، خداوکیلی آدم هایی مثل من، همّت را در آن حد و قواره نمی دیدند که بتواند جای خالی احمد را پر کند. شاید تا پیش از آن ماجرا، خود همت هم در بضاعت شخصی اش نمی دید که روزی از راه برسد که او بیاید و عَلَم احمد را بردارد و به دوش بکشد. چه اینکه طی #عملیات_رمضان ، خودش به کرّات این موضوع را در جلسات ستادی و حتی سخنرانی های توجیهی برای نیروهای تیپ به زبان آورده بود.
🚩
در هر حال، این مشیّت خداست که امور عالم را تدبیر می کند و همین مشیّت هم هست که اقتضا می کند یک ولی برود، تا ولی بعدی بیاید و علمدار امرِ حق شود.
♡
☆
📓 برگرفته از کتاب ارزشمند #ضربت_متقابل ، صفحه ۸۱ و ۸۲ به نگارش گلعلی بابایی.
🤗
❤
📸 شناسنامه عکس: تابستان ۱۳۶۰، روانسر، منطقه سراب (استان کرمانشاه)
از راست: (عباس حاجی زاده، #حاج_همت ، #حاج_احمد_متوسلیان 😍🥰
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💥 #عملیات_رمضان_ضربت_متقابل 💣
🔸️
🔹️
🔸️
⚪ ...امّا گستره حمایت های استکبار جهانی از صدام به این کمک ها ختم نمیشد. آنها وقتی دیدند ایران بر مواضع خود محکم ایستاده، تنها چند ساعت قبل از شروع #عملیات_رمضان دست به حیله دیگری زدند.
▪️
در حقیقت شورای امنیت «سازمان ملل متحد» پس از سکوت سنگین ۲۱ ماه و ۱۵ شبانهروزیِ خود که از فردای صدور قطعنامه ۴۷۹ در ۶ بهمن ماه ۱۳۵۹ در پیش گرفته بود، سرانجام با حمایت آمریکا و به درخواست پادشاهی اردن هاشمی - نزدیکترین متحد عرب صدام در جنگ علیه ایران - در تاریخ ۲۱ تیرماه ۱۳۶۱، قطعنامه شماره ۵۱۴ را به اتفاق آرا صادر کرد. این بار نیز، حامیان قدرتمند صدّام در شورای امنیت، برای مصون نگه داشتن دیکتاتور نورچشمی خود از عواقب جنگ افروزی علیه ایران، از به کار بردن عبارت «جنگ»خودداری ورزیده و واژه خنثای «برخورد» را به کار بردند.
✔
همانگونه که پیداست، هدف شورای امنیت از تصویب این قطعنامه، جلوگیری از ورود نیروهای ایران به داخل خاک عراق، تحت عنوان «به خطر افتادن صلح و امنیت بینالمللی» بود؛ امّا شورا حاضر نبود حداقل شرط ایران برای آتشبس، یعنی "اعلام رژیم بعثی عراق به عنوان [طرف] متجاوز [و آغازگر جنگ] را در قطعنامه بگنجاند و مجازات تجاوزگر را وعده دهد.
🚀
بنابراین، دو روز پس از تصویب قطعنامه ۵۱۴، در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۶۱، جمهوری اسلامی ایران #عملیات_رمضان را آغاز کرد. این عملیات در اطراف بصره و در داخل خاک عراق دنبال شد. ایران با این اقدام، ضمن آنکه از موضع رسمی، قطعنامه جدید شورای امنیت را رد کرد، در عمل، بی اعتنایی خود را به روا داشتن #ظلم_مضاعف بر خود نشان داد. علاوه بر این، تهران جلسات شورای امنیت را نیز تحریم کرد و در آن شرکت نکرد.
🧨
🛬
📚 منبع نوشته: کتاب بسیار ارزشمند و گرانبهای #ضربت_متقابل ، نوشته گلعلی بابایی.
#دفاع_مقدس
#جنگ_ایران_و_عراق
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#علمدار 🚩
🌸
🍃
🌸
🔶 سخنانی از زبان #سردار_سعید_قاسمی در مورد #احمد_متوسلیان و #محمدابراهیم_همت :
✔
... #اسارت حیرت انگیز #حاج_احمد ، کمر مرا هم مثل خیلی از بچه ها شکست. در آن روزها واقعاً احساس پوچی می کردم. احمد برای آدم هایی مثل من، خیلی بیشتر و بالاتر از یک فرمانده ارشد بود. شخصیت این مرد استثنایی، درست مثل یک منشور بود. منشور را دیده ای که چطور بعد از انعکاس نور در آن، طیف های رنگی متفاوتی را از خودش ساطع می کند؟....
#احمد هم برای ما همین حکم را داشت. نور جلال خدا را می گرفت و طیف وسیعی از رنگ ها را به ما می داد. او هم برای ما حکم پدر را داشت، هم معلم و مربی ، هم دوست و برادر ، هم مرشد و اسوه .
به همین دلیل، حس می کردم دیگر بدون حاجی [ #متوسلیان ] چیزی نیستم و در حال حاضر، فقط یک نفر می تواند علمدار ما باشد و بیاید عَلَم احمد را بردارد و آن هم #همت است. البته این واقعیت را هم باید صادقانه اعتراف کنم؛ تا آن وقت، خداوکیلی آدم هایی مثل من، همّت را در آن حد و قواره نمی دیدند که بتواند جای خالی احمد را پر کند. شاید تا پیش از آن ماجرا، خود همت هم در بضاعت شخصی اش نمی دید که روزی از راه برسد که او بیاید و عَلَم احمد را بردارد و به دوش بکشد. چه اینکه طی #عملیات_رمضان ، خودش به کرّات این موضوع را در جلسات ستادی و حتی سخنرانی های توجیهی برای نیروهای تیپ به زبان آورده بود.
🚩
در هر حال، این مشیّت خداست که امور عالم را تدبیر می کند و همین مشیّت هم هست که اقتضا می کند یک ولی برود، تا ولی بعدی بیاید و علمدار امرِ حق شود.
♡
☆
📓 برگرفته از کتاب ارزشمند #ضربت_متقابل ، صفحه ۸۱ و ۸۲ به نگارش گلعلی بابایی.
🤗
❤
📸 شناسنامه عکس: تابستان ۱۳۶۰، روانسر، منطقه سراب (استان کرمانشاه)
از راست: (عباس حاجی زاده، #حاج_همت ، #حاج_احمد_متوسلیان 😍🥰
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#علمدار 🚩
🌸
🍃
🌸
🔶 سخنانی از زبان #سردار_سعید_قاسمی در مورد #احمد_متوسلیان و #محمدابراهیم_همت :
✔
... #اسارت حیرت انگیز #حاج_احمد ، کمر مرا هم مثل خیلی از بچه ها شکست. در آن روزها واقعاً احساس پوچی می کردم. احمد برای آدم هایی مثل من، خیلی بیشتر و بالاتر از یک فرمانده ارشد بود. شخصیت این مرد استثنایی، درست مثل یک منشور بود. منشور را دیده ای که چطور بعد از انعکاس نور در آن، طیف های رنگی متفاوتی را از خودش ساطع می کند؟....
#احمد هم برای ما همین حکم را داشت. نور جلال خدا را می گرفت و طیف وسیعی از رنگ ها را به ما می داد. او هم برای ما حکم پدر را داشت، هم معلم و مربی ، هم دوست و برادر ، هم مرشد و اسوه .
به همین دلیل، حس می کردم دیگر بدون حاجی [ #متوسلیان ] چیزی نیستم و در حال حاضر، فقط یک نفر می تواند علمدار ما باشد و بیاید عَلَم احمد را بردارد و آن هم #همت است. البته این واقعیت را هم باید صادقانه اعتراف کنم؛ تا آن وقت، خداوکیلی آدم هایی مثل من، همّت را در آن حد و قواره نمی دیدند که بتواند جای خالی احمد را پر کند. شاید تا پیش از آن ماجرا، خود همت هم در بضاعت شخصی اش نمی دید که روزی از راه برسد که او بیاید و عَلَم احمد را بردارد و به دوش بکشد. چه اینکه طی #عملیات_رمضان ، خودش به کرّات این موضوع را در جلسات ستادی و حتی سخنرانی های توجیهی برای نیروهای تیپ به زبان آورده بود.
🚩
در هر حال، این مشیّت خداست که امور عالم را تدبیر می کند و همین مشیّت هم هست که اقتضا می کند یک ولی برود، تا ولی بعدی بیاید و علمدار امرِ حق شود.
♡
☆
📓 برگرفته از کتاب ارزشمند #ضربت_متقابل ، صفحه ۸۱ و ۸۲ به نگارش گلعلی بابایی.
