#ذی_الحجه
#خاتم_بخشی
#عید_مباهله
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که وزن حلقه انگشتری که حضرت علی (علیه السلام) به فقیر داد، چهار مثقال
و وزن نگین آن پنج مثقال
و جنس آن نگین، یاقوت سرخ بوده
و بهای آن با مالیات شام (۳۰۰ بار شتر نقره و ۴ بار شتر طلا) برابری میکرده است.
این انگشتر برای مروان بن طوق بود که در جنگ به دست حضرت (امیرالمومنین) علی (علیه السلام) کشته شد.
حضرت علی انگشتر آن را به عنوان غنیمت جنگی نزد پیامبر (صلی الله علیه و اله) برد. پیامبر نیز آن را به او هدیه داد.
البرهان، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۳۲۶-۳۲۷؛
مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۲۵۹-۲۶۰
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_صوفیه
#بیستم_و_چهارم_ذی_الحجه
#عید_مباهله
در روز ۲۴ ذی الحجه
خداوند متعال ، مولای ما امیرالمومنین صلوات الله علیه رو نفس نفیس حضرت رسول صلی الله علیه و آله معرفی فرمود.
آیه ۶۱ سوره آل عمران
بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمومنین علی صلوات الله علیه است.
این عید بر کام تک تک شما گوارا
اسعد الله ایامکم
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_صوفیه
#سوء_خُلق
#طلسم
#توهم
#گوشت
#صوفیه
گاهی "بدخُلقی" و یا "اختلال روحی" ربطی به سِحر و #طلسمها ندارد، بلکه انسان در اثر ترک برخی مواد غذایی مبتلا به موارد مذکور میگردد. در آموزههای دینی، اهمیت به خوراک و تأمین قوای بدن بسیار پررنگ است که در اینباره روایات زیادی وجود دارد. مکتب تشیع با #چله_نشینی و رياضات جسمی و #غیر_شرعی بشدت مخالف است، اما مکتب صوفیه بشدت چلهنشینی و رياضات جسمی را تأیید و ترویج میکند. یکی از موارد اختلافی بین شیعه و صوفیه بحث اهمیت به "خوردن گوشت" است. طبق روایات ما:
"هرکس چهل روز گوشت نخورد، بد اخلاق میشود و باید در گوشش اذان گفت." و این مهم تا بدان جا تأکید شده که فرمودند: "هرکس نتوانست تا چهل روز گوشت تهیه کند، قرض کند و گوشت بخرد، خداوند متعال قرض او را ادا میکند."
(الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۶ ص ٣٠٩)
اما در صوفیه، برای رسیدن به برخی اهداف و قدرتهای #شیطانی، نه تنها یک چله، بلکه باید چندین چله متوالی خوردن گوشت را ترک کرد. (و ترک مواردی دیگر مثل جماع و لبنیات و میوه و ... که فعلا بحث ما روی ترک گوشت است.) آنان میدانند که انسان با ترک گوشت چه عذابی را متحمل میشود، لذا معتقدند با نخوردن گوشت که مبارزهای سخت با نفس است، روح قوی میگردد. همینجاست که آنان شرع و عقل را زیرپای نهادند، و در دام شیطان گرفتار آمدند. کجای دین ما دستور آمده که جسم خود را از حلالترین و قویترین خوراکها به بهانه سیر و سلوک و زهد و ریاضت، محروم کنیم؟ بلکه ریاضت در مکتب تشیع، در واقع همان پرهیز از حرام، و انجام دستورات الهی است، نه نهی از حلال، و انجام أعمال خلاف سنت و عقل! آیا اهل بیت علیهم السلام که اعقل و اعلم و أفضل در عوالم وجودند، معاذالله به اندازه صوفیان آگاه نبودند؟! که اینهمه تأکید بر خوردن گوشت میفرمودند و خود نیز استفاده میکردند و گاهی دستور میدادند که گوشت را "کباب" کنید تا بدن قوی گردد.
(الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۶ ص ٣١٨)
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_صوفیه
#تبرّک_جويى
#درب_مسجد
#درب_حسینیه
#بوسیدن_منبر
حكم تبرّك جستن و بوسيدن و كشيدنِ دست بر منبرها و دربهای مساجد و حسينيهای كه به نام اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام است چيست؟
آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله:
اين اعمال، براى اظهار علاقه و محبّت است. بوسيدن منبر نسبت به منبر رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه بالخصوص در آداب زيارت آن بزرگوار وارد شده و در غير آن هم، چون منبر جاى رسول خدا و ائمه عليهم السلام و مقام ارشاد و بيان اصول و فروع دين است، بوسيدن آن مستحسن است، و درب مسجد به جهت انتساب آن به خداوند و درب حسينيه براى انتساب به حضرت سيدالشهداء عليه السلام است؛ و دليل اين امور، فطرت شخص مؤمن و معتقد است. شما، طفل خود را مى بوسيد و ممكن است اگر فرزند شما از شما دور شده باشد، لباس و اشياء متعلّق به او را ببوسيد. دليلش چيست؟ آيا اين عمل احتياج به آيه و روايت دارد، يا يك امر طبيعى است؟ مورد سؤال نيز چنان كه شرح داده شد چنين است.
معارف دین، ج ٣ ص ١٠٧
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#کربلا
#زیارت
#مداومت
امام صادق علیه السلام فرمودند:
كربلا را زيارت كنيد! و آن را ترک نكنيد؛ زيرا اين سرزمين بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.
بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَارِثٍ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: زُورُوا كَرْبَلاَءَ وَ لاَ تَقْطَعُوهُ فَإِنَّ خَيْرَ أَوْلاَدِ اَلْأَنْبِيَاءِ ضُمِّنَتْهُ.
کامل الزيارات، ج ۱، ص ۲۶۹
#کاش_شبی_در_حرمت_گریه_کنم.
#قرآن
#اهلبیت علیهم السلام
#ابرار
عَنْ مُحَمَّدِبْنِالْحَنَفِیَّهًِْ عَنِ الْحَسَنِبْنِعَلِیٍّ (علیه السلام) قَال
کُلُّ مَا فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ الْأَبْرارَ فَوَ اللَّهِ مَا أَرَادَ بِهِ إِلَّا عَلِیَّبْنَأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ أَنَا وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) لِأَنَّا نَحْنُ أَبْرَارٌ بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ قُلُوبُنَا عَلَتْ بِالطَّاعَاتِ وَ الْبِرِّ وَ تَبَرَّأَتْ مِنَ الدُّنْیَا وَ حُبِّهَا وَ أَطَعْنَا اللَّهَ فِی جَمِیعِ فَرَائِضِهِ وَ آمَنَّا بِوَحْدَانِیَّتِهِ وَ صَدَّقْنَا بِرَسُولِهِ.
امام حسن صلوات الله علیه :
هرچه در قرآن مجید لفظ إِنَّ الْأَبْرارَ هست به خدا سوگند! جز علیّبنابیطالب و فاطمه و من و حسین (علیهم السلام) کسی دیگری را منظور نکردهاند.
زیرا ما پاکان و نیکان از نظر پدرها و مادرانیم و دلهای ما شیفتهی اطاعت خدا و نیکوکاری است و از دنیا و علاقه به آن بیزار است و در تمام فرایض و واجبات خدا را اطاعت نمودهایم و به یکتایی او ایمان داریم و پیامبرش را تصدیق نمودهایم.
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#امامت
#نبوت
#وحدانیت
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
هركس پس از من امامت على را انكار كند،مانند كسى است كه در دوران حيات من،پيامبرىام را انكار مىكند
و هركس چنين كند،ربوبيت حق را انكار كرده است.
عنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ :
مَنْ أَنْكَرَ إِمَامَةَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَعْدِي كَانَ كَمَنْ أَنْكَرَ نُبُوَّتِي فِي حَيَاتِي
وَ مَنْ أَنْكَرَ نُبُوَّتِي كَانَ كَمَنْ أَنْكَرَ رُبُوبِيَّةَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
الأمالی (للصدوق) ج1ص656
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#انفاق
#اطعام
#ایثار
از حضرت امام_کاظم علیهالسلام روایت شده است که فرمودند:
«از صرف مال و دارائیت در راه طاعت و رضای پروردگار دریغ مکن، که (برایت شرایطی پیش خواهد آمد و) ناچار خواهی شد دو برابر آن را در راه معصیت و نافرمانی خدا صرف کنی!»
«قَالَ الامام الکاظم علیهالسلام: إِيَّاكَ أَنْ تَمْنَعَ فِي طَاعَةِ اللَّهِ فَتُنْفِقُ مِثْلَيْهِ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ.»
تحف العقول ج1 ص408
بحار الانوار ج۷۵، ص۳۲۰
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_صوفیه
#حماد_بن_عیسی
#منزل
#همسر
#فرزند
#خدمتکار
#حج
[قرب الإسناد] مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَی عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه) بِالْبَصْرَةِ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ ادْعُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یَرْزُقَنِی دَاراً وَ زَوْجَةً وَ وَلَداً وَ خَادِماً وَ الْحَجَّ فِی كُلِّ سَنَةٍ قَالَ فَرَفَعَ یَدَهُ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْ حَمَّادَ بْنَ عِیسَی دَاراً وَ زَوْجَةً وَ وَلَداً وَ خَادِماً وَ الْحَجَّ خَمْسِینَ سَنَةً قَالَ حَمَّادٌ فَلَمَّا اشْتَرَطَ خَمْسِینَ سَنَةً عَلِمْتُ أَنِّی لَا أَحُجُّ أَكْثَرَ مِنْ خَمْسِینَ سَنَةً قَالَ حَمَّادٌ وَ قَدْ حَجَجْتُ ثَمَانِیَ وَ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ هَذِهِ دَارِی قَدْ رُزِقْتُهَا وَ هَذِهِ زَوْجَتِی وَرَاءَ السِّتْرِ تَسْمَعُ كَلَامِی وَ هَذَا ابْنِی وَ هَذِهِ خَادِمِی وَ قَدْ رُزِقْتُ كُلَّ ذَلِكَ فَحَجَّ بَعْدَ هَذَا الْكَلَامِ حَجَّتَیْنِ تَمَامَ الْخَمْسِینَ ثُمَّ خَرَجَ بَعْدَ الْخَمْسِینَ حَاجّاً فَزَامَلَ أَبَا الْعَبَّاسِ النَّوْفَلِیَّ فَلَمَّا صَارَ فِی مَوْضِعِ الْإِحْرَامِ دَخَلَ یَغْتَسِلُ فَجَاءَ الْوَادِی فَحَمَلَهُ فَغَرِقَ فَمَاتَ رَحِمَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاهُ قَبْلَ أَنْ یَحُجَّ زِیَادَةً عَلَی الْخَمْسِینَ وَ قَبْرُهُ بِسَیَالَةَ.
حماد بن عیسی نقل کرده، به محضر موسی بن جعفر (امام کاظم صلوات الله علیه) در بصره رسیدم و به ایشان عرض کردم: فدایت شوم! از خداوند بخواهید به من خانه و زن و فرزند و خادم روزی کند و هر سال به من توفیق انجام حج بدهد. گوید پس امام دستش را بلند کرد و فرمود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْ حَمَّادَ بْنَ عِیسَی دَاراً وَ زَوْجَةً وَ وَلَداً وَ خَادِماً وَ الْحَجَّ خَمْسِینَ سَنَةً»
{یعنی: خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و به حماد بن عیسی خانه و زن و فرزند و خادم و توفیق پنجاه سال حج روزی کن!}
حماد نقل کرده، از اینکه فرمودند پنجاه سال، فهمیدم که بیشتر از پنجاه سال نمیتوانم به حج روم. حماد گوید: تا به حال چهل و هشت حج گزارده ام و این خانه من است که به من روزی داده شده و این همسرم است که پشت پرده سخن مرا میشنود و این پسرم است و این هم خدمتکارم که همگی به من روزی شد. او بعد از نقل این جریان دو بار دیگر به حج رفت و تعداد حجهای او به پنجاه رسید. برای حج پنجاه و یکم با ابوالعباس نوفلی همسفر بود. وقتی به محل احرام رسید، از دره پایین رفت تا غسل کند، سیلی او را برد و قبل از اینکه حج پنجاه و یکم را انجام دهد، غرق شد و مرد. خداوند ما و او را رحمت کند، قبل از اینکه بیش از پنجاه حج بگزارد، مرد و قبرش در سیاله است.
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 48 صفحه 47 حدیث 36
#اللهم_عجل_لولیک_الغریب_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کربلای_معلی
#حرم_مطهر
آماده سازی روضه منوره حضرت ابوعبدالله الحسین صلوات الله علیه برای محرم الحرام ۱۴۴۵ هجری قمری
#کاش_شبی_در_حرمت_گریه_کنم.
#منکر_ولایت
#آب_سوزان
#جهنم
#زنا
قَالَ الإِمَامُ البَاقِرُ علیه السلام:
إِنَّ عَدُوَّ عَلِیٍّ عَلَيْهِ السَّلَام لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّی یَجْرَعَ جُرْعَةً مِنَ الْحَمِيمِ (الْجَحِيمِ)؛ وَ قَالَ:
سَوَاءٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ هَذَا الْأَمْرِ صَلَّى أَوْ زَنَى.
حضـرت امـام باقـر علیه السّلام فرمودند:
به راستی که دشمن علی علیه السّلام از دنیا نمی رود تا این که جرعه ای از حمیم بنوشد؛ و فرمود:
برای مخالف این امر ، فرقی نمی کند و یکسان است نماز بخواند یا زنا کند.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال باب عقاب ناصب، حديث ۱۷
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_صوفیه
#ذی_الحجه
#امام_عصر علیه السلام
#عمره_مفرده
#نرجس_خاتون علیهاالسلام
#سبد_خرما
#طواف_مستحبی
حاج محمد که از صلحا بود گوید: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان انجام بدهم و از بی بی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم.
طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بی حال شدم.
حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشته اند و آقایی هم آن بالا نشسته است که نمی شود چشم از او برداشت.
خیلی فوق العاده است و برای بقیه صحبت می کند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه کرد؛ چون خیلی بی حال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم..
آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید»
یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛ شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه میکنند و تبسم میکنند.
بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمره ای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول میکند ان شـاء الله».
یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم:
«اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد...»
کمال الدین، ج۲ ص۶۷۰
#اللهم_عجل_لولیک_الغریب_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#دو_طرف_دعوا
#بر_حق
#ابن_عالیه
#شیعه
#لعن_شیخین
ابن ابی الحدید معتزلی گوید: "ابن عالیه حنبلی" از ساکنان منطقه "قطفا" در غرب بغداد برایم ماجرایی نقل کرد که چندین شاهد عادل نیز بر صحت آن یافتم، او گفت:
من در مجلس "فخر اسماعیل بن علی حنبلی" فقیه -معروف به غلام منی- حاضر بودم. فخر، در بغداد اعلم علمای حنبلی در فقه و خلاف بود و کمی هم به علم منطق اشتغال داشت. عبارت پردازی او شیرین بود، من محضرش را درک کردم و سخنانش را شنیدم تا اینکه در سال ۶۱۰ ق از دنیا رفت.
ابن عالیه ادامه داد: ما نزد فخر نشسته بودیم و سخن می گفتیم که شخصی از حنبلی ها وارد شد. او از یکی از اهالی کوفه طلبکار بود و به کوفه رفته بود تا طلبش را بگیرد و من نیز اتفاقا در زمان زیارت (امیرالمومنین در) روز غدیر که آن شخص حنبلی در کوفه بود آنجا حاضر بودم. این زیارت روز هجدهم ذی الحجة است که جمع بسیاری از مردم که فوق حد شمارش هستند در حرم امیرالمومنین علیه السلام جمع می شوند.
ابن عالیه سخنش را چنین ادامه داد:
شیخ فخر شروع کرد به سوال کردن از آن شخص حنبلی که: چه کردی؟ آیا طلبت را گرفتی؟ آیا چیزی از آن نزد بدهکارت باقی ماند؟
و همچنین حنبلی نیز پاسخ می داد تا اینکه گفت:
آقای من! ای کاش زیارت روز غدیر را می دیدی و اعمال فضاحت بار و سخنان زشت و شنیع و سب و فحش به صحابه به صورت آشکار و با صدای بلند بدون مراقبت و ترس در کنار قبر علی بن ابی طالب را مشاهده می کردی!
شیخ اسماعیل (فخر) گفت: آنان چه گناهی دارند به خدا قسم که کسی آنان را بر این کارها جرأت نداد و درب این اعمال را به رویشان نگشود مگر صاحب آن قبر!
شخص حنبلی گفت: کدام صاحب قبر؟!
فخر گفت: علی بن ابی طالب.
حنبلی گفت: آقای من! او کسی بود که این اعمال را برای آنان سنت قرار داد و این کارها را یادشان داد و این راه را پیش رویشان قرار داد؟!
فخر گفت: به خدا قسم آری.
حنبلی گفت: آقای من! اگر حق با علی بود (که به آنان چنین یاد داد) چرا ما باید ابوبکر و عمر (فلانی و فلانی) را دوست و ولی خویش بدانیم و اگر کار علی غلط و باطل بوده چرا باید او را دوست و ولی بدانیم؟! یا باید از او برائت و بیزاری بجوییم و یا از آن دو نفر.
ابن عالیه ادامه داد: شیخ اسماعیل(فخر) به سرعت برخاست و کفشهایش را پوشید در حالی که می گفت: خدا اسماعیل زناکار را لعنت کند اگر جواب این سوال را بداند! و داخل اندرون خانه اش شد. ما نیز برخاستیم و برگشتیم.
وحدثني يحيى بن سعيد بن علي الحنبلي المعروف بابن عالية من ساكني قطفتا بالجانب الغربي من بغداد، و أجد الشهود المعدلين بها، قال:
كنت حاضرا الفخر إسماعيل ابن علي الحنبلي الفقيه المعروف بغلام بن ابن المنى، وكان الفخر إسماعيل بن علي هذا، مقدم الحنابلة ببغداد في الفقه والخلاف، ويشتغل بشئ في علم المنطق، وكان حلو العبارة وقد رأيته أنا وحضرت عنده، وسمعت كلامه، وتوفى سنة عشر وستمائة. قال ابن عالية:
ونحن عنده نتحدث، إذ دخل شخص من الحنابلة، قد كان له دين على بعض أهل الكوفة، فانحدر إليه يطالبه به، واتفق أن حضرت زيارة يوم الغدير والحنبلي المذكور بالكوفة، وهذه الزيارة هي اليوم الثامن عشر من ذي الحجة، ويجتمع بمشهد أمير المؤمنين عليه السلام من الخلائق جموع عظيمة، تتجاوز حد الإحصاء.
قال ابن عالية: فجعل الشيخ الفخر يسائل ذلك الشخص: ما فعلت؟ ما رأيت؟ هل وصل مالك إليك؟ هل بقي لك منه بقية عند غريمك؟
وذلك يجاوبه،
حتى قال له: يا سيدي لو شاهدت يوم الزيارة يوم الغدير، وما يجرى عند قبر علي بن أبي طالب من الفضائح والأقوال الشنيعة وسب الصحابة جهارا بأصوات مرتفعة من غير مراقبة ولا خيفة!
فقال إسماعيل: أي ذنب لهم! والله ما جرأهم على ذلك، ولا فتح لهم هذا الباب إلا صاحب ذلك القبر!
فقال ذلك الشخص: ومن صاحب القبر؟
قال: علي بن أبي طالب!
قال: يا سيدي، هو الذي سن لهم ذلك، وعلمهم إياه وطرقهم إليه!
قال: نعم والله،
قال: يا سيدي فإن كان محقا فما لنا أن نتولى فلانا وفلانا! وإن كان مبطلا فما لنا نتولاه! ينبغي أن نبرأ إما منه أو منهما.
قال ابن عالية: فقام إسماعيل مسرعا، فلبس نعليه،
وقال: لعن الله إسماعيل الفاعل إن كان يعرف جواب هذه المسألة، ودخل دار حرمه، وقمنا نحن وانصرفنا.
شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحديد المعتزلي، ج9، ص 307
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_صوفیه
#چهار_درهم
#پنهان
#آشکار
#صدقه
#نزول_آیه
رَوَی الْمُفَسِّرُونَ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ یَمْلِکُ إِلَّا أَرْبَعَةَ دَرَاهِمَ فَتَصَدَّقَ بِدِرْهَمٍ لَیْلًا ، وَ بِدِرْهَمٍ نَهَاراً ، وَ بِدِرْهَمٍ سِرّاً ، وَ بِدِرْهَمٍ عَلَانِیَةً ، فَأُنْزِلَ فِیهِ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً.
مفسران روایت کرده اند که او مالک چیزی جز چهار درهم نبود ، درهمی در شب و درهمی در روز ، درهمی پنهانی و درهمی آشکارا صدقه داد. پس در مورد او نازل شد الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً. کسانی که اموال خود را شب و روز، نهان و آشکارا انفاق میکنند. بقره / ۲۷۴.
بحارالأنوار ۴۱ / ۱۴۴ ، عنْ شرح نهج البلاغة لإبن أبى الحديد.
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#حدیث_ام_ایمن
#حدیث_زائده
#یکسال_راه
قَالَ زَائِدَةُ ثُمَّ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) بَعْدَ أَنْ حَدَّثَنِي بِهَذَا الْحَدِيثِ خُذْهُ إِلَيْكَ مَا لَوْ ضَرَبْتَ فِي طَلَبِهِ آبَاطَ الْإِبِلِ حَوْلًا لَكَانَ قَلِيلًا.
زائده مى گويد: سپس حضرت على بن الحسين (امام سجاد صلوات الله علیه) پس از نقل اين حديث (حدیث ام ایمن) برايم فرمود: اين حديث را بگير و حفظ كن، اگر یک سال بر شتر سوار شوی و به دنبال آن بروی، قلیل و اندک است!
كامل الزيارات - ط دار المرتضوية صفحه 266
مخزن البكاء في مقتل سيد الشهداء عليه السلام جلد 3 صفحه 53
تظلم الزهراء من اهراق دماء آل العباء صفحه 313
بحار الأنوار جلد 45 صفحه 183
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_صوفیه