@mahruyan123456
#عشقی_از_جنس_نور
#پارت_دهم
کنارپدرروی مبل نشسته بودم.خبری از مادر وسوری نبود.
تلوزیون روشن بودوفیلم هایی از جبهه و رزمندگان نشان میداد.پسر نوجوانی که تازه پشت لبش سبز شده بود و پشت سر فرمانده اش ایستاده بود.
فرمانده ای که با امید واری وتوکل به خدا از پیروزی در برابر رژیم بعثی میگفت .
واقعا چه دل وجراتی داشت وچقدر دل گنده بود دراین وضعیت میان توپ وتانک ، زیر آتش خمپاره و...نوید پیروزی میداد.
فرمانده ای که ب بچه های گردانش افتخار میکرد واز بصیرت وروح خدا گونه شان سخن میگفت.
این آرامش نتیجه اعتماد ودوستی با خدا بود.
ابرو های گره خورده ودست مشت شده پدر نشان از عصبانیتش بود.خوب میدانستم که عقاید وروحیات رزمندگان را به مسخره میگیرد واین کارها برایش بی معنی است.
بدون هیچ حرفی کانال را عوض کرد. با اعتراض گفتم : بابا چرا عوضش میکنین من نگاه میکردم ، چقدر دلم سوخت برای اون پسر ، بابا دیدین سنش کم بود اما رفته بود جبهه به نظرتون پدر ومادرش چطور گذاشته بودند که بره جنگ؟
- تو لازم نیست این چیزها رو نگاه کنی تو باید فقط وفقط به فکر درست باشی .این ها هم عقل ندارند یک پسر چهارده پانزده ساله چه میفهمد از جنگ !
تحت تاثیر حرف های دیگران قرار گرفته و احساساتی شده ورفته .
- بابا اصلا ترس ونگرانی تو چهرشون نبود به نظرم ازایمانی هست که به خدا دارند.
- همین ها هستن که این مملکت را به هم ریختن اگر شاه نمیرفت این جنگ وبدبختی هم نبود.دلشون خوشه که مملکت اسلامی وانقلابی راه انداختند .این ها فقط به نظرم یک جور دیوانگی محض است که از همه چیزت بگذری وجبهه بروی .
مخالف عقیده هایش بودم ، از آمدن امام ورفتن شاه ناراحت بود واین را به وضوح فهمیده بودم .
طرف دار پر وپا قرص شاه بود.حتی با وجودی که شاه فرار کرده ورفته بود.
اما من نه ؛ حالا هم اگر این روزها رزمنده ها نبودند صدام تا به حال همه جا را باخاک یکسان کرده بود وهمه را غارت وبه یغما برده بود.
ادامه دارد...
✍نویسنده:
*ح**ر *
#دلآرا
❌کپی رمان حرام است ❌
@mahruyan123456🍃
💗|#رمان_مسیحـا
✨| #پارت_دهم
کتاب عربی ام را روی میز میگذارم.اضطراب دارم...همان پسر،دوباره دو صندلی آن طرف تر از من نشسته،به در کلاس نگاه میکنم،فاطمه و پس از او استاد،وارد کلاس می شوند.آب دهانم را قورت میدهم.
فاطمه با همان لبخند،به طرفم می آید:سلام نیڪی جون
سرم را پایین می اندازم و جویده جویده جواب سلامش را میدهم.
روی صندلی کنار من می نشیند...کاش کنارم نمی نشست...
_ خوبی؟من نمیدونستم تو هم چادری هستی،چقدر خوب!
با پایم روی زمین ضرب می گیرم.
چرا دست بردار نیست؟نگاهش میکنم.لبخند،به چهره اش معصومیت داده...
لبخند ڪمرنگی میزنم،ادب حکم میکند به گرمۍ جوابش را بدهم،اما من فقط آرام میگویم:ممنون
استاد می پرسد:بچه ها،آقاێ فریدۍ زنگ زد گفت چند دقیقه دیرتر میاد،پس درسو شروع نمیکنیم،موافقید با هم صحبت کنیم؟
چند لحظه میگذرد،همه ی ما ساکتیم.
استاد ادامه میدهد:خب پس،خانم زرین شروع کنید.
فاطمه جا میخورد:من؟چی بگم استاد؟
_ یادمه گفتید دانش آموز تجربی هستین.
_ بله استاد
_ پس کلاس عربی تخصصی چیکار میکنین؟
_ راستش استاد...من به عربی به عنوان درس نگاه نمیکنم،اومدم مثل انگلیسی یاد بگیرمش.
استاد،ذوق میکند:عالیه،آفرین...
✍🏻نویسنده:
#فاطمهنظری
@mahruyan123456
#میانبر
#رمان_آنلاین_طهورا
#بهقلمدلآرا
🌹🌹🌹
#پارت_اول
https://eitaa.com/mahruyan123456/6760
#پارت_پنجم
https://eitaa.com/mahruyan123456/6987
#پارت_دهم
https://eitaa.com/mahruyan123456/7181
#پارت_پانزدهم
https://eitaa.com/mahruyan123456/7392
#پارت_بیستم
https://eitaa.com/mahruyan123456/7662
#پارت_بیست_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/7862
#پارت_سی
https://eitaa.com/mahruyan123456/8194
#پارت_سی_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/8390
#پارت_چهل
https://eitaa.com/mahruyan123456/8584
#پارت_چهل_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/8789
#پارت_پنجاه
https://eitaa.com/mahruyan123456/9135
#پارت_پنجاه_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/9326
#پارت_شصت
https://eitaa.com/mahruyan123456/9640
#پارت_شصت_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/10019
#پارت_هفتاد
https://eitaa.com/mahruyan123456/10192
#پارت_هفتاد_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/10575
#پارت_هشتاد
https://eitaa.com/mahruyan123456/10800
#پارت_هشتاد_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/11061
#پارت_نود
https://eitaa.com/mahruyan123456/11317
#پارت_نود_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/11555
#پارت_صد
https://eitaa.com/mahruyan123456/11950
#پارت_صد_و_پنج
https://eitaa.com/mahruyan123456/12127
#پارت_صد_و_ده
https://eitaa.com/mahruyan123456/12324
#پارت_صد_و_پانزده
https://eitaa.com/mahruyan123456/12660
#پارت_صد_و_بیست
https://eitaa.com/mahruyan123456/13052
#پارت_صد_و_بیست_و_پنج
https://eitaa.com/mahruya