eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
820 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
چون کوه گریه می کنم و رود می شود عشقی که در مرام تو مردود می شود این یک حقیقت است که دنیا برای من تنها به چشم های تو محدود می شود اینجا تمام فلسفه ” هست ” های هست کم کم دچار سفسطه ی ” بود ” می شود سیگار عمر من چه غریبانه روزها در پنجه های لذت تو دود می شود وقتی هدف تویی همه ی جاده های شهر با سنگ های فاصله مسدود می شود با قصد صید بر لب دریاچه می روی فورا به پایت آب، گل آلود می شود @golchine_sher
روزها کار دلم لحظه شماری شده بود طفلک از دست تو هر شب متواری شده بود جایگاهی که به زیبایی اسمت سوگند با تو از روز ازل نامگذاری شده بود نیمه شب ها من و تنهایی و بغضی که شکست اشک هایی که به دنبال تو جاری شده بود روزهایی که نبودی دل بابونه شکست کار مریم پس از آن گریه و زاری شده بود نرگس از رفتن تو پای به بیراهه گذاشت یاسمین از شب آغاز فراری شده بود در حیاط از غم فقدان تو محبوبه ی شب مست در باغچه ام خاکسپاری شده بود تو که یکرنگ نبودی و دلت تنگ نبود من همانم که دلم دانه اناری شده بود بی تو هرشب من و تنهایی و لالایی شب شاه غم در شب من تاجگذاری شده بود @golchine_sher
🎙پرویزے✍نیکومنش...دم ازتو می زنند.mp3
2.43M
دم می زنند از تو و ...دلداده نیستند! بر روح عشق جز سر سمباده نیستند! آزاد می کنند جهان را برای مرگ ! چون زینب اسیر تو آزاده نیستند ما قاریان مهر توایم و غراب ها هرگز قناریان غزل زاده نیستند سگ های زوزه کش- به در خانه ی شما- شایسته جز به دسته ی قلاده نیستند پا در رکاب مرثیه ، مظلوم می کشند اصلا برای شادی ات آماده نیستند! دیدم که این مقام پرستان هفت خط چون تو نجیب و صادق و دلساده نیستند پای پیاده ایم و به ما طعنه می زنند این سنگ ها که همنفس جاده نیستند! 🎙 @golchine_sher
ماه پشت ابر مانده تا حضور دیگری چشم من تا کی ببارد بر ظهور دیگری طاقت ایوب را میزان مکن بر شرح دل عشق آورده ست بعداز او صبور دیگری برکه ی پیشانی اش از ماه می‌گوید ولی حبس شد مهتاب در حوض بلور دیگری شاه ماهیها به جلبک ها چه نازی میکنند غافلند از حبس ماهیها به تورِ دیگری *** از اصالت تا شرافت منزلت دارد به مهر از چه خود را بشکند دل در قصور دیگری نان به نرخ روز خوردن در مرام ما نبود دین از این دنیای ما رفته است جورِ دیگری حاصل این خرمنِ هفتاد من گندم نشد جز دو قرص نانِ جو سهمِ تنور دیگری قرن‌ها باید بسوزد سینه در سینای عشق تا چو موسایی بسازد کوهِ طور دیگری چشمهایم دم کشیده؛!؛ از نگاهم نوش کن تا بجوشد قل قل از شعرم شعور دیگری اللهم عجل لولیک الفرج @golchine_sher
ای دلِ باخته! این بار کجا می بری ام؟ راه نشناخته این بار کجا می بری ام؟  منم آن فاخته ی گم شده ی کوکو خوان منم آن فاخته،این بار کجا می بری ام؟ هر کجا برده ای ام آب و هوا خوش بوده یا به من ساخته! این بار کجا می بری ام؟  ای سواری که سپاهش که نگاهش ناگاه بر دلم تاخته، این بار کجا می بری ام؟ عقل دیوانه که هر بار سر جنگش بود سپر انداخته این بار، کجا می بری ام؟ بردی آن بار که باری دل و دینم ببری دل و دین باخته این بار کجا می بری ام؟ @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند لطف تو هر طِیبی را عاقبت حُر می کند رزق چشمم کربلا را دیدن است ، اما فراق نان چشمان مرا هربار آجر می کند یک سلام از پشت بام خانه دادم ، فِطرُست جای خالی مرا در کربلا پُر می کند در زیارت بُعد منزل نیست، پس هر عاشقی پشت بام خانه را مرقد تصور می کند آسمان روضه گرفت و ابر گریه می‌کند رعد سینه می زند ، زهرا تشکر می کند مهر تربت را که بوسیدم دلم آرام شد سنگ هم باشم نگاه تو مرا دُر می کند @ahmadiraninasab
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📙 کانال اشعار 💠 اشعار _سرود و نوحه 💠 تکی بیتی _ طرح استوری 💠 اطلاع رسانی کارگاه های آموزش شعر 💠 اطلاع رسانی جلسات و اجراها _مصاحبه‌ها 💠 گزارش تصویری عکس و کلیپ اجراها کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زوّار آفتاب اگر شکسته رسیدم اگر خراب رسیدم درست وقت اذان بود و من به آب رسیدم وضو گرفتم و شستم خمار خستگی ام را شبیه قطره به دریایی از شراب رسیدم طلوع نارس یک سیب سرخ بودم و آنجا به پای بوسیِ زوّار آفتاب رسیدم وزید عطر حرم از کنار موکب کاشان که من به جرعه ای از شربت گلاب رسیدم بریز چای عراقی ! به یاد حضرت ساقی که من به جنّت باقی چه بی حساب رسیدم در این مسیر چقدر آب می دهند به زائر؟! چقدر زود به دردِ دلِ رباب رسیدم نشست روی دل من غبار غربت مولا به روضه خوانی فرزند بو تراب رسیدم گدای بابِ حبیبم هلا ! امام غریبم به قتلگاه تو با سینه ای کباب رسیدم میانه ی دو حرم ، بغض و گریه بود و تبسّم به وعده گاهِ دعاهای مستجاب رسیدم خوشا به حال من این روزها ی خوب ! خوشا من! به اربعین تو امسال کامیاب رسیدم @golchine_sher
السلام علیک یا ابا عبداله الحسین (ع) *یک اربعین اشک واندوه ،ماندست در خاطر من پر می زنم در هوایت ،ای عشق ای باور من ای کاش باران بگیرد در خشکسال نگاهم ای کاش دریا بفهمد چشمان از خون تر من منزل به منزل دویدم ،یک اربعین در پی تو تا بر مزارت رسیدم ای کُشته ی بی سر من من جابر جاده هایم پای پیاده می آیم سوی تو پر میگشایم سردار نام آور من من با حجابم تو با خون شعر رهایی سرودیم خالی نباید بماند جای تو وسنگر من برخیز ای عشق خونین ،یک اربعین در هوایت پرواز هرچند باقیست بشکسته بال وپر من من غیر زیبایی وعشق ،چیزی در این ره ندیدم زیباتر از این ندیدست،چشمان حق باور من خاکت ببوسم برادر خاک تو بوسیدنی شد عشق تو پایان ندارد ،گویا در این دفتر من @golchine_sher
گذرنامه ای کاش به دستش برسد نامه‌ی من هم بدجور به هم ریخته برنامه‌ی من هم! در شهر، مشام همه از بوی تو پر بود می‌میرم اگر وانشود شامه‌ی من هم جز در دل آغوش تو آرام نگیرد این نفسِ ملامتگرِ لوّامه‌ی من هم رفتند رفیقان همگی، کِی شود آیا مُهری بخورد روی گذرنامه‌ی من هم... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Jamae-Mastan-E39.mp3
3.29M
کدام چله نشین است این چنین که منم علم به دوش در این ظهر اربعین که منم اویس،دست تکان می دهد بر اهل یمن چهل عمود بیایید از یمین که منم چهل عمود نرفتم که دست حرمله ای کمان به دست فرود آمد از کمین که منم ببین در آینه ی شط شکوه ساقی را خدا که دست برآرد از آستین که منم چهل عمود،شبی ازفرات رد شده ام به روی دست،ورق های یاسمین که منم! سکوت تشنه لبانیم ساقیا مددی أَدِر، و ناوِلُني مثلَ ساتكين كه منم امام خوانده تو را "نافذالبصیره" و بس برآر دست ازآن چشمه ی یقین که منم علم به دوش،شهیدان کیستند به دشت؟ به لاله پوش ترین قسمت زمین که منم کجاست سوره ی یاسین سربریده به طف به نیزه می شنوم شرح یا و سین که منم میان معرکه "هل من معین"کیست به دشت؟ به نیزه ،شعشعه ی ماه بی معین که منم نشسته جلوه ی ثاراللهی به پیرهنش نشسته نقش هوالله برنگین که منم خموش رد شدی از خیمه گاه سوخته ای شکسته بشنو از این تار بی طنین که منم کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم @golchine_sher
برخیز از خاک و ببین چشم ترم را آرام کن، آرام، حال مضطرم را برخیز و دلجویی کن از جمع پریشان آرام کن آرام کن اهل حرم را بی تو چهل منزل بلا همدوش من بود درهم  شکسته ماتمت بال وپرم  را نیلوفری گشتم شبیه مادر خود حتی نمی خواهم ببینی  پیکرم   را روز دهم دیدم کنار قتلگاهت بر سر زنان افتاده ازپا مادرم را نگذاشت دشمن تا بجویم از دل دشت در عصر ماتم لاله های پرپرم را آتش به جان خیمه ها افتاد و با اشک خاموش کردم چادر شعله ورم را وقتی سرت را بر فراز نیزه دیدم ازغم زدم بر چوبه ی محمل سرم را با جان خریدم ضربه ی شلاق ها را اما ندادم دست دشمن معجرم را جز کودکی جا مانده در ویرانه ی شام همراه خود آورده ام اهل حرم را @golchine_sher
حضرت_زینب_سلام_الله علیه عمری به پای روضۀ تان غم گریسته هر صبح و شام چشم محرم گریسته یک اربعین قدم به قدم درفراق تو زینب شبیه چشمۀ زمزم گریسته @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلای_معلی التماس دعای شاعر محمد حسین بنی اسدی برای تمام اعضا کانال @golchine_sher
امروز به احترام ابا عبدالله الحسین و روز اربعین اشعار فقط در این موضوع می باشد 🙏🙏 @golchine_sher
در میان جمعیت هستی، دعامان می‌کنی سختی این راه را بر جمع آسان می‌کنی اربعین‌ها حال و روز دیگری دارد زمین فرق دارد این زمان ما را که مهمان می‌کنی عطر نرگس با نسیمی می‌وزد بین مسیر هر نفس را تا که تقدیم بیابان می‌کنی می‌شود چشم و چراغ ما شوی در بین راه موکب ما را به نور خود چراغان می‌کنی؟ خوش به حال پای زخمی تمام زائران زخم هایی را که تو با عشق درمان می‌کنی انتظار دیدنت را می‌کشد این جمعیت روی خود را از چه از این جمع پنهان می‌کنی؟ @A_Hashemii @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل خون و غمین به محضرت برگشتم از شوق نگاه آخرت برگشتم زینب به زبان گریه میگفت: حسین شرمنده بدون دخترت برگشتم @golchine_sher
لب تشنه ی چه آب حیاتی بودم در آرزوی آب فراتی بودم حالا که نشد کاش عصایی ساده در کوله ی یک پیر دهاتی بودم... @golchine_sher
اربعین است جهان یکسره غوغاست بیا شعله ی عشق خدا بر دل مولاست بیا به صبوری گذرانم شب هجران تو را روشنی فصل شکوفایی فرداست بیا جاده از منزلت هر قدمِ زائرِ تو جایگاهش بخدا عرش معلاست بیا شیشه ی عمر زمین می شکند بی نفست دم عیسایی تو بر همه احیاست بیا ماهی اشک مرا رقص کنان صید کنی ای که هر قطره ی تو اینهمه دریاست بیا گرچه قسمت نشده زائر دلدار شویم دل دیوانه ی دیوانه مهیاست بیا بعد صد سال بمیریم؛؛ بخود می‌بالیم که کسی مثل تو ارباب دل ماست بیا @golchine_sher
زیارت_اربعین 🔹دست خالی برنگردی🔹 می‌روی دریا دل من! دست خالی برنگردی از میان دردها با بی‌خیالی برنگردی خاطر آشفتۀ من! می‌روی یادت بماند تا سر و سامان نیابی این حوالی برنگردی با تو نامی و نشانی از اسیران بلا نیست از بیابان‌ها اگر با خسته‌حالی برنگردی با نسیم اشک و آهت پر بزن تا آستانش تا نسوزد آتش عشق از تو بالی برنگردی خانۀ ما کربلا و دوریِ از خانه تا کی! می‌شود آیا به خانه چند سالی برنگردی؟ ماهی تنگ بلورم! ای دل بی‌تاب و تنگم می‌روی و کاشکی از آن زلالی برنگردی @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
بايد تو را هميشه به دقت نگاه كرد يعني نه سَرسری، سر فرصت نگاه كرد خاتون! بگو كه حضرت خالق خودش تو را وقتی كه آفريد چه مدت نگاه كرد هر دو مخدرند كه بيچاره می كنند بايد به چشم هات به ندرت نگاه كرد هر كس نظاره كرد تو را دلسپرده شد فرقی نمی كند به چه نيت نگاه كرد عارف اگر برای تقرب به ذات حق زاهد اگر برای ملامت نگاه كرد تو بی گمان مقدسی و كور می شود هر كس تو را به قصد خيانت نگاه كرد @golchine_sher
تا ابد دنیا نمی ماند نمی دانی بدان جز خدا بر جا نمی ماند نمی دانی بدان نقطه ی آغا محمد خود گواه ماجراست   اهل ظلم آقا نمی ماند نمی دانی بدان خار و خس را باد بالا میبرد گاهی ولی  تا ابد آنجا نمی ماند نمی دانی بدان زیر و رو کردم تمام عرصه ی تاریخ را  شاه یا ملا نمی ماند نمی دانی بدان دل به دست آور که از مال بشر جز نام نیک  هیچ در دنیا نمی ماند نمی دانی بدان عشق، راه چاره است و در نبودش زندگی لحظه ای زیبا نمی ماند نمی دانی بدان پیر مردی مشت خاکی را نشانم داد و گفت جز همین از ما نمی ماند نمی دانی بدان @golchine_sher
نیستی و بین گلدان ها بهارم کوچک است چارچوب دلخوشی هایی که دارم کوچک است سرزمینی تازه تاسیسم، بدون اسم و رسم کشوری بی پرچمم، ایل و تبارم کوچک است کوپه هایم میزبان یک مسافر هم نشد توی دست کودکان بی شک قطارم کوچک است! در زمان رفتنت از کار افتادم چه زود بس که قلب ساعت ِ شمّاطه دارم کوچک است دُور ِ این سیّاره ی تنها نمی چرخد کسی ماه من! دور از قدم هایت مدارم کوچک است شاعرم! بر شانه ام بار بزرگ واژه هاست گرچه در چشمان کور شهر، کارم کوچک است چیز چندانی نمی خواهم ، در این کوچه بمان! گاه گاهی یک تبسّم...! انتظارم کوچک است. @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گمانم عاشقی هم مثل من خون جگر خورده تو سنگی را رها کردی که بر این بال و پر خورده خودت گفتی جدایی حق ندارد بین ما باشد کجایی تا ببینی که جدایی هم شکر خورده نمی­دانم کجا باید بیفتم از نفس دیگر درختی را تجسم کن که از هر سو تبر خورده غم­ انگیزم، دلم چون کودکی ناشی ا­ست در بازی که از لبخندهای تلخ استهزاء سر خورده شبیه پوشه ­ای در دست مردی گیج و مبهوتم به خاک افتاده­ ام، در راه او بر صد نفر خورده هوایم بی تو همچون حال ورزشکار دلخونی­ است که در دیدار پایانی به اسرائیل برخورده @golchine_sher