🤗
❤
📸 شناسنامه عکس: تابستان ۱۳۶۰، روانسر، منطقه سراب (استان کرمانشاه)
از راست: (عباس حاجی زاده، #حاج_همت ، #حاج_احمد_متوسلیان 😍🥰
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
📙 #معرفی_کتاب 📚
✔
💠
عنوان: #شراره_های_خورشید (کارنامه عملیاتی #لشکر۲۷_محمد_رسول_الله
در عملیات آبی خاکی خیبر - زمستان ۱۳۶۲ )
نویسنده: گلعلی بابایی
نوبت چاپ: سوم، بهار ۹۷
انتشارات: #نشر_۲۷ ( #نشر_بعثت )
تعداد صفحه: ۹۳۶
قیمت: ۴۲ هزار تومان 🌸
.
.
✍ دوستان بزرگوار اگر علاقه مند هستید که بدونید #حاج_همت و لشکرش توی #طلائیه و جزایر مجنون چیکار کرد که از طلائیه، #طلائیه ساخت، بر شما واجب می دونم که این کتاب رو تهیه کنید و به کتابخونه منزلتون اضافه کنید.⚘
.
.
✍ این کتاب سومین کتاب از مجموعه کتاب #حماسه_۲۷ هست که کتاب اول #همپای_صاعقه ( از دی ماه ۶۰ در مریوان تا اسارت حاج احمدآقای متوسلیان در لبنان) هست،
کتاب دوم #ضربت_متقابل (دوران فرماندهی حاج همت در عملیات رمضان) هست و کتاب سوم هم این #شراره_های_خورشید ...✔
.
.
✍ هر سه کتاب رو می تونید با قیمت و تخفیف خیلی خوب از سایت نشر ۲۷ یا همون نشر بعثت که مخصوص #لشکر_۲۷ هستش، سفارش بدید و تهیه کنید.
#کتاب_خوب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
📕 #معرفی_کتاب 📚
📑 نام کتاب: #ضربت_متقابل
✉ کتاب دوم از مجموعه #حماسه_۲۷
📊 کارنامه عملیاتی #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در نبرد رمضان از تیر تا پایان شهریور ۱۳۶۱
✍ نگارش: گل علی بابایی
📱پژوهش: حسین بهزاد
📄 نوبت چاپ: چهاردهم ۱۳۹۳
📰 تعداد صفحات: ۱۰۰۳
📺 اثر برگزیده دوازدهمین جشنواره کتاب سال #دفاع_مقدس در رشتۀ پژوهش✅
📄 کتاب اول این مجموعه #همپای_صاعقه بود که در پست های قبلی خدمتتون معرفی کردیم.
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#علمدار 🚩
🌸
🍃
🌸
🔶 سخنانی از زبان #سردار_سعید_قاسمی در مورد #احمد_متوسلیان و #محمدابراهیم_همت :
... #اسارت حیرت انگیز #حاج_احمد ، کمر مرا هم مثل خیلی از بچه ها شکست. در آن روزها واقعاً احساس_پوچی می کردم. #احمد برای آدم هایی مثل من، خیلی بیشتر و بالاتر از یک #فرمانده_ارشد بود. شخصیت این مرد استثنایی، درست مثل یک #منشور بود. منشور را دیده ای که چطور بعد از انعکاس نور در آن، طیف های رنگی متفاوتی را از خودش ساطع می کند؟.... #احمد هم برای ما همین حکم را داشت. نور جلال خدا را می گرفت و طیف وسیعی از رنگ ها را به ما می داد. او هم برای ما #حکم_پدر را داشت، هم #معلم و #مربی ، هم #دوست و #برادر ، هم #مرشد و #اسوه .
به همین دلیل، حس می کردم دیگر بدون حاجی [ #متوسلیان ] چیزی نیستم و در حال حاضر، فقط یک نفر می تواند #علمدار ما باشد و بیاید #عَلَم احمد را بردارد و آن هم #همت است. البته این واقعیت را هم باید صادقانه اعتراف کنم؛ تا آن وقت، خداوکیلی آدم هایی مثل من، #همّت را در آن حد و قواره نمی دیدند که بتواند جای خالی #احمد را پر کند. شاید تا پیش از آن ماجرا، خود #همت هم در بضاعت شخصی اش نمی دید که روزی از راه برسد که او بیاید و عَلَم #احمد را بردارد و به دوش بکشد. چه اینکه طی #عملیات_رمضان ، خودش به کرّات این موضوع را در جلسات ستادی و حتی سخنرانی های توجیهی برای نیروهای تیپ به زبان آورده بود.
در هر حال، این مشیّت خداست که امور عالم را تدبیر می کند و همین مشیّت هم هست که اقتضا می کند یک #ولی برود، تا #ولی بعدی بیاید و #علمدار امرِ حق شود.
📓 برگرفته از کتاب #ضربت_متقابل ، صفحه ۸۱ و ۸۲
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat