eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیجی 🌿، رزمنده 🌸، جوانمرد، مرد باایمان 🌺، صبور🌴 ... . هرچه برایش از دایره المعارفِ دل❤️ ، مایه بگذاری ، باز هم کم است . گاهی در سالنامه ِ روزگار 📒، انسان هایی می آیند که می شوند کیمیای زمان؛ شهامت ها 🍃، رشادت ها 🌼و اخلاق خوبشان💐 ، همتایی ندارد و داغش بر دل تاریخ می ماند😔 .. . بعضی ها را خدا ، با ناز ☺️می خرد؛آرام ، آرام . مثلا، اول می شود بسیجی و بعد می شود فرمانده🌴 . در فرماندهی ، با یک انگشتِ به امانت سپرده در میدان جنگ، مقام ِ اول را کسب می کند .😊 . و چندی بعد با ستاره های⭐️ مجروحیت بر دوش ، برمی گردد. چشم👁 را صدقه ی راهی می کند که چشم ِ دل می خواهد تا به مقصد ِ قربه الی الله🌹برسد. گوش 👂را می بخشد؛ تا، ناسپاسی ِ اندک انسان هایی را نشنود😞 که از درک ِ رفتن و جنگیدنش عاجزند. . وقتی در پرونده 🗒جسمش، جانباز ۷۰ درصد را ثبت می کنند .می شود راوی داستان هایی که خودش ، بازیگر ِ نقش ِ اولش بوده و گاهی میان داستان ، سرفه هایش😓 جان می بخشد به قسمت هایی که با شیمیایی شدن رزمنده ها به پایان می رسد.😭... . معلم می شود. برای آن هایی که به تازگی در راه ِ عشق ❤️پا گذاشته اند👣.. . اندکی بعد با دستی آسیب دیده و چشمی مجروح ، استاد دانشگاه ِ کُلُّنا عباسک یا زینب (س)🥀 می شود .. از جا ماندن دلگیر 😞است ... کبوتر🕊 دلش، چند وقتی است ؛ بدجور هوای پریدن 😥دارد.با شهادت روح الله قربانی، دلش💔 می شکند، بغضش می ترکد و مروارید اشک هایش😭 ، آب پشت سرش می شود برای دوباره راهی شدن ... . و مدتی بعد ،خدا خریدارش می شود😍 و چه خوش سرانجامی است ، سرانجام عاشقان.🥀... به قول پرویز پرستویی : ( شهید سعید سیاح طاهری ، مردی برای تمام فصول است) کاش به جای کلاس های فوق برنامه ، ساعتی هم به مطالعه👓 مرام و معرفتش بپردازیم و هزاران رتبه معرفتی کسب کنیم.اندکی وقت ⏰بگذاریم تا بدانیم قطره قطره ❣️خون دادند تا اکنون ، طعم فصل های زندگیمان را در آرامش 😊بچشیم ..از ترکش هایی😢 بگوییم ؛ که برایش سوغات جبهه شد؛ تا این روزها با ترکش گناهانمان😭 ، دل امام زمان را خون نکنیم💔😔 ... . 😥نمیدانم این روزها ، چرا غافلیم😓 . . ✍️طاهره بنائی (منتظر ) .
📣واقعه کربلا تمام نشده است.... . علی اکبرها و ابوالفضل ها گرداگرد حرم می گردند 😊تا کسی نگاه چپ به حرم عقیله بنی هاشم نکند.. . . چیزی عوض نشده است ‌.. عده ای هم چون مردم کوفه 😔، شمشیرهای⚔ طعنه را با زرق و برق دنیا تیز می کنند ... . رزق ِ هرروزش زیارت عاشورا🌹 با صد لعن و صد سلام بود😍...پاسدار علی شاه سنایی را میگویم...آنقدر خواند تا اذن میدان از ارباب☘ گرفت. در نماز شب هایش ، شهادت 😍خواسته بود. .‌.رفت و شهید شد😔🥀... . وقتی پیکرش برگشت 😞، مانند اهالی شام ، خانواده اش ، به جای تسلی خاطر ، فقط طعنه شنیدند.😞..طعنه ای از جنس پول...😭چند میلیون پول می دهند‌.. خنجری شد🗡؛ که بر قلب ِ داغدارشان ، زده شد و خون ِ جگرها❣ خوردند... . آهای آقای روشن فکر ❗️، چند میلیون میگیری تا یک بند ِانگشت ِ فرزندت را فدا کنی؟ . یا شما خانم ِ آسوده خاطر ، با چندمیلیون پول 💳 ، عوض می کنی؛ لحظه ای را که فرزندت ، بهانه پدرش را بگیرد😞 و تو نتوانی آرامش کنی😔😔😔.... . یا شما، جوان به ظاهر دانشجو👨‍🎓...چند میگیری تا درس و دانشگاه و به قول خودتان این روزهایی که باید جوانی کنی🤵 و خوشگذرانی را رها کنی ؛ تفنگ به دست ، خودت را به یک گروه محاصره شده 😓برسانی..... . حتی تصورش هم رعشه😨😰 به جانتان می اندازد.‌... . طعنه زنان ِ در ظاهر انسان ، که ثمره حرف هایتان سکته ی پدر شهید😥 شد، چگونه شب ها راحت😴 سر بر بالین می گذارید در حالی که با حرف هایتان یک خانواده ی شهید شب تا صبح می سوزنند 😔😞و دم نمی زنند... . آهای خبرنگاران افتخاری کوچه و محله ، مواظب تاوان اشک های😭 مادر شهید باشید که دلش را شکستید 💔؛ وقتی، بهای جان رفته ِ پسرش را با پول تعیین کردید.😒.. . اگر مرهم زخم نیستید حداقل نمک زخم هم نباشید...😡 . دلم پُر است ؛آنقدر پُر که اضافه اش از چشمانم می ریزد.😭😭😭😭😭😭😭 . ✍به قلم طاهره بنائی (منتظر) . # طعنه
چقدر سخت😓 است، حال عاشقی که نمی داند محبوبش نیز هوایش را دارد یا نه؟😔 . یک جمله از دل نوشته هایت✍ را خواندم. حالا سال هاست ، دلم به حال خودم می سوزد😢. . روزهایی که از خیل عشاق ❤️جامانده بودی و درد فراق😔، دلت را به تنگ آورده بود😰. . به روضه های ارباب🏴 پناه آوردی.برای ِغربت امام حسن ، اشک ریختی😭 . از حضرت مادر ،شهادت خواستی و چه زیبا دعایت مستجاب شد🥀.... . جانباز ِشهید ، برای رسیدن به تو و چون تو زندگی کردن ،پاهایم بی رمق و سرزانوهایم، زخمی ِ گناهانم است. . مسیر طولانی و نفس اماره ، نفس هایم را به شماره انداخته است... . باید در دفتر زندگی ام 📒، قوانین ده گانه ات را بنویسم و سرمشق روزهای بلاتکلیفی بکنم📝... . می خواهم بغض هایم😞 را در کوله پشتی 🎒تنهایی ام بریزم .دلم یک سفر میخواهد به مقصد ساری ... . آرزو دارم همانگونه که درکتابت📔 خواندم ، راهنمایم شوی و مرا به گلستان شهدا💐 ببری...چشم هایم😔 را ببندم و در دارالشفای عاشقان💚 بگشایم .. . دل ِ سوخته🖤، از آتش هجران را با سنگ سرد مزارت تسکین😊 دهم ... . تسبیح📿 تربتم را در دست بگیرم و آنقدر ذکر یازهرا (س) بگویم تا نگاهم 😍کنی... . باب الحوائج ِ جوانان ، دست 💓دلم را بگیر ، علمدارش باش .برای این💔 سر به هوا کمی روضه بخوان 😢😓 . در روز تولدت🎂 که شهادتت🥀 هم امضا شد ، برای حال دلم😞 امن یجیب بخوان... بطلب که زائرت شوم.😭 . ❣به مناسبت تولدوشهادت سید مجتبی علمدار ❣ ✍به قلم طاهره بنائی(منتظر )
زمستان از راه رسید و آسمان به یمن ِ تولدت ، برف شادی❄️ ریخت.‌‌.. . اندیمشک غرق در شادی 🎊شد و حسینی بزرگ شدنت، زیباترین داستان تاریخ📖 .. . رزق محرم 🏴نصیبت شد و در آزمون دفاع از حرم ِ بانوی صبر، روسفید شدی😊.. . همچون علی اکبر، مدافع حرم شدی؛ تا مبادا تیر ِ نگاه ِ حرامی ، سوی حرم عمه سادات برود. . آنقدر دعا📿 کردی تا با شهادت🥀 عاقبت بخیر شدی..‌ . شهید ِ جوان، در روز تولدت‌🎂، برایمان دعا کن تا روحمان 😥 تلنگر عزت بخورد‌‌‌.. . تیر نگاه شیطان ، قلب هایمان💘 را زخمی کرده است و گناهانمان ، زخم روی نمک😔 شده اند. . برای التیام دلهای دور افتاده از شهر ِ عشق ❤️و مملو از گناه😭 ، امن یجیب بخوان. . دعا کن متولد شویم ؛ پاک💐 ،عاشق💚 و عاقبت بخیر🕊... . ✍به قلم طاهره بنائی(منتظر) . 💜به مناسبت تولدشهیداحمد حاجیوند الیاسی💜 . تاریخ تولد : ۱۳۶۹/۱۰/۲۶ . تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۱/۱۳ . تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵ . محل دفن : گلزار شهدای اندیمشک .
الله دادی واژه قشنگی🌸 برای به دوش کشیدن اسم توست. . خدا تو را داد 💐و به بهترین صورت🥀 تحویل گرفت. . فرمانده ای بودی ، که حاج قاسم رفت به دنبالش، برای گشایش گره لبنان و استحکام خطوط دفاعی حزب الله😊 در برابر رژیم صهیونستی.. . حاج قاسم 🥀و الله دادی🌹 فرمانده و سربازی که خیلی چیزهایشان شبیه هم بود. . هردو را با بالگرد زدند😔 ، هردو تکه تکه شدند😢، هردو سوختند😓 ، هردو در خاک غریب بودند.😭 . اما خوشبحالت محمدعلی، کسی تو را به خاک سپرد🕊 که همه ی ما آرزوی دیدنش را داشتیم . . حاج قاسم، عمود خیمه مقاومت🌴، آنقدر حسرت دیدنت😞 را داشتم که روایت های دیدار و گفت و گویت را حفظم😭... . آخ که رفیق شهید🥀 عاقبت شهیدت💚 می‌کند. . از آرزوی دیدن امثال شما ، فقط دیدار تابوت‌هایتان 😭برایمان برآورده شده است. . جهاد مغنیه و الله دادی با هم پریدند🕊، حاج قاسم و ابومهدی هم باهم🕊. . تلاقی خون ها❣️ باهم چیزی جز صبح و روشنایی نخواهد داشت. . ألَیْسَ صُبْحُ بِقَریب؟؟؟؟😍 . نویسنده : . به مناسبت شهادت محمد علی الله دادی . تاریخ تولد: ۱۳۴۱ . تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸ . تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۰/۲۷ . محل شهادت : قنیطره سوریه . محل دفن :سیرجان.پاریز .
🍃هنوز هم هایی هستند که مرام و معرفتشان🌴 زمینه ای شد برای ِ 💪 زمان شدنشان.‍ ‍ . 🍃آن ها که معتقدند کار خیر را خوب است ببیند .همان هایی که ثابت کردند اگر برای خـ❤ـدا باشی، خریدارت می شود. . مثل که اقتدا به (ع) کرد و برای دفاع🌺 از راهی شد. . 🍃مدافـــــعی که به سبب دعای خیر مادرش ، ها 😞شد..همان ســـــرداری که نامش بر سردرِ دلـها خودنمایی می کند و داغ شهادتـ🕊ـش ، داغترین خبر های جهان است. . 🍃خوش به حالت، دوشادوش فرمانده راهی بزم شدی. . 🍃 پاداش راهی که انتخاب کردی، مُهر شهـــــادتی بود که بر شناسنامه ات زده شد😔 . 🍃چقدر خاطر را می خواستی که مانند پسرش 😓و همچون مادرش بال و پر سوختـه😭 در آغوشش آرام گرفتی. . 🍃مشتاق بودی اماچه کسی می دانست روی دست هزاران عاشـ💚ـق ، دوراهی 😞 نصیبت می شود و پس از آن به زیارت و می روی. . 🍃 به کشورت برگشتی و میزبانت شد😓 . 🍃منتظـــرِ خوبی بودی که با بغــضِ 😭 بر پیکر مطهرت خوانده شد و پس از آن در (ع)آرام گرفتی. . 🍃چه زیبا -بخـیر شدی .شاید هم از دعای پـــدری بود که این روزها عده ای کوردل دلـ💔ـش را به درد آورده است. . 🍂راستی عجب دارد تازه که باقی روزهای زندگی اش را به یادِ دوماه با توبودن ،با و آه دل باید سپری کند.😭 . ✍به قلم . 💔به مناسبت دل تنگی هایمان برای . 📅تاریخ تولد: ۱۳۷۱/۴/۳۰ . 📆تاریخ شهادت:۱۳۹۸/۱۰/۱۳ . 📇تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۱/۲۰ . ❣محل شهادت: عراق . 🥀محل دفن: شبستان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) .
🍃دلم خوش بود که منتظرم.با دل شکسته ام راهی جاده ی شدم .گاهی که از سرگرمی های دنیا راه خلاصی داشتم و به انتهای مسیر می اندیشیدم، زبانم به ذکر ‌"اللّهم عجّل لولیک الفرج" معطر می شد اما، پاهای از الهتابِ ، قدم هایم را ناتوان کرده بود...سرانجام در جاده های فرعی غفلت گم شدم .😔 . 🍂 اکنون سال هاست من راه گم کرده ام.صدای ترسیده ی ، بغضِ پیچک شده در گلویم و چشم هایم که هوای گریه دارند،سبب شد که دست های خالی ام را به سوی بگشایم و دعای بخوانم از برای آمدنت.🕯 . 🍃مولا جان.... من همان رفیق نیمه راه هستم که نامه نوشتم برای اما، هنوز جوهر عهدنامه ام خشک نشده کردم و آمدنت را فراموش کردم .😞 . 🍂شرمنده ام که به پای پرونده سیاه اعمالم می ریزی، پیش خدا واسطه می شوی و برایم طلب می کنی.😓 . 🍃میخواهم در این روزهای باقی مانده تا ماه مهمانی خدا، سکوت بگیرم و اندکی به احوالم فکر کنم .... همچون حُر ،کفش هایم را بر گردن آویخته ، سر از خجالت خم کنم وبا شرمندگی در حضور امام زمانم توبه کنم. . 🍂 یا صاحب الزمان ... هوای زمینی را کرده ام که بوی تو را می دهد.دلتنگم برای ، دعای ، ندای و بارانی که زنگارهای گناه را از دلم بشوید.🌧 🍃دلم لک زده برای نماز که در هر رکعت اش تسبیح به دست، صدمرتبه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" گواهی دهم.📿 . 🍂حال که خانه نشین شدم و از هیاهوی شهر و آدم هایش رها ، فهمیدم چقدر جای خالیت حس می شود.😰 . 🍃چقدر این روزها ترس از دارم و نگرانم، امامم را ندیده از دنیا بروم .😥 . 🍂یوسف زهرا ... خوبی نبودم .اما دل خوشم به بخشش و مهربانیت و صدای تا قلب مرده ام را جان تازه ببخشد.💚 🍃آقاجان ..... به حرمت های علی(ع) بر سرچاه ... به حرمت ناله ی بین در و دیوار... به حرمت روضه های سه ساله در شام‌.. به حرمت دل داغدار زینب(س)... به حرمت کهنه بیا ....😭 . 🍂بارالها.... ما بد کردیم در حق خودمان و امام غریبمان . اما تو را قسم به دست های قلم شده برای ، مابقی مهدی فاطمه را بر ما ببخش...😔 . 🍃اللّهم کن لولیک الحجة بن الحسن..... ✍نویسنده: .
🍃مادر با رویای صادقه ای که در خواب دید ، نامش را گذاشت.مدتی بعد، عباسش به مریضی سختی دچار شد اما با به صاحب نامش و اشک های مادر ، شفا یافت. . 🍂در سنگر انقلاب بزرگ شد و با شناسنامه ای که تاریخ هایش با عشق دستکاری شده بود راهی شد. روز هایش در جبهه شب شد .پیوستن دوستانش به قافله را دید و جاماندن شد دلش😞 . 🍃عشق است و بی تابی اش...وداع با سرزمین شهدا را نپذیرفت و این بار برای یافتن نشانی از دوستانش به خاک های ، فکه، و راهی شد...👣 . 🍂تفحص کرد پیکر های باقی مانده را ... های بیرون آمده از دل خاک را ..استخوان های پر از را... دوست داشت در سرزمین پر از شهید ، پلاک و باقی نماند و دل خانواده های چشم انتظار شهدا را شاد کند... با عراقی ها طرح دوستی ریخت و با دادن هدیه آنان را به همکاری تشویق کرد....🌸 . 🍃اما این دل، اهل جاماندن نبود. . متوسل شد به شهدا و از آنان خواست... شاید اشک ریخت ، خواند، خدا را خواند و شاید شهدا دعایش کردند ...🕊 . 🍂در آخرین روزهایی که دعوت نامه شهدا به دلش رسید.به مادر گفت برایش حنا بیاورد.به یک دست به نام حسین و به دست دیگر به نام بن الحسن گذاشت .دل مادر بود که ترسید،لرزید، شکست .شاید هم به یاد لحظه ای که مولا علی بر دستهای کوچک بوسه می زد و از درد گریه می کرد، اشک ریخت😭 . 🍃خوابی دید که او را به بزم عشق دعوت کرده اند.ساک را بست و به دنبال نشانه ای راهی شد. کار آن روز را نذر حضرت عباس کرد بسم الله گفت و در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شد. لحظاتی بعد انفجار در منطقه عملیاتی «والفجر یک »دوستانش را بی تاب کرد..به رسم دست هایش قطع شد و مدتی بعد هم شهد شیرین شهادت نصیبش.شاید هم منتظر اربابش بود...😔 . 🍂در هفتمین روز محرم شهید شد و در روز عاشورا ... عراقی ها به رسم دوستی، برایش مراسم گرفتند... بوی از سرزمین های جنوب میاد. از فکه.... شلمچه... طلائیه..... . ✍نویسنده: . 🍃به مناسبت سالروز شهادت شهید . 📅تولد : ۸ مهر ۱۳۵۱ . 📅شهادت : ۵ خرداد ۱۳۷۵ . 📅انتشار: ۴خرداد ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت زهرا قطعه ۴۰ .
🍃محمد حسین جان سلام . سالی دیگر نیز گذشت کوتاه برای تو و بلند و سخت برای ما . فرصت های از دست داده هرسال زیادتر رخ می نماید..شاید آن دلیل که ها از روزگارمان رخت بر بسته اند. برکت هایی که یکی از آنان وجود و نفس امثال شماست.😔 . 🍃ردِّ‌پاهایت را در شهر می بینم ، تقریبا هرجا که سَرَکی کشیدی تمثال یا عکست را جلوه دار زده اند.حتی کسانی که در حد سلام احوال گیرت بوده اند.😊 . 🍃تفریحم بود آن هم که به چشم بر هم زدنی از دست رفت.سرگرمی هایم حال چرخ زدن است هم دور خود هم دور شهر هم دور هم... سرگیجه گرفته ام از گشتن های بیهوده و از سر بیکاری و سرگرمی..😞 . 🍃محمد حسین، روز به روز قد می کشد، رشید می شود.شاید او بتواند راهت را ادامه دهد. من هنوز در پیدا کردن مسیری که در آن سیر کردی مانده ام .😓 . 🍃قبلا مزه تلخ قهوه های کافه ای که را به دیوار داشت هشیارم می کرد.اما الان همان قهوه برایم بی مزه است.😐 . 🍃اشتهایم رابرای زندگی از دست داده ام.تو هرروز در تمام این چند سال سر سفره کرم اولی الامر بودی.اما من هرروز سر سفره پرخوری می کنم و تنم فربه گناه است.آنقدر چاق شده ام که حال و حتی فردی را ندارم.😰 . بی معرفت،حالا که در تلاطم دنیا دارم می شوم و امید به دستگیری ات دارم ،دل کنده ای و رفتی چسبیدی به ملکوت و من که زیر پاهایت ،دست و پا می زنم را رها کرده ای .نگاه کن من به تو بسته ام.مهرت را به دل...💔 . 🍃محمد حسین، زمانه بد فشار را به گلو رسانده.از زندگی فقط آرزوی مرگ می توان داشت.😭 . 🍃هرروز را وجدان و عمرمان نشویم روزمان شب نمی شود . با دین تیغ می زنند و زخم می ماند از عمل و وای از مدعیان بی علم و گاها بی عمل..❗️ . 💚 . ✍نویسنده: . 🍃به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳ .
🍃زمانِ است . اوقات شرعی دلمان به وقت است .خسته راهی هستیم که هنوز به پایان ِ مهدی آمد، نرسیده است.پاهایمان تاول زده از گناهانی است که رفتن به سوی را به تعویق انداخته است . . 🍃از خورشید امام زمان بی نصیب شده ایم اما دلمان به ماه خوش است . ماهی که در روزهای هم ، راهنمای دلمان است. . 🍃سلام بر مهربان ماه آسمان . خدا را شاکریم که از نعمت وجودت بهره مند هستیم . . 🍃رهبر روزهای سخت هستی . روزهایی که طوفان حوادث به کشتی امت رسید اما ناخدای باتجربه ای بودی، دعای نجاتمان شد و باز هم به ساحل آرامش رسیدیم. . 🍃 آقا جان، باش برای ما که در تاریکی این دنیا ، گاهی ، راه درست را گم می کنیم . . 🍃امین دلهایمان باش تا باز هم شعرهای دلمان با تخلص زیبایت خریدار داشته باشد.خریداری از جنس حضرت مادر. . 🍃پدر بچه های شهدا، دست نوازش بر سرمان بکش ؛ ببخش که معایب ما ، محاسن تو را سفید کرد اما اگر علی زمان شدی و مظلومیتت ، قلب زینب ها و حسین ها را لرزاند ، هستند عمارهایی که تنهایت نگذارند . . 🍃طلایه دار زیارت نرفته ها ،قنوت نمازهایمان را با دعای آذین می بندیم ، شما هم برای دل هایی که دوست دارند شوند ، مدافع شوند و به کاروان عشاق برسند دعا کن. . 🍃آقا جان، چندماهی است حاج قاسم بر دلمان سنگینی می کند، هنوز هم رفتنش را باور نکرده ایم.کاش سردار بود و با همان لبخند همیشگی اش، را می گفت. . . ✍نویسنده: . 🌺به مناسبت تولد رهبر انقلاب . . 📅تاریخ تولد: ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ . 📅تاریخ تولد شناسنامه ای: ۲۴ تیر ۱۳۱۸ . 📅تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۹ .
🍃هنوز هم هایی هستند که مرام و معرفتشان🌴 زمینه ای شد برای ِ 💪 زمان شدنشان.‍ ‍ . 🍃آن ها که معتقدند کار خیر را خوب است ببیند .همان هایی که ثابت کردند اگر برای خـ❤️ـدا باشی، خریدارت می شود. . مثل که اقتدا به (ع) کرد و برای دفاع🌺 از راهی شد. . 🍃مدافـــــعی که به سبب دعای خیر مادرش ، ها 😞شد..همان ســـــرداری که نامش بر سردرِ دلـها خودنمایی می کند و داغ شهادتـ🕊ـش ، داغترین خبر های جهان است. . 🍃خوش به حالت، دوشادوش فرمانده راهی بزم شدی. . 🍃 پاداش راهی که انتخاب کردی، مُهر شهـــــادتی بود که بر شناسنامه ات زده شد😔 . 🍃چقدر خاطر را می خواستی که مانند پسرش 😓و همچون مادرش بال و پر سوختـه😭 در آغوشش آرام گرفتی. . 🍃مشتاق بودی اماچه کسی می دانست روی دست هزاران عاشـ💚ـق ، دوراهی 😞 نصیبت می شود و پس از آن به زیارت و می روی. . 🍃 به کشورت برگشتی و میزبانت شد😓 . 🍃منتظـــرِ خوبی بودی که با بغــضِ 😭 بر پیکر مطهرت خوانده شد و پس از آن در (ع)آرام گرفتی. . 🍃چه زیبا -بخـیر شدی .شاید هم از دعای پـــدری بود که این روزها عده ای کوردل دلـ💔ـش را به درد آورده است. . 🍂راستی عجب دارد تازه که باقی روزهای زندگی اش را به یادِ دوماه با توبودن ،با و آه دل باید سپری کند.😭 . ✍️به قلم . 🌸 به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد: ۱۳۷۱/۴/۳۰ . 📆تاریخ شهادت:۱۳۹۸/۱۰/۱۳ . 📇تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۴/۳۰ . ❣️محل شهادت: عراق . 🥀محل دفن: شبستان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) .
▪️عاشورا . ▪️سال ها زندگی کرده‌ام و معنای سیاهی و را این طور فهمیدم که همه آنچنان در این ده روز می گیرند که عالمی را متوجه خود می کنند و عمر را خرج می کنند بدون حسرت خوردن برای ثانیه ای و خدا را شکر می گویند برای همین گذر در این اتمسفر . . ▪️تمام سال را در این پیچ و خم روزها می گردم تا نوبت به محرم برسد که عقده پاره کنم و بشکنم اما امسال....😔 . ▪️ده روز مثل باد گذشت بدون آنکه دستم پر شود; لااقل من به این فضا عادت ندارم. خودم را در زمره می بینم که سر تپه های مشرف به ایستاده بودند و نظاره می کردند که تو را را می کشند و می گفتند نکشید او را ،پسر پیامبر است.فقط همین فقط می گفتند😞 . دید نمی برد دست را بالا برد و موهایش را گرفت و با پا زیر و رویش کرد پیامبر را و سر را نبرید بلکه با ۱۲ ضربه جداکرد و گرفت مقابل . دردم سر بریدن حسین نیست خون جگر از آن لحظه شروع شد که حضرت فرمود: ...😭 . ▪️حسین عزیز دل زهرا نگذار مثل حسرت بر دلم بماند... ای به قربان که دنیا را زیر و رو کرد اما دل را نه...😓 . ✍نویسنده: . . 📅تاریخ انتشار: ۸شهریور ۱۳۹۹ .
. 🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. . 🍃حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. . 🍃عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. . 🍃دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. . 🍃مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . . 🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. . 🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۹ . مزار : بهشت رضوان .
🍃از وقتی خبر بازگشت را شنیده ام دلم لرزیده. گلویم را به اسارت گرفته و چشمانم دنبال بهانه ای تا ببارند.😔 . 🍂سخت است در جاده به امید خبری از گمشده ات بنشینی و جز چاره ای نداشته باشی.خانواده شهدا روزهای زیادی را به انتظار نشسته اند برای خبری از شهیدشان.....😞 . 🍃شاید از و محرم اش خواسته اند و چله گرفته اند که خبری برسد .شاید از سه ساله خواسته اند تا دختران بی تاب با خبری از پدر آرام شوند. از خواسته اند تا نشانی از برادر گمشده بیابند. به متوسل شده اند تا چشم های منتظر مادران شهدا ،منور به وصال شود. به متوسل شده اند تا امیدشان ناامید نشود و خبری از پیکر به یادگار مانده در خاک برسد.🥀 . 🍂بگذریم از دلتنگی ها. از سختی های زندگی بدون مرد خانواده.بگذریم از درد . از بیقراری کودکان شهدا..بگذریم از جای خالی که با هیچ چیزی پر نمی شود اما چشمتان روشن بالاخره خبری رسید..اگر روزی کردید حالا در معراج به رسیدید.پیکری را آوردند تا بغضهایتان را خالی کنید و آرام شوید.حال دیگر هست که ها که دلتان گرفت بروید و عقده دل باز کنید.😭 . 🍃چشمتان روشن چشم های .دعا کنید برای آنها که هنوز هم منتظرند تا خبری از شهیدشان برسد.😓 . 🍂دعا کنید برای آنها که خودشان را گم کرده اند و پریشان و بلاتکلیف اند.. . 🍃دعا کنید برای آن ای که با غیبتش در کلبه احزان به سر می بریم اما حواسمان نیست که منتظر ظهورش باشیم.... برای دعا کنید....😭 . ...😔 . ✍نویسنده: . 🕊به مناسبت بازگشت پیکر شهدای خانطومان. . .
. 🍃هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. . 🍃حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. . 🍃عشق به شهید در دلش جوانه زد. نام جهادی را انتخاب کرد.شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. . 🍃دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. . 🍃مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . . 🍃مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. . 🍃او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۹ . مزار : بهشت رضوان .