eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  آیت الله اخوان
جلسه هفتگی هیئت علمدار کربلا بکلام آیت الله اخوان سه شنبه ۱۰ مهر از ساعت ۲۰ خ امام خمینی،نرسیده به میدان حر کوچه مبین، علامت چراغ جلسه ویژه برادران @ayatollahakhavan_ir
هدایت شده از  آیت الله اخوان
...........بسم الله الرحمان الرحیم........ شرح شواهد التنزیل حاکم حسکانی بکلام دانشمند معظم آیت‌الله اخوان چهارشنبه ۱۱مهر از حدود ۲۱:۴۵ خ مولوی ، بین خ وحدت اسلامی و خ ولیعصر (عج)،خ تشکری موحد ،حسینیه هیئت اصحاب الحسین علیه السلام جلسه ویژه برادران میباشد @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام مثل الدنيا مثل ماء البحر كلّما شرب منه العطشان ازداد عطشاً حتّى يقتله. يا هشام إيّاك و الكبر فإنّه لا يدخل الجنة من كان في قلبه مثقال حبّة من كبر، الكبر رداء الله فمن نازعه رداءه أكبّه الله في النار على وجهه.» ج۱ص۱۵۲. تؤام کردن برخی از مواضع با مثال توسط حضرت علیه‌السلام به جهت تأثیر بیشتر؛ مثل به آب دریا که خوردنش سبب عطش بیشتر می‌شود؛ ضرورت استفاده و مشغولیت به دنیا به اندازه نیاز انسان و ضرر بیشتر در صورت حریص بودن؛ و ریشه در دارد ولی در موضع اشتباه گرفته شده است؛ تبیین ظهور و بروز حرص و طمع و ریشه آن؛ نسبت انسان با دنیا از دو حال خارج نیست: یا بسنده می‌کند به آن نیاز یا بسنده نمی‌کند؛ روایت پیرامون در لباس داشتن مطابق با اشخاص؛ تبیین فطرت انسان؛ جریان عیادت استاد از مرحوم و نقلی از پسر ایشان؛ فطرت انسان راضی نمی‌شود مگر اینکه به همه‌چیز برسد و این همه‌چیز فقط با همراهی با خدای متعال به دست می‌آید که این امر در انسان دنیاطلب نیست ولذا سیر از دنیا نمی‌شود. «يا هشام إيّاك والكبر فإنّه لا يدخل الجنة من كان في قلبه مثقال حبّة من كبر ، الكبر رداء الله فمن نازعه رداءه أكبّه الله في النار على وجهه.» پرهیز از که محصول و است وز خیالی فخرشان و ننگشان جریانی از شخصی که برای سلوک نزد طریق رفت؛ تا انسان در بند خیال است به هیچ‌جا نمی‌رسد؛ نقلی از مرحوم در مورد شخصی که از علیه‌السلام خواست صورت باطنی خود را بداند؛ نقلی از خدا به شخصی که بسیاری از اهل معنا نزد او می‌رفتند. «يا هشام إيّاك و الكبر فإنّه لا يدخل الجنة من كان في قلبه مثقال حبّة من كبر، الكبر رداء الله فمن نازعه رداءه أكبّه الله في النار على وجهه.» یک ذره از کبر مانع ورود به است؛ کبر مال خداست؛ وَلَهُ الْكِبْرِيَاءُ :۳۷؛ تبیین ماهیت کبر به اینکه انسان در خود چیزی را ببیند چه آن چیز واقعاً در او نباشد مثل اینکه خود را اهل بداند در حالی‌که بی‌تقواست؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله ؛ مسئولیت انسان در قبال انسان و نادار و جریانی از شخصی در این مورد؛ در صورت مداقه در انسان بسیاری از خلأها مشاهده می‌شود. ای مرغ سحر، عشق ز پروانه بیاموز کآن سوخته را جان شد و آواز نیامد این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند کآن را که خبر شد خبری باز نیامد جریانی از مرحوم آیت‌الله ؛ گاهی انسان با برخی کارهایش می‌خواهد خیال خودش را راحت کند در حالی‌که در خیلی زمینه‌ها مشکل دارد؛ در صورت اتکاء به خود انسان به هیچ‌جا نرسیده و فقط باید امید به خدا داشت؛ نقلی از مرحوم آیت‌الله در مورد انحصار امید ایشان به به علیه‌السلام؛ بودن مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری و نقلی از مرحوم آیت‌الله که ناظر مرحوم خوانساری بوده‌اند. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین کشتی‌شکست‌خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون تپیدهٔ میدان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم، ز قحط آبْ سلیمان کربلا گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا آه از دمی که لشکر اعدا نکرده شرم کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب یازدهم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۱۲ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ليس منّا من لم يحاسب نفسه في كلّ يوم، فإن عمل حسناً استزاد منه، و إن عمل سيّئاً استغفر الله منه و تاب إليه.» ج۱ص۱۵۲. استفاده از امور زندگی عادی برای امور معنوی؛ تبیین و زیان با استفاده از نظر در اهل و افراد تاجر پیشه؛ انسان در ابتدای راه بیشتر امور را به صورت و می‌بینند و برای همین اثری از این امور نمی‌برد؛ نیاز معدنی انسان به ؛ روایت دارد که آن مقدار از قبول می‌شود که به آن داشته باشی؛ توجه و التفات به قبل و حین و بعد از عمل؛ ضرورت و توجه قبل از عمل بنابر فرمایش ؛ و توجه در حین عمل مثل توجه به خود نماز در حین نماز خواندن؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله پیرامون مراقبه در نماز و توجه و تعمدی؛ توجه بعد از عمل و مقام . «يا هشام ليس منّا من لم يحاسب نفسه في كلّ يوم، فإن عمل حسناً استزاد منه، و إن عمل سيّئاً استغفر الله منه و تاب إليه.» از ما علیهم‌السلام نیست کسی‌که در هر روز محاسبه نفس ندارد؛ اگر بعد از حساب کشی دید که امر حسن از او سر زده آن را بیشترش کند؛ مواظب بر شرطی که انسان در مشارطه با خود کرده؛ «یکی از صاحبدلان سر به جَیبِ مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مُستغرِق شده. حالی که از این معامله باز آمد یکی از دوستان گفت: از این بستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درختِ گل رسم دامنی پر کنم هدیهٔ اصحاب را، چون برسیدم بویِ گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت»؛ بسیاری از تصادفات هنگامی است که خیال انسان از تصادف راحت است و توجه کم می‌شود که در هم همینگونه است؛ جریانی از یکی از اهل منبر؛ توجه در حین عمل و جریانی در این مورد؛ هر عملی که درست در می‌آید با توجه درست در می‌آید؛ اگر انسان دید عمل سیء و بد انجام داده و کند و به خدا توجه کند که فرمود اگر این کار را نکند از ما نیست! صلی الله علیک یا صاحب العصر و الزمان و صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه فی سقط عن الفرس و جلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۱۵ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام تمثّلت الدنيا للمسيح علیه‌السلام في صورة امرأة زرقاء، فقال لها: كم تزوَّجت؟ فقالت: كثيراً، قال: فكلٌّ طلّقك؟ قالت: لا بل كلّاً قتلت! قال المسيح: فويح أزواجك الباقين كيف لايعتبرون بالماضين؟» ج۱ص۱۵۲. در کلام علیهم‌السلام گاهی تمثیل استفاده شده برای فهم بهتر مردم؛ تمثیل در کریم مثلاً برای سستی اهل غیر موحدین: مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ :۴۱؛ مثال سرگردانی و آشفتگی غیر موحدین: حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ :۳۱؛ اقتباس فرمایشات معصومین علیهم‌السلام از قرآن کریم؛ حضرت کاظم علیه‌السلام در این کلام مثال به جناب علیه‌السلام زدند با اینکه شأن بالاتر از شأن است و با اینکه علم داریم که ذوات معصومین علیهم‌السلام از پیامبران علیهم‌السلام بالاترند ولی اینکه حضرت این مثال را نسبت به حضرت عیسی علیه‌السلام می‌زنند به چهد جهت نافع است: ذکر یاد که ترویج و بزرگداشت خوبان است و دیگر اینکه خود این یادکرد منافع و برکاتی برای خود انسان دارد مثل اینکه کسی‌که بزرگان را بزرگ بدارد یک سلسله توفیقات برای او