eitaa logo
آوای ققنوس
8.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
547 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📜 حکایت آموزنده ای از بهلول دانا: اسحق بن محمد بن صباح امیر کوفه بود. زوجه او دختـري زاییـد. امیـراز ایـن جهـت بـسیار محـزون و غمگین گردید و از خوردن غذا و آب خودداري نمود. چون بهلول این مطلب را شنید به نزد وي رفـت و گفت : "اي امیر، این ناله واندوه براي چیست ؟" امیر جواب داد: "من آرزوي اولادي ذکـور را داشـتم ، متاسـفانه زوجـه ام دختـري آورده اسـت." بهلـول جواب داد : "آیا خوش داشتی که به جاي این دختر زیبا و تام الاعضاء و صحیح و سالم ، خداوند پسري دیوانه مثل من به تو عطا می کرد ؟" امیر بی اختیار خنده اش گرفت و شکر خداي را به جـاي آورد و طعـام و آب خواسـت و اجـازه داد تـا مردم براي تبریک و تهنیت به نزد او بیایند. @avayeqoqnus
. در من‌کوچه ای است که با تو در آن نگشته ام. 🍃🌿 @avayeqoqnus
🌸🍃🌸 فرصت شمار صحبت              کز این دوراهه منزل                چون بگذریم دیگر                     نتوان به هم رسیدن @avayeqoqnus
. 🌼 زندگی تعداد دم و بازدم ها نیست بلکه لحظاتی هست که قلبت محکم می زند 🌸 به خاطر خنده به خاطر اتفاق های خوب غیره منتظره، به خاطر شگفتی، به خاطر شادی، 🍀 به خاطر دوست داشتن های بی حساب، به خاطر عشق به خاطر مهربانی 🌿 شادی ات را به اطرافت بپراکن بازتاب خوب آن را خواهی گرفت. 👌🪴 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. زندگــــــی همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم لحظه ها رو دریابیم، همین... صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞☘ به اولین روز آبان ماه خوش آمدید 🌸 ✨ @avayeqoqnus
. الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ تو را شکر بابت آدم‌هایی که معلم من بوده‌اند؛ تو را شکر بابت درس‌هایی که زندگی به من آموخت؛ تو را شکر برای عشقی که می‌گیرم، می‌بخشم و می‌پراکنم. هزاران بار شکرت 🙏🌹 @avayeqoqnus
. 📗 درس زندگی از یک گنجشک کوچک گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک می‌شد و برمی‌گشت‌. از او پرسیدند : "چه می‌کنی؟" پاسخ داد: "در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می‌کنم و آن را روی آتش می‌ریزم." گفتند: "حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می‌آوری بسیار زیاد است و این آب فایده‌ای ندارد." گفت: "شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما هنگامی که وجدانم می‌پرسد: زمانی که دوستت در آتش می‌سوخت تو چه کردی؟ پاسخ می‌دهم: هر کاری که از من برمی‌آمد." 👌🥺 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. می خواهم طوری زندگی کنم که از زندگی لذت ببرم.  اگر در کنارش موفقیتی هم حاصل شد، چه بهتر ولی اگر نشد، لااقل خوب زندگی کرده‌ام و همین کافی است.  🔸 از کتاب "مواجهه با مرگ" نوشته برایان مگی ☀️ @avayeqoqnus ☀️
🌿🍃🌿🍃 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شیخ ابوالحسن خرقانی گفت: جواب دو نفر مرا سخت تکان داد. اول: مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه‌ی لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت: ای شیخ، خدا می‌داند که فردا حالِ ما چه خواهد شد. دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده اى گل آلود می‌رفت. به او گفتم: قدم ثابت بردار تا نلغزی. گفت: من بلغزم باکی نیست، به هوش باش تو نلغزی شیخ؛ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بگذار‌ بارون شوق بر زندگیت بباره تا روحت رو صفا بده گلهای عشق تو دلت جوانہ بزنه تا اونها رو بہ دیگران هدیہ کنی دلتون کلبہ عشق و محبت 🌼 عصرتون خوب و خوش دوستان 🍁🪴 ✨ @avayeqoqnus
. 📕 چند تا نفرین هم تو یادش بده !! یک تاجر انگلیسی هر روز اشیا تاریخی مصر را بار شتر می کرد تا به کشتی برساند و به انگلیس ببرد. افسار شتر را هم مرد عربی می کشید که از این که تاریخش به تاراج می رفت ناراحت بود و مدام به زمزمه به تاجر انگلیسی فحش می داد ولی برای مزد هنگفتی که می گرفت راهنمای کاروان هم بود! تاجر از مترجمش پرسید: "این مرد عرب چه می گوید؟" مترجم گفت: "به شما فحش می دهد و نفرین می کند." تاجر گفت: "این فحش و نفرین بر کارش هم خللی وارد می کند؟" مترجم پاسخ داد: "نه کارش را به خوبی انجام می دهد." تاجر لبخندی زد و گفت: "بگذار هر چه می تواند نفرین کند؛ چند نفرین انگلیسی هم یادش بده!" 😄 @avayeqoqnus
. صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟ همه دانند که در صحبتِ گل خاری هست 🌷 @avayeqoqnus
. گفته بودم "بعد ازین باید فراموشش کنم" 🍁 دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را 🧡 @avayeqoqnus
. یکی از اصلی ترین پایه های شخصیت سالم ، داشتن اصالت است. این که تن به انجام هركاری نمیدی به این معنی نیست كه نمیتونی! بهش میگن "چهارچوب"! چهارچوبی كه خودت برای خودت تعریف میكنی و پایه و اساسش از "خانواده" شكل میگیره... كسی كه چهارچوب داره، "اصالت" داره... اصالت رو نه میشه خرید، نه میشه اداشو درآورد و نه میشه با بزك و دوزك بهش رسید! اصالت یعنی دلت نمیاد خیانت كنی، دلت نمیاد دل بشكنی، دلت نمیاد دورو باشی، دلت نمیاد آدما رو بازی بدی.... این بی عرضگی نیست! اسمش "اصالته." @avayeqoqnus ✨ ‌‎  ‎‌‌‎‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. صبحم بخیر می‌شود از مهربانی‌ات 💜 خورشید قلب خسته‌ی من روز و شب بتاب 💖 صبح زیباتون بخیر و شادکامی رفقا 🌞🌸 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
. الهی؛ ما مستمندِ دوست داشتن تو‌ایم به محبت خودت توانگرمان کن. آمین 🙏🌹 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
. 📚 ضرب المثل "شاه میبخشه، شیخ علیخان نمیبخشه !" 🖇 معنی و کاربرد: 🔹 یعنی کسی که جایگاه بالاتری دارد (بالادست) می بخشد اما کسی که زیردست اوست، خود را همه کاره می داند و نمی بخشد. مثلا جایی ارباب دستور انجام کاری را می دهد ولی غلام از انجام آن سر باز می زند. 🔸 این ضرب المثل را در جایی به کار می برند که کسی که حقی ندارد، بخواهد خود را در جایگاه والاتری قرار دهد و از انجام دستور مقام بالادست خود خودداری کند. به بیانی دیگر، دیگران را از چیزی منع کند درحالیکه صاحب اصلی، آن را تایید کرده است. 🔹 گاهی این ضرب المثل را به بیانی دیگر به کار می برند: "شاه بخشید شاه قلی نبخشید!" 🖇 داستان: صفی میرزا معروف به شاه سلیمان (از شاهان صفوی)، وزیری زیرک و باهوش به نام شیخ علیخان داشت که نزدیک به ۲۰ سال وزیر اعظم او بود. از آنجایی که پادشاه اهل عیش و نوش و خوشگذرانی بود، کمتر به امور ضروری مردم رسیدگی می کرد. برخلاف او، وزیرش شب ها لباس عادی می پوشید و بین مردم رفت و آمد می کرد. در یکی از روزها پادشاه مجلسی را تدارک دیده و جشنی برگزار کرده بود و تعداد زیادی نوازنده و خواننده در آن جشن حضور داشتند. در پایان ضیافت، پادشاه حواله ای به آن ها داد تا نزد شیخ علیخان ببرند و تبدیل به طلا و جواهر کنند. شیخ علیخان که می دانست چنین کاری به ضرر کشور و خزانه آن است، قبول نکرد و چندین بار بهانه آورد. مهمانان که از رفتار وزیر دلسرد شده بودند گفتند: "شاه می بخشد شیخ علیخان نمی بخشد!!" یعنی کسی که در رأس امور قرار دارد، آسان می گیرد و می گذرد ولی زیردست او سخت می گیرد. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌿🌸 بیا زندگی کنیم خورشید روزی دو‌بار طلوع نمی‌کند، ما هم دوبار به دنیا نمی‌آییم، هرچه زودتر به آنچه از زندگی‌ات باقی مانده بچسب. 🔸 از کتاب "یک مرد ناشناخته" نوشته آنتوان چخوف @avayeqoqnus
. حرفِ دل بسیار ، اما شعر کوتاهش خوش است 🥀 نه گَلی در باغ مانده نه دلی در پیکرم ❣ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. از زمزمــــه دلتنگیم، از همهمــه بیزاریم نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم 🍁 آوار پریشانــی‌ست، رو ســوی چـــه بگریزیم؟ هنگامه ی حیرانی‌ ست، خود را به که بسپاریم؟ 🍂 تشویش هزار آیا، وسواس هزار اما کوریم و نمی‌بینیم، ورنه همه بیماریم 🌾 @avayeqoqnus
. 📜 حکایت آموزنده‌ای از گلستان‌ سعدی: پادشاهی را شنیدم به کشتنِ اسیری اشارت کرد. بیچاره در آن حالت نومیدی مَلِک را دشنام دادن گرفت و سَقَط گفتن، که گفته‌اند هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید. وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز ملک پرسید چه می‌گوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت: "ای خداوند همی‌ گوید: وَ الْکاظِمینَ الغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النّاسِ." ملک را رحمت آمد و از سر خون او در گذشت. وزیر دیگر که ضدّ او (ضد وزیر اول) بود گفت: "ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن. این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت." ملک روی از این سخن در هم آورد و گفت: "آن دروغ وی پسندیده تر آمد مرا زین راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی." و خردمندان گفته‌اند: دروغی مصلحت آمیز به که راستی فتنه‌انگیز. هر که شاه آن کند که او گوید حیف باشد که جز نکو گوید ♦️ برگرفته از باب اول گلستان سعدی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا