eitaa logo
زوار العباس علیه السلام
180 دنبال‌کننده
462 عکس
243 ویدیو
7 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بفرجه
مشاهده در ایتا
دانلود
حفص بن غياث نخعى القاضى مى‌گويد: از حضرت ابو عبد اللّٰه عليه السّلام راجع به فرموده حق تعالى كه مى‌فرمايد: « وَ أَذٰانٌ‌ مِنَ‌ اَللّٰهِ‌ وَ رَسُولِهِ‌ إِلَى اَلنّٰاسِ‌ يَوْمَ‌ اَلْحَجِّ‌ اَلْأَكْبَرِ »،پرسيدم‌؟ حضرت فرمود : امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند:من اذان در بين مردم هستم. عرض كردم:معناى لفظ‍‌«حجّ‌ اكبر»چيست‌؟ حضرت فرمودند:به خاطر اين حج اكبر به آن گفتند كه در سالى هم مسلمانان و هم مشركين حج بجا آوردند و بعد از آن سال ديگر مشركين حجّ‌ نكردند. علل الشرایع ج۲ ص۴۴۲
علیه السلام مردی از بنی حنیفه، از اهالى بست و سجستان گويد: در سالِ آغاز خلافت معتصم(علیه اللعنة)، امام جواد(عليه السلام) به مشرف شدند، من نيز همراه ایشان بودم، هنگامی كه بر سر سفره‌اى بودم كه بسيارى از دوستان حاکم هم حضور داشتند، به امام جواد(عليه السلام) عرض کردم: فدايت شوم! حاكم منطقه ما يكى از محبّان و شیعیان شماست و من به اداره او مالياتی بدهكارم، اگر صلاح مى‌دانید نامه‌اى بنويسید تا ملاحظه مرا بكند. حضرت فرمود: من چنين شخصى را نمى‌شناسم. گفتم: قربانت گردم! او همان‌گونه كه گفتم از دوستان شما اهل بيت است و نامهٔ شما به نفع من خواهد بود. آن حضرت كاغذى را برداشته و نوشتند: «بِسْمِ‌ اَللّٰهِ‌ اَلرَّحْمٰنِ‌ اَلرَّحِيمِ‌. اما بعد، كسى كه نامه مرا برايت مى‌آورد در مورد تو گفت كه مذهب نیکویی دارى و كارهايى كه انجام مى‌دهى نيز به خوبى صورت گرفته است، پس به برادرانت (شيعیان) احسان و نيكى كن و بدان كه خداوند (در روز قيامت) از مثقال‌های ذره‌ای به اندازه خردل نيز تو را بازخواست خواهد کرد.» راوی گويد: وقتى به سجستان رسيدم، خبر به حسين بن عبد اللّه نيشابورى (كه والى آن جا بود) رسيد و دو فرسخ مانده به شهر، به استقبال من آمد و آن نامه را به او دادم، آن را بوسيد و بر دو چشم خود نهاد و آن‌گاه به من گفت: خواسته تو چيست‌؟ گفتم: مالياتى به دیوان شما بدهكار هستم. دستور داد که آن ماليات بخشیده شود و به من گفت: تا زمانى كه من كارگزار اين‌جا هستم، هيچ مالياتى نپرداز. آن‌گاه در مورد خانواده‌ام از من پرسيد و تعداد آن‌ها را برايش گفتم، دستور داد كه خوراک و مايحتاج من و آنان را بپردازند و بيش از نيازمان نيز براى ما مقرّر كرد. من نيز تا زمانى كه او زنده بود ماليات نپرداختم و تا هنگام مرگش آن مستمرى را دريافت مى‌كردم. الکافی، ج۵، ص۱۱۱-۱۱۲
حضرت رسول اللّه صلی اللّه علیه وآله وسلم درباره شب نیمه شعبان فرموده اند: «فیها تقسم الارزاق، و فیها تکتب الآجال، و فیها یکتب وفد الحاج. .. و ینزل اللّه تعالی ملائکته من السماء …لی الارض بمکة مصباح المتهجد/842 در این شب روزی ها تقسیم و اجل ها نگاشته و حاجیان سال تعیین می شوند. .. و خداوند فرشتگان را از آسمان به زمین مکه نازل می فرماید. .
روز مانند کسی است که خدا را در کرده ، پاداش و بیشمار دارد ، با دلی شاد برگردد ، خدا او را نامیده و در زمین از بشمار آید. کامل الزیارات ۱۷۳ کروبیین = فرشتگان مقرب خوشا بحال کسانی که موفق هستند به زیارت حضرت ابوعبدالله صلوات الله و سلامه علیه هستند در شب و روز عرفه. خاصه برای فرج و حسن عاقبت همه دعا کنید.
[قرب الإسناد] مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَی عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه) بِالْبَصْرَةِ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ ادْعُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یَرْزُقَنِی دَاراً وَ زَوْجَةً وَ وَلَداً وَ خَادِماً وَ الْحَجَّ فِی كُلِّ سَنَةٍ قَالَ فَرَفَعَ یَدَهُ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْ حَمَّادَ بْنَ عِیسَی دَاراً وَ زَوْجَةً وَ وَلَداً وَ خَادِماً وَ الْحَجَّ خَمْسِینَ سَنَةً قَالَ حَمَّادٌ فَلَمَّا اشْتَرَطَ خَمْسِینَ سَنَةً عَلِمْتُ أَنِّی لَا أَحُجُّ أَكْثَرَ مِنْ خَمْسِینَ سَنَةً قَالَ حَمَّادٌ وَ قَدْ حَجَجْتُ ثَمَانِیَ وَ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ هَذِهِ دَارِی قَدْ رُزِقْتُهَا وَ هَذِهِ زَوْجَتِی وَرَاءَ السِّتْرِ تَسْمَعُ كَلَامِی وَ هَذَا ابْنِی وَ هَذِهِ خَادِمِی وَ قَدْ رُزِقْتُ كُلَّ ذَلِكَ فَحَجَّ بَعْدَ هَذَا الْكَلَامِ حَجَّتَیْنِ تَمَامَ الْخَمْسِینَ ثُمَّ خَرَجَ بَعْدَ الْخَمْسِینَ حَاجّاً فَزَامَلَ أَبَا الْعَبَّاسِ النَّوْفَلِیَّ فَلَمَّا صَارَ فِی مَوْضِعِ الْإِحْرَامِ دَخَلَ یَغْتَسِلُ فَجَاءَ الْوَادِی فَحَمَلَهُ فَغَرِقَ فَمَاتَ رَحِمَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاهُ قَبْلَ أَنْ یَحُجَّ زِیَادَةً عَلَی الْخَمْسِینَ وَ قَبْرُهُ بِسَیَالَةَ. حماد بن عیسی نقل کرده، به محضر موسی بن جعفر (امام کاظم صلوات الله علیه) در بصره رسیدم و به ایشان عرض کردم: فدایت شوم! از خداوند بخواهید به من خانه و زن و فرزند و خادم روزی کند و هر سال به من توفیق انجام حج بدهد. گوید پس امام دستش را بلند کرد و فرمود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْ حَمَّادَ بْنَ عِیسَی دَاراً وَ زَوْجَةً وَ وَلَداً وَ خَادِماً وَ الْحَجَّ خَمْسِینَ سَنَةً» {یعنی: خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و به حماد بن عیسی خانه و زن و فرزند و خادم و توفیق پنجاه سال حج روزی کن!} حماد نقل کرده، از این­که فرمودند پنجاه سال، فهمیدم که بیشتر از پنجاه سال نمی­توانم به حج روم. حماد گوید: تا به حال چهل و هشت حج گزارده ام و این خانه من است که به من روزی داده شده و این همسرم است که پشت پرده سخن مرا می­شنود و این پسرم است و این هم خدمتکارم که همگی به من روزی شد. او بعد از نقل این جریان دو بار دیگر به حج رفت و تعداد حج­های او به پنجاه رسید. برای حج پنجاه و یکم با ابوالعباس نوفلی هم­سفر بود. وقتی به محل احرام رسید، از دره پایین رفت تا غسل کند، سیلی او را برد و قبل از این­که حج پنجاه و یکم را انجام دهد، غرق شد و مرد. خداوند ما و او را رحمت کند، قبل از اینکه بیش از پنجاه حج بگزارد، مرد و قبرش در سیاله است. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 48 صفحه 47 حدیث 36
راوی می‌‌‌‌گويد به امام صادق(علیه السلام) عرض كردم: اگر به زيارت پدر شما برويم حج كرده‌‌ايم؟ فرمود: آرى. پرسيدم: پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نيز لازم است؟ فرمود: چه چيز؟ عرض كردم: چيزهايى كه براى حاجى لازم است. فرمود: لازم است؛ با همسفرت خوش رفتار باشى، كمتر حرف بزنى، مگر در خير و خوبى، فراوان به ياد خدا باشي، لباست تميز باشد، پيش از رسيدن به حائر [حسينى] غسل كنى، خاشع باشى، و نماز زياد بخوانى، و بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستى، از برداشتن آنچه مال تو نيست خوددارى كنى، چشمت را [از حرام] فرو بندى، اگر ديدى يكى از همسفرانت، توشه‌‌اش تمام شده و از سفر بازمانده، لازم است به او رسيدگى و كمك مالى كنى، تقيّه را(كه قوام و استحكام دين تو به آن است) رعايت كنى، و از محرمات و آنچه نهي شده‌‌اي پرهيز کني، و از دلخوري و قسم خوردن زياد و جر و بحث، كه در آن سوگند خورده شود، دورى كنى. پس، اگر اينها را رعايت كردى حج و عمره تو به طور كامل انجام شده است. و بخاطر هزينه‌‌ها و دور شدن از خانواده‌‌ات و خودداری از آنچه به آن مايل هستى، از کسي(خدايی) كه آنچه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى، استحقاق پيدا مى ‏كنى كه از سفرت برگردی در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد. عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِذَا خَرَجْنَا إِلَى أَبِيكَ أَ فَكُنَّا فِي حَجٍّ قَالَ بَلَى قُلْتُ فَيَلْزَمُنَا مَا يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ مِنْ مَا ذَا قُلْتُ مِنَ‏ الْأَشْيَاءِ الَّتِي يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ يَلْزَمُكَ حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ يَصْحَبُكَ وَ يَلْزَمُكَ قِلَّةُ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ وَ يَلْزَمُكَ كَثْرَةُ ذِكْرِ اللهِ وَ يَلْزَمُكَ نَظَافَةُ الثِّيَابِ وَ يَلْزَمُكَ الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِيَ الْحَائِرَ وَ يَلْزَمُكَ الْخُشُوعُ وَ كَثْرَةُ الصَّلَاةِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَلْزَمُكَ التَّوْقِيرُ لِأَخْذِ مَا لَيْسَ لَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِكَ إِذَا رَأَيْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاةُ وَ يَلْزَمُكَ التَّقِيَّةُ الَّتِي قِوَامُ دِينِكَ بِهَا وَ الْوَرَعُ عَمَّا نُهِيتَ عَنْهُ وَ الْخُصُومَةِ وَ كَثْرَةِ الْأَيْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِي فِيهِ الْأَيْمَانُ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ تَمَّ حَجُّكَ وَ عُمْرَتُكَ وَ اسْتَوْجَبْتَ مِنَ الَّذِي طَلَبْتَ مَا عِنْدَهُ بِنَفَقَتِكَ وَ اغْتِرَابِكَ عَنْ أَهْلِكَ وَ رَغْبَتِكَ فِيمَا رَغِبْتَ أَنْ تَنْصَرِفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ». كامل الزيارات: ۱۳۰. . . .
وَ رَوَی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم مَا مِنْ نَفَقَةٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ نَفَقَةِ قَصْدٍ وَ یُبْغِضُ الْإِسْرَافَ إِلَّا فِی حَجٍّ أَوْ عُمْرَةٍ. امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرموده اند: هیچ خرج کردنی نزد خداوند عز و جل محبوب تر از خرج کردن با میانه روی نیست و خداوند را جز در و دشمن دارد. من لا یحضره الفقیه ٫ جلد 2 ٫ صفحه 183 .
هدایت شده از مطالب ناب در منبر
🔷🔶 👈🏼👈🏼 حجت‌الاسلام سیدصادق حسینی‌یزدی، صاحب کتاب: شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس و فرزند برومندشان، می‌نویسد: 🍃 حجت‌الاسلام آقای شیخ‌علی‌بحرینی اظهار داشتند: در نظرم هست، روزی در محضر استادم، حاج آقا مرتضی حائری از مسجد عشقعلی بعد از خارج شدم و به من فرمودند که: چند روز دیگر باید به مشرف بشوم و مدارکی باید به نزدیک بازار خیابان بوذرجمهری [که الان به اسم ۱۵ خرداد است] بفرستم، کسی را پیدا نکردم! 🍃 من خدمت‌شان عرضه داشتم: الان خدمت شما به منزلتان می‌آیم و مدارک را به من بدهید، من همین الان با وسیله‌ای که دارم به تهران می‌روم و مدارک شما را تحویل مدیر کاروان حج می‌دهم. 🍃 ایشان بسیار خوشحال شدند و فرمودند که: ما، استادی آن‌چنان نیستیم، ولی بدان که: خیلی‌ها من جمله مرحوم پدرم مدارج عالیه‌ی که طی کردند، از برکات احترام به استادش مرحوم سیّد محمّد فشارکی بود. 🍃 بعد (حاج‌آقامرتضی‌حائری) فرمودند: زمانی که به و مشرف شدم، در یک وقت به دیدنمان آمدند و در آن مجلس، علمای بزرگ نجف از مرحوم پدرم سخن به میان آوردند و از موقعیت‌های ایشان و برکات عمرشان گفتگو کردند و متفقاً فرمودند: به نظر ما، این برکات که خداوند به ایشان عطا فرمود، نتیجه خدمات ارزنده ایشان به استادش‌شان [آسیّدمحمّدفشارکی] بود. 🍃 و خود ایشان [حاج‌آقامرتضی‌حائری] دو نمونه از خدمت مرحوم حاج شیخ به آقای سیّدمحمّدفشارکی را بیان کردند: ● یکی آنکه: در آخر عمر مرحوم ، ایشان به‌مدت شش‌ماه در منزل بستری شد، و مرحوم حاج شیخ دربست رحل اقامت در منزل استاد افکند و همگی خدمات لازم را چون یک پرستار دلسوز انجام می‌داد. ● و دیگری آن‌که: مرحوم سیدمحمدفشارکی به عِللی از عُلمایی که شَهریه می‌دادند شَهریه نمی‌گرفت، و در حال سختی زندگی می‌کرد. مرحوم پدرم، شهریه خود را می‌گرفت و نصف آن را تقدیم به استاد می‌نمود و با نصف دیگر، معیشت خود را می‌گذراند. 📚 شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس وفرزند برومندشان، (چاپ قدس، نشر علامه، تابستان۱۳۸۸ش)، ص۵۴ و ۵۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
حدثنا الشريف أبو عقيل محمد بن علي بن محمد العلوي العباسي حدثنا محمد بن أحمد بن جعفر الصولي ببغداد حدثنا أبو على محمد بن موسى الانباري حدثنا ابن أبي غرزة عن وكيع عن الاعمش، قال: كنت حاجا إلى بيت الله الحرام فنزلت في بعض المنازل فإذا أنا بامرأة محجوبة البصر و هي تقول: يا راد الشمس على علي بن أبي طالب بيضاء نقية بعد ما غابت، رد علی بصري. قال الاعمش: فأعجبني كلامها فأخرجت دينارين و أعطيتها فلمستهما بيدها ثم طرحتهما في وجهي و قالت يا رجل أذللتني بالفقر اف لك إن من تولى آل محمد لا يكون ذليلا. قال الاعمش: فمضيت إلى الحج و قضيت مناسكي و أقبلت راجعا إلى منزلي و كانت المرأة من أكبر همي حتى صرت إلى ذلك المكان، فإذا أنا بالمرأة لها عينان تبصر بهما. فقلت لها: يا إمرأة ما فعل بك حب علي بن أبي طالب، فقالت: يارجل إني أقسمت به على الله ست ليال فلما كان في الليلة السابعة و هي ليلة الجمعة، فإذا أنا برجل قد أتاني في نومي فقال: يا إمرأة أتحبين علي ابن أبي طالب، قلت: نعم. قال: ضعي يدك على عينيك و قال: اللهم إن تكن هذه المرأة تحب علي بن أبي طالب من نية صادقة، فرد عليها عينها. ثم قال: نحي يدك. فنحيتها فإذا أنا برجل في منامي. فقلت: من أنت الذي من الله بك علي؟ قال: أنا الخضر، أحبي علي بن أبي طالب، فان حبه في الدنيا يصرف عنك الآفات، و في الآخرة يعيذك من النار. اعمش گويد: «من عزم زيارت بيت الله الحرام داشتم، در بعضی از منازل فرود آمدم، ناگاه ديدم زنى را كه از هر دو چشم نابينا بود و دست ها به جانب آسمان برداشته می‌گويد: «يا راد الشمس على علي بن أبي طالب بيضاء نقية بعد ما غابت، رد علیَّ بصري.» :«یعنی ای کسی که خورشید را برای أميرالمؤمنين علیه السلام بازگرداندی، بینایی‌ام را به من بازگردان.» اعمش گويد: من از کلام او بسيار تعجب كردم، با خود گفتم او را كمكی بنمايم. دو دينار از كيسه خود بيرون آوردم و به او دادم، چون به دست خود او را مسح كرد و فهميد دينار است، به سوى من پرتاب كرد و گفت: تو كيستی كه مرا ذليل پنداشتی و به ذلتِ فقر مرا شناختى؟! آن كس كه دوست آل محمد علیهم السلام است ذليل نخواهد بود! اعمش گويد: او را گذاشتم و به سوى حج رفتم، در هنگام مراجعت در آن منزل فكرى نداشتم، مگر آن كه از حال آن زن اطلاع پيدا كنم، چون او را دیدم، چشمانش در نهايت صحت بود. ← گفتم: يا أمَةَ الله! محبت علي بن ابي طالب عليه السلام با تو چه كرد؟ گفت: من شش شب متوالى خداوند را به علي بن ابي طالب قسم دادم، چون شب ششم مصادف با شب جمعه شد، سر به بالين نهادم، مردى نيك روی را در عالم رؤيا ديدم كه به من می‌گويد: ای زن! تو علي بن ابي طالب را دوست دارى؟ گفتم: بلی. گفت: دست خود را روى چشم خود بگذار! من گذاردم، ←ديدم آن مرد می‌گويد: پروردگارا! اگر اين زن از روى اخلاص و نيت صادقه از دوستان علي بن أبي طالب است، چشمانش او را به او برگردان. پس به من گفت: دست خود را بردار! من دست خود را برداشتم، ديدم اين مرد همان است كه او را در خواب ديدم، گفتم: تو كيستی؟ گفت: من خضر، برادر علي بن ابي طالب عليه السلام هستم. بدان كه حب علی عليه السلام در دنيا بليات و آفات را دفع و رفع می‌كند و در آخرت موجب خلاصی از آتش جهنم است.» الأربعون حديثاً عن أربعين شيخاً من أربعين صحابياً في فضائل الإمام أميرالمؤمنين (علیه السلام)، منتجب الدين بن بابويه رحمه الله، نشر مؤسسة الإمام المهدي علیه‌السلام، ص ٧٧ (این روایت به گونه‌های دیگری نیز نقل شده، اما مضمون واحد است)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ يَعْنِي ابْنَ كَثِيرٍ قَالَ‌ حَجَجْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَلَمَّا صِرْنَا فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ صَعِدَ عَلَى جَبَلٍ فَأَشْرَفَ فَنَظَرَ إِلَى النَّاسِ فَقَالَ مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ فَقَالَ لَهُ دَاوُدُ الرَّقِّيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ يَسْتَجِيبُ اللَّهُ دُعَاءَ هَذَا الْجَمْعِ الَّذِي أَرَى قَالَ وَيْحَكَ يَا أَبَا سُلَيْمَانَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ الْجَاحِدُ لِوَلَايَةِ عَلِيٍّ كَعَابِدِ وَثَنٍ ابن کثیر می گوید: با امام صادق سلام الله علیه حج گزاردم و وقتی به یکی از راه‏ها رسیدیم آن جناب بالای کوهی رفت و بر اطراف نظر افکند و به حاجیان نگریست و فرمودند: چه بسیار است شیون و زاری کننده و چه اندک است حج گزار، داوود رقی به آن حضرت عرض کرد: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا خداوند دعای این جمعیت را که من می ‏بینم مستجاب می‏ کند امام صادق سلام الله علیه فرمودند: وای بر تو ای أبا سلیمان خداوند شرک ورزیدن به ذات مقدس خود را نمی ‏بخشد و منکر ولایت 【امیرالمومنین】 علی علیه السّلام همچون بت پرست است. بصائر الدرجات ج۱ ص۳۵۸ .