#نوحه_ایام_تخریب_بقیع
یادِ اولاد نبی اون،لاله های بی قرینه
دلامون پر می زنه تا،بقیع و شهر مدینه
خاک پاکِ بقیعه،سُرمه ی چشم همه
اونجا میاد صدای،فاطمه یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...
غُربتِ بقیع دلارو،میزنه آتیش همیشه
کي میگه که حاجت ما،هیچ موقع روا نمیشه
حاجت ما همینه،که ببینیم خیلی زود
نابودیِ کاملِ رژیمِ آل سعود
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...
تو بقیع آدم میفته،یادِ روضه های مادر
آتیش و دود و غلاف و،گل یاسِ گشته پرپر
شهیده ی راه دین،قبله ی اهل یقین
به پیش چشم علی،شده ای نقشِ زمین
یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا...
#بقیع #هشت_شوال
#تخریب_بقیع
امیری حسین ونعم الامیر
#تخریب_بقیع
بنویسید " حرم " کور شود چشم حسود
بنویسید سر آرند ملائک به سجود
بنویسید که زیباست بدون گنبد
بنویسید که زیباست شبیه مشهد
سالیانی ست که با داغ بقیع میسوزیم
فانی شعله ی عشقیم، جهان افروزیم
مژده بر دیده که زائر شدنی خواهد بود
مجلس هروله دایر شدنی خواهد بود
عاقبت چشم عدو نیز خزان خواهد دید
عوض آنچه به ما رفت گران خواهد دید
بنویسید " بقیع " گریه به راه اندازید
رخنه در سینه نمایید وَ آه اندازید
قلمی دست بگیرید که تشریح کنید
غزلی ساخته آن را پُرِ تلمیح کنید
ب " یعنی که بسوزیم بر این غربت عشق"
قاف " یعنی قسمی هست که بر تربت عشق"
خوردم و غصه ی ایام گریبان گیرم
شد و انگار همین بود همه قسمت عشق
ی " یعنی یخ ما آب نشد تا امروز"
پشت ابر است یگانه رخ آن طلعت عشق
عین " عطریست که در بین فضا پیچیده"
وه چه مستی دهد این تربت خوش نکهت عشق
بنویسید که ما چشم به ره دوخته ایم
جزو زریّه ی کاشانه ی در سوخته ایم
توحيد شالچيان ناظر
#تخریب_بقیع
بقیع بقعه ندارد ولی بقا دارد
ضریح و صحن ندارد ولی صفا دارد
برای گنبد و گل دسته که نیامده است
گدا به خانه ی ارباب التجا دارد
کنار صحن و سرای پیمبر اکرم
خرابه بودن آن آستان "چرا" دارد
به احترام امامان شیعه در آنجا
اگر مدینه بسازیم باز جا دارد
جبین بسای به خاک درش که این درگاه
به قدر چشم همه خلق توتیا دارد
به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش
کبوتری که در آنجا برو بیا دارد
کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود
کسی که در همه تاریخ آشنا دارد
بقیع و غربت آن را چه خوب می فهمد
دلی که انس به گل دسته ی رضا دارد
به خط خون به سر کوچه ی بنی هاشم
نوشته اند که "یک دست هم صدا دارد"
به خاکبوسی آن آستان مرا ببرید
که این گلوی رمق دیده عقده ها دارد
#سید_روح_الله_مؤید
#تخریب_بقیع
مرغ دل پر میکشد گاهی مسافر میشود
در حریمی که کبوتر نیز شاعر میشود
از وفور نورها حیرت مکن غیر از بقیع
چار آیینه کجا با هم مجاور میشود
روزگاری خواهد آمد همچو یاقوت کبود
بین مردم تربت این بقعه نادر میشود
غربت این روزهایش را نبین، مثل نجف
در جوارش حوزهی علمیه دائر میشود
گوش شیطان کر به زودی در مزار فاطمه
مدح مولایم علی ذکر منابر میشود
تازه از باب قبولی زیارت زائرش
تا که سیلی میخورد آسوده خاطر میشود
یک سلام از دور، سهم ما کبوتر زاده ها
چشم دشمن کور، دل اینگونه زائر میشود
#میلاد_حسنی
#تخریب_بقیع
بقیع ، ای حرم اهلبیت نور سلام
به بارگاه رفیعت ز راه دور سلام
سلام بر تو و بر زائران گریانت
سلام برتو و بر گرد وخاک ایوانت
به غربت تو امام زمان پریشان است
فدای این حرمی که به خاک یکسان است
چقدر خاک بقیع ، بی قرار داری تو
چقدر خاطرهی گریه دار داری تو
نشسته ایم که با غصهی تو گریه کنیم
بخوان تو روضه که با روضهی تو گریه کنیم
چقدر فاطمه پیش تو آه و زاری کرد
چقدر از غم مظلوم بی قراری کرد
غمی که فاطمه از مرتضی نهان می کرد
کنار تو که میامد کمی بیان می کرد
خمیده راه میامد ز دیده دُر می سفت
شنیده ام که برای تو درد دل می گفت
شنیده ام به شرار سقیفه باد زدند
شنیده ام سر زهرای خسته داد زدند
شنیده ام که کشیدند دست مولا را
شنیده ام که شکستند دست زهرا را
شنیده ام که ماه رخش نشانه زدند
به دست و صورت و پهلوش تازیانه زدند
شنیده ام که شرر بر سرای یار زدند
لگد به پهلوی بانوی بار دار زدند
توهم شنیده ای آن آه آتشینی را
صدای نالهی یافضة خذینی را
شنیده ام که کسی راه را به فاطمه بست
بقیع درست شنیدم که گوشواره شکست؟
ــــــــــــ
غم خرابی تو کشت شیعه را اما
خرابی تو کجا و خیام کرببلا؟
حرم کجا و نوامیس و آه و ناله کجا؟
حرم کجا و تن دختر سه ساله کجا؟
حرم کجا و اهانت به آن جلیله کجا؟
حرم کجا ، شرر و چادر عقیله کجا؟
حرم کجا و سم مرکب و عزیز خدا
حرم کجا و تن پاک سیدالشهدا
حرم کجا ، بدن طفل نازدانه کجا
عزیز کردهی ارباب و تازیانه کجا
حرم کجا حرم الله و چشم هرزه کجا
حرم کجا سر صاحب حرم به نیزه کجا
حرم کجا ، سر صاحب حرم به دست پلید
سر حسین کجا، چوب خیرران یزید
#محمدعلی_قاسمی_خادم
#تخریب_بقیع
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
ارث برد از پدر خاک، غم و درد و محن
چه قدر خاک نشسته ست روی قبر حسن
زیر این هرم عطش خیز، سراسر روضه ست
سایه انداختن بال کبوتر روضه ست
یادم افتاد از آن مرثیه ی عالم سوز
بدن شاه رها شد وسط دشت، سه روز
جگرم سوخت از این غربتِ بی پشت و پناه
دفن شد شاه به دستان دهاتی ها، آه...
گریه کردیم و در این حال نمردیم ببخش
تازه شد داغ تو هرسال، نمردیم ببخش
روضه خوان گفت که مرکب به تنت تاخته است
ای تن پاک تو پامال...نمردیم ببخش
روضه خوان گفت و شنیدیم و هنوز اینجاییم
اگر از روضه ی گودال نمردیم ببخش
دل ما سنگ خرابه ست، از آن هم بدتر
پا به پای غم غسال نمردیم...ببخش
سوم ماه محرم به تو قولی دادیم
ما اگر هشتم شوال نمردیم ببخش
#مسعود_یوسف_پور
#تخریب_بقیع
با هم و يكدل و با يك علم ان شاالله
مي رسانيم خبر را به هم ان شاالله
وقت آن است كه با ياري حق بردارد
هر كه اندازه ي خود يك قدم ان شاالله
نوبتي هم كه بود نوبت صحن حسن است
شيعه بايست بسازد حرم ان شاالله
اگر امروز همه فكر ضريحش باشيم
ميزند فرشچيان هم قلم ان شاالله
ميشود روزي ما سجده به ايوان حسن
وعده ي ما دم باب الكرم ان شاالله
پس قرار من و تو هشتم شوال حرم
برطرف ميشود اين درد و غم ان شاالله...
#محسن_صرامی
#تخریب_بقیع
#رباعی
مرغ دل من گشته گرفتار بقیع
قربان بقیع و اشک زوار بقیع
شبها که در بقیع را می بندند
من گریه کنم به پشت دیوار بقیع
#تخریب_بقیع
در بقیع قبر حسن آوار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
آسمان شهر یثرب تار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
صحن اینجا کمتر از جنت نبود
(بشکند دستی که ویرانش نمود)
چشم اهلالبیت گوهر بار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
قبر فرزندان زهرا شد خراب
روزها تابد بر آنها آفتاب
بیتالاحزان قصّه اش تکرار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
اشک خون میریزد از چشم ترم
مثل مادر شد حسن هم بی حرم
تربتش بی خادم و زوار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
آن بقیع با صفا یادش به خیر
آن ضریح دلربا یادش به خیر
از جفا پامال آن گلزار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
چار قبر نازنین یادش به خیر
تربت امالبنین یادش به خیر
حال با خاک زمین هموار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
چادر مادر اگر خاکی نبود
اینچنین قبر پسر خاکی نبود
هر چه بر آل نبی آزار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
دومی باب جسارت را گشود
قصد نبش قبر زهرا را نمود
خون به قلب حیدر کرار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
با همان دستی که زهرا را زدند
شعله بر کاشانه مولا زدند
قبر فرزندانشان آوار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
در همین جا نیمهی شبها علی
ناله میزد از غم زهرا علی
بعد زهرا بی کس و بی یار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
در همین جا پیش چشم مرد و زن
تیر باران شد تن پاک حسن
مثل مادر پیکرش خونبار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
از همین جا دود و آتش پا گرفت
کربلا دامان دخترها گرفت
عمه سادات کارش زار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
گر نمیشد کشته محسن پشت در
بین خون اصغر نمیزد بال و پر
تیر کین همدست با مسمار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
پای زهرا باز شد در کوچه ها
بسته شد دستان زینب از جفا
از همین جا راهیِ بازار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
#عبدالحسین
#تخریب_بقیع
در درون سینه آیات خدا دارد بقیع
گنجهای معنوی از مصطفی دارد بقیع
ظاهراً خاموش میباشد به نزد مردمان
لیک در دل نالهی واغربتا دارد بقیع
زائرش را با نگاهی میهمان سازد کریم
آری، آری؛ چون امام مجتبی دارد بقیع
همچو زین العابدین، مولا علیّ بن الحسین
یادگاری از شهید کربلا دارد بقیع
یا که همچون حضرت باقر، دُر دریای علم
بر قلوب اهل دانش مقتدا دارد بقیع
یا که همچون حضرت صادق، رئیس فقه و دین
در برش گنجینهی صدق و صفا دارد بقیع
نیست گر چه تربت زهرای اطهر، آشکار
لیک رنگ و بویی از خیرالنّسا دارد بقیع
مرقد امّ البنین و فاطمه بنت اسد
دستههای گل ز اشک چشم ما دارد بقیع
#نادعلی_کربلایی
#تخریب_بقیع
چشمم همين كه گشت خوشاقبال گريه كرد
ياد بقيع كرد و به هر حال گريه كرد
همراه چار قبلهى حاجات سينه زد
همپاى چار كعبهى آمال گريه كرد
《يک باره چار كوه كجا بر زمين نشست؟
هفت آسمان به هشتم شوّال گريه كرد》
در كوچه، مادرى به زمين خورد و مجتبى
با يادِ آن شكسته پر و بال گريه كرد
با ياد نينوا چه به سجّاد مىگذشت
بعد از پدر، قريبِ چهل سال گريه كرد
با داغ باقر و غم صادق دلم شكست
حتّى به روی شانهى من، شال گريه كرد
بعد از مدينه، نوبت كربوبلا رسيد
آن جا كه تل به سر زد و گودال گريه كرد
#محمدحسین_مهدیپناه
#جواد_هاشمی_تربت
#تخریب_بقیع
من آن ضریح کهنه دور از بقیعم
من یادگار آسمانهای رفیعم
خورشید بوده روزگاری عاشق من
باشوق می آمد برون از مشرق من
من روزگاری همنشین لاله بودم
هم ناله هر روز اهل ناله بودم
بر گریه هر زائری احساس می داد
بس چارچوبم بوی عطر یاس می داد
گلهای روی دامن من باز می شد
وقتی که با دستان زهرا ناز می شد
وقتی می آمد ، بوی گل از در می آمد
بهر زیارت همره حیدر می آمد
*
یک روز دیدم پشت درها ازدحام است
اما خبر نه از ادب نه از سلام است
دیدم یکی می گفت هنگام قیام است
مردم زیارت کردن اینجا حرام است
آن روضه هایی را که در آنجا شنیدم
آن روز با چشم خودم در صحن دیدم
گفتم که باید هر چه شد محکم بمانم
گر چه قد و بالای من شد خم ، بمانم
باید که قلب بانوی من شاد گردد
هرگز مبادا دوست ، دشمن شاد گردد
اما چه می شد کرد دست خصم بد زد
درهم شکستم ، آنقدر بر من لگد زد
او در چه فکری بود و من فکر چه بودم
او می زد و من هم به یاد کوچه بودم
یاد همان در که شبیه من لگد خورد
هر چه خودش را زد به آتش ، باز بد خورد
بر آینه می خواست ، خطی هم نیفتد
یک لحظه بر ابروی حیدر خم نیفتد
می خواست گل با غنچه اش سالم بماند
تنها نه مادر ، بچه اش سالم بماند
مانند من آن روزآن در را شکستند
گویا که سر تا پای مادر را شکستند
#مهدی_محمدی_کرمانشاهی
#تخریب_بقیع
همه شب اشکفشانم به تمنّای بقیع
تا شود قسمت من کوی مصفّای بقیع
دیده در راهم و حاجت ز خدا میطلبم
دیده روشن کنم از منظر زیبای بقیع
گر شود قسمتم،از اشک بصر میشویم
گرد غمها که نشسته است به سیمای بقیع
هر چه گوهر بود اندر صدف چشم مرا
جمله شکرانه بریزم همه در پای بقیع
تا در آنجا نفسی عقدۀ دل بگشایم
سرمۀ چشم کنم تُربت صحرای بقیع
هر مزاری که ببینم شده یکسان با خاک
میکنم یاد ز ویرانی مأوای بقیع
مرقد چار امامست در آنجا ویران
زآن سبب دیدۀ من هست گُهرزای بقیع
دل چو موسی اَرِنی ساز کند ای «ثابت»!
بنگرد چونکه دمی سینۀ سینای بقیع
#قاسم_استادی
#تخریب_بقیع
خالی از هر گونه درد و غم برایش ساختم
دردها را کُشتم و مرهم برایش ساختم
از کرامت هایشان عمریست هستم با خبر
خوب و بدها را اگر دَرهم برایش ساختم
گریه کردم گوشۂ دلگیرِ باب المجتبی
سوختم...یک خیمۂ ماتم برایش ساختم
در میانِ سجده هایم نذر ِ زین العابدین
مسجد و محرابی از خاتم برایش ساختم
دور تا دورِ ضریحِ حضرتِ باقر فقط-
عالِمانی از همه عالَم برایش ساختم
اشک را در روضه های حضرت صادق شبی
در نگاه زائران نم نم برایش ساختم
آب سقّاخانه اش را ناب و جاری و زلال
شعبه ای از چشمۂ زمزم برایش ساختم
تا که مثل کربلا صاحب-حرم باشد بقیع
گنبد و گلدسته و پرچم برایش ساختم!
#م_عاطفی
#تخریب_بقیع
حجاز کوی مجاز و حقیقت است بقیع
سواد و سرمۀ چشم بصیرت است بقیع
اگر چه کربُبلا سرزمین کرب و بلاست
زمین ماتم و کوی مصیبت است بقیع
هزار دیده بر این خاک،گوهر افشانده است
که گنج گم شدۀ آل عصمت است بقیع
چهار حجّت حق را گرفته در آغوش
به چار رکن از این روی حجّت است بقیع
مزار مظهر حُسن است و مسجد سجّاد
محیط علم و مقام صداقت است بقیع
حجاب و بقعه ندارد از آن جهت این خاک
که با خدای خود اندر عبادت است بقیع
قسم به کعبه و بر تربت نبی سوگند
حریم حرمت و معنای غربت است بقیع
همیشـه بوسه زند آفتاب و مهتابش
که بوسهگاه فلک از شرافت است بقیع
از آن چراغ ندارد که خود به خاموشی
چراغ روشن راه هدایت است بقیع
به دادگاه عدالت که قاضیاش مهدی است
ز جور خصم، کتاب شکایت است بقیع
«شفیـع» میطلبد از خدا نصیب کند
زیارتش که صفای زیارت است بقیع
#حسینعلی_شفیعی
#تخریب_بقیع
#امام_حسن
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو شه کرم می سازه
آخر برات یه گند طلا می سازیم
شبیه گنبد امام رضا می سازیم
سر مزارت ضریح طلا می سازیم
مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم
سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس
سر قبر ام البنین مادر عباس
دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم
حسن حسن می گیم واز عشقت می میریم
آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا
بقیع تو آباد می شه به جان مولا
#جواد_حیدری
#نوحه
#تخریب_بقیع
#محمد_مبشری
سبک حاج ناظم
یارب مدینه شده شور محشر
عزا گرفته در جنان پیمبر
که از جفای خصم دون و کافر
نوحه گر عالم است
موسم ماتم است
شیعه به غصه مبتلا شد
مدینه هم کرب و بلا شد
واویلتا آه و واویلا ۲
امشب شب سیاه عاشقان است
سیلاب خون از دیده ها روان است
گریان ز غصه صاحب الزمان است
دشمن بی حیا
کرده غوغا به پا
دل ها همه ز غم کباب است
بقیع فاطمه خراب است
واویلتا آه و واویلا ۲
گلزار دین ز فتنه زیر آب است
ظلم و ستم بی حد و بی نصاب است
خونین دل مولا ابوتراب است
غم شده حمله ور
شوی خیر البشر
از ستم و کینه ی عدوان
بقیع زهرا شده ویران
واویلتا آه و واویلا ۲
#محمد_مبشری
#تخریب_بقیع
#زمینه_تخريب_بقیع و روضه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شاهد غم ها بقيع داغ دل ما بقيع
ميرسد از خاک تو ناله زهرا بقيع
سلام ما به غروب پر درد و غمت واااى
به چهار امامه غريب و محترمت واااى
به بانوى بى حرمت
واى واى واى واويلا
----------------------------
قبلهءرازه بقیع سوز و گدازه بقیع
گشته مزار حسن مهر نمازه بقیع
بقیع حسینیه ء عزای حسنه وااای
تموم هستی ما فدای حسنه وااای
شیعه گدای حسنه
وای وای وای واویلا
----------------------------
فاطمه گريان شده شيعه پريشان شده
مزار گل هاى او مدينه ويران شده
دوباره اتش کشيد شعله ز حرم واااى
دوباره گويد حسن که اى واى مادرم واااى
مادر بى ياورم
واى واى واى واويلا
----------------------------
سيلى و ابر سياه مادر ما بى پناه
خورده زمين بى هوا کوچه شده قتلگاه
ميان کوچه مسير تو يک دفه بست واااى
به گوشم اومد صداى سنگينى دست واااى
هر دو تا گوشواره شکست
واى واى واى واويلا
----------------------------
شعله که بالا گرفت خون همه جا را گرفت
ميخ درى بى حيا دامن زهرا گرفت
به زير در مانده مادر ما چه کنيم؟ واااى
شکسته پهلويش از لگدها چه کنيم؟ واااى
غريب و تنها چه کنيم؟
شبيه بابا چه کنيم؟
واى واى واى واويلا
#قاسم_نعمتی
#تخریب_بقیع
🚩 رجز خوانی
ای جیره خوار دست ناپاک یهودی
هشدار ماراگوش کن ؛ آل سعودی
تو گرگ خون آشامی وجلاد قرنی
از چشم عالم خواب راحت را ربودی
درسوریه بحرین یمن بااسم داعش
بافتنه هایت آتشی برپانمودی
گردن کشی درپیشگاه حق نمایی
درپیش شیطان مثل بنده در سجودی
داغ شهیدان منا بر سینه داریم
بانی آن روز پر از ماتم تو بودی
باسرنگونی تو درشهر مدینه
صحن حسن راشیعه میسازد به زودی
#قاسم_نعمتی
#تخریب_بقیع
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام
من زائر قبور خراب مدینه ام
آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست
هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست
آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود
حتی جوان ز غربت آن پیر می شود
خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است
از گریه های فاطمه آیینه کاری است
اهل مدینه باب عداوت گشوده اند
بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند
هرکس دم از علی زده تخریب می شود
صدیقۀ مطهره تکذیب می شود
دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند
صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند
ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند
تفریحشان تمسخر هر نالۀ ی بلند
در خواب هم نشان حیا را ندیده اند
نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند
بغض علی زبانه کشد از وجودشان
رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان
روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد
با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد
ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است
تصویر چادریست که در کوچه خاکی است
امواج یک صدا دلم آزار می دهد
گویا صدای صورت و دیوار می دهد
گویا به گوش می رسد از قصۀ ی فدک
آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک»
تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع
یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع
اوراق خاطرات غیورانه نیلی است
هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است
بی درد مردمان زمان جان مرتضی
ما را رها کنید بمیریم زین عزا
روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم
همراه منتقم حرم آباد می کنیم
گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا
گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا
ما داغ دار سیلی ناحق مادریم
چشم انتظار منتقم آل حیدریم
#قاسم_نعمتی
#تخریب_بقیع
بقیع ، ای حرم اهلبیت نور سلام
به بارگاه رفیعت ز راه دور سلام
سلام بر تو و بر زائران گریانت
سلام برتو و بر گرد وخاک ایوانت
به غربت تو امام زمان پریشان است
فدای این حرمی که به خاک یکسان است
چقدر خاک بقیع ، بی قرار داری تو
چقدر خاطرهی گریه دار داری تو
نشسته ایم که با غصهی تو گریه کنیم
بخوان تو روضه که با روضهی تو گریه کنیم
چقدر فاطمه پیش تو آه و زاری کرد
چقدر از غم مظلوم بی قراری کرد
غمی که فاطمه از مرتضی نهان می کرد
کنار تو که میامد کمی بیان می کرد
خمیده راه میامد ز دیده دُر می سفت
شنیده ام که برای تو درد دل می گفت
شنیده ام به شرار سقیفه باد زدند
شنیده ام سر زهرای خسته داد زدند
شنیده ام که کشیدند دست مولا را
شنیده ام که شکستند دست زهرا را
شنیده ام که ماه رخش نشانه زدند
به دست و صورت و پهلوش تازیانه زدند
شنیده ام که شرر بر سرای یار زدند
لگد به پهلوی بانوی بار دار زدند
توهم شنیده ای آن آه آتشینی را
صدای نالهی یافضة خذینی را
شنیده ام که کسی راه را به فاطمه بست
بقیع درست شنیدم که گوشواره شکست؟
ــــــــــــ
غم خرابی تو کشت شیعه را اما
خرابی تو کجا و خیام کرببلا؟
حرم کجا و نوامیس و آه و ناله کجا؟
حرم کجا و تن دختر سه ساله کجا؟
حرم کجا و اهانت به آن جلیله کجا؟
حرم کجا ، شرر و چادر عقیله کجا؟
حرم کجا و سم مرکب و عزیز خدا
حرم کجا و تن پاک سیدالشهدا
حرم کجا ، بدن طفل نازدانه کجا
عزیز کردهی ارباب و تازیانه کجا
حرم کجا حرم الله و چشم هرزه کجا
حرم کجا سر صاحب حرم به نیزه کجا
حرم کجا ، سر صاحب حرم به دست پلید
سر حسین کجا، چوب خیرران یزید
#محمدعلی_قاسمی_خادم
#تخریب_بقیع
#دوبیتی
روزی رسد که درد دو عالم دوا شود
شهر نبی تجلی عشق و صفا شود
صحن چهار امام بقیع چون شلوغی
شب های جمعه حرم کربلا شود
#علی_سلطانی
#امام_زمان_مناجات
#تخریب_بقیع
#بقیع
عمری مرا تو بیشتر از من دعا کردی
من معصیت کردم ولیکن تو حیا کردی
دادی جوابم را تو بی چون و چرا اما
چون و چرا کردم مرا وقتی صدا کردی
ای وای از آن نیمه شب هایی که آقاجان
من خواب بودم تو به حالم گریه ها کردی
من که همیشه جای مرهم ، درد تو بودم
ماندم برای چه تو دردم را دوا کردی
دورت بگردم من ، فقط بین رفیقانم
حق رفاقت را تو جانانه ادا کردی
از یاد برم عزت من از کجا بوده
از بس به این سائل عطای بی ریا کردی
غم نیست گر بسته است بر رویم همه درها
وقتی در ِ رحمت به روی من ، تو وا کردی
آقا دعا کن زنده باشم من ببینم که
تو در مدینه چار تا جنت بنا کردی
جانم فدای سفره ام البنینی که
هر صبح شنبه در مدینه تو به پا کردی
#محمدحسین_رحیمیان
#تخریب_بقیع
بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست
روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست
باد مویم را پریشان میکند مانند آن_
_پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست
اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند
حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست
چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا
مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست
مادری در لابه لای خاک گندم ریخته
پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست
غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم
سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست
حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن"
بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست
می نویسم آرزویم را به روی خاکها
خانه ات آباد،ای که خانه ات آباد نیست
#احمد_ایرانی_نسب
#تخریب_بقیع
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر
پریشان است احوال من از حالی پریشان تر
مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند
و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر
گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر
ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر
دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد
بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان تر
تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیت قدریست پنهان تر
رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت
چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر
تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل می شوی ویران تر و دل از تو ویران تر
برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر
#محمدعلی_بيابانی
#تخریب_بقیع
#بقیع
زیاد شعر نگفتیم در رثای بقیع
زیاد پر نگشودیم در هوای بقیع
چه روضه ها که نخواندند روضه خوان هامان
چه گریه ها که نکردیم پا به پای بقیع
همیشه هشتم هر ماه روضه می گیریم
به یاد هشتم شوال و ماجرای بقیع
هنوز مادر عباس روضه می خواند
تنیده در نفس باد روضه های بقیع
و شاعری که دلش را به دست باران داد
نوشت غربت بی انتها به جای بقیع
نوشت پیکر زهرا میان این خاک است
کجاست مرقد زهرا بگو کجای بقیع
خدا کند که بیاید همان که می سازد
(چهار گنبد فیروزه ای برای بقیع)
#وحید_محمدی
#تخریب_بقیع
#بقیع
چارتا گنبد کنار هم ، عجب قابی ! که نیست
خیره ام شبها به سمت چار مهتابی که نیست
چارتا اذن دخول از چارتا باب المراد
می روم سمت بهشت از چارتا بابی که نیست
گوشه ی صحن حسن می ایستم با احترام
دلخوشم در آرزوهایم به آدابی که نیست
در میان زائران گاهی به کنجی قانعم
گرم قرآن خواندنم در کنج سردابی که نیست
با دو رکعت عاشقی بالای سر ، حالم خوش است
سجده کردم بارها در بین محرابی که نیست
می روم نزدیک سقّاخانه ی ام البنین
تشنه ام ، باید بنوشم جامی از آبی که نیست
خادمی می بیندم هرگاه پلکم بسته ماند
با پر قو می شوم بیدار از خوابی که نیست
صحن و ایوان و رواقی نیست شاید ، من ولی
حاجتی دارم که می گیرم از اربابی که هست
#محسن_ناصحی
#تخریب_بقیع
#بقیع
دل شکسته ی من تا که آشنای بقیع است
همیشه و همه جا بر لبم نوای بقیع است
بگو چگونه ننالم که دل بسان کبوتر
پریده از قفس سینه در هوای بقیع است
صدای زمزمه ی زائران گنبد خضرا
دم غروب پر از شور لحظه های بقیع است
قسم به چار امامی که خفته در دل خاکند
که عرش جلوه ای از صحن با صفای بقیع است
هنوز اشک علی - این زلال حسرت و اندوه -
چراغ غربت شب های بی صدای بقیع است
فرشتگان خدا خاکبوس این حرم نور
بهشت با همه دارائی اش گدای بقیع است
#کمیل_کاشانی
بقیع
#تخریب_بقیع
#دوبیتی
نه گنبد نه حرم نه آستانی
نه خادم تا از او پرسی نشانی
زیارت نامه ی این چار قبر است
عزا و اشک و آه و نوحه خوانی
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_حسن
#تخریب_بقیع
برات اشک چشمام، میشه جاری آقا
تو رویا میدیدم، حرم داری آقا
چه صحن قشنگی، چه ایوون طلایی
چه روزای خوبی، چه نیمه شبایی
"غریب مدینه"
شده آرزوی، دلم که یه بارم
برا کفترای، تو گندم بیارم
چی میشه یه روزی، ببینم که بینه
درای حریمت، یه باب الحسینه
"غریب مدینه"
آره خیلی وقته، محاسن سپیدی
هنوزم نگفتی، تو کوچه چی دیدی
بازم حرف کوچه، دلت رو کجا برد
یه مادر که پا شد، دوباره زمین خورد
"غریب مدینه"
#میلاد_حسنی