eitaa logo
حیات معقول
221 دنبال‌کننده
144 عکس
216 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 محبت و ایمان (۲) ✍ اصغر آقائی _____________________ 💠 چند نکته پایانی و تکمیلی: 🔻 ۱. هرچند امام حسین عليه‌السلام است و اساساً تلاش اهل بیت علیهم السلام این بوده این محبت خاص باشد تا آن خاص شده، به دلیل خاص ، مورد توجه باشد؛ اما به نظر میرسه این ص (در حدیث محبت مکنونة) از وجودی ایمان و محبت، نشأت گرفته است؛ یعنی هر جا باشد به عقل نسبت به آن حق، به شرط ، محبت ایجاد می‌شود؛ لذا امام رضا عليه‌السلام فرمود: 🌀 إِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا 🌀 اگر مردم سخن نیکوی ما را بدانند، از ما تبعیت خواهند کرد. 🔻 ۲. هرچند امام حسین عليه‌السلام است؛ اما محبت نسبت به حق (چون خود امام عليه‌السلامکه عین حق و تمام حق است) و نسبت به غیر حق از صریح و فطری بشر است؛ لذا چون حُبّ و بغض، عقل فطری بشر است؛ این دو در کنار هم هستند؛ لذا آنگونه که برخی از افراد می‌گویند شیعه با دیگران این است که دارند؛ چون را همه مثلا اهل سنت نیز دارند؛ این سخن آنان تمام نیست و نادرست است؛ زیرا اساسا نمی‌توان به چیزی و نسبت به دشمن آن را از هم جدا کرد. 🔻 ۳. اگر انسان نسبت به چیز یا فردی محبت یابد؛ صد در صد نسب به آن خواهد داشت (به شرط اثبات دشمنی او نزد آن فرد)؛ و هرچقدر محبت بيشتر شود، بغض هم بیشتر خواهد بود. 🔻۴. بنابر آنچه در نکته "۳" گفتم، امام معصوم عليه السلام ، به دلیل محبت‌ِ امام، از دیگران است. 🔻 ۵. و بنابراین امام عليه‌السلام، به عنوان مثال، در برابر دیگران از هر شخص دیگر است؛ زیرا محبت امام نسبت به خودشان در اوج قرار دارد؛ لذا شدت نیز نسبت به خودشان در اوج است؛ بنابراین در اوجِ از توهین دیگران دارند؛ 🔻 ۶. اما نسبت به در اوج نیست؛ زیرا میان توهین و توهین‌کننده که فردی انسانی است قائل می‌شوند و او را فردی می‌یابند که از روی که شایسته انسان نیست، توهین کرده است؛ لذا با می‌خواهند او را به انسانی خود برگردانند؛ و در حقیقت او را یاری می‌داند و چون جاهل است نیازمندی او به یاری بسیار زیاد است؛ 🔻 ۷. مگر آنکه آن آگاهانه و عامدانه، یعنی با به امام به وی توهین کرده باشد، که در این مورد عمل امام مشهود است و یقینا با توجه به میزان آگاهی فرد و مانند آن شدت برخورد با او خواهد داشت؛ 🔻 ۸. یعنی محبت مکنونة، هرچند درباره امام حسین عليه‌السلام صادر شده است؛ اما این به ذات و امام ع از آن جهت که فردی با نام حسین بن علی است، ندارد؛ زیرا محبت و ایمان، تکوینی است که میان و ایمان و وجود دارد؛ اما چون امام حسین عليه‌السلام همانطور که اشاره کردم، نسبتاً چندجهته و کامل یعنی هم صفات جلال و هم جمال رو در کربلا بروز دادند، لذا از این جهت، خواستند محبت ایشان آشکارتر باشد؛ لذا می‌توان، اینطور گفت ان للرضا عليه‌السلام محبه مکنونة فی قلوب المؤمنین؛ و یا آنکه گفت للحسن عليه‌السلام.. و یا ... نسبت به ائمه دیگر عليهم السلام. 🔻 ۹. نسبت به انسان کامل از طرف دیگر مؤمن نیست؛ زیرا همه ذاتاً الله و به تبع آن عاشق او یعنی انسان کامل و امام هستند؛ اما به دلیل نگرفتن او انس و آشناییت بیشتری یا او دارد. ✅ آخرین نکته: اگر کسی به اصطلاح در واقعه‌ای شده، شیعه می‌شود؛ خیلی ساده‌لوحانه است بگوییم ناگهانی در او انقلاب ایجاد شده است. این ، در واقع لحظه‌ای است که ایمان وی، به نقطه‌ انفجار می‌رسد و تمام قلب او را می‌گیرد؛ و وقتی تمام قلب او با حق در برابر آن کم کم متواضع‌تر شد، طبیعتا این تواضع یا همان در لحظه انفجار بروز خارجی می‌یابد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 نشانه عقلانیت ✍ اصغر آقائی __________________ 💠 الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ 🌀 به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان 🔻 در این آیه با دو صفت آراسته شده‌اند: ✔️ ۱. استماع القول ✔️ ۲. اتباع احسن القول 🔻 اما چند سؤال مطرح است؛ مانند: 🔹 ۱. القول یعنی چه؟ 🔸 هرچند تا هشت معنا هم برای آن گفته شده است ولی ظاهرا در این آیه یعنی سخن و اعتقاد فرد و یا افراد را شنیدن است. 🔹 ۲. کی و تا چه زمانی سخنان را باید شنید؟ 🔸 زمان ندارد و امری است زیرا با فعل مضارع فرمود یستمعون ؛ پس لااقل تا رسیدن به اتباع الاحسن باید سخن را شنید (هرچند بعد از آن نیز اگر سخنی بود به حکم همین آیه باید شنید) 🔹 پذیرش و حق باطل چیست؟ 🔸 هرچند در این باره سخن افزون از حوصله است؛ اما اساسی این است: مقصود از در آیه پذیرش آنچه در نگاه خود شنونده احسن است و این بسیار مهم است. 🔻 برای توضیح این سخن پیش‌گفته، به عبارتی در حدیثی تمسک می‌کنم: در روایتی امام ع بعد از بیان ادله و پرسش‌هایی از سؤال‌کننده، به او می‌گوید: 💠 فَهِیَ الْعِلَّهًُْ أُورِدُهَا لَکَ بِبُرْهَانٍ یَثِقُ بِهِ عَقْلُکَ: 🌀 آن علتی است که با برهانی بیان می‌کنم تا عقل تو بدان اطمینان یابد. (نفرمود چون من گفتم بپذیر) 🔻 پس معیار عقل خود شنوده است. 🔻 سؤال: پس هر کسی هر چیزی فهمید برای او حجت است؟ 🔻 پاسخ: بله. اما توجه به دو نکته مهم است: ✔️ ۱. گوینده باید توجه به داشته باشد و بر اساس او سخن بگوید. ✔️ ۲. شنونده نیز تلاش کند با معیار و ادب سخن را گوش دهد. این یعنی آنکه اگر کسی انسانی و معقول سخنان را گوش دهد و چیزی را بپسندد، حتی اگر باطل باشد در نگاه ما، اما او میان خود و عقل خود و یا میان خود و وجدان خود و یا میان خود و خدای خود حجت داشته باشد که واقعا آنچه بر اساس میزان فهم خویش پذیرفته است؛ یقینا او معذور است حتی اگر آنچه اعتقاد یافته است باطل باشد 🔻 یک نکته مهم: احسن در نگاهِ شنونده، نیاز به احسن نیز دارد؛ لذا اگر فردی سخنی باطل را به میزان فهم خود احسن تلقی کرد، اما به دیگران توهین نکرد و را نگاه داشت، این تبعیت احسن و عقلانیت اوست؛ یعنی نشانه تلاش در فهم عاقلانه و تبعیت عاقلانه است حتی اگر اشتباه کند و این فرد هم و هم است به همان میزان که فرمود "قِوَامُ اَلْمَرْءِ عَقْلُهُ وَ لاَ دِينَ لِمَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ" 🔻 و از طرف دیگر اگر کسی صرفا به خاطر محبت حتی محبت اهل بیت ع نه سخنی را مؤدبانه می‌شنود و نه تبعیت احسن دارد، این فرد به همان میزان از عقل و به تبع آن از دین دور شده است و محبتش نیز تقریبا جز یک احساس نسبتا پوچ نیست. ✅ نتایج: ✔️ ۱. اگر کسی به او نرسیده است؛ اما روشش این است که سخنان را بشنود و آنچه نیکو قلمداد کرد را بپذیرد عاقل و از اولوا الالباب است. ✔️ ۲. چنین فرد از است و عبودیت دارد، هرچند در زبان اقرار به او ندارد ✔️ ۳. اگر محبی به دلیل محبت دچار شده، از یک سو اهل نشنیدن مؤدبانه سخنان دیگران نباشد و از طرفی اهل باشد، این محبتی نیست به احتمال بسیار بالا که او را نجات دهد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 ناراست راست‌نما (۶): حدداشتن با نداشتن آزادی بیان ✍ اصغر آقائی _________________ 🔻برخی چنان آگاهانه یا ناآگاهانه شیفته واژه شده‌اند که هر توهین به اعتقاد دیگران را با آن توجیه می‌کنن. 🔻 اما پرسش اساسی این است که آیا حقیقتا آزادی بیان حد و حدودی ندارد؟🤔 🔻 برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا این پرسش پاسخ‌داده شود که اساساً چه چیز یا چیزهای یک شیئ یا مفهوم را، محدود می‌کند؟ 🔻 در پاسخ اجمالی باید گفت: عناوین هر فردی، برای او و مفاهیم مورد استفاده او حد ایجاد می‌کنند. مثلا فردی است، لااقل سه عنوان ، و ، او و واژگان مورد استعمالش را قید و حد می‌زند. 🔻 با توجه به فوق: اگر این معلم هرچند باید در کلام خود داشته باشد؛ اما: مثلا ۱) با توجه به هر سه عنوان، نباید اهل باشد؛ ۲) با توجه به معلم‌بودن، باید در حیطه درسی و علمی خویش سخن گوید؛ و ۳) با توجه به مسلمان‌بودن باید اسلام را دقیق بشناسد و درست رفتار کند؛ 🔻 لذا این معلم نمی‌تواند به اسم آزادی بیان، هر سخنی را درباره هر موضوعی و به هر نحوی بیان کند. 🔻 مثال دیگر: اگر کسی مدعی شود به هیچ دینی اعتقاد ندارد و مطلق است، این فرد هم به دلیل نمی‌تواند به عقاید دیگران توهین کند؛ بلکه باید به دلیل آنکه هر انسانی باید و به تبع آن داشته باشد، لذا باید روشمند پرسشگری داشته باشد و پاسخها را روشمند نقد کند؛ و اگر پاسخی را نپدیرفت، توهین را در پیش نگیرد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔻 یعنی: ✔️ ۱. بدانی هر یک از کلماتت جای خودش را در جمله دارد؛ که اگر جابه‌جا کنی، خودزنی کرده‌ای؛ ✔️ ۲. شهرت و به‌به و چه‌چه دیگران، تو را از ملّت، خانواده و ارزش‌هایت جدا نکنند؛ ✔️ ۳. به اسم آزادی بیان، توهین را کناری بگذاری؛ چرا که یعنی روشنایی و یعنی تاریکی، و بیان یعنی آشکارکردن موضوع بحث، و توهین یعنی آشکارکردن خباثت درونی نه موضوع بحث؛ لذا هیچگاه توهین جای بیان نخواهد نشست. پ.ن: علی کریمی اومده چیزی علیه ارزشی‌ها بگه تا اون‌ها رو بی‌ارزش جلوه بده؛ نتیجه جمله‌ش این شده: "کار دیگران، یک کپی بی‌ارزش از کار این ارزشی‌هاست"😄 *بسوزه پدر بی‌سوادی و عجول‌بودن در عین شهرت* ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul