#شهید
#رسالت ۲۸ شهریور ۹۸
✍اوایل دهه ۷۰ بود که به بهانه جلوگیری از پرت شدن حواس رانندهها، تصاویر شهدا را از آزادراه #تهران #قم حذف کردند! کسانی که اقلا در سن حقیر باشند، خوب میدانند؛ ابتدا و انتهای این اتوبان، پر از تمثال مبارک شهدا بود که متأثر از نگاه لیبرالیستی بعضی از #کارگزاران دولت سازندگی دچار تعدیل(!) شد! خوب یادم هست که از جمله معترضین این مسئله#جمهوری_اسلامی بود؛ روزنامهای که با وجود علقه به مرحوم هاشمی، این یکی را دیگر تاب نیاورد! خودم اقلا ۳ متن از این روزنامه خواندم که یکیاش در صفحه #جبهه و #جنگ بود: "قطعا کاری که منجر به افزایش حواس راننده و کاهش آمار تصادف شود، کار درستی است ولی ترس از آن است که این مهم بهانه باشد برای شهیدزدایی امروز و تبلیغزایی فردا!" درست حدس زده بود این روزنامه! چندی پس از حذف آن همه عکس جگرگوشههای آغشته به#خاک و #خون این ملت، ناگهان اتوبان تهران قم پر از بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی شد که لابد هیچ خللی در هوش و حواس راننده وارد نمیآورد! خندهدار آنکه تصاویر شهدا به حیث اندازه هر عکس، یکپنجم عرض و طول عریض و طویل تصاویر تبلیغاتی هم نبود! هنوز هم هروقت وارد این اتوبان میشوم، با تماشای این همه بیلبورد تبلیغاتی، بغض میکنم! گویا فقط تصویر بابااکبرهای شهید، زیادی بود! الغرض! روزهای اخیر، مکرر از من خواسته شد تا نقدی به شهیدزدایی از معابر تهران و یحتمل شمار دیگری از بلاد بکنم؛ هم از اینرو که خود فرزند شهیدم، هم از این رو که دستی بر #قلم دارم! صبر کردم تا نکند متنی فقط از سر #احساس نوشته باشم! معالاسف دیدهها حاکی از واقعیتی تلخ داشت!
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_شصت(آخر)
💚وصیت نامه❤️
(🌷#هادي با اينكه سه ماه در مناطق مختلف عملياتي حضور داشت اما فقط يك هفته قبل از🌷#شهادت دست بر#قلم برد و#وصيت_نامه خود را اينگونه نگاشت) :
✍اينجانب🌷#محمد_هادي_ذوالفقاري#وصيت مي کنم که من را در#ايران#دفن نکنند. اگر شد، ببرند🌟#امام_رضا(علیه السلام)🔃#طواف بدهند و برگردانند و در🌟#نجف و🌟#سامرا و🌟#کربلا و🌟#کاظمين🔃#طواف بدهند و در💥#وادي_السلام#دفن کنند.
🌷@shahidabad313
⬅️دوست دارم نزديک🌟#امام باشم و همه ي#مستحبات انجام شود.در داخل و دور#قبر من#سياهي بزنند و#دستمال گريه ي#مشکي و ... مثل#تربت بگذارند.داخل#قبر من مثل🌱#حسينيه شود و اگر شد جايي که سرم مي خورد به#سنگ_لحد، يک اسم☀️#حضرت_زهرا (علیها السلام) بگذارند که اگر سرم خورد به آن#سنگ، آخ نگويم و بگويم☀️#يا_زهرا(علیها السلام)
⚘@pmsh313
⬅️بالاي سر من#روضه و#سينه_زني بگيرند و موقع#دفن من،#پرچم بالاي قبرم قرار بگيرد و در زير#پرچم من را#دفن کنيد.زياد☀️#يا_حسين(علیه السلام) بگوييد و براي من#مجلس_عزا نگيريد، چون من به چيزي که مي خواستم رسيدم. براي☀️#امام_حسين(علیه السلام) و☀️#حضرت_زهرا(علیها السلام)#مجلس بگيريد و#گريه کنيد.
🌷@shahidabad313
⬅️(من را) رو به#قبله صحيح#دفن کنيد... روي سنگ قبرم#اسم من را نزنيد و بنويسيد که اينجا#قبر يک#آدم_گناهکار است.يعني؛#العبد_الحقير_المذنب و يا مثل اين.#پيراهن_مشکي هم بگذاريد داخل#قبر.
وصيتم به مردم#ايران و در بعضي از قسمت ها براي مردم#عراق اين است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم#زندگي مي کنم، مشکلات#خارج_کشور بيشتر از#داخل_کشور است، قدر کشورمان را بدانند و پست سر🌟#ولي_فقيه باشند.
⚘@pmsh313
⬅️با#بصيرت باشند؛ چون همين🌟#ولي_فقيه است که باعث شده#ايران از#مشکلات بيرون بيايد.از #خواهران مي خواهم که حجابشان را مثل#حجاب🌟#حضرت_زهرا(علیها السلام)#رعايت کنند، نه مثل حجاب هاي امروز، چون اين حجاب ها بوي🌟#حضرت_زهرا(علیها السلام) نمي دهد.از برادرانم مي خواهم که غير#حرف_آقا حرف کس ديگري را#گوش ندهند
🌷@shahidabad313
⬅️#جهان در حال#تحول است،#دنيا ديگر طبيعي نيست، الان دو#جهاد در پيش داريم، اول#جهاد_نفس که واجب تر است؛ زيرا همه چيز لحظه ي آخر#معلوم مي شود که🔥#اهل_جهنم هستيم يا🌴#بهشت.حتي در#جهاد با دشمن ها احتمال مي رود که طرف#کشته شود ولي🌷#شهيد به حساب نيايد، چون براي هواي نفس رفته#جبهه و اگر براي هواي نفس رفته باشد يعني براي#شيطان رفته و در اين حال چه فرقي است بين ما و#دشمن! آنها#اهل_شيطان هستند و ما هم#شيطاني.
⚘@pmsh313
⬅️#دين خودتان را#حفظ کنيد، چون اگر☀️#امام_زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بيايد#احتمال دارد روبه روي🌟#امام باشيم و با#امام#مخالفت کنيم.🌟#امام_زمان(عج) را تنها نگذاريد.من که عمرم رفت و#وقت را از دست دادم. تا به خودم آمدم ديدم که خيلي#گناه کردم و پل هاي پشت سرم را شکسته ام و راه#برگشت ندارم.
🌷@shahidabad313
⬅️بچه هاي#ايران و#عراق، من دير فهميدم و خيلي#گناه و کارهاي بيهوده انجام دادم و يکي از دلايلي که آمدم🌟#نجف به خاطر همين بود که پيشرفت کنم.🌟#نجف شهري است که مثل#تصفيه_کُن است که گناه ها را به#سرعت از آدم مي گيرد و جاي گناهان#ثواب مي دهد. اين#مولاي_ما#خيلي_مهربان است.
⚘@pmsh313
⬅️همچنين مي خواهم که مردم#عراق از#ناموس و#وطن خودشان و مخصوصاً حرم ها#دفاع کنند و#اجازه به اين#ظالمان ندهند و مردم#عراق مخصوصاً#طلاّب🌟#نجف در اين#جهاد شرکت کنند، چون ديدم که#مدافع هست لکن#کم است، بايد#زياد شود.و مطمئنم که اين ها (دشمنان)#کم هستند و فقط با يک#هجوم با#اسم🌟#حضرت_زهرا(علیها السلام) مي شود#کار اين مفسدها را#تمام کرد و#منتظر
_ظهور شويم.
🌷@shahidabad313
⬅️بهتر است که#دست_به_دست همديگر دهيد و اين غده ي#سرطاني را از بين ببريد. براي من خيلي#دعا کنيد؛ چون خيلي#گناهکارم و از همه#حلاليت بگيريد.#وصيت من به#طلاب اين است که اگر براي رضاي خدا#درس مي خوانند و#هدف دارند،بخوانند. اگر اين طور نيست نخوانند.چون مي شود#کار_شيطاني. بعد شهريه ي🌟#امام را هم مي گيرند؛ ديگر#حرام_در_حرام مي شود و#مسئوليت دارد.اگر مي توانند#درس بخوانند (و ادامه بدهند) البته همه اش#درس نيست،🌱#عبوديت هم هست بايد مقداري از#وقت خود را صرف#عبادت کنند؛ چون طلبه اي با تقوا#کم داريم اول تزکيه ي#نفس بعد#درس.
⚘@pmsh313
🍁اي داد از#علَم_شيطاني.#دنيا_رنگ
_گناه دارد، ديگر نمي توانم زنده بمانم. ان شاءلله☀️#امام_حسين(علیه السلام) و☀️#حضرت_زهرا(علیها السلام) و☀️#امام_رضا(علیه السلام) در#قبر مي آيند...
⚡#والسلام⚡
🍎#پایان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰 #معرفیشهید | #ایام_ولادت
#شهید_آیتالله_بهشتی
🔅 تاریخ تولد: ۲ آبان ۱۳۰۷
📆 تاریخ شهادت: ۷ تیر ۱۳۶۰
📌مزار شهید: بهشت زهرا
🕊محل شهادت : بمب گزاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی
◽️ هیاهوی #قلم بر روی کاغذ. قلم آنقدر بیتابی میکند که جوهرش، مشق زندگانیم را سیاه میکند اما، چه پرستو هایی که سبکبالانه مشق عشق کردند.
🔻بهشتی، همان پرستوی سبکبال بهشت بود. انتهای عطش رود، لابلای مسیر عشق، همانجایی که جاودانان در آن جای داشتند.
📍کسی که به نظم میچید، سنگ را روی سنگ، مهره را روی مهره، آخر همیشه میگفت:« مبادا که مهره های انقلاب را به دست بیگانه سپاریم...»
➖ همانکه پرده را از پس دل کنار زد و سرود روشنگری سر داد. اواخر عاشقی ات در قفس تن، همه میگفتند: نور بالا میزنی. زمزمه آسمان را بر لب داشتی و شوق پرواز در بینهایت چشمانت بیقراری میکرد.
🚩 تویی که نبض انقلاب_خمینی بودی، تویی که کلامت، سنگر شوق و ذوق و وفای به انقلاب بود. تویی که آوای آشنای استقامت بودی و تویی که عشق را به حقیقت گره زدی. تویی که تبسمت به ابدیت پیوست و مایی که هنوز گریان و دلبسته خاکیم.
✍🏻 نویسنده : #مبرا_پورحسن
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✫⇠#خاکریز_اسارت
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت شصت:هیچکس خودشو نمی دید
🔹️میدون جنگ بود و دو طرف تو این مبارزه تلاش می کردن. یه طرف برای کمتر کتک خوردن و طرف دیگه حریصانه برای بیشتر زدن و عقده خالی کردن. چشمتون روز بد نبینه هر چی باشه جون آدمیزاد شیرینه و اونام هیچ رحم و مروتی نداشتن.گر چه نسبت به خیلیای دیگه تونستم مسیر پر از موانع رو سریعتر طی کنم ولی در عین حال جایی از بدنم نبود که ضربه ای به اون نخورده باشه. تو اون شرایط و دقایق کوتاه با وجود اینکه با حداکثر سرعت می دویدم ولی انگار خط پایانی نبود و طول#تونلِ_مرگ کیلومترها به نظر می رسید و انگار ساعتها طول می کشید که به آخر برسی و این خاصیت لحظات سخته که بسیار کند سپری میشه.
🔹️انگار زمان متوقف شده بود. هر چه بود تموم شد و هنوز زنده بودم و نفس می کشیدم ، حداقل شکر خدا استخونهام سالم بودن و جایی نشکسته بود. با هر هول و ولایی بود به انتهای مسیر رسیده و داخل آسایشگاه شدم. با خودم می گفتم این منم؟ دور از جونِ بچه ها ، مثل گله گوسفند، داخل آسایشگاه تلنبار شدیم و درها بسته شد. هنوز نمی دونستیم چه بر سرمون اومده! با فروکش کردن خشونت دشمن، نگاهامون به یکدیگه دوخته شد و به سر و صورتای خونی و دست و پاهای پاره شده و بدنای سیاه شده از ضربات کابل و چوب نگاه می کردیم، عجب صحنه ای بود. انگار هیچ کس خودشو نمیدید و همه زُل زده بودیم به همدیگه. مات و مبهوت از این همه شقاوت و سنگدلی دشمن و از این همه لطف الهی بخاطر زنده موندن بچه ها وسط اون مهلکه بزرگ.
🔹️حالا که بعد از ۳۲ سال از اون ماجرا#قلم بدست گرفته و دارم خاطراتمو می نویسم ، موی بدنم سیخ شده. مگه میشه لطف خدا نباشه و این همه افراد که اکثرشون مجروح و بدحال بودن از داخل اون صف طولانی عبور کنن و هنوزم همه زنده باشن. توصیفش هم سخته تا چه برسه به خود ماجرا. یخورده که گذشت و حرارت و گرمی بدنها فرو نشست ، آه و ناله مجروحا شروع شد. اونجا ناله کردن هم جرم بود و صدایی از مجروحی بلند می شد پشت بند آن رگباری از کابل بود که بر بدنش فرود میومد. هنوز داشتن دور و برمون مثل اجل معلق می گشتن...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🏷#زندگینامه_شهيد_چمران
✫⇠بہ روایت همسر(غاده جابر)
✫⇠قسمت : دوم
🍃ماجرا از روزی شروع شد که سید محمد غروی ، روحانی شهرمان ، پیشم آمد و گفت: آقای صدر می خواهد شما را ببیند.من آن وقت از نظر روحی آمادگی دیدن کسی را نداشتم ، مخصوصا این اسم را .اما سید غروی خیلی اصرار می کرد که آقای موسی صدر چنین و چنان اند ، خودشان اهل مطالعه اند و می خواهند شمارا ببینند. این همه اصرار سید غروی را دیدم قبول کردم و "هرچند به اکراه" یک روز رفتم مجلس اعلای شیعیان برای دیدن امام موسی صدر ، ایشان از من استقبال زیبایی کرد .از نوشته هایم تعریف کرد و اینکه چقدر خوب درباره ولایت و امام حسین (ع) "که عاشقش هستم " نوشته ام.
🍃 بعد پرسید: الان کجا مشغولید ؟ دانشگاهها که تعطیل است .گفتم: در یک دبیرستان دخترانه درس میدهم .گفت: اینها را رها کنید ، بیایید با ما کار کنید .پرسیدم ( چه کاری ؟) گفت: شما#قلم دارید ، می توانید به این زیبایی از ولایت ، از امام حسین(ع) ، از لبنان و خیلی چیزها بگویید ، خوب بیایید و بنویسید .گفتم: دبیرستان را نمی توانم ول کنم ، یعنی نمی خواهم. امام موسی گفت: ما پول بیشتری به شما میدهیم ، بیایید فقط با ما کار کنید.من از این حرف خیلی ناراحت شدم .گفتم: من برای پول کار نمی کنم ، من مردم را دوست دارم .
🍃 اگر احساسم تحریکم نکرده بود که با این جوانان باشم اصلاً این کار را نمی کردم ، ولی اگر بدانم کسی می خواهد پول بیشتر بدهد که من برایش بنویسم احساسم اصلاً بسته میشود .من کسی نیستم که یکی بیاید بهم پول بدهد تا برایش بنویسم .و با عصبانیت آمدم بیرون . البته ایشان خیلی بزرگوار بود ، دنبال من آمد و معذرت خواست، بعد هم بی مقدمه پرسید چمران را می شناسم یا نه .گفتم: اسمش را شنیده ام .گفت: شما حتماً باید او را ببینید...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