🕊
📙#داستان_شب
كشاورزی هر #سال که گندم میكاشت، #ضرر میكرد.
تا اینكہ یك سال تصمیم گرفت، با #خدا شریك شود و زراعتش را شریكی بكارد.
اول زمستان موقع بذرپاشی #نذر كرد كه هنگام #برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین #فقرا و مستمندان تقسیم كند.
اتفاقاً آن سال، #سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد.
هنگام درو از #همسایههایش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد.
اما #طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به #خانهاش برد و گفت:
«خدایا، امسال تمام زراعت# مال من، سال بعد همه اش مال تو!»
از قضا سال بعد #هم سال خیلی خوبی شد،
اما باز طمع #نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند.
باز رو كرد به خدا و گفت:
«ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندمها را من میبرم و در #عوض دو سال پشت سر هم، برای تو كشت میكنم!»
سال سوم از دو سال قبل هم# بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسایگانش چند تا #خر و جوال بگیرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند.
وقتی روانه #شهر شد، در راہ با خدا راز و نیاز میكرد كه:
«خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه گندمها را در راہ تو بدهم!!»
همینطور كه داشت این حرفها را میزد، به #رودخانهای رسید.
خرها را راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان# باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام#گندمها و خرها را یكجا برد.
مردك #دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد:
«های های خدا!
گندمها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا میبری؟»
هرکه را باشد طمع اَلکَن شود
با طمع کی چشم و دل روشن شود
پیش چشم او خیال جاہ و زر،
همچنان باشد که موی اندر بصر!
جز مگر مستی که از حق پر بوَد
گر چه بِدْهی گنجها، او حُر بود
📔#برگرفته_از_مثنوی_معنوی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
#سوال
👈خلاصه ی محورهای گفتگو خانم و آقا در جلسه ی خواستگاری را مطرح کنید .
#جواب
در جلسه اول #هشت محور داریم که خانم و آقا گفتگو میکنند . برای #غریبه ها معرفی ، #میزان پایبندی به اعتقادات ، میزان پایبندی به ارزش های فرهنگی ، #مسئله ی حجاب ، مسئله ی #محافل و عروسی های خاص مطرح بشود . اهداف کلی زندگی مطرح بشود که هدف کلی زندگی شا چیست ؟
شما دنبال علم ، #صنعت ، هنر هستید؟ خط مشی کلی زندگی چیست ؟ مبنای تان دین یا #فرهنگ غرب یا رای خودتان می باشد ؟ استقال فکری بود که می خواهید بدانید طرف استقلال فکری دارد یا به مادرش وابسته است ؟
میزان # ارتباطات اجتماعی و ارتباط در فضای کاری را سوال کنند . میزان ارتباطات فامیلی هم مهم است که بفهمید طرف #تیپ شخصیت درون گراست یا برون گرا ؟ #اهل افراط است یا خیر ؟ این ها را خانم و آقا بطور مشترک از هم می پرسند . در جلسه اول سوال اختصاصی برای خانم داریم ولی برای آقا نداریم . خانم باید #شهر محل سکونت را بپرسند که بعدا مشکل ایجاد نشود . نوع سکونت که می خواهید #مستقل زندگی کنید یا با مادر و خواهرتان زندگی کنید . راجع به #اشتغال مرد سوال بشود یا درباره ی شغل آینده مرد سوال کنند . درباره ی #جزییات شغل طرف سوال کنند . خانم از آقا بپرسند که چقدر موافق فعالیت های #سیاسی و اجتماعی خانم هستند ؟
راجع به #تحصیل و اشتغال خودتان هم سوال کنید . درباره ی سطح زندگی هم سوال کنید تا بتوانید در مورد #خساست طرف اطلاعاتی بدست بیاورید . در جلسه ی دوم ده سوال مشترک بود ، #میزان هماهنگی طرف ، میزان هماهنگی اعتقادی طرف با خانواده اش ، گناهانی که در زندگی #اثرگذار است ، موسیقی حرام و فیلم های مبتذل باید سوال بشود . خشونت و عصبانیت ، بد دهانی ، دروغ گویی ، وسواس ، وابستگی به دوستان ، زود رنجی و قهر ، خط فکر سیاسی ، #آلرژی و حساسیت . داریم خانمی که از بوی عطر آقا رنج می برد زیرا حساس است .
سوالی که آقا باید از خانم بپرسد ، جلب #رضایت همسر ، مسئله ی قناعت ، مسئله ی تشریفات ، سازگاری ، زن سالاری . #سوالی که خانم باید از آقا بپرسد ، مسئله ی دخانیات ، میزان درآمد آقا ، مسئله ی اعتقاد به #مشاوره ، مسئله ی درآمد خانم اگر نمی خواهند صرف زندگی بکنند ،# مرد سالاری . سوالاتی که در جلسه ی سوم مطرح میشود ، مسئله ی گرم مزاجی و سرد مزاجی ، #مسئله ی بچه دار شدن و زمان آن ، مسئله ی شیوه ی تربیت فرزندان ، کیفیت #مراسم عقد ، سوال در مورد عقد و دوره ی آن و #انتظار خاص همسر از یکدیگر .
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
🏴🖤🏴 #زندگینامه_سردار_حاج_قاسم_سلیمانی🖤 #قسمت_ دوم 🔹سردار قاسم سلیمانی در دوران جنگ ایران و عراق #
🏴🖤🏴
#زندگینامه_سردار_حاج_قاسم_سلیمانی 🖤
#قسمت_سوم
⭕️حضور در عراق، سوریه و مبارزه با داعش
#سردارقاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه #داعش در عراق و سوریه است.داعش گروهی #سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای #حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری ایسنا، در سال ۲۰۱۱م نیروهای تحت #فرمان سردارقاسم سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و #تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیروهای شورشی راهی سوریه شدند.
همچنین در سال ۲۰۱۴ #شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا #مرز سقوط پیش رفت؛ سردارقاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیروهای #حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. #حیدر العبادی نخستوزیر وقت عراق، از سردار قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلیترین #متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد.
سردار قاسم سلیمانی در نامهای خطاب به آیت الله خامنهای رهبر انقلاب که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانههای ایران منتشر شد، #پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن #پرچم سوریه در البوکمال از شهرهای سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص، سردار سلیمانی را #متهم به حضور در عملیات #موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده است.
🔺دریافت نشان ذوالفقار
در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ش آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، نشان #ذوالفقار - عالیترین نشان نظامی ایران - را به سردار قاسم سلیمانی #اهدا کرد. طبق آئیننامه اهدای نشانهای نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به #فرماندهان عالیرتبه و #رؤسای ستادهای عالیرتبه در نیروهای مسلح اهدا میشود که تدابیر آنها در طرحریزی و هدایت #عملیاتهای رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد. پس از انقلاب ایران در ۱۳۵۷ش، سردار قاسم سلیمانی #نخستین کسی است که این نشان را دریافت کرده است.
#زندگی_نامه
#حاج_قاسم_سلیمانی
#پایان
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🇮🇷🖤🇮🇷
#داستان_شب
#طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت
فاضل بزرگوار #سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از #طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و #دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار #ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این #لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى #اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در #خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در #نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و #فرش طلبگى است ، واگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به #هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به #آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به #حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و #نابسامان است ، شما مرا به #هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى #استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان #راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، #کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و #اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در #شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان #مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را #باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او #روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه #پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به #داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا #رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با #لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا #عصر پذیرایى مى شود .
فردا دید #محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن #سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : #مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که #وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى #برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من #نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و #مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به #دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى #عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
چون #صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از #شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در #مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و #نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان #مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان #چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور #نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و #مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما #درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه #لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه #سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *
به آسمان رود و کار آفتاب کند
وقتی نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندی را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق، در حقّ عبد، چه خواهد کرد؟
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#سوال
آیا ازدواج با غیر همشهری اشکالی دارد ؟
#پاسخ
با سلام و احترام ، اگر #خانم و آقایی که از دو شهر مختلف هستند ، اختلاف فرهنگی نداشته باشند ، #ازدواجشان اشکالی ندارد ؛
البته این گونه ازدواج ها ، #دو تا مشکل دارد که باید به آن ها نیز توجه داشته باشید : ۱- #مسأله محل زندگی است که اگر خانم بخواهد در #شهر آقا زندگی کند ، ممکن است به سبب دوری از خانواده ، #دچار افسردگی شود یا اگر آقا بخواهد در شهر خانم زندگی کند ، ممکن است
به #سبب دوری از پدر و مادر بویژه در دوران کهنسالی احساس گناه کند ؛ ۲- در صورت ازدواج با فردی از شهر دیگر ، حتما باید سفرهایی به #شهر همسر داشته باشند و ممکن است ، هزینه سفرها را نداشته باشند که #مشکل ساز خواهد بود . موفق باشید . 🌸
#استاد_دهنوی
#پرسش_و_پاسخ
@mojaradan
#سوال
سلام عليكم . آقايى در محيط كار به من علاقه مند شده و اصرار دارد كه براى شناخت بيشتر ، با من ارتباط برقرار كند و مى گويد اول بايد مطمئن شوم كه به درد هم مى خوريم ؛ بعد با خانواده ام به صورت رسمى خواستگارى كنم . به نظر شما آيا اين كار درست است ؟
#جواب
✍️ پاسخ : با سلام و احترام خدمت #دختر بزرگوارم ، خیر ؛ این کار درست نیست ؛ زيرا اولا #خلاف شأن شما است و ثانيا آفت و آسيب دارد .
معمولا در اين گونه #رابطه ها علاقه و دلبستگى ايجاد مى شود و وقتى آقا با خانواده خود مطرح مى كند ، ممكن است #خانواده اش موافق نباشند و هر دو طرف بويژه جنابعالى كه خانم هستيد ، #لطمه مى خوريد . گذشته از اين كه تا وقتى آقا با خانواده اش اقدام نكند ،
معلوم نيست #قصدش ازدواج باشد و متاسفانه در طول ساليان متمادى موارد بسيارى از #سوء استفاده ها را مشاهده كرده ام ؛ اين آقاى محترم اگر تصميمش #جدى هست ، باید با خانواده خود اقدام کند ؛ البته اگر والدين آقا در #شهر دور افتاده اى باشند و رفت و آمد برايشان سخت باشد و هزينه زيادى داشته باشد ،
اشكالى ندارد كه #خيلى محدود و با نظارت خانم و آقاى متأهلى كه آشنا باشند ، #جلسه اى برگزار شود ؛ ولى نبايد خيلى طول بكشد . . موفق باشید . 🌸
#پرسش_و_پاسخ
#استاد_دهنوی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
😈خانوووووووووم......شماره بدم؟
🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟
💁♂ #خوشگله چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟
☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️
بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔
🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد...
🌸روزی به امامزاده ی نزدیک #دانشگاه رفت…
👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️
🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد
خسته… انگار فقط آمده بود #گریه کند…
دردش گفتنی نبود…!!!
🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد
وارد #حرم شد و کنار ضریح نشست🌸
😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️
😭خدایا کمکم کن…
☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار #ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان #زیارت کنن!!!‼️
😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند…
💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد #شهر شد…
اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
😯 انگار محترم شده بود… #نگاه #هوس_آلودی تعقیبش نمی کرد!‼️
🌼احساس #امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام #مستجاب
شده باشه!!!!
🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود!
🌿یک لحظه به خود آمد…
🌸دید #چادر #امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️
#تلنگرانه
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#جنگ_سخت 🆚 #جنگ_نرم
تصور کن...👇کدام بدتر است؟!
🔻 #دخترت، با چشیدن سختی های زندگی تبدیل به #شیرزن شود 🆚 تنها هنرش #برهنگی باشد و تحریک #جنس_مخالف...
🔻#کودکت هر روز بپرسد: 'مامان چند روز دیگه بابا برمیگرده' و تو هیچ جوابی برایش نداشته باشی 🆚 تنها دغدغه اش، گرفتن #گوشی و بازی با آن باشد...
🔻 #نوجوانت اگر خواب راحت ندارد، بخاطر این باشد که #مسئولیت_پذیر شده و میخواهد جای خالی پدرش را پر کند 🆚 نگران اتک در #بازی کلش باشد...
🔻 #جوانت با حداقل ها #تشکیل_خانواده دهد، #عاشقانه با کمترین ها زندگی کند و چند فرزند داشته باشد 🆚 اساساً #ازدواج را لازم نداند، اگر هم به اجبار ازدواج کرد، مهارت زندگی کردن را نداشته باشد و #طلاق بهترین گزینه برایش باشد...
🔻 #پسرت، اگر روزی شاهد کوچش ازاین دنیا بودی، مدال #شهادت به سینه داشته باشد و هر لحظه زنده در کنارت حسش کنی، 🆚 بر اثر مصرف بیش از حد #مواد_مخدر اور دوز کند!
🔻 #همسرت را اگر کمتر میبینی به خاطر دفاع از آرمانهایش باشد اما قلب و روحش با تو باشد 🆚 به خاطر چک کردن صفحات #اینستاگرام و #قلب و روحش هر روز از تو دور و دورتر شود...
🔻ظاهر #شهر هر روز ویران تر شود اما مردم برای #شکست دشمن متحد تر 🆚 هر روز به ظاهر آبادتر اما مردم خود #سربازی برای دشمن شوند...
🔻خودت ارادهای چون کوه داشته باشی 🆚 عزت نفست پایین باشد و دچار #افسردگی، رخوت و سستی
باور کنیم ما در شرایط #جنگی قرار داریم، خیلی سخت تر از #جنگ_سخت...
باور کنیم مدتهاست در جنگ هستیم و #سلاح بر نمیداریم...
✅ اگر میخواهیم در #جنگ_نرم مغلوب نشویم، سبک زندگی اسلامی بهترین سلاح است...
✍ #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
✊🏻 @mojaradan
✍ #داستانک
#شاه_عباس #صفوی و سه #دزد
یك شب شاه عباس با لباس مبدل در كوچه های #شهر ميگشت كه به سه دزد برخورد كردكه قصد دزدی داشتند
شاه عباس وانمود كردكه اوهم دزداست و ازانان خواست كه او راوارددارودسته خودكنند
دزدان گفتندماسه نفرهريك #خصلتی داريم كه به وقت #ضرورت به كارميآيد
شاه عباس پرسيدچه خصلتی ؟
يكی گفت من ازبوی ديوارخانه ميفهمم كه درآن خانه #طلاوجواهرهست يانه و به همين علت به كاهدان نميزنيم . ديگری گفت من هم هر كس را يك بار ببينم بعداً در هرلباسی او را ميشناسم
ديگری گفت من هم از هرديواری ميتوانم بالا بروم
از #شاه_عباس پرسيدند تو چه خصوصيتی داری كه بتواند به حال ما مفيد باشد ؟
شاه فكری كرد و گفت من اگر ريشم را بجنبانم كسی كه زندانی باشدآزاد ميشود
دزدها او را به جمع خودپذيرفتندوپس از #سرقت #طلاها را در محلی مخفی كردند .
فردای ان شب شاه دستور داد كه ان سه دزد را دستگير كنند . وقتی #دزدها را به دربار آوردند آن دزدی كه با يك بار ديدن همه را باز ميشناخت فهميد كه پادشاه رفيق #شب گذشته انها است پس
اين شعر را خطابه #شاه خواند كه :
ما همه كرديم كار خويش را
ای بزرگ آخر بجنبان ریش را
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
😍 @mojaradan
🔹➖➖➖➖🔸➖➖➖➖🔹
#تلنگر
بسمه تعالی
.
.
بانـــوے ایـــرانے...🇮🇷
.
تو وقتے #زیبا میشوے که #حجاب در ظـــاهرت😌.
و #حیا در #قلب و باطـــنت نمایان باشد❤️
.
میدانے ⇣
↶ به #اشتراک_گذاری #عکس هاے شخصے
↶ و #صمیمیت هاے ممنـوعـــه
↶ و #لایک هاے بـــدون توجـــه
↶ و زیـــر پـــا گـــذاشتن #ارزش ها و...
↶ در #تلگرام و #اینستاگرام و هـــزار برنـــامه ے دیـــگر...💯
↶ ذره ذره حیـــا را در وجـــود تـــو از بیـــن مےبـــرد...🤕
.
#بانوی_ایرانی بـــاور کن
↲ تو با حیـــا و حجـــابت
عزیـــزتـــرینـــے ⇣
براے #خدا ...⚜️
.
✔️ خودت را با حجابت حفظ کن #بانو .
.
✔️ و یادت باشد برای بعضی ها در #شهر
.
✔️ #چشم ها بزرگتر و #گرسنه تر از معده ها ست!
.
✔️ آری #گل باش 👈🌼👉
.
✔️ همانگونه که برای آن آفریده شده ای
.
✔️ اما بدان و یقین دار ، گلی که در کوچه های شهر #دلبری کند ⇣
سرآخر نصیب دست بی #مهر رهگذر خواهد شد .
.
✔️ وعاقبت زود هنگامش ، دو کوچه آنطرف تر شاید
.
✔️ به روی #خاک خواهد بود!
.
✔️ گل باش بانوی شهر من
.
✔️ و میان حجاب #غنچه ات بمان ...
.
✔️ و بدان که گل ، گل است ...
.
✔️ حتی اگر میان حجابش تا همیشه غنچه بماند
.
✔️ و از تمام #نگاه های شهر تا ابد رو بگیرد
.
✔️ خودت را با حجابت حفظ کن بـانـو ...
.
.
پ.ن:
☝️ بانوی زیبای کشورم...
↲زیر #باران باش ⛆
↲ و بگذار که باران نگاه #رحمت #حق تو را در #آغوش گیرد
↲ و نه آن سیل بی رحم چشمهای دوره گرد
↲ که #لطافت و #پاکی تنت را با خودش خواهد برد ...
.
👈 خودت را با حجابت حفظ کن بانو 👉
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan