eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
831 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
شراب چشم‌های تو مرا خواهد گرفت از من اگر پیمانه ای از آن به چشمانم بنوشانی @golchine_sher
هرکس ز حسن دوست متاعی گرفته است بیچاره من که از غمش آتش گرفته‌ام... @golchine_sher
بگو کجا بروم!؟جای دیگری که ندارم کنار من بنشین مثل دختری که ندارم بخند تا که ببینم چقدر حال تو خوب است فقط نپرس از این حال بهتری که ندارم  دلم پر است،پر از بغض یک مداد شکسته هوای گریه ای افتاده در سری که ندارم  همیشه قصه همین بوده:"رفتن و نرسیدن" همیشه غصه ام این است یک"پری"که ندارم کلاغ خستگی ام را به خانه اش برساند مگر بیاورم ایمان به باوری که ندارم همیشه یک غم ناگفته هست این که بخواهی برای عشق، دلیلی بیاوری که ندارم سکوت،نقطه ی آغاز حرف های نگفته است بگو تمام کن این حرف آخری که ندارم... @golchine_sher
فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت  نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو... @golchine_sher
دیگری نیست که مهر تو در او شاید بست ؛ چاره بعد از تو ندانیم به جز تنهایی... @golchine_sher
زمانه با تو فهمیده ست معنای غریبی را و با آن بی وفا یارانت اوج نانجیبی را تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را جماعت روی آورده به اسلامی که در پستو فراوان ضرب کرده سکه ی مردم فریبی را تو هم مثل علی مرهم شدی و زخم ها خوردی که خنجر می زنند این تیره دل ها هر طبیبی را نگاهی بر حسین انداختی "لا یوم..."را خواندی چو دیدی در نگاه مهربانش بی شکیبی را به تابوت تو در آن لحظه ای که تیر می بارید به سیمای حسینت دیدی احوال عجیبی را...   سرش بالای نی دیدی، تنش را در ته گودال که او در پیش رو دارد فرازی و نشیبی را @golchine_sher
چه استراحت خوبیست در جوار خودم خودم برای خودم با خودم کنار خودم همین دقیقه که این شعر را تمام کنم ازاین شلوغِ شما می روم به غار خودم @golchine_sher
مولای من است آن که حاجت داده است بر خلق  نشانه از سعادت داده است در راه علی اگر کسی پای گذاشت با حضرت حق دست ارادت داده است @golchine_sher
. شوق دریا شدن و ... قطره ی شبنم بودن ! غیر اندوه چه دارد دلِ آدم بودن ؟ دست تقدیر ، تو را کاش به من پس بدهد تا که باقیست کمی فرصت با هم بودن بی تو ای میوه ی ممنوعه ! چه فرقی دارد اهل فردوس برین یا که جهنّم بودن ؟! دارم از بخشش تو اینهمه تنهایی را حضرت عشق ! بس است اینهمه حاتم بودن خار بودن ؛ به همه زخم زدن ، آسان است ای خوشا زخم کسی را گلِ مرهم بودن ... @golchine_sher
قطعا روزی که بیاید اگر صبح به شمعدانی ها صبح بخیر بگویی پاسخش را می شنوی حضرت بهار باید اینچنین باشد @golchine_sher
هزار بهار که بیاید و بگذرد من درباغچه ی دلم جز تـو هیچ "گلی" نخواهم کاشت می خواهم هرروز صبح نام تــو در دهانم شکوفه دهد و تنها از عطرنفس های تـو سرمست شوم @golchine_sher
امان از داستانِ عشق و فرجامِ غم آلودش نمی دانستم این آتش به چشمم می رود دودش تو را با دیگری می بینم و با گریه می پرسم از این دیگر نوازی ها خدایا چیست مقصودش؟ چه دنیایی که وقتی در دلِ من خانه می کردی نمی گفتی که بی رحمانه خواهی ساخت نابودش... @golchine_sher
نصیحتی است اگر بشنوی زیان نکنی که اعتماد بر اوضاع این جهان نکنی از این و آن نکشی هیچ در جهان آزار اگر تو نیت آزار این و آن نکنی ‌ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بست با خود چمدان ، دیر شد و هیچ نگفت پاره ابری که زمین گیر شد و هیچ نگفت در نگاهش غزلی منتظر باران بود تا سرازیر شود دیر شد و هیچ نگفت اشتها داشت به طوفان عظیم کلمات قصه ای خواندم و او سیر شد و هیچ نگفت جان که در قحطی لبخند تو تکریم ندید دل بی آتیه تحقیر شد و هیچ نگفت چین که افتاد به پیشانی ماهش گفتم بی جهت از همه دلگیر شد و هبچ نگفت در حضور تو عجب حال خرابی دارم مثل یک قطره که تبخیر شد و هیچ نگفت نا گهان غرق شدم در سرطانی که منم دید درد تو فراگیر شد و هیچ نگفت حل شده جدول مجهول و معمایی تلخ بست با خود چمدان پیر شد و هبچ نگفت @golchine_sher
مانند ستاره ها نجیب است اذان انگار شبیه عطر سیب است اذان صوت ملکوتی اش به گوشم نرسید در شهر شما مگر غریب است اذان؟ @golchine_sher
عقل پرسید که دشوارتر از مُردن چیست؟ عشق فرمود: فراق از همه دشوارتر است... @golchine_sher
تو بهتر از تمام جهانی برای من در قلب خسته ام ضربانی برای من هر جا نگاه می کنم از تو نشانه ایست حس قشنگ وقت اذانی برای من عطر تو است آنچه به گل می دهد صفا بهتر از این نبوده نشانی برای من از کودکی دلم به شما گرم بوده است تا زنده ام همیشه همانی برای من تنها تویی که حال مرا درک می کنی مانند مادرم نگرانی برای من یعنی دعا کنم که بیایی ببینمت ؟ تو کی مگر ز دیده نهانی برای من ؟ آقا ببخش ساده سخن گفتن مرا اینگونه خواندمت که بمانی برای من دست مرا بگیر که شرمنده تر شوم دیگر نمانده است زمانی برای من من سوی حشر دست تهی می روم ولی مِهر تو است خط امانی برای من @golchine_sher
پروانه های روسری ات را به من بده! اندیشه های دلبری ات را به من بده! چرخی بزن به هیبت فواره ها برقص سر شانه های بندری ات را به من بده! ای دختر بهار که لبخند می زنی!! لب باز کن! صنوبری ات را به من بده! این شهر از تراکم شب درد می کشد پرواز کن کبوتری ات را به من بده! ده سال بی تو بودن و ده سال عاشقی این بار قول آخری ات را به من بده! @golchine_sher
انصاف نیست آیه‌ی رحمت شود عذاب چینی که حق زلف بُود بر جبین مزن... @golchine_sher
‌خیال کن مرا کبوتری غریب کبوتری که عاشق است که جَلدِ چشم‌هایِ توست کبوتری که باز هم نمی‌رسد به خانه‌ات به خانه‌اش به گنبد طلایِ چشم‌هایِ تو ‌ خیال کن مرا کلاغِ خسته‌ی کویر در انتظارِ بازگشتِ تو... @golchine_sher
دلم تنهاست اما بعدِ تو همدم نمی خواهد برایم سرنوشت انگار غیر از غم نمی خواهد مفاتیح الجنان را خوانده ام صد بار بی حاصل خدا هم شک‌ نکن ما را کنارِ هم نمی خواهد! خودم با گریه پر دادم تو را از این قفس روزی زیادت سهم اغیار است، عاشق کم نمی خواهد! ندارم بعد از این سودای سیبی سرخ را در سر که این دنیا مرا حوا، تو را آدم نمی خواهد! اگر از دوست نیشی هم رسد نوش است عاشق را... پر از زخم است جان اما دگر مرهم نمی خواهد! به جز تو‌ سِرِّ عشقم را امانت دار خوبی نیست فراوان راز دارد دل ولی محرم نمی خواهد! کسی جای تو را در روزگارم پر نخواهد کرد دلم تنهاست اما غیرِ تو همدم نمی خواهد! @golchine_sher
جانم فدای زلف تو آن دم که پرسمت کاین چیست موی بافته؟ گویی که دام توست @golchine_sher
عشق، اقیانوس آرامی که می‌گفتی نبود قایقم را در مسیر آبشار انداختی ... @golchine_sher
کاش می شد ماه را مهمان کنیم خانهٔ دل را از او تابان کنیم در مسیر زندگی با لطف حق قلبها را مملو از ایمان کنیم کاش می شد در حریم جامعه دردی از درمانده ای درمان کنیم دور باشیم از عِناد و کِبر و حِقد کینه ها را پشتِ سر پنهان کنیم کاش می شد از گُلِ اموالِ خود گرچه کم باشد! ولی احسان کنیم نَفسِ سَرکِش در درون خویش را با سِلاحِ معرفت قربان کنیم با صداقت در تمام زندگی پایه های سُست را ویران کنیم عزَّتِ نَفس از خدا خواهیم و بس بُخل را در مَحبس و زندان کنیم @golchine_sher
جز عشق هر حرفی که داری، مختصر لطفا ! نگذار چتر خیس خود را پشت در ، لطفا! با خود بیاور سرزده مهمان باران را امشب تمام ابرها را کن خبر لطفا! من ماهی دلتنگ تنگم ، چیست سوغاتت؟ امواج دریا را بیاور از سفر لطفا! در صندلی مشترک ، جای خجالت نیست ! اهل خطر باش و کمی نزدیکتر ....، لطفا! هرچند می میرد برایت هرکسی، بگذار تا زنده باشد در کنارت یک نفر ، لطفا! در پای مرز بکر آغوشت زمینگیرم با بوسه ویزای مرا کن معتبر لطفا! بعد از نماز صبح، می چسبد شراب تو! این خانه را میخانه کن وقت سحر، لطفا! با تو سرم ای عشق ، دائم درد می خواهد ! تزریق کن در من دوباره‌ دردسر ، لطفا. @golchine_sher
من ِ شکسته منِ بی قرار در اتوبوس گریستم همهء جاده را اتوبان را نگاه خسته من تا به آسمان برسد کشانده است به دنبال خویش باران را ولی نخواسته در بین راه سوزاندم دل اهالی محروم چند استان را بر آن سرم که کنار ضریح یاد کنم و لو به قدر نگاهی تمام آنان را نگاه‌های پر از حسرت کشاورزان میان دشت تکان‌های دست چوپان را و آن غریبه که در قهوه خانۀ سر راه... همان که خم شد و بوسید تکۀ نان را همان که نام تو را برد زیر لب وقتی که روی میز غذا می‌گذاشت لیوان را همان که گفت ببینم تو زائری؟ گفتم خدا بخواهد... آهی کشید قلیان را همان که گفت به آقا بگو غلط کردم بگو ببخشد، رانندۀ بیابان را بگو از آنچه که می‌داند او پشیمانم خودش نشان دهد ای کاش راه جبران را چقدر بغض، چقدر آه با خود آوردم و التماس دعاهای مرزداران را خلاصه این که به قول رفیق شاعرمان «چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را نجف شروع زمین بود و ابتدای سفر نجف به روی سر من گرفت قرآن را مرا گرفت در آغوش، موکب اول منِ دچار تحیر، منِ پریشان را در این طریق فقط میزبان به سجده شده ست که توتیا بکند خاک پای مهمان را یکی گرفته پدر را به روی دوش خودش یکی کشانده به سویت عصازنان جان را فقط حسین به آغوش هم رسانده چنین برادران تنی را، عراق و ایران را چه با غرور نشاندند روی سینه خود عمودها همه تصویری از شهیدان را قدم قدم غم تو زنده می‌کند دل را خدا زیاد کند این غم فراوان را چه جذبه ایست در آغوش تو که اینگونه کشانده‌ای به تماشا جهان حیران را زمین به سوی تو برخاسته است، می‌خواهد نشان ما بدهد رستخیز انسان را در ازدحام تو گم کرده‌ام خودم را هم در ازدحام ندیدم عمود پایان را تو را گرفته در آغوش خویش شش گوشه چنان که جلد طلاکوب، متن قرآن را از این حرم به حرم های دیگری راه است اگر که باز کنی چشم غرق باران را دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح خدا کند که بسازیم قبر پنهان را برای حضرت زهرا ضریح می‌سازیم و دست فرشچیان طرح می‌زند آن را من از امام رضا کربلا طلب کردم و اینک از تو طلب می‌کنم خراسان را @golchine_sher
چقدر خوبست یک روز صبح چشمت را باز کنی‌ وضو بگیری صف اول بایستی بشنوی مکبر بگوید دو رکعت نماز صبح به امامت مهدی فاطمه (عج) @golchine_sher
نسیم ِصبح در گلخند می ریخت شرابِ عشق در آوند می ریخت خدا در باغِ زیتونِ نگاهت همیشه طرحی از لبخند می ریخت @golchine_sher