چطور می توانیم در این اوضاع اقتصادی به #آرامش و #خوشبختی برسیم؟
در این روزها اکثرا حرف از #گرانی و #ناامیدی و از عهده ی مخارج زندگی بر نیامدن است.
اما تا چه اندازه واقعیست؟
به نظرم:
تا حدی که خود ما اجازه بدهیم! این حرف ها واقعی می شوند.
ذهن ما تصمیم می گیرد احساس خوبی داشته باشیم یا خیر. فردی که #کنترل_ذهن دارد حتی با یک لبخند ساده احساس #خوشبختی می کند یعنی خودش تصمیم می گیرد شاد باشد یا غمگین.
همه چیز به #زاویه_دید ما بر می گردد
یک نفر خوشبختی را در داشتن ویلا و ماشین و ثروت می داند و دیگری حتی با دیدن یک شاخه گل با خواندن یک #کتاب احساس خوشبختی می کند.
ذهن شما تصمیم می گیرد آرامش را #بیافریند یا خیر.
تصور کنید دو نفر را که از لحاظ مسائل مالی در یک طبقه اند به رستورانی می روند هردو کوبیده سفارش می دهند یکی تا پایان خوردن غذا به این فکر می کند چرا انقدر گرانیست؟ چرا گوشت آنقدر گران شده و... دنبال مقصر می گردد
دیگری از غذای خود #لذت می برد نه اینکه نسبت به مسائل جامعه بی تفاوت باشد اما ذهن خود را #کنترل می کند و در واقع دچار حل مشکل است.
کلام آخر:
احساس خوشبختی را خودمان خلق می کنیم نه #شرایط_موجود و اینکه این احساس خوشبختی شرایط موجود را #تغییر خواهد داد.
✍نوشتاری براساس گفتار#دکتر_ابراهیم_رزاقی
@zarrhbin
🔘 ترس...‼️
📌این قصه یکی از قصه های طولانی #دکترپاپلی است که در ابتدای جلّد سوم کتاب شازده ی حمام آمده است که واقعاً حیف است اگر بخواهم آن را خلاصه کنم، چون ممکن است حق مطلب ادا نشود. بنابراین تمام و کمال برایتان می نویسم؛ فقط خواهشاً هرگونه قضاوت و نتیجه گیری را بگذارید برای پایان قصه که شاید بعد از چند هفته به اتمام برسد.
🍂 در سال ۱۳۹۱ مادرم ۸۸ سال دارد. البته وقتی پای سن و سال به میان می آید، مادرم طوری صحبت می کند که انگار ۵ سال قبل از من به دنیا آمده است. خودش می گوید موقع ازدواج ۱۶_۱۵ سال داشته است. ۸ سال بعد از #ازدواجش مرا به دنیا آورده است، #خدا را شکر در ۸۸ سالگی روحیه اش خیلی خوب است. مادر هر روز بعدازظهر از #یزد به من تلفن می کند، اصرار دارد خودش به من تلفن کند.
🖋تقریباً هر روز #مواظب خورد و خوراک من هست. هر روز می گوید #سردی نخور؛ کاهو، کلم، ماست و به خصوص گوشت گاو نخور. #معتقد است سردی برای من سم است. مدام می گوید تو بچه ی #تریاک هستی؛ پدرت تریاکی بوده است. آدمی که #نطفه ی تریاک است سردی، بخصوص گوشت گاو نباید بخورد، من هم گاهی سربه سرش می گذارم، می گویم امروز گوشت گاو همراه با ماست و سالاد کاهو، کلم و خیارسبز خوردم.
🍂 او می گوید مادر "نا، نا" این ها را نخور، سردیت می کند، #عصبی می شوی، #کنترل از دستت در می رود تو هم #اهل_دعوا نیستی؛ #قلمت را بر می داری و روی کاغذ هر چه #دلت می خواهد، #می_نویسی. مادرم راست می گوید، اگر من توی این جلد #خاطراتی نوشتم که عده ای خوششان نیامد، #تقصیر سردی است؛ هر چه نوشتم مربوط به سردی است. زیر سر خیارسبز، ماست و گوشت گاو است، البته سعی می کنم آن قدر سردی نخورم که #فلج شوم. خودتان بهتر می دانید برای رفع سردی باید #نبات خورد نبات یزد هم یکی از بهترین نبات های دنیا است.
🖋 مادرم هر روز می گوید #بنویس، یزدی ها خیلی آدم های خوبی هستند، خیلی خیّرند. ۵۰ سال قبل آقای هراتی، رسولیان، صراف زاده در سرمای #زمستان به مردم لحاف و تشک و ذغال می دادند. مادرم می گوید #بنویس، آقای حاج محمدحسین برخوردار، #مسجدی به آن خوبی ساخت. #بنویس، آقای رسولیان در تهران برای دانشجویان خوابگاه ساخت. حاج محمد صفار، روضه خوانی ها می کرد. آسیدمحمدآقا آب شرب شهر را مجانی می داد، بعد هم حسینیه ای عالی ساخت. #بنویس، آقای کراوغلی رئیس کارخانه ی اقبال بود و به #کارگران می رسید.
🍂 #بنویس آقای مسعودی آب انبار ساخت. آقای سید محمود عاشق مدینه هم بانی شد و آب انباری ساخت. #بنویس، خان بهادر چه کارهای خوبی کرد. #بنویس خانواده های امین و گرامی و آگاه چه خدمات مهمی به یزد و کرمان و رفسنجان کردند. او به من می گوید مگر خودت نمی گویی آقای مهندس سید حمید گرامی به کارهای #فرهنگی تو کمک می کند. مگر نمی گویی ۲ سال آزگار حقوق ۶ نفر کارمند تو را داد. کارمندانی که در #کتاب_نوشتن به تو کمک می کردند. خوب این کارهای خوب را #بنویس.
🖋مادرم می گوید #بنویس عمو میرزا علی اکبر مقتدری کارهای خوب می کرد. #بنویس آقای عباس استادان به #مردم و پاسبان ها عیدی می داد و کارهای خوب می کرد. #بنویس، زرتشتی ها چندتا #مدرسه ساختند و #مردمان خیلی خوبی هستند. #بنویس یهودی های بازار خان چقدر مردمِ #درستکاری بودند.#بنویس همسایه های ما همه آدم های پول دار و ثروتمندی بودند. #بنویس حاج محمد وزیری چقدر زحمت کشید تا #کتابخانه ی وزیری را ساخت. #بنویس ما پول دار بودیم، هیچ کم و کسری نداشتیم. #بنویس، یزدی ها خیلی مومن و #باخدا بودند و هستند و خواهند بود. #بنویس، یزد #بهترین شهر عالم بوده، هست و خواهد بود.
👇👇👇👇
#فلسفه_حجاب 2
✅ حجاب؛ آزادی بخشِ فعالیت های اجتماعی!
🔰حامد کمالی اردکانی
🔸یکی از مهمترین مواردی که به عنوان فلسفه حجاب می توان ذکر کرد به #اثر_اجتماعی آن بر می گردد. حجاب و برهنگی چه اثر اجتماعی دارد؟..
اینجاست که این مساله مطرح می شود که اساسا #حجاب یک عمل فردی است یا اجتماعی؟! آیا زن می تواند در پوشش خود هرجور که خودش میخواهد و می پسندد -بدون درنظرگرفتن لوازم و آثار اجتماعی آن- رفتار کند؟...
🔸حقیقت آن است که حجاب یک عمل فردی- اجتماعی و چه بسا تاثیر اجتماعی انجام یا ترک آن بیش از آثار فردی آن باشد و لذا دین اسلام اینقدر در خصوص حجاب سختگیری کرده است. حجاب در اسلام یعنی ایجاد #حریم بین زن و مرد در جامعه برای #آزادی از غرائز که مانع فعالیت اجتماعی اند!
🔸اجتماع محل رفع و رجوع کارهای روزمره انسانهاست...جامعه محل فعالیت و کار و تلاش و تکاپو برای فعالیت های اقتصادی،
پیشرفت و توسعه و تعالی است و این فضا محقق نمی شود مگر با #کنترل و مدیریت غریزه. برای #مدیریت_غریزه باید هم مردان خود را کنترل کنند و هم زنان #زمینه_ارتباط را فراهم نکنند.
زن با حجاب خود در واقع به مرد کمک میکند تا در دام هوس نیفتد و اگر این نگاه ترویج شود حجاب در واقع نوعی #خیررسانی به مردان و در نهایت یکی از بزرگترین عوامل #حفظ_اجتماع از سقوط محسوب می شود.
🔸وجود حجاب و حریم بین زن و مرد در جامعه باعث از بین رفتن زمینه های گناه، #کم_شدن_التهاب بین دختران و پسران و در نهایت باعث رسمی شدن هرچه بیشتر روابط می گردد. طبیعی است که در چنین جامعه ای مسیر حرکت به سمت پیشرفت و فعالیت و کار و تکاپو #هموارتر است.
🔻بی دلیل نیست در بعضی از #جوامع_غربی پوشش رسمی برای #زنان_شاغل به صورت قانون در آمده است زیرا به تجربه دریافته اند که با رسمیت پیدا کردن زنان و محدود شدن زمینه های جذابیت برای مردان، راندمان کاری بالاتر می رود و بی سبب نیست که #دشمنان اینقدر برای از بین بردن این واجب فردی- اجتماعی با رسانه و فیلم و سایر ابزارهای مدرن -از #ترویج_بدحجابی و #عادی_سازی در روابط زن و مرد تا طرح مسائل حاشیه ای چون #حجاب_اجباری- هزینه می کنند.
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
#فلسفه_حجاب 2 ✅ حجاب؛ آزادی بخشِ فعالیت های اجتماعی! 🔰حامد کمالی اردکانی 🔸یکی از مهمترین مواردی ک
#فلسفه_حجاب 3
✅ حجاب؛ گرمابخش کانون خانواده!
✍حامد کمالی اردکانی
🔸تصور کنید وقتی مردان از خانه خارج می شوند با انواع و اقسام جلوه گری ها از جانب زنان جامعه روبرو شوند، از آنجا که #نیروی_غریزه در مرد بسیار قوی است و طبعا همه افراد جامعه #یوسف نیستند تا حتی در شرایط محرک هم بتوانند به خدا پناه ببرند و از لغزش مصون باشند؛ در چنین فضایی کاملا طبیعی است که مردان به زنان نگاه کنند و ارتباطاتی ایجاد شود و #رابطه، بخصوص اگر مداوم باشد علاقه و #محبت می آورد.
🔸در این شرایط که مردان در جامعه و در محیط اشتغال خود با زنان #ارتباط_گرم و صمیمی برقرار کردند طبعا #روابط_خانوادگی آنها رو به سردی می گراید. این مساله کاملا طبیعی است و علم #روانشناسی نیز تأیید می کند که هرچه مردان، بیرون از محیط خانواده، خود را از #جاذبه_های_زنانه محروم کنند از کانون خانواده خود بیشتر #لذت می برند. اساسا لذت بردن انسان ارتباط زیادی با #محرومیت های او دارد. هرچه انسان نسبت به چیزی محروم باشد پس از رسیدن به آن احساس لذت بیشتری می کند. این #قاعده_عالم_دنیاست...
🔸وقتی مرد در روابط خانوادگی #سرد شد طبیعتا به همسرش کمتر محبت می کند. وقتی محبت مرد کم شد زن نیز به تدریج نسبت به نیازهای اساسی مرد یعنی #نیاز_جنسی و #اقتدار بی توجه می گردد. این #بی_توجهی آقا به خانم و متقابلا خانم به نیازهای آقا مدام ادامه می یابد تا اینکه کانون گرم خانواده را به یک #زندگی_اداریِ_بی روح تبدیل می کند. فضایی که دیگر نمی توان چیزی به نام #آرامش و #سکون در آن یافت یعنی آن عنصری که از نظر #قرآن هدف تشکیل زندگی بود به طور کلی از بین رفته و زن و شوهر بیشتر همدیگر را مانعی بر سر راه خود می بینند. تصور کنید این فضا برای #تربیت_فرزند چقدر نامساعد است. زیرا رکن اصلی تربیت، زن است اما بی توجهی های آقا، زن را بدل به یک #گل_پژمرده کرده است.
🔸در این فضا #نقطه_تمرکز توجهات مرد، بیرون از کانون خانواده - که در بسیاری از موارد حتی به #وصال هم منتهی نمی شود- است و طبعا محبت خود را بیرون از کانون خانواده خرج می کند. از طرفی به لحاظ #عاطفی و #جنسی نه در خانواده و نه در بیرون از خانواده به طور کامل ارضا نمی گردد لذا این عدم آرامش به شکل #خشونت در منزل نمود پیدا می کند.
🔸همه این مسائل و مشکلات بخاطر عدم رعایت حریم بین زن و مرد است که زن باید برای حفظ حریم #حجاب داشته باشد و مرد هم باید نگاهش را #کنترل کند. حجاب برای حفظ حریم است نه برای آنکه زن زندانی شود یا از مزایایی محروم شود. زن، با حجاب از هیچ مزیتی محروم نمی شود که مزیت های بسیار زیادی هم به او میرسد. اگر زنان در بیرون از محیط خانه، #حجاب خود را رعایت کنند #زمینه_ارتباط مردان با زنان در حد زیادی کاهش می یابد و طبعا مردان در همان کانون خانواده به تمتعات جنسی و نیازهای عاطفی خود می پردازند و مردی که در خانه ارضا شود خارج از خانه دیگر به دنبال #عیاشی و #هرزگی نیست، محبت خود را برای خانواده خرج می کند و این کانون گرم، هم رشد دهنده زن و مرد است و هم بهترین بستر و زمینه برای #تربیت_فرزند.
🔸بنابر این، یکی از فلسفه های مهم حجاب آن است که غیرمستقیم به #استحکام_پیوند_خانواده کمک می کند و وقتی خانواده ها سالم بمانند طبعا جامعه، جامعه سالم و صالحی خواهد بود. لذا اگر می بینیم که دین اسلام، حجاب را به عنوان یک #واجب_فقهی و نه صرفا موعظه ای اخلاقی معرفی میکند، اگر اسلام روی این مسأله #حساسیت_ویژه ای دارد، بخاطر اهمیت بالای آن و نقش ویژه ای است که در سلامت روحی و روانی فرد، خانواده و اجتماع دارد.
🔻به اطراف خود نگاه کنیم.
آیا همین مساله عدم رعایت حریم بین زنان و مردان بسیاری از خانواده ها را ویران نکرده است؟
تا کی میخواهیم با #مسائل_حیاتی و حساس زندگی، برخورد #سلیقه_ای و #سیاسی داشته باشیم؟...
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
📌 آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان #اشرفقندهاری، که مادر جون نامیده میشد... 👇👇👇👇👇👇👇👇 @za
📌 آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان
#اشرفقندهاری، که مادر جون نامیده میشد...
کمتر ایرانی است که نام #آسایشگاهکهریزک را نشنیده باشد اما شاید متاسفانه کمتر ایرانی باشد که نام «اشرف قندهاری» به گوشش خورده باشد. نام نیکویی که به تعبیر سعدی بهتر از «سرای زرنگار» است.
🖇 #اشرفقندهاری (بهادرزاده) در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در شهر #مشهد به دنیا آمد. پدرش «حاج محسن قندهاری» از #تاجران سرشناس و خوشنام بازار بود. اشرف هشت ساله بود که به تهران مهاجرت کردند و او درهفده سالگی ازدواج کرد.
🖇اشرف قندهاری در سال ۱۳۵۲ گروه #بانواننیکوکار را به راه انداخت.
هماکنون بیش از ۴ هزار بانوی نیکوکار به صورت مستمر در طول ماه با هم همکاری میکنند.
🖇زمانی آسایشگاه کهریزک توسط دکتر #محمدرضاحکیمزاده تاسیس شد، اشرف قندهاری به یاری او شتافت.
اشرف قندهاری که به او #مادرجون میگفتند
کهریزکی که امروزه #کهریزک است اگر بانوی خیری مانند اشرف قندهاری نداشت هرگز به اینجا نمیرسید.
🖇ساعت کهریزک را سالها به عقب برمیگردانیم.
در یک شب زمستانی که میرفت زمهریر هوا شکسته شود و بهار از راه برسد، اشرف قندهاری به #دانشآموزاننیازمند رسیدگی میکرد. پدر یکی از دانشآموزان بمنزل خانم قندهاری میرود و میگوید که کارگری ساده است که با همسر و پنج فرزند خود زندگی میکند. مادرش نیز با آنها زندگی میکرد. مادر بدلیل سالخوردگی توان #کنترل خود را نداشت و این امر موجب شده بود که همه از خانه #گریزان بشوند. اشرف قندهاری با پرسوجو نام یک #آسایشگاه را سراغ میگیرد که درمییابد آسایشگاهی حوالی #کویرنمکقم وجود دارد و نشانی آنجا را به پدر دانشآموز میدهد. مرد کارگر روز بعد سراغ اشرف خانم میرود و از او میخواهد که همراهاش بیاید. اشرف قندهاری ماجرا را اینگونه تعریف میکند:
🖇صدای آن مرد مدام در گوشم بود. با شوهر و دخترم راه افتادیم و هرچه میرفتیم و میپرسیدیم میگفتند همین مسیر را برو تا بمحل #بو برسی! من تا آن روز نه #معلول دیده بودم، نه #سالمند . نمیدانستم وقتی کنترل ادرار یا مدفوع ندارند یعنی چه؟
به زمینی هزارمتری رسیدیم . کوهی #زباله در حیاط بود و دو اتاق #خرابه در گوشهای که میگفتند دکتر #حکیمزاده بیماران و نیازمندان را بآنجا میآورد تا حداقل سرپناهی داشته باشند و غذایی.
🖇او میافزاید: آنروز را از یاد نمیبرم. گوشهای گوسفند میکشتند. گوشهای ماهی پاک میکردند و با #آبکثیفچاه آنرا میشستن و بعنوان ماهی شب عید برای مریضها میپختند. #بویتعفن بسیار شدیدی پخش بود و تا دست دراز میکردی که آدمهای معلول و سالمند و نیازمند افتاده را بلند کنی شپش از دستت بالا میرفت. مار و عقرب هم در هر گوشهای از اتاق میخزید!
🖇روز بعد اشرف قندهاری به دیدار دکتر حکیمزاده میرود. دکتر حکیمزاده به او پیشنهاد میکند که بآنجا سروسامانی بدهد. اگر توصیف آنچه خواندید را کنار آنچه امروز درکهریزک میبینید بگذارید به کار بزرگ و توانمندی اشرف قندهاری پی میبرید.
یک #شهر بنام کهریزک که ۴۸۰هزار مترمربع وسعت دارد که در ۲۲۰هزار مترمربع آن ۲۸بخش برای نگهداری از #سالمندان و مبتلایان مبتلا به بیماری #اماس درنظر گرفته شده است.
آسایشگاه کهریزک امروز #فروشگاه و #بیمارستان و #مدرسه دارد.
اشرف همه داراییهای شخصی و بیش از چهل سال از عمر خودرا وقف امور خیریه کرد.
آسایشگاه کهریزک بعنوان یک #موسسهخوشنام بطور کامل غیرانتفاعی اداره میشود و کمکهای مردمی وخیرین آنرا سرپا نگهداشته است.
دوستداران اشرف قندهاری و معلولان و سالمندان بسیاری به اشرف قندهاری #مادرجون میگفتند .
#اشرفقندهاری،
در سن ۹۱ سالگی در 4 اسفندماه سال ۱۳۹۵ در تهران درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی🖤
@zarrhbin
❌❌❌
📌دیواری کوتاهتر از #رسانه پیدا نکردهاند
نمیتوانند شهر و مشکلات شهری را مدیریت کنند ، #رسانه را به سکوت دعوت میکنند
نمیتوانند #بحران ها را رفع کنند ، #رسانه را محدود می کنند
نمی توانند فضای سیاستزده و خفقان گرفته شهر را #کنترل کنند ، #رسانه را بایکوت میکنند
و چه خوب #رسانه را قربانی اهداف خود میکنند
آری اینجا #اردکان است
مهد علما و فضلا
دیار آزادی بیان و اندیشه
و سرزمین گفتگوی تمدنها
@zarrhbin
🌷یَارَبَّ المَهْدِیــــــٖ
🌹 عَنْ رَسُولِ اَللّٰهِ «صلّی اللّه علیه وآله»:
💪#انسان_قوی و قدرتمند کسی نیست که مثلاً در کُشتی پیروز میدان بشود، بلکه به کسی قوی باید گفت که در #هنگام_خشم بتواند خودش را #کنترل کند.
😇در این صورت خدای متعال بر خود #دوستیِ با او را #واجب میکند.
🍃کسی که خدا او را دوست بدارد؛ بالاخره باهاش راه می آید و گناهان و خطاهایش را هم میبخشد و از او دستگیری می کند.
🔊 حجّت الاِسلام والمسلمین سیّد اسماعیل شاکر.
🗓۱۰/آبان/۱۴۰۰.
💠 دوشنبه بعد از نماز عشاء.
🕌 مسجد زیرده.
@zarrhbin