هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
کلاس درسی شرح اسامی حضرت زهرا س (نه اسم در روایت امام صادق ع)
کانال ضامن اشک در ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/zameneashk1
.
#احراق_البیت
#یا_زهرا
گیرم آتش به جفا، در که نباید می سوخت
آشیان سوخت ، کبوتر که نباید می سوخت
آتش اینبار گلستان نشد انگار ولی
باغ و بستان پبمبر که نباید می سوخت
کینه دارند اگر مردم شهر از پدرم
وسط حادثه مادر که نباید می سوخت
آتش افتاد در این مزرعه، گندمها سوخت
همه ی حاصل حیدر که نباید می سوخت
زیر خاکستر در شعله گرفت آتش باز
خیمه ها سوخته ،معجر که نباید می سوخت
ظهر اگر سوخت برادر وسط معرکه ، عصر
چادر خاکی خواهر که نباید می سوخت
.
از تنور آمده بابا وسط تشت ، ولی
اینقدر هم دل دختر که نباید می سوخت
نه فقط شمع نه پروانه که در این آتش
سوخت از غصه دل هرکه نباید می سوخت
#محسن_ناصحی✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
انگیزه ی خلقت جهان را کشتند
همتای امیرمؤمنان راکشتند
طفلان علی ناله زنان می گفتند
ای وای خدا مادرمان راکشتند
#مجیدمرادزاده✍
.
.
#فاطمیه
#احراق_البیت
شعلهها از در گذشت و معجری آتش گرفت
پشت در ششماهه با یک مادری آتش گرفت
جای مادر فضه آمد در کنار فاطمه
مرتضی از پا فتاد و کوثری آتش گرفت
#مرتضی_محمودپور ✍
.
.
#مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه #حضرت_زهرا
شام وصال آمد و صبح وصال رفت
از لانه ام کبوتر بشکسته بال رفت
آن گل که نُه بهار ز یک نیم خنده اش
می برد از دلم غم و رنج و ملال رفت
سوگند بر اذان و اقامه که یار من
با صورتی که بود شبیه بلال رفت
دیدم که قامتش ز کمان هم کمان تر است
آمد الف به خانه ی من مثل دال رفت
دیدم به چشم خویش که بانوی قهرمان
با سینه ای که بود به رویش مدال رفت
شاعر: #سید_محسن_حسینی ✍
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#مادرم_مظلومه_بود_و_یاور_مظلوم_ها
.
.
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت_حضرت
«خانه ی بی زهرا»
از امشب عطر جنت از تنِ طوبا نمی آید
صدای زندگی از خانه ی مولا نمی آید
شنید عمری دلِ خانه، نیایش های زهرا را
ازین پس بر در و دیوار ها نجوا نمی آید
امان از قلب مولایم...امان از قلب مولایم
همانجا پشت در مانده ، چرا آقا نمی آید؟
چگونه رد شود از دربِ این خانه ،علی زین پس
به اجباری خودش می آید اما پا نمی آید
نگاهش رفت بر کنجی، علی بر زانوان افتاد
چکد خون از دلِ دیوار و بند اما نمی آید
چنان عالم برای قلب حیدر تیره می گردد
تو گویی امشبش رفت و دگر فردا نمی آید
به خاک افتاده اشکش،هق هقش بسته گلویش را
نفس هایش فرو رفته ، ولی بالا نمی آید
بگو همسایه ها آسوده از امشب بخوابند
دگر هرگز صدای ناله ی زهرا نمی آید
به مشتش گوشواری را حسن با اشک می شوید
به چشمش جز هلالِ مادری تنها نمی آید
به گوش مجتبی تا آخرِ عمرش صدایی جز
صدای سیلیِ سنگینِ رعدآســـا نمی آید
در آغوش حسین، زینب نشسته ، زار می گرید
پناهی جز حسین در یورشِ غم ها نمی آید
چنان با سوز می خواند...به گوش عرش پژواکی
به غیر از روضه های زینب کبرا نمی آید
به زهرا وحی می شد بعدِ پیغمبر در این خانه
پس از صدّیقه دیگر جبرئیل اینجا نمی آید
چنان بر چاه ،حیدر می کند نجوا که رفت از حال
گمانم تا دمِ محراب حالش جا نمی آید
زمین اقبال رویش کرد و اما باختش آسان
کسی چون فاطمه دیگر به این دنیا نمی آید
#الهه_پورحاجی_آلاله✍
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
https://eitaa.com/asharehoseini14/7603
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#فاطمیه
این چند وقت زهرا مشغول دوختن بود
دلواپسِ علی و در فکرِ پیرهن بود
در خانه کار کردم اما به دل نچسبید
از بسکه دستم از صبح بر شانهی حسن بود
با جبرئیل گفتم جانِ تو و علیجان
من را زِ پا در آورد زخمی که در بدن بود
روزیِ خویش را صبح از دست من گرفتهاست
شهری که هیزمِ آن پشت حیاط من بود
شهری که آتش آورد جای عیادت و دید
زهرا بجای آن در مشغول سوختن بود
آنکه دلیلِ ایجادِ عالم است مردم
بر دستْ ریسمان و بر گردنش رسن بود
ماندم علی نیاُفتد بین مدینهای که
مردی نداشت غیر از یک زن که شیرزن بود
گفتم گواه دارم گفتم که ارث دارم
گفتم علی است شاهد اما جواب "لَن" بود
میگفت بین مسجد با من : دروغگویی
آنکه میانِ کوچه بدجور بد دهن بود
اصلا جدا نمیشد دستم, ولی شکستش
از خانه تا به مسجد یک جنگِ تن به تن بود
قنفذ که خسته میشد جایش مغیره میزد
این پشتِ هم زدنها پیشِ ابالحسن بود
در گوشِ گاهواره دیشب به گریه گفتم
ای کاش قدِ محسن در خانهام کفن بود...
#حسن_لطفی ۴۰۲/۰۹/۰۳
.
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_فاطمی14
ای خدا مهدی کجا و کوه و صحرا، اِنْتَقِم*
از چه او خائف شده از دست اعداء، اِنْتَقِم
سال های سال، حقّ حجّت تو غصب شد
دید ظلم و شد به کامش تلخ؛ دنیا، اِنْتَقِم
یاد او را از دل شیعه به حیله برده اند
این چنین تنها ولی ات گشته تنها، اِنْتَقِم
ای خدا بس نیست دیگر دشمنی با مهدی ات؟
رحم کن بر ما و شاه بی کس ما، اِنْتَقِم
قلب مهدی خون شده از بدعت قوم ریا
با ظهورش قلب او را ده تسلّیٰ، اِنْتَقِم
پلکهایش زخمی است و دیده هایش غرق خون
می کند هر روز و هر شب روضه برپا، اِنْتَقِم
نه برای ما برای مادری که پشت در
در میان بغض دشمن خوانده او را، اِنْتَقِم
ای خدا دیگر قسم بر صورت نیلی شده
ای خدا به سینه ی زخمی زهرا، اِنْتَقِم
منتقم به حقّ ناموست که در کوچه زدند
روبه روی چشم های خیس مولا، اِنْتَقِم
ای خدا به حقّ محسن،آن شهید بی گناه
آن که مدفون شد میان اشک بابا، اِنْتَقِم
منتقم به حنجری که با سه شعبه پاره شد
به گلوی خشک اصغر پیش دریا، اِنْتَقِم
ای خدا به غربت پیغمبر کربوبلا
به جوانی که تنش شد ارباً اربا، اِنْتَقِم
منتقم به حقّ مشک پاره و دست قلم
به امام قدکمان از داغ سقّا، اِنْتَقِم
ای خدا به پیکر بی سر، شهید بی کفن
آن تنی که شد رها بر خاک صحرا، اِنْتَقِم
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
* امام صادق علیه السلام فرمودند:
از جمله حقوق ما بر شیعیان این است که بعد از هر نماز واجب دست بر چانه بگیرند و سه مرتبه بگویند:
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّلْ فَرَجَ آلِمُحَمَّد
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ احْفَظْ غَیْبَةَ مُحَمَّدٍ
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إنْتَقِمْ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ
ای پروردگار محمد فَرَجِ آل محمد را زودتر برسان!
ای پروردگار امام غائب از فرزندان محمد را حفظ کن!
ای پروردگار محمد برای دختر محمد انتقام بگیر!
📓مکیال المکارم جلد ۲ صفحه ۱۳
.
.
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا #فاطمیه
"آهسته می شوید یگانه همسرش را
با آب زمزم آیه های کوثرش را
آهسته می شوید غریب شهر یثرب
پشت و پناه و تکیه گاه و یاورش را
تنها کنار نیمه های پیکر خود
می شوید امشب نیمه های دیگرش را
آهسته می شوید مبادا خون بیاید
آن یادگاریهای دیوار و درش را
پی می برد آن دستهای مهربانش
بی گوشواره بودن نیلوفرش را
می گرید اما باز مخفی می نماید
با آستینی بغضهای حنجرش را
در خانه ی او پهلوی زهرا ورم کرد
حق دارد او بالا نمی گیرد سرش را
با گریه های دخترانه زینب آمد
بوسد کبودی های روی مادرش را
بر شانه های آفتابی اش گرفته
مهتاب هجده ساله ییغمبرش را
دور از نگاه آسمانها دفن می کرد
در سرزمین های سئوالی همسرش را
#علی_اکبر_لطیفیان ✍
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
https://eitaa.com/asharehoseini14/7606
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#شهادت_حضرت_زهرا
#زبانحال_امیرالمؤمنین_با_حضرت_زهرا
ماندن که هست صحبت رفتن برای چه؟
زهرای من حلالیت از من برای چه؟
وقت نفس نفس زدنت پیش پای من
لاله نریز این همه گلشن برای چه؟
دارم به جمله ی پدرت فکر می کنم
وقتی که هست فاطمه جوشن برای چه؟
باشد نخند... از تو توقع نداشتم
این دل شکسته هست شکستن برای چه؟
زهرا کشان کشان دم در آمدی چرا؟
گفتم نیا که... آمدی اصلاً برای چه؟
ما را برای همسفری آفریده اند
بی من تلاش بهر پریدن برای چه؟
اَسما که بود دور و برت فضه هم که بود
تابوت خویش خواستی از من برای چه؟
هنگام دور گردن این پیرهن که شد
جان حسین این همه شیون برای چه؟
علی اکبر لطیفیان✍
.
.
#زبانحال_مولا
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
یارم غمی به سینه خودبیکرانه داشت
رنگی کبود بر بدن از تازیانه داشت
از ضربت لگد، اثری داشت سینه اش
از ضربه ی غلاف به بازو نشانه داشت
با هر نفس که از دل غمدیده میکشید
خونی ز جای میخ و ز پهلو روانه داشت
هر شام تیره تا به سحرگاه، درد و غم
بر قلب داغدیده ی او آشیانه داشت
از پا مرا فتاد و ز دستم شکیب برد
داغی که از اصابت مسمار خانه داشت
دور از نبی برای خلافت چه کردخصم
دشمن برای کشتن زهرا بهانه داشت
بال و پر کبوترم از کینه ها شکست
باآنکه شوق پرکشیدن ازاین،لانه داشت
با او چه کرده بود مگر چرخ روز گار
کزغصه،اشک خون شده ازاین زمانه داشت
#اسلام_مولایی ✍
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
https://eitaa.com/asharehoseini14/7608
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
از مرحوم آیتالله #شیخ_محمدحسین_غروی_اصفهانیمعروف به: #كمپانى
تا در بيت الحرام از آتش بيگانه سوخت
كعبه ويران شد، حريم از سوز صاحبخانه سوخت
شمع بزم آفرينش با هزاران اشک و آه
شد چنان، كز دودِ آهش سينه كاشانه سوخت
آتشى در بيت معمورِ ولايت شعله زد
تا أبد زان شعله، هر معمور و هر ويرانه سوخت
آه از آن پيمان شكن كز كينه خمّ غدير
آتشى افروخت تا هم خمّ و هم پيمانه سوخت
ليلى حسن قِدَم، چون سوخت از سر تا قدم
همچو مجنون، عقلِ رهبر را دل ديوانه سوخت
گلشن فرّخ فر توحيد، آن دم شد تباه
كز سُمُومِ شرك، آن شاخ گل فرزانه سوخت
گنج علم و معرفت شد طمعه أفعى صفت
تا كه از بيداد دونان گوهر يكدانه سوخت
حاصل باغ نبوّت، رفت بر باد فنا
خرمنى در آرزوى خامِ آب و دانه سوخت
كرْكَسِ دون، پنجه زد بر روى طاوس أزل عالمى از حسرت آن جلوه مستانه سوخت
آتشى آتشپرستى در جهان أفروخته
خرمن إسلام و دين را تا قيامت سوخته
*
سينهاى كز معرفت گنجينه أسرار بود
كى سزاوار فشارِ آن در و ديوار بود؟
طور سيناى تجلّى، مَشعلى از نور شد
سينه سيناى وحدت، مشتعل از نار بود
ناله بانو زد أندر خرمن هستى شَرَر
گوئى اندر طور غم، چون نخل آتشبار بود
آنكه كردى ماه تابان پيش او پهلو تهى
از كجا پهلوى او را تاب آن آزار بود
گردش گردون دون بين، كز جفاى سمرى
نقطه پرگار وحدت، مركز مسمار بود
صورتش نيلى شد از سيلى، كه چون سيل سياه
روى گيتى زين مصيبت، تا قيامت تار بود
شهريارى شد به بند بندهاى از بندگان
آنكه جبريل امينش بنده دربار بود
از قفاى شاه، بانو با نواى جانگداز
تا توانائى به تن تا قوّت رفتار بود
گرچه بازو خسته شد، وز كار دستش بسته شد
ليك پاى همّتش بر گنبد دوّار بود
دست بانو گرچه از دامان شه كوتاه شد
ليك بر گردون بلند از دست آن گمراه شد
دوبند اول فقط آورده شده
📚 ديوان كمپانى، ص۴۲_۴۴
.
.
#فاطمیه
ای اشک! چارهای! غم کوثر نگفتنیست
باران! ببار! روضه سراسر نگفتنیست
با آنکه روضهخواندن ما با کنایه است
اما هنوز روضهی مادر نگفتنیست
تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ
آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنیست
جا مانده بین کوچه دلِ بیقرارمان
اما حکایتِ گلِ پرپر نگفتنیست
باران شوی اگر نود و پنج روز، باز
حال غریب مادر و دختر نگفتنیست
آنشب وصیتش به علی ناتمام ماند
باران گرفت... روضهی آخر... نگفتنیست
#یوسف_رحیمی ✍
#شهادت_حضرت_زهرا
.
.
#فاطمیه
#لا_مولا_الا_علی
به سردی می رود هر داغ اما داغ مادر نه
بخوان از روضه ی گودال اما روضه ی در نه
چگونه می شود مرثیه خوان داغ زهرا(س) بود
از آتش گفت و از وحشی گری قوم کافر نه
فقط شرح کرامت گفت اما ازدل قرآن
خوشایند خیانت پیشگانی، حذف کوثر نه
سوال حضرت زهرا (س)گمانم پشت در این بود
علی(ع) جان عقده ی این قوم هست از فتح خیبر نه!؟
دفاع از ولایت را چه زیبا کرده او معنا
که جان داده است اما در هجوم فتنه، سنگر نه
خوارج با #سقیفه باب شد وقتی که نااهلان
خلاف امر طاها و خدا گفتند: حیدر نه...
#محمدجواد_منوچهری ✍
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#یافاطمهاشفعیلناعندالله
.
.
#فاطمیه
#بی_تفاوت_نباشیم
#طوفان_الاقصی
#شهادت
یارب آشفته تر از این مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم
فارغ از رنج فلسطین مپسندی ما را
فاطمه پشت در از حفظ ولایت می گفت
شیعه ی بی خبر از دین مپسندی ما را
هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود
بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را
حیدر از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست
در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را
کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ
مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را
#محسن_ناصحی✍
.
.
#حضرت_زهرا #فاطمیه
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
زهرا همانکه روشنی چشم مصطفی ست
نامش گره گشای گره های انبیاست
زهرا همانکه سایه ی پر مهر مادری ش
در آفتاب محشر کبری مجال ماست
او سیب دست چین خدای محمد و...
خالصترین تجلی پاکیِ عشق هاست
تنها کسی که از ازل العشق تا ابد
هم شانه با شکوه کمالات مرتضی ست
باید غبار چادر او را ستود که
چادر نه خیمه گاه پرآوازه کساست
ایثار او به پای علی بوده است که
امروز اگر هنوز علی نامی آشناست
زهرا سلوک زندگی اش مثل مرتضی
تنها رضای خاطر رحمانی خداست
او راز سر به مهر شبِ آفرینش است
نور وجود فاطمه از دیگران جداست
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی✍
...........
.
#کوچه_بنی_هاشم
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
بی هوا صاعقه ای صورت ماهش را زد
دست ابلیس ترک بر همه ی دنیا زد
ساحل نازک رویش ردِ پایی برداشت
موج خون آمد و بر عاطفه ی دریا زد
آنکه چون خوار به چشمش جگر مولا بود
آمد و دست روی غیرت این مولا زد
درد این است که نامرد به خود می بالید
بعد از آن روز که بر چادر زهرا پا زد
بی وجودی که قلم شرم کند از اسمش
زهر خود را به دل سوخته ی زهرا زد
سند سوختنِ محسن زهرا را شیطان
پشت در با لگدی بر درِ بیت امضا زد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی✍
.............
.
#السلام_علیکِ_ایتها_الصدیقة_الشهیده
چگونه شرح دهم ماجرای سیلی را
شنیده گوش مدینه صدای سیلی را
سه ماه زیر نقاب است چشمِ صِدّیقه
که صورتش ندهد شرح جای سیلی را
نشاند کینه ی شیطان به دست سنگینش
میان قلب علی ردّ پای سیلی را
خدا عذاب جهنمْ زیادتر دهدش
گذاشت آنکه در آنجا بنای سیلی را
چگونه در شب غربت علی ز چهره ی ماه
بشوید آنهمه خونْ زخمهای سیلی را
سفید موی غم مادرش، حسن، دلخون
تمام عمر گرفته عزای سیلی را
#حسن_کردی
...........
.
یا #امام_حسن علیه السلام
#کوچه_بنی_هاشم
تا دست مرد بی شرفی رد شد از سرش
افتاد ناگهان وسط کوچه مادرش
مادر که خواست دست به دیوار پا شود
افتاد روی خاک دوباره برابرش
دنیا شبیه چادر خاکیِ فاطمه
تاریک شد مقابل چشمان مضطرش
دیوار های سنگی آن کوچه شاهد است
نقشِ ز خونِ ریخته از چشم کوثرش
از چشمهای کوچک او خواب را گرفت
یک عمر شرح نیلیِ چشمان مادرش
***
خائن ترین جماعت تاریخ بسته است
دست گره گشای علمدار خیبرش
#حسن_کردی
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
https://eitaa.com/asharehoseini14/7613
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_زمان
#فاطمیه
صاحب عزای حضرت خیر النسا، بیا
ای بانی شکسته دل روضه ها، بیا
درد فراق تو به خدا می کشد مرا
رحمی نما به حال دل این گدا، بیا
از بس به هجر روی تو عادت نموده ایم
دل می رود به سمت گناه و خطا، بیا
ما در میان بحر گنه غوطه می خوریم
آقا نجاتمان بده از این بلا، بیا
مشغول خویش و بندۀ دینار و درهمیم
فکری به حال نوکر زهرا نما، بیا
لطف تو بوده گریه کن مادرت شدیم
ای سفره دار واسعۀ هل اتا، بیا
ای آخرین نگار دل آرای فاطمه
آقای من! برای رضای خدا، بیا
آقا به حقّ چادر خاکی مادرت
آقا به حقّ داغ دل مرتضی، بیا
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#علی_ذوالقدر✍
بالاتر از اندیشهٔ دنیاست زهرا
بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا
نور خداوند است هر سو بنگری هست
سرّ خداوند است، ناپیداست زهرا
اهل قیاس او را نمیفهمند هرگز
آنسوتر از مقیاس انسانهاست زهرا
درس شهادت را حسین آموخت از او
مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا
در زندگی چیزی برای خود نمیخواست
هرچه علی میخواست را میخواست زهرا
روزی که مردم وقت یاری خواب بودند
پای غریبی علی برخاست زهرا
دل را به آتش زد علی تنها نماند
افسوس خود در شعلهها تنهاست زهرا
پروانهها از شعلهها پروا ندارند
در سیل آتش کوهِ پا برجاست زهرا
در انتهای این مصاف نابرابر
پیروز میدان بیگمان زهراست زهرا...
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
..
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۲
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#فاطمیه
#رضا_تاجیک ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بلا عظیم و گره کور و امتحان سخت است
چقدر پیروی از صاحب الزمان سخت است
شبیه هرکه به جز اوست زندگی کردیم
ولی شبیه به آقا ... !؟ برایمان سخت است
قصور ماست اگر تحبس الدعا شده ایم
مقصریم که رفتن به آسمان سخت است
برای دیده ی هرجاییِ منِ دل سنگ
مجال دیدن دلدار هر زمان سخت است
چقدر فاصله مانده، چقدر از او دوریم
و راه رفتن با پای ناتوان سخت است
اگرچه غرق گناهیم، دوستش داریم
نبودن ولی مهربانمان سخت است
اگرچه دورم از او، بین روضه نزدیکم
نفس کشیدن بی روضه، بی گمان سخت است
همیشه قصه ی بی مادری غم انگیز است
همیشه رفتن یک مادر جوان سخت است
ز میخ سخت تر، آغاز بی کسی علی ست
به روضه خوان بگو این روضه را نخوان ... سخت است
به پیش دیده ی مردم زدند فاطمه را
اگرچه روضه عیان است، در بیان سخت است
.
🏴
#هجوم_به_بیت_وحی
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#رضا_نظاری ✍
#فاطمیه ۱۴۰۲
کیست این مادر که از پیغمبران هم برتر است
قطره ای از وصف او، یس و نور و کوثر است
مادر امثال ما، نه ! مادر پیغمبر است ...
خوش به حال خانهای که در دلش، این گوهر است
عرش، هر شب ربنایش را تماشا میکند
گردش تسبیح او، صدها گره وا میکند
چادرش کافی است تا قومی مسلمانش شوند
اولیاءالله میخواهند دربانش شوند
هم گدایان آرزو دارند مهمانش شوند
هم شهیدان آرزو دارند قربانش شوند
ما چه میدانیم؟ پیغمبر به او فرموده است:
فاطمه! گریهکنان ات را خدا بخشوده است
گریهکن های شما، عمری اسیر کوچهاند
بیست شب با پای دل، بین مسیر کوچهاند
این جوانان، چون حسن، عمری است پیر کوچهاند
فاطمیه نه ! تمام سال، گیر کوچهاند
جُرم تو، حبّ علی بوده که بخشیده نشد
دختر پیغمبری - چون تو - ستمدیده نشد
من نمیدانم چهها رفتهاست بر قلب امام
روضهخوان میگفت مادر را غلامی زد؛ غلام !!
جملهای میگویم و رد میشوم؛ حرفم تمام !
شعله از سویی و از آن سوی دیگر ازدحام
آنچنان کوبید بر "در" که دل حیدر شکست
از همانجا حرمت اولاد پیغمبر شکست
موقع دفن است؛ دستان پیمبر را ببین
ناگهان آغوش وا شد؛ عشق مادر را ببین
تکیهگاه مرتضی! احوال حیدر را ببین ...
در نماز دفن، چشم خیس دختر را ببین
مرتضی الله اکبر گفت ... زینب گریه کرد !
یادش آمد پیکری در زیر مرکب ... گریه کرد
.
.
#مدح
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
پناه هر دو جهان است چادر زهرا
امید کون و مکان است چادر زهرا
شبی دلیل نجات چهل یهودی شد
که منجی همگان است چادر زهرا
چه سایه ای که شده مهد ِ یازده خورشید
چه قدر خیر رسان است چادر زهرا
زبان همیشه ز وصفش به مِن مِن افتاده
همیشه فوق بیان است چادر زهرا
قسم به زینب و صبر و وقار و غیرت او
سلاح شیر زنان است چادر زهرا
همیشه محرم و مرهم به کوه غم های ِ
دل امام زمان است چادر زهرا
اگر چه سوخت ، اگر گشت خاکی اما باز
پناه هر دو جهان است چادر زهرا
آبان ۱۴۰۲
#مدح_حضرت_زهرا
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
.
.
#حضرت_زهرا
السلام علیکِ ایتها الصدیقة الشهیدة
ای عشق بی تکرار ، ای بهترین دلدار
زیباترین جلوه ، از رحمت دادار
ای لطف بی منت ، ای کوثر رحمت
ای بودنت نعمت ، ای مادر غمخوار
ای ابر پربارش ، زیباترین خواهش
همواره در جوشش ، چون چشمه ی پربار
ای آیه ی برتر ، ای سایه ات بر سر
بالا سرم مادر ، هر نیمه شب بیدار
نامت بهار من ، یادت قرار من
دار و ندار من ، ای چاره ی هر کار
ای مهربان یارم ، تنها طرفدارم
بودی پرستارم ، با زحمت بسیار
ای دیده هایت تر ، تا لحظه ی آخر
لالایی ات مادر ، زیباترین گفتار
ای مهر بی پایان ، بر درد من درمان
ای در دلم مهمان ، ای خوبی سرشار
عمری تو در خانه ، گشتی چو پروانه
در بین گلخانه ، بودی گل بی خار
ای روح و ریحانم ، ای نور چشمانم
گهواره ی جانم ، دستانت ای دلدار
ای بهترین مادر ، ای اولین یاور
ای از جهان برتر ، ای سرور و سالار
ای مهر و ای ماهم ، ای نور دلخواهم
ای حسرت آهم ، بی تو شوم بیمار
یاد تو مهمانم ، در قلب و در جانم
نام تو می خوانم ، با دیده ای غمبار
ای عشق بی همتا ، زیباترین رؤیا
بی تو همه دنیا ، شد بر سرم آوار
ای جان و ای جانان ، رفتی مه خوبان
قلب من از هجران ، شد نقطه ی پرگار
ای دختر طه ، ای هستی مولا
ره می روی اما ، با یاری دیوار
ای معنی قرآن ، والاترین انسان
از پستی دوران ، دیدی چرا آزار
ای روح پیغمبر ، ماه شب حیدر
ای مظهر داور ، در سیره و کردار
ای ماه و خورشیدم ، ای روح امّیدم
حال تو پرسیدم ، از سرخی مسمار
هستم به فتوایت ، مست تولایت
گردیده مولایت ، تنهاترین سردار
ای مظهر ایثار ، ای محرم اسرار
من جان دهم ای کاش ، در لحظه ی دیدار
ای سوره ی کوثر ، هستم من ای مادر
تا صحنه ی محشر ، از دشمنت بیزار
من بی تو می میرم ، از زندگی سیرم
هر لحظه دلگیرم ، با این دل خونبار
ای دیدنت هر بار ، زیباترین دیدار
ای بهترین دلدار ، ای عشق بی تکرار
تقدیم به بهترین مادر دنیا
حضرت فاطمه زهرا
سلام الله علیها
از طرف مادرم
#محمدعلی_شهاب✍
.
...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کانال اشعار حسینی ایتا
https://eitaa.com/asharehoseini14/7619
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#شهادت_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
زهرا که تر شد عالمی از لطف بارانش
با چادرش حتی یهودی شد مسلمانش
زهرا اناری خواست، اما دید در خانه
آمد اناری از جنان در بین دستانش
از مرد نابینا گرفته "رو" اگر زهرا
این جلوه یک قطره است از دریای ایمانش
طبق روایت آمده وقت نماز او
تا آسمانها میرود نور از شبستانش
داده خدا رزق دوعالم را به دست او
یک عمر روزی خورده ایم از آب و از نانش
یک عمر شیعه داغدار داغ یک کوچه است
آن کوچه ای که مجتبی بوده است گریانش
از مجتبی گفتم که آه... از سینه ام برخواست
بابا ندید او را در این ایام خندانش
مادر بیا، مادر بیا، اینجا خطرناک است...
این است کابوسی که میکرده پریشانش
#امیرطاهری✍
.
.
#امام_زمان
به چشم روشنی شام تار منتظرم
به صبح – آن قسم آشکار- منتظرم
بیا که عید بیاید به خانهی دل ما
حضور سبز تو را ای بهار منتظرم
اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سال
به حکم مطلق پروردگار منتظرم
تورا نخواستم آنگونهای که باید خواست
شبیه مردم اهل شعار منتظرم
زمانه میگذرد نا امید ؛ اما من
به رغم خستگی روزگار – منتظرم
هنوز آمدنت آرزوی عقربه هاست
به دیرپایی این انتظار منتظرم
تو را ندارم و از هرکسی ندارترم
کجاست آن کرم بیشمار ؟ منتظرم
میان روضه هوای مدینه پیچیده
به خاک چادر آن بی مزار منتظرم
#محمد_حسن_بیات_لو ✍
.
.
#فاطمیه
در اصلِ غدیر، خدشه ناممکن بود
کشتند هرآنکس به علی (ع)مومن بود
از شُوْر سقیفه سهم سادات جهان
بی مادری و شهادت محسن(ع) بود
#محمدجواد_منوچهری ✍
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
.
.
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
آتش افتاده به جان همه اما چه شده؟
همه جمعند در خانه ی مولا چه شده؟
آسمان ناله زدو گفت درآن جا چه شده؟
فاطمه پشت افتاده خدایا چه شده؟
دودی از آتش آن در به سماوات رسید
گل یاس نبوی را چه جراحات رسید
به فلک ناله ای از مادر سادات رسید
که خبر داشت که درعالم بالا چه شده؟
آسمان دید که برعرش طنین افتاده
شعله بربال وپر روح الامین افتاده
غنچه پرپر شده وگل به زمین افتاده
وای فضه توبگو پهلوی زهرا چه شده؟
فضه میگفت که از چشم گهربار بپرس
من نگویم چه شده از درودیوار بپرس
فاطمه روی زمین است زمسمار بپرس
آه مسمار درخانه دراین جا چه شده؟
درهیاهو که همه فتنه گران همدستند
ناگهان آتش و بیداد بهم پیوستند
عده ای دست علی را به طنابی بستند
بی حیا مردم بی شرم شمارا چه شده؟
گرچه مأمور به صبراست تواناست علی
دربر کوه مصیبات شکیباست علی
خیزای فاطمه ازجای که تنهاست علی
خیزازجا وببین حرمت مولا چه شده؟
نظر گل به سوی خرمنی ازخارافتاد
مثل آتش به دل اهل ستمکار افتاد
بازوی فاطمه با ضربتی ازکار افتاد
یارتنهای علی در براعدا چه شده؟
به خداوند ،گل لم یزلی زهرا بود
درشب غربت وغم نورجلی زهرا بود
تا که جان به تن یار علی زهرا بود
ای «وفایی» چه بگویم گل طاها چه شده؟
#سید_هاشم_وفایی✍
.
.
#حضرت_زهرا
ای گل یاسین گل باغ عفاف
کعبه نماید حرمت را طواف
شمه ای از جلوه ی ایثار توست
بخشش پیراهن شام زفاف
هست جنان خانه ی دربست تو
جودوکرم می چکد ازدست تو
ای که تویی چشمه ی خیر کثیر
وقت عطا وکرمی بی نظیر
جز تو چه کس قوت وغذای سه شب
داده به مسکین ویتیم واسیر
برکرمت دوست نظر داده است
آیه به شأن تو فرستاده است
ای که تویی جلوه ای ازکبریا
آیتی از عصمت تو شد حیا
نیست عجب گرکه بخوانم تو را
لیله ی قدر همه ی انبیا
نورتو شد باعث اشراق هور
راز سماواتی والله ونور
ای همه نور وهمه حُسن صفات
نورتو خیزد به فلک درصلات
ناز تورا خالق تو می خرد
ناز کنی گربه همه کائنات
عرش برین قبله ی حاجات توست
فخر خداوند مناجات توست
گل همه جا برتو توسل کند
نام تو را زمزمه بلبل کند
بانوی گل های بهشتی وباز
نام توبه روی لبم گل کند
ای که وجود تو وجود علیست
نام شریف تو سرود علیست
فاطمه ای جان من وروح من
ای تو به طوفان بلا نوح من
جز تو کسی نیست دراین بی کسی
مرهم زخم دل مجروح من
ای سند غربت ودرد علی
شاهد رخساره ی زرد علی
ای که توهستی همه جا یار من
دلبر من یاور وغمخوار من
دست تو را ضربت دشمن شکست
تا نگشاید گره از کارمن
رفع غم از خاطر غمناک کن
اشک مرا بار دگر پاک کن
ای به همه درد گواه علی
ای همه جا رهرو راه علی
خیززجا بهر تسلای من
راه برو پیش نگاه علی
عقده زکار دل من باز کن
ای تو مسیحای من اعجاز کن
بامن اگر باز تکلّم کنی
غربت من راتو تجسُم کنی
زنده شود باردگر جان من
گربه رویم باز تبسُم کنی
ارلب تو دور چولبخند شد
هم نفس من نفسم بند شد
تاکه نظر برتو وحالت کنم
گریه به زخم روی بالت کنم
من زتو شرمنده شدم فاطمه
ازچه تو گویی که حلالت کنم
دره من روی توگشته کبود
جرم توجز محبت من چه بود
ازغم خود بی تب وتابم مکن
از شرر داغ کبابم مکن
اینقدر از رفتن ومُردن مگو
آه مرو خانه خرابم مکن
هیچ مگو شمع من از خامشی
ورنه علی را زغمت می کُشی
ای ملک خاک نشینم مرو
داغ تو ماند به جبینم مرو
گرکه روی سوی فلک ،هجرتو
می زند آخر به زمینم مرو
روشنی ازچشم من آخرمگیر
با پربشکسته ی خود پرمگیر
رفتن توپشت مرا خم کند
قلب مرا آینه ی غم کند
داغ توای مایۀ هستی من
عمرعلی رابه خدا کم کند
آه کجا می روی آهسته تر
همره خود جان مرا هم ببر
بی تو رود از دل وجانم شکیب
بی تو دراین شهر غریبم غریب
با تو پراز کوثر نورم ولی
بی تو پراز آیه ی امن یجیب
جان به لب آمد زجدایی مگو
بس کن ازاین درد «وفایی» مگو
#سید_هاشم_وفایی✍
.
.
#مناجات
#فاطمیه
#گریز_به_کربلا
ای باخبر ز زندگیِ موبهموی من
چشمِ خدا تویی همه جا، کوبهکوی من
میبینی اَم نفَس به نفَس، لحظه لحظه اَم
ایکاش روبراه شود، سمت و سوی من
رفتارِ من، مؤیدِ گفتارِ من نشد
با یک نظر، درست شود خلق و خوی من
بوی گناه، گاه احاطه کند مرا
یادِ تو باز، تازه کند عطر و بوی من
آب از سرم گذشت، نجاتم دِه ای عزیز
ای در میان موجِ بلا، چاره جوی من
عادت بده زبانِ مرا هم به ذکرِ خود
ای همزبانِ فطرتِ تسبیح گوی من
هرچند بر تو نوکرِ نالایقم، ولی...
رویی نشان بده دگر، ای ماهروی من
بگذار با تو گریه کنم، بهرِ مادرت
پر کن ز اشکِ روضه دوباره سبوی من
میگفت پشتِ دربِ حرم، با زبانِ حال:
در قتلگاهِ من، شده با خون وضوی من
مسمار، خونِ سینۀ من را زیاد ریخت
خوشحال شد ز لِه شدنِ من، عدوی من
این دنده های پهلوی من، از لگد شکست
بهرِ علی شهیده شدن، آرزوی من
ارثیۀ شهادتِ من را حسین برد
باشد شهیدِ کرب و بلا، راهپوی من
میگفت: جای بوسۀ مادر نمیبُرد
خنجر مَکِش دوباره به زخمِ گلوی من
بس کن، سرم به پیشِ حرم از جفا مَبُر
لب تشنه را، سر از بدنش از قفا مَبُر
#حاج_محمود_ژولیده ✍
.
.
با یاد حرم مطهر #حضرت_معصومه سلام الله علیها
تا نظر داری بما در عشقِ تو گُل میکنیم
گر نباشد لطفِ تو، در دَم تنزل میکنیم
دوره های سخت را با امتحان های عجیب
با دعاهای خودت یکسر تحمل میکنیم
بُردِ ما این است در اوجِ مصیباتِ زیاد
زود بر دردانه ی زهرا توسل میکنیم
نامِ بانوی حرم، رمزِ عبور از فتنه هاست
با غمِ بانوی قم، در دل تغزل میکنیم
آبرو دار است بانو، نزد درگاه خدا
اِشفَعی لی را بوقتِ هَمّ و غم، پل میکنیم
عمه اَت بر شیعیانت، روز و شب دارد نظر
اینچنین داریم احساسِ تکامل میکنیم
آری از اُختُ الرضا حاجات میگیریم ما
همجو او در عالَم، ایجاد تحول میکنیم
قم، خراسان، ری، همه ارضی است از مِلکِ فدک
کِی ز ملک حضرت زهرا تغافل میکنیم
وانگهی اینجاست، ایرانِ امیرالمؤمنین
بهر حفظ این حرم، با جان تبادل میکنیم
با همه هستی بپایت ایستادیم ای حرم
با امامِ عصر در حفظت تعقل میکنیم
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#بصیرتی
#مظلومیت_امیرالمؤمنین
#فاطمیه #حضرت_زهرا
اگر چشمِ فتنه، درآوردَنی است...
چرا نزد برخی، رها کردنی است؟
در آنجا که فتنه، شرر میزند
سکوتِ زبانها، ضرر میزند
چگونه ست، در اوجِ گرد و غبار...
نمودند خوبان، سکوت اختیار؟
کجا رفت، فریادِ عمارها؟
زبانِ چو شمشیرِ تمارها؟
چه شد، عهد و میثاقِ رزمندگان؟
مبادا بمانند، شرمندگان!
خواص از چه شد دور، از بندگی؟
پیِ چرب و شیرینِ این زندگی!
عوام از خواصند، فهمیده تر
قدم میگذارند، سنجیده تر
□ □ □
اَلا ای خواصِ زمانه، بگوش!
بزرگان، جوانان، دلیران، بهوش!
ندیدید! آتش به قرآن زدند؟
لگد بر زنانِ مسلمان زدند؟
ندیدید! کشتند بس بی گناه؟
جوانانِمان را، به هر قتلگاه؟
ندیدید! با چند قبضه سِلاح؟
نمودند، هتکِ حرم را مباح؟
ندیدید! بی غیرتی سر گرفت؟
به یک نقشه، بی عفتی سر گرفت؟
ندیدید! با لطفِ پروردگار؟
که شد چهره های نفاق آشکار؟
□ □ □
چه تکرارِ تاریخ، دیدیم باز!
که سَبّ علی را، شنیدیم باز!
بجای علی، با معاویه ها
نشستند و گفتند از او چه ها
دروغِ معاویه، تکرار شد
اَراجیفِ شان، پُر خریدار شد
ز تهدید و تطمیع و تحریم ها
به کفار، کردند تکریم ها
در آنجا که غم، تا نهایت رسید
اِهانت، جسارت، به غایت، رسید
در آنروزها، خانه آتش زدند
در این روزها، خصمِ مسجد شدند
پس از ناسزاها و اقدام ها...
چه شد رفت شیطان، سرِ بامها؟!
علی، باز اگر دست بسته شود...
خواص از چه در کار، خسته شود؟!
در آنجا که زهرا، چهل نیمه شب
به یاریِ مولا، شود در تَعَب
چگونه به تنهائی اَش، تن دهیم
به رسوائیِ خویشتن، سر نَهیم
□ □ □
علی دوستان، حامیِ حیدرند
همه جان به کف، رَهروِ کوثرند
اگرچه عدوی علی، یاغی است
دفاع از علی، تا ابد باقی است
وفاداریِ خود، نشان میدهیم
به فرمانِ زهراست، جان میدهیم
□ □ □
هنوز از جفا، فاطمه شاکی است
هنوز اشک، بر چادرِ خاکی است
هنوز آهِ زهرا، به مسمار هست
هنوز اشکِ مولا، به دیوار هست
هنوز اَبروی مرتضا اَخمی است!
چرا گونه ی فاطمه زخمی است؟
چه شد، ضربه ای بر گُلِ یاس خورد؟
چه شد، بر رخَش دستِ خناس خورد؟
خدایا! قسم بر ولای ولی
ز دشمن بگیر انتقامِ علی
#حاج_محمود_ژولیده✍
.