حاصل می‌شود و در مقابل کسی‌که بزرگان را تحقیر کند عمرشان کوتاه می‌شود؛ دو عالم معاصر به نام‌های مازندارنی و مازندارنی؛ شریف العلما مازندارنی استاد شیخ انصاری است؛ اصل شالوده علمی شیخ انصاری از سه نفر است: و شریف العلما و که ظاهراً موثرترین ایشان شریف العلما است که از نوابغ علمی است؛ ویژگی‌هایی از ؛ مرام شریف العلما در برخورد با عناوین علما؛ عمر کوتاه شریف العلما و واکنش سعید العلما؛ ایجاد در ذکر بزرگی نام بزرگان؛ بزرگش نخوانند اهل خرد که نامِ بزرگان به زشتی برد انتساب به منشأ آن در کلام حضرت کاظم علیه‌السلام؛ نقلی از مرحوم (که زحمت کشیده در بود) از ؛ ویژگی‌های مرحوم آقا بزرگ تهرانی؛ ذکر ویژگی‌ای از مرحوم صاحب و ذکر خیر مرحوم امین از مرحوم آقا بزرگ تهرانی؛ حکمت ذکر نام انبیاء علیهم‌السلام در معصومین علیهم‌السلام. «يا هشام تمثّلت الدنيا للمسيح علیه‌السلام في صورة امرأة زرقاء، فقال لها: كم تزوَّجت؟ فقالت: كثيراً، قال: فكلٌّ طلّقك؟ قالت: لا بل كلّاً قتلت! قال المسيح: فويح أزواجك الباقين كيف لايعتبرون بالماضين؟» بی اعتباری با ذکر مثالی از امام کاظم علیه‌السلام؛ عدم نوع مردم به بی اعتباری دنیا؛ فَیَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ :۲۰۲؛ اینکه فرموده به یک باره سراغ انسان می‌آید یعنی خودش باور نداشت که مرگ سراغش می‌آید. «تمثّلت الدنيا للمسيح علیه‌السلام في صورة امرأة زرقاء» دنیا خودش را نمایانید به صورت زنی زیبا و چشم آبی. «فقال لها: كم تزوَّجت؟ فقالت: كثيراً، قال: فكلٌّ طلّقك؟ قالت: لا بل كلّاً قتلت! قال المسيح: فويح أزواجك الباقين كيف لايعتبرون بالماضين؟» حکایت ازدواج دنیا با طالبان خود و کشتن ایشان؛ انسانِ در پی یا به آرزویش می‌رسد یا نمی‌رسد و در آن می‌میرد؛ انسانی که دنیا آرزویش است هیچ موقع به به آرزویش نمی‌رسد و در آن می‌میرد؛ تبیین ماهیت آرزوی دنیا در انسان؛ آرزو فراتر از مایحتاج زندگی است؛ منشأ آرزو در انسان زیاده‌خواهی است که اصولاً تمامی ندارد چون از منشأ می‌گیرد و فطرت هم فقط با رسیدن به خدای متعال آرام می‌گیرد؛ کلام مرحوم آیت‌الله پیرامون فطرت به عنوان از براهین توحیدی؛ مطلق طلبی انسان فقط به مقام توحید تمام می‌شود. «قال المسيح: فويح أزواجك الباقين كيف لايعتبرون بالماضين؟» وای بر ازواج باقی دنیا که از گذشتگان پند و نمی‌گیرند! توسل و روضه صلوات الله علیها السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجمیلة الجلیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهراء بنت رسول الله آتش کین ز هر طرف چرا زبانه می‌کشد ناله ز دل خدای من بانوی خانه می‌کشد میان دود و آتش است بانوی دلشکسته‌ام به امر حق بود که من به خانه‌ام نشسته‌ام فاطمه آرام دلم گریه کنم برای تو به حق حق به گوش دل می‌شنوم صدای تو تو بین دیوار و دری پیش دو چشمان ترم میان خون شناوری فاطمه جان با پسرم
آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب خطابات حضرت #امام_کاظم علیه‌السلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب «يا هشام
حسین و زینبین من تو را نظاره می‌کنند مرا صدا که می‌زنند تو را اشاره می‌کنند میان کوچه فاطمه شنیده‌ام عدوی تو به پیش چشم زینبت سیلی زده به روی تو زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا جان شب پانزدهم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۱۶ https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
((((((((بسم الله الرحمان الرحیم)))))))) جلسه هفتگی ‌ شنبه ۱۴ مهر مصادف با یکم ربیع الثانی بکلام دانشمند معظم: شروع جلسه ۲۱:۴۵_فیض منبر ۲۲ خیابان مولوی،خیابان تشکری موحد حسینیه اصحاب الحسین علیه السلام هیئت متوسلین به ابی الفضل العباس علیه السلام(جلسه ویژه برادران میباشد) @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إنَّ ضوء الجسد في عينه فإن كان البصر مضيئاً استضاء الجسد كلّه، و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه، و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه، و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين، و كما لايقوم الجسد إلّا بالنفس الحيَّة فكذلك لا يقوم الدين إلّا بالنيّة الصادقة، و لا تثبت النية الصادقة إلّا بالعقل.» ج۱ص۱۵۳. فرمایش مرحوم در تعلیقات بر بحارالأنوار پیرامون کم نظیر بودن برخی فرازهای حدیث اولی الالباب؛ و مثال محسوس به معقول در روایت به ضعف در چشم که سبب عیب در بدن می‌شود برای این مطلب که نورانیت در به است؛ انسان در خود به وسیله عقلش نظر و تعمق می‌کنند برخلاف مردمان متعارف؛ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا :۲۷۵؛ جریان شخصی که برای تصحیح وضوی خود نزد مرحوم آیت‌الله رفت؛ معمولا مردم به ظاهر باتقوا کاری به حلال بودن خود ندارند؛ اکثر تصورات مردم به ظاهر باتقوا در مورد کسب خودشان این است که خودمان بلدیم و دیگر اینکه خیال می‌کنند رضایت طرفینی در معامله و هر امری که باشد نافذ است و اینکه باید من در هر معامله‌ای سود کنم و هیچ‌گاه متضرر نشوم؛ اکثر سوالات مردم به ظاهر باتقوا در نجسی و پاکی و امثالهم است که این خودش نوعی تلقین به نفس است که من آدم متدینی هستم؛ لبه تیز شرعی در و و مالی است؛ اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ ج۱۰۰ص۹؛ جریانی از اختلاف مالی پدر و پسر به ظاهر باتقوا؛ جریان انحصار وراثت مرحوم پدر استاد؛ بلای اختلافات مردم در اموال و امور مالی؛ محدودیت دین بسیاری در صورت ظاهری آداب و نسک؛ تلقی و رسم اشتباه و غلط طلبی متداول پس از عدم رعایت امور دینی و ترویج این مسأله توسط برخی مبلغین؛ روایت مذکور در پیرامون کسی‌که برای مصرف بدون اجازه از امام معصوم علیه‌السلام حلالیت طلبید. «و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه» انسان عاقل عالم به رب خود می‌شود؛ فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ :۸۷؛ بستگی به میزان عقل در شخص دارد. «و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه» ذاتی است که می‌پروراند فلذا به رب می‌گویند؛ نمی‌توان خرما جوشانید و شیره انگور به دست آورد؛ خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ :۸۷؛ در نگاهی تسامحی اگر یک دهم این وقتی که از در مدرسه و می‌گیرند صرف مسائل دینی کنند وقتی به دیپلم می‌رسد نیمچه مجتهدی می‌شود!؛ اگر کسی وقتی در امور دینی نگذارد در زندگی کج جلو می‌رود؛ از اول باید به تدریج مسائل دینی را یاد بگیرد تا بشود؛ وقت گذاشتن می‌خواهد و آدم باید برای دینش وقت بگذارد؛ در بسیاری از متدینین دین امر فوق‌برنامه است در حالی‌که اگر کسی را دارد که دین برای است و برای گذر باید تمام حواسش باشد که در مزرعه دنیا چه می‌کارد تا در برداشت کند؛ الدنیا مزرعة الآخرة ج۱ص۲۶۷؛ تبیین معنای با تشریح معنای پروریدن؛ که مزرعه آخرت است نوع پرورش آن متفاوت است؛ عدم پرورش بسیاری از مدعیان تربیت و مدعیان بودن. «و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين» گول زدن خوش را! صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب و جعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک بابی العطشان حتی قضی بابی المغموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۱/۱۱/۲۳ https://eitaa.com/akavan110